سهیلا رضایی مهر

سهیلا رضایی مهر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تحلیل گفتمان معنامبنایانه آموزش زبان و ادبیات فارسی برای گسترش دیپلماسی فرهنگی (مطالعه موردی: ترکمنستان، ازبکستان و گرجستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 365 تعداد دانلود : 493
تحلیل گفتمان، رویکردی بینارشته ای در حوزه های زبان شناسی، معناشناسی، ادبیات، روابط فرهنگی، حوزه های بین الملل و برخی رشته های دیگر است. این رویکرد، چگونگی تبلور و شکل گیری معنا و پیام را در پیوند با عوامل درون زبانی و برون زبانی تحلیل و ارزیابی می کند. گفتمان ها به سبب استفاده از زبان و قدرت زبانی، به نوعی زبانِ روابطِ قدرت هستند و معانی و مضامین همسو و مشترک که در زبان متبلور است نیز از جلوه های بارز قدرت فرهنگی محسوب می شود. از این رو هدف از نگارش این مقاله، تشریح معنامبنایانه و تحلیل گفتمانی معانی و مشاهیر مشترک در قالب طرح واره های ذهنی با استفاده از روش اسنادی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی در جهت ارتقای سطح روابط فرهنگی است. مهم ترین یافته های این پژوهش در حوزه تمدنی مشترک (غیر هم زبان) مضمون ها، طرح واره های ذهنی و به ویژه عرفانی بین مشاهیر مشترک ایران و ترکمنستان است. طرح واره های عرفانی، اخلاقی و... برای ایران و ازبکستان نیز نمود دارد که می تواند با اقبال عمومی همراه شود. مضامین و طرح واره های ذهنی- حماسی شاهنامه و مضامین پاره ای از منظومه های عاشقانه یا حتی مضامین اشعار عمر خیام نیز که بیشتر با استقبال محققان گرجی مواجه شده است، می تواند نقشی بی بدیل در عرصه گسترش روابط فرهنگی با کشورهای غیر هم زبان حوزه تمدنی ایجاد کند.
۲.

تحلیل گفتمان آموزش زبان و ادبیات فارسی؛ الگویی در جهت ارتقای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش زبان دوم تحلیل گفتمان گسترش دیپلماسی فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 574 تعداد دانلود : 953
تحلیل گفتمان یکی از گرایش های بین رشته ای است که در زمینه های زبان شناسی، جامعه شناسی، انسان شناسی، روان شناسی و... بروز یافته است. این گرایش دارای دو دیدگاه عمده است؛ نخست چگونگی شکل گیری معنا و پیام را در ارتباط با عوامل درون زبانی(شامل مباحث صورت شناسی و ساخت شناسی زبان) مورد ارزیابی قرار می دهد و در دیدگاه دوم به بررسی عوامل برون زبانی (ارتباط میان زبان و تمام خصوصیات برون زبانی که شامل دانش های مختلف جامعه شناسی، فرهنگ شناسی و... است) می پردازد. گفتمان ها، زبان گشاده روابط قدرت به شمار می آیند و از آنجایی که مفاهیم آموزش زبان نیز از مظاهر بارز قدرت فرهنگی محسوب می شوند؛ بنابراین، نگارندگان این مقاله برآن شدند به نقد مفاهیم آموزش زبان دوم بر مبنای دیدگاه دوم در تحلیل گفتمان بپردازند. مهم ترین یافته ها نشان می دهند که در رویکردهای معنامبنایانه تکیه بر مشاهیر مشترک برای نمونه بین ایران و ترکمنستان (ابوسعیدابوالخیر، ابوالفضل سرخسی و...) و ایران و ازبکستان (رودکی سمرقندی، امیر علیشیر نوایی، عطار نیشابوری و...) است. رویکردهای جامعه مبنایانه به شناسایی جوامع هدف از طریق بررسی جغرافیای زبانی برای تبدیل توانش ارتباطی به کنش ارتباطی است. رویکرد فرهنگ مبنایانه نیز به شناخت ریشه های مشترک در ادبیات، هنر و زبان که نمونه بارز آن آداب و رسوم جشن نوروز و خوش آمدگویی به بهار و هفت سین بین ایران و همسایگانش همچون آذربایجان، پاکستان، ترکمنستان و... است در ساخت بن مایه های فرهنگی مشترک برای آموزش زبان آموزان اشاره دارد. در روان مبنایان نیز با استفاده از ادبیات عرفانی، پیوند آن با مفاهیم یادگیری مشارکتی همچون بهبود نگرش در شعر حافظ، عزت نفس در شعر صائب و... پرداخته شده است.
۳.

تحلیل گفتمان قدرت نرم(القای فرهنگی) آموزش زبان و ادبیات فارسی در راهبرد دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان قدرت نرم القای فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 154 تعداد دانلود : 110
عرصه روابط بین الملل امروزه به طرز خیره کننده ای تحت تاثیر عوامل فرهنگی قرار دارد و از این رو کسب وجهه و اعتبار و نفوذ در افکار عمومی و به عبارت دیگر دسترسی به قدرت نرم از اهداف مهم دولت ها در سیاست بین الملل و عرصه دیپلماسی فرهنگی است گرچه به صراحت بیان نمی شود .از آنجایی که آموزش زبان و ادبیات فارسی و در پی آن گسترش یافتن این مهم سبب تفاهم روز افزون بین فرهنگ ایرانی با سایر فرهنگ ها را فراهم می آورد همچنین این نکته که هرچه افراد بیشتری به یک زبان تسلط یابند نفوذ فرهنگی آن زبان و به تعبیر دیگر قدرت نرم که خود از ابزارهای مهم سیاست خارجی کشور است، قوی تر و گسترده تر خواهد شد و از نفوذ فرهنگ بیگانه کاسته می شود و این همه بدان جهت است که آموزش زبان و به تبع ادبیات(فرهنگ و تمدن) موجبات القای فرهنگی در عرصه دیپلماسی فرهنگی را ایجاد می نماید. لذا این مقاله با روش کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی – تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که نقش آموزش زبان و به تبع، ادبیات فارسی در گسترش دیپلماسی فرهنگی و روابط فرهنگی چگونه ارزیابی می شود . یافته های پژوهش نشان دهنده نقش عمده آموزش و گسترش زبان و ادبیات فارسی در دیپلماسی فرهنگی به وسیله شناخت بن مایه های فرهنگی و القای فرهنگی و مولفه های قدرت نرم می باشد که جزء لاینفک سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان