فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۸۱ تا ۳٬۹۰۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
منظومه های رمزی و تمثیلی، که از شاهکارهای ادبی ایران زمین محسوب می شوند، نمونه هایی در سرزمین های دیگر، نظیر دو اثر از مشرق زمین به نام های ئی چینگ و فنگ شن ین آی دارند. پژوهش حاضر به شیوه تحلیلی تطبیقی در نظر دارد به مقایسه و مطابقت منطق الطیر با این دو کتاب بپردازد. در هر سه اثر از پرندگانی چون سیمرغ، بط، خروس، غاز و درنا در حوزه سیروسلوک عرفانی سخن به میان آمده است. با توجه به قدمت این دو کتاب و تحقیقات انجام شده می توان گفت که چینیان در حوزه مذهب و برخی صنایع، متأثر از ایران پیش از اسلام بوده اند، اما پس از اسلام در حوزه فرهنگی و تجاری، هنر، نمادپردازی، داستان های ادبی و عرفانی، سبک های نگارش در متون نظم و نثر شباهتهای زیادی میان آنان وجود دارد و در این میان، عطار مستثنی از این امر نبوده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که شباهت هایی میان الگوها، کنش ها و تناسب های (توجه به سیروسلوک، طهارت، تهذیب باطنی، دوری از خودفریفتگی، توجه به غایت الغایات و تحمل مشکلات و مصائب سلوک با اشراف اندیشه ابدیّت و جاودانگی) میان پرندگان یادشده در هر دو فرهنگ و ادب عرفانی وجود دارد.
تحلیل انتقادی گفتمان قدرت در مثنوی (بررسی موردی: قصه اهل سبا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
149 - 178
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی شامل نظریه ها و روش هایی برای مطالعات تجربی روابط میان گفتمان و تحولات اجتماعی است. تحلیل گران گفتمان انتقادی برآنند که متن های ادبی مانند سایر متن ها در خدمت ارتباطند؛ بنابراین آن ها را می توان با نگرش و روش انتقادی تحلیل کرد. در این پژوهش جملات، عبارات و ساخت های دربردارنده ی مؤلفه های گفتمان مدار در حکایت «اهل سبا و طاغی کردن نعمت، ایشان را» از دفتر سوم مثنوی با رویکرد توصیفی تحلیلی، بررسی و تحلیل شده است. نتیجه ی این بررسی نشان می دهد که مولانا افزون بر بهره گیری از دانش گسترده ی خود در علوم رسمی، عرفان و ادب فارسی و عربی از بازتولید نظم گفتمانی نیز برای گستردن سلطه ی معنوی خویش بر مریدان بهره جسته و توفیق او تا بدان جا است که گفتمان قدرت در مثنوی کاملاً طبیعی و در هماهنگی کامل با اندیشه های عرفانی جلوه گر می شود و زمینه ی لازم را برای تغییر گفتمان عرفانی به دست جانشینان مولوی فراهم می سازد. وی به یاری تقابل واژگان، ساختار نحوی و مشروعیت بخشی به گفتمان خودی، سعی در تثبیت و گسترش سلطه بر مریدان دارد.
رد پای سوگند آیینی یادگار زریران در شاهنامه (پژوهشی پیرامون بیتی از داستان رستم و اسفندیار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با بررسی رفتار کلی انسان باستان با این شگفتی رو به رو می شویم، که تنها، عملی مقدس و سپندینه می شود که به طریقی با حقیقتی که فراتر از خود آن ها است، شریک و انباز شود و به همین واسطه بی درنگ این اعمال مانا و جاوید شده و از هستی سرشار می گردند؛ از این رو این اعمال در نظر مردمان کهن جلوه گاهی قدسی یافته و یادگار کرداری ازلی می شوند، چرا که از زمان تاریخی فناپذیر جدا شده و به زمان بی زمانی مثالی و باقی می پیوندد. بنابراین ارزش اعمال انسان بستگی به این دارد که چقدر این اعمال با کرداری آغازین ارتباط داشته باشد. سوگند نیز یکی از اعمال آیینی است که در خاطره ازلی انسان تبدیل به نمونه ای کهن شده است. وفای به عهد و پیمان در تاریخ مینوی بشر سابقه ای طولانی دارد و به آن روز باز می گردد که خداوند از انسان عهد گرفت، پیمانی که زنجیر وفای به آن تا ابد بر گردن انسان ها نهاده شد. قسم یا سوگند، آیینی است که می توان برای اثبات یک ادعا و یا برای رد اتهام و یا قبول انجام تعهدی در آینده باشد که برای ادای آن نیاز به مراسم آیینی است. بر این اساس می توان مراسم آیینی را نوع خاصی از گفتار و اعمال منظم (تکرارشونده) دانست، که از آموزه های خاطرات ازلی و ماورایی بشر سرچشمه می گیرد. این اعمال برای بیان احساسات دینی و مذهبی به کار گرفته می شود و به دلیل قدمت زیادی که دارند در بیشتر موارد با حماسه، اسطوره و سنت یک جامعه پیوند می خورند. حاصل این پژوهش که به روش تحلیل متن از نوع توصیفی-کتابخانه ای با شیوه مقابله ای و قیاسی است، نشان می دهد که برای سوگند آیینی موجود در متن کهن یادگار زریران، می توان نمونه مشابهی در شاهنامه (ادبیات فارسی دوره نو) یافت.
جایگاه ادبی هاتفی در آیینه پژوهش های معاصر
منبع:
قند پارسی سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۰
125-143
حوزه های تخصصی:
هاتفی خرجردی از شاعرانِ بزرگ اواخر دوره تیموری است. او تحصیلات مقدّماتی خود را در خرجرد به انجام رساند. پس از آن به هرات رفت و سال ها از محضر عبدالرحمن جامی بهره مند شد و در کنف حمایت و تربیت او روزگار گذرانید. اگر چه در آغاز کار مقلّد شاعران بزرگی چون فردوسی و نظامی بود و به تبعیت از آنان آثاری را خلق کرد ولی در بسیاری موارد توانست از حدّ تقلید فراتر رود و ابتکاراتی داشته باشد. خلّاقیت های ادبی هاتفی در شعر و آثارش سبب شده است که بعدها او را از شعرای زبردست قرن نهم و دهم هرات و از شاعران صاحب سبک به شمار آورند و او را در تذکره ها زُبده شعرا و افصح فُصحا بخوانند. اگرچه هاتفی شاعر بزرگی بوده و در عهد خود شهرتی کسب کرده است ولی در سده اخیر که اوج پژوهش های ادبی به سبک علمی جدید است، پژوهشگران کمتر به جایگاه ادبی هاتفی و نقد و بررسی اشعارش پرداخته اند. حال این سئوال پیش می آید که پژوهش گران در دوره اخیر در آثار خود چه جایگاهی برای هاتفی قائل شده و چه تصویری از او در ذهن خوانندگان ترسیم نموده اند؟ در این پژوهش، مقاله هایی که در دوره اخیر درباره هاتفی خرجردی نگارش یافته، نقد و بررسی شده است؛ در ادامه جایگاه ادبی هاتفی بر مبنای مباحث مطرح شده پژوهش گران معاصر تبیین و توصیف شده است.
چشم انداز، رئالیسم علم گرایانه و تغییرات اقلیمی در رمان خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
244 - 275
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی توصیف های چشم انداز در رمان خورشیدی اثر ین مکیون می پردازد و دیدگاه معرفت شناختی راوی داستان را، با توجه به این توصیف ها بررسی می کند. نوشتار استدلال می کند که توصیف چشم اندازها در سبک رئالیستی این اثر، ریشه در اندیشه علم گرایانه و باور قاطع و تقلیل گرایانه راوی و شخصیت محوری داستان به سنت و آموزه های )نئو(لیبرالیستی دارد. مقاله، با عنایت به اشارات و توصیف های داستان، این مسئله را مورد کنکاش قرار می دهد که چگونه و با چه سازوکارهایی زمین به عنوان پهنه ای که از یک طرف طبیعت و از طرفی دیگر کشورها و مرزهای سیاسی شان را در خود جای داده بود، از اواخر سده بیستم تبدیل به یک چشم انداز و سیاره ای کروی و بدون مرز شده است. همچنین، این نوشته، با اتکا به اندیشه های هاروی باورمندی افراطی شخصیت اصلی رمان و راوی داستان به ساحت علم و منجی پنداشتن آن را به بوته ی نقد می کشد و می کوشد تا ثابت کند؛ نگرش علی الظاهر زیست بوم گرایانه شخصیت اصلی داستان ریشه در سنتی دارد که خود مسبب معضلات محیط زیستی دنیا است.
در باب مفتاح الکنوز (شرح رضاقلی خان هدایت بر دیوان خاقانی)
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
185 - 220
حوزه های تخصصی:
دیوان خاقانی شروانی به دلیل دشواری مشهورش از دیرباز مورد توجّه شارحان بوده و شروح متعددی نیز بر آن نگاشته شده است. یکی از این شروح، اثری از ادیب و سخن شناس برجسته عصر قاجار، رضاقلی خان هدایت (1215-1288ق) است. هدایت شرح خود را مفتاح الکنوز نام نهاده و کوشیده تا با تأملی گذرا پاره ای از مشکلات دیوان خاقانی را حل کند. این شرح با وجود پاره ای از فواید از برخی کاستی ها برکنار نمانده است. در جستار حاضر به پژوهش در باب این شرح پرداخته ایم.
نام شناسی شخصیت ها در رمان همسایه ها
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
263 - 281
حوزه های تخصصی:
نام شناسی یکی از شاخه های زبان شناسی است که به تحلیل و بررسی جنبه های صوری و معنایی نام های خاص می پردازد. با توجه به کاربرد نام های خاص در علوم مختلف، نام شناسی به عنوان دانشی میان رشته ای در حوزه های مختلفی چون فلسفه، حقوق، جامعه شناسی، روان شناسی، مردم شناسی، تاریخ، باستان شناسی و... به کار گرفته می شود. یکی از زمینه های به کارگیری نام شناسی، نقد ادبی و به ویژه نقد ادبیات داستانی است. نام هریک از شخصیت های داستانی می تواند دلالت های معنایی متعددی داشته باشد و بخش مهمی از خلق شخصیت را بر عهده بگیرد؛ به همین دلیل نویسندگان حرفه ای، نام شخصیت های داستانی خود را هدفمند انتخاب می کنند و برای هر گزینشی، دلایل و براهینی دارند. نام شناسی با مطالعه چرایی و چگونگی نام گذاری شخصیت های داستانی راه را برای فهم بهتر داستان و آشنایی با جهان بینی نویسنده آن هموار می سازد. رمان همسایه ها یکی از بهترین نمونه ها برای کاربستِ نام شناسی شخصیت ها ست. احمد محمود در این اثر تلاش کرده است تا با انتخاب هدفمند نام ها، جهان بینی و نگرش خاص خود را به مخاطب القا کند. در نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی رمان همسایه ها از منظر نام شناسی شخصیت های آن پرداخته ایم. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که وضعیت اقتصادی، هنجارهای اجتماعی، نزدیکی به منابع قدرت، دین و مذهب و ایدئولوژی پنج عنصر بنیادین در انتخاب نام شخصیت های رمان همسایه هاست.
خوانش بینامتنی اسطوره در نمایشنامه ی تشتر نگهبان باران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابراهیم محمدی* اکبر شایان سرشت * * عفت فارغ * چکیده آثار نمایشی کودک و نوجوان، به ویژه وقتی پدیدآورندگان آن ها در تعاملی بینامتنی با متون کهن، عناصر ساختاری مهمی از قبیل زمان، مکان، شخصیت های داستانی، پیرنگ و گاه حتی همه ی پیکره ی داستانی را دست مایه ی کار خود قرار می دهند، گذشته از فراهم آوردن زمینه ی سرگرمی و تفریح و تخلیه ی روانی، از سویی کارکرد آموزشی دارد و از دیگرسو بستر مناسبی است برای انتقال میراث نیاکان ما (سنت ها، آیین ها، دین و مذهب، سیاست و هنجارهای اجتماعی و اخلاقی جامعه) به آگاهی نسل امروز. یکی از این آبشخورهای برجسته، اسطوره و روایت های اسطوره ای است که همواره به اشکال مختلف در آیین ها، باورها و متون ادبی و هنری از جمله داستان ها، نمایشنامه ها و فیلمنامه ها بازتاب یافته است. در این جستار با بهره گیری از نظریه ی ترامتنیت ژرار ژنه، به ویژه بیش متنیت او و به شیوه ی توصیفی تحلیلی، چگونگی بازآفرینی اسطوره ی باران در نمایشنامه ی تشتر نگهبان باران نوشته ی آتسا شاملو بررسی شده است. از مهم ترین یافته های پژوهش حاضر می توان به این نمونه ها اشاره کرد: نمایشنامه ی تشتر نگهبان باران در همه ی مراحل پنج گانه ی ترامتنیت (بینامتنیت، سرمتنیت، پیرامتنیت، فرامتنیت و بیش متنیت) کاملاً متأثر از اسطوره ی باران بوده است. نویسنده، در بخش بیش متنیت بیشترین تأثیر را از اسطوره ی باران پذیرفته است، یعنی هم از همان گونگی بهره برده و هم از تراگونگی. در واقع تأثیر او از اسطوره ی باران و تغییردادن (تراگونگی) آن متناسب با حال وهوای مخاطب، باعث شده تا بتواند اثری جذاب برای کودکان و نوجوانان خلق کند. همچنین نویسنده در پیرامتنیت آستانه هایی را برای متن خود قرار داده است که با شناخت آن ها درک متن برای مخاطب آسان تر می شود. بنابراین بدون شک اسطوره ی باران از پیش متن های اصلی در خلق این اثر بوده است.
بازنمایی انگاره مرگ اندیشی در نسبت با امید و ناامیدی در ملکوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
8 - 32
حوزه های تخصصی:
مرگ به عنوان مقوله ای رازناک موجد بسیاری از تأملات فلسفی، انگاره های ذهنی و تخیلات ادبی- هنری است. مرگ طلبی و مرگ هراسی از نمودهای مرگ اندیشی و درنتیجه مرگ آگاهی اند. مرگ طلبی ممکن است برای گریز از رنج و دشواری های موجود باشد و مرگ هراسی نیز می تواند انسان را به پوچی بکشاند یا زمینه ای باشد برای رشد و جستن معنای زندگی؛ زیرا برخی رستگاری را در مرگ می بینند و مرگ ممکن است به استحاله و دگرگونی درونی انسان منجر شود. درواقع این نوع مرگ اندیشی در پیوند با معنای زندگی قرار می گیرد و مرز بین مرگ و زندگی از میان می رود؛ یعنی مرگ فارغ از وجه ویرانگرانه اش مفهوم زندگی را دربردارد. امید و ناامیدی نیز از حالات مهم بشری هستند که همواره انسان را در سیطره دارند و می توان به پیوند این دوگانه با مرگ توجه کرد. این پژوهش بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی انگاره مرگ اندیشی در رمان ملکوت بهرام صادقی را در پیوند با دوگانه امید و ناامیدی بررسی و تحلیل کند و نشان دهد که مرگ اندیشی و به طور کلی پدیدار مرگ در ملکوت علاوه بر ارتباطش با ناامیدی، امید را نیز بازنمایی می کند. بنابراین، در رمان مزبور باید به این بُعد مرگ اندیشی توجه کرد.
بررسی و تحلیل کارکرد صفت در غزل های طنز و حسب حال حافظ بر اساس تئوری ارزیابی نقش گرای هالیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
79 - 104
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های شناخت عمق و غنای غزل حافظ می تواند استفاده از نظریات نوین باشد ؛ بنابراین در جستار حاضر مجموعه غزل های طنز و حسب حال حافظ با استفاده از نظریه ی «زبان شناسی نظام مند نقش گرای هالیدی» که در تجزیه وتحلیل متون گفتاری، نوشتاری، ادبی و سبک شناسی کاربرد فراوانی دارد، بررسی و تحلیل شده است. در این غزل ها و براساس تئوری ارزیابی که یکی از سه نظام تشکیل دهنده ی نقش بینافردی است و در ریزنظام نگرش، سه حوزه ی احساسی «تأثیر، قضاوت و قدردانی» قابل طرح است، بیشترین بسامد صفت ها به ترتیب در حوزه ی داوری، تقدیر و انفعال کاربرد دارند. این نکته نشان می دهد که حافظ در این غزل ها از واژه هایی که بیانگر احساسات و فرایند ذهنی واکنش ها باشد، کمتر استفاده کرده و درمقابل، بیشترین استفاده را از واژه های بیانگر ارزیابی رفتار بشری برده است. ازسویی بسامد صفاتی که در نقش های غیرتوصیفی به کار رفته اند، بیشتر از صفاتی است که نقش توصیفی دارند و علت این امر، بزرگ نمایی، تأثیرگذاری و بلاغت بیشتر است. نتیجه ی فوق بیانگر این است که کاربرد صفات در غزل های حافظ، با فرانقش بینافردی در دستور نقش گرای هالیدی انطباق دارد؛ بنابراین با استناد به بسامد دقیق نقشِ استخراج شده از این غزل ها، اطلاعات مفید و ارزنده ای در قالب جدول و نمودار ارائه شده است.
فرهنگ آفرینی سنایی در ساحت قلندری با تکیه بر قصائد او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
133 - 156
حوزه های تخصصی:
سنایی غزنوی شاعر قرن ششم، از مهم ترین شخصیت های فرهنگ آفرین به شمار می آید. آنچه از او به دوران سازی سنایی یاد می شود، معلول آفرینش زمینه هایی در شعر فارسی است که پیش از سنایی چندان برجسته نبوده است و پس از او نیز بسیاری وامدار نگاه وی هستند. ازاین منظر فرهنگ آفرینی سنایی در قلمرو معنوی ایران به سبب تأثرات عدیده ی او در ذهن و ضمیر شاعران پس از خود آشکار است. یکی از بارزترین وجوه فرهنگ آفرینی سنایی در قلمرو شعر قلندرانه و مغانه است، به گونه ای که غالب بن مایه های قلندری سنایی در اشعار شاعران تبیین و پرورده می شوند. برخلاف نگاه رایج به قالب قصیده که عموماً آن را محملی برای زهدیات و اندرز و مدح می دانند، سنایی از قالب قصیده به سبب فضای توصیفی آن، برای بیان آموزه های قلندری خود استفاده کرده است. پس از بررسی تمام قصاید سنایی ازمنظر زمینه های قلندری و خراباتی، به این نتیجه رسیده ایم که مؤلفه های قلندری که سنایی جهان بینی معنوی- ادبی خود را در ساحتی سمبلیک بر آن استوار داشته است، عبارت اند از: تعارض پارادایم های مقدس با پارادایم های کفرآمیز و خراباتی، نقد و طرد عرفیات و تابوها، شطح و طامات به مثابه ی قلندریات، دفاع از ابلیس، ارزشمندی کفر همچون ایمان، تکیه بر ملامتی گرایی، رندی نمون الگوی قلاشی و آفرینش معشوقی در شمایل قلندرانه و لاابالی گرایانه. فرهنگ آفرینی سنایی در ساحت قلندری ازآن جایی آشکار شد که با تحلیل آثار شاعران معاصر و نیز شاعران پس از او مانند عین القضات همدانی، عطار، مولانا، حافظ و عراقی به این مطلب رهنمون شدیم که اینان از مؤلفه های چندگانه ی قلندری سنایی به گونه ای الهام گرفته اند.
تصویر مترقّی زن ایرانی در شعر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زن و حقوق فردی و اجتماعی او همزمان با نهضت مشروطه وارد مباحث ادبی شد و به یکی از مهم ترین موضوعات در شعر مشروطه تبدیل گشت. از این رو زن در مرکز مباحث قرار گرفت به طوری که در این عصر، کمتر شاعری را می توان دید که بیش و کم به موضوع آزادی و حقوق زنان نپرداخته باشد. برابری، آزادی، تعلیم و تربیت، حضور زن در اجتماع و پرهیز از تبعیض جنسیتی و نگاه جنسی و ابزاری به زن، از جمله مسایل مربوط به زنان است که در شعر شاعران عصر مشروطه بازتاب یافته است. ملک الشعرا بهار و نسیم شمال دیدگاه معتدل تر و سنتی تری به زن دارند و ایرج میرزا، لاهوتی، عشقی و عارف قزوینی تندروترند و حتی گاه با برخی مسایل نظیر حجاب مخالفت می کنند. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و هدف آن بررسی اندیشه و دیدگاه شاعران عصر مشروطه درباره زن است و می خواهد به این پرسش پاسخ دهد که آیا آن اندیشه ای مترقی است یا واپس گرا؟ و با اندیشه های مطرح شده درباره زن در جنبش فمینیسم همسو هست یا خیر؟ نتایج نشان می دهد که شاعران عصر مشروطه اندیشه ای مثبت نگر و مترقی درباره زن دارند و آن با برخی اندیشه های فمینیستی درباره زنان مطابقت دارد.
بررسی طنز در آثار بهرام صادقی بر اساس نظریه رابرت لیو با تأکید بر (سنگر و قمقمه های خالی و ملکوت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه طنز زبانهشناختی رابرت لیو، یکی از نظریات کامل زبان شناسی در باب طنز است که پیش از رابرت لیو تحت عنوان نظریه «انگاره معنایی» توسط ویکتور راسکین مطرح گردید و با واکاوی ها و نقد گوناگون مواجه شد که یکی از آنها الگوی رابرت لیو می باشد؛ لیو معتقد است طنز زبان شناختی از نوع غیر زبان شناختی آن متفاوت و جداست و این تنها ابهام است که سبب می شود طنزی، ویژگی زبان شناختی به خود بگیرد؛ این ابهامات در سه حوزه آوایی، واژگانی، نحوی و کاربرد شناختی رخ می دهد. بهرام صادقی برای طنز آمیز کردن حکایات خود از مجموع انگاره های زبان شناختی نیز بهره برده است. نتیجه این پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی به دست آمده است نشان می دهد نظریه انگاره معنایی رابرت لیو و چهارچوب نظری آن تا حدود بسیار زیادی با آثار طنز بهرام صادقی همخوانی دارد.
تحلیل سرعت روایت در منظومه مجنون و لیلی امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجنون و لیلی دهلوی از جمله منظومه هایی است که به اقتفای لیلی و مجنون نظامی سروده شده است. بن مایه های هسته ای این اثر تفاوت هایی با روایت لیلی و مجنون نظامی دارد که نشان از آن دارد دهلوی به روایت نظامی کاملاً وفادار نبوده است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی سرعت روایت در این منظومه پرداخته است. شیوه انجام پژوهش بر اساس الگویی است که با نقد آرای ژنت در یکی از مقالات پژوهشی با تکیه بر متون منظوم داستانی کلاسیک ارائه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بن مایه های هسته ای روایت دهلوی در مقایسه با روایت نظامی کمتر است. بیشتر بن مایه های هسته ای منظومه با سرعت روایتی بالا گزارش می شوند و تنها سه بن مایه هسته ای با سرعت روایتی کُند گزارش می شوند که در این سه بن مایه، شخصیت پردازی و تناسب محیط، زمان و... با شخصیت مجنون پردازش شده است. گرانیگاه بارغنایی متن نیز همین سه بن مایه هستند. این سه بن مایه در ارتباط با هم هستند به گونه ای که اولی، دومی را در پی دارد و دومی، منتج به سومی می شود. گویی هدف دهلوی در اصل، پردازش این سه بن مایه در اثر خود بوده است و سایر بن مایه ها بر حسب ضرورت و برای رعایت پیرنگ علی-معلولی داستان ذکر شده اند.
تحلیل داستان پیر چنگی برپایه الگوی روایی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین مسئله: داستان پیر چنگی ازجمله داستان های جذّاب مولوی در دفتر اول مثنوی است که خوانش های متفاوتی از آن صورت گرفته و هر خوانش، یکی از ابعاد معنایی و وجوه پنهان آن را برکاویده است. در این پژوهش، به تحلیل ساختار روایی این داستان برپایه الگوی روایی گریماس پرداخته می شود. هدف اصلی، ترسیم طرح روایی و فهم موضوع اصلی داستان از راه تشخیص کارکرد و کنش است؛ ضمن اینکه به پرسش های زیر به گونه ای مشخص پاسخ داده می شود: کارکرد اصلی این داستان که پایه طرح روایی آن را شکل می دهد، چیست؟ داستان های ضمنی ای که درون این داستان آمده اند و به نوعی اجزای تشکیل دهنده کل نظام روایی هستند، چه مسئله ای را برای کارکرد اصلی در این داستان تقویت می کنند؟ فرض پژوهش بر این است که از میان همه کارکردهای شامل در داستان پیر چنگی، دو کارکرد می تواند کارکردهای اصلی باشد؛ این دو کارکرد، دو درون مایه اصلی را در این داستان می پرورد؛ نخست «طلب مال» که پیر چنگی با نواختن چنگ از خداوند می طلبد و دوم، «قضاوت سطحی و آگاهی نداشتن از حقیقت اصلی». از میان این دو کارکرد مهم، یکی از آنها را می توان به کمک تحلیل ارتباطِ معانی پنهان داستان های ضمنی، با یکی از این دو کارکرد و ترسیم طرح پیرنگ داستان براساس الگوی روایی گریماس، هسته اصلی همه کارکردها شناخت. روش در این پژوهش، ساختار روایی داستان پیر چنگی مثنوی برپایه الگوی روایی گریماس تحلیل می شود. یافته ها و نتایج: نتیجه پژوهش نشان می دهد که با دقت در ژرف ساخت روایت و عامل های کنشی در این داستان، کارکرد پایه «بیرون شدن پیر چنگی از مکان بسته به بیابان» برای شکل گیری درون مایه اصلی داستان، یعنی « آگاهی نداشتن از حقیقت اصلی» است؛ زیرا هم زیرساخت روایی و هم داستان های ضمنی، نظامی را برای فُرم بخشیدن به این کارکرد و درون مایه شکل می دهند.
جلوه های فرهنگ عامه قوم ترکمن در رمان یورت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ عامه به لحاظ گستردگی حوزه از موضوعات جذاب در شناخت عناصر مادی و معنوی اقوام و از نظر جامعه شناسی، مردم شناسی و روان شناسی مهم است. قوم ترکمن نیز به منزله یکی از اقوام ایرانی دارای جذابیت بسیاری در تنوع این جلوه هاست. میرکاظمی که سال ها معلم روستاهای ترکمن صحرا بوده با کوله باری از تجربیات، دایر ه المعارفی از این عناصر را در یورت گرد آورده است. در این پژوهش، به شیوه کتابخانه ای به استخراج این عناصر و دسته بندی آن و با روشی تحلیلی توصیفی به بررسی آن ها می پردازیم. از نتایج این پژوهش، تقسیم فرهنگ عامه ترکمن به عناصر مادی و معنوی است که در گذشته خاستگاه اجتماعی فرهنگی به منزله عامل مهم، بر شکل و ماهیت این عناصر هویت ساز مؤثر بوده است. به علاوه، علل و عواملی چون مذهب، زبان و نژاد از درون، و محیط زیست (اقلیم)، هم جواری با اقوام و سیاست های دولت های ایران و روس، از بیرون نیز بر آن مؤثر است. در قرن اخیر، با استقرار دولت ها، اسکان اجباری، ایجاد ثبات و امنیت، سواد، گذر زمان، تغییر تفکر و ارتباطات دگرگونی در شکل این عناصر تسریع می شود که به بررسی و نقش آن ها نیز می پردازیم. به علاوه، رنگ اقلیمی اثر و سبک واقع گرای آن که برآیند این عناصر و رنگ اقلیمی است به پیش برد عناصر رمان به ویژه شخصیت و شخصیت پردازی، صحنه و صحنه پردازی، فضا و واقعیت نمایی کمک شایان کرده است.
بررسی مؤلفه های مکتب اکسپرسیونیسم در رمان همنوایی شبانه ارکستر چوب ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان بینی انسان در آغاز قرن بیستم ، تحت تأثیر جنگ جهانی اول ، دستخوش دگرگونی هایی می شود و در پی آن ، هنر این عصر نیز چهره ای دیگرگون می یابد. انسان در این دوران ، انسانی است مرگ اندیش و تلواسه و تشویش بر وجود او سایه افکنده است. رهاورد این فرایند در هنر ، اکسپرسیونیسم است که به عنوان مکتبی هنری ، به بازنمایی وضعیت یاد شده می پردازد و آثاری را به عرصه هنر عرضه می دارد که با آثار دوره های پیشین تفاوت هایی آشکار دارند. این مقاله کوشیده است با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی - تحلیلی ، مؤلفه های مکتب اکسپرسیونیسم را در رمان همنوایی شبانه ارکستر چو ب ها ، اثر رضا قاسمی، بررسی کند تا ضمن کمک به درک بهتر جنبه های اکسپرسیونیستی داستان، به معرفی بیشتر این اثر به عنوان الگویی متفاوت در زمینه رمان نویسی فارسی بپردازد. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که نویسنده از مؤلفه هایی همچون بیان ترس ، مسائل روانی، سردرگمی ، اعتقادات و باورها، روابط عاشقانه و پرداختن به شگردهایی مانند پیشگویی ، ایجاد بحران هویت ، تحریف واقعیت ، مسخ ، تاکید بر درهم ریختن فرم و بی توجهی به قواعد نگارشی بهره برده است و در به کارگیری برخی از این مؤلفه ها، از بن مایه های مکتب اکسپرسیونیسم که در نمایشنامه نویسی و به ویژه سینمای اکسپرسیونیستی آلمان دیده می شود، متأثّر بوده است؛ ترس از مرگ، استفاده از ظرفیت فضاهای تاریک و نورپردازی ، ایجاد اختلال در شخصیت راوی توسط سایه او و پیامدهای آن که به مشکلاتی همچون خود ویرانگری و بحران هویت منجر می شود، ازجمله این موارد است؛ افزون بر این ، ردپایی از نیم نگاه نویسنده به نقاشی اکسپرسیونیستی نیز در رمان به چشم می خورد که این ویژگی جلوه ای خاص به اثر قاسمی بخشیده است.
وجوه فکری و اجتماعی حمله ی حیدری راجی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
47 - 74
حوزه های تخصصی:
حمله نامه، خرده گونه ای از حماسه ی دینی است که توصیف رشادت ها و بیان فضایل اخلاقی علی(ع) محور اصلی محتوای این آثار را تشکیل می دهد. حمله ی حیدری راجی کرمانی یکی از مصادیق مهم این خرده گونه ی ادبی است که از قواعد نوع حماسه و خرده گونه ی حمله نامه پیروی می کند؛ ولی از جهت محتوا تمایز آشکاری با دیگر مصادیق این نوع دارد. شاعر در این منظومه، افزون بر اغراق حماسی مانند رشادت، دلاوری و شکوهمندی، تصویری خداگونه و رازآمیز از حضرت علی(ع) ارائه می دهد. این موضوع از یک سو، با اغراق حماسی و از سویی دیگر با عقاید شیعه ی اصولی، ناسازگار است. مسئله ی اساسی این است که بروز این نوع غلو در حمله ی راجی، ریشه در چه عواملی می تواند داشته باشد؟این پژوهش سعی دارد با تحلیل وجوه فکری و اعتقادی مسلط بر حمله ی راجی و بررسی پیوند آن با جامعه، از زمینه ی اجتماعی خلق این اثر پرده برداشته و دلایل موجهی را برای تمایز محتوای غلوآمیز آن از سایر حماسه های مذهبی بیابد. برای رسیدن به این مقصود، پس از مطالعه ی تطبیقی حمله ی راجی با آثار هم سنخ، تمایز محتوایی و فکری آن مشخص گردید و سپس ضمن مطالعه ی سرگذشت تاریخی بمانعلی راجی و فرقه ی شیخیه، مطالب پیش گفته با متون شیخیه تطبیق داده شد. در فرجام، این نتیجه حاصل شد که آفریننده ی اثر ارتباط آشکاری با پایگاه اجتماعی خود دارد و این عقاید افراطی از طریق فرقه ی شیخیه به تفکر بمانعلی راجی کرمانی و اثرش نفوذ کرده است.
آمیختگی استعاره با پارادوکس در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
205 - 224
حوزه های تخصصی:
شعر به دلیل ترکیبات جدیدی از اندیشه ها و فرایندهای استعاریِ نوآورِ دیریاب است که می تواند هم قوه ی تخیل را تغذیه کند و هم باعث برجستگی کلام شود. شاعران معاصر در عرصه ی به کارگیری زبان استعاری، هرکدام به شگردهای گوناگون روی آورده اند تا ذهن خواننده را با چالش های غیرمنتظره روبه رو کنند؛ از جمله تصاویر چالش برانگیزی که در شعر معاصر باعث پیچیدگی شبکه ی تصویری کلام شده است، آمیختگی تصاویر استعاری با پارادوکس است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که این تناقض گویی های استعاری، چه نقشی در برانگیخته شدنِ ذهن خواننده به اندیشه ورزی و پرسشگری ایفا می کند. نگارنده، به روش توصیفی تحلیلی با ذکر مصداق هایی از شاعران معاصر به این نتیجه دست یافته است که اول، شاعران معاصر با چه شگردهایی تصاویر استعاری را با پارادوکس آمیخته کرده اند؟ دوم، انگیزه و هدف آن ها از همراه کردن این دو تصویر با هم چه بوده است؟ همچنین نویسنده می کوشد خواننده را به این شگرد ادبی در تصویرپردازی هایِ نوینِ استعاریِ شعر معاصر آگاه تر و ذهن او را به تکنیکی ترین برجسته سازی هنری که همان آمیختن هنری ترین ابزارِ تخیل (استعاره) با مبهم ترین تصویر شعری (پارادوکس) است؛ پربارتر کند.
سیمیوطیقا التوتر فی روایه طوق الحمام لرجاء عالم علی ضوء منهج جاک فونتانی وکلود زلبربیرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
41 - 64
حوزه های تخصصی:
السیمیوطیقا عباره عن نظریه عامه للأدله وسیرها داخل الفکر، ویعد الهدف الأساسی من المنهج السیمیوطیقی اقتحام النصّ الأدبی مثل الروایه، والاطلاع علی خفایاه وتمییز خصائصه؛ لیستخرج السیمیوزیس منها أسس النقد التحلیلی وأرکانه. وبهذا تعتمد سیمیوطیقا التوتر علی فصل الرغبه عن الإمکان والتحقق، وهو قائم علی جدلیه القوه والمدی، هذا من ناحیه ومن ناحیه أخری، التوتر یمثل مکاناً تخییلیّاً أنتجه تفاعل حالات الذات والوجدان مع عالم الأشیاء فی امتداده الزمانی والمکانی والکمی. اعتمدت هذه الدراسه علی المنهج الوصفی التحلیلی ونحن هنا بصدد دراسه روایه طوق الحمام ونقدها علی ضوء منهج سیمیوطیقا التوتّر مع دراسه أهمّ العناصرالسیمیوطیقیه التی نراها فی الروایه وبین شخصیات المجتمع المکی فی عصر ما بعد الکولونیالیه. توصّل البحث إلی أنّ هذه الدراسه فی سیمیوطیقا التوتّر أدّت إلی ظهور التوتّر الموجود بین شخصیات وحوادث الروایه بحیث قد یصل التوتّر إلی حدّ لا یفهم المتلقی معه الحوادث الموجوده فی الروایه وکلام الشخصیات فیها، أو قد یفهم معنی آخر یختلف عن قصد الکاتبه. ویتعیّن من البحث أنّ التصورات النظریه فی الروایه حسب سیمیوطیقا التوتر قد یؤدی إلی تحدید بعض القیم الأساسیه فی توتر الثقافه والحضاره لتحدید الشده والمدی بهما. واستنتجنا أنّ الأبعاد الأساسیه والمنظور الداخلی والخارجی والزمان والمکان والقیم الکونیه والمجرده من شخصیات وحوادث الروایه خاصه الأبعاد الفرعیه والذات المدرکه والمتلفظه قد أسهمت کثیراً فی توتر الثقافه والحضاره المکیتین.