فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
تاکنون اقدامات انجام شده در نوسازی، نشانه هایی از ناکارآمدی در تحقق خدمات عمومی و کاستی هایی در زمینه مشارکت مردمی را بر جای نهاده است؛ این موضوع ضرورت توجه به رویکردهای نوین برنامه ریزی کاربری زمین، از قبیل برنامه ریزی مدیریت توسعه، که در پی بروز مشکلات ناشی از عدم تحقق الگوهای پیشنهادی در طرح های کاربری زمین به عنوان حلقه رابط بین برنامه ریزی و اجرا مطرح شد، را طلب می کند. بنابراین هدف از این پژوهش، امکان سنجی کاربست تعدیل مجدد زمین (LR) به عنوان یک روش مشارکتی در برنامه ریزی مدیریت توسعه جهت اجرای طرح های کاربری زمین است. لذا استخراج داده ها به روش اسنادی/ میدانی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی می باشد. بطوریکه در فرآیند تحقیق پس از تخمین قیمت زمین بعد از اجرای LR با استفاده از روش درونیابی کریجینگ کروی و تدقیق مرز؛ برنامه ریزی کاربری زمین انجام شد، سپس مساحت اراضی قابل توسعه (مسکونی، تجاری و ...) و غیر قابل توسعه (معابر و فضای سبز) و قیمت تخمین زده شده به عنوان داده ورودی در معادلات LR قرار گرفت. در نتیجه، نرخ قابلیت محدوده میزان 3.39؛ شاخص امکان سنجی 2.44؛ و نرخ توزیعی 1.72 برآورد شد؛ که بیانگر توجیه پذیر بودن محدوده برنامه ریزی شده با استفاده از روش LR است. همچنین جهت تامین مالی طرح کاربری زمین پیشنهادی، مساحت زمین پشتیبان مالی 17112.2 مترمربع، سهم مشارکت زمین پشتیبان مالی 21 % و سهم مشارکت زمین غیر قابل توسعه میزان 28 % تخمین زده شد. درنهایت قطعات زمین تعدیل شده با استفاده از سهم مشارکت و نرخ توزیعی جهت پیاده سازی طرح کاربری زمین با استفاده از معادلات LR محاسبه گردید، که نتایج نشان می دهد، استفاده از نرخ توزیعی به دلیل توجه به ارزش افزوده در تخمین قطعات تعدیل شده روش عادلانه تری نسبت به سهم مشارکت محسوب می شود.
تحلیلی کمی بر نقش مدیریت شهری در ارتقای صنت گردشگری در شهرها (مورد پژوهی: شهر مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری پدیده ایست چند وجهی و موضوع مطالعه بین رشته های مختلفی از قبیل اقتصاد، مدیریت، مردم شناسی، جغرافیا و علوم سیاسی و .... شناخت و درک فرآیند پیچیده اجرائی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گردشگری، نیازمند مدیریتی هدفمند و یکپارچه می باشد، تا ضمن بالا بردن سطح درآمد زایی شهر، فرصت بهره مندی از ابعاد مختلف گردشگری را فراهم سازد. با توجه به پتانسیل های مثبت و موجود گردشگری شهر مرودشت در این مقوله، این شهر مورد پژوهش قرار گرفت. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و مصاحبه با 75 نفر از مسئولین ادارات و تکمیل پرسشنامه توسط 380 نفر از ساکنین محلی بالای 18 سال بوده است. تجزیه و تحلیل نتایج از طریق نرم افزارspss برمبنای دو فرضیه، اهمیت رابطه مدیریت یکپارچه شهری در حوزه گردشگری با x2=49.419 و درجه آزادی 4، تعامل و همکاری مدیریت شهری و ساکنین محلی با x2=136.43 و درجه آزادی 4، مورد تأیید بوده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد هرچه تقویت و انسجام عمل بین مؤلفه های همکاری و ارتباطی مدیریت شهری و ساکنین محلی از استحکام بیشتری برخوردار باشد؛ به همان اندازه در حوزه مدیریت و گردشگری پایدار رابطه ی بهتری وجود خواهد داشت و از طرفی نقش مدیریت هدفمند بیشتر حائز اهمیت خواهد شد.
سنجش تأثیر بوروکراسی اداری بر روند حکمرانی خوب شهری نمونه موردی: کلانشهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمعیت شهرنشین توقعات جدیدی از دولت ها دارند، از این رو مدیریت جامعه شهری با ابزار و شیوه های سنتی امکان پذیر نیست، با افزایش حجم و اندازه دولت و بوروکراسی اداری سرعت در تصمیم گیری و ابلاغ سریع آن امکان ندارد. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی نقش بوروکراسی اداری بر روند اجرای حکمرانی خوب شهری در شهر شیراز است. این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع کاربردی و روش آن توصیفی – تحلیلی می باشد و گردآوری داده ها با پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان ساکن شهر شیراز می باشد و با استفاده از نرم افزارهای آماری Excel و Spss و آزمون های آماری T- test و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل انجام شده است. در این مقاله به توجه به شاخص های مشارکت، حاکمیت قانون، کارایی و اثربخشی، شفافیت، عدالت، اجماع پذیری، پاسخگویی، میانگین کلی برای ارزیابی حکمرانی خوب شهری برابر با 9392/1 محاسبه گردید. در آزمون آماری T- test مقدار متوسط میانگین، برابر 5/2 محاسبه شده که اختلاف دو میانگین نشان دهنده نامناسب بودن وضعیت حکمرانی خوب شهری از دید شهروندان ساکن شهر شیراز است. در آزمون آماری رگرسیون مقدار R square نشان دهنده تأثیر 24 درصدی متغیر وابسته (بوروکراسی اداری)، بر متغیر مستقل (حکمرانی خوب شهری) می باشد. واریانس تبیین نشده (تفاضل واریانس تبیین شده با یک) نشان دهنده تاثیر 76 درصدی سایر متغیرهای محاسبه نشده بر متغیر مستقل می باشد. همچنین آنالیز واریانس رگرسیون (ANOVA) معنی دار بودن یا نبودن رگرسیون و رابطه خطی بین متغیرها را نشان می دهد. سطح معناداری Sig به دست آمده، نشان دهنده معنی دار بودن آن در سطح99درصد می باشد و نشان دهنده رابطه معنادار بین میزان حکمرانی خوب شهری و بوروکراسی اداری می باشد، و با توجه بهBeta به دست آمده در جدول ضریب تأثیرات، میزان تأثیرگذاری متغیرهای مستقل بر روی متغیر وابسته نشانگر رابطه منفی بین بوروکراسی اداری و حکمرانی خوب شهری است، یعنی افزایش یکی باعث کاهش دیگری می شود که در این تحقیق نیز اثبات گردید که با افزایش بوروکراسی اداری، حکمرانی خوب شهری کاهش پیدا می کند.
تئوری شهر هوشمند و ارزیابی مؤلفه های زیرساختی آن در مدیریت شهری مورد شناسی: شهرداری تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه یک شهر را به سمتِ هوشمندی پیش می برد، صرفاً استفاده از ابزار الکترونیک و سیستم ارتباطاتی آن شهر نیست؛ بلکه نحوه برنامه ریزی و استفاده از این ابزار درجهتِ ارتقای سطح کیفی زندگی شهروندان یک شهر است. هدف شهر هوشمند افزایش کیفیت زندگی شهری با رویکرد توسعه پایدار است. ایده ایجاد شهرهای هوشمند که بحث جدیدی در برنامه ریزی شهری است، در دو دهه اخیر مطرح شده و مؤلفه های آن به طورِ کامل مورد تعریف و شناسایی قرار نگرفته است. هدف و نوآوری تحقیق حاضر، طرح تئوریک شهر هوشمند و شناسایی مؤلفه های زیرساختی آن است. در این پژوهش رویکرد کار بنیادی بوده و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، شناسایی مؤلفه های زیرساختی شهر هوشمند در مدیریت شهری شهرداری تبریز به عنوانِ هدف تعریف شده است. در مرحله اول به منظورِ تبیین موضوع و شناخت مؤلفه ها بر اساس ادبیات و پیشینه تحقیق، 17 مؤلفه مورد شناسایی قرار گرفت. سپس درجهتِ اولویت بندی و دسته بندی اهمیت مؤلفه های مذکور با پرسش از متخصصان فنّاوری اطلاعات و هوشمندسازی شهرداری تبریز به تعداد 10 خبره بر اساس مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، مؤلفه های اصلی استخراج شد. نتایج بر اهمیت 3 دسته از عوامل ترکیبی در ایجاد شهر هوشمند تأکید دارد که عبارت اند از: مدیریت و سیاست (عوامل نهادی)، منابع انسانی و سرمایه اجتماعی (عوامل انسانی) و فنّاوری اطلاعات و ارتباطات (عوامل فنّاوری). در مرحله دوم برای شناسایی دقیق تر و ارزیابی معیارها برای هر دسته از عوامل، زیر معیارهای مرتبط شناسایی شد و با تکمیل 20 پرسشنامه توسط کارشناسان خبره شهرداری تبریز، اهمیت هر یک از موارد بر اساس مدل تحلیل شبکه (ANP) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج ارزش عوامل مدیریت و سیاست با مقدار 573/0، عوامل انسانی و سرمایه اجتماعی با مقدار 279/0 و عوامل فنّاوری با مقدار وزن 147/0 را نشان می دهد. تحلیل زیر معیارها حاکی از آن است که برای تبدیل ظرفیت های شهر هوشمند به زیرساخت، می بایست تغییر ساختاری و رویکردی در عوامل نهادی صورت پذیرد. در مدل تحلیل شبکه زیرمعیار ساختار و تشکیلات شهرداری با میزان نرخ ایده آل 12/0 رتبه اول، ساختار حقوقی و قراردادی شهرداری 09/0 رتبه دوم و عملکرد شهرداری در استفاده از مشاوران تخصصی 085/0 رتبه سوم را در اولویت بندی شاخص های مربوط به مدیریت و سیاست (عوامل نهادی) به خود اختصاص داده اند. در نهایت با توجه به گزاره های مفهومی بر پایه ادبیات و پیشینه تحقیق و عوامل زیرساختی شناسایی شده ایجاد شهرهای هوشمند، استراتژی های مناسب در ایجاد زیرساخت های شهر هوشمند بیان شده است. در این راستا ایجاد حکمروایی خوب شهری به عنوانِ مهمترین استراتژی در ایجاد پلتفرم شهر هوشمند در مدیریت شهری تبریز مطرح است.
کاربرد مدل مدیریتی حکمرانی آب دربرنامه ریزی استفاده از پساب شهری توسط کشاورزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد مدل مدیریتی حکمرانی آب در مدیریت استفاده از پساب شهری توسط کشاورزان انجام پذیرفته است.نوع مطالعه از نوع مطالعه موردی- کیفی و روش تحقیق میدانی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه کشاورزان توابع بخش مرکزی شهرستان پارسیان(نواحی نیمه شهری مهرگان و بوچیر) و کارمندان فعال در زمینه مدیریت منابع آب در شرکت مدیریت منابع آب ایران، سازمان جهاد کشاورزی، سازمان های حفاظت از محیط زیست و سازمان های مردم نهاد تشکیل داد.پس از تعیین فرضیه های تحقیق با توجه به متغیرهای پژوهش پرسشنامه ای برای جمع آوری داده ها و آزمون فرضیه ها توسط پژوهشگر طراحی شد. در بخش آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار واریانس و درصد و در بخش استنباطی و تحلیل فرضیه ها از آزمون T تک نمونه، تحلیل واریانس تک عاملی، آزمون توکی،آزمون فریدمن با استفاده از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد .رابطه معنی داری بین ویژگی های فردی کشاورزان و تمایل به مدیریت حکمرانیمنابع آبی وجود دارد.رابطه معنی داری بین عوامل اقتصادی، اجتماعی و آموزشی–ترویجی و مشارکت جوامع محلی در مدیریت حکمرانیمنابع آب وجود دارد. از نظر کشاورزان، حمایت های دولتی تاثیر معنی داری بر بهبود مدیریت حکمرانیمنابع آب دارد .بین سطح دانش و اطلاعات کشاورزان از برنامه های مدیریت حکمرانیمنابع آب با بهبود مدیریت حکمرانیمنابع آبی رابطه معنی داری وجود دارد .
نقش شاخص های مدیریتی و سرمایه اجتماعی در ارتقای میزان مشارکت شهروندان در امور شهری (مطالعه موردی: شهر پارساباد مغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت شهروندان در امور شهری در واقع توسعه از مردم، با مردم و برای مردم است؛ بنابراین بسترسازی لازم برای مشارکت اجتماعی شهروندان و درک جایگاه آنان در هر برنامه ریزی توسعه، بسیار ضروری است. به عبارتی مشارکت شهروندان در تصمیم گیری ها، برنامه ریزی ها و کلیه فعالیت ها و امور شهری، موردتوجه مدیران، برنامه ریزان و صاحب نظران توسعه اجتماعی مخصوصاً در حوزه برنامه ریزی شهری و شهرسازی قرارگرفته است. در این میان مفاهیم متعددی در ارتقای مشارکت شهروندان تأثیرگذار می باشد؛ که ازجمله مهم ترین آن ها می توان به متغیرهای متعدد سرمایه اجتماعی و متغیر شاخص های مدیریتی می باشد. لذا هدف مقاله حاضر بررسی شاخص های سرمایه اجتماعی و شاخص های مدیریتی متأثر برافزایش میزان مشارکت شهروندان در امور مربوط به امور شهری می باشد. لذا تحقیق موردنظر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و مواد و روش از نوع توصیفی – تحلیلی می باشد. برای انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید که با توجه به مشخص بودن حجم جامعه آماری و ضریب اطمینان 95% با توجه به جمعیت شهر پارساباد مغان تعداد نمونه 322 بدست آمد که برای نتیجه گیری بهتر تعداد پرسشنامه ها به تعداد 390 عدد افزایش یافت. در این پژوهش برای سنجش متغیرها و پاسخگویی به فرضیات تحقیق و تأثیر هر یک از معیارهای سرمایه اجتماعی و شاخص های مدیریتی مشارکت شهروندان قابل اندازه گیری بر میزان مشارکت شهروندان به عنوان متغیّر وابسته و همچنین تأثیر مستقیم و غیرمستقیم هر یک از متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته، روش پیرسون جهت شناخت میزان ضریب همبستگی و رگرسیون خطی جهت ضریب تعیین و Beta مورد استفاده قرارگرفته است تا اطلاعاتی در زمینه علّیت ها و روندهای موجود به دست دهد. لذا از بابت اینکه تعداد سؤالات برای هر کدام از متغیرها زیاد بوده، لذا در ابتدای امر با استفاده از روش تحلیل عاملی به کاهش تعداد داده ها (برای متغیر شاخص های مدیریتی تعداد 4 متغیر با کدهای MI، متغیر سرمایه اجتماعی به 6 متغیر با کدهای SC و برای متغیر مشارکت شهروندان تعداد 4 متغیر نهایی با کدهای P) پرداخته شده است. نتایج نشان داد که میان متغیرهای سرمایه اجتماعی و شاخص های مدیریتی با ارتقای میزان مشارکت شهروندان رابطه معناداری وجود دارد.
نقش حکمروایی خوب در برندسازی شهری (مطالعه موردی: شاندیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود یک سیستم مدیریتی خوب می تواند در زمینه سازی برای شکل گیری یک برند مناسب برای شهر تأثیرگذار باشد که این مهم در گرو حکمروایی خوب شهری است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش حکمروایی خوب شهری در برندسازی شهر شاندیز می باشد. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی، کتاب خانه ای انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر جمعیت شهر شاندیز در سال ۱۳۹۵ به تعداد ۱۳۹۸۷ نفر و همچنین، گردش گران ورودی به این شهر در سال ۱۳۹۵ به تعداد ۳۰۱۵۴ نفر که در مجموع (۴۴۱۴۱نفر) می باشند. حجم نمونه براساس فرمول کوکران ۳۸۰ نفر انتخاب شدند که به صورت در دسترس بودند. برای تحلیل اطلاعات از روش های آمار توصیفی و استنباطی و آزمون های اسپیرمن و تی تست استفاده شد. نتایجی که از محاسبات میدانی حاصل شده، نشان دهنده این است که وضع موجود حکمروایی شهری و تصویر شهر در بین شهروندان شهر شاندیز مناسب است. همچنین، آزمون هم بستگی اسپیرمن بین حکمروایی خوب شهری و تصویر ذهنی شهروندان نشان داد هم بستگی با مقدار ۰.۶۷۴درصد وجود دارد و این میزان برای رابطه حکمروایی و برند ۰.۵۷۸درصد می باشد. به طور کلی، وضعیت محاسبات نشان دهنده این است که در صورت تحقق شاخص های حکمروایی خوب در شهر شاندیز، این امر می تواند تأثیر زیادی بر تصویر ذهنی شهروندان داشته باشد و به راحتی می توان از این پتانسیل برای برندسازی شهر شاندیز استفاده کرد.
تأثیر اعتماد به شهرداری بر تمایل به سرمایه گذاری بخش خصوصی در پروژه های مشارکتی شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: شهرداری ها از رویکرد وظیفه محور به سمت رویکرد بازارمحور، مشتری مدار و مشارکت کننده در فعّالیت های اقتصادی در قالب مشارکت با سرمایه گذاران بخش خصوصی در احداث پروژه های مشارکتی، به منظور دستیابی به درآمدهای پایدار روی آورده اند. دراین میان، اعتماد سرمایه-گذاران به شهرداری در تداوم این حرکت، بسیار اساسی است. هدف این مقاله سنجش اعتماد سرمایه گذاران پروژه های مشارکتی شهرداری مشهد به شهرداری مشهد با ملاحظه ۹ شاخص در ۳۸ پروژه می باشد. روش: روش تحقیق توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری اطّلاعات، پرسش نامه است. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعه آماری نیز کلیه سرمایه گذاران در پروژه-های مشارکتی شهرداری مشهد می باشند و حجم نمونه نیز برابر با کلیه این سرمایه گذاران می باشد. یافته ها/نتایج: برای سنجش این متغیّرها در ابتدا، معناداری شاخص ها از طریق آزمون کای-اسکوئر بررسی و مشخّص شد که پاسخ ها با سطح معناداری ۹۹ درصد درمورد متغیّرهای خیرخواهی، سهیم کردن و اهمّیت دیدگاه مشتریان معنادار نمی باشند. همچنین شاخص های تمایلات همکاری-جویانه، پیش بینی پذیری، اعتبار و صداقت، صلاحیت، کیفیت مدیریت و صراحت به عنوان عوامل مؤثّر بر جلب اعتمادِ سرمایه گذاران به شهرداری شناخته شدند. نتیجه گیری: ارتباط میان اعتماد به شهرداری و تمایل به مشارکت سرمایه گذاران با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و کندال تائوسی سنجیده شد که این ارتباط، در سطح ۹۹ درصد معنادار است.
نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر ایجاد نهادهای اجتماعی در شهر فردوسیه- شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل کم رنگ شدن مشارکت شهروندان در امور و مسائل شهری و همچنین اعتماد اندک به این نهادها،سرمایه اجتماعی به عنوان هر آنچه که در زندگی شهروندان مهم می باشد، با مؤلفه هایی همانند اعتماد، مشارکت و انسجام اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی نقش به سزایی را ایفا می کند. بنابراین ضرورت مطالعه بیشتر در این زمینه که مؤلفه های سرمایه اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی از نظر شهروندان در شهر فردوسیه چه نقشی را دارند، از اهمیت بالایی برخوردار است. مقاله حاضر در نظر دارد که به نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور در سطح شهر فردوسیه بپردازد و همچنین مقدار همبستگی آنها را در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور تعیین کند و مؤلفه مؤثرتر را نیز مشخص نماید. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و پیمایشی می باشد و ابزار آن برای پژوهش مصاحبه و استفاده از پرسشنامه و تحلیل نتایج آن ها با نرم افزار SPSS است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که مؤلفه مشارکت با میزان 712/0 درصد، اعتماد با میزان 615/0 درصد و انسجام اجتماعی با 264/0 درصد به ترتیب در ایجاد نهادهای اجتماعی در شهر فردوسیه نقش تعیین کننده ای دارند و با استفاده از آزمون رگرسیون خطی معلوم شد که در میان مؤلفه های سرمایه اجتماعی، مؤلفه مشارکت شهروندان با 2/53 درصد در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور در شهر فردوسیه از اهمیت بالاتری برخوردار می باشد و یکی از ویژگی های این نهادها بهره گیری از نظرات شهروندان در امور شهری می باشد.
سنجش میزان تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری در ایران (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمروایی خوب شهری را می توان شیوه و فرایند اداره امور شهری با مشارکت و تعامل سازنده سه بخش دولتی، خصوصی و جامعه مدنی به منظور نیل به شهر سالم، باکیفیت و قابلیت زندگی بالا و توسعه پایدار شهری تعریف کرد. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی و ماهیت کاربردی پژوهش، روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. هدف پژوهش، سنجش نواحی شهر ایلام به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری است. محدوده جغرافیایی پژوهش، شهر ایلام است که در سرشماری سال 1390 جمعیت آن برابر 172213 نفر بوده است. جامعه آماری تحقیق 42613 خانوار ساکن شهر ایلام و حجم نمونه 397 نفر سرپرست خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار 86/0 به دست آمده است. در این تحقیق، از هفت شاخص مشارکت، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون محوری، عدالت، شفافیت و کارایی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss و از آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. ارزشگذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است. براساس نتایج پژوهش، سطح تمام شاخص های حکمرانی خوب در شهر ایلام، پایین تر از سطح متوسط طیف لیکرت است؛ بنابراین، نواحی شهر ایلام به لحاظ این مؤلفه ها در وضعیتی نامطلوب قرار دارند.
بررسی نقش ساختاری حکمروایی خوب شهری در ایجاد شهرهای هوشمند (نمونه مورد مطالعه: شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترکیب ICT با برنامه ریزی شهری، تئوری شهر هوشمند را مطرح می کند. اما آنچه که در توسعه زیرساخت و ایجاد چنین شهری نقش سازنده دارد حکمروایی خوب شهری است. شهرداری تبریز علی رغم صرف هزینه بسیار در اجرای فناوری های جدید به دلیل اینکه ساختار مدیریت و برنامه ریزی مناسبی برای انتخاب فناوری و نحوه اجرای آن ندارد موفقیت چندانی به دست نیاورده و نتوانسته است گامهای اولیه بسوی ایجاد یک شهر هوشمند را بردارد. هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار حکمروایی خوب شهری در ایجاد شهر هوشمند تبریز به عنوان یک تئوری جدید و سنجش اولویت و تأثیر این مؤلفه ها می باشد. این پژوهش در 3 مرحله انجام یافته است. در مرحله اول برای شناسایی مؤلفه های اصلی، روش تحلیل سلسله مراتبی مبتنی بر نظر 10 خبره از کارشناسان شهرداری تبریز بکار گرفته شده که منجر به شناسایی 8 مؤلفه اصلی شده است. در مرحله دوم جهت سنجش اهمیت مؤلفه ها در ایجاد حکمروایی خوب شهری، گویه هایی تعریف و با استفاده از مدل ANP مبتنی بر نظر 20 خبره اهمیت هر یک از مؤلفه ها شناسایی شده است. نتایج نشان می دهد در بین مؤلفه های حکمروایی خوب شهری، مؤلفه پاسخگویی با مقدار 0.269، قانونمندی با مقدار 0.206، مسئولیت پذیری با مقدار 0.118، اثربخشی با مقدار 0.114، شفافیت با مقدار 0.093، مشارکت با مقدار 0.073، اجماع گرایی با مقدار 0.064، عدالت با مقدار 0.059 به ترتیب بیشترین نقش را در حکمروایی خوب شهری دارا هستند. در مرحله سوم جهت تحلیل تأثیر مؤلفه های حکمروایی خوب در ایجاد شهر هوشمند، 376 نفر از کارمندان شهرداری تبریز پرسشنامه مربوطه را تکمیل نموده اند و مدلسازی ساختاری (LISREL) انجام یافته است. برحسب آزمون T-Value در بین متغیرهای مکنون درونی، مؤلفه پاسخگویی با اثر مستقیم 0.78، شفاف سازی با اثر مستقیم 0.76، اثربخشی 0.69، مشارکت با اثر مستقیم0.63، مسئولیت پذیری با اثر مستقیم0.60، عدالت با اثر مستقیم0.56، اجماع گرایی با اثر مستقیم0.52، قانون مندی با اثر مستقیم 0.50 به ترتیب بیشترین تأثیرات را در متغیر مکنون بیرونی شهر هوشمند دارند. نتایج نشانگر تأثیر بسیار بالای حکمروایی خوب شهری در ایجاد شهر هوشمند است زیرا معنی داری اعداد (t-value) از 96/1 بزرگ تر است.
تحلیل عملکرد مدیریت شهری بر پایة معیارهای پایداری محله ای در بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت نوین شهری در قالب فرایند یکپارچه سازی کوشش های کنش گران شهری با شکل دهی به فضای زیستی در همة زمینه ها، با هدف بهبود اوضاع زیست- محیطی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی- فیزیکی و اقتصادی شهرها و به طور ویژه محله های شهری، در پی افزایش رفاه شهروندان و دستیابی به توسعة پایدار محله ای و شهری است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا با شناسایی و تحلیل عملکرد مدیریت شهری، نقش و جایگاه این کنش گر را در پایداری محله های ناحیة تاریخی شهر یزد مورد بررسی قرار داده و با توجه به اهمیت این کنش گر راهبردی و کلیدی در شهرها، به تحلیل آن بپردازد. این نوشتار کوشیده است با رویکردی کاربردی- توسعه ای و با روش اسنادی و پیمایشی، پس از شناخت وضعیت رضایت از عملکرد مدیریت شهری در پایداری محله ای در چهار بُعد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست- محیطی و فیزیکی- کالبدی، با استفاده از ابزار پرسشنامه به هدف فوق دست یابد. نتایج به دست آمده از آزمون های آماری T-test و تحلیل واریانس، مبیّن این نکات است که عملکرد مدیریت شهری در قالب ابعاد چهارگانة پایداری محله ای در محله های بافت تاریخی شهر یزد، شرایط مطلوبی را دارا نبوده و از حد متوسط کمتر است. همچنین، نتایج آزمون تحلیل واریانس بیان می کند که از نظرِ شهروندان، عملکرد مدیریت شهری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، زیست- محیطی و فیزیکی- کالبدی بین محله ها، تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما از نظرِ شاخص های بُعد اقتصادی بین محله های نه گانة بافت تاریخی، تفاوت معناداری وجود نداشته و شهروندان همة محله ها عملکرد مدیریت شهری را ضعیف ارزیابی کرده اند.
ارزیابی میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری بر اساس الگوی حکمروایی شایسته شهری، مورد شناسی: منطقه آزاد ارس (شهر جلفا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی و مدیریت عملکرد یکی از مباحث مهم و ضروری مدیریت استراتژیک منابع انسانی محسوب می گردد و ابزاری کاربردی برای افزایش کارایی کارکنان یک سازمان و شهروندان در اداره امور شهرها و در نهایت بهبود عملکرد شهرها به شمار می رود. حکمروایی شایسته به عنوان یک پیش شرط اساسی برای عملکرد شایسته بازارها و ایجاد شرایط جذب سرمایه گذاری و تخصیص پایدار سرمایه گذاری های فیزیکی و بهبود کارایی سازمانها و عملکرد شهرها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از سوی دیگر می تواند از طریق اثرگذاری بر سایر مولفه های توسعه منطقه در افزایش رفاه عمومی نیز تاثیرگذار باشد. این تحقیق از نوع تحقیقیات کاربردی – توسعه ای است و با روش توصیفی - تحلیلی و استفاده از مطالعات میدانی و طراحی پرسشنامه به بررسی و سنجش میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری بر اساس الگوی حکمروایی شایسته شهری در منطقه آزاد تجاری صنعتی ارس با نمونه آماری 360 نفری پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل فرضیه از روش آماری آزمون T و آزمون ANOVA استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین مشارکت شهروندان در مدیریت شهری منطقه آزاد ارس و الگوی حکمروایی شایسته شهری رابطه معناداری وجود دارد و این رابطه معنادار بین معیارهای حکمروانی شایسته شهری و مشارکت شهروندان در مدیریت شهری با اطمینان 99% می باشد. این نتیجه بیان می دارد که اگر زمینه های حکمروایی شایسته در منطقه آزاد ارس پایه ریزی شود، نخست اینکه زمینه های لازم را برای مشارکت شهروندان فراهم می آید و دوم اینکه میزان رضایت شهروندان و عدم خروج سرمایه مالی را از منطقه شاهد خواهیم بود.
استفاده از دانش مدیریت ریسک پروژه برای تدوین راهبردهای بهبود مشارکت در پروژه های عمومی-خصوصی شهری (نمونه موردی: پروژه های مشارکتی شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرداری ها به عنوان مهم ترین نهاد متولی مدیریت شهری، وظیفه تأمین زیرساخت ها و بهبود شرایط زندگی شهروندان را به عهده دارند. دستیابی به این اهداف با منابع و درآمدهای محدود و ناپایدار شهرداری ها امکان پذیر نیست. یکی از راهکارهای این مسئله توجه به مشارکت عمومی-خصوصی در طرح ها و پروژه های توسعه شهری است. در همین راستا شهرداری مشهد از سال 1380 به تعریف پروژه های مشارکتی اقدام کرده اما علی رغم حضور بخش خصوصی در این پروژه ها، پایین بودن مشارکت در هر دو بعد حجم سرمایه گذاری و تعداد پروژه های مشارکتی، مشهود است.در این پژوهش به منظور ارائه راهبردهای افزایش مشارکت بخش خصوصی در پروژه های مشارکتی شهر مشهد از طریق شناسایی ریسک های این پروژه ها اقدام شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و جامعه آماری شامل کلیه سرمایه گذاران پروژه های مشارکتی شهرداری مشهد تا بهار 1392 که شامل 23 شخص حقیقی یا شرکت سرمایه گذاری هستند است. گردآوری اطلاعات پروژه ها از طریق اسناد معاونت اقتصادی شهرداری مشهد و مشاهده میدانی و شناسایی ریسک ها به وسیله پرسشنامه از سرمایه گذاران صورت گرفته است. مدل مورد استفاده برای شناسایی ریسک های پروژه ها مدل مدیریت ریسک پروژه در کشورهای درحال توسعه بوده و ارائه راهبردها نیز با استفاده از تکنیک سوات صورت گرفته است. از 9 گروه ریسک مورد بررسی، 2 گروه ریسک های قانونی و اجتماعی به علت معنادار نبودن توسط آزمون کای اسکوئر، کنار گذاشته شده و شاخص های سایر گروه های ریسک نیز با توجه به سطح ریسکی که ایجاد کرده اند در قالب عوامل چهارگانه ماتریس سوات قرار داده شده و راهبردهای موردنظر در هر 4 حالت ماتریس سوات، بر اساس همین عوامل ارائه گردیده اند.
ارزیابی نقش و تأثیر شورایاران محلی بر افزایش مشارکت شهروندان در مدیریت شهری محله محور مطالعه ی موردی: شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشحاضر با هدف پی بردن به نقش شورایاران محله ای در برنامه ریزی و مدیریت شهری محله محور بهارزیابینقش شورایاران محلیدر افزایش مشارکت شهروندان شهر گرگان پرداخته است. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی و روش جمع آوری داده ها و اطلاعات به صورت پیمایشی می باشد که به منظور بررسی و تدوین مبانی تئوریک مرتبط با موضوع تحقیق از دو روش کتابخانه ای و میدانی و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش Enter با استفاده از نرم افزار آماری Spss بهره گرفته شده است. جامعه یآماریموردمطالعهدراینپژوهش شهروندانشهرگرگان می باشدکهمتناسبباحجم جامعه تعداد330نمونه برای جامعه ی شهروندان به روش نمونه گیری احتمالی از نوع منظم یا سیستماتیک تکمیل شده است. جمع بندی نتایج به دست آمده در خصوص بررسی رابطه بین عملکرد شورایاران محلی و مشارکت شهروندان با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین این دو متغیّر با ضریب همبستگی 579/0 و سطح معناداری 000/0 رابطه ای مستقیم و معنادار وجود دارد و می توان در سطح اطمینان 99 درصد مطرح نمود که با افزایش و تقویت عملکرد شورایاران محلی، میزان مشارکت شهروندان در فعالیّت های مرتبط با مدیریت شهری نیز افزایش خواهد یافت. بررسی میزان تأثیر متغیّر مستقل بر متغیّر وابسته با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه توأم نیز نشان می دهد که حدود 52% تغییرات واریانس متغیّر وابسته (مشارکت شهروندان) از متغیّرهای مستقل مختلف (شاخص های ارزیابی عملکرد شورایاری های محله ای) تبیین و توجیه می شود که بر اساس نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نسبت متوسط واریانس رگرسیون به متوسط واریانس باقیمانده (F) برابر 46/68 و دارای سطح معنی داری (sig = 0.000) است و معنی دار بودن رگرسیون را در سطح 99 درصد تأیید می کند.
نقش حکمروایی شایسته در ارتقاء کیفیت محیط زیست شهری از دیدگاه ساکنان،مطالعه موردی: محله باغ فردوس منطقه یک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت محیط زیست را می توان کیفیت زندگی تلقی نمود و از عوامل مهم توسعه پایدار می باشد. در این راستا حکومت های محلی تأثیر بسیاری بر چگونگی توسعه روابط محیط زیست شهری دارند. هدف پژوهش بررسی نقش حکمروایی شایسته در ارتقای کیفیت محیط زیست شهری از دیدگاه ساکنان و بررسی وضعیت محیط زیست شهری محله باغ فردوس است که از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی – تحلیلی است. جمع آوری داده ها از طریق پر کردن پرسشنامه و مصاحبه رو در رو با ساکنان با حجم 374 نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در شاخص مشارکت، تمایل به شرکت در تصمیم گیری های محیط زیستی در سطح محله، در شاخص پاسخگویی، توجه مسئولان به بهبود وضعیت محیط زیست محله شما، در شاخص اثربخشی و کارایی، تأثیر برنامه های اعمال شده شهرداری در کاهش آلودگی ( هوا، آب و...) محل زندگی شما، در شاخص شفافیت، میزان اطلاع شما از اجرای طرح ها و برنامه های زیست محیطی در محله، در شاخص مسئولیت پذیری، میزان مسئولیت پذیری مدیران شهری در قبال حفظ محیط زیست شهری، در شاخص قانون محوری، میزان برخورد قانونی مسئولین با عوامل آلوده کننده محلی، در شاخص عدالت و برابری، میزان دسترسی به فضاهای باز و سبز و فضاهای زیست محیطی در محله دارای بار عاملی بیش تری بودند.
تحول مدیریت شهری از طریق تقویت رابطه بین فرهنگ و هوش سازمانی در شهرداری نمونه موردی: شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرداری ها از مهم ترین نهادهایی هستند که بیشترین مراجعات مردمی را داشته و با وجود تنگناهای متعدد مالی و غیرمالی، بیشترین اقدامات عمرانی و اجرایی را در شهر به انجام می رسانند. با این وجود، در رده بندی میزان رضایت از خدمات ارائه شده، بالاترین شکایت های مردمی را به خود اختصاص می دهند. برای رفع این مشکل، راهکارهای متعددی مورد توجه قرار گرفته است و از آن میان بیشترین تأکید بر افزایش میزان اثر بخشی و کارآیی سازمان از طریق بهره مندی از ظرفیت های داخلی به خصوص هوش و فرهنگ سازمانی بوده است. به همین منظور، این بررسی با هدف تعیین اثر فرهنگ سازمانی و نقش این عامل بر هوش سازمانی برای افزایش کارآیی و اثر بخشی انجام شد. این مطالعه توصیفی و تحلیلی در شهرداری مشهد به انجام رسیده و از بین افراد شاغل به کار در این نهاد، 200 نفر به صورت تصادفی ساده گزینش و مورد بررسی قرار گرفته اند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون و هوش سازمانی آلبرخت به دست آمده است. اطلاعات و داده های گردآوری شده به این شیوه، با بهره گیری از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری SPSS و Lisrel به انجام رسیده است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که از دیدگاه کارکنان، بین فرهنگ سازمانی با ابعاد هوش سازمانی (چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، روحیه، اتحاد و توافق، کاربرد دانش و فشار عملکرد)، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و این شرایط می تواند بر بهره وری و اثربخشی سازمان تأثیرگذار باشد. با توجه به اثر فرهنگ سازمانی بر ارتقای سطح هوش سازمانی، می توان از این عامل برای افزایش بهره وری و اثر بخشی در شهرداری مشهد، استفاده کرده و با کمترین امکانات، بالاترین راندمان را در اختیار شهروندان قرار داد.
ارزیابی رابطه مدیریت محلات با حکمروایی شهری در کلانشهر تهران (مطالعه موردی: مناطق 1، 12 و 16 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش شهرنشینی و رشد لجام گسیخته شهرها در طی دهه های اخیر، مشکلات و نارسائی های فزاینده ای در حیطه مدیریت شهری به وجود آمده است. یکی از رویکردهای مورد تأکید برای بهبود عملکرد مدیریت شهرها و حل مسائل و مشکلات شهری به کارگیری طرح مدیریت محله ای یا همان رویکرد نوین ""خود مدیریتی"" شهروندان در امور متنوع مدیریت شهری می باشد. در سال های اخیر مدیریت شهری تهران برای مدیریت هرچه بهتر این شهر و کاهش مشکلات و نارسائی های خدمات ارائه شده به شهروندان تهرانی اقدام به پیاده سازی طرح مدیریت محلات در سطح محلات شهر تهران کرده است. با این توصیف، مقاله حاضر به دنبال این موضوع می باشد که اولاً مدیریت محلات در دستیابی به هدف خود تاکنون موفق عمل کرده است؟ ثانیاً مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه نسبت به شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در چه وضعیتی قرار دارد؟ و در نهایت این که آیا اجرای طرح مدیریت محلات می تواند زمینه و بستری برای تحقق رهیافت حکمروایی مطلوب شهری در مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه ایجاد کند؟ نوع تحقیق کاربردی و روش مطالعه توصیفی- تحلیلی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه بوده و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر محاسبه گردید. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که مدیریت محلات در دست یابی به اهداف خود تاکنون موفق عمل نکرده است؛ هم چنین مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه نسبت به شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد؛ و این که همبستگی بالایی بین طرح مدیریت محلات و زمینه سازی برای تحقق حکمروایی مطلوب شهری در مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه وجود دارد.
اثربخشی رویکرد مدیریت اجتماع محور در راستای تقویت سرمایه اجتماعی برون گروهی و کاهش مطرودیت اجتماعی (مطالعة موردی: شهرستان ریگان، استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر رویکرد اجتماع محور در راستای تقویت سرمایه اجتماعی برون گروهی و کاهش مطرودیت اجتماعی از طریق روش تحلیل شبکه در دو بازه زمانی قبل و بعد از اجرای پروژه اجتماع محور RFLDL (احیای اراضی جنگلی و تخریب یافته با تأکید ویژه بر اراضی شور و حساس به فرسایش بادی) در بین سرگروه های کمیته های خرد توسعه است.
روش تحقیق: در این تحقیق براساس روش پیمایشی و با استفاده از مشاهده مستقیم و مصاحبه با گروه های هدف، گره های شبکه شامل سرگروه های کمیته های خرد توسعه (به عنوان تصمیم گیرندگان اصلی در هر زیرگروه) شامل ۳۳ نفر در چهار منطقه می باشند.
یافته ها: میزان شاخص تراکم در بین سرگروه های چهار روستای مورد مطالعه در پیوندهای اعتماد و مشارکت بعد از اجرای پروژه افزایش یافته است. افزایش میزان تراکم در افراد سبب توسعه اعتماد، مشارکت و سرمایه اجتماعی در سطح افراد می شود. دوسویگی پیوندها نیز در ابعاد اعتماد و مشارکت بعد از اجرای پروژه روند افزایشی داشته است. افزایش این شاخص باعث پایداری شبکه سرگروه ها به میزان مطلوب شده است. میانگین فاصله ژئودزیک در پیوندهای اعتماد و مشارکت در چهار روستا به ترتیب برابر با ۰۵/۲ و ۰۹/۲ بوده است. این میزان بعد از اجرای پروژه به ۶۱/۱ و ۶۷/۱ رسیده است. در واقع، نزدیک بودن عدد میانگین فاصله ژئودزیک به عدد یک، نشان دهنده بالابودن سرعت گردش منابع و اطلاعات در افراد بوده و اتحاد و یگانگی بالای افراد را بیان می کند. میزان این شاخص بعد از اجرای پروژه متوسط ارزیابی می شود. شاخص E-I در میزان اعتماد برون گروهی به میزان حدود ۲ برابر در بین ۴ روستای پایلوت افزایش یافته است و از نظر شاخص مشارکت در حدود ۵/۱ برابر افزایش یافته است که این امر به نوبه خود در افزایش سرمایه اجتماعی برون گروهی و متعاقباً کاهش مطرودیت اجتماعی نقش مهمی را ایفا می کند.
محدودیت ها: در پروژه بین المللی RFLDL به جنبه های تقویت دانش و مهارت و ایجاد اشتغال زایی در مناطق مختلف توجه بیش تری شده است. اگرچه تقویت سرمایه اجتماعی از طریق نهادسازی و ظرفیت سازی مد نظر بوده، بررسی روند تغییرات از نگاه سرمایه اجتماعی در طول اجرای پروژه مورد غفلت قرار گرفته است.
راه کارهای عملی: به کارگیری روش تحلیل شبکه ای در تحلیل و ارزیابی ابعاد اجتماعی پروژه های توا ن مندسازی جوامع محلی و ارزیابی میزان اثربخشی پروژه های مشارکتی و مردم محور جهت نشان دادن روند تغییرات اجتماعی.
اصالت و ارزش: این مطالعه به دلیل این که از روش تحلیل شبکه برای اولین بار در ایران برای ارزیابی سرمایه اجتماعی به صورت کمّی استفاده کرده است، جدید است و سایر محققان نیز می توانند از روش طی شده و یافته های آن در سایر تحقیقات استفاده کنند.
سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری و ارزیابی عوامل فردی، اجتماعی مؤثر بر آن (مطالعه موردی: شهر دهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی در ایران سبب گردیده که شهرهای امروزی با مسائل زیادی روبه رو باشند، بدین منظور بایستی تشکیلاتی به صورت سازمان یافته، اصولی و منظم به اداره ی امور شهر بپردازد. نهاد شهرداری در اغلب کشورهای جهان ازجمله ایران اداره امور شهر را بر عهده دارد و بررسی عملکرد آن همواره موردبحث و بررسی محققان بوده است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد شهرداری شهر دهدشت در ابعاد مختلف و ارزیابی عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر آن از نگاه شهروندان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار شهر دهدشت (153695) و حجم نمونه موردبررسی با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر از بین آن ها به روش تصادفی ساده انتخاب شده و با ابزار پرسشنامه موردبررسی قرارگرفته اند. از روش های تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ به منظور سنجش روایی و پایایی ابزار پژوهش استفاده گردیده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که شهروندان از عملکرد شهرداری در بعد وظایف فنی- عمرانی ""تا حدی راضی""، در بعد وظایف خدماتی ""راضی"" و در بعد وظایف اجتماعی فرهنگی ""ناراضی"" هستند. همچنین در نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مشخص گردید که مشارکت اجتماعی، آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی و سن حدود 26 درصد از تغییرات متغیر وابسته (رضایت از عملکرد شهرداری) را تبیین کنند.