فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
ناصرالدین شاه در خلال حکومت پنجاه ساله اش(1264-1313ه ق) همانند سایر حکومت هایی که در طول تاریخ ایران بر اساس سیستم بوروکراسی ابتدایی و نظام سنتی حکومتی خود بر ایران حکومت کردند، سعی داشت با به کار گرفتن ابزارهای قدرت و استفاده از شرایط حاکم سلطه خود را مستحکم تر کند. یکی از این روش ها به کار گرفتن افراد خانواده و خویشاوندان خود بود. چرا که از طریق اینان می توانست علاوه بر کنترل بهتر ایالات، با قرار دادن خویشان خود در برابر یکدیگر و سران ایلات و حاکمان ولایات موازنه ای هر چند نا پایدار ایجاد کند. یکی از گروه های خویشاوند شاه، برادران وی ـ عباس میرزا ملک آرا، عبدالصمد میرزا عزالدوله و محمد تقی میرزا رکن الدوله ـ بودند. لذا در این پژوهش سعی بر آن است که رابطه شاه با برادرانش و چگونگی به کارگیری آها در نظام اداری و سیاسی مشخص گردد.
حمله به روم در تخیلات فاتحانه سلطان محمود غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود آنکه در کارنامه دوران فرمانروایی سلطان محمود غزنوی (389 – 421 ه.ق.) افتخارات سیاسی و نظامی چشمگیری وجود دارد؛ اما او بیشتر به دلیل فتوحات خویش در هندوستان از شهرتی ویژه برخوردار است. پیروزی های پی در پی سلطان محمود در لشکرکشی های گوناگون، ولع او را برای تصرف سرزمین های جدید، بیشتر بر می انگیخت. سلطان محمود که با لشکرکشی های مکرر، بر سرزمینی بسیار گسترده سلطه یافته بود، در سال 420 ه.ق. به شهر ری، پایتخت سلسله آل بویه مرکزی لشکر کشید و قلمرو مجدالدوله بویهی در عراق عجم را تصرف کرد و آن سلسله را بر انداخت. پس از آن، سرزمین های وسیعی از غرب ایران تا حدود ارمنستان، نسبت به آن کشورگشای خستگی ناپذیر اظهار اطاعت کردند. به این ترتیب، متصرفات سلطان محمود غزنوی با قلمرو امپراتور روم شرقی( بیزانس) هم مرز گردید. در آن هنگام، برای سلطان غزنوی، لشکر کشی به روم شرقی، جاذبه ای فراوان داشت، زیرا در صورت تصرف حتی بخش هایی از مملکت امپراتور بیزانس، او می توانست در زمره جهانگشایان بزرگ جهان به شمار رود ؛ اما مرگ محمود در پی شدت بیماری علاج ناپذیرش، او را از رسیدن به اهداف بلند پروازانه خود بازداشت. بدین صورت، سلطان محمود با ناکامی جهان را بدرود گفت، آرزوهای طلایی آن فاتح نامجوی در هجوم به بیزانس و پیروزی بر امپراتور روم، بر باد رفت.
واکاوی شورش شیخ احمد مدنی و محمدخان بلوچ
حوزه های تخصصی:
این مقاله شورش شیخ احمد مدنی و محمدخان بلوچ را از پایان استیلای افغان ها بر ایران تا آستانه تغییر سلطنت از صفویه به افشاریه مورد بررسی قرار می دهد و در پی یافتن پاسخی برای این دو پرسش است: نخست اینکه شورش یاد شده از چه زمینه ها و عواملی نشأت می گرفت و اهداف آن چه بود؟ ثانیاً این شورش چه سرنوشتی پیدا کرد؟
پس از سرکوب افغان ها در ایران، شیخ احمد مدنی به حمایت از افغان ها، نواحی جنوبی ایران را عرصه ی تاخت و تازهای خود قرار داد. محمدخان بلوچ به دستور طهماسب قلی خان (نادر) برای سرکوبی این تاخت و تازها روانه ی جنوب شد، اما به دلیل همراهی مردم اهل تسنن جنوب با خان بلوچ و همچنین شکست نادر از عثمانی که او را در موضع ضعف قرار داده بود، محمدخان فرصت را برای شورش مهیا دید و با همکاری شیخ احمد مدنی درصدد غلبه بر نادر و جلوس بر تخت سلطنت برآمد.
فرهنگ بزرگداشت دانشمندان مهاجر و مسافر در شهرهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسلمانان که در سده های نخستین هجری و پیش از سلطه مغولان بر سرزمین های اسلامی، بخش وسیعی از مناطق آباد و مسکون جهان را در دست داشتند، شهرهای بسیاری ساختند و در سایه تعالیم اسلامی، در این مناطق صاحب فرهنگ و تمدن ممتازی شدند که صفت برجسته آن اسلامیت بود و در زمان خود نظیر نداشت. یکی از جلوه های این فرهنگ ارزشمند و ستون اصلی تمدن اسلامی، توجه به علم و دانش و به تبع آن بزرگداشت دانشمندان بود.دانشمندان مسلمانِ بسیاری در این گستره وسیع، پیوسته در سفر و مهاجرت بودند و از شهری به شهر دیگر می رفتند.
این مقاله بر آن است تا با روش تحلیل تاریخی و ارائه نمونه هایی از گزارشهای تاریخی مورخان مسلمان، ضمن اشاره به اهداف و انگیزه های مسافرت های دانشمندان، نشان دهد که بزرگداشت دانشمندان مهاجر و مسافر که نتیجه آموزه های دینی بود، به عنوان بخشی از فرهنگ اسلامی، نزد مسلمانان نهادینه شده بود و شیوه های برخورد آنان را با دانشمندان مهاجر، شکل و جهت می داد.
نقش مصطفی کامل در نهضت ناسیونالیسم مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، تلاش دارد با بررسی کنش و افکار مصطفی کامل، به نقش وی در نهضت ناسیونالیسم مصر بپردازد و از عملکرد او در این نهضت، تصویری روشن ارائه دهد. وی به مبارزات ملی گرایی مصر جان تازه ای بخشید، و توانست خواست برحق ملت اش؛ کسب استقلال و آزادی را به گوش دنیا برساند. مصطفی، از سویی، خواستار کمک اروپا و تمدن غرب در حل قضیه ی مصر بود؛ و از سوی دیگر، متحد عباس ثانی و سلطان عبدالحمید ثانی بوده و سیادت عثمانی بر کشورش را می طلبید. این موارد، نشان دهنده پارادوکس در افکار و اعمال مصطفی کامل است. این پژوهش، تلاش می کند از طریق بازسازی زمینه ی تاریخی آن دوران به فهم این پارادوکس کمک کند و دلایل موجود آن را دریابد.
ریشه یابی دلایل اصلاحات اقتصادی نصربن سیار در خراسان و علل ناکامی اصلاحات او
حوزه های تخصصی:
در اواخر حاکمیت امویان، منطقه خراسان شاهد بروز قیام های مخالفان، علیه حکومت اموی بود. مخالفان از ظرفیت نارضایتی های مردم خراسان که نشأت گرفته از سیاست های اقتصادی حکمرانان عرب خراسان بود استفاده کرده و با تبلیغات و فعالیت های خود، پایه های رژیم را سست کرده بودند. بنابراین خلیفه سیّاس اموی، یعنی هشام بن عبدالملک، برای جلوگیری از سقوط حکومت یکی از افراد عاقل و وفادار به حاکمیت خویش، یعنی نصربن سیار، را به حکمرانی خراسان انتخاب کرد. نصر با آگاهی از عمق بحران های خراسان و برای جلوگیری از خطر سقوط حاکمیت امویان که خود وی نیز یکی از اجزاء آن بود دست به اصلاحات اقتصادی در منطقه زد؛ اما اصلاحات او به علل مختلف با ناکامی مواجه شد. اکنون برغم مطرح بودن سوالات گوناگون، در این مقاله دست کم به دو پرسش اساسی توجه خواهیم کرد: نخست اینکه کم وکیف سیاست های اقتصادی کلان اموی ها، در آن مقطع چه بود و چگونه اجرا شد که سبب نارضایتی گسترده مردم آن منطقه بود و به تبع آن، بستر و زمینه قیام ها و شورش ها را فراهم آورد. دوم اینکه علل ناکامی اصلاحات نصربن سیار چه بود که باوجود تلاش های فراوان او منجر به شکست شد. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره مندی از منابع کتابخانه ای، درباره شخصیت نصربن سیار کنکاش می کنیم و به سؤالات مذکور نیز پاسخ در خور توجهی می دهیم.
اوزون حسن آق قویونلو و غزا علیه گرجیان در گیر و دار کشمکش با سلطان محمد فاتح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عامل دین، به گاه باستان و پس از ظهور اسلام، بهانه ای بس مهم برای یورش به سرزمین های گرجی نشین بود و از میان خاندان های حکومتگر ایران بعد از اسلام، آق قویونلوها یا بایندریان به رهبری اوزون حسن، جزو آن دسته مهاجمانی بودند که تحت پوشش دین و با عنوان غزا و جهاد، حملات ویرانگری علیه گرجیان به راه انداختند. پنج حمله مهم اوزون حسن علیه گرجیان در منابع با عنوان غزا ثبت و ضبط شده و ما می دانیم که غزا نبردی است مقدس و الهی علیه کافران به منظور گسترش دین اسلام. به هر روی، این پژوهش به توجه اوزون حسن به سرزمین گرجیان در گیر و دار رقابت با سلطان محمد فاتح پرداخته و سَرِ آن دارد که انگیزه های او را در یورش به آن مناطق روشن سازد.
تقی زاده، از تجددگرایی تا فرنگی مآبی
حوزه های تخصصی:
درک بینش روشنفکری تقی زاده همان قدر دچار کج فهمی است که درک شخصیت سیاسی او؛ با این تفاوت که تقی زاده خود، در ایجاد این کج فهمی بیش از هر کس دیگر نقش داشت. چرا که ایراد جمله «ایرانی باید ظاهراً و باطناً، جسماً و روحاً فرنگی مآب شود و بس» دیگران را به این بینش کشانید که وی با درک سطحی از مدرنیته، فاقد وجاهت روشنفکری بوده و به انداز ه ی یک فرنگی مآب نزول کرده است؛ در حالیکه بررسی مطالب و نوشته های وی، خلاف این مسئله را اثبات می کند . به لحاظ شخصیت سیاسی - که شخصیت روشنفکری اش بر آن سایه انداخته بود - نزدیکی به قدرت و دست یازیدن به هر اقدام منفعت طلبانه، که لازمه مقام سیاستمداری است، حتی به قیمت امضای تمدید قرار داد 1933، وی را به یکی از منفورترین سیاستمداران عصر پهلوی مبدل کرد .
تحلیل روابط کاشانی و نواب صفوی در پیروزی و شکست نهضت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی روابط آیت الله کاشانی، به عنوان رهبر مذهبی جنبش ملی شدن صنعت نفت، و نواب صفوی، به عنوان رهبر جمعیت فدائیان اسلام، در پیروزی وشکست نهضت ملی ایران است.
روش/رویکرد پژوهش: در این پژوهش سعی شده با استفاده از روش توصیفی، تحلیل تاریخیواستفاده از منابع کتابخانه ای با رویکرد روشن تری به تحلیل این واقعه پرداخته ایم.
یافته ها و نتایج : نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ ایران به شمار می آید که هر چند فصل جدیدی در مسیر مبارزاتی مردم ایران گشود؛ اما سرانجام به شکست انجامید. در پیروزی و شکست این نهضت عوامل متعددی نقش داشته اند که بررسی عملکرد و سهم هر کدام از آنها، می تواند الگوی پژوهشی جدیدی در اختیار محققین قرار دهد. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی روابط آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی، رهبر مذهبی ملی شدن صنعت نفت، و نواب صفوی، رهبر جمعیت فدائیان اسلام، در پیروزی و شکست نهضت ملی ایران را با رویکردی روشن تر مورد بررسی قرار دهد.
مخالفت ها علیه میلسپو در ایران ( 1323 تا 1321ش/۱۹۴۲ تا ۱۹۴۴م)
حوزه های تخصصی:
پس از وقایع شهریور1320ش/1942م، به علت مواجهه دولت ایران با مشکلات فراوان اقتصادی دولتمردان ایران تصمیم گرفتند، آرتور میلسپو را مجدداً استخدام کنند؛ بنابراین مجلس دوره سیزدهم شورای ملی، در تاریخ 21آبان1321ش/1943م، قانون استخدامی میلسپو را با سمت رئیس کل دارایی ایران تصویب کرد. میلسپو در راه انجام وظایف اقتصادی خود در ایران، با مخالفان فراوانی روبه رو بود؛ اما در این میان دولت شوروی و حزب توده و نیز مصدق و ابتهاج، مخالفان اصلی وی به شمار می رفتند. اتحاد شوروی و حزب توده، به هرگونه تلاش آمریکا، برای کسب نفوذ بیشتر در ایران مشکوک بودند؛ همچنین برخی از سیاستمداران ناسیونالیست، مانند مصدق، با نظارت افراد خارجی بر امور ایران مخالف بودند. ابتهاج نیز از مخالفان اصلی میلسپو به شمار می رفت. مقاله پیش رو را با استفاده از اسناد مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه ایران، روزنامه اطلاعات سال های 1322 و 1323ش/1944و 1945م، مذاکرات مجلس دوره سیزدهم و چهاردهم شورای ملی ایران و همچنین روش توصیف و تحلیل اطلاعات تاریخی تنظیم و سعی کرده ایم، به این پرسش اساسی پاسخ دهیم که مخالفان اصلی میلسپو چه کسانی بوده و چه اقداماتی علیه او انجام داده اند؟
معرفی و بررسی کتاب «تذکرة الخواص»، نگاشتة سبط ابن جوزی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به معرفی و نقد کتاب «تذکرة الخواص»، نگاشتة یکی از عالمان و مورخان قرن هفتم، به نام شمس الدین یوسف بن قِزاوغلی، معروف به «سبط ابن جوزی»، می پردازد. پس از بازشناسی تبار و شخصیت و مذهب نویسنده و آگاهی از کتاب و منابع آن، نقد و بررسی محتواییِ کتاب در چهار محور سامان یافته است: محور نخست شناسایی گزارش های موافق با باورهای شیعه؛ دوم گزارش های ضعیف و ناهمسو با باورهای شیعه؛ سوم گزارش هایی که در منابع دیگر وجود ندارد و یا کمتر به آن پرداخته شده است. چهارم پاسخ گویی به نقد و تضعیف برخی از اخبار مناقب و فضایل اهل بیت علیه السلام توسط برخی از محدثان و مورخان اهل سنت. یکی از اهداف مهم این پژوهش بازکاوی و پاسخ به دو پرسش مهم است که چرا نویسندة کتاب، که خود از عالمان و اندیشمندان اهل سنت است، با وجود پای بندی به مذهب اهل سنت، به نگارش و تدوین کتابی در بارة مناقب و فضایل امامان شیعه پرداخته است؟ و افزون بر این، به برخی از آموزه های اعتقادی شیعه اذعان و اعتراف نیز کرده است؟ و چرا با وجود چنین اعتراف هایی، در نهایت، به مذهب امامیه نگرویده است؟