هنرهای صناعی اسلامی
هنرهای صناعی اسلامی سال 7 بهار و تابستان 1402 شماره 1 (پیاپی 10) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
حاکمان ایلخانی به دلیل حضور همراه با جبر در ایران، نیازمند مشروعیت بخشی به خود با هر ابزار ممکن بوده اند. اثبات قدرت و توانایی بالقوه این قوم و حاکمان منتخب آن ها در کشورداری و جنگاوری یکی از وجوه این مشروعیت بوده است؛ بنابراین در این دوره مشروعیت براساس منشأ قدرت شکل می گیرد و «قدرت» در مرکز توجه کتب تاریخی و شاهنامه ها نمایان می شود. بر این اساس نگارش و مصورسازی کتاب های تاریخی به ابزاری برای مشروعیت طلبی مغولان تبدیل می گردد. یکی از این کتب، کتاب جامع التواریخ اثر شیخ فضل الله همدانی است که به عنوان موردمطالعه با رویکرد گفتمانی و با شیوه ی تحلیل گفتمان میشل فوکو بررسی شده است. فوکو علاوه بر قدرت، از طریق اعمال قدرت که از آن به استفاده از زور تعبیر می کند، به اعمال قدرت از طریق کسب مقبولیت نیز اعتقاد دارد. این پژوهش در نظر دارد با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از شیوه ی مطالعه ی کتابخانه ای به این سؤال اصلی پاسخ دهد؛ قدرت و گفتمان حاکمان ایلخانی در نگاره های جامع-التواریخ چگونه نمود پیدا کرده است؟ در این نوشتار قصد داریم با تحلیل نگاره های جامع التواریخ، بازتاب گفتمان قدرت و مقبولیت ایلخانان را در این نگاره ها بررسی کنیم. از طریق انجام این پژوهش می توان چگونگی بهره گیری از هنر برای مشروعیت طلبی توسط حاکمان ایلخانی را بر اساس نظریه ی قدرت و گفتمان فوکو به دست آورد و پی برد که در این دوره تاریخ و هنر به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت و مشروعیت طلبی در گفتمان سیاسی به کاررفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نمایش قدرت حاکمان مغول که با استفاده از اِلمان های قدرت در نگاره های جامع التواریخ به کاررفته است در راستای مسائل سیاسی و برای مشروعیت طلبی بوده است. حاکمان ایلخانی با بهره گیری از تسامح مذهبی و پذیرش دین، فرهنگ و هنر قوم مغلوب، سعی در موجه نشان دادن حاکمیت خود داشته اند.
بازنمایی طبیعت آذربایجان در آثار سلطان محمد تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگریستن به محیط اطراف میتواند بهسان اندوخته ی بصری در ذهن هنرمند وجود داشته باشد و این اندوختهی بصری در ذهن هنرمند خلاق میتواند منجر به آثار بدیعی گردد. یکی از هنرمندانی که در عرصه ی نگارگری ایرانی صاحب سبک و خلاقیت بوده، سلطان محمد است که با دیدن آثارش، به ویژه کوهها و صخره های این آثار، بی درنگ میتوان دریافت که اثر از آن اوست. از این رو با دست یازیدن به یکی از ماناترین منابع الهام در پرورش قوه ی تخیل سلطان محمد، یعنی طبیعت پیرامون زندگی وی (کوهها و صخرهها) و تطابق آن با نمونه آثاری که از او بجای مانده، میتوان به تأثیر محیط طبیعی بر آثار سلطان محمد دست یافت. این مطلب مهم ترین هدف از نگارش این مقاله هست. همچنین پرسش اصلی پژوهش این است که محیط پیرامون زندگی سلطان-محمد به چه میزان در خلق آثارش تأثیرگذار بوده است. روش انجام این مقاله توصیفی-تحلیلی است که به کمک منابع کتابخانهای و جستجوهای میدانی در طبیعت آذربایجان به انجام رسیده است. پس از بررسی صخرههای منطقه ی آذربایجان مشاهده گردید که کوههای این منطقه به دلیل وجود صخرههای تیز که در شرایط طبیعی خراشیده شده، به همراه رنگهای طبیعی خاک این منطقه، میتوانستند ویژگی منحصربه فردی را به جهت پروراندن قوه تخیل هنرمند فراهم آورد. همچنین بازی نور و سایه در این صخرهها در زمان های مختلف روز، تصورهای گوناگونی را به نگرنده مینمایاند. در راستای چنین جست وجویی؛ مشاهده گردید بسیاری از شکلهای ترسیمی در صخره نگاری آثار سلطان محمد میتوانست منبعی چون طبیعت آذربایجان (محل زندگی او) را داشته باشد. از این زاویه دیدن و بودن در چنین ناحیهای توانسته در پرورش قوه ی تخیل و هنرآفرینی سلطان محمد بهعنوان هنرمندی خلاق نقش پررنگی داشته باشد.
بازجُست بن مایه نقش هارپی در هنر ایران از دوره باستان تا سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هنر پیشااسلامی ایران، نقش جانوری ترکیبی دیده می شود که به هارپی معروف است. این نقش، دارای سر انسان و بدن پرنده است و به عنوان موجودی فرازمینی، پیک مرگ و رهایی روح از جسم مطرح شده است. آغاز به کارگیری این نقش در هنر ایران باستان از دوره ایلام میانی و در هنر اسلامی، دوره سامانیان است. اوج حضور آن در آثار سفالی و فلزی دوره سلجوقی است. استفاده از این نقش در مقایسه با دیگر نقوش ترکیبی، میزان اهمیت آن را نشان می دهد و مؤکد هدفی برتر از تزیین صرف توسط هنرمند، یعنی انتقال مفاهیمی در حوزه دین، اعتقادات و فرهنگ است. نوع ترکیب این جانور در هنر ایران پیشااسلامی و اسلامی در عین شباهت، دارای تفاوت های ساختاری است که در طول زمان، باعث تغییر در محتوا و مفهوم آن گردیده است. در برخی دوره ها، هنرمندان برای القای مفاهیم خاص و جدید، از سر زن و عناصری همچون تاج برای تغییرات ساختاری هدفمند استفاده می کردند تا مفاهیم خاصی همچون شکوه شاهانه را منتقل نمایند. در دوره پیشااسلامی، این نقش دارای شاخصه های خاص همچون پای انسان یا چهارپا، نقوش گیاهی، دم ماهی و شاخ؛ و در دوره اسلامی با نقوش گیاهی پیچان، هاله نور و در آثار کاربردی همچون ظروف و مجسمه های تک پیکره دیده شده است. مطالعه و نمایش سیر تحول این نقش بر اساس فرم و محتوا در هنر ایران از دوره باستان تا دوره سلجوقی و سپس یافتن عوامل مشترک و متمایز در منقوش شدن آن در دوره پیشااسلامی و اسلامی، از پرسش های مطرح شده در این پژوهش است. نتایج نشان می دهد مذاهب پیشااسلامی و اسلامی، گسترش علوم و به ویژه نجوم، ادبیات کهن به خصوص شاهنامه؛ و عقاید و باورهای عامه از دلایل مؤثر در نمایش این نقش بوده است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ایاسنادی انجام پذیرفته است.
بررسی آینده محتمل در تجاری سازی پژوهش های مقطع کارشناسی ارشد فرش دانشگاه هنر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشگاه ها علاوه بر تولید محتوای علمی، ترویج دانش و انتقال آن به دانشجویان و فضای جامعه، رسالت دارند تا بتوانند در جهت اجرایی کردن و بهره برداری از همان دانش تولیدشده، نقش بسزایی در حوزه تجاری سازی ایفا کنند. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی موانع تجاری سازی در پایان نامه های کارشناسی ارشد فرش دانشگاه هنر اصفهان؛ در راستای پاسخ به این پرسش است که آینده محتمل در جهت تجاری سازی پژوهش های مقطع کارشناسی ارشد فرش دانشگاه هنر اصفهان چیست و چه تأثیری می تواند بر دانشگاه و آینده صنعت فرش دستباف داشته باشد؟ پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش آسیب شناسی از نوع آینده نگاری است. جامعه ی موردمطالعه در این پژوهش، اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان و 46 پروپوزال ثبت شده بین سال های 1394 لغایت 1398 است. این پژوهش جزو پژوهش های ترکیبی و آمیخته است. روش نمونه گیری در مباحث کمی به صورت تصادفی به کمک جدول کرجسی و مورگان 40 نفر و در مباحث کیفی به صورت هدفمند موردی نمونه شاخص و برمبنای اشباع نظری 12 نفر از خبرگان آموزش عالی فرش بوده اند. نظرات اساتید در چارچوب نظری و الگوی سه شاخگی بررسی شد و داده های موردنیاز این پژوهش به کمک ابزار مصاحبه غیرسازمان یافته با اساتید و اعضای هیئت علمی این دانشگاه جمع آوری شده است. نتایج این پژوهش منجر به شناسایی 48 عامل مانع در تجاری سازی پژوهش ها و انتخاب عامل ساختاری (سازمانی) به عنوان تأثیرگذارترین عامل مانع در دانشگاه هنر اصفهان شد. در ادامه به کمک علم آینده پژوهی و ابزار سناریونویسی، سناریویی برای آینده محتمل، در قالب سناریوی بحران ارائه گردید. لذا سناریوی بحران مشخص می کند؛ که ادامه فعالیت با همین متد و روش در دانشگاه ها و بازارهای هدف، نه تنها مشکلات را در این عرصه حل نخواهد کرد بلکه وضعیت صنعت فرش دستباف در بازارهای هدف و دانشگاه ها روبه زوال خواهد رفت و ضعف ها و آسیب های موجود به حداکثرترین حالت خود خواهند رسید.
تحلیل نگاره نبرد بهرام گور با اژدها منسوب به کمال الدین بهزاد با روش آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نگارگری ایرانی نیز می توان تفسیر هنرمند را از طریق بررسیِ مصورسازی متون و مضامین ثابت توسط نگارگران برجسته مطالعه کرد. از این زاویه دید مسئله تفسیر هنرمند از متن ادبی اهمیت فراوانی می یابد و نگارگران در مصورسازی نسخه های متنوع آن، از تفسیر شخصی خود از متن اولیه بهره برده و معنای دیگری علاوه بر مضمون اثر در نگاره ها خلق کرده اند. اژدهاکشی بهرام به دلیل ویژگی هیجانی در بیشتر نسخ خمسه نظامی با نوآوری هایی تصویرسازی شده است. نگارگران در ترسیم نگاره های خمسه نظامی در مکتب هرات درواقع معنای دیگری را در نگاره ها خلق کرده اند که در حقیقت نشان دهنده مؤلف بودن نگارگر در ترسیم صحنه های خمسه نظامی است. یکی از نگاره هایی که نگارگر به عنوان مؤلف یک اثر معنای افزوده ای را ایجاد کرده است، تصویر نگاره «نبرد بهرام گور با اژدها» منتسب به کمال الدین بهزاد در نسخه خمسه نظامی کتابخانه بریتانیا هست. پژوهش حاضر با هدف شناسایی معنای لایه های پنهانی در نگاره بهرام گور با اژدها به روش آیکونولوژی شکل گرفته است و با مطالعات اسنادی و کتابخانه ای به طرح این پرسش می پردازد که «چه لایه های معنایی پنهان در نگاره نبرد بهرام گور با اژدها وجود دارد؟» نگاره مذکور در این نوشتار به روش تحلیلی با رویکرد آیکونولوژی انجام گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که این نگاره ازنظر بصری و رابطه بین متن ادبی و خود اثر با سایر نگاره هایی با چنین مضمونی تفاوت دارد و بیانگر سیر صعودی بهرام به سوی حق و به نوعی نمایانگر سلوک معنوی بهرام است. حرکت بهرام در حقیقت مراحل رسیدن به کمال را نشان می دهد. بهرام در این نگاره با از بین بردن غرور، نفس درونی که با شکست اژدها همراه است دچار تزکیه درونی می شود در حقیقت گورخر نماد نفس هشداردهنده و لوامه است که به مدد آن بهرام موفق به کشتن اژدها که نماد نفس اماره است می شود؛ و شکست اژدها به نوعی شکست این نفس بوده است. که در آن بهرام سیر سلوک وادی حق را طی می کند که به نوعی نمایانگر حرکت از عالم ناسوتی به عالم لاهوتی هست که با سختی هایی همراه است.
معرفی و طبقه بندی طرح های تراشِ آثار شیشه ای موجود در موزه قاجار تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تراش بر روی شیشه یکی از مهمترین شیوه های تزئینی شیشه است که از سدههای دور، مورد توجه هنرمندان و صنعتگران ایرانی بوده است. در دوران قاجار، با افزایش روابط ایران با کشورهای اروپایی و ورود شیشه های با کیفیت غربی با تزئینات متنوع تراش، این هنر صنعتِ کهن بار دیگر مورد توجه هنرمندان ایرانی قرار گرفت و تداوم یافت؛ بطوریکه بسیاری از طرحهای رایج آن دوران در آثار هنرمندان معاصر نیز قابل مشاهده است. در موزه قاجار تبریز مجموعه ای از شیشه های وارداتی ِتجملاتی با تزئینات متنوع و ظریفِ تراش نگهداری می شود که در پژوهش حاضر موردمطالعه و بررسی قرار گرفته است. هدف پژوهش پیش رو معرفی و طبقهبندی طرحهای تراشِ شیشه های این مجموعه است. این پژوهش بهدنبال پاسخ به این پرسش بود که در تراشِ آثار موزه قاجار تبریز از چه طرحهایی بهره گرفته شده است؟ و آرایه های بصری آنها چه ویژگیهایی را دارند؟ به همین منظور، نمونه هایی از این مجموعه انتخاب و بررسی شد. نوع پژوهش بنیادی، توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی است. نتایج بهدست آمده نشان داد که تزئینات تراشِ به کار رفته بر روی آثار این مجموعه، بسیار متنوع و ظریف بوده است. طرحهای اجرا شده بر روی آنها شامل تراشهای شستی (دایره مقعر)، شستی کشیده (بیضی کشیده)، عینکی (دایره یا بیضی شکل)، ماهیچه، گندمی، ناخنی، کنگره (دالبری) ، حصیری و همچنین شش ضلعی منتظم، گل و بوته، ستاره هشت پر و پرنده است. اگرچه به علت وارداتی بودن آثار این مجموعه، نمی توان تحلیلی قطعی از این طرحها ارائه کرد، اما پژوهش پیشرو، میتواند دیدگاه جدیدی را برای تفسیر این دسته از آثار هنر قاجار در اختیار پژوهشگران قرار دهد. طرحهای تراشِ این مجموعه تلفیقی بوده و بخش از آنها از آثار دوران اشکانی، ساسانی و همچنین از هنر ایرانی اسلامی اقتباس شده است؛ بخش دیگر نیز از سبک های هنری غربی، چون آرت نوو منبعث گشته اند. آثار مذکور، هوشیارانه توسط هنرمندان غربی طراحی و اجرا شده و آنها تلاش نموده-اند، برای موفقیت در عرصه ی رقابت و فروش در بازارهای ایران، محصولاتشان را متناسب با شرایط فرهنگی جامعه و باب سلیقه ی مردم هماهنگ سازند.
مطالعه صندوق های قبر چوبی استان مرکزی، از دوره آل بویه تا آغاز صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صندوق قبر های چوبی ازجمله مهم ترین تولیدات چوبی دوران اسلامی ایران محسوب می شوند. تاکنون بسیاری از این صندوق ها در پژوهش های مختلف بررسی و معرفی شده اند؛ اما در محدوده استان مرکزی باوجود داشتن تعداد زیادی از این صندوق ها، در پژوهش های موجود، چندان بدان ها پرداخته نشده است؛ در عین حال که بسیاری از این آثار با گذشت زمان یا در حال تخریب بوده یا اینکه مفقود شده اند. از این روی ضرورت داشت که در یک پژوهش مستقل و هدفمند، به بررسی و مطالعه این صندوق ها پرداخته شود. با توجه به این تفاسیر، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های ظاهری و تزئینی صندوق های چوبی استان مرکزی و مضامین کتیبه های به کار رفته در آنها است. پرسش های اصلی پژوهش حاضر نیز بدین شرح است، آثار چوبی مورد مطالعه چه ویژگی های ظاهری، فنی و تزئینی دارند؟ مضامین کتیبه های به کار رفته در آنها چیست؟ نظر به اینکه در بررسی های میدانی صورت گرفته تعداد زیادی از این صندوق ها شناسایی شد که عمدتاً مربوط به قرون متأخر اسلامی هستند، در پژوهش حاضر صرفاً آثار چوبی قبل از دوره صفویه بررسی شده اند. برای نیل به این هدف، از روش توصیفی - تحلیلی برای انجام پژوهش حاضر استفاده شده و شیوه گردآوری اطلاعات در آن بر پایه مطالعات میدانی و کتابخانه ای است. با انجام پژوهش حاضر تعداد نه عدد صندوق شناسایی شد که قدمت آنها در بازه زمانی قرن چهارم تا اوایل قرن دهم هجری قرار دارند. این صندوق ها از چهار فرم مختلف برخوردار بوده و شیوه های مختلف تزئینی در آنها به کار رفته که بعضاً قابل مقایسه با برخی آثار چوبی مناطق دیگر هستند. کتیبه های به کار رفته در این آثار نیز شامل برخی آیات قرآن، برخی اشعار فارسی مذهبی، معرفی صاحب قبر و ماده تاریخ است. این کتیبه ها به خط کوفی، محقق، نسخ و ثلث نگاشته شده و برخی از آنها توسط هنرمندان دو شهر سلطانیه و جوشقان، ساخته شده اند.
دلایل و چگونگی شکل گیری کتب مصور در دوران اکبر شاه با نگاهی بر نسخه داراب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارگری از دیرباز پیوند عمیقی با ادبیات داشته است. از شاخه های نگارگری می توان نگارگری مکتب گورکانیان هند را نام برد؛ که با حمایت پادشاهان مغول و زیر نظر استادان ایرانی دست به تهیه نسخه های مصوِّر فارسی می زدند، یکی از این آثار، داراب نامه اثری روایی - حماسی از ابوطاهر طرسوسی است که پیش از آن در هیچ یک از مکاتب ایرانی مصوِّرسازی نگردیده است. مقاله حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ داده است که دلایل و چگونگی شکل گیری این نسخه مصوِّر در دوره مغولان هند خصوصاً اکبرشاه چه بوده است؟ و شیوه مدیریت نقاشخانه و سلیقه پادشاه چه تأثیری بر آثار می گذاشته است؟ نتیجه تحقیق نشان می دهد که اکبرشاه به دلیل یک نوع بیماری که خواندن را برایش مشکل می ساخت، گرایش به آثار روایی و مصوِّر داشت و به همین دلیل بیشترین حجم نسخه های تصویرنگاری شده مکتب گورکانی، در میان سایر پادشاهان این سلسله، مربوط به زمان اکبرشاه است؛ اما به دلیل حجم زیاد آثار دربار اکبر و احتمالاً به دلیل پراکندگی هنرمندان، عملاً نظارت بر روی تمام مراحل کار امری سخت و دشوار بوده و باوجود آثار «بساوان» به عنوان رئیس نقاشخانه اکبرشاه در کتاب مصور داراب نامه، باز هم نگاره ها از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار نیستند.
تحلیل ویژگی های فنی و هنری قلمزنی ایران دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلزکاری در ایران، پیشینه بسیار پربار و طولانی دارد. در میان منابع مطالعاتی موجود پیرامون هنر فلزکاری در دوران پیش از تاریخ تا دوره قاجار به طور عمده با رویکردی تاریخی مورد مطالعه قرار گرفته و منابع متنوعی در این حوزه، در دست است. در این میان هنر قلمزنی بهعنوان یکی از زیرشاخه های مهم در هنر فلزکاری مطرح است اما مطالعات کافی پیرامون این هنر از دوره پهلوی تا به امروز صورت نگرفته و آنچه مهم بهنظر می رسد سرگذشت و حیات هنر قلمزنی است که به عصر قاجار محدود نشده و نه تنها در دوره معاصر از حرکت بازنایستاده بلکه پویایی و مانایی خاصی در دوره معاصر داشته است. هدف، بررسی ویژگیهای فنی و نقوش قلمزنی در شهرستانهای اصفهان، بروجرد، تهران، شیراز، طبس، کرمان، کرمانشاه، مشهد و یزد بهعنوان شهرهای شاخص قلمزنی در دوره معاصر است. از این رو پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ بدین پرسش هاست که خصوصیات فنی و نقوش قلمزنی معاصر ایران در شهرهای مذکور چیست و نقاط افتراق و اشتراک آنها کدام است؟ تحقیق از نظر هدف، توسعه ای و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. روش جمعآوری اطلاعات کتابخانهای بوده اما به طور ویژه بر دادههای میدانی استوار است. در این شهرها تاریخچه فلزکاری، طرح و نقش، تولیدات، خلاقیت و نوآوری، ابزار مورد استفاده و روش اجرای هنر قلمزنی مورد واکاوی و تحقیق قرار گرفته است. مهمترین و شاخص-ترین ویژگی مطرح شده در هر شهر معرفی گردیده و درنهایت هر یک از این ویژگیها در قالب جداولی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است.
تکنیک های ساخت و تزیین درانگشتری ها و گوشواره های قرون 9-13 میلادی در ایران موجود در موزه متروپولیتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جواهرات اسلامی بخشی از هنر و فرهنگ اسلامی است که متناسب با سرزمینی که اسلام در آن وارد شده است شکل گرفته، رشد کرده و بالنده شده است. در قرون نخست ورود اسلام به ایران، شهرهای نیشابور و گرگان (جرجان) از مهمترین مراکز فلزکاری اسلامی و ساخت جواهرات اسلامی بودند. از این مناطق نمونه هایی از انگشتری و گوشواره ها و گردنبند یافت شده است که تعدادی از آنها در موزه متروپولیتن نیویورک، جمع آوری شده است. هدف این پژوهش بررسی تکنیک های ساخت و تزیین جواهرات اسلامی در قرون اولیه ورود اسلام (قرون 9-11 م) و همچنین قرون نخست سده های میانه (11-13 م) موجود در موزه، به روش ترکیبی از توصیف تحلیل و تطبیق هست. نتایج حاکی از آن است که در دوران نخست اسلام در ایران، انگشتری ها و گوشواره ها دارای فرم های ساده بوده و در تکنیک ساخت و تزیین متأثر از صنعت جواهر سازی پیش از اسلام و روم می باشند. در قرون میانه در جواهرات به تدریج جهش بزرگی در فرم، تکنیک و تزیین ایجاد می شود. انگشتری های اسلامی از سده نخست به سمت میانه بسیار پیشرفته و مزین به نقوش حجمی هندسی، اسلیمی و موجوداتی همچون هارپی می شوند. گوشواره ها که در سال های نخست از یک حلقه و یک مهره تشکیل شده بودند، به تدریج به روش ملیله کاری (توری شکل) و یا با قرار گرفتن فرم-های بیست وجهی و دوازده وجهی منتظم و فرم های مثلث که شکل کروی را ایجاد می کند، ساخته شدند. این فرم ها یادآور گوشواره های بیزانسی است. روش های ساخت و تزیین اگرچه در قالب کلی تحت تأثیر فرهنگ بیزانس است، اما در جزئیات تکنیکی و نقوش، ایرانی است. همچنین ایرانی ها در این زمان به تکنیک های ساخت خاصی دست پیدا کرده بودند که در دوره سلجوقی به اوج می رسد.
تحلیل و طبقه بندی نقش آینه در سوزن دوزی بلوچ از منظر باورهای فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوزن دوزی یکی از هنرهای اصیل ایرانی است که در برخی اشکال به آینه آراسته شده است. به دلیل گستردگی صور به کارگیری آینه در هنرهای سنتی و مفاهیم نمادین مکتوم در آن، مقاله حاضر بر سوزن دوزی بلوچ در نواحی جنوبی استان سیستان و بلوچستان تمرکز دارد. به عبارتی هدف آن است که در گام اول، نقوش بلوچی دوزی که آینه در آنها حضور مؤثری ایفا می کند؛ بازیابی شود و در گام بعدی، مفاهیم نمادین و کارکرد این عنصر در سوزن دوزی بلوچ با نظر به اطلاعات به دست آمده به روش میدانی (مبتنی بر مشاهده و مصاحبه) به عنوان رکن مهم شکل گیری این مقاله و البته مطالعات اسنادی به عنوان پشتوانه آن مورد گمانه زنی قرار بگیرد. با این حساب پرسش آن است: «آینه در سوزن-دوزی بلوچ با چه صور و اشکالی ظاهر می شود و بر چه مفاهیمی دلالت دارد؟» نتیجه این پژوهش کیفی به شیوه توصیفی تحلیلی نشان داد: آینه، حداقل در بیست و چهار مورد از نقوش سوزن دوزی بلوچ، کاربرد دارد. با نظر به انگاره های فرهنگی، آینه در سوزن دوزی بلوچ صرفاً هدف تزیین را دنبال نمی کند و همچون سایر هنرهای سنتی ایران، مستلزم معنی سازی است. آینه در برخی از نقوش همچون ستاره، کپ و نال و گل کندی با نور و روشنایی مرتبط می-نماید و در بعضی دیگر مثل حریر، تک زرافشان و گل و گلدان با آب و آبادانی در ارتباط است. به نظر می رسد در برخی از مصادیق همچون چم مژه، کوه بندر و کوه سر عاشق؛ مفاهیم والایی چون عشق، شهادت و ایثار محمل معنی سازی است و در بعضی مانند مروارید، نه آدینکی و چم آهوگ معصومیت و پاکی به صورت خاص به تلویح درمی آید. درمقابل در نمونه های معدودی همچون شرین جنک و دژ، صرفاً صورت ظاهری و زرق و برق ناشی از تلألو نور در آینه به مثابه مکنت و قدرت به رخ کشیده می شود.
بازشناسی و تحلیل ابعاد صوری و ساختاری قالی مُهاجران (مارون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیشِ رو، حاصل جستجوی میدانی برای یافتن و مطالعه طرحهای بازمانده از زمان حیات و رونق قالیبافی در مهاجران و معرفی آنهاست. مهاجران از روستاهای ارمنی نشین و یکی از مهمترین کانونهای بافندگی اراک درگذشته بود که امروزه کالبد روستا و هنر قالیبافی آن از بین رفته است. قالی مهاجران ضمن تأثیرپذیری از نظام بافندگی اراک، دارای طرح و نقشهای باهویت است که تاکنون در منظومه پژوهش وارد نشده و جامعه پژوهش از مطالعه و معرفی آن غفلت ورزیده است؛ بنابراین بازشناسی و بررسی ابعاد فنی و زیباشناختی قالی مهاجران هدف این پژوهش است. از این رهگذر، با جستجو در پایگاههای دارنده قالی ایران، تعداد 31 نمونه متفاوت و متنوع از میان شمار زیادی از قالیهای مهاجران انتخاب و جهت تحلیل و معرفی، مطالعه و بررسی شدند. بر این اساس، پرسش اصلی این است که ابعاد فنی و زیباییشناختی قالی مهاجران کدام است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد در قالی مهاجران، صرفاً نقوش گیاهی انتزاعی و تجریدی در قالب گلدسته ها و بوته ها و همچنین گلدانهای گنبدی و محرابیشکل بهصورت ترکیب بندی انتشار، نقشپردازی شدهاند. همچنین سازه مرکزی یا نقشمایه ترنج بهصورت صلیبگون و شبیه به آنچه در قالی لیلیان دیده میشود، وجود دارد. به واقع ساختار و ماهیت قالی مهاجران بهویژه در طراحی و قاب بندی و فضاسازی نقشمایه ها بسیار شبیه و نزدیک به قالی لیلیان در خمین است و این نشاندهنده حفظ ویژگیهای صوری و دیداری طرحها و نقشههای قالیهای ارمنیباف ایران است که شاید ریشه در قالی ارمنستان بهعنوان خاستگاه نخستین این قالی ها باشد. این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. همچنین شیوه گردآوری داده ها، جستجو در بازار اراک و مجموعه های معتبر جهانی است.