مقاله حاضر دیدگاه یکى از فیلسوفان دین، ویلیام آلستون، را در دفاع از منزلت معرفتى تجربه دینى بررسى مىکند. توجیه و توجیه معرفتى در معرفتشناسى آلستون از جمله مباحث مقدمى در این مقاله است. نویسنده براى بررسى رویّهاى که به تکوین باورهاى دینى منجر مىگردد، رشته استدلالهایى را پى مىگیرد که در آن آلستون به مقایسه رویه ادراک حسى و رویه ادراک دینى از منظر توجیه معرفتى مىپردازد. وى پس از طرح دو تلقى از توجیه معرفتى (تلقى سنجشگرانه و تلقى دستورى) نشان مىدهد که رویه ادراک حسّى تنها براساس تلقى حداقلى از توجیه دستورى مىتواند موجه باشد؛ سپس رویه ادراک دینى (مسیحى) را به محکِ این تلقى از توجیه معرفتى زده و نتیجه مىگیرد که این رویه معرفتى نیز، مانند دیگرى، واجد چنین توجیهى است و تجربه دینى مىتواند تحت شرایطى، پارهاى از باورهاى دینى را موجه کند؛ با این قید که چنین توجیهى در بادى نظر ممکن است با دلایل معارض قوىتر، ملغى یا تضعیف گردد.
وقایعی که همزمان رخ میدهند، میتوانند از منشأ و عاملی واحد برخوردار باشند. انقلاب عینی فرانسه و انقلاب ذهنی فلسفة کلاسیک آلمان, که دو رویداد مهم سیاسی و فلسفی غرب محسوب میشوند، با یکدیگر تداخل زمانی داشتهاند. این مقاله, اصل قانونگذاری را که محصول جنبش روشنگری در فرانسه و آلمان بوده است، منشأ ظهور دو رویداد فوق میداند. سپس به تأثیرات آندو بر یکدیگر میپردازد و در نهایت, سبب رخ ندادن انقلاب واقعی و عینی در آلمان را بررسی میکند.
دکارت در تامل سوم از کتاب تاملات در فلسفه اولی برهانی در اثبات وجود خدا اقامه می کند که امروزه به برهان علامت صنعتی معروف است وی در این تامل دو تقریر مختلف از این برهان ارائه می دهد مقاله حاضر به شرح و تبیین تقریر اول - که مهم تر مفصل تر و معروف تر از تقریر دوم است می پردازد به براهین دکارت در اثبات وجود خدا و از جمله همین برهان اعتراضات مهم و متعددی شده است این مقاله به طرح و بررسی و پاسخ اعتراضات مزبور نپرداخته چرا که این خود مستلزم تالیف مقاله مستقل دیگری است.
علیرغم بیست قرن سلطنت مطلقه نظام اندیشه ارسطو بر تفکر فلسفی جهان این نکته عجیب به نظر می رسد که در مورد مهمترین ویژگی های تفکر ارسطویی حتی در کلی ترین شکل آن اختلاف نظر در میان اصحاب بحث و نظر وجود دارد که گاه به شکل آراء متضاد رخ می نماید دیدگاه ارسطو درباره الوهیت یکی از مهمترین این چالش هاست . در این مقاله سعی بر آن است که دیدگاهی جامع از الهیات ارسطویی را که در بردارنده همه جانبه دیدگاه های معلم اول چه در سطح آثار عمومی و چه در سطح آثار تخصصی باشد ارائه شود بدین منظور نخست به نادرستی دیدگاه برخی نویسندگان که الهایت ارسطویی را از خداشناسی به بحث در مبادی علوم طبیعی کاهش داده اند و سپس این ویژگی را به مثابه جعل و تحریفی از سوی فلاسفه مسلمان نسبت به فلسفه ارسطو تلقی نموده اند نمایان شده است و به دنبال آن به اصالت بحث خداشناسی در ارسطو چه در رسائل موسوم به مابعد الطبیعه و چه در آثار عمومی وی اشاره شده است و درمورد اخیر با ذکر مواردی از کتاب موسوم به درباره فلسفه ارسطو لطافت و عمق روح دینی ارسطو به نمایش گذارده شده است.
چکیده
کتاب مقولات ارسطو در قرن هفدهم به زبان چینی ترجمه شد و با عنوان ming li t`anبه معنای «مطالعه نظریه نامها» منتشر شد. رابرت وردی این ترجمه را بررسی کرده و آرای کسانی را که طرحهای تفکر و ساختارهای زبان را با هم مطابق دانسته؛ زبان را محدودکننده فکر و راهنمای فکر فلسفی میدانند و نیز ادعای کسانی را که معتقدند اگر تفکری خاص در یک سنّت فلسفی پیدا نشود، به این دلیل است که زبان آنها مجال چنین تفکری را بر آنها فراهم نکرده، به چالش کشیده است. او به این پرسش که آیا پرنفوذترین متن تاریخ متافیزیک غرب چیزی است که فقط با یک زبان و یک خانواده زبانی بیان شود، قاطعانه پاسخ منفی داده و ترجمه چینی تفکری خارجی همچون تفکر ارسطویی را دلیل خوبی میداند، مبنی بر اینکه همان نحوه تفکری که در غرب وجود دارد میتواند با زبان چینی نیز ابراز شود. وردی اذعان دارد که اساس فکر ارسطو به زبان چینی منتقل شده، ولی براساس فرهنگ چینی تغییراتی در آن پدید آمده است. از نظر او، کاستیهای ترجمه کتاب ارسطو به چینی نه به لحاظ وابستگی فکر به زبان، بلکه به لحاظ فرافکنی فرهنگ چین به فرهنگ یونانی و لاتینی است. در این مقاله، سعی شده نکتهنظرهای وردی درباره ترجمه چینی کتاب مقولات ارسطو با اشاره به صفحهای که در آن از موضوع سخن رفته، آورده شود و درصورت لزوم به ارجاع خود او در پاورقی نیز اشاره شده است.
منبع اصلی مورد استفاده در این بخش کتاب راهنمای معرفت شناسی است که دو تن از اساتید معرفت شناسی، یعنی جاناتان دنسی و ارنست سوسا آن را ویرایش کردهاند و 137 تن از اساتید دانشگاههای جهان در نوشتن آن همکاری داشتهاند. کتاب نخستین بار در سال 1992 توسط انتشارات بلکوِل منتشر و پس از آن بارها تجدید چاپ شدهاست. البته در نوشتن مقالههای این بخش علاوه بر کتاب گفته شده از سه منبع زیر نیز استفاده میشود:
I. A Dictionary of Philosophy, edited by Thomas Mautner, Blackwell , 1996.
II.The Cambridge Dictionary of Philosophy, General editor,Robert Audi , Cambridge
University Press, U.S.A, 1995
III.The Oxford Companion to Philosophy. Edited by Ted Hondrich, Oxford University
Press, 1995