زمانی که « پل کله » در اواخر عمر خود غرق در مطالعه خطوط تصویر شده بود و آثاری همچون « باغ نزدیک لوسرن » را می آفریند عشایر این سامان با همین دیدگاه تصاویر کوچ را با زبان تصویری ، در طنابهایی می بافتند که وسیله زندگی آنان بود . در واقع اینان با آثارشان زندگی می کردند و هنرشان جزء لاینفک زندگی آنان بود . بسیاری از تصاویر بافته شده در قالی و گلیم می تواند یادآور دوره سوم آثار « پل کله » باشد . گاه این تصاویر آنقدر بهم نزدیک هستند که می توان گفت : شخصی که این گلیم ها و قالی ها را بافته است از نظر تفکر هیچ چیز از کار « پل کله » کمتر نداشته است ...
فلو (flou-محوی) که یکی از واژگان بسیار تخصصی نقد تصویری است، و در حال حاضر به طور گسترده ای با تکنیک عکاسی همراه شده است. در اواسط قرن نوزدهم، درحالی که عکاسی در بحث و جدل های هنری وارد می شد «محوی» قبل از هر چیز یکی از رفتارهای نقاشی بود، که نقاش برای شفافیت اثر اقدام به پنهان کردن ضربات قلم مو بر روی بوم می کرد. نقد عکاسی، که بی سر و صدا این اصطلاح را از آن خود می کرد، مفهوم آن را متحول ساخت، و آن را مربوط به یک نقص فنی نمود، نقص تار شدن و نادیده گرفتن وضوح. در سال 1850، مشاهده کنیم که، در متون مربوط به عکاسی، یک عدم اطمینانی برای مفهوم محوی وجود دارد. که ضمن اینکه طنین معنایی تصویری خود را حفظ می-نماید در حال بارگذاری برداشتی جدید می باشد کهبا تعریف اصلی آن در تضاد است.