بررسی و مقایسه ی چگونگی بازتاب مضمون ی مشترک نزد هنرمندان ی از دو فرهنگ و پ ی شینه متفاوت ، درونما ی ه مقاله حاضر را تشک یل م ی دهد. دو اثر ی که با مضمون مشترک وسوس ه در ا ینجا مورد بررس ی قرار گرفته اند ؛ به ترتیب وسوسه ی آنتون ی قد یس اثر ه یرونیموس بوش نقاش فلاندر ی اواخر قرن پانزده م یلادی و کمال الد ین بهزاد نقاش نامدار ا یرانی اواخر قرن نهم و اوا یل قرن دهم هجر ی م ی باشند. این مقاله به بررس ی و کنکاش در نوع نگاه و رو یکرد ا ین دو هنرمند به مضمون وسوس ه و تلاش آنان برا ی ب یان و روا یت تصو یری آن م ی پردازد و قصد دارد تا از ا ین رهگذر تفاوت ها و اشتراکات فرهنگ ی و هنر ی م یان هنرمند فلاندر ی و نگارگر ا یرانی را مورد نقد و تحل ی ل قرار دهد.
شق کاربردی ترین مفهوم در هنر ایرانی است. قلب پر تپش عشق، مولد شور، شیدایی، و رمز و راز- زیبایی و معانی بلند را به مضامین و تصاویر هنر ایرانی می بخشد. نظم ضربان این قلب بسیار حساس، مدیون بار معنوی و روحانی آن است که هم چون حوزه ی فرهنگ و ادبیات، در قالب های مختلف شکل، رنگ و بافت به هنر ایرانی طراوتی صوری، باطنی، ابدی و ماندگار می بخشد. علاوه بر بسترهایی چون نگارگری، معماری و ...، تلالوی نمودهای پر شور و حـال عشق را در نقش جلدهای ایرانی نیز می توان مشاهده و حس کرد. جلدهای ایرانی در طول تاریخ- به ویژه در دوران قاجار- با فنونی متنوع، بستر مناسبی برای نقش و ثبت دلدادگی و عاشقی با مضامین زمینی و آسمانی بوده اند و تردیدی نیست که بررسی آن، جلوه های جذاب و روشنی از فرهنگ عشق و ایثار در تمدن ایران زمین را نمایان سازد. در این مقاله، ضمن بررسی نظری مفاهیم نمادین عشق در هنر ایرانی از نگاه هنر سنتی و رابطه ی عشق و هنر، تلاش گردیده است در یک طبقه بندی مناسب، نقش های نمادین عشق بر جلدهای قاجاری در قالب هایی چون عبارات مقدس، عبارات ادیبانه و خاضعانه، نقوش انسانی در حالات مختلف و مناظر خیالی، بررسی شوند. اهداف: بررسی مفاهیم نمادین عشق در هنر ایرانی از دریچه هنر و سنت - طبقه بندی نقش های نمادین عشق بر جلدهای عصر قاجاریه - تحلیل نمونه های شاخص جلدهای موجود در گنجینه های هنر ایران در داخل و خارج از کشورسوالات: چه نوع نقش ها و مفاهیم نمادینی از عشق در هنر ایرانی قابل مشاهده است؟- نقش های نمادین عشق بر جلدهای عصر قاجاریه چه شاخصه هایی دربردارند؟ کلیدواژگان: نقش های نمادین عشق ، جلدهای قاجاری ، عبارات مقدس و ادیبانه ، نقوش انسانی ، مناظر خیالی
با توجه به اینکه چاپ در اواخر قرن نوزدهم میلادی به ایران وارده شده است و نخستین روزنامه های رسمی ایران به تدریج به صورتی ظاهر شدند که برای پیشرفت آینده ی مملکت نمی توانستند الهام بخش باشند ، و از طرفی اکثریت مردم کشور ما در این زمان بیسواد و در نتیجه بیگانه از مطبوعات بودند لذا در چند و چون تحولات جهانی و در آن شرایط انقلابی ، دست به قلم های مجربی در عرصه حاضر شده و به نحوی با مردم کوچه و بازار ارتباط برقرا کردند و با مأنوس کردن توده های مردم با جراید ،آگاهیهای لازم را به آنها دادند ...
طاق بزرک بستان با ابعاد و نسبت هایی متفاوت ترکیبی بدیع و فن و روشی پیچیده تر در واپسین سال های حکومت ساسانی در غرب ایران ساخته می شود. ساسانیان با به پایان رساندن این اثر شاخص پیامی برای ماندن هر چه بیشتر فرستاده اند و آن را در ساختار پیچیده ی طاق بزرگ و نقوش بغایت حیریت انگیر آن نهان داشته اند تا همچون صخره های بلند و ستبر کوهی که در کنارش غنوده است جاودان بماند در نقوش طاق بزرگ ما با تمامی رمزگان فرهنگی از جنبه های گوناگون مواجه می شویم. در هریک از موارد ما به اطلا عاتی دست می یابیم که در نهایت با دوره ی تاریخی مربوطه- که زمان ساسانیان می باشد- آشنا شده ارتباط برقرار می کنیم. انتخاب مواد و مصالح انتخاب مکان مناسب در ارتباط با مصالح مورد نظر بررسی شیوه های اجرای کار قابلیت دسترسی و جادهی مناسب و با معنای نقوش در طاق و مجموعه ی نقوش موجود از منظر نشانه شناسی جملگی بر معناهای صریح ضمنی و اسطوره ای اشاره داشته و دیدگاه های تازه ای را در بررسی این اثر برجسته می گشایند.
کاربست عناصر تصویری و جلوه های بصری هنرهای کهن، قومی و سنتی در آثار سقاخانه ای ها مورد وثوق همگان است. اما در این التفات، نوع نظرگاه و چگونگی کاربست، اهمیت ویژه ای مییابد. گفتمان هویت و سایة سنگین آن در دهه های اخیر بر جامعة «نقد هنری»، تأثیر عمیقی در عدم گشودگی معیارهای زیبایی شناسی واقعی این جنبش داشته است. لذا تشبث به میراث گذشتگان را وجهی شعارزدگی و نگرش در سطح ارزیابی کرده-اند. این پژوهش با نگرش نقد«زیبایی شناسی» جنبش سقاخانه؛ ارزش های خودبسنده آثار ایشان را که تحت سیطرة نقدهای« ماهیت پندارانة» معطوف به« هویت گرائی صرف» است؛ مهجور و ناگشوده مییابد. لذا میکوشد با معرفی چگونگی نگرش این هنرمندان به میراث هنری گذشتگان که بیشتر در کنش«کشف و گشودگی»«شگردها و تمهیدات زیبایی شناسانه» آن مواریث جستنی است، هم به واکاوی ارزش های زیبایی شناسانه هنرهای مورد التفات ایشان پرداخته و به ساخت های همیشگی«هنر ایران» اشارتی کرده باشد و هم«گوهر ناب فرم و اشکال هنری» آثار ایشان که در «تجربة زیبایی شناختی» اندیشه هنرمندانش نهفته میباشد را به بوته نقد و نظر بنشاند. به نظر میرسد پرویز تناولی در این جنبش نقشی تعیین کننده داشته باشد، از همین روی این پژوهش بر آثار وی تاکید بیشتری دارد.
در دورة پست مدرنیسم، هنر دچار کارکردهای متغیری شده و مدام در حال تغییر ماهیت و هویت است. این مسایل در ارتباط مستقیم با مجسمه سازی امروز است زیرا این گوناگونی حیرت آور در هیچ زمینه ای به اندازة جهان مجسمه سازی آشکار نیست. حال این سؤال مطرح می شود که چه تحولاتی در دوره مدرن منجر به ظهور مجسمه سازی پست مدرن شد؟ چنین فرض می شود که توجه به محتواگرایی و مفهومی بودن مجسمه برخلاف فرم گرایی حاکم در دوره مدرن باعث شد که رویکردهای غالب در مجسمه سازی تغییر کرده و مجسمه سازی پست مدرن با صورت های بیانی جدیدش ظهور پیدا کند. این مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی به تحولات و دگرگونی های ایجاد شده در عرصه مجسمه سازی از 1960 تا 1980 پرداخته است. نظر به اینکه زمینه های تحول و پیدایش مجسمه سازی پست مدرن به لحاظ تأثیرگذاری بر مجسمه سازی از دهة 1980 به این سو هنوز ساماندهی آکادمیک نشده است، ضرورت این اقدام احساس می شود که در این پژوهش به آن پرداخته شود. در پایان این نتیجه حاصل شد که تحولاتی چون تغییر مفهوم گالری جهت نمایش مجسمه، تغییر شکل اشیاء بازتولید شدة صنعتی در شکل اثر هنری و نقش مؤثر زمان و مکان در ایجاد و نمایش آثار مجسمه سازی از جمله دگرگونی های بنیادینی بود که تعریف مجسمه سازی مدرن، به عنوان یک شیء فرمی تجرد گرا را زیر سؤال برد و هویت آن را تغییر داد. این دگرگونی ها موجب شد درک و دریافتی نو در قالبی جدید جهت بیان «محتوا و معنایی خاص» از طریق مجسمه ظهور پیدا کند.
منابع مکتوب و مستند فارسی، برای شناخت ابعاد هنری و تاریخی هنر های نگارگری، طراحی و خوشنویسی ایرانی، بسیار ارزشمند هستند. این منابع نوشتاری شامل: کتابها، رسالهها، مرقعات(آلبوم)، نوشتههای متن خود آثار و غیره میباشند. مرقعات هنری نسبت به دیگر منابع نوشتاری- رسالهها و کتابها- نقش مهمی در حوزه ی هنر های کتاب آرایی عهده دار هستند. دیباچهی بسیاری از مرقعات دارای مطالب فوق العاده مهمی در ارتباط با هنرهای کتاب آرایی شامل نگارگری و طراحی، تذهیب، خوشنویسی و جلد سازی ایرانی، اعم ازجنبههای تاریخی، شناسایی هنرمندان، بیان روشها، نام سفارش دهند و نام نویسنده می باشند. مجموعه آثار هنری تک ورقی که در این مرقعات گردآوری و نگهداری می شوند نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. این آثار هنری تک ورقی نمونههایی از آثار هنری استادان گذشته بوده که هنرآموزان جوان از روی آثار مشق نظری یا مثنیبرداری میکردند. به همین جهت، سنت ساختن مرقعات نقش مهمیدر توسعه و تداوم آموزش هنرهای نگارگری، طراحی و خوشنویسی داشته است.آشنایی عمیق و همه جانبه با اصول نگارگری ایرانی و با مطالعه آثار موجود درمرقعات، می تواند با هنر نقاشی عصر حاضر هماهنگی کاملی را فراهم سازد و قابلیت احیاء و بکارگیری صحیح شاخصه های نقاشی ایرانی را به وجود آورد.به همین منظور، این مقاله به بررسی ویژگی های نقاشی و طراحی موجود در چهار مرقع معروف از مجموعه مرقعات موجود در استانبول و مرقعات موجود در کتابخانه ملی برلین (معروف به مرقعات دیتس) می پردازد.
مقله پیش رو ، تحلیلی بر آثار عکاسی توهومی انادر ، عکاس معاصر مراکشی و تبعه فرانسه است . عنوان « نور سیاه » که برگرفته از نام آلبوم عکس های اوست ، اشاره به سیر زیباشناسانه ای دارد که این مقاله در صدد تبیین آن بر می آید . رویکردی در زیبا شناسی که منجر به نظام بازنمایی و دنیای تجسمی بسیار ویژه ای در آثار عکاس شده است و به مجموعه آثارش هویت و ویژگی مطلوبی می بخشد . ...