بررسی رمان «عریان در برابر باد» اثر احمد شاکری از منظر کهن الگوهای یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از رویکردهای نقد ادبی معاصر که مورد توجه پژوهشگران قرارگرفته نقد روانشناختی است. کهن الگوها که محتوای ناخودآگاه جمعی محسوب می شوند در شخصیت انسان ها، به عنوان میراثی از گذشتگان قابل تحلیل هستند. فرد با به تعادل رساندن چهار کهن الگوی نقاب، سایه، آنیما، آنیموس در وجود خود می تواند «خود» واقعی را بروز داده و به فردانیت برسد. این نوشتار به روش تحلیلی- توصیفی به بررسی کهن الگوها در رمان «عریان در برابر باد» اثر احمد شاکری بر مبنای نظریات یونگ می پردازد. این رمان از رمان های حوزه ادبیات دفاع مقدس است که به روایت ماجرای نوجوانی از روستای «کانی چاو» پرداخته و راز شهدای تپه برهانی را پس از سال ها بازگشایی می کند. این پژوهش متناسب با شرایطِ داستان زمینه بازنمایی کهن الگوهای یاد شده را فراهم آورده و نشان می دهد در رمان به دلیل حضور شخصیت های منفی، کهن الگوهای سایه و نقاب تأثیر بسزایی داشته و فضای داستان را تیره و تار نموده اند. با تلاش شخصیت اصلی رمان - یوسف- سایه و نقاب ها یکی پس از دیگری کنار رفته و واقعیت برای اهالی روشن می شود. پافشاری بر جنبه های منفی، زمینه بروز «خود» واقعی شخصیت های داستان را فراهم نیاورده و تنها ماهیت آنان را برای اهالی آشکار ساخته است.