زمینه و اهداف:برنامه درسی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت در ارتقای آگاهی و توسعه فرهنگ بهداشتی دانش آموزان اهمیت بسیاری دارد برای توجه به اهمیت مسائل بهداشتی درروند سلامت دانش آموزان لازم است یک برنامه آموزشی که بتواند کلیه نیازهای ضروری آموزش بهداشت را در خود جای دهد بایستی تدوین شود.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تناسب هدفها در کتابهای درسی تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی تحصیلی با اهداف تصریح شده در اسناد فرادست نظام آموزشی انجام شده است. سؤال کلی این مطالعه معطوف به همسویی هدفهای کتابهای مورد بررسی با اسناد فرادست و مشتمل بر راهنمای برنامه درسی مطالعات اجتماعی، اهداف شورای عالی آموزش و پرورش، سند تحول راهبردی نظام تربیت رسمی و عمومی، سند چشم انداز بیست ساله کشور و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بوده است. روش پژوهش تلفیقی از دو روش مقایسه ای و تحلیل محتوا بود. در قسمت انطباق میان محتوای اسناد و همسویی آنها، از روش مقایسه ای و برای تعیین فراوانی در هر مقوله، از تحلیل محتوا بهره گیری شد. واحد ثبت در تحلیل اسناد فرادست، مواد قانونی و در کتابهای درسی مضمون بود. فرایند کد گذاری به شیوه قیاسی انجام شد. برای بررسی اعتبار کدگذاری، یک چهارم از محتوای هر کتاب به صورت تصادفی انتخاب شد و سه نفر آن را کدگذاری کردند. میزان همسانی در این فرایند برابر با 96/0 مشاهده شد. یافته ها نشان داد اگر چه میزان همسویی کتابهای درسی با اهداف اجتماعی فرادست بالاست، لیکن به هدفهای سیاسی کمتر توجه شده است و این موضوع در پایه های اول و دوم بارزتر است. همچنین میان نگاه صاحب نظران درباره اهمیت هدفها و میزان توجه به آنها در کتابهای درسی رابطه قابل قبولی وجود ندارد. بازنگری در سازماندهی و رابطه عمودی محتوای درس تعلیمات اجتماعی به ویژه در زمینه اهداف سیاسی، از اقدامات ضروری برای برنامه ریزان و مؤلفان کتابهای درسی قلمداد شده است.
کتاب «اصول اساسی برنامه درسی و آموزشی» تایلر یکی از چالش برانگیز ترین اثر در حوزه برنامه ریزی درسی است که مورد نقد گروه های مختلف قرار گرفته. منتقدان از یک سو، آن را «سرقت ادبی» و برگرفته از آثار دیگرصاحب نظران و از سوی دیگر، سوال هایش را سرمنشاء مهندسی سازی برنامه درسی می دانند. مطالعه حاضر دو هدف اصلی را دنبال می کند. یکی، بررسی ارزیابی هایی دیدگاه های متفاوت نسبت به منطق و دیگری، باز ارزیابی این اثر با مقایسه آن و نسخه بازبینی شده اش توسط نگارنده تا شاید به برخی از تفاسیر ناقدان پاسخ داده شود. بنابراین، محقق با وظایف ارزیابی، مقایسه کردن و ارائه بدیل ها از روش کاوشگری فلسفی (نقد توسعی) با هدف ابهام زدایی، فهم و شفاف سازی برنامه درسی مبتنی بر تعیین اهداف تایلر استفاده کرده است. یافته ها نشان می دهد، ارمغان منطق تایلر برای تعلیم تربیت کشور ها شامل فوایدی نظیر، توجه به ارزش ها، توجه به تفاوت های فردی، تربیت معلم فکور، تربیت دانش آموز فکور و توجه به علائق آنها، توجه به تخصص گرایی در کنار آموزش عمومی، تلفیق نظریه و عمل، توجه به حل مسئله و معایبی چون، توجه فراوان به اهداف تجویزی، عدم توجه به مشارکت دانش آموزان در انتخاب راهبرد های یادگیری، توجه زیاد به ارزشیابی پایانی بوده است. در نتیجه منطق تایلر به عنوان راهنمای توسعه برنامه درسی همانند یک چهارچوبی تلقی می شود که سازه های آن می تواند سخت و محکم یا انعطاف پذیر باشد.
این کتاب بیانگر علاقه ی فزاینده به یادگیری و کارآفرینی سازمانی است و برای نخستین بار، مجموعه ای از جدیدترین مقالات را گردآوری کرده که به طور مستقیم به موضوع کارآفرینی پرداخته اند. هریسون و لیچ فرآیند یادگیری را در کارآفرینی و داخل کسب و کارهای کوچک مورد توجه قرار داده اند.
هدف اصلی مطالعه ی حاضر، تبیین مؤلفه های برنامه درسیبر اساس چارچوب نظری و گرایش مؤلفان کتاب « معادلات دیفرانسیل مقدماتی و مسئله های مقدار مرزی» به منظور شناسایی مبانی نظری آموزش معادلات دیفرانسیل است. تحلیل محتوای این کتاب با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد نشان می دهد شرایط زمینه ای مؤلفان شامل مقوله «کاربرد معادلات دیفرانسیل» با زیر مقوله های « علاقه مند کردن دانشجویان» و « توجه به نیازهای اساسی دانشجویان» است که در این میان « نوآوری آموزشی » و استفاده از « فنّاوری » به عنوان شرایط مداخله گر تأثیرگذار هستند. مؤلفان با قرار گرفتن در شرایط فوق راهبردهای « تلفیق رویکردهای جبری، عددی و هندسی »، « تلفیق ریاضی ورزی افقی و عمودی »، « تلفیق آموزش معادلات دیفرانسیل و مدل سازی » و « تلفیق روش تدریس سنتی و مدرن » را اتخاذ می کنند. در نتیجه به کارگیری این راهبردها، پیامد « برنامه درسی تلفیقی » مطرح می شود. درواقع برنامه درسی تلفیقی در آموزش معادلات دیفرانسیل متضمن این مطلب است که مؤلفان این کتاب به نوعی درک از برنامه ریزی و تدوین کتاب درسی می پردازند که در دو سوی یک طیف از « ساختاری محض » تا « کاربست تخصصی و صنعتی » در نوسان است