فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
منبع:
جستارهای نوین ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۱۸
73 - 90
حوزه های تخصصی:
قرن نوزدهم میلادی چه در فرانسه و چه در ایران، قرن فرازونشیب های سیاسی-اجتماعی عظیمی بوده است. در این میان، ادبیات طبعاً نمی توانسته نسبت به این تحولات بی تفاوت مانده باشد. در فرانسه، آرتور رمبو علی رغم سنّ کم، زندگی کوتاه و پرحادثه و نیز پراکندگی آثارش، توجّهات بسیاری را به خود جلب نمود. امروزه از او به عنوان یکی از تأثیرگذاران بر شعر نو فرانسه یاد می شود. از دیگر سو، سهم و نقش نیما یوشیج در شعر معاصر فارسی بر کسی پوشیده نیست. با این حال، تاکنون کمتر نام این دو شخصیت برجسته در یک مقایسه تطبیقی کنار هم ظاهر شده است. مقاله حاضر با تمرکز بر زمینه و چهارچوب سیاسی اجتماعی دو شاعر و نیز با مطالعه دو اثر شناخته شده از این دو، افسانه از نیما و زورق مست از آرتور رمبو، تلاش می کند تا نه مقایسه ای مکانیکی بلکه تصویری جامع از ماهیت و ابعاد برخورد این دو ذهنیت شاعرانه با سنت ادبی زیبایی شناختی زمانه خود و اقتضائات و فراز و فرودهای برهه پرآشوبی که در آن می زیسته اند، به دست دهد. در قسمت اول به بررسی چهارچوب تاریخی مادی خلاقیت هنری نیما و آرتور رمبو تکیه خواهیم کرد و در بخش دوم، برای مطالعه ای انضمامی تر، از ابزارهای نقد متنی چنان که زبان شناسی برای متن ادبی به ما می آموزد، استفاده خواهیم نمود. ودر پایان می توان مشاهده نمود که هر دو شاعر، از نظر ماهوی حساسیتی کمابیش مشابه در مقابل مسائل موضوعی زمینه و زمانه خویش بروز می دهند.
التغیّرات الفونولوجیة للکلمات المستعارة من العربیة فی اللغة الفارسیة(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
37 - 62
حوزه های تخصصی:
شهدت الألفاظ المستعاره من العربیه تغیّرات مختلفه فی اللغه الفارسیه، بما فی ذلک التغیرات الصوتمیه. هل التغیرات فی الکلمات المستعاره من العربیه منتظمه بالفارسیه؟ وهل التغیرات فی الکلمات المستعاره من العربیه تخضع لقواعد صوتمیه؟ تناولت هذه المقاله، فی إطار نظریه تشومسکی وهیل فی علم الأصوات التولیدی، والمعروفه باسم SPE، والتی تمت مراجعتها باستمرار من قبل اللغویین التولیدیین، العدید من التغیّرات الصوتمیه فی الکلمات المستعاره من العربیه. علم الصوتمی التولیدی هو جزء من القواعد النحویه التولیدیه التی تحدد التمثیلات الصوتمیه الصحیحه للکلام بطریقه تعکس القواعد النحویه الداخلیه للمتحدث الأصلی. أهم مکوّنات هذه النظریه، هی: مستویات التمثیل الصوتمی. القواعد الصوتمیه، المشتقات؛ سمات الصوتمیه الممیزه والخطّیه. یخضع البحث فی هذه المقاله للمنهج الوصفی-التحلیلی. بدایه یتم إلقاء نظره على البنیه الصوتیه والبنیه المقطعیه فی اللغتین الفارسیه والعربیه، ثم أنواع التغیّرات الصوتمیه فی الألفاظ العربیه: المماثله (الانسجام الصوتی)، و عدم المماثله (عدم الانسجام الصوتی)، و الحذف، و القلب (تحویل)، و الإطاله التعویضیه، مع أمثله لکل منها. نتیجه لذلک، تُظهر هذه الدراسه أن المتحدثین بالفارسیه، کالمتحدّثین باللغات الأخرى، قاموا بتغیرات صوتمیه فی الکلمات المستعاره من اللغه العربیه فی معظم الحالات من أجل التکیف مع النظام الصوتی التابع للغه الفارسیه.
دلائلیة الموتیف فی شعر علی جعفر العلاق؛ موتیف العشب، والأغنیة، والریح أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
89 - 113
حوزه های تخصصی:
إن الموتیف هو الفکره المرکزه أو النقطه الدلالیه النهائیه التی یقوم الشاعر عبر الإکثار منها والترکیز علیه بالتکرار المکثّف بشحن النص الشعری بالطاقات الدلالیه وأیضاً یکرّس فکره نصیه رئیسه ویرسخ عبر الحاله الأثیریه الثابته للموتیف أو النقطه المرکزه الفکره أو المعانی التی یحرص علی إیصالها. ویعدُّ مفتاح الولوج إلی العالم الشّعری للشاعر ومنظومته الفکریِّه وهو یمثّل عنصرا أساسیا من عناصر بناء الشّعریِّه عند العلاق وحضوره یعبّر من جهه عن إلحاح الشاعر علی فکره خاصه ومن جهه أخری یعمل کعتاد هجومی یقدر به القارئ أن یقبض علی دلالات النص. أخذ هذا البحث علی عاتقه أن یعالج موضوع الموتیف عبر الاعتماد علی المنهج الوصفی _ التحلیلی ومن خلال اختیار موتیفات العشب، والریح، والأغنیه من معجم العلاق الشّعری ومن ثم العکوف علیها بالمعالجه والمحاوله لتقویل هذه الموتیفات وتسلیط الضوء علیها بالرؤیه الدلالیه التی من مهامها دراسه نظام العلامات ومن الأسباب الدافعه لاختیار هذه الموتیفات هی الحضور المکثّف لها فی جمیع إصداراتها الشعریه وجمیع قصائده وأیضاً الحضور المعرفی لهذه الموتیفات المکرره فی مسعی لخلق المعرفه عند المتلقی بفاعلیه الموتیف فی شعر العلاق مما یعتبر من الأهداف الأساسیه لسبر أغوار النص الشعری عند العلاق وأیضا من أهم عوامل وأسباب الجمع بین هذه الموتیفات فی هذه الورقه البحثیه هی العلاقه الدلالیه بین الموتیفات المتکرره فی الکثیر من الأحایین. تشیر النتائج إلی أنَّ هذه الموتیفات جزء لا یستهان به فی التشکیل الشّعری وبعضها ذات الجذور الأسطوریِّه والمعرفیِّه، مثل: العشب أو لبناء المفارقه بین الماضی والحال والعشب هو عشبه الخلود الجلجامشی یرکن إلیه الشاعر لتجسید زعزعه الواقع العربی أو خفوت الإراده العربیِّه. وموتیف الأغنیه والرّیح من الموتیفات المتکرره فی شعر الشاعر وهما یحملان الدلالات المختلفه واستخدم الشاعر موتیف الأغنیه فی إطار ما یسمی بالتراسل بین الحواس لیجسّد بها ما آل إلیه المکان العربی من الموت والضیاع والشّتت أو یستخدمه رمزاً لإعاده الأرض إلی الزمن الأسطوری ذات الفاعلیه الحضاریه والأغنیه ذات الرصید الأسطوری وتقود إلی قیثاره أروفئوس والریح تأتی رمزاً للتوق إلی وتأتی فی بعض الأحیان رمزاً للسلب والخراب والتدمیر علی وجه الأرض.
دراسة ملامح الغروتیسک فی روایة "التجوّل فی أرض الغرباء" بقلم أحمد دهقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
115 - 138
حوزه های تخصصی:
الغروتیسک (المزاح بالألم) مصطلح فنی- أدبی یقوم من خلاله الکتّاب والفنانون بخلق مشاعر غیر متجانسه ومتناقضه فی نفس الوقت لإظهار کل ما هو غریب ومتناقض وغیر مألوف فی الوسط العام لدى المتلقی. بالنظر إلى الخصائص غیر المنتظمه وغیر المتجانسه، مثل التناقض والرعب والسخریه والمبالغه والغرائبیه، یخلق الکاتب شعوراً غریباً على حدود الضحک والخوف والاستیاء، وروح الدعابه فی هذا العالم المضطرب الخالی من الفرح وعلى الرغم من أنه یسعى إلى رسم الابتسامه على الشفاه، إلا أن المراره سیشعر بها المتلقی بعد تلقیه الموضوع. یقوم البحث الحالی معتمدا على المنهج الوصفی التحلیلی بدراسه ملامح الغروتیسک فی روایه "التجول فی أرض الغرباء" بقلم أحمد دهقان. فی هذه الروایه الواقعیه، یتم سرد جزء من عملیات فتره الدفاع المقدس (الحرب العراقیه الإیرانیه) فی أرض العراق بعین ناقده وقد ابتکر الکاتب ملامح غروتیسکیه باستخدام عناصر اللهجه والحوار وتوظیف التشبیهات والاستعارات فی ظل الحرب وظروفها - التی تحتوی على مشاهد وأحداث مفجعه - وصوّر أحداثاً مریره من هذا المنطلق.
بررسی و تحلیل بینامتنیت قرآنی در تمهیدات عین القضات همدانی (بر اساس نظریه ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینامتنیت از نظریه های ادبی معاصر است که به بررسی حضور یک متن در متن دیگر می پردازد. براساس این نظریه هیچ متن مستقلی وجود ندارد؛ بلکه تمام متون برگرفته از پیش متن ها و یا متون هم عصر خود هستند، لذا نویسنده، خالق اثر خود نیست و تمام بن مایه های فکری و اعتقادی خود را از متون پیشین اخذ می کند. ژرار ژنت با تبیین و تقسیم بندی بینامتنیت، آن را از یک نظریه صرف ادبی وارد حوزه عملیاتی و نقد متون کرد. با توجه به تاثیر بارزِ متون مقدس بر متون هنری و ادبی، عرفا و متصوفه بسیاری از مایه های فکری خود را از قرآن به عنوان ابرمتن و متن مقدس وام گرفته اند. در این میان عارفانی همچون عین القضات در تمهیدات به کرات از بینامتنیت قرآنی بهره برده اند که بسیاری از سرچشمه های فکری و اعتقادی و حتی ادبی او را می توان در قرآن کریم رصد و پیدا کرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه های، بینامتنی قرآنی را در تمهیدات عین القضات می کاود. حاصل این بررسی نشان می دهد که پیوندی محکم و ناگسستنی به صورت بینامتنیت آشکار و ضمنی بین قرآن و تمهیدات وجود دارد و تأثیرات معنوی و لفظی زیادی در ذهن و زبان عین القضات و تمهیدات برجای نهاده است. بینامتنیت قرآنی در تمهیدات به صورت های صریح (آشکار) و ضمنی وجود دارد. آمارهای استخراج شده نشان می دهد که بیشترین استفاده از اقتباس جزئی، واگیری واژگانی و بینامتن ضمنی تلمیح است. توجه به آمار و تفکر حاکم بر تمهیدات که از نوع کتاب های عرفانی و تأویلی است، ایجاب می کند نویسنده پیش متن را به صورت جزئی انتخاب و در متن خود حل و تحلیل کند تا نتیجه دلخواه خود را از بینامتن با توجه به صورت و معنای آیات قرآنی بازنمایی کند.
کارکرد نقش های زبانی در تبیین مفاهیم تربیتی - اجتماعی سوره حجرات، با تکیه بر الگوی ارتباطی رومن یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خطوط کلی سوره حجرات، ترسیم گر فرایندی دقیق و منسجم در نهادینه کردن ارزش های اخلاقی و تربیتی است که جهت دستیابی بشر به تعالی و کمال تبیین شده است. این سوره که به عنوان اخلاقی ترین سوره قرآن کریم شناخته می شود، از الگوهای متنوع ارتباطی در القای پیام مورد نظر به مخاطب بهره برده است که در این جستار، با رویکردی بر نظریه ارتباطی رومن یاکوبسن، به تبیین جلوه هایی از اعجاز بیانی قرآن کریم در تجسّم مفاهیم تربیتی و اجتماعی پرداخته می شود. پژوهش حاضر ضمن تحلیل نقش های زبانی و عناصر ارتباطی، بر اساس الگوی ارتباط کلامی یاکوبسن، به بازکاوی کارکردهای متفاوت این نقش ها در سوره حجرات پرداخته است. میزان تأثیر نقش های زبانی بر مخاطبان و بسامد هر کدام از آنها، شناسایی جلوه های متنوع ارتباطی بر اساس مفهوم آیات این سوره، از اهداف این پژوهش است. نتایج تحقیق نشان می دهد نقش های زبانی، ابزاری کارآمد برای درک پیام آیات قرآنی و شیوه ای مناسب در طرح ریزی الگوهای ارتباطی، برای تأثیرگذاری هر چه بیشتر بر مخاطبان به شمار می رود. بیشترین بسامد نقش های زبانی در سوره حجرات، بر اساس الگوی ارتباطی یاکوبسن، مربوط به نقش «عاطفی» در 13 آیه و کمترین بسامد نیز در نقش «همدلی» در 3 آیه است. همچنین نمی توان نقش «ترغیبی» آیات این سوره را نادیده انگاشت؛ چرا که خداوند به عنوان فرستنده پیام، با استفاده از افعال متعدد امر و نهی، مفاهیم متعدد تربیتی و اجتماعی را برای مخاطبان تبیین نموده است.
واکاوی شگردهای بلاغی تشبیه در رسالة الطیور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رساله الطیور، اثر نجم الدین رازی (654-573 ه.ق) دارای نثری خیالی و تمثیلی است و از جمله نثرهای آراسته و فنّی اواخر قرن ششم هجری به حساب می آید. نویسنده این اثر بنا به دلایل اجتماعی روزگار سخت خود سعی دارد با استفاده از محتوای تمثیلی و رمزی داستان و سیر در دنیای معقولات، از شگردهای ادبی مانند تشبیه استفاده کند تا وقایع را محسوس و عینی جلوه بدهد و آنها را از بهترین زاویه هنری گزارش کند. تشبیهات به کار رفته در این رساله کوتاه، علاوه بر زیباتر کردن اثر، لذت دریافت متن را برای مخاطب دوچندان می کند. او با کمال مهارت، این نوع بدیعی را در سراسر داستانش گسترده است. غالب تشبیهات در این اثر، از نوع تشبیه بلیغ، تفضیلی، تلمیحی و توصیفی است. نویسنده از بهترین انواع تشبیه جهت استطراف تشبیه سود برده است. ابتکار نجم الدین در کمک گرفتن از این نوع هنری در بیان اندیشه او تازگی خاصی بخشیده است. او از شگردهایی چون: استفاده از آیات قرآنی، تلمیح به داستان پیامبران، ملموس کردن معقولات از طریق اصطلاحات نجومی، رزمی، اشرافی، مکان های جغرافیایی و منسوباتی اعم از انسان و حیوان استفاده کرده است. همچنین زینت دادن این نوع بیانی با صنایع دیگری چون: مراعات النظیر، تضاد، اغراق، تلمیح، استخدام، کنایه و استعاره، در تصویرآفرینی و گسترش حوزه زبان اثر جلوه می کند.
واکاوی نمودهای شخصیت خودشکوفا در بوستان و گلستان سعدی با رویکرد تطبیقی به نظریۀ راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
153 - 178
حوزه های تخصصی:
نیمه دوم قرن بیستم، مکتب «انسان گرایی» پدیدار شد. هدف در این مکتب، تلاش برای بالابردن سطح خودآگاهی انسان و کشف توانمندی های بشر امروزی است. یکی از طرفداران و نظریه پردازان این مکتب کارل راجرز (1902‑1987 م.) بود. او ویژگی هایی را برای افراد در مسیر رشد و شکوفایی برگزید. از میان حکیمان و بزرگان ادب فارسی، سعدی در دوران زندگی با مسائل گوناگون اجتماعی روبه رو بوده است. وی در قالب حکایت و شخصیت های داستانی، راهکارهایی برای رسیدن انسان به رستگاری معرفی می کند. در این پژوهش، شخصیت های دو اثر مهم و ارزشمند بوستان و گلستان سعدی برپایه الگوی انسان خودشکوفای راجرز بررسی می شود و مطابق با دیدگاه وی تطبیق می یابد. نگارندگان در این پژوهش، خودشکوفایی و انسان خودشکوفا را بحث و بررسی می کنند. نتیجه بررسی ها نشان می دهد در این دو اثر تعلیمیِ ارزشمند که رهاورد سیر آفاقی و انفسی سعدی است، شخصیت هایی از اقشار گوناگون، ازجمله عالم، عارف، زاهد، ملک زاده و همسر مرد درویش نقش تأثیرگذاری داشته اند. آنان با پذیرش روبه رو شدن با دشواری های زندگی، خلّاقیت و اراده آزاد در تصمیم گیری ها، مطابق نظریه راجرز، توانسته اند به خودآگاهی و کمال انسانی راه یابند.
هشت کتاب سهراب سپهری و مثبت اندیشی از منظر سلیگمن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مثبت اندیشی یکی از الگوهای رفتاری سالم در جامعه است، با توجه به اینکه آینده هر شخصی تا حد بالایی به نگرش او بستگی دارد مثبت اندیشیدن می تواند مقدمات موفقیت و کامیابی را برای او فراهم آورد. البته لازم به ذکر است که تنها مثبت اندیشی لازمه کار نیست بلکه به این معنی می باشد که نگرش مثبت در زندگی می تواند انسان را به سمت کامیابی سوق دهد. مارتین سلیگمن که بنیانگذار روانشناسی مثبت نگر می باشد، هیجانات مثبت انسان را در سه مسیر آینده، گذشته و حال مورد مطالعه قرار می دهد. وقتی انسان عواطف، تجارب و هیجان های خود در زمان حال را در مقایسه با گذشته و آینده بازبینی می کند، ضمن احساس آرامش، امنیت، لذت و شادکامی در زمان حال، در مقایسه با گذشته باید احساس رضایت و خشنودی و نسبت به آینده احساس امید و خوش بینی به او دست بدهد. از سویی دیگر سلیگمن برای مثبت اندیشی ملاک ها و معیارهایی چون: خرد و دانش، کنجکاوی، عشق به یادگیری، قضاوت، روشنفکری، دلیری، پشتکار، عشق، مهربانی و سخاوت، عدالت و رهبری و ... را در نظر گرفته است که در مقاله حاضر سعی شده است به بررسی همه این فضیلت ها و قابلیت ها به همراه استخراج شواهد از هشت کتاب سهراب سپهری پرداخته شود. بدین ترتیب ابتدا به بیان هیجانات انسان در سه مسیر آینده، گذشته و حال و سپس به بیان ملاک و معیارهای خوش بینی از دیدگاه سلیگمن پرداخته شده است و در انتها با تجزیه و تحلیل هشت کتاب، آماری مربوط به این موارد ذکر خواهد شد.
روایت شناسی رمان اندکی سایه بر اساس نظریۀ رابرت مک کی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
رمان اندکی سایه، نوشته احمد بیگدلی است که ماجرای مبارزات نفتی مردم جنوب را طی کودتای 28 مرداد 1332به صورت خاطره وار و فلاش بک بیان کرده است. از آنجا که بیگدلی خود دستی در فیلم نامه نویسی داشته و به دلیل ویژگی های روایات وی، این رمان بر اساس نظریه رابرت مککی درباره ساختار روایت، با روشی توصیفی تحلیلی، بررسی شده است. رابرت مک کی، نظریه پرداز آمریکایی، معتقد است همه روایت ها از ساختاری خاص و تقریباً یکسان پیروی می کنند. یکی از ساختارهایی که وی برای روایت برمی شمارد، خُرده پیرنگ است و در تحلیل این ساختار، ویژگی هایی چون: پایان باز، تعدد قهرمان، قهرمان منفعل، زمان خطی و کشمکش را معرفی می کند. با توجه به وجود چند روایت در رمان اندکی سایه، پس از تحلیل ها، ویژگی های خرده پیرنگ با رمان اندکی سایه، منطبق می شود؛ همچنین دو عنصر گفت وگو و توصیفات تصویری نیز به دلیل نقش آن ها در روایت و ساختار رمان تشریح شده است. دستاوردهای این مقاله که ضمن بررسی عناصر ساختار داستان بر اساس نظریه مک کی و تعیین مناسبات بین این عناصر به جست وجوی این ویژگی ها در متن اندکی سایه پرداخته، نشان می دهد طرحی مبتنی بر روابط علیّ، این متن را از آغاز تا پایان، استحکام و انسجام می بخشد.
بررسی تطبیقی معنای زندگی از دیدگاه مولوی و یالوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
دانستن معنای زندگی از مهمترین چالشهای اندیشمندان می باشد.رهایی از پوچی و دادن معنا و انگیزه به زندگی از بارزترین مطالب روانشناسی بوده است. دانشمندان ادوار مختلف برای یافتن ، پاسخی درخور برای معنای زندگی از هیچ کوششی دریغ ننموده اند . در این پژوهش کوشیده ایم معنای زندگی را از منظر عارف بزرگ مولانا و اندیشمند و روانشناس غرب، یالوم بررسی کنیم و به بیان اشتراکات و افتراقات دیدگاهشان بپردازیم. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و به شیوه استقرایی بر اساس گزارههای روانشناسی اگزیستانسیال و به طور خاص آراء یالوم و سرودههای مولانا صورت گرفته است. مولانا معتقد است اگر انسان بعد معنوی خود را بهتر بشناسد، این به زندگی او معنا و مفهوم می بخشد؛ خدا در زندگی وی نقش محوری دارد . اما یالوم روانشناسان اگزیستانسیالیس معتقد است دنیا تصادفی است و معنایی در کار نیست هیچ خط و مشی جز آنچه خود فرد خلق میکند وجود ندارد. یالوم و مولانا علیرغم تباین آشکار در آراء و عقاید در برخی از مولفههایی همچون آزادی، مرگ، تنهایی، پوچی و... که به ومعنادار بودن زندگی انسان منجر می شود متفق القولند. و برآیندی که از این بررسی به عمل آمده نشان میدهد معنای زندگی در سرودههای مولانا بر اساس روانشناسی وجودی یالوم منوط به رعایت اصولی همچون مسئولیت، عشق، اخلاق و ... است که خود انسان، آنها را ابداع کرده است. ضمن اینکه از دید مولانا بازگشت به اصل در کنار سایر مولفهها عامل رهایی انسان از پوچی و بیمعنایی است ولی یالوم به این جنبههای ما بعدالطبیعه اعتقادی ندارد.
هنجارگریزی آوایی در آثار نظامی (مخزن الأسرار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، هفت پیکر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
103 - 118
حوزه های تخصصی:
از بین شاعران هنجارگریز، نظامی گنجوی را می توان ازجمله کسانی به شمار آورد که از این راه می کوشد کلام خود را برجسته کند. در شعر نظامی، استفاده از زبان استعاری بیشترین کاربرد را دارد. با وجود این، استفاده از دیگر ظرفیت های زبانی را در آثار او نمی توان نادیده گرفت. هنجارگریزی هایی مانند هنجارگریزی موسیقایی، دستوری، واژگانی و امثال آن در همه اشعار نظامی نمایان است. وی بسیار هنرمندانه از زبان معیار زمان خویش فاصله می گیرد و با به کارگیری انواع آشنایی زدایی ها توجه خواننده را به شعر خود جلب می کند. او افزون بر آنکه می کوشد هنجارگریزی را همانند وسیله ای برای تحریک هرچه بیشتر ذهن خوانندگان اشعار خود به کار برد، افزونی ها و کاستی های اوزان اشعارش را نیز با این شیوه برطرف می کند. در هنگام بررسی هنجارگریزی در آثار شاعران متقدم، ضروری است زبان رایج در روزگار همان شاعران، معیار سنجش قرار گیرد؛ زیرا معیار قراردادن زبان هنجاری که پژوهشگر بدان زبان سخن می گوید، وی را در رسیدن به نتیجه درست دچار خطا خواهد کرد. در هنگام بررسی هنجارگریزی آوایی در آثار نظامی نیز به این اصل مهم توجه شده است.
پژوهش در بهره گیری مولوی از کارایی پسوند در ایجاد مبالغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۱
83 - 113
حوزه های تخصصی:
«مبالغه» در زبان و ادب فارسی جایگاه ممتازی دارد امّا برخلاف بسیاری از دیگر عناصر بلاغی به آن توجّه اندکی شده و حتی درباره شیوه های ساخت آن اغلب به همان دیدگاه های سنّتی اکتفا شده است. در دیدگاه های سنّتی، مبالغه بی آنکه به شیوه های ساخت آن توجّه شده باشد، بر اساس میزان بزرگ نمایی در آن به سه نوعِ «مبالغه»، «اغراق» و «غلوّ» تقسیم شده است. در پژوهش پیش رو، «پسوند» به مثابه یکی از شیوه های مؤثّر در ساخت مبالغه، بررسی و کارایی آن در این باره واکاوی شده است. فرضیه تحقیق این است که پسوند یکی از ابزارهای ساخت مبالغه در شعر مولاناست. پرسش این است که کدام پسوندها می توانند در ایجاد مبالغه مؤثّر واقع شوند. روش پژوهش، تحلیلی – توصیفی و مبتنی بر بررسی شواهد و نتیجه گیری بر اساس آن ها بوده است. بنابراین با تمرکز به برخی واژه های منحصر به فرد و نوآورانه مولانا، طیفی از پسوندهایی که در مبالغه مؤثّرند، نشان داده شده است و از این دید تا کنون به نقش پسوند، به ویژه در جهان شعر مولانا توجّه نشده است؛ پسوندهایی که مکان را با مبالغه توأم ساخته اند و شامل «لان»، «کده» و «ستان» است؛ پسوندهایی که دارندگی صفتی را با مفاهیم متفاوت مثبت یا منفی با مبالغه همراه کرده اند و شامل «ناک»، «باره»، «مند» و «گین» است. پسوندهایی که به یاری تشبیه، به مبحث مبالغه پیوند یافته اند؛ مانند «وش» و «انه». پسوند «ه» که صفت را با مفهوم کثرت و فراوانی توأم ساخته است . پسوند «گری» که رفتار، کار یا صفتی را با فراوانی همراه کرده است و بالاخره پسوند «-َ ک» و «-َ کی» که برای کوچک نمایی و تحقیر به کار رفته است. گذشته از این ها به مثابه یکی از دستاوردها پژوهش پیش رو در صدد بوده است که گامی در پیوند بلاغت و دستور زبان برداشته و به پسوند و کارایی آن در ایجاد مبالغه نگاهی تازه بیندازد.
بررسی توصیفی– تحلیلی نوآوری های وزنی فروغ فرخ زاد در تولدی دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۱
115 - 143
حوزه های تخصصی:
زبان صریح و شفاف فروغ فرخ زاد تأثیر شگرفی در انتخاب اوزان عروضی او داشته است. این پژوهش با هدف بررسی مهم ترین جل وه ه ای اوزان عروضی اشعار مجموعه «تولدی دیگر» در پی پاسخ به این سؤال است که مهم ترین ابداعات وزنی فروغ فرخزاد در تولدی دیگر چیست؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است که پس از بررس ی اوزان عروضی اشعار «تولدی دیگر» با ارائه نمودارها و تحلی ل آمارها این نتایج دست آمد که فروغ به خوبی از عهده ظرفیت های بالقوه وزنی و عروضی برآمده و دست به ابداع و نوآوری زده است؛ او متناسب با حال مخاطب و همچنین تجربه های فردی و شخصی و با سخنانی از جنس زمان خود در ظهور و بروز جنبه های تقوی ت موس یقی بیرونی ک لام، به خوبی توانسته مهارت خود را نمایان کند؛ گاه اشعارش این فرصت را به خواننده می دهد تا در تقطیع، اوزان مختلفی را تجربه کند و یا با چند وزن در یک شعر، دو وزن در یک مصراع و کاربرد انواع ارکان ناقص در آخر مصراع، برخلاف شعر قدما مواجه باشد؛ زیرا برای او کلمات و محتوا مهم هستند. گاهی نیز در اشعارش با مصراع هایی مواجه هستیم که کاملاً دارای هجاهای بلند هستند و نشان دهنده استقلال مصراع های شعر او از سایر مصراع هاست و از طرفی توانایی خود را در به کارگیری اختیارات شاعری به ویژه استفاده از اختیار شاعری «تسکین» را به رخ مخاطب خود می کشاند. اوزان رمل، مجتث، مضارع و رجز بالاترین آمار را در «تولدی دیگر» به خود اختصاص داده اند.
بررسی تطبیقی باور به آزادی انسان در اندیشه های ویلیام بلیک و مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۱
50 - 70
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های مطالعاتی در ادبیات تطبیقی بررسی موضوع، جایگاه، بیان ادبی و مواردی از این قبیل در آثار شاعران است. جنبه های اصلی بررسی تطبیقی، موضوع و اندیشه و احساس است. هدف پژوهش این است که با روش توصیفی تحلیلی باورمندی انسان نسبت به آزادی را در اشعار بلیک و مولانا را با یکدیگر مقایسه کند. برای شناخت پیوند ادبیات جهان و ایران و میزان تأثیرپذیری ادیبان گوناگون از یکدیگر ضروری است که مطالعات تطبیقی جهانی انجام شود. در این پژوهش اندیشه مولانا و بلیک در اشعار مهم است و بررسی می شود. در این پژوهش این نتایج حاصل شده است که روحیه آرام بلیک کاملاً با وضعیت جامعه روزگار خود سازگار نبوده و نگرش او نسبت به آزادی این روحیاتش را نشان می دهد. ملکوت، مادی گرایی و علم پرستی، وحدت وجود و توجه به جهان درونی انسان و تخیّل از جمله نشانه های سبک عراقی است که در اشعار مولانا وجود دارد و این نشانه ها در اشعار بلیک هم به چشم می خورد. آزادی مولانا عرفانی و فردی است و با ترک تعلقات دنیوی و دلبستگی های معنوی و فردی بیان می شود. در مقابل آن آزادی بلیک اجتماعی و سیاسی است.
نگاهی به دگردیسی نشانه ها در اندیشۀ شعری فروغ فرخزاد
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که نظام نشانه ها، به دلیل تغییر ساختارهای اجتماعی، دائماً در حال تغییر و تحوّل اند، توجّه به استحاله نشانه ها در شعر یک شاعر خاص می تواند برای شناخت زمینه های دلالتی متغیّر نشانه ها، راهگشا باشد. این پژوهش از طریق زبان مجموعه اشعار فروغ فرخزاد، زمینه تبیین و درک احساس های ذهنی او را که به عنوان نمودهایی از تجربه های بیرونی در زبان شعرش است، نشان داده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با گزینش اشعاری از فروغ فرخزاد در دفترهای شعر «اسیر»، «دیوار»، «عصیان»، «تولدی دیگر»، «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» انتخاب گردیده است. پژوهشگران در پی آن هستند که اشعار فروغ فرخزاد در قاموس به کارگیری نشانه ها تا چه میزان بر ماهیت بیرونی مدلول ها پایبند بوده و در کجا این نشانه ها در هیأت نشانه های دیگر مستحیل شده اند؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که معانی مستحیل شده در هشت مقوله شب، مرگ، خورشید، عشق، کمال گرایی، آب و مدلول های آن، درخت، پنجره بررسی گردیده است و نماد شب بیشترین بسامد تغییر و دگرگونی را داراست. در دفترهای «اسیر»، «دیوار» و «عصیان»، هنوز اثری از این شیوه گفتاری و نوع چینش خاص دال و مدلول ها دیده نمی شود و آنچه هست، تشبیه است و اندکی استعاره، امّا در اشعار مجموعه های «تولّدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد»، فروغ بسیاری از عناصر و مظاهر طبیعت را در جهت بیان اندیشه هایش، به صورت نمادین و مستحیل در مدلول های متنوّع و مختلف بیان می دارد.
آرمان شهر در شعر مهدی اخوان ثالث
حوزه های تخصصی:
اندیشه آرمان شهر یا مدینه فاضله، یکی از مقولاتی است که نخست در فلسفه بدان پرداخته شد و سپس در مکاتب فکری و هنری گوناگون مورد توجه قرار گرفت. آرمان شهر یعنی سرزمینی بی نقص و فرا واقعی که از بدی ها و کاستی های دنیای واقعی و جهان پیرامون ما خالی است و در آنجا آمال و آرزوهای بشری برآورده می شود. چنین اندیشه ای به تدریج در شعر و هنر و ادبیات رسوخ کرد و همچون گریزگاهی امن، منزل و مقصود عدّه کثیری از اندیشمندان و هنرمندان گردید. افلاطون، اندیشه آرمان شهر را به صورت رسمی بنا نهاد و فلاسفه دیگر؛ چون ابن سینا و فارابی و خواجه نصیر آن را ادامه دادند، و سپس در حوزه ادبیات، به ویژه شعر، نفوذ یافت؛ به گونه ای که می توان شاعران آرمان شهر را نمایندگان ادبی این مقوله فلسفی دانست. در ادبیات آرمان شهری دوره معاصر، مهدی اخوان ثالث جایگاه ویژه و ممتازی دارد؛ زیرا شاعری آرمان گرا و جامعه محور است. در این مقاله، انواع آرمان شهر و نگاه ویژه اخوان ثالث به هر یک از آن ها را بررسی می گردد. نتیجه پژوهش نشان داده می شود اخوان ثالث چه در کمیّت و چه در کیفیت، سرآمد دیگر شاعران آرمان شهری است. آرمان شهرهای اخوان، یا از جنس زمینی است یا از نوع آسمانی. قسم زمینی آن برآمده از ناخرسندی ها و دغدغه های این جهانی شاعر است و قسم آسمانی آن، زاییده دغدغه های آن جهانی اوست. اخوان ثالث، هر یک از این آرمان شهرها را به اشکال و انواع گوناگون در اشعارخود مطرح کرده است. از آنجا که اندیشه آرمان شهر برآمده از برخی دغدغه ها و ناخرسندی های شاعر است، می توان گفت دین، جامعه، انسان، سیاست و ایران باستان، مقولات بنیادینی است که اخوان ثالث آرمان شهرهای خویش را بر آن ها بنا کرده است.
تحلیل بینامتنی در داستان های عزاداران بیل و تاتار خندان اثر غلامحسین ساعدی با تأکید بر گفتگومندی و چندصدایی باختینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی بینامتنیت در داستان های عزاداران بیل و تاتار خندان اثر غلامحسین ساعدی بر اساس نظریه میخاییل باختین می پردازد. آنچه امروز از آن به عنوان بینامتنیت یاد می شود اصطلاحی است که می توان آن را گفتمان میان متون نامید. بینامتنیت مطالعه ی گفتمان متن ها در آثار ادبی و فرهنگی جهان است . تا قبل از نظریات فردینان دوسوسور همه به مستقل بودن متن ها معتقد بودند، ولی نظریات سوسور از اعتبار این نظریه ها کاست. بر اساس این نظریه باختین معتقد است که متون و گویندگان آن ها آگاهانه و یا ناخودآگاه از سرچشمه های فکری و ادبی یکدیگر بهره می برند. نویسندگان این مقاله برآنند که با شیوه تحلیل محتوا و با هدف شناخت بیشتر آثار این نویسنده بر اساس نظریه باختین و با روش کتابخانه ای این دو اثر را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند؛ یافته های پژوهش نشان می دهد که نویسنده تحت تأثیر قرآن و عقاید اسلامی قرار گرفته است و هم چنین در خلال داستان ها به بعضی از باورهای عامیانه اشاره کرده است. نمود ضرب المثل و اسطوره، کنایه و آوردن بخشی از دعا و مناجات از شاخص های دیگر این آثار است. ساعدی گاه به داستان های دیگر در لابه لای آثارش اشاره کرده است و در عزاداران بیل ازلحاظ محتوا و درون مایه تحت تأثیر بوف کور صادق هدایت و مسخ کافکا قرار گرفته است.
نقد جامعه شناختی ادبی دو داستان کوتاه «زن شیشه ای » و «مثل همه عصرها»
حوزه های تخصصی:
نقدجامعه شناختی با نظریه پردازانی چون لوکاچ و گلدمن مطرح می شود ، هر نوشته ادبی از عمق جامعه بر می خیزد پس نوشته حاضر به نقد جامعه شناختی دو داستان کوتاه «زن شیشه ای» نوشته راضیه تجار و «مثل همه عصرها» زویا پیر زاد می پردازد و ضمن تحلیل اجتماعی داستان ها به بازیابی فراموش شده گی زنان در اجتماع داستان می پردازد و به خود جویی ها و خودیابی ها و همچنین دغدغه های زنان اجتماع داستان می رسد و مشخص می نماید که دغدغه زنان داستان نویس امروزی تنهایی ، سکوت وناامیدی ووابستگی های اجتماعی است هرچند در مقایسه این نوشته ها زندگی اجتماعی زنان مسیر تکاملی خوبی را طی می کند .
بررسی عوامل غرابت صنعت تشبیه در دیوان عبدالواسع جَبَلی
حوزه های تخصصی:
عبدالواسع جبلی از شاعران قرن ششم هجری است که اکثریت محققان او را در تغییر سبک شعر فارسی از خراسانی به عراقی سهیم دانسته اند. این مقاله بر آن است تا عوامل غرابت صنعت تشبیه را در دیوان او با روش تحقیق کیفی، از نوع تحلیلی- توصیفی و شیوه ی متن پژوهی بررسی کند. در موارد لزوم از روش های مقایسه ای و آمارگیری نیز استفاده شده است. واکاوی اشعار عبدالواسع جبلی نشان می دهد فراخوانی مشبهٌ به هایِ زنجیره ایِ هم خانواده که مناسباتی با هم دارند، همزمانی ذکر یک مشبهٌ-بهِ یکسان برای دو مشبه و با دو وجه شبه متفاوت در یک بیت، تشبیهات عکس و تعویض جای مشبه و مشبهٌ به، تشبیهات حروفی و تنوّع و گوناگونی مشبه و مشبهٌ به، از جمله دلایل غرابت تشبیه در اشعار او هستند؛ تا جایی که بتوان گفت شاعر از تشبیه بیش از آن که یک آرایه ی ادبی و در جهت زیبایی-آفرینی باشد، به عنوان یک صنعت و به منظور فضل فروشی و اظهار تفاخر بهره گرفته و محتوای مسلّطِ مدح در دیوان او در زیر لایه ای از تشبیهات غریب، متکلّف، متصنّع و مفاخره آمیز نهان شده است.