فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
العیلم الزاخر فی احوال الاوائل و الاواخر معروف به تاریخ الجنّابی کتابی است به زبان عربی در تاریخ عمومی عالم از ابتدا تا قرن دهم هجری که توسط مصطفی جنّابی به سلطان مراد سوم عثمانی (982-1003ق.) تقدیم شده است. به نوشته برخی از مؤلفان، تبار این مورخ از جنّابه فارس (گناوه) است و به همین سبب به جنّابی معروف شده است. اهمیت این امر نیز حضور یک مورخ ایرانی تبار در دربار عثمانیان در قرن دهم هجری قمری است. از این مؤلف تألیفات چندی برجای مانده است اما العیلم الزاخر فی احوال الاوائل و الاواخر مهم ترین اثر اوست که موجب اشتهارش شد. اهمیت تاریخ نگاری جنّابی در این است که وی نخستین تاریخ نگار عثمانی است که به صورتی جامع به تألیف تاریخ عمومی اسلام مبادرت کرده است. علاوه بر آن فذلکه یکی از کتاب های تاریخی معروف سلسله عثمانیان اثر کاتب چلبی نیز خلاصه ای از کتاب تاریخ جنابی می باشد. نیز العیلم الزاخر فی احوال الاوائل و الاواخر به عنوان مأخذ در دیگر کتاب های تاریخی مهم عثمانی مورد توجه تاریخ نگاران این دوره واقع گردیده است. این امر می تواند بیانگر تأثیرپذیری تاریخ نگاری عثمانی و مورخان آن از یک مورخ ایرانی تبار باشد که نکته ای در خور اهمیت است. از این اثر دو نسخه خطی در کتابخانه ملک تهران به شماره بازیابی 4351 و 4370 موجود است. هدف از ارائه این مقاله معرفی این اثر و ویژگی های آن از نظر شیوه تاریخ نگاری با تکیه بر چگونگی نگرش مؤلف آن به مسئله چالش برانگیز تشیع در میان دو دولت عثمانی و صفوی، با استفاده از گزارش های وی درباره شخصیت امامان معصوم -علیهم السلام- و خاندان های حکومتگر شیعی است.
سیر تکاملی مقتل نگاری با تکیه بر مقتل نگاران اصحاب امامان معصوم(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقتل نگاری از شاخه های مهم تاریخ نگاری و مورد اعتنای همه فرق اسلامی است، که با تلاشی همگانی و رویکردهایی متفاوت بالنده شد. پژوهش حاضر مقتل نگاری را با رویکردی علمی تحلیلی تا قرن سوم و با تکیه بر نقش اصحاب امامان شیعه^ بررسی می نماید. در این آمایش با استفاده از شیوه تاریخی، ذهن شناسی مؤلفان (به معنای نوعی راهیابی به آرا و تفکرات آنان، با مطالعه آثار و شرح حال ها برای گمانه زنی درباره شیوه نگارشی و رویکرد مؤلفان به مسائل تاریخی) و مقایسه آثار آنان، دو جریان حدیث نگر و تاریخ نگر مطالعه شده است و براساس منابع و اسناد مکتوبِ موجود به مسائلی مانند بنیان گذاری یا استمراربخشی مقتل نگاری صحابیان، جایگاه و بستر حرکت علمی آنان، گونه شناسی فکری، صنف شناسی نگارشی، نوع شناسی تعامل آنان با دیگران و فرایندشناسی انتقال آن به آیندگان پرداخته و سرانجام با آمیزه ای از توصیف نقلی و تحلیل عقلی، دامنه تحقیق را جمع کرده است.
روش شناسی تاریخ نگاری مسعودی در کتاب التنبیه و الاِشراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، بررسی روش شناسی تاریخ نگاری مسعودی در کتاب التنبیه و الاشراف است. این روش شناسی، ما را با یکی از الگوهای تاریخ نگاری که همانا ترکیب روش موضوعی با روش سال به سال(حولیات)، انتخاب روش مشاهده و تجربه مستقیم و اختصارنویسی در تاریخ نویسی است، آشنا می سازد. مسعودی، اولین مورخ اسلامی است که ظهور تفکر انتقادی را در تاریخ نگاری اسلامی بنیان نهاد. اصولا تاریخ نگاری مسلمانان تا قبل از ظهور او، از ضعف گفتمان انتقادی رنج می برد. نوع نگرش مسعودی به منابع تاریخ نگاری اش، در دو اثر ارزشمند و به جامانده از وی یعنی مروج الذهب و التنبیه و الاشراف، سرآغاز فصل جدیدی در تاریخ نگاری اسلامی شد و بعدها ابن خلدون، نه تنها به این روش، پای بند بود بلکه آن را به درجه اعلایی رساند. در نگارش کتاب التنبیه و الاشراف، اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی عصری که مسعودی در آن می زیست، تاثیرگذار بوده، اما شرط تام به شمار نیامده، در کنار این عامل، ذوق و قریحه نویسنده، و ذهن خلّاق وی نیز، نقشی اساسی را داشته است.
سیر تحول تبیین های مورخان مسلمان از قرن چهارم تا هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تبیین» به عنوان مسئله ای مهم از مسائل فلسفه تاریخ، علم تاریخ و نیز تاریخ نگاری با همه انواع، مدل ها و الگوهایی که دارد، عهده دار بیان رابطه منطقی میان رویدادها، تغییرات و تحولات تاریخی از یک سو و چرایی و چگونگی آنها از سوی دیگر است. توجه به روش ها و الگو های تاریخ نگاری مورخان مسلمان می تواند مبادی افکار و ایده های مربوط به تبیین ها در ارتباط با رخداد های تاریخ اسلام را بنمایاند. چنان که توجه به انواع تبیین می تواند سیر تحول تبیین ها در تاریخ نگاری اسلامی را که درسایه رشد و دگرگونی علمی، عقلی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، توسعه چشمگیری داشته، نشان دهد. در این نوشته با روش تحلیلی تلاش شده است انواع تبیین ها در آثار مورخان برجسته همچون: طبری، مسعودی، مقدسی، مسکویه، ابن کثیر و ابن خلدون از قرن چهارم تا هشتم، مورد توجه قرار گیرد. نتیجه آنکه می توان از تحول تبیین ها از روایی صرف به سوی تبیین عقلی و پی جویی علل و عوامل رخدادها و چرایی ها و چگونگی ها سخن گفت.
بازتاب تغییر دیدگاههای مذهبی در تواریخ عمومی دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله ادوار درخشان تاریخ ایران دوره صفویه است . در این برهه تاریخ ایران شاهد تحول بزرگی در عرصه های مختلف سیاسی و فرهنگی بود. در این دوره صفویان با اعلام رسمیت یافتن تشیع نه فقط از توان ایدئولوژی پویایی تشیع جهت سلطه سیاسی خود بهره گرفتند بلکه این واقعه چهره مذهبی ایران را نیز تحت تاثیر قرار داد . تاریخ نگاری این دوره از جمله عرصه های بودکه از این حادثه بزرگ متاثر گردید و به نوعی آیینه تمام نمای عصر خود شد. در واقع هدف اصلی این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیلی و برپایه منابع کتابخانه ای تنطیم گردیده است پاسخ به این سوال مهم است که : تغییر دیدگاههای مذهبی در دوره صفویه چه تاثیری در تاریخ نگاری عمومی این دوره داشته است؟ بررسی های اولیه موید آن است که اگر چه تاریخ نگاری عمومی عصر صفوی در شیوه و اسلوب کلی استمرار تاریخ نگاری عصر تیموری بود اما تغییر ات مذهبی عصر صفوی چهره تاریخ نگاری عمومی این دوره را نیز متاثر کرد. چنانکه تواریخ عمومی این دوره نیزدر کنار نهادهای سیاسی و فرهنگی صفویه در جهت نهادینه کردن فرهنگ تشیع دراین دوره گام برداشتند.
تاریخ نگاری احسان طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های تاریخ نگاری احسان طبری را می توان بدین قرار برشمرد: تاریخ نگاری از پایین (بررسی تاریخ خلق یا توده مردم)، ساختاری نگریستن به پدیده ها و رویدادها، ریشه یابی و بررسی زنجیره ای حوادث برای درک تحولات زمان حال (طبری دغدغه حال و آینده دارد)، توجه به رخدادهای دیگر مناطق جهان و دیگر دوره های تاریخی برای فهم بهتر حادثه و رویداد موردنظر خود، استتناج قاعده و قانون از پدیده های تاریخی، اعتقاد به پیش بینی و تکرارپذیر بودن آن و اعتقاد به حرکت جبری و تکاملی تاریخ. با وجود این، طبری به علت پایبندی شدید به مرام مارکسیستی، بسیاری از واقعیت ها و حقایق تاریخ ایران را نادیده می گیرد و رهیافت نظری خود را بر پدیده های تاریخی تحمیل می کند؛ هرچند که خود معتقد به چنین امری نیست
البدء و التاریخ؛ روایت/تفسیری از بافتار فکری جامعه اسلامی در قرن چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارکرد منابع تاریخی قرون متقدم اسلامی در تعین بخشی به تصور مسلمانان دوره های مختلف از سنت اسلامی و تعریف راست کیشی اسلامی موجبات اهمیت نقد تاریخی این متون می شود. مسئله مقاله حاضر بررسی این وضعیت در البدء و التاریخ به عنوان نمونه ای از این متون است که نه تنها مشمول این شکل از اهمیت قرار می گیرد بلکه متأثر از ساختار جدلی آن نقش و اهمیت ثانویه ای نیز دارد؛چراکه با تحلیل و بازشناسی ساختار استدلال های مطروحه در کتاب می توان به تصویری از ماهیت و عملکرد عقل اسلامی مستعمل میان جریان های کلامی حاضر در قرون نخستین اسلامی نیز دست یافت،درعین حال آشکارسازی ماهیت جدلی کاربرد گذشته در این متون را نیز ممکن می سازد.رویکرد نظری مقاله، پذیرش ایده ی تعین اجتماعی و فرهنگی معرفت است که به نظر می رسد راه پاسخ به مسئله ی مقاله را از طریق تفسیر عمیق معناکاوانه متن و نظام دلالت های آن هموارتر می کند.بررسی معنایی که مقدسی در روایت خود از وقایع تاریخی درصدد تلقین آن به مخاطبان بود، بیش از آنکه به قصد بازسازی واقعیت های تاریخی باشد،نمایشگر بافتار فکری جامعه اسلامی است که زیست جهان مؤلف را پدید آورده است.بنیان های این بافتار بدان شیوه که جوئل کرمر بیان می کند مبنای تفسیر این متن است.گسترش جهان وطنی، فردگرایی و دین گریزی، به مثابه ی جلوه های فرهنگی انسان گرایی اسلامی در قرن چهارم شرایط بافتار فکری است که به عنوان مشکله ای، انگیزه مقدسی برای بازنمایی گذشته به شکل فرآورده ای جدلی گردید تا راه هدایت را با نقد آن مولفه ها،در قالب بازگشت به اصول و حدود اسلام البته با محوریت مذهبی که وی به آن تعلق فرقه ای داشت بازنمایی کند
افق های فهم تاریخی از غزنه تا ری: نگرشی بر همسانی و افتراق در روش ها و بینش های تاریخ نگارانه ی ابوریحان بیرونی و مسکویه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینش و روش در تاریخ نگاری ابوریحان بیرونی و ابوعلی مسکویه ی رازی دارای شباهت ها و تمایزات قابل تاملی ست. این گزاره، فرضیه ی بنیادی این پژوهش است. بر همین اساس فهم این همسانی ها و تفاوت ها هم در چگونگی و روش دست یابی به حقیقت در مطالعات تاریخی نزد این دو مورخ می تواند قابل پرسش باشد و هم در بینش تاریخی آنها. زمینه های پژوهشی غیر یکسان، اتخاذ روش های مبتنی بر استدلال های عقلی در تفسیر رویدادهای تاریخی و غیره تنها بخشی از این بسترهای مقایسه می تواند باشد. این در شرایطی ست که به نظر می رسد گفتمان، زمینه های پژوهشی و تجربیات زیسته ی این دو شخصیت بر نگرش های تاریخی آنها تاثیرات عمیقی بر جای نهاده باشد. رویکرد تاریخ نگارانه ی ابوعلی مسکویه با گرایشی معطوف به فهم مناسبات قدرت، رنگ سیاسی و عملی تری به خود می گیرد و از جانب دیگر فرهنگ در تمامی شاخه های آن وجه غالب در مطالعات تاریخی ابوریحان را به خود اختصاص می دهد. این پژوهش با روشی قیاسی- توصیفی- تحلیلی در صدد تبیین این دوگونه بینش در مطالعات تاریخی ست.
جاماسب و تأمّلی بر ادبیّات و اندیشه های مکاشفه ای و پیش گویانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جاماسب، وزیر شاه گشتاسب کیانی، به سبب دانایی و به ویژه پیشگویی هایش، جایگاه خاصی در میان برخی مورّخین و اندیشمندان ایران و جهان دارد و نام و اندیشه های او به همراه ویژگی هایش چون حکمت و خردمندی، در نوشته های تاریخی و ادبی پهلوی، فارسی، عربی و غربی بسیاری در دوران قدیم و جدید راه یافته و آثار متعدِّدی به او نسبت داده می شوند. بیشتر نوشته ها، روایت های نسبتاً مشابهی از وی بیان می دارند و به غیر از دانایی و خردمندی، او را یک پیشگو می خوانند که بسیاری از وقایع جهان را تا آینده های دور، پیش بینی نموده است. این مقاله ضمن بررسی اندیشه ها و جایگاه ادبی، تاریخی، سیاسی و مذهبی جاماسب، بیشتر در صدد پاسخ گویی به این پرسش می باشد که آیا وی آن چنان که بسیاری معتقدند، توانایی پیشگویی آینده را داشته است؟ و یا این که در این باره، به جای تاریخ نگاری، صرفاً نوعی تاریخ سازی مانند بسیاری از آثار و وقایع تاریخی دیگر صورت پذیرفته است؟
نگاهی به کتاب احتجاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الاحتجاج علی اهل اللجاج از آثار سدههای میانه درباره اهل بیت به شمار می رود که در پیدایی آثار دوره های پس از خودش، مؤثر بوده است. طبرسی مؤلف این اثر، همچون دیگر عالمان شهیر شیعه، شناخته نیست، اما کتابش از آوازه بلندی برخوردار است و روایاتی را در بردارد که شماری از آنها، یگانه اند. این نوشتار منابع و منقولات احتجاج را از کتاب های پیشین برمی رسَد. بنابر یافته های بررسی، بیش تر محتوای کتاب در منابع معتبر و نامعتبر گوناگون شیعه یا اهل سنت دیده می شود، اما گزارش احتجاج درباره همان محتوا، در سنجش با منابع یاد شده، افزایش ها و کاهش هایی دارد که سرچشمه آنها روشن نیست. هم چنین بخشی از درون مایه کتاب در منابع پیش از آن نیست و نبود نام و نشان منابع و سلسله اسناد روایات در این کتاب، به امکان ناپذیریِ دست یابی به آنها می انجامد.
«تحلیل داستان ""مکر سهزن مکار با قاضی و شحنه و محتسب"" از منظر تحلیل گفتمان انتقادی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متن آیینه ذهن مؤلف،زمانه و فضای زیستی اوست؛ از این رو تحلیل متن به ویژه داستان به سبب ماهیت و گستره وسیع مؤلفان و مخاطبانش در دریافت تاریخ هر دوره اهمیت دارد. داستان محبوب القلوب برخاسته از گفتمان فکری-فرهنگی دوره صفویه است و تحلیل آن در شناخت بیشتر این دوره مهم رشد داستان پردازی در ایران راهگشاست. پس این پژوهش از روش تحلیل گفتمان انتقادی به بررسی داستان «مکر سه زن مکار با قاضی و شحنه و محتسب»، از کتاب «محبوب القلوب» می پردازدتا به این پرسش پاسخ دهد که متن چه گوشه هایی از فضای فکری اجتماعی عصر صفوی را بازتاب می دهد. حاصل آنکه در سطح زبانی، واژگانی انتخاب شده اند که بیشترین سازش را با بن مایة اصلی داستان یعنی مکر و حیله گری زنانه، دارند. سطح تفسیری، به تواتر چنین داستانی در متون هم مضمون و بررسی تطبیقی آنان می پردازد؛ در سطح تبیین گفتمانی، داستان بخشی از نظام رفتاری عصر صفوی را بازنمایی کرده است.
نقش اصحاب امام جواد (ع) در تاریخ نگاری دوره عباسی؛ مطالعه موردی: اصحاب حاضر در قلمرو جغرافیایی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی فعالیت های گوناگون اصحاب ائمه: ابعاد تازه ای از تاریخ تشیع را باز می نُمایاند. نقش اصحاب ایرانی ائمه از جنبه های گوناگون قابل بررسی است و تأثیر آن ها در تاریخ نگاری را می توان از جمله این نقش ها برشمرد. بر اساس گزارش شیخ طوسی (م460ه .ق) 37 تن از 116 نفر اصحاب امام جواد(ع) ایرانی بودند و تنی چند از آنان، در قالب نگارش کتاب و رساله در زمینه سیره، رجال، طبقات، ملاحم و مزارات، نوشته های تاریخی قابل ملاحظه ای پدید آوردند. این نوشتار ضمن معرفی این آثار، نقش آن ها را در تحریف زدایی از تاریخ نگاری رسمی دوره عباسی و ثبت رویدادها بر اساس معیارهای مکتب اهل بیت(ع) بررسی کرده است.
تاریخ نگاری شیعیان امامی مذهب در آغاز دوره ی غیبت کبری (نمونه موردی: تثبیت نظریه وجود و غیبت امام زمان(عج))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علما، اندیشمندان و بزرگان امامی مذهبی از ابتدای امر غیبت تاکنون، با روش های مختلف به رفع شبهات و تثبیت نظریه ی وجود و غیبت امام عصر(عج) پرداخته اند. در این میان چهار اثر الغیبه نعمانی، کمال الدین صدوق، ارشاد مفید و الغیبه طوسی که در اولین سده ی پس از آغاز غیبت کبری، به رشته ی تحریر درآمده اند، در تثبیت این نظریه نقش بسزایی داشته اند. در پژوهش حاضر چگونگی کوشش برای تبدیل نظریه ی وجود و غیبت امام زمان(عج)، به تصوری اجتماعی با تکیه بر منابع یاد شده و با استفاده از رویکرد نظریه ی تحلیل گفتمان و اصطلاحات تخصصی نظریه ی گفتمان لاکلا و موفه مورد بررسی قرار گرفته است. براساس بررسی انجام شده، مؤلفان این آثار با جایگزین نمودن دال خالی غیبت به جای دال مرکزی گفتمان تشیع امامی (ائمه) و مفصل بندی وقته هایی حول محور این دال، پس از گذشت بیش از یک قرن به تدریج توانستند از نظریه ی وجود و غیبت دوازدهمین امامِ شیعیانِ امامی تصوری اجتماعی ایجاد کنند. در نتیجه به سهم خود در رفع بحران ایجاد شده در گفتمان تشیع امامی و باور امروز شیعیان امامی به غیبت دوازدهمین امام شان و شناخت آنان با شاخصه ی «منتظر» بودن، تأثیرگذار باشند.
تاریخ نگاری و تاریخ نگری خاندان منجم یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری و تاریخ نگری دوره صفوی بر پایه کاربستی از عناصر معرفتی بر آمده از مقتضیات فرهنگی آن دوره بسط و گسترش یافت. اندیشه غالب در آثار مورخان این عصر را می توان نوعی حکمت الهیاتی خواند که از سوئی برآمده و متاثر از مذهب شیعه بود و از سوئی دیگر این اندیشه بنیان نظری مشروعیت و مقبولیت حاکمیت صفویان در گستره ایران را موجه می ساخت. از جمله این مورخان می توان به سه مورخ درباری خاندان منجم یزدی (ملاجلال، ملاکمال، ملا جلال ثانی) اشاره کرد که در تواریخ خود از هیچ تلاشی در توجیه مشروعیت حاکمیت صفوی فروگذار نکرده اند آنان با بهره گیری از اموزه مشروعیت بخشی از طریق نجوم در کنار عناصرکلامی- معرفتی تقدیرگرایی و موعودگرایی ،تاویل گرایی و گرته برداری از اندیشه های سیاسی ایران قبل از اسلام ضمن ترسیم تاریخ خطی،کوشش داشتند تا اساس حکومت صفویان را در چارچوب این گفتمان مقبولیت و مشروعیت بخشند
تاریخ نگاری افضل کرمانی در کتاب عقد العلی للموقف الاعلی
حوزه های تخصصی:
تاریخ عقد العلی للموقف الاعلی از تواریخ محلی می باشد که توسط افضل الدین ابوحامد کرمانی ملقب به افضل کرمان در اواخر قرن ششم هجری به رشته تحریر درآمده است. افضل، مشیت الهی و تاثیر آن را ورای افعال بشری می داند و با دیدگاه های نجومی درصدد تفسیر وقایع کرمان می باشد. نثر این کتاب مصنوع و منشیانه و موضوع اصلی کتاب اوضاع سیاسی، اجتماعی کرمان در زمان زوال سلجوقیان تا روی کار آمدن ملک دینار غز است. این کتاب از آثار ارزشمند تاریخ نگاری و ادبی عصر سلجوقیان می باشد که علاوه بر اطلاعات تاریخی و جغرافیایی ایالت کرمان، یک سیر الملوک برای ارشاد و رهنمود امرای کرمان است. مقاله حاضر به معرفی افضل کرمان و بررسی اثر تاریخ نگارانه ی وی می پردازد.
شیوه نقد اخبار تاریخ اسلام در بحار الأنوار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
34 جلد از مجموعه 110 جلدی بحار الأنوار، ذیل عناوین مرتبط با تاریخ اسلام قرار دارند و می توان این تاریخ را به سه بخش: «تاریخ پیامبر(ص) [ج 15 22]»، «تاریخ تحولات سیاسی از تشکیل سقیفه تا پایان خلافت امیرمؤمنان، علی(ع) [ج 28 34]» و «تاریخ امامان شیعه: [ج 35 53]» تقسیم نمود. مجلسی برای تکمیل دائرةالمعارف حدیثی خویش، به تدوین تاریخ اسلام با محدوده ای که خودش تعریف نموده و بر اساس منابع شیعی، همت گمارده است. مصادر تاریخ نگاری مجلسی و چینش ابواب تاریخی بحار الأنوار، بیانگر اثرپذیری تاریخ نگری وی از مبانی کلامی شیعه است؛ اما وی در مواجهه با اخبار و احادیث تاریخی و سنجش آنها، روشی غیرکلامی برگزیده است.
این نوشتار که با هدف واکاوی روش نقد گزارش های مربوط به تاریخ اسلام در بحار الأنوار تدوین شده، به این نتیجه رسیده است که مجلسی غالباً نظرات خود درباره احادیث را پس از نقل کامل روایت بیان نموده و در موارد بسیاری، به شباهت میان روایات منابع شیعه و سنّی و اقتباس های احتمالی صورت گرفته در کتاب های مختلف اشاره کرده است. نقد محتوایی روایات شیعه و سنّی، رفع تعارض میان اخبار تاریخی منابع شیعی، ارجاع غیرمستقیم به منابع اهل سنّت، توجه به عنصر زمان در نقادی ها و رفع ابهام از اسامی خاص در برخی روایات تاریخی، از دیگر شیوه های رایج شرح اخبار در بحار الأنوار علامه مجلسی است. مجلسی در زمینه شرح و توضیح اخبار، گاه به روایات موازی و گاهی نیز به استنباط های شخصی خویش متکی است. بااین-همه، برخی نقادی های مجلسی در بخش تاریخ اسلام بحار الأنوار، بر پیش-فرض های اعتقادی استوار است که شامل موارد معدود و خاصی می گردد.
تأملی بر جایگاه رویکرد جهانی در تاریخ نگاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلام به عنوان دینی دارای داعیه جهانی، اهتمام ویژه ای به تاریخ داشت و این مهم در رونق تاریخ نگاری اسلامی سهم بسزا داشت. شرایط تاریخی حاکم بر قلمرو اسلامی نیز گستره جغرافیایی، جهان نگری و ترکیب قومی و جمعیتی فراوانی در خود داشت که از حیث فراهم کردن زمینه های فرهنگی پررونق بود و می توان با عنوان «صلح اسلامی» از آن یاد کرد. با این همه، این دیدگاه اسلامی برخاسته از تعالیم دینی کمتر مورد اعتنای عام تاریخ نگاران مسلمان بود و تا دیرزمانی، زمینه برای پیدایش آنچه با عنوان تاریخ نگاری جهانی از آن یاد می شود هموار نبود و تا دوران پس از هجوم مغول و نگارش جامع التواریخ، اثر تاریخ نگارانه ای در حد و اندازه این مفهوم جهانی پدید نیامد. نوشتار حاضر با تأکید بر اهمیت تاریخ نگاری های عمومی، این مسأله را واکاوی می کند که باوجود زمینه های مساعد موجود در بطن تعالیم اسلامی، به سبب نامساعدی شرایط تاریخی و درک مصلحت گرایانه تاریخ گرایی اسلامی؛ موجبات کمتری برای پیدایش تاریخ نگاری جهانی، به مفهوم دقیق آن فراهم آمد.
زبان تملق در گفتمان نامه نگاری ایرانی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی استفاده تملق در میان ایرانیان از منظر اجتماعی عملی می پردازد. اَشکال آن، در نامه های شخصی که توسط مردم عادی به رئیس جمهور احمدی نژاد نوشته شده است، مورد مطالعه قرار گرفته اند. هدف عمده تحقیق این است که آیا می توان هیچگونه تعمیمی در باب بهره گیری از تملق و عواملی که بر آن تاثیرگذارند، قائل شد؟ هدف دوم مورد مطالعه این است که چه ویژگی هایی از این اشکال برای مخاطب [خواننده نامه] به طور واضحی شناخته شده اند؟ به علاوه، این مقاله، بر این تمرکز دارد که چگونه بهره گیری از تملق در اسناد مکتوب می تواند به خوبی بر اساس منظرهای نظری معاصر مبتنی بر داده های گفتاری همچون نظریه براون (brown) و لوینسن (levinson) و نظریه محورهای مؤدب بودن کامری (comrie) و طرح مخاطب بل (bell) تبیین شود. جوانب مختلف شامل وجود تملق و سطوح آن، نسبت بین سطح تملق و جنس و سن نویسندگان نامه ها مطالعه شده است. نتیجه حاکی از آن است که رابطه مستقیمی میان سن و تملق وجود دارد، اما رابطه معناداری میان جنس و تملق نیست.
تاریخ نگاری در ایران باستان؛ ماهیت و روش آن با توجه به رویکردهای مختلف به مفهوم «تاریخ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند ایران باستان جایگاه امپراتوری های بزرگی بود که باعث بخش عظیمی از تحولات جهان در آن زمان شد،به علت برجای نماندن اثر سترگ تاریخی از آن دوران، برخی مورخان به این نتیجه رسیده اند که ایرانیان باستان فاقد هرگونه آگاهی و آثار تاریخی هستند. در این مقاله سعی شده است برپایة شواهد، مدارک و اسناد تاریخی شامل کتیبه ها، روایت های مورخان یونانی- رومی، و همچنین آثار بر جای ماندة نوشتاری از ایرانیان باستان و بررسی آن ها با دستگاه دینی و فلسفی ایشان، نشان داده شود که در ایران باستان نوعی از تاریخ نگاری وجود داشته است که منابع تاریخی ملل دیگر صحت آن را تأیید می کنند.این تاریخ نگاری دارای ویژگی های خاصی بود که در قالب جهان بینی و تاریخ نگری دینی، معنا و مفهوم پیدا می کرد و رویداد های تاریخی و نقش انسان در تاریخ به دستاویز این نگرش تفسیر و تعبیر می شد. این تاریخ نگاری که در چهارچوب الهیات زردشتی تعریف می شد، با آنچه مورخان یونان باستان از تاریخ و تاریخ نگاری درک می کردند، یکسان نبود. این شیوه تاریخ نگری، روایتی از انسان و جایگاهش در جهان و زمان ارائه می داد که با تعاریف جدید از ماهیت و جایگاه انسان، به مثابة موجودی مطلقاً تاریخی، در تضاد است؛ از این رو نوع تاریخ نگاری آن نیز با شاخصه های تاریخ نویسی جدید و یک اثر تاریخی که عنوان «علمی» بر خود دارد، متفاوت است.
خوانش بینامتنی داستان عاشیقی اصلی و کرم: تغییر و تطور نقش قهرمان در یک سنت ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی سیر تغییر و تطور شخصیت پردازی قهرمانان در سنت شفاهی عاشیقی، در فرایند گذار از نوع ادبی حماسی به نوع ادبی داستان عاشیقی است. از این رو این پرسش مطرح می شود که تغییر و تطور گذار جامعه از موقعیت های مختلف تاریخی، چگونه در شخصیت پردازی قهرمانان داستان های ترکی تاثیر داشته است؟ در این راستا، به داستان عاشیقی اصلی و کرم می پردازیم که محصول سنت شفاهی عاشیقی ترکی است و در قفقاز، آناتولی، آسیای صغیر، ایران و حتی ارمنستان و گرجستان گسترده شده است. مدعای اصلی بر این امر استوار است که با مطالعه ی شواهد ادبی این گذار، می توان ردپای تبدیل روحیه ی جهانگیری ترکان کوچ نشین به زندگی ساده ی روستانشینی یا شهرنشینی و تغییر برداشت از زن و خانواده را بازجست. سایر یافته های پژوهش نشان می دهد؛ شخصیت شناسی هر یک از این انواع ادبی و مطالعه ی نوع روابط قدرت میان این شخصیت ها تا اندازه ای می تواند بیانگر ارزش های جامعه ی مخاطبین اثر و آفرینندگان آن ها باشد.