فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۴۱ تا ۴٬۰۶۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
71 - 87
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی در طول تاریخ کارکردی وسیع داشته و به موضوعات مختلف اخلاقی، مذهبی، پند و اندرز، سیاست و ... پرداخته است. محتوای آثار تعلیمی به تناسب شرایط اجتماعی، هویت فردی و توانایی های آفریننده شکل گرفته است. «سقانفار» سازه ای بومی و مذهبی در مازندران است که متأثر از تحولات اجتماعی سیاسی انتهای دوره صفویه و قاجار پدید آمد. نوع اولیه این سازه چوبی در مزارع و در مجاورت منازل مسکونی برای نگهبانی از محصولات ساخته می شد و در مسیر تبدیل شدن به سازه ای تعلیمی و مذهبی دچار تغییراتی گردید که به آن کارکرد و معنای تازه ای بخشید. هدف این پژوهش بررسی زمینه های شکل گیری، اهداف ساخت و مخاطبان سقانفارها جهت شناخت علت ساخت آنها بوده است. سؤال پژوهش این است که میزان ارتباط بین نقوش مذهبی و غیر مذهبی با آموزه های تعلیمی چقدر بوده است؟ فرضیه پژوهش آن است که هدف اصلی سازندگان سقانفارها، ایجاد یک سازه تعلیمی با هدف انتقال آموزه های اخلاقی بوده و از این رو تزئینات با رویکرد تعلیمی انتخاب و اجرا شده اند. پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و کارکرد نقوش به کاررفته بر اساس محتوای آنها مورد تحلیل قرار گرفته است. داده ها به روش کتابخانه ای گردآوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد بر اساس موضوع، تزئینات در دو گروه مذهبی و غیرمذهبی قرار می گیرند که در آنها مضامین مشابه یا متفاوت ارائه شده است. تحلیل آمارهای استخراج شده نشان می دهد از نظر کمّی از موضوعات مذهبی بیش از موضوعات غیرمذهبی استفاده شده است. مضامین مشترک مورد استفاده به ترتیب بیشترین حضور در تزئینات عبارت اند از «شجاعت»، «جوانمردی»، «جهاد و شهادت یا مبارزه با ظلم» و «عدالت» که همه آنها آموزه های تعلیمی هستند. نسبت استفاده از مضامین مشترک در گروه تزئینات غیرمذهبی بیشتر از مذهبی است. بر این اساس به نظر می رسد علت اساسی شکل گیری و همچنین گسترده ترین کارکرد عمومی سقانفارها، جنبه تعلیمی آن ها بوده و هنرمندان مضامین مورد نظر را با استفاده متنوع از روایات مذهبی و تاریخی بیان کرده اند. سایر کارکردهای عبادی و آیینی، در سایه کارکرد تعلیمی معنا پیدا کرده است.
د لایل گرایش به بازنمایی عناصر صوری هنر ساسانی و گریز از نمایش جنبه های شاهانه د ر د یوارنگاره های سغد ی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۸۸
61 - 70
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تمد ن سغد د ر مسیر جاد ه ابریشم قرار د اشت و یکی از مهم ترین مناطق جاد ه ابریشم به شمار می آمد . این موقعیت جغرافیایی منتج به آمیختگی فرهنگی قابل توجهی د ر فرهنگ و هنر این ناحیه شد ؛ به گونه ای که تأثیرات هند ی، آسیای شرقی و نیز تأثیرات ایرانی و... د ر آن قابل مشاهد ه است. اما د ر این میان، شاید بتوان تأثیرات ایران ساسانی را د ارای اهمیت بیشتری د انست؛ چرا که سغد یان د ر هنر خود بیشترین تأثیر را از ساسانیان پذیرفتند ، لکن د ر این تأثیرپذیری تنها به بازنمایی عناصر صوری هنر ساسانی بسند ه کرد ه و روح شاهانه هنر ساسانی را د ر آثار خود بازتاب ند اد ند ؛ این امر به خصوص د ر د یوارنگاره های سغد ی نمود بیشتری د اشته است.پرسش پژوهش: چه د لایلی موجب بازنمایی جنبه های صوری و گریز از نمایش جنبه های شاهانه هنر ساسانی د ر د یوارنگاره های سغد ی شد ه است؟هد ف پژوهش: شناخت د لایل تأثیرپذیری گزینشی سغد یان از جنبه های به خصوصی از هنر ساسانی هد ف اصلی د ر پژوهش حاضر به شمار می آید .روش پژوهش: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی به شمار می آید و به روش تاریخی و نیز توصیفی-تحلیلی انجام شد ه و اطلاعات مورد نیاز آن به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شد ه است. نتیجه گیری: جامعه سغد ی د ر بستر ساختار اجتماعی و سیاسی ناشی از یک شهرنشینی تکامل یافته فرصت رشد را برای تمامی افراد جامعه فراهم می آورد . به جهت وجود چنین ساختاری بود که ثروت ناشی از قرارگیری سغد د ر مسیر جاد ه ابریشم توانست رفاه قابل ملاحظه ای برای مرد م این ناحیه پد ید آورد و به غیر از پاد شاه، ثروتمند ان د یگری نیز از د ل مرد م شکل گرفتند . همین امر به رونق د استان ها با مضامین حماسی، اسطوره ای، روزمره و... انجامید و د ر د یوارنگاره های سغد ی به جای فرد محوری و نمایش پاد شاه به عنوان قد رت مطلق، د استان هایی تصویر شد که تمامی مرد م سغد می توانستند قهرمان آن باشند .
بررسی علل نارضایتی شهروندان از شهرداری ها؛ مورد مطالعه شهرداری اسکو
حوزه های تخصصی:
نقش مواد تغییر فاز دهنده در بهبود و احیای عملکرد بادگیر؛ مطالعه موردی: اقلیم گرم و مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
153-162
حوزه های تخصصی:
اهداف: در معماری سده اخیر ایران استفاده از روش های آسایش حرارتی ایستا فراموش شده و جای خود را به روش های پویا داده اند که در کنار محدودیت ها و بحران های زیست محیطی، هزینه های گزاف و بعضاً کاهش دسترسی به انرژی الکتریکی را موجب شده است؛ در نتیجه لزوم استفاده از عناصر و روش های ایستا به ویژه در اقلیم های گرم که انرژی الکتریکی بیشتری مصرف می شود ضروری می نماید. یکی از مهم ترین عناصر معماری سنتی ایران بادگیر است که به سبب سادگی عملکردی و استفاده از انرژی باد همچنان دارای قابلیت کارکردی است. همچنین در سالیان اخیر به کارگیری فناوری های نوین در ساختمان، همچون مواد تغییر فاز دهنده، باعث احیای روش های ایستا و صرفه جویی قابل ملاحظه در مصرف انرژی شده اند. لذا پژوهش حاضر تلاش نموده است تا با کاربرد این مواد در ساختار بادگیر به بهبود عملکردی آن در ایجاد سرمایش ایستا کمک نماید. روش ها: پژوهش توسط مدل سازی جریان هوا در کانال بادگیر در نرم افزار فلوئنت و مقایسه دمای ورودی و خروجی آن انجام گرفته است. در این راستا سه مدل- فایبرگلاس و دو نوع مواد تغییر فاز دهنده با دمای پافشاری متفاوت به عنوان پوشش دیواره بادگیر- آزموده شد. یافته ها: آزمون مدل ها نشان داد که پوشش مواد تغییر فاز دهنده بسیار بیشتر از پوشش فایبرگلاس (حداقل بین °C ۴/۵ تا °C ۵/۵) در کاهش دمای خروجی بادگیر موثر بوده اند. نتیجه گیری: این میزان از سرمایش، حداقل سه ماه از فصل گرما و مدتی از شبانه روز در اقلیم گرم و مرطوب قشم را پوشش می دهد و نقش زیادی در کاهش مصرف برق ایفا خواهد نمود.
راهکارهایی جهت افزایش امنیت در بازطراحی مجتمع های مسکونی بر اساس نظریه خلق فضای قابل دفاع و CPTED (نمونه موردی شهرک بسیجیان آمل)
حوزه های تخصصی:
امنیت یکی از مهم ترین نیازهاى بشرى است، چنان که در طبقه بندى نیازهاى مازلو در درجه دوم اهمیت و پس از نیازهاى فیزیولوژیک قرارگرفته است. در این تحقیق افزایش امنیت در بازطراحی مجتمع های مسکونی بر اساس نظریه خلق فضای قابل دفاع و CPTED (نمونه موردی شهرک بسیجیان آمل) مورد بحث و بررسی دقیق قرار می گیرد. شهرک بسیجیان از جمله شهرک های ارزان قیمت و پرجمعیت شهرستان آمل به حساب آمده و مورد توجه قشر آسیب پذیر جامعه میباشد. با توجه به ویژگی های محیطی این شهرک و مطالعات صورت گرفته، میزان ارتکاب جرم در سطح بالا و میزان امنیت در این شهرک در سطح پایینی قرار دارد. بنابراین می توان با تکیه بر دو مفهوم خلق فضای قابل دفاع و CPTED در راستای ارتقاء امنیت در شهرک مذکور قدم برداشت. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. در این تحقیق با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای پیشینه و چهارچوب نظرى تحقیق مشخص گردید و داده های به دست آمده به صورت میدانی م,رد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که استفاده از طراحی معماری مناسب و عرصه بندی فضاهای عمومی، نیمه عمومی، نیمه خصوصی و خصوصی احساس نا امنی و ترس در مجرمان ایجاد کرده و در عوامل روانی مؤثر بر وقوع جرم نیز مؤثر است همچنین بر اساس نتایج به دست آمده هرچه قلمروهای خصوصی، نیمه خصوصی، عمومی و نیمه عمومی متمایز تر باشند امکان نفوذپذیری فیزیکی و بصری در آن از سطح عمومی به سطح خصوصی کنترل شده تربوده و امکان وقوع جرایم نیز به همان نسبت قابل کنترل است.
بررسی نقش تعاملی دانشگاه و شهرداری در ایجاد و توسعه شهر یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
157 - 188
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی الگویی برای ایجاد شهر یادگیرنده با محوریت دانشگاه در کلان شهر اهواز انجام شده است. پژوهش از نوع مطالعات کیفی به روش داده بنیاد است. جامعه آماری شامل استادان دانشگاه شهید چمران اهواز و کارشناسان و مدیران شهرداری کلان شهر اهواز بوده و روش نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی تا جایی ادامه یافت که پژوهشگر با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 23 نفر از اعضای نمونه به اشباع نظری رسید. با تحلیل محتوای مصاحبه های انجام گرفته، تعداد 834 کدباز استخراج و از تلفیق آن ها تعداد 38 مقوله احصاء گردید و طی سه مرحله کدگذاری، الگوی ایجاد شهر یادگیرنده با محوریت دانشگاه در شش مقوله اصلی ارائه شده است. الگوی طراحی شده می تواند به عنوان یک الگوی راهبردی یا عملیاتی در شهرداری کلان شهر اهواز مورداستفاده قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد، پیامدهای ایجاد شهر یادگیرنده درنتیجه تعامل دانشگاه و شهرداری، رشد و بلوغ اجتماعی و یادگیری شهروندان، توسعه فعالیت های فرهنگی در شهر، توسعه انجمن ها و شبکه های علمی- فرهنگی، تصمیم گیری های علمی و مطلوب تر در سطح شهر، افزایش تعاملات دانشگاه و شهرداری، افزایش مسئولیت اجتماعی شهروندان، شهرداری، دانشگاه و سایر دستگاه های اجرایی برای توسعه یادگیری، تعالی فضا و منظر شهری و توسعه فضای یادگیری، ایجاد ضمانت ارائه پیوست آموزش شهروندی برای همه پروژه های شهر یادگیرنده، افزایش تعاملات شهرداری در سطح ملی و بین المللی است.
بررسی تحولات معماری معاصر ژاپن در سالهای پس از جنگ جهانی دوم
حوزه های تخصصی:
سرزمین ژاپن در طول تاریخ ردپای حضور ادیان و آئین های متفاوتی بوده است. متناسب با این سابقه کهن، ژاپن دارای پیشینه ای غنی از معماری سنتی-آئینی بوده و مفاهیم و فضاهای متفاوتی در طول زمان متناسب با این آیین ها و سنت ها شکل گرفته است؛ به گونه ای که معماری سنتی آئینی ژاپن دارای اصول تعریف شده ای در طراحی فضای معماری است. چگونگی تاثیرات تحولات در این کشورکه بعد جنگ جهانی به وجود آمده و موجب استخراج آموزه هایی برای سایر فرهنگ ها و سرزمین ها شده همواره به عنوان یکی از دغدغه ها در معماری معاصر مطرح بوده است. در این مقاله، توسعه معماری ژاپن به عنوان میراث مدرنیته مورد بررسی قرار میگیرد. دوره زمانی مورد مطالعه در این پژوهش، معماری ژاپنی پس از جهانی دوم می باشد تا از این طریق روند پیشرفت آن در طول دهه های متوالی درک شده و سهم معماران برجسته در این پیشرفت مشخص گشته و جایگاه معماری ژاپن در قرن 21 معرفی گردد. روش تحقیق در این پژوهش تحلیل تطبیقی پروژه های خاص معماران ژاپنی با مفاهیم و اصول فضا سازی معماری میباشد. نتایج حاصل از بررسی تحولات در کشور ژاپن نشان دهنده شکل گیری نهضت های مهمی همچون گروه متابولیسم، نمایشگاه EXPO، گروه X، و شکل گیری ساختمان های مهم در دهه 80 میلادی که در نهایت در قرن 21 توانسته اند ژاپن را به کشوری که نشان دهنده کالبدی از مفاهیم پیشین معماری ژاپن است تبدیل کنند که نقش معماران برجسته در این تحولات امری جدایی ناپذیر است.
شخصیت پردازی در حکایت های الهی نامه عطار نیشابوری در تطبیق با داستان های مصور نسخه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
350 - 365
حوزه های تخصصی:
عطار، از بزرگترین عارفان شاعر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است که برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی خود از داستان و حکایت بهره گرفته است، چراکه انسان، مخاطب خاص وی می باشد. الهی نامه یکی از آثار برجسته عطار است که شاعر ضمن آن موفق خلق حکایات زیبا و عمیقی شده است. با توجه به نقش کلیدی که شخصیت پردازی در آفرینش داستان ها و حکایات دارد، مسئله شخصیت پردازی در الهی نامه و انطباق آن با داستان ها ی مصور مطرح می گردد. این پژوهش با بر روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شخصیت، عنصر حادثه و سرعت رخداد آن، از عناصر مهم داستان و داستان نویسی می باشد در حکایات عطار وجود دارند. هر چند اثر مذکور جنبه زهد و اخلاق گرایی دارد اما چیدمان و سرعت حوادث داستان عامل محرّک و پیش برنده هر یک از داستان های آن محسوب می شود و در نهایت به طور کلّی می توان گفت که در حکایت و داستان و رمان نمی توان با یک دیدگاه حرکت کرد و یا نتیجه کلی گرفت که عناصر داستان، شالوده ی اصلی حکایت ها و داستان ها را می سازند یا داستان و حکایت ها به عناصر داستان بها و معنا می دهند. توانمندی عطار در توصیف دقیق حکایات، منجر به تصویرسازی ملموس از حکایات گردیده است. اهداف پژوهش: 1.واکاوی چگونگی عناصر حکایات در الهی نامه ی عطار. 2.بررسی شخصیت پردازی در حکایات الهی نامه ی عطار. سؤالات پژوهش: 1.حکایات موجود در الهی نامه ی عطار دارای چه مختصاتی است؟ 2. شخصیت پردازی چه جایگاهی در حکایات الهی نامه دارد؟
«نظام آموزشی ما، معاصر نیست» گفت وگو با دکترعلیرضا سمیع آذر
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
132 - 140
حوزه های تخصصی:
تاب آوری ارزش های خیابان های تاریخی در راستای حفاظت از آنها (نمونه موردی: خیابان چهارباغ اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۸۷
45 - 60
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: خیابان چهارباغ اصفهان با وجود تغییرات کالبدی و کاربری ها در طول تاریخ همچنان به عنوان یکی از خیابان های اصلی تجاری و تفرجگاهی این شهر محسوب می شود. بازخوانی تاریخ و سیر تحول معماری مجموعه های تاریخی می تواند امکاناتی برای گام های بعدی مرمتی فراهم آورده و یافتن عوامل تاب آوری می تواند در برنامه ریزی برای طراحی فضاهای جدید مؤثر باشد. تاب آوری راهی برای تقویت جوامع و شهر با استفاده از ظرفیت های آن است و یکی از ابعاد پراهمیت تاب آوری، بعد فضایی است که به ادامه فضاهای شهری با حفظ هویتشان در طی تغییرات می پردازد. هدف: این پژوهش با تکیه بر فرضیه مؤثربودن برنامه ریزی در جهت بازسازی خیابان های تاریخی با توجه به خواسته های کاربران و ویژگی های تاریخی در تاب آوری آنها به دنبال پاسخگویی به این پرسش اصلی است که چه عواملی سبب تاب آوری خیابان چهارباغ در طول تاریخ شده است. روش تحقیق: توصیفی- تحلیلی است و برای دستیابی به این هدف ابتدا با مراجعه به منابع معتبر، چهار شاخص کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به عنوان شاخص های مدل مفهومی تاب آوری ارائه شده و با مطالعه میدانی و پرسش از رهگذران این خیابان به بررسی دقیق تر و ارائه زیرشاخص هایی برای هریک از شاخص ها پرداخته شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که دلایل انتخاب این خیابان تاریخی و انتظارات کاربران از اقدامات حفاظتی در آن با ویژگی های تاریخی قرن های 17 و 19 میلادی هماهنگی دارد و اهمیت شاخص های مختلف تاب آوری از دیدگاه کاربران متفاوت بوده و شاخص های اجتماعی و زیست محیطی در وضعیت مطلوب تری نسبت به شاخص های دیگر قراردارند.
تبیین اصول معماری پایدار ، در جهت ارتقای نماهای طراحی شده ی 5 سال اخیر در شهر تهران
حوزه های تخصصی:
پیشرفت بیش از پیش صنعت ساختمان سازی درایران و به خصوص شهر تهران و توسعه ی نماهای وارد شده با عنوان های مختلف در طی سالهای اخیر در این ساخت و سازها باعث تغییر چهره ی نمای شهری شده است و نمای گرم و اصیل ایرانی جای خود را به نمای التقاطی و وارداتی ای داده است که هیچ یک از نمادهای معماری گذشته ی ایران را در خود ندارد. لذا در این مقاله ضمن معرفی اصول معماری پایدار و بررسی تغییرات نما در طی دوره های مختلف در شهرتهران سعی در بهبود این نماها را به شکلی داریم که به لحاظ پایداری برگرفته از اصول معماری پایدار باشد و به فرهنگ و معماری سنتی ایران نیز نزدیک باشد. در این مقاله شیوه کتابخانه ای و میدانی برای بررسی مطالب انتخاب شده است. درنهایت باید گفت با وجود عمر طولانی مبحث معماری پایدار خبری از این بحث در ساختمان سازی ایران به خصوص بخش طراحی نما نیست و نماها شامل بخش های سرد و بی روحی هستند که نمیتوان ردپای هیچ یک از اصول معماری پایدار را در آن ها پیدا کرد. در پایان میتوان با ارتقای دانش و آموزش شهروندان ، مدیران شهری و معماران در خصوص نمای شهری و آشنایی این افراد با ادبیات نما و عناصر سازنده ی آن و همچنین واردکردن تکنیک های نوظهور همچون پنجره های هوشمند و نماهای دوپوسته ، نماهایی متناسب با فرهنگ ایرانی و براساس اصول معماری پایدار طراحی نمود.
تحلیل همنواختی آرایه های تزئینی و معماری در بناهای علمی-مذهبی عهد صفویه و قاجار(نمونه های مورد مطالعه: مسجد- مدرسه چهارباغ و رکن الملک اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
135 - 152
حوزه های تخصصی:
بناهای مذهبی در معماری ایرانی-اسلامی علاوه بر ساختار معماری از حیث آرایه ها نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. اصفهان به عنوان یکی از شهرهای تاریخی ایران زمین دربردارنده گونه های مختلفی از بناهای مذهبی به خصوص در دوره تاریخی صفویه و قاجار است مسجد-مدرسه چهارباغ و رکن الملک به عنوان دو نمونه شاخص از عهد صفویه و قاجار در پژوهش حاضر موردمطالعه قرار گرفته اند. لازم به ذکر است که هدف اصلی پژوهش پیش رو ضمن بازشناسی مختصر ساختار و تزئینات معماری بناهای مذکور، به نوعی معطوف به واکاوی تناسب کالبد بنا و آرایه های زینت بخش آن هاست. هدف مطرح شده زمینه ساز پاسخ به این سوال است که مهم ترین هنرهای تزئینی به کاررفته در دو مسجد-مدرسه چهارباغ و رکن الملک ضمن تبیین نقاط تمایز و تشابه کدام اند؟ این هنرها از حیث ساختار ظاهری، تناسب با ساختار معماری و همچنین نقش و محتوا حاوی چه مولفه های اصلی هستند؟ این پژوهش به لحاظ رویکرد، تطبیقی و از حیث روش، توصیفی-تحلیلی است، هم چنین جمع آوری اطلاعات به شیوه اسنادی و مشاهدات میدانی صورت پذیرفته است و اطلاعات به شیوه کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. یافته های پژوهش گویای آن است که دو بنای چهارایوانی مورد مطالعه در این پژوهش ضمن مشابهت هایی که در بعد ساختار دارند، از حیث ابعاد بنا و کیفیت اجرا دارای تفاوت های چشمگیری هستند در بعد هنرهای وابسته به معماری بنای شاهانه چهارباغ ضمن تعدد بیشتر هنرها با دارا بودن هنرهایی همچون قلم زنی، زرگری سنتی، ملیله کاری، طلا اندازی بر روی گچ و غیره تمایزات قابل توجهی با بنای رکن الملک دارد. لیکن تناسب قابل توجهی میان آرایه های معماری و ساختار معماری هر بنا وجود دارد. همچنین در بعد نقوش و محتوا، هر دو بنا نماینده ویژگی های هنری عصر خود بوده است به گونه ای که در بنای چهارباغ شاهد تعدد نقوش هندسی، نقوش اسلیمی و ختایی و موتیف های انتزاعی با تسلط رنگ های سرد همچون لاجوردی و فیروزه ای بیشتر هستیم و در مقابل مسجد-مدرسه رکن الملک سرشار از نقوش طبیعت گرا، نقش انسان و رنگ های متنوع و غالبا گرم است.
تدوین معیارهای طراحی فضای مشترک در مناطق مرکزی شهرها (مطالعه موردی : خیابان خیام شهر قزوین)
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
1-21
حوزه های تخصصی:
بیان مساله : امروزه گسترش دامنه فعالیت ها به واسطه ساخت و سازهای سرسام آور در شهرها، موجب بروز مشکلات ترافیکی در معابر نظیر تراکم ترافیک و کُندی جریان عادی عبور و مرور وسایل نقلیه،کاهش شدید فضای پارکینگ، افزایش استفاده از سوخت های فسیلی،بروز تصادفات و کاهش میزان امنیت عابران،افزایش آلودگی های زیست محیطی و مشکلات اجتماعی چون کاهش سرزندگی در افراد و مسائلی از این دست می شود.مراکز شهری به دلیل تمرکز فعالیت ها و تجمع افراد، همواره به عنوان یکی از مهم ترین گره های ترافیکی در سطح شهرها نمایان می شوند. نظریه پردازان شهری ضمن ارائه تکنیک های متعدد در راستای توسعه انسان محورشهرها،اشاره ای مستقیم به احداث پیاده راه ها و تأثیرات مثبت این گونه فضاها بر رونق سرزندگی اجتماعی و افزایش رضایتمندی شهروندان داشته و آن را به عنوان یکی از مهم ترین راهکارهای کاهش حجم ترافیک وسایل نقلیه در معابر معرفی می کنند.در فضای مشترک علاوه بر مرتفع کردن اولویت نخست نظریه پردازان شهری که همان انسان محور کردن فضاهای شهری می باشد، به نیازهای وابسته به حضور خودروها نیز توجه شده و همین امر موجب رضایت خیل عظیمی از ذینفعان فضاهای شهری به همراه داشته است.در فضای مشترک سعی برآن شده که علاوه بر حضور کامل افراد پیاده، وسایل نقلیه به صورت کنترل شده و با حجم محدود در فضای شهری حضور یابند. هدف:مقاله حاضر با هدف استخراج و ارائه معیارهای طراحی شهری ایجاد فضاهای مشترک در مراکز شهری(در این پژوهش : خیابان خیام شهر قزوین) بر مبنای تحلیل اطلاعات بدست آمده از تجربیات موفق جهانی تدوین شده است. روش:در فرآیند پژوهش ضمن بررسی مبانی نظری مرتبط با نظریه مذکور،با استفاده از روش های توصیفی و تحلیل اطلاعات موجود در منابع موردنظر،به بررسی معیارهای طراحی فضای مشترک در تجارب جهانی پرداخته و در ادامه معیارهای پیشنهادی به منظور اجرای این طرح در مناطق مرکزی شهری ارائه شده است. یافته ها:یافته های پژوهش در ۵ محور مجزا، اصول و معیارهای طراحی فضای مشترک بمنظور اجرا در مناطق مراکز شهری را شناسایی کرده و زیرمعیارها، محورهای استراتژیک،راهکارها و در نهایت ضوابط و توصیه های طراحی سیاست اجرایی را در چارچوبی مشخص ارائه کرده است. نتیجه:ارائه چارچوبی مدون در قالب ۵ محور مدیریت و آرامسازی ترافیک،بهبود سیمای کالبدی شهر،وضعیت زیست محیطی،وضعیت اقتصادی و خدمات شهری،تقویت زندگی اجتماعی و تعاملات فرهنگی از معیارهای طراحی فضای مشترک در مناطق مرکزی شهری می باشد.
تبیین اثرات استفاده از فناوری اطلاعات بر عدالت شهری
حوزه های تخصصی:
با آغاز قرن بیست و یکم، هم زمان با توسعه چشمگیر فناوری اطلاعات در فرآیند دست یابی به توسعه شهرها از یک سو و نیاز مدیریت شهری به ایده های نو در اداره شهرها از سوی دیگر، جایگاه شهروندان در شهرها بیش ازپیش ارتقا یافته است، پس ضرورت خدمات رسانی اصولی به همه شهروندان، همراه با پیاده سازی عینی مفهوم عدالت شهری بیش از گذشته آشکار می شود. در پژوهش حاضر که بر اساس ماهیت بنیادی و روش آن توصیفی- تحلیلی می باشد؛ در پاسخ به پرسش پژوهش "استفاده از فناوری اطلاعات چه اثراتی بر انواع عدالت شهری دارد؟"، ابتدا معیارهای مرتبط با انواع عدالت در شهرسازی (عدالت فضایی، عدالت اجتماعی و عدالت توزیعی) به روش کتابخانه ای گردآوری و سپس اثرات استفاده از فناوری اطلاعات متناسب با معیارها دسته بندی شده است. نتایج برآمده از پژوهش نیز نشان می دهد که بین عدالت شهری و فناوری اطلاعات ارتباطی دوسویه وجود دارد و شهر خواهان عدالت نیز می تواند از فناوری اطلاعات در تمامی ابعاد ماهوی شهر نظیر: کالبدی، اقتصادی، کاربری و فعالیت، منظر شهری، حرکت و دسترسی و فضای عمومی بهره گیرد و البته لازم به ذکر است که با ایجاد چنین ارتباطی، مفهوم "حق شهر" لفور به روی کار می آید و شهر جایگاه خود را به عنوان یک ساختار اجتماعی باز می یابد.
تاثیر فرم هندسی ساختمان های بلند بر پراکنش ذرات معلق و آلودگی هوا در محیط پیرامون آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
193-203
حوزه های تخصصی:
اهداف: تاثیرات ساختمان های بلند فارغ از سیمای شهری بر شرایط محیط زیست پیرامون خود از جمله بر حرکت باد در دره های شهری مساله ای است که نیازمند توجه و بررسی است. چرا که باد از متغیرهای مهم تاثیرگذار بر شرایط آسایش حرارتی عابران و همچنین پراکندگی آلودگی در فضای باز شهری است. هدف از این تحقیق یافتن تاثیرات مثبت چنین ساختمان هایی بر کاهش آلودگی محیط اطراف آنهاست. روش ها: در این پژوهش بافت پیرامون میدان امام خمینی در شهر تهران به عنوان نمونه با استفاده از نرم افزار انویمت مورد بررسی قرار گرفته است. ساختمان بلندمرتبه در این بافت ساختمان مخابرات با ۵۰ متر ارتفاع است. لذا علاوه بر ارتفاع واقعی ساختمان و بررسی الگوی سرعت باد در ارتفاع های مختلف ساختمان ۵۰متری با فرض این که ساختمان دارای ارتفاع های مختلف (۱۵، ۲۰، ۲۵، ۳۰، ۳۵، ۴۰، ۴۵ متر) باشد نیز شبیه سازی شده و نتایج الگوی توزیع جریان باد مدل های مختلف با یکدیگر مقایسه شده است. یافته ها: با بررسی رابطه ارتفاع و هندسه این ساختمان با الگوی توزیع جریان و سرعت باد اطراف آن مشخص شد که با تغییر ارتفاع، الگوهای تلاطم هوای اطراف ساختمان تغییر یافته و این امر باعث تغییر الگوی آلودگی هوا می شود. نتیجه گیری: این پژوهش نشان دهنده تاثیر چشمگیر ارتفاع ساختمان در الگوی وزش باد بافت پیرامون آن و نیز لایه های هوای بالاتر و پراکنش آلودگی هوای معابر مجاور است.
جستاری بر تزئینات مسجد جامع ساری
حوزه های تخصصی:
مسجد جامع ساری از ابنیه مهم تاریخی معماری استان مازندران می باشد. این بنا یکی از اولین مساجد جامع استان بوده که ساختمان آن از ابتدا برای پرستش ساخته شده است. این بنا در ابتدا پرستشگاه دین زرتشت و در سال 144 ه.ق به مسجد و برای پرستش الله تغییر یافته است. این مسجد از معدود بناهای تاریخی این استان است که با توجه به آب و هوای این منطقه که رطوبت مضاعف باعث نابودی بناها می شود، تاکنون پابرجاست. از دوران قاجار و پهلوی اول بازسازی های متعددی در این بنا انجام شده که این مرمت ها تا زمان معاصر ادامه داشته است. مرمت های بسیار باعث شده طرح این بنا به شبستان ستوندار و ایواندار تبدیل شده و جزئیاتی را به همراه داشته باشد. از خصوصیات این مسجد می توان به سقف چوبی آن اشاره کرد. این پژوهش با روش گردآوری اسنادی و میدانی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی به بررسی جزئیات و تزئینات مرمت آخر این بنا که پس از آتش سوزی سال 1397 انجام شده، می پردازد. این نوشتار به تحلیل تزئینات این مسجد می پردازد و در دو بخش بررسی و تحلیل این مهم را به انجام می رساند. تزئینات این بنا از قبیل کاشیکاری، گچکاری، چوبی، سفال کاری و آجرکاری بوده که به بررسی آن ها پرداخته شده است.
ارزیابی عوامل محیطی در شکل گیری استقرارهای اشکانی دشت سرخس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره اشکانی در خراسان بیشتر از ادوار تاریخی ایران شناخته شده است؛ اما نیازمند کاوش های باستان شناسی مدون و هدفمندی است تا اطلاعات و داده های باستان شناختی محکم و استواری را در اختیار باستان شناسان قرار دهد. با توجه به خاستگاه اشکانیان در شمال شرق ایران، دشت سرخس هدف یک بررسی روشمند میدانی قرار گرفت تا از روند و چگونگی استقرار و تأثیرگذاری دوسویه طبیعت و انسان در منطقه، درک درستی حاصل شود. نتیجه این بررسی، شناسایی چهارده محوطه استقراری از این دوره بود که این تعداد، از منظر عوامل محیطی و وسعت محوطه ها، قابل تأمل و ارزیابی است. هم چنان که گفته شد، هدف و ضرورت این پژوهش بررسی و شناخت استقرارهای دوران اشکانی در این منطقه و مطالعه پیرامون مؤلفه ها و عوامل مؤثر در شکل گیری و الگوی پراکندگی محوطه ها در این حوزه جغرافیایی است. ازاین رو، محوطه های شناسایی شده اشکانی دشت سرخس از منظر عوامل محیطی و شاخصه های مؤثر جغرافیایی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. در تحلیل داده ها، علاوه بر استفاده از روش های مرسوم در بررسی های میدانی و الگوهای استقراری، از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شد. خروجی نقشه ها و داده های استقرارهای اشکانی منطقه نشان داد که از میان عوامل محیطی مؤثر در شکل گیری استقرارها، دوری و نزدیکی یا قرار گرفتن استقرارها در امتداد مسیر رودخانه ها (الگوی استقرار خطی)، راه های ارتباطی (نسا و جاده ابریشم)، ارتفاع و ناهمواری در مکان گزینی استقرارها در محدوده ارتفاعی بین 300 تا 1100 متر از سطح دریا و چگونگی پراکنش آن ها در دشت سرخس و همچنین ارتفاعات، در شکل گیری استقرارها بیشتر از سایر عوامل محیطی تأثیرگذار بوده اند. از مهم ترین نتایج بررسی حاضر، شناسایی و کشف استقرارهایی با آثاری غنی از دوره اشکانی و تحلیل شکل گیری آن ها بر مبنای عوامل و مؤلفه های محیطی و نیز بازسازی بخشی از فرهنگ اشکانی در شمال شرق خراسان و تأسیس گاه نگاری نسبی پارتیان دشت سرخس در چارچوب طبقه بندی، گونه شناسی و گونه شناختی نمونه های سفالین به دست آمده است.
درس آموخته هایی از استودیوهای مجازی دیزاین در زمان شیوع COVID- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
1 - 12
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: آموزش طراحی متکی به فرآیندهای پویا، مشارکتی و خلاق است. فارغ از در نظر گرفتن تفاوت های ذاتی رشته های علوم انسانی، مهندسی و یا دیگر رشته ها با رشته های هنر و دیزاین، پلتفرم های مناسب کلاس های معلم محور، فاقد توانایی های مناسب برای ایجاد فرآیندهای پویا و خلاق هستند. این چالشی است برای آموزش مجازی درس های عملی، کارگاهی و طراحی که نیاز به فضاهایی استودیویی دارند. هدف: به اشتراک گذاری درس آموخته ها در به کارگیری ابزار و راهکارهای موازی برای بازگرداندن فرآیندهای یادگیری پویا، مشارکتی و خلاق به کلاس های استودیوی طراحی است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی و با روش تحقیق مبتنی بر طراحی (DBR) انجام شده است. این روش تحقیق با دربرگرفتن چرخه های تکرارشونده طراحی، ارزیابی، طراحی مجدد، مناسب تحقیق حاضر شناخته شد. یافته ها: تم های به دست آمده شامل امکان کار گروهی، چندرسانه ای بودن، مدیریت زمان توسط دانشجو با تمرکز و بهره وری، مشاهده فرآیند یادگیری و تفکر با امکان اصلاح و بهبود، و نیاز سواد دیجیتال با کدهای مستخرج از داده ها به عنوان واحد تجزیه و تحلیل در روش کیفی پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. در این مقاله درس آموخته ها از دو استودیوی مجازی طراحی متفاوت، هر دو با استفاده از پلتفرم پدلت مورد مطالعه قرار گرفته اند.
تبیین مدلِ محله فرهنگی در بافت های تاریخی برای توسعه اقتصاد و حضور صنایع خلاق (مورد پژوهشی: خیابان لاله زار، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۸۷
5 - 18
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به اینکه محله های تاریخی به عنوان موجودیتی منسجم، تلاش های فرهنگ بومی را برای پاسخگویی به نیازهای گذشته به بهترین شکل نشان می دهند، انطباق پذیری آنها با نیازهای زمان حال و شناخت فرصت های موجود در آنها، به عنوان ظرف پذیرنده عملکردهای فرهنگی و مولد اقتصاد، امری در خور توجه است. مهم ترین مسئله این پژوهش بهره گیری از روش های خلاق برای انطباق پذیری بافت های تاریخی با اقتصاد و شرایط جدید، از طریق تمرکز بر سرمایه های فرهنگی، به عنوان ابزاری برای احیای محله های تاریخی، و ایجاد فعالیت های جدید اقتصادی با هدف جایگزینی کاربری هایی است که رو به انحطاط هستند یا از منطقه محو شده اند. استفاده از سیاست های نوآورانه و راهبردهای مبتنی برخلاقیت برای حضور بافت ها و محله های تاریخی کشورمان در عرصه های رقابت، با هدف توسعه و رشد اقتصادی فرهنگی و تجدید حیات محله، رویکردی است که فقدان آن، هم در حوزه نظری و هم در حوزه کاربردی بافت های تاریخی، قابل توجه است. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش ایجاد شرایط تبدیل محله های تاریخی به مولد اقتصاد و فراهم آوردن امکان حضور آن ها در عرصه صنایع خلاق است که از طریق اتخاذ سیاستی خلاق و سنجش میزان قابلیت های موجود در بافت های تاریخی، و تبیین شاخص های چندگانه محله فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد. روش پژوهش: این پژوهش با روش تحلیلی و توصیفی انجام شده است و یافته ها با استفاده از پرسش نامه و مشاهدات میدانی استخراج شده اند. نهایتاً، با استفاده از یافته های پژوهش، تحقق پذیری یک محله فرهنگی در نمونه لاله زار با استفاده از روش کمّی معادلات ساختاری ارزیابی و در نتیجه مدلی از محله فرهنگی تاریخی، براساس اولویت اقدامات تبیین شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش راهکارها و اقدامات لازم را براساس ترتیب اولویت در مدل محله فرهنگی تاریخی، پیشنهاد می کند و اهمیت این روابط را به لحاظ تجربی نیز به اثبات می رساند.
واکاوی نقش هنرمند در کارخانه های شیشه گری سنتی ایران از منظر ساخت یابی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۸۵
57 - 66
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: شیشه گری سنتی ایران امروزه به صورت کارخانه هایی در حومه تهران و شهرهای بزرگ فعال بوده و همچنان مانند دوران پس از انقلاب صنعتی با تغییرات اندکی به فعالیت خود ادامه می دهند. هنرمند معاصر در تلاش جهت کاربست شیشه در خلق اثر خود، نیازمند مراجعه به کارخانه های شیشه گری سنتی و تعامل با اینان است. آنچه مشخص است، این تعامل براساس شرایط و قوانین حاکم بر هنر شیشه شکل گرفته که نه از سر انتخاب، بلکه به اجبار و براساس قواعد حاکم بر شیشه گری سنتی برقرار است. از این رو در این پژوهش با بهره گیری از تحلیل جامعه شناختی، رابطه بین کارخانه های شیشه گری سنتی به عنوان ساختار (قواعد) و هنرمند به عنوان کنشگران (منابع) مطرح و در نهایت به واکاوی نقش هنرمند در ساختار حاکم پرداخته می شود.هدف: این مقاله با هدف بررسی سهم هنرمند در فرآیند خلق آثار شیشه در کارخانه های شیشه گری براساس نظریه ساخت یابی «آنتونی گیدنز»، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که هنرمند معاصر چه سهمی در خلق اثر در تعامل با کارخانه های شیشه گری سنتی امروزه ایران دارد؟ و آیا این سهم در تقابل با ساختارها و قواعد حاکم به هنرمند داده می شود یا ساختار و قواعد مطالبه این سهم باید تغییر و دگرگونی یابد؟ روش تحقیق: این مقاله از نظر راهبرد از نوع کیفی و از لحاظ هدف کاربردی است که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و داده های حاصل از مطالعات میدانی و مشاهدات عمیق نگارندگان به انجام رسیده است.نتیجه گیری: در نتایج حاصل از این پژوهش مشخص می شود؛ با توجه به اصول نظریه ساخت یابی، هرگونه تغییر در قواعد و منابع انجام کنش در هریک از مؤلفه های مؤثر، تغییر در کلیت آن نظام را در پی خواهد داشت. تحول در جریان هنر شیشه معاصر مستلزم تغییر در رابطه بین هنرمند و کارخانه های شیشه گری است. هنرمند شیشه معاصر باید در جستجوی تعامل با نظام دیگری همچون دانشگاه باشد. لازم است هنرمند معاصر در فرآیند ساخت اثر خود به جای تعامل با ساختار حاکم بر کارخانه های شیشه در جستجوی ساختار مناسبی برآید. در این صورت هنرمند به جای بهره مندی از ساختار کارخانه و پذیرفتن نقش هنرمند طراح، می تواند در فضای کارگاه هنری خود نقش هنرمند مستقل را ایفا کند.