فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، سنجش و تحلیل رابطه بین سرمایه اجتماعی شهری و حکمروایی مطلوب شهری(مورد پژوهی: نسیم شهر) می باشد. پژوهش حاضربرحسبهدفکاربردیو روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلیو پیمایشی ازنوعهمبستگیمی باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر ساکنان شهر نسیم شهر(افراد بالای 18 سال) در نظر گرفته شده است. نمونه گیری بر حسب توزیع جغرافیایی جمعیت و با استفاده از روش های نمونه گیری تصادفی انجام شده است.پژوهش حاضر براینفرضاستواراست بین سرمایه اجتماعی شهری و حکمروایی مطلوب شهری رابطه معناداری وجود دارد و همچنین بین مولفه های سرمایه اجتماعی و مولفه های حکمروایی مطلوب شهری رابطه معناداری وجود دارد.داده های این پژوهش از طریق ارائه پرسشنامه، در بین شهروندان، بخش خصوصی و همچنین ادارات دولتی جمع آوری شده است و با بررسی اطلاعات و همچنین تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از نرم افزارSpss سعی در تبیین مناسب داده ها شده است.در نهایت بعد از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSpss از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Amos انجام گردیده است.ضریب همبستگی پیرسون با ضریب 273/0 و SIG=0.000، بین سرمایه اجتماعی و حکمروایی مطلوب شهری رابطه معنادار وجود دارد. معنا داری هر دو گزینه در سطح 99% می باشد. بنابراین نتایج پژوهش نشان می دهد باافزایشسرمایه اجتماعی شهرونداندرمحدودهموردمطالعهشاخص هایحکمروایی مطلوب شهری نیزافزایشخواهد یافت.
ارزیابی عوامل اثر گذار بر عدم تحقق پذیری طرح های جامع شهری در ایران و چالش های مربوط به آن (مطالعه موردی: محور تاریخی– فرهنگی منطقه 6 شهر تبریز )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح جامع تبریز با الهام از الگوی سنتی در سال 1374، به تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری ایران رسیده، لکن تهیة طرح تفصیلی آن تا سال 1382 معطل مانده و ارائه نشده بود. با عنایت به اینکه افق طرح جامع تا سال 1383 و آمارهای برداشتی، داده ها و اطلاعات مقدماتی تهیة طرح جامع، مربوط به سالهای 72-1374 می باشد طرح به روز بودن خود را از دست داده، با این اوصاف بین زمان تهیة طرح و افق پیشنهادی برای سال 1383 و وضع موجود در سال 1383 واقعیت ها، تشابهات و تبایناتی وجود دارد که این پژوهش سعی در شناسایی آنها خواهد نمود. در این پژوهش به طور موردی منطقه 6 محور تاریخی- فرهنگی طرح جامع شهر تبریز و میزان موفقیت طرح در این منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. سرانة کاربریهای مختلف در منطقه در زمان تهیة طرح و افق پیشنهادی و وضع موجود مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برای دستیابی به نتایج تحقق پذیری طرح در این منطقه، ابتدا سرانه ها با در نظر گرفتن کمبودها در سه دورة زمانی وضع موجود آن زمان (سال 1373)، افق پیشنهادی در سال 1383 و وضع سال 1383 به تفکیک کاربری های مختلف اراضی بحث شده است. در این پژوهش از هر دو روش گردآوری مستقیم غیر مستقیم گرد آوری اطلاعات استفاده شده است. اطلاعات لازم از طریق 120پرسشنامه تکمیل شده توسط کارشناسان در حوزه های مرتبط به دست آمده است و برای بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از مدل توصیفی _تحلیلی SWOT استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که طرح جامع در این محدوده تحقق نیافته است و چالشهای زیر در این راستا نمایان شده است: 1- محاسبة نادرست تحولات جمعیتی (اختلاف تقریبی 650000 نفری) 2- عدم تحقق سلسله مراتب مراکز شهری (2 محور از 5 محور پیشنهادی) 3- عدم تحقق جمعیت پذیری مناطق و محلات شهری و به تبع آن عدم تحقق تراکم های پیشنهادی (شمال شرقی شهر).
سنجش کیفیت محیط سکونت در محلات شهر اصفهان از دید مدیران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنجش مطلوبیت محلات مسکونی برای شناخت الگوی زندگی شهری بسیار با اهمیت می باشد. به طوری که امروزه ارتقای کیفیت محیط سکونت، به عنوان یکی از اهداف اساسی سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری بدل شده است. مهم ترین مسئله ای که در محلات مختلف شهر اصفهان دیده می شود تمایز بسیار زیاد در بین محلات از نظر مطلوبیت محیطی -اجتماعی می باشد، به طوری که برخی از محلات با استقبال و پذیرش همه مردم، به خصوص طبقات اجتماعی و اقتصادی بالا مواجهند و برخی دیگر از محلات به ناچار سکونتگاه قشرهای فقیر اقتصادی و اجتماعی می باشند. در این پژوهش با هدف سنجش محلات شهر اصفهان سعی بر آن شده که محلات با کیفیت پایین تر در سطح شهر و شاخص های تأثیرگذار بر آن ها شناسایی شود تا بتوان پیشنهادهایی در راستای ارتقای کیفیت این محلات ارائه نمود. بدین جهت با توجه به شناخت و دید وسیع مدیران شهری در شناسایی محیط های مسکونی شهر اصفهان، محاسن و معایب هر یک از این محیط ها، این گروه به عنوان جامعه آماری معرفی شده اند؛ لذا با توجه به تعداد جامعه آماری و با استناد به جدول کرجسی و مورگان، 52 نفر از مدیران شهرداری به صورت تصادفی ساده، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های پرسشنامه با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با استفاده از تکنیک های آماری تاپسیس و تحلیل خوشه ای (در نرم افزار spss) تجزیه و تحلیل شده اند. تکنیک تاپسیس محلات مارچین، مهدی آباد، دهنو، زینبیه و عاشق آباد را به ترتیب به عنوان 5 محیط مسکونی با کمترین کیفیت در شهر اصفهان معرفی می کند که وضعیت شاخص های آماری این محلات نسبت به میانگین شهر اصفهان نامناسب می باشد. همچنین نتایج تحلیل خوشه محلات هفتون، باتون، دهنو، سودان، ارزنان، قائمیه، شیخ طوسی، عاشق آباد، مارچین و شمس آباد را در گروه 1؛ محلات عمان ساسانی، حجتیه و بابوکان را در گروه 2؛ محله مهدی آباد را در گروه 3 و محله زینبیه را در گروه 4 جای داده است. در ارتباط با عوامل تأثیرگذار بر کیفیت محلات بیشترین تأثیر از آن شاخص «پایین بودن شأن اجتماعی ساکنین» و کمترین تأثیر را شاخص «عدم دسترسی به مجموعه های تاریخی-فرهنگی» به خود اختصاص داده است با توجه به تأثیر عوامل مؤثر بر کیفیت محیط های مسکونی، در انتها به ارائه راهکارهایی نظیر رعایت پاکیزگی در محلات، حذف کاربری های ناسازگار با کاربری مسکونی در سطح محلات، حفاظت از فضاهای سبز موجود و... پرداخته شده است.
بررسی رضایتمندی شهروندان از عملکرد خدماتی شهرداری با استفاده از مدل کانو مورد شناسی؛ شهرداری گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه همه کوشش هایی که مدیریت شهری در خصوص افزایش خدمات به کار می برند، برای بدست آوردن رضایت بیشتر شهروندان می باشد و این امر به ویژه برای شهرداری ها، هدف ایده آل بسیار بزرگی است و بخش عمده ای از آن از طریق ارائه خدمات به شهروندان محقق می شود. هدف تحقیق به دست آوردن توصیفی نسبتاً دقیق از وضعیت رضایتمندی شهروندان از عملکرد خدماتی شهرداری گرگان، بر اساس مدل کانو در غالب نیازهای (اساسی، عملکردی و هیجانی) می است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع، توصیفی- پیمایشی می باشد که به شیوه میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری، کلیه شهروندان (343977 نفر) شهر گرگان که از خدمات شهرداری استفاده می کنند و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر استمی که به صورت تصادفی ساده انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد که شهروندان از عملکرد شهرداری در زمینه نیازهای انگیزشی با ضریب رضایت (790/0) نسبت به نیازهای عملکردی با ضریب رضایت (712/0) و نیازهای اساسی با ضریب (436/0) رضایت بیشتری دارند.
ارزیابی و سنجش عوامل موثر بر اعتماد به شهر الکترونیک (نمونه موردی: شهر الکترونیک در یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گردهمایی جهانی سران در سال 1382 که در راستای جامعه اطلاعاتی جهانی تحقق یافت، شهرهای الکترونیک به عنوان بخشی از جامعه اطلاعاتی مورد توجه ویژه قرار گرفته است. شهرهای الکترونیک نرم افزار، سخت افزار و بستر مورد نیاز را برای دسترسی شهروندان در تمامی اوقات شبانه روز به پایگاه های داده خدمات دولتی و بخش خصوصی بر روی شبکه وب فراهم می آورند. در دهه گذشته در ایران نیز تلاش هایی در راستای ایجاد شهر الکترونیک شده که تلاش برای ایجاد شهرهای الکترونیک کیش، مشهد و شیراز از ان جمله اند. اما متأسفانه به دلایل زیادی این شهرها به شکل صحیح شکل نگرفته اند. موفقیت این تلاش ها تا حد زیادی وابسته به میزان استفاده کاربران هدف (شهروندان) دارد. با وجود اینکه دولت ها به صورت نسبی سطح خوبی از شفافیت و گستره ی مناسبی از روش های نوآورانه خدمت رسانی را ارائه می کنند اما برخی از مردم نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات در ارتباط با دولت، شهرداری و یا بخش خصوصی بد گمان باقی می مانند، به طوری که بهره مندی از خدمات شهر الکترونیک به خصوص در ایران به شدت وابسته به میزان اعتماد کاربران است. به همین دلیل هدف از این پژوهش تعیین عواملی است که می توانند اعتماد شهروندان را نسبت به خدمات شهر الکترونیک افزایش دهد. روش تحقیق، پیمایشی و از نوع پژوهش های کاربردی است که از تکنیک های پرسشنامه و اسناد و منابع کتابخانه ای و رگرسیون چندگانه به منظور تدوین و آزمون فرضیه ها استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از ان است که مؤلفه هایی نظیر ادراک بالاتر شهروندان از تکنولوژی و قابلیت اعتماد سازمان، کیفیت ارتباطات صوتی و تصویری و سهولت استفاده و سودمندی خدمات الکترونیک، سنوات تجربه ی اینترنتی، تمایل عمومی به اعتماد، اعتماد به دولت، اینترنت و خرید اینترنتی، به طور مستقیم اعتماد به شهر الکترونیک را افزایش می دهند. در مقابل عواملی نظیر سن و نگرانی از ورود به حریم خصوصی تأثیر منفی بر روی اعتماد دارند.
نقش سرمایه فکری در افزایش کارآیی منابع انسانی کاربری های آموزشی در عرصه مدیریت شهری (مطالعه موردی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند سرمایه فکری از موضوعات جدیدی است که در سال های اخیر در محافل علمی جهان و نیز در کشورمان ایران مطرح شده، اما اهمیت آن به حدی است که امروزه میزان موفقیت هر مجموعه مدیریتی به مدیریت این منبع نامشهود وابستگی پیدا کرده است. از طرف دیگر در عصر جدید، این موضوع کاملاً بدیهی است که مدیریت شهری فقط محدود به عملکرد شهرداری ها و شوراهای شهر نمی باشد، بلکه کلیه سازمان ها، ادارات و مجموعه های شهری که به نحوی بر شهر و شهروندان تأثیر گذارند، در حیطه سیستم مدیریت شهری قرار می گیرند. این تحقیق در پی آن است، نقش سرمایه فکری در افزایش کارآیی منابع انسانی کاربری های آموزشی را مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری این پژوهش نیز کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های پیام نور استان گیلان و تعداد نمونه ها نیز بر اساس روش نمونه گیری گروهی 112 نفر بوده است. برای پاسخ به سئوالات تحقیق نیز از آزمون پیرسون و تحلیل رگرسیونی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین سرمایه فکری و نیز ابعاد مختلف آن (سرمایه های انسانی، ساختاری و رابطه ای) با کارآیی منابع انسانی در دانشگاه های پیام نور استان گیلان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر با افزایش سرمایه فکری و ابعاد مختلف آن، میزان کارآیی منابع انسانی در این کاربری های آموزشی نیز افزایش می یابد.
بررسی میزان رضایت حاشیه نشینان از عملکرد مدیریت شهری و نقش آنان در توسعه فضایی و کالبدی حاشیه شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه، معضل ساخت و سازهای غیررسمی در محلات پیرامونی و حاشیه شهرها می باشد، که چالش عدم امکان پاسخگویی به نیازهای جدید ناشی از این رشد را برای مدیریت شهری به وجود آورده است. هدف از این پژوهش شناسایی مهمترین عوامل مؤثرمؤثر بر توسعه بی رویه محلات حاشیه شهر می باشد که در این راستا مؤلفه های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر آن مورد بررسی قرار گرفته اند. روش پژوهش در تحقیق حاضر، به صورت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و جامعه آماری شامل ساکنین مناطق حاشیه ای شهر بابل می باشند. تعداد نمونه در جامعه مورد مطالعه براساس فرمول کوکران 250 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری، منظم یا سیستماتیک انتخاب شده اند و سپس با استفاده از نرم افزار SPSS، داده ها مورد تجزیه و تحلیل آماری و سنجش قرار گرفته اند. نتایج بدست آمده از تحلیل های همبستگی حاکی از آن است که بین عملکرد مسئولان شهرداری در تهیه و اجرای برنامه های عمرانی و خدمات رسانی، با افزایش میزان رضایت شهروندان در سطح 99 درصد، رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون کای اسکوئر نشان می دهد که بین ساخت و سازهای غیراصولی با مناسب بودن قیمت زمین در حاشیه شهر، پایین بودن درآمد حاشیه نشینان و عدم نظارت کافی شهرداری در زمینه ساخت و سازها، رابطه معنی داری وجود دارد. براین اساس باید علت ناموزون بودن و ساخت و سازهای غیراصولی در حاشیه شهر مورد مطالعه را در پایین بودن درآمد مردم و ارزانی زمین و مسکن نواحی حاشیه ای نسبت به نواحی مرکزی شهر و همچنین کم توجهی مسئولان شهرداری جستجو نمود. نتایج بدست آمده از آزمون اسپیرمن نیز حاکی از آن است که شهروندان به تبع افزایش رضایت از عملکرد مدیران و مسئولان، میزان مشارکتشان بیشتر می شود. آزمون کروسکال والیس به منظور مقایسه میزان مشارکت شهروندان در محلات هدف نشان می دهد که در محله های حاشیه ای کتی غربی و شرقی، میزان مشارکت نسبت به محله های موزیرج بیشتر است و از میانگین رتبه ایی بالاتری برخوردارند. از این رو نظارت کافی و وافی مسئولان در امر ساخت و سازها به ویژه در نواحی حاشیه ایی، تشویق و ترغیب شهروندان در أخذ مجوز ساخت و پروانه کسب مبتنی بر اصول و ضوابط شهرسازی، ارائه بهینه و مطلوب خدمات از سوی مسئولان و مدیران شهری و جلب مشارکت شهروندان در راستای تهیه و اجرای طرح های توسعه شهری امری اجتناب ناپذیر است.
عوامل مؤثر بر جلب مشارکت شهروندان در تامین مالی خدمات شهری از طریق بخش سوم، وقف (مطالعه موردی شهر اصفهان)
حوزه های تخصصی:
در خلال قرون و اعصار شکوفایی تمدن اسلامی، وقف همواره بسیاری از نیازهای خاص جامعه را تأمین می نموده و ارائه برخی کالاها و خدمات که در اقتصاد مدرن از آنها به عنوان کالاهای عمومی یاد می شود، تا مدت ها – قبل از اینکه ارائه آنها را دولت ها بر عهده گیرند- بر دوش واقفین و از طریق موقوفات بوده است. نمونه هایی مانند کاروانسراها، آب انبارها، زاویه ها، بیمارستان ها، حوزه های علوم دینی و... شواهدی بر این مدعاست. اما متاسفانه این امر امروزه کم رنگ شده و باید علت یابی شود. این در حالی است که تامین مالی بخش عمومی به این طریق از روش های مناسب به لحاظ آثار جانبی است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی یا AHP به تبین انگیزه های اصلی وقف در مسیر تامین مالی خدمات شهری در اصفهان و موارد اصلی کاربرد مورد نظر پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که انگیزه های اصلی وقف در اصفهان، به ترتیب تامین پاداش اخروی، ارزش های انسانی، کسب شهرت و عزت، افزایش ساختار پایدار شهری، تعلقات اجتماعی، مهارت یابی، انگیزه های حمایتی، اعتماد به سازمان های متولی و سهولت در فرایند وقف بوده اند. الویت کاربردها نیز در این ارتباط به ترتیب عبارت بوده اند از تامین بهداشت و سلامت، امور فرهنگی، حمل و نقل عمومی، اماکن شهری، محیط زیست، احداث گذر، احیای بافت فرسوده شهری، مبلمان شهری و تامین نظم و امنیت.
ارزیابی میزان انطباق مکانی در فرایند اجرای طرح های جامع شهری (مطالعه موردی؛ طرح جامع شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح های جامع شهری مهم ترین ابزار هدایت و ساماندهی نظام مند شهرها، آشکارترین نمود شهرسازی نوین در ایران محسوب می شوند که از اواسط دهه1340 شمسی در مواجهه با نارسایی های کالبدی- فضایی شهرهای کشور به کار گرفته شدند و علی رغم نزدیک به نیم قرن سابقه طرح های توسعه شهری و فراز و نشیب هایی که در تهیه و اجرای این طرح ها وجود داشته، فرایند ارزیابی به مثابه ابزاری مدیریتی در راستای تحقق اهداف و موفقیت طرح های جامع تاکنون جایگاه مناسب و لازم را در نظام برنامه ریزی نیافته است.
بن ابراین، ن قاط قوت و ضعف آن ها به طور ع لمی شناسایی نشده و بازخورد آن در نظام برنامه ریزی انعکاس نیافته و علی رغم تداوم تهیه طرح های مختلف شهری، کمبودهای مزبور که ناشی از حلقه مفقوده ارزیابی در فرایند برنامه ریزی کشور است، همچنان پابرجا مانده است. بنابراین، برای نیل به یک برنامه ریزی پویا، مستمر، منعطف و مبتنی بر واقعیات، ارزیابی طرح های توسعه شهری گامی است ضروری که نمی توان اهمیت آن را نادیده گرفت.
مقاله حاضر به منظور بررسی نارسایی طرح های جامع شهری در رسیدن به اهداف و ارزیابی تحقق پذیری آن ها به رشته تحریر درآمده است. در این تحقیق، سعی شده از شیوه ای جدید در ارزیابی طرح های جامع استفاده شود. در این شیوه با استفاده از روش ارزیابی تحلیل دستیابی به اهداف (Goal-Achievement analysis) و با بهره گیری از دانش و ابزار سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS)، علاوه بر استفاده از روش انطباق سرانه ای، به تطبیق مکانی و مغایرت های صورت گرفته در تحقق اهداف کالبدی نیز پرداخته شده است.
نتایج تحقیق بیانگر آنست که گسترش شهر در طول دوره طرح در ابعاد مختلف اعم از محدوده، جهات توسعه، استقرار مکانی کاربری ها، تراکم های شهری از پیشنهادات طرح تخطی نموده و سازمان اجرایی ناظر برآن نتوانسته است گسترش شهر را با پیشنهادات طرح منطبق سازد.
بررسی نقش مدیریت شورایی در دگرگونی ساختار شهر نمونه موردی (شهر دهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شوراها از ابزار جامعه مدنی بوده که پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، با عنایت به تاکیدات قرآن کریم و سیره ی معصومین و نیز با توجه به ضرورت اجرای سیستم عدم تمرکز و وجود سازمان های محلی ، تشکیل آن ها مورد توجه واقع شد و با اختصاص چند اصل از قانون اساسی، پس از چند سال وقفه در سال 1377 انتخابات اولین دوره ای شوراهای اسلامی در سراسر کشور برگزار گردید. شوراها با توجه به مفاد قانون اساسی و قوانین عادی از سه رسالت تصمیم گیری، نظارت، مشورت و همکاری برخوردارند و در این راستا بررسی عملکرد و تعیین میزان موفقیت شورا ضروری است تا نقاط قوت و ضعف آن ها مشخص شود. این تحقیق به صورت اسنادی و پیمایشی است که با طرح سوالاتی ضمن نظر سنجی از شهروندان، با بررسی مصوبات دوره های اول، دوم و سوم شورای اسلامی و فعالیت کمیسیون های شورا به بررسی عملکرد شورای اسلامی شهر دهدشت می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد علی رغم بحران های اولیه ی ناشی از شکل گیری شورا به عنوان نهاد تاثیرگذار در مدیریت شهری ، شورای شهر دهدشت از عملکرد قابل قبولی در دوره های بعد برخوردار بوده است . تاثیر شورا بر دگرگونی ساختار شهر، با نقاط ضعفی همراه بود ( مسائلی مانند نوپا بودن شورای شهر، عدم اشراف به قوت ها و ضعف های شهر و عدم استفاده از نظر صاحبنظران و کارشناسان، عدم همکاری سایر سازمان های موثر در مدیریت شهر ) ولی به مرور زمان و با تثبیت جایگاه، شاهد یک تاثیر مثبت در ساختار شهر دهدشت هستیم.
بررسی نقش و جایگاه ICT بر مشارکت شهروندان در مدیریت شهری (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش و جایگاه ICT به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در مدیریت شهری اصفهان می باشد. روش تحقیق این پژوهش، بر اساس هدف تحقیق از نوع کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، کلیه شهروندان 20 تا 49 ساله ساکن در شهر اصفهان و برای حجم نمونه تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردیده اند. ضریب پایایی گویه ها برای تمامی متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق مقدار بالای 7/0 را نشان می دهند. یافته های پژوهش نشان می دهد که مشارکت الکترونیکی شهروندان بسیار پایین است. در مدل معادله ساختاری تأثیر هر سه عامل مزایای الکترونیک شدن، اعتماد الکترونیکی و سواد اطلاعاتی بر مشارکت الکترونیکی معنادار بودند. در این میان ضریب تأثیر مزایای الکترونیک شدن منفی و ضعیف و ضریب دو عامل دیگر مثبت و متوسط بودند. سواد اطلاعاتی با 57 درصد بیشترین تأثیر را بر مشارکت الکترونیکی داشت. کلیه شاخص های کلی و جزئی مدل در سطح قابل قبول قرار داشتند؛ لذا داده های جمع آوری شده تا حد زیادی مدل نظری تدوین شده را حمایت کردند. در مجموع نقش ICT بر مشارکت شهروندان با توجه به پیش بینی 48 درصدی مشارکت الکترونیکی و تبیین 23 درصد واریانس متغیر وابسته توسط عوامل مورد استفاده در تحقیق مناسب بوده است؛ اما جایگاه ICT در امر مشارکت شهروندان در مدیریت شهری و در قالب مشارکت الکترونیکی وضعیت مناسبی را نشان نمی دهد.
تبیین رابطه بین عملکرد مدیریت شهری و سرمایه اجتماعی شهروندان (مطالعه موردی: محله ولیعصر شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین عملکرد مدیریت شهری و سرمایه اجتماعی شهروندان محله ولیعصر شمالی منطقه 18 شهرداری تهران می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی – مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش را شهروندان محله ولیعصر شمالی واقع در ناحیه 1 منطقه 18 شهرداری تهران تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران 390 شهروند به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شده است. جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز، از طریق مطالعات کتابخانه ای-اسنادی و میدانی (توزیع پرسشنامه) صورت گرفته و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهایSPSS20 و LISREL8.5 بهره گیری شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین عملکرد مدیریت شهری در ابعاد اجتماعی-فرهنگی، عمرانی-کالبدی و ویژگی های درون سازمانی با سرمایه اجتماعی در ابعاد آگاهی، اعتماد و مشارکت، رابطه مثبت، مستقیم و معناداری به ترتیب برابر با (91/0)، (93/0) و (95/0) وجود دارد به عبارتی هر چقدر عملکرد مدیریت شهری کارآمدتر باشد به همان میزان هم سرمایه اجتماعی شهروندان مطلوب تر خواهد بود.
ارزیابی میزان موفقیت طرح های توسعه شهری در دستیابی به معیارهای توسعه پایدار(مورد: طرح های حوزه ی میانی غربی مشهد و تحقق شهر فشرده)
حوزه های تخصصی:
با وجود تاکید مدیران بر معیارهای توسعه پایدار برای دستیابی به شهر متناسب و قابل زندگی، به دلایل گوناگون تهیه کنندگان طرح های شهری در عمل این معیارها را مورد توجه قرار نمی دهند. هدف از تدوین این مقاله، ارزیابی طرح های توسعه شهری مشهد در قبال نحوه ی برخورد با معیارهای توسعه پایدار به خصوص رویکرد فشردگی در حوزه ی میانی غربی این شهر و همچنین بررسی مطلوبیت یا عدم مطلوبیت فشردگی برای شهر مشهد می باشد. به همین منظور، در این پژوهش به شیوه توصیفی و تحلیلی و بهره گیری از مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، ابتدا شاخص های کمی شهر فشرده معین شده و بر آن اساس، طرح های توسعه عمران شهر مشهد به خصوص حوزه ی میانی غربی این شهر، با رویکرد شهر فشرده مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج بیانگر آن است که طرح تفصیلی حوزه ی میانی غربی مشهد، بیشترین میزان انطباق با شاخص های شهر فشرده را به دست آورده و طرح توسعه عمران، کمترین امتیاز را به لحاظ فشردگی کسب نموده است. با توجه به این که طرح اخیر هم اکنون در حال اجرا می باشد، به نظر می رسد ارزیابی مجدد اهداف و روندهای مورد نظر می تواند ضمن جلوگیری از هدر رفت اعتبارات، نتایج مناسب تری را نصیب شهر و شهروندان نماید.
ارزیابی و تحلیل مدیریّت شهری با تاکید بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری (مطالعه موردی: شهر خرم آباد)
حوزه های تخصصی:
چالش های موجود دنیای به شدت شهری شده امروز لزوم بازنگری مدیریت شهری را ضروری ساخته و مدیریت شهری نوین به دنبال طرح هایی در انطباق با ویژگی های بومی و محلی می باشد.از مؤثرترین شیوه های برخورد با مسائل شهری، ظرفیت سازی نهادها، مدیریت کارآمدتر و انتخاب الگوی بهینه برای مدیریت این مسائل می باشد.یکی از الگوهای مطرح شده در مدیریت شهری، حکمروایی مطلوب شهری می باشد که به عنوان مدیریت شفاف و پاسخ گو با هدف نیل به توسعه اقتصادی،اجتماعی عادلانه و پایدار تعریف شده است. هدف این تحقیق بررسی و ارزیابی از جایگاه نظام حکمروایی مطلوب شهری در ساختار مدیریتی شهرخرم آباد می باشد. شیوه جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه بوده وتجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss ومدل swot صورت گرفته است. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۴ نفر از شهروندان و ۳۴ نفر از کارشناسان و متخصصان مدیریت شهری انتخاب شده است. نتایج بدست آمده از مدل سوات نشان می دهد که موقعیت شهر خرم آباد از میان چهار حالت تهاجمی، محافظه کارانه، تدافعی و رقابتی در بدترین وضعیت ممکن یعنی موقعیت تدافعی قرار دارد.نتایج بدست آمده از آزمون T نشان می دهد که نظر شهروندان در مورد شاخص های حکمروایی مطلوب مثبت نمی باشد و فاصله اطمینان تفاوت میانگین نیز منفی می باشد که نشان می دهد شاخص های اندازه گیری شده میانگینی پایین تر از مقدار آزمون که در اینجا عدد۳ می باشد، دارند. همچنین از دیدگاه کارشناسان غیر از دو شاخص پاسخگویی و قانون مداری بقیه شاخص ها نامطلوب ارزیابی شد.
بررسی تأثیر ساختار درآمدی شهرداری بر روند توسعه شهری با استفاده از تکنیک ضریب همبستگی و تحلیل عاملی؛ مطالعه موردی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار شهری در قالب نگرش فرایند محور، برنامه های متعدد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی را در فضاهای شهری دربر گرفته و بمنظور اجرای آن، شناس ایی و طراحی درآمدهای پایدار به عنوان پشتوانه ای جهت تحقق برنامه های توسعه شهری، امری ضروری قلمداد می شود. با این نگرش در پژوهش حاضر، سنجش الگوی تأمین مالی شهر به لحاظ پایداری و ناپایداری و آثار آن بر روند پایداری توسعه شهر (برای کلانشهر مشهد) مورد نظر بوده است. بدین جهت با استفاده از روش تحلیلی – مقایسه ای و نیز انجام مطالعات کتابخانه ای، ابتدا با بهره گیری از ضریب همبستگی اسپیرمن، درجه همبستگی میان متغیر درآمد و متغیرهای مربوط به توسعه پایدار شهری محاسبه شد. سپ س بمنظور سنجش سطح توسعه پایدار در مناطق شهری مشهد، 43 متغیر در حوزه ه ای اقتص ادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی به تفکیک مناطق 13گانه شناسایی و برای انجام تحلیل عاملی و تلفیق آن با تاکسونومی عددی با استفاده از نرم افزار Spss18 مورد نظر قرار گرفتند. نتایج محاسبات حاکی از آن است که رابطه و همبستگی بالایی (86.3درصد) میان متغیر درآمد و شاخص های توسعه پایدار شهری (هزینه های مرتبط با توسعه پایدار شهری) وجود دارد. بدین معنی که پایداری یا ناپایداری درآمدهای شهری مشهد اثر مستقیم بر وضعیت توسعه پایدار شهری دارد. طبق محاسبات انجام شده، سهم درآمدهای ناپایدار شهر مشهد طی سالهای 1372 – 91، 75.07 درصد و سهم درآمدهای پایدار 24.93 درصد می باشد. یعنی درآمدهای ناپایدار بیش از 3 برابر درآمدهای پایدار در این 20 سال بوده است. از سوی دیگر نتایج تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی مؤید آن ادعاست که 61.5 درصد از مناطق شهری مشهد، به لحاظ شاخص های توسعه پایدار شهری، در وضعیت مطلوبی بسر نمی برند. حال با توجه به همبستگی بالا میان ساختار درآمدی و شاخص های توسعه پایدار شهر می توان گفت: ساختار ناپایدار درآمدهای شهرداری بر تعمیق و شدت ناپایداری در توسعه شهری مشهد اثرگذار بوده است.
بررسی کارایی نواحی مختلف شهرداری مشهد با رویکرد تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به ارزیابیکارایی نواحی شهرداری مشهد با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها در حالت بازده ثابت نسبت به مقیاس و با رویکردی ورودی-محور و خروجی-محور پرداخته است. داده های مربوط به نهاده ها و ستاده ها بر اساس اطلاعات موجود در شهرداری از مدیران نواحی اخذ شده است. 11 عامل نهاده ای و ستاده ای (5 عامل نهاده ای و 6 عامل ستاده ای) بر اساس مطالعات پیشین، وظایف نواحی و نظرات کارشناسان خبره شهرداری مشهد احصا شده است. تعداد نواحی مناطق مختلف شهرداری مشهد 40 ناحیه است که پس از حذف 4 ناحیه به علت فقدان اطلاعات، تعداد 36 ناحیه برای ارزیابی مشخص شده است. نتایج نشان می دهد که در هر دو رویکرد ورودی محور و خروجی محور، 55 درصد نواحی صددرصد کارا است وکمترین میزان کارایی معادل20 درصد و میانگین کارایی36 ناحیه برابر 84 درصد می باشد. نتایج بیانگر آن است که 15 ناحیه از 36 ناحیه مورد بررسی دارای بازده صعودی نسبت به مقیاس و سایر نواحی دارای بازده ثابت به مقیاس هستند. بر اساس نتایج بدست آمده از رویکردهای ورودی محور و خروجی محور پیشنهادهایی مربوط به کاهش لازم در نهاده ها (بدون افزایش ستاده ها) و یا افزایش لازم در ستاده ها (بدون کاهش در نهاده ها) جهت بهبود کارایی نواحی ناکارا (16 ناحیه) ارائه شده است.
شرکت های مردم نهاد شهری؛ راهکاری برای مشارکت شهروندان در مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش ناهمگونی ساختار شهری با نیازهای جمعیت، به بستری برای بروز معضلات فرهنگی و اجتماعی وگاه لاینحل تبدیل گردیده؛ به گونه ای که دامنه تغییرات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... به حوزه های سیاسی نیز کشیده شده است. در فقدان نظام مدیریت، برنامه ریزی و نظارت مردم محور، در یک رویکرد متمرکز و یک طرفه، طبعاً نظام برنامه ریزی و نظارت نیز تحت تأثیر قرار گرفته، مدیریت شهری را نیز با مشکلاتی مواجه می نماید و امکان اجرای مدیریت واحد محلی، منطقه ای و مشارکتی را نیز ناممکن می سازد؛ در نتیجه، برنامه ها و توسعه شهری دارای هویت و متکی به مردم، محقق نشده و برخوردار از مشروعیت و قدرت عملی نخواهد بود. به عبارت دیگر، ساختار مدیریت شهر در امتداد ساختار مدیریت کشور است و تناسب ماهیتی بین این دو، لازم و ملزوم یکدیگرند.
شهر به عنوان بخشی از حاکمیت ملی، ماهیتی کلی دارد که دارای اجزای متنوعی می باشد. به اقتضای این خصوصیات، شهر نیازمند مدیریت کلان در سطوح محلی و ملی نیز خواهد بود، تا توازن توسعه شهر و تناسب آن با ساختار کلی کشور حفظ گردد. از این منظر، دولت از طریق مقررات، هدایت گر سیاست های کلان و شهرداری به عنوان مسئول برنامه ریزی همه جانبه برای کل سیستم شهر و ناظر اجرای برنامه های محلات و مناطق، حافظ ساختار و قواعد شهری می باشند. ساختار مدیریتی فعلی شهرها در ایران، متناسب با سازماندهی و مشارکت مردم در اداره شهرها نمی باشد.
هدف از تنظیم این مقاله ارائه راهکار مناسب جهت بالا بردن مشارکت مردم در ساختار مدیریت شهری است. در این راستا، استفاده از روش تحقیق توصیفی - تطبیقی به منظور تحقق عینی و ساختاری مشارکت مردمی با ویژگی های فرهنگی ایرانیان و سابقه ساختار موفق محلات و شهرهای گذشته و به منظور ایجاد منافع حاصل از مشارکت شرکت های مردم نهاد به عنوان راهکاری برای مشارکت شهروندان در مدیریت شهر پیشنهاد شده است. به طور طبیعی ساختار جدید با موانع قانونی، مقررات و استانداردهای فنی، روش های برنامه ریزی و مدیریت، سازمان های موجود شهرداری ها و بعضاً نهادهای دولتی و نبود الگوهای کاری و ... مواجه خواهد شد. با اصلاح قوانین موضوعی موجود و اصلاح ساختار شهرداری ها به نفع ساختار جدید، انتظار می رود ساختار جدید در چارچوب استراتژی های شهرمحور، محله محور، تخصص محور و فرایندمحور، ساختار شهرها را در قالب محلات، مناطق و شهرهای هویت یافته، بازآفرینی کرده و برای شهروندان امروزی سکونتگاهی شایسته فراهم شود
رابطه ساخت اجتماعی شهرها و میزان آسیب پذیری در برابر خطر زلزله مطالعه موردی: محلات کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت میزان آسیب پذیری نسبت به مخاطرات طبیعی و ریشه یابی علل تفاوتهای اجتماعی- فضایی آن، برای نیل به جامعه ای پایدار ضروری است. بر این اساس، مسأله این است که «میزان آسیب پذیری خانوارهای محله های جنوبی با خانوارهای محلات شمالی شهر تهران تفاوت داشته و بیشتر است»، بنابراین، سوال اصلی پژوهش چنین طرح شد: «عوامل موثر بر تغییر و تفاوت اجتماعی- فضایی میزان آسیب پذیری شهر تهران در برابر خطر زلزله کدامند؟» جهت تبیین تئوریک، سه دیدگاه اصلی شناسایی و با محوریت دیدگاه ساخت اجتماعی، چارچوب نظری و فرضیه های پژوهش ارائه گردید. برای داوری فرضیه ها، روشهای «علی- مقایسه ای» و «همبستگی» انتخاب شد. حجم نمونه با روش کوکران محاسبه و نمونه گیری به روش خوشه ای انجام شد. داده ها نیز توسط پرسشنامه های خانوار و خبرگان، گردآوری و با روشهای واریانس یکطرفه، رگرسیون و تحلیل مسیر تحلیل شد. تحلیل واریانس یکطرفه در تایید فرضیه اول نشان داد که میانگین های میزان آسیب پذیری و پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانوارهای محلات چهارگانه، از تفاوت معناداری برخوردارند؛ مطابق ضریب تعیین رگرسیون چندگانه نیز، 88 درصد تغییرات میزان آسیب پذیری توسط ترکیب خطی عوامل محله، پایگاه و نگرش ریسک تبیین گردید. نتایج در تایید فرضیه های دوم و سوم نیز نشان داد که عوامل محله و پایگاه به ترتیب با ضریب تاثیر 878/0 و 067/0-، سهم بیشتری در تبیین تغییرات میزان آسیب پذیری نسبت به عامل نگرش ریسک دارند. در تایید فرضیه چهارم، عوامل شغل، سواد و درآمد نیز بترتیب با ضرایب برابر با 521/0؛ 205/0 و 201/0؛ نسبت به عوامل سن، سرمایه اجتماعی و وضع مهاجرت سهم بیشتری در تبیین داشتند. نتیجه اینکه: درجه آسیب پذیری مردم نه تنها به نزدیکی به منبع خطر، و یا رفتار سنتی؛ بلکه به جایگاه اجتماعی و فضایی آنها در جامعه نیز وابسته است. در این میان نقش اساسی را عوامل محله و پایگاه در بستر فرایند جدایی گزینی اجتماعی- فضایی ایفا می نمایند.
تحلیل شاخص دسترسی در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاصله بین محلّ کار و فراغت در زندگی شهری، یکی از مسائل مهم در برنامه ریزی شهری است و کاهش آن از طریق جلوگیری از گسترش افقی شهری و تحقّق فرم کالبدی فشرده در قالب کاربری ترکیبی امکان پذیر است، که نتیجة آن کاهش طول سفرها ومصرف انرژی، سرانجام کاهش آلودگی هوا و محیط زیست است. بنابراین دسترسی مطلوب یک عامل ضروری برای تحقّق توسعة پایدار محیط زیست شهری است. هدف این مطالعه سنجش شاخص دسترسی و شناسایی نقاط قابل دسترس نسبت به محیط مجاور در نواحی شهر مشهد است. روش کار برای دستیابی به این هدف، شاخص دسترسی با مدل گرانشی فرصتی هنسن (تعداد جمعیت (سرشماری 1385 و مسافت بین نواحی) است که در 40 ناحیة شهرداری مشهد با ابزارهای نرم افزاری Matlab 7، ArcGIS10 محاسبه شده است. میانگین ضریب شاخص دسترسی برابر عدد 5/727 می باشد که حدأکثر برابر عدد 1038 و با محدودة مرکزی شهر مشهد (پیرامون محدودة حرم مطهرحضرت رضا(ع)) منطبق می باشد. حدأقل ضریب دسترسی برابر عدد 320 محاسبه شده است که با محدوده های پیرامونی(حاشیه ای) کلان شهر مشهد منطبق است. این اعداد نشان می دهد که مشهد به لحاظ شاخص دسترسی به سه منطقه: 1- منطقه با دسترسی بالا (محدودة مرکزی شهر) 2- منطقه با دسترسی متوسط(محدودة میانی شهر) 3- منطقه با دسترسی پایین (محدودة حاشیه ای و بیرونی شهر) تقسیم شده است. همچنین نتیجة سنجش رابطه بین شاخص دسترسی و جمعیت در سطح نواحی شهرداری مشهد با نرم افزار SPSSنشان می دهد که این رابطه منفی و برابر r = - 0/32 و در سطح اطمینان 0/5 معنی دار می باشد؛ یعنی با افزایش ضریب دسترسی، جمعیت نواحی شهری کاهش می یابد. همچنین بیانگر این واقعیت است که مناطق پرجمعیت شهر که بیشتر شامل مناطق کم درآمد نیز می باشد، دارای ضریب دسترسی پایینی است. افزون بر این ضریب دسترسی با فاصله از مرکز شهر مشهد به سمت نواحی پیرامونی کاهش می یابد.
تحلیلی بر عملکرد مدیریت شهری شهر مهاباد از منظر مشارکت و رضایتمندی شهروندی
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از ارکان اساسی برنامه ریزی شهری، توجه به مشارکت آگاهانه و فعالانه شهروندان در تمامی ابعاد توسعه می باشد؛ بنابراین آنچه که در حال حاضر ضرورت انکارناپذیری برای مدیریت شهری است، لزوم تغییر در جهت استفاده از رویکردهای مشارکتی و جلب رضایت شهروندان می باشد. در این راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی عملکرد مدیریت شهری از منظر مشارکت و رضایتمندی شهروندی به مطالعه شهر مهاباد پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع ماهیت کاربردی بوده و روش تحقیق آن نیز توصیفی- تحلیلی می باشد. بر این اساس، پس از بررسی مفاهیم و مبانی مرتبط با موضوع پژوهش، جهت گردآوری اطلاعات از روش مطالعة میدانی استفاده شد. نتایج این تحقیق نیز که پس از آنالیز 384پرسشنامة توزیعی میان شهروندانی که به نحوی با شهرداری و عملکرد آنها در ارتباط بودند، نشان دهنده تمایل بسیار بالای شهروندان به مشارکت در مدیریت شهری است؛ هرچند بررسی ها نشان می دهد سابقه مشارکت مردم در زمینه مدیریت شهری چندان چشمگیر نبوده و بیشتر در زمینه مشارکت های فیزیکی بوده است، اما با این وجود، نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپرمن گویای وجود رابطه مستقیم و معناداری آماری بین میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری و میزان رضایت مندی آنان می باشد. همچنین این تحقیق نتیجه گیری می کند که عوامل موثر بر میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری در چهار بعد فردی، اقتصادی، اجتماعی و مدیرتی قابل تقسیم بندی است که در این میان تاثیرگذارترین شاخص در بعد فردی سلامت جسمی و روحی شهروندان، در بعد اجتماعی تعلق مکانی، در بعد اقتصادی سودآور بودن فعالیت مشارکتی و در نهایت در بعد مدیریتی اعتماد نهادی(اعتماد دوسویه بین مردم و مدیریت شهری) می باشد.