دولت سامانی در شرق قلمرو خلافت اسلامی در بستری غنی از مؤلفه ها و مفاهیم فرهنگی-اجتماعی در قرن 4ه.ق تأسیس گردید. آل سامان در کشاکش با گفتمان سیاسی دولت های رقیب نیازمند اثبات حقانیت و کسب مقبولیت از طریق بهره برداری از مفاهیم و ارزش های موجود در بافت فکری، فرهنگی و نظام معنایی تثبیت شده در ساختار زبانی ساکنان سرزمین های مفتوحه شدند. یکی از مفاهیم ریشه دار در چنین بافت و نظام اندیشه ای: «برخورداری از تبار پادشاهان و قهرمانان اساطیری-تاریخی» در پذیرش سیاسی و فرهنگی یک سلسله بود. بر این اساس در این مقاله برخلاف روش های معمول مطالعات تبارشناسی در رویکردی جدید از روش شناسی و نظریه تحلیل گفتمان در بررسی روایت بلعمی از تبار اشکانیِ سامانیان استفاده گردید و آشکار شد که دربار سامانی در بستر رقابت های سیاسی و اهداف ایدئولوژیک، گزاره های سیاسی و تبارشناسی خود را در وارد این کتاب تاریخی نموده است.