فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱٬۲۰۲ مورد.
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
25 - 35
حوزه های تخصصی:
رولان بارت به عنوان یکی از مهم ترین نظریه پردازان حوزه فرهنگ، نظام پوشاک را مطرح و مورد خوانش قرار داد. نظام پوشاک به عنوان یک نظام نشانه ای دارای عناصر متعددی است که برای انتقال مفاهیم کارکرد ویژه ای دارد. این نظام در توصیف حالات و روحیات افراد، طبقه اجتماعی، اقلیم، قومیت و هویّت اجتماعی نقش به سزایی را ایفا می کند. در صنعت تولید فیلم و سریال از این عنصر نشانه ای برای شخصیت پردازی در فیلم و بهتر دیده شدن نقش بازیگر استفاده می کنند. در پژوهش حاضر سعی بر این است که پوشاک بانوان سریال در چشم باد به عنوان عنصر نشانه ای از منظر رولان بارت مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است و اطلاعات ضروری و مورد نیاز به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج به دست آمده نشانگر آن است که طراحی لباس به همراه مجموعه ای از رمزگان های نمادین و عناصر نشانه ای که شامل فرم، شکل، حجم، بافت، طرح، رنگ، جنس و پارچه است، نقش قابل ملاحظه ای در توصیف موقعیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بانوان سریال مذکور داشته و همسو با سیر روایتی داستان و بازی بازیگران قرار گرفته است.
پی جویی ابعاد زیباشناسی و معناکاوی قالی های ارمنستان از منظر انسان شناسی هنر
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
7 - 23
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: قالی ارمنستان، یکی از محصولات هنری و فرآورده های فرهنگ بومی این کشور و دیرینه ترین نظام بافندگی در جغرافیای قفقاز است که از گذشته در فلات ارمنستان کهن، حیاتی سرزنده داشته است و بر پایه اندیشه خیال پردازانه و ذوق آزمای بافندگان ارمنی و بهره گیری از مفاهیم نمادین آیینی، اساطیری و مذهبی، بافته و عرضه شد. طرح ها و نقش ها در این قالی در بستر فرهنگی و بافت جامعه ارمنستان در گذر زمان شکل گرفته و تداوم یافته است که منظور نظر رویکرد انسان شناسی هنر است. این رویکرد، وسیع نگر و همه جانبه است که در مطالعه و شناخت هنر جوامع بومی و بستر فرهنگی آن، مطلوب و ارزش مدار است. پرسش اصلی پژوهش این است که بر اساس رویکرد انسان شناسی هنر، کارکرد قالی های ارمنستان، انواع نقوش و معانی آن ها کدام است؟هدف: تحلیل و فهم ابعاد کارکردی و مفاهیم زیباشناختی و معناشناختی نقوش قالی های ارمنستان در بستر و زمینه فرهنگی که در آن، خلق شده اند، هدف این پژوهش است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای و روش تحقیق توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است.یافته ها: خلاصه یافته های پژوهش شامل، وجود و حضور انواع نقوش گیاهی، جانوری، اشکال متفرقه هندسی، انسانی و خط نگاره ها در متن قالی ها که علاوه بر این که در جهت نقش پردازی و آراستن فضای قالی ها، خلق شده اند، رسالتی ضمنی را نیز بر عهده دارند و آن جنبه نمادین و معنایی نقوش و یادآوری و پیام رسانی فرهنگی و دینی است که هرکدام از آن ها در ماهیت وجودی خویش دارند.برخی از آ ن ها شامل اژدها، درخت زندگی (یَسی)، صلیب، محراب و کلیسا، ترنج است که هرکدام دارای بار معنایی مختص به خویش است که در گذر زمان و بر بستر فرهنگی جامعه ارمنستان شکل گرفته اند.کلیدواژ ه ها: ارمنستان، انسان شناسی، هنر، قالی، طرح و نقش.
انتقاد از قشری گری در نگاره مستی در مسجد، برگی از بوستان سعدی، نسخه 883 ه.ق
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
67 - 78
حوزه های تخصصی:
در دوران سلطان حسین بایقرا و وزارت خواجه نظام الملک خوافی، علیرغم شکوفایی شهر هرات، بروز نوعی قشری گری در جامعه مطرح و موجب نارضایتی بود. با توجه به نسبت داشتن هنر و ضرورت های سیاسی و اجتماعی در این دوران، نگارگری حکایتی از بوستان سعدی، با موضوع درگیری فردی مست و خواجه مؤذن، در نسخه سال ۸۸۳ هجری قمری، موضوعی قابل توجه است؛ در این نگاره بروز قشری گری مورد تذکر بوده و به نظر می رسد با وضعیت اجتماعی این دوران نسبت داشته است. بنابراین با هدف شناخت نسبت بروز قشری گری در دربار سلطان حسین بایقرا و نگاره مستی در مسجد، این پرسش طرح گردید که انتخاب حکایت مستی در مسجد از بوستان سعدی، برای نگارگری در نسخه سال ۸۸۳ هجری قمری بوستان سعدی، چه نسبتی با بروز قشری گری در دربار سلطان حسین بایقرا دارد؟ ضرورت و اهمیت این مقاله نیز در بررسی وجوه سیاسی اجتماعی هنر ایران است. در این مطالعه، روش تحقیق توصیفی تحلیلی و تاریخی و روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی و کتابخانه ای است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که با شکل گیری نگاره مستی در مسجد، ضمن تجسم بخشیدن به وضعیت اجتماعی بروز یافته در هرات، ناپسندی قشری گری و ضرورت توجه راستین به توحید مورد اندرز قرار می گیرد.
شاهنامه بر بوم کاشی (معرفی و شناخت شخصیت های تصویری میز سرامیکی موزه آبگینه و سفالینه های ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار هنری همواره نشانگر پیوند فرهنگ با جریانات اجتماعی و سیاسی جامعه هستند. همین پیوند، ارزش آثار هنری را چند برابر کرده و پژوهشگران را مشتاق به شناسایی آن ها می کند. دوران قاجار، عصر تحولات هنری و تاریخی و پیشرفت فنون هنر کاشی کاری می باشد. در این بین نقوش انسانی در کاشی کاری با ترویج باستان گرایی توسعه یافتند. روند ملی گرایی در هنر و تقارن آن با اشاعه غربگرایی باعث رشد آثار هنری با موضوعات پادشاهی و اسطوره ای ایران شد. تأکید بر این اصل فرهنگی و حفظ آن برای زنده نگه داشتن هویت انسانی و روح جامعه ای پویا، تعامل و اقتدار ملی و درنهایت انسجام بُعد معنوی ضروری بود. میز سرامیکی با نقوش پهلوانان اسطوره ای و شاهنامه ای موجود در موزه آبگینه که به دوره قاجار تعلق دارد، به گونه ای گواه این موضوع است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات بر پایه منابع کتابخانه ای و بازدید میدانی می باشد و با استناد به مطالعه شخصیت های شاهنامه ای که بر میز مذکور نقش شده اند، به این موارد پرداخته است:1) شناخت نقش رستم و دیگر پهلوانان شاهنامه در مجالس موجود روی میز و تطبیق آن با ابیات شاهنامه و صحنه های مشابه چاپ سنگی؛ ۲) شناسایی ویژگی های سبک، ترکیب بندی و زیبایی شناسی میز موزه آبگینه. نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر بیانگر این مطلب است که میز موردمطالعه، به لحاظ ویژگی تمایل برای بازگشت به فرهنگ کهن ایرانی در دوره قاجار، نقوشی از پهلوانان شاهنامه را داراست که ویژگی تصویرگری هرکدام با تصویر مشابهشان در دیگر آثار هنری و اشعار شاهنامه قابل مقایسه است.
تحلیل ویژگی های فنی و هنری قلمزنی ایران دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلزکاری در ایران، پیشینه بسیار پربار و طولانی دارد. در میان منابع مطالعاتی موجود پیرامون هنر فلزکاری در دوران پیش از تاریخ تا دوره قاجار به طور عمده با رویکردی تاریخی مورد مطالعه قرار گرفته و منابع متنوعی در این حوزه، در دست است. در این میان هنر قلمزنی بهعنوان یکی از زیرشاخه های مهم در هنر فلزکاری مطرح است اما مطالعات کافی پیرامون این هنر از دوره پهلوی تا به امروز صورت نگرفته و آنچه مهم بهنظر می رسد سرگذشت و حیات هنر قلمزنی است که به عصر قاجار محدود نشده و نه تنها در دوره معاصر از حرکت بازنایستاده بلکه پویایی و مانایی خاصی در دوره معاصر داشته است. هدف، بررسی ویژگیهای فنی و نقوش قلمزنی در شهرستانهای اصفهان، بروجرد، تهران، شیراز، طبس، کرمان، کرمانشاه، مشهد و یزد بهعنوان شهرهای شاخص قلمزنی در دوره معاصر است. از این رو پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ بدین پرسش هاست که خصوصیات فنی و نقوش قلمزنی معاصر ایران در شهرهای مذکور چیست و نقاط افتراق و اشتراک آنها کدام است؟ تحقیق از نظر هدف، توسعه ای و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. روش جمعآوری اطلاعات کتابخانهای بوده اما به طور ویژه بر دادههای میدانی استوار است. در این شهرها تاریخچه فلزکاری، طرح و نقش، تولیدات، خلاقیت و نوآوری، ابزار مورد استفاده و روش اجرای هنر قلمزنی مورد واکاوی و تحقیق قرار گرفته است. مهمترین و شاخص-ترین ویژگی مطرح شده در هر شهر معرفی گردیده و درنهایت هر یک از این ویژگیها در قالب جداولی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است.
دلایل و چگونگی شکل گیری کتب مصور در دوران اکبر شاه با نگاهی بر نسخه داراب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارگری از دیرباز پیوند عمیقی با ادبیات داشته است. از شاخه های نگارگری می توان نگارگری مکتب گورکانیان هند را نام برد؛ که با حمایت پادشاهان مغول و زیر نظر استادان ایرانی دست به تهیه نسخه های مصوِّر فارسی می زدند، یکی از این آثار، داراب نامه اثری روایی - حماسی از ابوطاهر طرسوسی است که پیش از آن در هیچ یک از مکاتب ایرانی مصوِّرسازی نگردیده است. مقاله حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ داده است که دلایل و چگونگی شکل گیری این نسخه مصوِّر در دوره مغولان هند خصوصاً اکبرشاه چه بوده است؟ و شیوه مدیریت نقاشخانه و سلیقه پادشاه چه تأثیری بر آثار می گذاشته است؟ نتیجه تحقیق نشان می دهد که اکبرشاه به دلیل یک نوع بیماری که خواندن را برایش مشکل می ساخت، گرایش به آثار روایی و مصوِّر داشت و به همین دلیل بیشترین حجم نسخه های تصویرنگاری شده مکتب گورکانی، در میان سایر پادشاهان این سلسله، مربوط به زمان اکبرشاه است؛ اما به دلیل حجم زیاد آثار دربار اکبر و احتمالاً به دلیل پراکندگی هنرمندان، عملاً نظارت بر روی تمام مراحل کار امری سخت و دشوار بوده و باوجود آثار «بساوان» به عنوان رئیس نقاشخانه اکبرشاه در کتاب مصور داراب نامه، باز هم نگاره ها از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار نیستند.
تکنیک های ساخت و تزیین درانگشتری ها و گوشواره های قرون 9-13 میلادی در ایران موجود در موزه متروپولیتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جواهرات اسلامی بخشی از هنر و فرهنگ اسلامی است که متناسب با سرزمینی که اسلام در آن وارد شده است شکل گرفته، رشد کرده و بالنده شده است. در قرون نخست ورود اسلام به ایران، شهرهای نیشابور و گرگان (جرجان) از مهمترین مراکز فلزکاری اسلامی و ساخت جواهرات اسلامی بودند. از این مناطق نمونه هایی از انگشتری و گوشواره ها و گردنبند یافت شده است که تعدادی از آنها در موزه متروپولیتن نیویورک، جمع آوری شده است. هدف این پژوهش بررسی تکنیک های ساخت و تزیین جواهرات اسلامی در قرون اولیه ورود اسلام (قرون 9-11 م) و همچنین قرون نخست سده های میانه (11-13 م) موجود در موزه، به روش ترکیبی از توصیف تحلیل و تطبیق هست. نتایج حاکی از آن است که در دوران نخست اسلام در ایران، انگشتری ها و گوشواره ها دارای فرم های ساده بوده و در تکنیک ساخت و تزیین متأثر از صنعت جواهر سازی پیش از اسلام و روم می باشند. در قرون میانه در جواهرات به تدریج جهش بزرگی در فرم، تکنیک و تزیین ایجاد می شود. انگشتری های اسلامی از سده نخست به سمت میانه بسیار پیشرفته و مزین به نقوش حجمی هندسی، اسلیمی و موجوداتی همچون هارپی می شوند. گوشواره ها که در سال های نخست از یک حلقه و یک مهره تشکیل شده بودند، به تدریج به روش ملیله کاری (توری شکل) و یا با قرار گرفتن فرم-های بیست وجهی و دوازده وجهی منتظم و فرم های مثلث که شکل کروی را ایجاد می کند، ساخته شدند. این فرم ها یادآور گوشواره های بیزانسی است. روش های ساخت و تزیین اگرچه در قالب کلی تحت تأثیر فرهنگ بیزانس است، اما در جزئیات تکنیکی و نقوش، ایرانی است. همچنین ایرانی ها در این زمان به تکنیک های ساخت خاصی دست پیدا کرده بودند که در دوره سلجوقی به اوج می رسد.
بازشناسی و تحلیل ابعاد صوری و ساختاری قالی مُهاجران (مارون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیشِ رو، حاصل جستجوی میدانی برای یافتن و مطالعه طرحهای بازمانده از زمان حیات و رونق قالیبافی در مهاجران و معرفی آنهاست. مهاجران از روستاهای ارمنی نشین و یکی از مهمترین کانونهای بافندگی اراک درگذشته بود که امروزه کالبد روستا و هنر قالیبافی آن از بین رفته است. قالی مهاجران ضمن تأثیرپذیری از نظام بافندگی اراک، دارای طرح و نقشهای باهویت است که تاکنون در منظومه پژوهش وارد نشده و جامعه پژوهش از مطالعه و معرفی آن غفلت ورزیده است؛ بنابراین بازشناسی و بررسی ابعاد فنی و زیباشناختی قالی مهاجران هدف این پژوهش است. از این رهگذر، با جستجو در پایگاههای دارنده قالی ایران، تعداد 31 نمونه متفاوت و متنوع از میان شمار زیادی از قالیهای مهاجران انتخاب و جهت تحلیل و معرفی، مطالعه و بررسی شدند. بر این اساس، پرسش اصلی این است که ابعاد فنی و زیباییشناختی قالی مهاجران کدام است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد در قالی مهاجران، صرفاً نقوش گیاهی انتزاعی و تجریدی در قالب گلدسته ها و بوته ها و همچنین گلدانهای گنبدی و محرابیشکل بهصورت ترکیب بندی انتشار، نقشپردازی شدهاند. همچنین سازه مرکزی یا نقشمایه ترنج بهصورت صلیبگون و شبیه به آنچه در قالی لیلیان دیده میشود، وجود دارد. به واقع ساختار و ماهیت قالی مهاجران بهویژه در طراحی و قاب بندی و فضاسازی نقشمایه ها بسیار شبیه و نزدیک به قالی لیلیان در خمین است و این نشاندهنده حفظ ویژگیهای صوری و دیداری طرحها و نقشههای قالیهای ارمنیباف ایران است که شاید ریشه در قالی ارمنستان بهعنوان خاستگاه نخستین این قالی ها باشد. این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. همچنین شیوه گردآوری داده ها، جستجو در بازار اراک و مجموعه های معتبر جهانی است.
بررسی آینده محتمل در تجاری سازی پژوهش های مقطع کارشناسی ارشد فرش دانشگاه هنر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشگاه ها علاوه بر تولید محتوای علمی، ترویج دانش و انتقال آن به دانشجویان و فضای جامعه، رسالت دارند تا بتوانند در جهت اجرایی کردن و بهره برداری از همان دانش تولیدشده، نقش بسزایی در حوزه تجاری سازی ایفا کنند. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی موانع تجاری سازی در پایان نامه های کارشناسی ارشد فرش دانشگاه هنر اصفهان؛ در راستای پاسخ به این پرسش است که آینده محتمل در جهت تجاری سازی پژوهش های مقطع کارشناسی ارشد فرش دانشگاه هنر اصفهان چیست و چه تأثیری می تواند بر دانشگاه و آینده صنعت فرش دستباف داشته باشد؟ پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش آسیب شناسی از نوع آینده نگاری است. جامعه ی موردمطالعه در این پژوهش، اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان و 46 پروپوزال ثبت شده بین سال های 1394 لغایت 1398 است. این پژوهش جزو پژوهش های ترکیبی و آمیخته است. روش نمونه گیری در مباحث کمی به صورت تصادفی به کمک جدول کرجسی و مورگان 40 نفر و در مباحث کیفی به صورت هدفمند موردی نمونه شاخص و برمبنای اشباع نظری 12 نفر از خبرگان آموزش عالی فرش بوده اند. نظرات اساتید در چارچوب نظری و الگوی سه شاخگی بررسی شد و داده های موردنیاز این پژوهش به کمک ابزار مصاحبه غیرسازمان یافته با اساتید و اعضای هیئت علمی این دانشگاه جمع آوری شده است. نتایج این پژوهش منجر به شناسایی 48 عامل مانع در تجاری سازی پژوهش ها و انتخاب عامل ساختاری (سازمانی) به عنوان تأثیرگذارترین عامل مانع در دانشگاه هنر اصفهان شد. در ادامه به کمک علم آینده پژوهی و ابزار سناریونویسی، سناریویی برای آینده محتمل، در قالب سناریوی بحران ارائه گردید. لذا سناریوی بحران مشخص می کند؛ که ادامه فعالیت با همین متد و روش در دانشگاه ها و بازارهای هدف، نه تنها مشکلات را در این عرصه حل نخواهد کرد بلکه وضعیت صنعت فرش دستباف در بازارهای هدف و دانشگاه ها روبه زوال خواهد رفت و ضعف ها و آسیب های موجود به حداکثرترین حالت خود خواهند رسید.
آیین های محرم: بستر تعامل فرهنگ و هنر تشیع بین صفویان و قطب شاهیان دکن
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
79 - 93
حوزه های تخصصی:
با انتخاب تشیع به عنوان مذهب رسمی برخی از سلسله های دکن به ویژه قطب شاهیان شکل تازه ای از فرهنگ هند و ایرانی در این منطقه شکل گرفت. از این رو این پژوهش باهدف شناخت نحوه و میزان تعامل فرهنگ تشیع ایرانی با سنت های بومی دکن، به چگونگی تأثیرگذاری فرهنگ ایرانیان بر آیین های عزاداری ماه محرم نزد قطب شاهیان می پردازد. ارتباط چند جانبه قطب شاهیان هند با صوفیان نفوذ فرهنگ ایرانی را در شبه قاره گسترده تر کرد که پرداختن به آن ضروری به نظر می رسد؛ اعتماد قطب شاهیان به کارگزاران ایرانی، تساهل مذهبی پادشاهان این سلسله همچنین سیاست های مهاجرتی و اقتصادی ایشان باعث شده بود تا جمعیت زیادی از ایرانیان به این سرزمین کوچ کنند، در نتیجه مراسم تشیع با رنگ و بویی ایرانی به ویژه در سه حوزه، «مکا ن های مختص به برگزاری این مراسم » ، «شیوه برگزاری مراسم» و اشیای نمادین این مراسم، به طور مشخص «عَلَم» این منطقه رونق گرفت. اما این تأثیرگذاری منوط به نوعی قدرت فرهنگی بود که با زوال قدرت قطب شاهیان، ضعیف شدن نقش نخبگان و کاهش بافت جمعیتی مهاجران ایرانی دستخوش تغییر شد.
مطالعه تطبیقی آثار چوبی سلجوقیان ایران و سلاجقه روم (مطالعه موردی مسجد جامع ابیانه و مسجد مسجد اولو(سیوریحصار) آناتولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله ویژگیﻫﺎی برجسته ﻫﻨﺮ چوب و صنایع وابسته در سرزمینهای ﺍﺳﻼﻣی دورهی سلجوقیان، بهکارگیری از بناهای چوبی به همراه اسباب و لوازم چوبی است. این آثار عمدتاً در غالب بناهای مذهبی و مساجد تا به امروز حفظ و نگهداری شدهاند. ﺣﻮﺯه ﺟﻐﺮﺍﻓیﺎیی ﺍیﺮﺍﻥ، ﺳﻮﺭیﻪ ﻭ ﺗﺮﮐیﻪ امروزی نمونهای کمنظیر از مناطقی محسوب میگردد که ذیل حکومتهای اسلامی، به آثار چوبی توجه ویژهای شده است. از این رو، تبیین ﺗﺸﺎﺑﻬﺎﺕ و تمایزات ﺩﺭ ﺑﺮﺭﺳی آثار تولید شدهی چوبی توسط هنرمندان مسلمان، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ مورد ﺗﻮﺟﻪ تحقیق حاضر ﺍﺳﺖ. با ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍیﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ، هدف از ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﻭﺍﮐﺎﻭی و بررسی تطبیقی آثار چوبی مسجد جامع ابیانه کاشان و مسجد اولو سوریحصار در ترکیه است. بر این مبنا، تشابهات و تفاوتهای تکنیکی و نقوش بین آثار چوبی موجود در مسجد ابیانه کاشان و سیوریحصار ترکیه نیز سؤالی است که تحقیق حاضر در پی پاسخگویی به آن است. مطالعه بر روی این تشابهات و تفاوتها میتواند روشنگر روابط و تأثیرگذاری فی مابین هنرمندان ایرانی در دستگاه سلجوقیان روم باشد. از طرفی ثبت و بررسی آثار چوبی تاریخی با توجه به عدم پایداری مقاوم ماده چوب در برابر مخاطرات بیولوژیکی نیز ضروری به نظر میرسد. بازه زمانی و مکانی تحقیق به ترتیب: قرن 4 تا 6 ه.ق در نواحی ایران و آناتولی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانهای و پیمایشهای میدانی صورت گرفته و مطالب با روش توصیفی- تحلیلی تدوین شدهاند. یافته های تحقیق نشان میدهد با اینکه کیفیت اجرای آذین بندیها بر روی آثار مسجد جامع ابیانه نسبتاً پایین است، اما کمیت در تعداد از ویژگیهای برتر این بنای منحصر به فرد در حوزه آثار چوبی است. مسجد اولو سیوریحصار از حیث ساختار و تعداد ستونها، نمودی از رشد فنی و تخصصی در حوزه ساخت سقفهای مسطح چوبی در ناحیه آناتولی است. این ترقی در زمینه کیفیت اجرای نقوش هم بهخوبی احساس میگردد
مطالعلأ تطبیقی نگارلأ موسیقایی «ضیافت فریدون و کندرو» در شاهنامه طهماسبی با متن ادبی شاهنامه فردوسی بر مبنای نظریه بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات ایران، شاهنامه فردوسی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و طی دوره های مختلف تاریخی بیشترین تأثیر و الهام از آن، در آثار نگارگران و نقاشان دیده شده است. در میان نسخ شاهنامه هایی که به فرمان شاهان صفوی تدوین گردید، شاهنامه طهماسبی از جایگاه مهمی برخوردار است. از بین نگاره های مختلف در شاهنامه طهماسبی، صحنه های بزمی با حضور نوازندگان مرد و زن قابل توجه است. در این پژوهش به مطالعه تأثیرپذیری متن تصویری شاهنامه طهماسبی از متن ادبی شاهنامه فردوسی با موضوع بزم و موسیقی پرداخته شده است. هدف از این مقاله تحلیل صحنه بزم و عناصر موسیقایی در نگاره «ضیافت فریدون و کندرو» از شاهنامه طهماسبی و مقایسه و تطبیق آن با متن ادبی (شاهنامه فردوسی) بر اساس نظریه بینامتنیت است. این مقاله در تلاش است به دو پرسش اصلی پاسخ دهد: 1- نگارگر شاهنامه طهماسبی در مصورسازی صحنه موسیقایی چگونه پایبند به متن ادبی (شاهنامه فردوسی) بوده است؟ 2- چه نوع ارتباط بینامتنی میان صحنه موسیقایی در متن تصویری (شاهنامه طهماسبی) و متن ادبی (شاهنامه فردوسی) وجود دارد؟ روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و روش گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای است. تجزیه و تحلیل کیفی است. نتایج تحقیق نشان می دهد هنرمندِ نگارگر ضمن قرار دادن متن ادبی به صورت کتیبه در متن تصویری و تأثیرپذیری از مضامین آن، در مواردی از خلاقیت های شخصی برای تصویرگری صحنه بزم و عناصر موسیقایی استفاده کرده است. نگارگر در به تصویر کشیدن مجلس بزم به صورت آشکار به متن ادبی شاهنامه اشاره داشته؛ اما در برخی موارد از جمله ارائه نوع سازهای به کار رفته در مجلس بزم تحت تأثیر موسیقی و سازهای عصر صفوی بوده است.
نظام تولید در دوره صفوی (مطالعه موردی: تولید منسوجات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی اسلامی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
145 - 156
حوزه های تخصصی:
از ارزشمندترین آثار در دوره صفوی تولید منسوجات هنری است که همانند دیگر هنرها تحت تأثیر عوامل بسیاری، چون سیاست های حاکمان در این دوره تاریخی است. نوآوری و توسعه در تولید منسوجات از بارزترین خصوصیات اصلی صفویان است که باید سیر تولید و شکوفایی آن در جامعه و هنر ایران بررسی شود. تحقیق حاضر در پی دستیابی به نظام صنفی طراحان و بافندگان در تولید منسوجات مطرح دوره صفوی است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که نظام تولید منسوجات صفوی از چه عواملی تشکیل می شده است؟ این تحقیق به صورت کیفی (توصیفی- تحلیلی) صورت گرفته است. چارچوب نظری تحقیق بر اساس رویکرد دنیاهای هنر هوارد بکر شکل گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد شکل بندی اجتماعی ایران دوره صفوی، بر ارائه خدمت (سیاسی، اجتماعی) استوار بوده و هنرمندان طراح و بافنده مطرح، در کارگاه هایی فعالیت می کردند که مستقیماً تحت حمایت درباریان بودند. ثبات اقتصادی و سیاسی، حمایت رجال درباری موجب گردید تا نظام تولید منسوجات، نسل نواندیشی از هنرمندان و طراحان پارچه را به جامعه معرفی نماید که به واسطه نظام های تشویقی و پاداش های مالی، تولیدکننده منسوجات مهم و مطرح مانند مخمل، زربفت و ترمه در این بازه زمانی باشند.
بررسی و تحلیل نقوش و تزیینات قلمدان های دوره قاجاریه موزه آرمیتاژ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلم و قلمدان همگام با رشد تمدن تطور یافته و قلمدان سازی به عنوان یک هنر دیرینه، نقش بهسزایی در فرهنگ ایران دارد. قلمدان سازی در ایران دوره صفویه و قاجاریه به اوج شکوفایی رسید. در این دوران قلمدان نگاری ایران تحت نفوذ شیوهی اروپایی قرار گرفت و امروزه بسیاری از قلمدان های ایرانی در موزه های معتبر دنیا نگهداری میشوند. با توجه به تعداد قلمدانهای قاجاریه موزه آرمیتاژ، مسئله پژوهش به چگونگی طبقه بندی شکل، موضوعات و نقوش قلمدانها از منظر بصری میپردازد. بر این اساس، در پژوهش حاضر به سؤالات زیر پاسخ داده شده: 1- شکل، موضوعات، نقوش و تزیینات بصری زینتدهنده قلمدان های منتخب دوره قاجاریه چگونه طبقه بندی میشوند؟ این پژوهش به دنبال دستیابی به اطلاعاتی پیرامون تزئینات و شکل 35 نمونه قلمدان قاجاری موجود در موزهی آرمیتاژ روسیه است که از قدیمی ترین نگارخانه های هنری با آثار فاخر ایرانی است. پژوهش حاضر بر اساس ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات این نوشتار به روش اسنادی است. قلمدان های موزه آرمیتاژ از لحاظ کاربرد و شکل در دو دسته کلی طبقهبندی می شوند: 1- کشویی 2- دربدار. تعداد قلمدان های کشویی بیشتر از دربدار بوده و تمام قلمدان های کشویی، کله گرد هستند که دو شیوه برش مختلف دارند: 1- دهان اژدری 2- بیضی؛ که شیوه برش دهان اژدری متداول تر از بیضی است و قلمدان های دربدار نیز همگی برش عرضی دارند. موضوعات قلمدان نگاری ها متنوع است که از این بین منظرهپردازی، گل و مرغ و کاربرد نقوش گیاهی در قالب هنر تذهیب بیشترین فراوانی را دارند که به شکل یک موضوع و یا ترکیبی از چند موضوع روی یک قلمدان به چشم می خورد.
مطالعه دیوارنگاری قاجاری در امامزادگان بیه پیش گیلان براساس شمایل نگاری پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیوار نگاری از هنرهای تجسمی است که در دوره قاجار جلوه می یابد. دیوار نگاری این دوره را ادامه دهنده سنت تزیین در دوره های قبل مانند دوره صفویه و زندیه می دانند. بخشی از این دیوار نگاری ها در امام زاده ها و برخی دیگر در قهوه خانه و مکان های عمومی دیگر نقش بسته است. وقایع عاشورا یکی از مهمترین عناوینی است که در جهت دیوار نگاری مورد توجه بوده و پژوهش حاضر شامل بررسی نمونه هایی از نگاره های دیواری با مفهوم وقایع عاشورایی در بقعه های شرق گیلان بر مبنای روش شمایل نگاری اروین پانوفسکی است. بخش شرقی گیلان که در گذشته بیه پیش نامیده می شد، خاستگاه نقاشی های دیواری بقعه ها در ایران است؛ و دلیل آن حضور پر رنگ علویان از قرن دوّم هجری در گیلان بوده است. در این راستا این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ به این پرسش اصلی است. مهمترین خصوصیت شمایل نگارانه قاجاری واقعه عاشورا در این منطقه گیلان چیست؟ برای دستیابی به پاسخ، دیوارنگاره های معروف در برخی از امام زاده های استان گیلان از جمله شهرستان لاهیجان در منطقه بیه پیش، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاکی از این پژوهش نشان می دهد که نگارگران بر مبنای توصیف های ارائه شده از احادیث و روایات و ارادت خاصی که نسبت به خاندان پیامبر داشته اند، با توجه به اینکه نقاشی با پیامدهای خشونت آمیز در اماکن مقدس ممنوع بوده است؛ برای برجسته کردن آن مکان متبرکه و اشاعه مذهب شیعه، دست به مدون کردن واقعه عاشورا زده اند. از این رو در این مقاله پس از معرفی اجمالی رویکرد شمایل نگاری نگارگران برمبنای توصیف های ارائه شده در روایات و همچنین ارادت به اهل بیت به مدون کردن خصایص شمایل نگارانه برای مصور کردن چهره ائمه و رویدادهای واقعه کربلا زده اند. این اطلاعات گویای بسترهای مذهبی و هنری دوره مورد مطالعه هستند و همچنین وجه تشابه تصاویر مذکور در 4 بقعه مورد توجه قرار گرفته است.
مطالعه بصری پیکره های انسانی در چهار نگاره ی منتخب از هفت اورنگ جامی بر اساس اصول گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی اسلامی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
157 - 167
حوزه های تخصصی:
عناصر بصری و نحوه ی بکار گیری آنها توسط هنرمندان، در ادراک بصری آثار هنری تاثیر بسزایی دارد. هنرمندان با بهره گیری از عناصر بصری، اطلاعات بسیاری را از آثار خود، در اختیار مخاطب قرار می دهند که کشف این اطلاعات نیازمند دانش راهبردی است. مکتب روانشناسانه ی گشتالت که نشات گرفته از علوم شناختی است و با ادراک بصری در ارتباط است، امکان تعامل را برای مخاطب و هنرمند ایجاد می کند. هفت اورنگ جامی شامل نگاره هایی است که به دلیل استفاده ی بسیار از عناصر بصری امکان مطالعه بر اساس اصول روانشناسی گشتالت فراهم می سازد و اینگونه به درک بهتر و سریع تر مضامین موجود در این مجموعه ی هنری توسط مخاطب کمک خواهد کرد. در این راستا آشنایی با اصول گشتالت، نقش و کاربرد آن در ادراک بهتر آثار هنری توسط مخاطب واجد اهمیت زیادی است. پژوهش حاضر به لحاظ چیستی کیفی است و جهت نیل به هدف و پاسخ پرسش مطرح شده، از روش تحقیق توصیفی تحلیلی استفاده شده و اطلاعات ضروری و مورد نیاز به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که قرار گیری پیکره های انسانی در این نگاره ها بر اساس نظریه گشتالت دارای چه ویژگی های بصری است؟ بنابراین نقطه عزیمت و هدف پژوهش حاضر، شناخت ویژگی های بصری در نگاره های منتخب هفت اورنگ جامی و آشنایی با اصول گشتالت، نقش و کاربرد آن در ادراک بهتر آثار هنری توسط مخاطب است. در این راستا 4 نگاره از میان 28 نگاره ی هفت اورنگ جامی، به کمک چهار اصل از اصول گشتالت بررسی شد. در نتیجه می توان گفت نحوه ی قرارگیری پیکره ها، بر اساس 4 قانون گشتالت که شامل مشابهت، مجاورت، تداوم، و یکپارچگی یا تکمیل، قابل مطالعه است و بهره گیری از این قوانین، ادراک بصری بهتری را به دنبال دارد که در نتیجه شناخت و درک اثر هنری برای مخاطب آسان تر خواهد بود و همچنین ظاهری علمی را به عناصر بصری می دهد که امکان دارد در مواجه ابتدایی، اهمیت حضورشان از دید مخاطب پنهان بماند.
گونه شناسی کاربرد کاشی در آرایه های مسجد مظفریه (کبود) تبریز در بستر مطالعه سنن طراحی و ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاشیکاری از بهترین شیوههای آرایهبندی در معماری بوده و سابقه کاربرد آن در معماری اسلامی ایران به اواخر قرن چهارم ه .ق می رسد. مسجد مظفریه یا کبود تبریز (گُؤیْمسجد) به لحاظ کاربرد کاشی نقطه اوجی در هنر اسلامی ایران محسوب می شود. در نگاه اول کاربرد وسیع کاشی معرق در این مسجد چشمگیر است که از ظریفترین نمونه های آن در ایران بوده و اصلیترین گونه تزیینی به کار رفته در پوشش داخلی و خارجی بنا است. علاوه بر آن، کاربرد انواع دیگری از کاشیها شامل زرینفام، زیرلعابی آبی و سفید، کاشی زرآراسته و نرهکاشی دیده میشود که به طرز ماهرانه و هوشمندانهای در بنا به کار گرفته شدهاند. این مقاله ضمن بررسی کاربرد گونه های مختلف کاشی در مسجد مظفریه به تحلیل کاربرد این گونه ها در بناهای همزمان و پیشین پرداخته و تلاش دارد ضمن پرداختن به تلاش های پیشین برای دستیابی به این فنون، جنبه های نوآورانه کاربرد این گونه کاشی ها را در مسجد مظفریه کنکاش کند؛ بنابراین هدف پژوهش پیش رو، مطالعه کاربرد گونههای مختلف کاشی در مسجد مظفریه بر اساس پیشینه کاربردی آن روشها در معماری ایرانی بوده و تلاش میکند به این سؤال پاسخ دهد که گونههای کاشی به کار رفته در مسجد مظفریه و جنبههای خلاقانه آن نسبت به نمونههای مشابه به کار رفته در گذشته چیست؟ بر این اساس دادهها به روش اسنادی و میدانی جمع آوری و به روشهای توصیفی، تحلیلی و تاریخی در این پژوهش استفاده شدهاند. نتایج نشان میدهد که علیرغم استفاده از روشهای مرسوم کاشیکاری در مسجد مظفریه، از شیوههای خلاقانهای در طراحی و اجرای کاشی استفاده شده است که سابقه کمتری در این فن دارد.
شناسایی مؤلفه های اعمال قدرت در نگاره های باغی دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی اسلامی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
105 - 118
حوزه های تخصصی:
نقاشی ایرانی از جمله هنرهای تجسمی است که در آن زبان نوشتار و تصویر با یکدیگر ادغام شده تا ایدئولوژی و خواسته های شاهان صفوی را به عنوان رسانه ای تبلیغی، نمادین و رمزگذاری شده معرفی و انتقال دهد. عملکردهای سنتی باغ ایرانی و بازنمایی ایدئولوژی صفویان به صورت هدفمند در نقاشی ها بازنمایی شده است. این هنر به بسترهای اجتماعی، سیاسی، حضور فاعلان انسانی و نقش هنرمندان در تولید متن می پردازد تا سبب تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بیشتری بر مخاطب گردد. از سوی دیگر به طور غیر مستقیم بازگوکننده نقدها و تبعیض های اجتماعی است. مسئله پژوهش حاضر، شناسایی عناصر قدرت در بیان ایدئولوژی و گفتمان رسانه ای در آثار تصویری صفویان با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف است. این پژوهش به دنبال بازنمایی مضامین اصلی و حاشیه ای در نگاره های باغی است تا به پرسش های مطرح شده پاسخ دهد. مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی در نگاره های باغی به چه گفتمان هایی می پردازند؟ و چگونه مفاهیم مرتبط با ایدئولوژی در نگاره های باغی به عنوان رسانه ای قدرتمند بازنمایی شده اند؟ این پژوهش با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، به شیوه توصیفی- تحلیلی و محتوای کیفی انجام شده است. نتایج نشان می دهد، ایدئولوژی شاهان صفوی در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به نمادها و نشانه هایی از عناصر طبیعی و کهن باستانی پرداخته است. این امر با استفاده از هژمونی فرهنگی، سلطه، قدرت مطلق شاهی صورت یافته و در نهایت با زبان تصویر در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. در رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف نگاره های باغی به عنوان رسانه ی جمعی و اثربخش عمل نموده اند. این آثار تصویری به گفتمان های متعدد و مفاهیم دینی، ملی، سیاسی، اسطوره ای و خبری دوره صفوی به صورت انتقادی پرداخته اند. گفتمان های شکل گرفته در تصاویر نگاره های باغی به گفتمان قدرت، گفتمان شبکه ای، گفتمان کمال گرایی، گفتمان سنت گرایی، گفتمان رسانه ای، گفتمان نظامی- اسطوره ای، گفتمان ملی نمادین می پردازند
مطالعه تطبیقی پارچه های کتیبه دار آل بویه و فاطمیان مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی اسلامی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
119 - 132
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین انواع پارچه های کتیبه دار، پارچه های طراز است که علاوه بر جنبه زیباشناسی آن، دارای کاربردهای گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوده است. این پارچه در طول حکومت آل بویه و فاطمیان مصر که هر دو حکومتی شیعه بودند کاربرد داشته و نمونه هایی از آن برجای مانده است. با عنایت به ویژگی خاص این پارچه که عملکردی همچون یک رسانه داشته، این پرسش ها مطرح است که نقش، جایگاه و کارکردهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این پارچه ها در دوران آل بویه و فاطمیان مصر چه بوده است؟ وجوه اشتراک و افتراق پارچه های کتیبهدار دوران آل بویه و فاطمیان مصر چیست؟ هدف از انجام این پژوهش، بررسی تطبیقی نقش و جایگاه پارچه های کتیبهدار و بهخصوص طراز در دوران آل بویه و فاطمیان مصر به عنوان یک رسانه است. نتایج پژوهش نشان می دهد، استفاده از کتیبه هایی با مضامین مذهبی و شیعی، استفاده از خط کوفی و زبان عربی برای نگارش، تقارن، تعادل و توازن در اجرای نقوش تزئینی، استفاده بیشتر از موضوعاتی معنوی مثل آرزوی سعادت و بخشش ازجمله وجوه مشترک و مواردی چون؛ استفاده از تکنیک های متفاوت بافت، سبک متفاوت خط کوفی، تفاوت رنگ ها، استفاده از مضامین گوناگون ادبی، مذهبی، نقوش نمادین، شیوه اجرای متفاوت نوشتار و خط کرسی ازجمله وجوه متفاوت پارچه های کتیبهدار این دوران است. افزون بر این، بر اساس رویکرد شکل دهی مشخص گردید که پارچه های مورد مطالعه ابتدا با هدف سیاسی و اجتماعی و پس از آن، اقتصادی و فرهنگی تولید و در خدمت اندیشه های حاکمان وقت بوده اند. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی و با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای به سرانجام رسیده است.
بررسی، تحلیل و طبقه بندی طرح و نقش قالی های امروزی کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان کرمانشاه در غرب ایران واقع شده است. قالی کرمانشاه در گذشته دارای نقوش زیبا و رنگ های متنوعی بوده که گاه از نقوش و رنگ های رایج در شهرها و مناطق دیگر متأثر بوده است. با توجه به مشکلات فراوان و فراموش شدن طرح و نقش قالی های اصیل کرمانشاه، لزوم توجه به پیشینه و فرهنگ بومی و بررسی مواردی نظیر طرح و نقش قالی های امروزی این استان ضروری است. مسئله اصلی این تحقیق، نبود اطلاعات قالی های امروزین کرمانشاه بود و در این راستا، تنوع طرح و نقش قالی های امروزین استان کرمانشاه کدام است؟ سؤال اصلی تحقیق محسوب می شود. هدف از انجام تحقیق بررسی، تحلیل و طبقه بندی طرح و نقش قالی های بومی و اصیل امروزی کرمانشاه بود. جامعه آماری در این تحقیق شامل 50 قالی و جامعه نمونه برای ارائه و بررسی در این مقاله تعداد 16 تخته قالی است که به شیوه هدفمند و بر اساس فراوانی و حذف نمونه های مشابه انتخاب شده است. نتایج نشان داد که انواع طرح قالی های امروزی کرمانشاه از نظر نحوه اجرای اجزاء و نقش مایه ها عمدتاً از نوع شکسته (رج شمار بین 45-20) هستند. طرح های پرکاربرد در این قالی ها شامل لنگر کشتی، کلاه فرنگی، برچلوارک، سماوری، ترنج لنجاب، تلفیقی، دو گل اکبرآباد، محرابی گلدانی، شکارگاه، حسین آباد کلیایی، سیدعبداللهی، کیوه نانی، یه گلی، سیخ کبابی، دارگل، بازوبندی و قهوه سینی بودند. همچنین بیشترین رنگ های استفاده شده در این قالی ها نیز شامل رنگ های سرمه ای، کرم، روناسی، سیاه، لاکی، آبی، الماسی، قرمز، قهوه ای، زیتونی، سبز و خاکی بود. به نظر می رسد که قالی های امروزی کرمانشاه که عمدتاً در ناحیه سنقر کلیایی یافت می شوند، از نظر رنگ دارای اصالت بالایی هستند؛ اما به دلیل نزدیکی سایر شهرهای مهم در زمینه قالی بافی (مانند بیجار و سنندج)، برخی طرح ها و نقش های غیراصیل نیز در آن ها وجود دارد.