فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
بنیاد اندیشه آرمان شهری در دو داستان رحله ابن فطوطه نجیب محفوظ و نون و القلم جلال آل احمد بر نفی وضع موجود، وجود بحران و تلاش برای آرمانی کردن امور مطلوب بنا شده است، محیط خلق هر دو داستان، یعنی ایران و مصر در زمان نوشتن آن ها دارای شرایطی بحرانی از نظر اجتماعی و فکری است که زمینه ساز ایجاد اندیشه آرمان شهری است از این رو. نویسندگان این دو اثر با استفاده از زبانی نمادین و با توجه به تصوف تلاش دارند تا تصویری از جامعه آرمانی خود ارائه دهند. از نگاه نویسندگان، آرمان شهر دست یافتنی است و علت عدم تحقق آن وجود حکومت و قبضه کردن قدرت توسط عده ای خاص است. زبان نوشتاری نجیب محفوظ در رحله ابن فطومه زبانی ادبی و متأثر از آثار کلاسیک ادبیات عربی است، در حالی که آل احمد زیانی عامیانه را برای روایت خود برگزیده است. داستان آل احمد در روایت خود، از تصوفی بهره برده است که جنبه اجتماعی آن نیرومند است و قلندران پیرو آن به دنبال قدرت هستند، اما در مواجه با دشواری های آن خود نیز به راه صاحبان پیشین قدرت می روند و در نهایت از قدرت پیشین شکست می خورند؛ و قهرمان داستان نیز اگرچه به دنبال شهادت است، در نهایت تبعید می شود؛ اما محفوظ تصوف را در جنبه فردی آن یعنی بریدن از عالم مادّی و نقایص آن و کشف و شهود ناشی از مراقبه و ریاضت، وارد داستان خود کرده است و شخصیت اصلی داستان در پایان راه سعادت را در چنین تصوفی می یابد که امری فردی است.
بررسی تطبیقی الهه مادر در اساطیر باستانی ایرانی و ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرستش الهه مادر از عمیق ترین باورها در اندیشه ملل و اقوام مختلف در طول تاریخ بشری است. تمدن های کهنی چون ایرانیان و ترکان نیز از دیرباز آیین مادرخدایی داشته و هنوز هم در فرهنگ این اقوام باورها و رسوم مرتبط با این اسطوره، باقی است؛ بر این اساس و با توجه به پیشینه کهن این اسطوره در میان اقوام ایرانی و اقوام ترک و قرابت پیشینه فرهنگی و تاریخی ایرانیان و ترکان، بررسی تطبیقی اساطیر آن ها، اطلاعات بسیاری از تاریخ و فرهنگ هر دو ملت به دست می دهد؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی الهه مادر در اساطیر ایرانی و اساطیر ترک و پرسش اصلی این است که چه رابطه ای بین الهه مادر در اساطیر ایرانی و ترک وجود دارد؟ روش این پژوهش تطبیقی-تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به رقم تفاوت هایی که در برخی وجوه منتسب به الهه های مادر ایرانی و ترک در اساطیر این دو ملت ذکر گردیده، شباهت های مهم بسیاری بین مفهوم و کارکرد این اسطوره در میان ایرانیان و ترکان وجود دارد.
بررسی حساب جُمل و ریاضی در دیوان انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پی ریزی علوم گوناگون در ادوار مختلف سبب شد تا ادبیات نیز تحت تاثیر آن قرار گیرد. در این راستا شعرا به کمک انواع علوم، مبانی خاصی را در تفهیم مضامین مورد نظر خویش به کار بردند. یکی از این مبانی، حساب جُمل و علم ریاضی بود که با پیشرفت علم ریاضی، به شیوه ای نو در بیان مقاصد مبدل شد. انوری از شاعرانی است که حساب جُمل و ریاضی را با ادبیات در هم آمیخت و مفاهیم خویش را در قالب مباحث مذکور بیان نمود. احاطه وی بر حساب جُمل و ریاضی سبب شد تا برای تفهیم بسیاری از ابیات، از مباحث بیان شده کمک گرفت تا مقصود شاعر را به خوبی دریابیم. همچنین وی خواسته ها و حتی تمجیدهای خود از ملوک عصرش را با حساب جُمل و ریاضی درهم آمیخته است که این امر باعث دشواری فهم بسیاری از ابیات وی شده است. در این پژوهش، ضمن شناسایی ابیاتی از دیوان انوری که موضوع علم ریاضی و حساب جُمل در آنها مطرح شده، به تحلیل مبانی علوم مذکور در اشعارش پرداخته، و با تفسیر هر یک از آنها، مفاهیم ابیات و مقصود شاعر را برای مخاطبان شرح نموده ایم.
تحلیل بسامد چشمگیر اسلوب معادله در سبک هندی از چشم انداز نظریه تامس کوهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک هندی یکی از متمایزترین سبک های شعری کلاسیک فارسی است که با سبک های قبل و بعد از خود تمایزاتی آشکار داشته و اصول و موازین خاص خود را داراست. از جمله ی این عناصر تمایزبخش بسامد فراوان کاربرد اسلوب معادله است. توجه ی ویژه ی شاعران این سبک به اسلوب معادله، موضوعی که همگان به آن اذعان دارند. نگارنده ی این جستار، بر این باور است که این موضوع، یعنی بسامد چشمگیر اسلوب معادله در شعر سبک هندی را می توان از چشم انداز نظریه ی تامس کوهن، فیلسوف برجسته ی علم، تبیین کرد و به چرایی این امر پاسخ داد. این رویکرد به ما می گوید که اساس هر پارادایم، یک یا چند الگو است که هنجارها و گزاره های پذیرفته شده ی هر دوره را شکل می دهند. بر اساس یافته های این پژوهش، تلفیق، زمینی شدن و تناسب سه الگویی هستند که گزاره های معنادار این عصر را می سازند و از آنجا که اسلوب معادله در ساختار خود، تمام الگوهای این دوره را به همراه دارد، برای شاعران این سبک، شگردی جذاب و مورد علاقه بوده، به گسترده ترین شکل مورد استفاده ی آنها قرار گرفته است.
صاحب هزاران اسب؛ برهم کنش تصویر و متن در کتاب تصویری ضحاک براساس نظریه ی متن-تصویر پِری نودلمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب تصویری گونه ای از کتاب کودک است که در آن متن و تصویر اجزای مستقلی هستند که به موازات یکدیگر پیش می روند و کنشگری می کنند تا کلیت کتاب را سامان دهند. در این میان برخی از نظریه پردازان ادبیات کودک، مانند پِری نودلمن، به هویتِ مستقل و ویژه ی تصویر بیش از متن توجه داشت و برای آن در انتقال اطلاعات و پیام و ارتباط متن و تصویر، کارکردهای شش گانه متصور شده اند. این پژوهش که از منظر هدف، کاربردی و از منظر تحلیل داده ها کیفی است، در پی یافتن ویژگی های پیوند متن و تصویر در کتاب تصویری ضحاک اثر فرشید شفیعی (1395) بر اساس پیوندهای شش گانه ی متن و تصویر در نظریه ی نودلمن است. کتاب ضحاک به عنوان یکی از نمونه هایی که تصویر در آن فراتر از متن حرکت می کند و روایت کتاب را شکل می دهد، انتخاب شده تا براساس نظریه ی نودلمن بررسی شود. یافته های این پژوهش دال بر این است که این کتاب نمونه ی موفقی از بازنویسی تصویری شاهنامه است، زیرا تصاویر این کتاب اطلاعاتی فراتر از متن در اختیار مخاطب قرار می دهند؛ از این لحاظ پیام متن را قوت بخشیده و خوانش های جدیدی را متناسب با سلیقه ی مخاطب معاصر ایجاد می کنند. تمام تصاویر کتاب در گونه ی سوم در تقسیم بندی نودلمن قرار می گیرند و پنج تصویر از یازده تصویر کتاب از منظر تقسیم بندی شش گانه نودلمن در مرتبه ی سوم تا ششم قرار می گیرد که به مفهوم به تصویر کشیدن مفاهیمی در تصویر است که متن توان بیان آن را ندارد یا در بیان آن کم توان است. کتاب ضحاک در متن و تصویر دارای نشانه هایی برساخته ی مؤلف یا قراردادی است و مخاطب را دعوت می کند تا با درهم بافتن این نشانه های تصویری و متنی، مفهوم و روایت کتاب را دریافت کند و داستان کهن ضحاک را در بستر وقایع روز بازخوانی کند.
بررسی زمینه های ورود روایات التقاطی ایرانی-سامی به تاریخ ملی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۹
113 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی زمینه های پیدایش و ورود گونه ای از روایات التقاطی در زنجیره روایت های تاریخ ملی ایرانیان است که از طریق ادغام شخصیت های آریایی و شخصیت های سامی ایجاد شده اند. در راستای این هدف، ضمن نقد آرای پیشینیان که دلایل این مسئله را عمدتاً در دوره پیش از اسلام و نقش یهودیان و مسیحیان جست وجو کرده اند نبود شاهدی برای این دسته از روایات در متون پهلوی و منابع ایرانی تا دوران اسلامی را متذکر شده ایم و بر انتقال مرجعیت دینی از شریعت زردشت به شریعت اسلام تأکید کرده ایم. در ادامه، محاسبه تاریخ بر اساس سنت آریایی از یک سو و اصالت دادن به شخصیت ها و روایات سنت سامی از سوی دیگر را به عنوان علل زمینه ساز، معرفی کرده ایم، عللی که منجر به بروز تضادهای این دو سنت در مقوله های نخستین انسان، تشعب اقوام و رسالت و سلطنت جهانی شده است. و روایاتِ التقاطیِ برساخته از این دو جریان روایی را تمهید مورخان و نسب شناسان مسلمان برای مرتفع ساختن این تضادها دانسته ایم.
معرفی و تصحیح بخش خاتمه نسخه خطی تاریخ ایلچی نظام شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (شبه قاره) ۱۴۰۰ شماره ۱۲
199-224
سبک شناسی لایه ای اشعار نادر نادرپور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های شناخت مؤلفه های زبانی و فکر نویسندگان و شاعران، بررسی آثار آنان از نگاه سبک شناسانه است. مشخص کردن عناصر سبک سازی در آثار ادبی، مخاطب را به دنیای فکری و زبانی شاعر و نویسنده رهنمون می سازد. از دیگر سو، شعر معاصر ایران، دستخوش تحولات و دگرگونی های فراوانی بود از کودتای 28 مرداد گرفته تا انقلاب اسلامی، رویدادهای فراوانی ادیبان ایرانی و به تبع آن آثارشان را نیز تحت تأثیر قرار داد و هر کدام از آنان با سبک و سیاق خویش به بازتاب این رویدادها پرداختند، بدین معنا که افزون بر محتوای سروده های آنان لفظ و گفتارشان نیز متأثر از این جریانات معاصر گردید و حتی عاشقانه های بسیاری از شاعران هم به نوعی تحت تأثیر رویدادهای سیاسی و اجتماعی قرار گرفت. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی بر آن است تا با نگاهی سبکی به تحلیل اشعار نادر نادرپور از شاعارن معاصر بپردازد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در سروده های نادرپور مؤلفه های سبک فردی وجود دارد: برجسته سازی مفاهیم و مضامین(عمدتاً رمانتیک و شخص)، استفاده از واژه های نشاندار(کاربرد رنگ ها و عناصر طبیعت به عنوان نماد و سمبل)، استفاده از عناصر بلاغی بکر و تازه که نشانه بدیع پردازی نادر نادرپور است از ویژگیهای بارز سبکی شعر او به شمار میروند که در عین سادگی و روانی بیان شده و به مخاطب عرضه گشته است. افزون براین، حسی بودن عناصر بلاغی از دیگر شاخصهای سبکی نادرپور است
بررسی روان شناختی شخصیت فریدون و ضحاک براساس نظریه شخصیت آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
129 - 150
حوزه های تخصصی:
انسان کامل و ارائه تصویری گویا و روشن از او از موضوعات بحث انگیز در علوم انسانی ازجمله ادبیات و روان شناسی است. در میان نظریه های شخصیت و از نگرش های نو در روان شناسی، نظریه انسان گرایی است که در آن انسان و دستیابی اش به خودشکوفایی از مباحث مهم به شمار می آید. در میان انسان گرایان نظریه آبراهام مزلو شامل سلسله مراتب نیازها ازجمله نیازهای فیزیولوژیکی، امنیت، عشق و محبت، احترام و خودشکوفایی است که از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این نظریه در بعضی از آثار ادبی ازجمله شاهنامه فردوسی- که ماهیتی انسان محور دارد- انطباق پذیر است. بررسی شخصیت های این اثر نشان می دهد انسان ایرانی در ادوار گذشته، تا چه حد به رشد و کمال انسانی دست یافته و چه اندازه منطبق بر الگوهای شخصیت رشدیافته حوزه روان شناسی است. در میان شخصیت های شاهنامه، فریدون یکی از محبوب ترین چهره های این اثر حماسی است که ویژگی های افراد خودشکوفا در رفتار و گفتار او مشهود است. ویژگی هایی مانند درک درست از واقعیت، خوی مردم گرا، تشخیص هدف از وسیله، روابط درون فردی و خودانگیختگی. در تقابل با فریدون، شخصیت ضحاک را می توان واکاوید. بررسی شخصیت ضحاک نشان دهنده ناکامی او در تأمین سلسه مراتب نیازهای اساسی و گذرنکردن از پایین ترین سطوح نیازهاست. هدف از این بررسی، نشان دادن جایگاه شخصیت فریدون و ضحاک، براساس نظریه مزلو است که می تواند رهنمونی در بررسی همه شخصیت های شاهنامه برای یافتن انسان کامل باشد و از سویی قابلیت متون کهن فارسی در شاخص های نظریه های نوین را نشان دهد. پژوهش حاضر با بررسی اندیشه و رفتار این دو شخصیت، فریدون را الگو و نمونه افراد خودشکوفا و ضحاک را نمونه ناشکوفایی شخصیت معرفی می کند و دلایل آن را بررسی می کند.
Speaking Muslim Subaltern through the Ethical Agent in Shakespeare and the Holy Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
William Shakespeare, the English bard of Avon, inaugurates a Feminist approach in Love’s labour’s Lost which is comparable with the Holy Quran’s mandate and Hadith. He reminisces Muslim association through deeply-seated words of the Elizabethan era including Ethiop, black, moors, Africans and so on in order to signify in his work the Islamic concern for the Muslim women in terms of respect, love, and revival of rights. Riffat Hassan’s theology of honor killing and progressive Islam could be argued to be in thematic affinity with Gayatri Spivak’s concepts of ethical responsibility of the agents and subalterns. The area of concern in Shakespeare’s encompasses men’s sanction in shunning women, intellectual men vs. slave, black and inferior women, and love, marriage and infatuation with women. This is in line with Quranic principles namely poor Muslim lifestyle vs. the affluent pagan hegemony, Muslim’s faith, migration to from Ommat, reception by the hegemonic pagans, Muslims’ conquests and Islamic enhancement. The area of concern in Shakespeare’s play includes men’s sanction in shunning women, intellectual men versus the black and inferior women, love, marriage, and infatuation with women. This approach is in line with the life style of the poor Muslims as opposed to the affluent pagan hegemony, and includes faith, migration, and toleration for the sake of Muslims’ conquests.
نگرش مولانا به ناهنجاری های جنسی و هویت های دیگرگونه جنسی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی مولانا جلال الدین رومی دایره المعارف فرهنگ ایرانی- اسلامی است. این اثر به دلیل اشتمال بر داستان های متعدد و نیز به دلیل تعمق مولانا در مسائل روان شناختی، اثری مهم و قابل تأمل است. بر این اساس در این تحقیق اختلالات جنسی و مسأله هویت های جنسی متفاوت (دگرباشان) -که به دلیل عرفی کمتر به آن توجه شده است- بررسی می گردد. سؤال تحقیق این است که مولانا کدام ناهنجاری های جنسی را در لابلای حکایات بیان کرده است و دیدگاه او درباره دگرباشان چیست؟ هدف تحقیق این است که دقت نظر مولانا درباره اختلالات جنسی بیان شود و در عین حال به روش تحلیلی – توصیفی نقدی بر دیدگاه او و هم عصرانش درباره هویت های جنسی دیگرگونه مطرح شود. این تحقیق نشان می دهد که گونه های مختلفی از اختلالات جنسی از سوی مولانا در پرده طنز و حکایت طرح و نقد شده است. از آن جمله: هم جنس گرایی، پدوفیلی، بستیالیتی، بهره کشی جنسی، اختگی، مبدل پوشی و... . همچنین دو هویّت جنسی برای مولانا و هم عصران او غریب بوده و نکوهش شده است، این دو گروه «مخنّث» و «سَعتَری» نامیده شده اند و همان است که امروزه ترانس سکسوال و لزبین نامیده می شوند. مولانا این خوی همجنس گرایی و رفتارهای منوط به آن را در این دو طیف، ذاتی – معادل مادر زاد و ژنتیکی- دانسته؛ عملکردی که درون آن تناقضی آشکار نهفته است و امروزه می توان درباره آن تأمل و تجدید نظر کرد. معرفی این دو جنسیت، آن گونه که در این مقاله آمده تا کنون صورت نگرفته و می تواند زمینه تحقیقات مرتبط دیگری را فراهم آورد.
تحلیل گفتمان آموزش زبان و ادبیات فارسی؛ الگویی در جهت ارتقای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۷
64 - 86
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان یکی از گرایش های بین رشته ای است که در زمینه های زبان شناسی، جامعه شناسی، انسان شناسی، روان شناسی و... بروز یافته است. این گرایش دارای دو دیدگاه عمده است؛ نخست چگونگی شکل گیری معنا و پیام را در ارتباط با عوامل درون زبانی(شامل مباحث صورت شناسی و ساخت شناسی زبان) مورد ارزیابی قرار می دهد و در دیدگاه دوم به بررسی عوامل برون زبانی (ارتباط میان زبان و تمام خصوصیات برون زبانی که شامل دانش های مختلف جامعه شناسی، فرهنگ شناسی و... است) می پردازد. گفتمان ها، زبان گشاده روابط قدرت به شمار می آیند و از آنجایی که مفاهیم آموزش زبان نیز از مظاهر بارز قدرت فرهنگی محسوب می شوند؛ بنابراین، نگارندگان این مقاله برآن شدند به نقد مفاهیم آموزش زبان دوم بر مبنای دیدگاه دوم در تحلیل گفتمان بپردازند. مهم ترین یافته ها نشان می دهند که در رویکردهای معنامبنایانه تکیه بر مشاهیر مشترک برای نمونه بین ایران و ترکمنستان (ابوسعیدابوالخیر، ابوالفضل سرخسی و...) و ایران و ازبکستان (رودکی سمرقندی، امیر علیشیر نوایی، عطار نیشابوری و...) است. رویکردهای جامعه مبنایانه به شناسایی جوامع هدف از طریق بررسی جغرافیای زبانی برای تبدیل توانش ارتباطی به کنش ارتباطی است. رویکرد فرهنگ مبنایانه نیز به شناخت ریشه های مشترک در ادبیات، هنر و زبان که نمونه بارز آن آداب و رسوم جشن نوروز و خوش آمدگویی به بهار و هفت سین بین ایران و همسایگانش همچون آذربایجان، پاکستان، ترکمنستان و... است در ساخت بن مایه های فرهنگی مشترک برای آموزش زبان آموزان اشاره دارد. در روان مبنایان نیز با استفاده از ادبیات عرفانی، پیوند آن با مفاهیم یادگیری مشارکتی همچون بهبود نگرش در شعر حافظ، عزت نفس در شعر صائب و... پرداخته شده است.
تحلیل کاربستِ عناصرِ ادبیات عامه در شعر احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
225 - 248
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، عناصری از ادبیات عامه از قبیل زبان محاوره یا شکسته، واژگان و اصطلاحات ادب عامه، اسم صوت ها، باورها و افسانه ها، ضرب المثل ها، ترانه ها و حتی شخصیت های نامور در ادبیات عامه که در شعر شاملو بسامد بیشتری داشته اند، بررسی شده است. دقیقه ها و ظرایف چگونگی کاربست این عناصر بررسی و تحلیل شده است و در پایانِ هر عنوان، دلایل استفاده ی شاعر از آن ها بیان شده است. همچنین افزون بر مقدمه و بیان پیشینه، نسبت و رابطه ی احمد شاملو با ادبیات عامه به عنوان مدخل ضروری برای ورود به بحث اصلی بازنموده شده است. این مقاله ثابت کرده است که رویکرد شاملو به عناصر ادبیات عامه و کاربست آن ها در شعرش پیامد یک تحول اندیشگانی است و زبان گرایی که در شعر شاملو ویژگی بارزی است، سبب شده تا وی بیشتر از داده های لفظی ادب عامه سود ببرد تا عناصر معنوی آن. همچنین تبیین شده است که رویکرد شاملو به ادب عامه، اگرچه به سفارش اجتماع و نیاز جامعه صورت گرفته ولی هرگز سطح شعر او را به اثری بازاری یا عامه پسند تنزل نداده است.
بررسی چگونگی اقتباس فیلم هامون از رمان بوف کور بر اساس نظریه زمان روایی ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتباس فیلم ها از آثار ادبی تقریبا از اوایل پیدایش سینما وجود داشته است. فیلم هامون ساخته داریوش مهرجویی نیز با تکیه بر اقتباس، بر اساس رمان معروف بوف کور نوشته صادق هدایت ساخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه ی عنصر زمان در رمان بوف کور و اثر سینمایی مقتبس از آن یعنی فیلم سینمایی هامون است. روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیلی-توصیفی است که مبنای آن توصیف گزاره می باشد و بر اساس نظریه ی زمان روایی ژرار ژنت به رشته تحریر در آمده است. این مقایسه در بخش مضمون و محتوای کلی دو اثر و خاص تر بر اساس نظریه زمان روایی ژنت در بخش های ترتیب، تداوم و بسامد انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که 1- در برگردان بوف کور به فیلم هامون، حالتی میانه مورد توجه قرار گرفته که هم بر اصالت و استقلال اثر مقتبس و هم بر اصالت و استقلال اثر منبع تاکید می شود. 2- در بخش مضمون، از این جهت که هر دو اثر، روایت زندگی انسانی است که از محیط و انسان های اطراف خود خسته شده و به انزوا کشیده شده است و به رویا و ضمیر ناخودآگاه پناه می برد، بسیار به هم نزدیک است. 3- هیچ یک از دو اثر از نظم و ترتیب زمانی خاصی تبعیت نمی کنند و به شیوه ی زمان پریشی، روایت می شوند
جستاری تحلیلی بر دو رساله تمثیلی: حی بن یقظان و مونس العشاق
حوزه های تخصصی:
این مقاله جستاریست تحلیلی از دو رساله رمزی و تمثیلی حی بن یقظان ابن سینا و مونس العشاق سهروردی. شایسته است بگوییم: هر دو قصه مطابقت و مساوقت وجودی با هم دارند. چرا که هر دو، مسیر سفر روحانی سالکی را نشان می دهند که تا رسیدن به وطن اصلی خود دیدار با راهنمای روشن ضمیری دارند و در این مسیر مراحل و موانعی را در پیش رو می بینند. همچنین هر دو حکیم تمام جزئیات اندیشه خود را بیان نکرده و مقصود خود را به صورت رمز و استعاره گفته اند. به همین دلیل نوعی همزبانی و همفکری و همدلی بین آن دو وجود دارد. هر چند هر دو متفکر بنابر آبشخور فکری خود (فلسفی، کلامی یا عرفانی) صورت بندی و رمز گشایی خاصی به دست داده اند اما هر دو با هنر راه جستن از صورت به معنا و از قالب به محتوا، به معانی باطنی صورت حکایات خود توجه داشته اند. و در دستور کار خود ادراک و فهم یقینی را مد نظر داشته اند. همچنین هر دو متفکر تمام اندیشه های خود را در قالب حکایت بیان نموده اند و تمثیل را قوی ترین حجت در زبان راز آمیز خود دانسته اند از این رو این دو قصه تمثیلی از منظر این خداوندگاران اندیشه پیمانه و ظرفی بیش نیست برای دست یابی به محتوای پیمانه که شراب جان افزاییست برای نیل به جانان. آنچه در دو رساله بدیهی است: این که سالک می باید از زندان تن خود یعنی نفس و زندان دنیا خارج گشته و روحش در عروج به سوی وطن و جایگاه اصلی خود موانع نفسانی را کنار زده تا به عالم عقول مجرده یا عالم حقیقت صعود کند. این مقاله به روش تحلیلی و توصیفی تدوین شده است.
واکاوی خوانش تصویری خورشید از گزاره عقل فعال و نورالانور در رساله های رمزی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
131 - 161
حوزه های تخصصی:
تصاویر مرکزی یا کلان استعاره ها در مقام گزاره حاوی اندیشه های نابی اند که از تجربه های شخصی عارف نشأت می گیرند. ازاین رو، رمزگشایی و تبیین معانی ثانویه آن ها جهان بینی عارف را بیش از پیش آشکار می کند. این تصاویر ایماژهایی معرفتی اند که هم در شکل تجلی سطحی و هم شهودی قابلیت بروز دارند. این جستار به بررسی پیوند خورشید از یک سو با مفاهیم فلسفی و اسطوره ای (عقل فعال و نورالانوار) و از دگر سو با ایماژهایی چون سیمرغ، درخت، کیخسرو و پیر سعی دارد کارکرد تصویر خورشید را به عنوان رمزی که با معنی به وحدت رسیده است، تبیین نماید. یکی از دستاوردهای این پژوهشِ توصیفی و تحلیلی، تجلی شهودیِ پدیدار خورشید است که اسباب تمایز داستان های رمزی سهروردی را فراهم می کند؛ به نحوی که سبب می شود خورشید سطوح زبانی را پشت سر نهد و به یک «معنی واره» یا ادراکی مفهومی تبدیل شود. دستاورد دیگر، درهم تنیدگی تصویر و معنا در نظام فکری و زبانی سهروردی است که بیان کننده دو رهیافت محوری است: این تصاویرند که معنی را می سازند نه معانی تصاویر را. و دیگری، ایماژهای پدیداری هویت مشترکی را بین دریافت ذهنی و جسم برونی ایجاد می کنند. بنابراین چنین تصاویری علاوه بر گریزپذیری و غامض بودن، لغزان و نامشروط نیز هستند و برای معانی متعدد به کار می روند.
بررسی تقابل های دوگانه در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و رولد دال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنها از راه تقابل است که روایت ایجاد می شود و از همین رو باید شخصیت ها و کنش های آنان را در تقابل های دوتایی بررسی کرد تا بتوان هدف از روایت را دریافت. ساختارهای دوگانه و تقابلی, اعم از تقابل های خیر و شر، نیک و بد و...، ساختارهای مفهومی هستند که در کل گفتمان ادبیات فارسی مشاهده می شود. یکی از این ساختارهای مفهومی دوگانه، تقابل زندگی فقیر و غنی است که در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و رولد دال به عنوان بن مایه ای مشترک خود را به خوبی نشان می دهد و بیانگر این مسئله هستند که طبقه ی فقیر با دیدن وضع رفاه طبقه ی ثروتمند، برای رهایی خود از فقر و تهیدستی تلاش می کند، اما درنهایت چندان موفق به تغییر شرایط زندگی خود نمی شود. از دیگر ویژگی های مشترک این دو نویسنده، اِعمال زور، خشونت و لحن توهین آمیز طبقه ی ثروتمند و مظلوم ماندن طبقه ی تهی دست جامعه است. بررسی تقابل ها و تحلیل رابطه ی آن ها در داستان های مرادی کرمانی و رولد دال نشان می دهد که پیامد مشترک فقر در ایران و جامعه ی انگلستان، کار اجباری کودکان و روبروشدن آن ها با واقعیت های زندگی است. پژوهش پیشِ رو بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع اِسنادی کتابخانه ای، ساختارهای مفهومی تقابل های دوگانه را در سه اثر هوشنگ مرادی کرمانی ( قصه های مجید، بچه های قالیباف خانه و شما که غریبه نیستید ) و سه اثر رولد دال ( چارلی و کارخانه ی شکلات سازی، آقای روباه شگفت انگیز و دنی؛ قهرمان جهان) استخراج کند و سپس به مقابله ی این آثار بپردازد.
بررسی و تحلیل تحولات ساختاری و محتوایی رمان های عامه پسند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران، تأثیرگذارترین عامل دگرگونی تاریخی- فرهنگی، اجتماعی ایران معاصر است که همراه با تحولات بنیادین در حوزه های فکری، اجتماعی، سیاسی و...،نظام ادبی کشور را نیز به سرعت متحول ساخت. یکی از این حوزه های نظام ادبی، رمان است. رمان های عامه پسند به دلیل مخاطب فراوان، تأثیرات فرهنگی، اجتماعی و تاریخیِ قابل توجهبر فرهنگ یک ملّت دارند. رمان های عامه پسند همانند دیگر نظام های ادبی، تحت تأثیر دگرگونی های تاریخی- فرهنگی، اجتماعی بوده ، همواره در حال تحول و تغییر هستند. پژوهش پیش رو می کوشد با روش تحلیل محتوا، برخی از این تحولات را در ساختار و محتوا با تکیه بر رمان های منتخب، بررسی کند. در این جستار مختصات و تحولات رمان های برگزیده در دهه های 60 تا 90بررسی شده است و فرایند پژوهش بیانگر آن است که تغییر در شیوه روایت، شخصیت پردازی، مضمون و بویژه نوع نگاه به زن، از جمله تحولاتی است که در این رمان ها روی داده است و این رمان ها در سیر تحول طبیعی خود در برخی ویژگی ها، خود را به رمان های نخبه گرا نزدیک کرده و می کنند؛ اما همواره در بسیاری از ویژگی های دیگر تمایز خود را با آنها حفظ کرده اند.
جهان ادبی به مثابه جهان ممکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
52-3
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برآن است تا با طرح جهان ادبی به مثابه جهان ممکن، ضمن قول به خودبسندگی اثر ادبی، بدیلی دربرابر آن دسته از نظریاتی به دست دهد که اثر ادبی را بازتاب وضع امور در جهان واقع تلقی می کنند. به همین سبب پس از طرح بحثی درباب خودبسندگی اثر ادبی که به واسطه نیروهای درون سو شکل می گیرد، موضوع بافت گرایی را از موضع کلانِ فرهنگی، پدیدارشناختی و زبان شناختی می کاود. این پژوهش به لحاظ روشی، تلفیقی از رویکردهای پدیدارشناختی و زبان شناختی را در بررسی بافت ادبی به کار می بندد تا اصول موضوعه جهان ممکن ادبی را در پرتو موضوعاتی مانند صورت های سمبلیک، تمامیت، ناهمسانی معناشناختی، ناممکنِ محتمل، منطق درونی اثر و خوانش نشانه شناختی تبیین کند. در این بررسی، مشخص می شود که در معناشناسی جهان ممکن ادبی، نظریه هماهنگی صدق در قیاس با نظریه تطابق صدق کارایی بیشتری دارد و جهان ادبی، ضمن تعلیق کارکرد ارجاعی متن، شکل گیری معنا را نه از طریق ارجاع به وضعیت امور در جهان خارج، بلکه از طریق انتظام درونی اثر ممکن می سازد.
نقد «زیبایی شناسی منفی» در رمان آذر، شهدخت، پرویز و دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبحث «زیبایی شناسی انتقادی» مکتب فرانکفورت، نگره های انتقادی هنر را بررسی می کند تا آشکار سازد که بروز مفهوم آزادی در جامعه سرمایه داری با موانع متعددی روبه روست؛ موانعی که در اشکال مختلف اقتصاد، سیاست، ایدئولوژی، هنر، فرهنگ و رسانه های جمعی وجود دارد و طی فرایندی سازمان یافته، موجب ظهور جامعه ای مصرف زده می شود. در این میان، «زیبایی شناسی منفی» به تحلیل مظاهر مصرفی غرب می پردازد تا ابعاد خردستیز یک جامعه «تک ساحتی» را به پرسش بکشد. سرانجام، پدیده ای به نام «صنعت فرهنگ» از دل این اندیشه ها سر برمی آورد و برای فریفتن افراد از انواع رسانه ها و ابزارهای تبلیغاتی و مصرفی استفاده می کند. بدین ترتیب، هوش و حواس مصرف کننده در تصرف این ابزارها قرار گرفته و هرگونه اراده و آگاهی از وی سلب می شود. رمان آذر، شهدخت، پرویز و دیگران از مرجان شیرمحمدی، تصویری از همین جهان مصرفی است که انسان ها را به رقابت در مصرف وامی دارد. این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، تبیین می کند که شیءوارگی و مصرف زدگی، شخصیت های این اثر را به سوژه هایی در جهانی مملو از ابژه های مصرفی تبدیل کرده و نفوذ «صنعت فرهنگ» در جهان سلطه، موجب شده است شکافی عمیق بین فرهنگ خودی و غیرخودی ایجاد شود. ازاین رو، با بهره گیری از مفاهیمی همچون مصرف زدگی، انباشتگی و وفور، می توان به نقد ابعاد «زیبایی شناسی منفی» در هویت کاذب شخصیت های داستان پرداخت.