فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۶۱ تا ۳٬۷۸۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
83 - 94
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: سبک زندگی رابطه متقابلی با خانه های تاریخی کاشان داشته است. در دوره معاصر سبک زندگی تغییرات زیادی کرده، تا آنجا که در معرض فراموش شدن قرار گرفته است. استفاده مجدد برخی از این خانه ها برای هتل فرصتی است که درک بیشتری از زندگی مردمان در این خانه ها حاصل شود.اهداف پژوهش: این پژوهش به دنبال آن است تا دریابد ویژگی های سبک زندگی در خانه های تاریخی کاشان چیست؟ و گردشگر در مدت اقامت خود در خانه هایی که به هتل سنتی تغییر کاربری یافته اند، تا چه میزان این سبک زندگی را درک می کند؟ هدف این پژوهش درک بهتر از مؤلفه های سبک زندگی سنتی و تحلیل میزان درک گردشگران است که می تواند به رفع نارسایی ها در پروژه های استفاده مجدد بینجامد.روش تحقیق: روش این پژوهش آمیخته از نوع کیفی-کمی است. در گام اول، نحوه تجلی سبک زندگی در خانه های تاریخی کاشان پس از مطالعات کتابخانه ای، با مطالعه میدانی از طریق مشاهده مشارکتی و مصاحبه های عمیق، بررسی شد. در گام بعدی پس از کدگذاری و استخراج مؤلفه های پرتکرار مرحله قبل، میزان درک گردشگران از این مؤلفه ها در 8 هتل با تحلیل 102 پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت.نتیجه گیری: تکرار ویژگی های بیان شده افراد از طبقات مختلف نشان می د هد یک سبک زندگی غالب در جامعه سنتی در سطوح متفاوت فرهنگی-اقتصادی وجود داشته است و تفکیک مؤلفه های استخراج شده از سبک زندگی سنتی خانه های تاریخی کاشان ذیل سه مقوله فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، چندبعدی بودن این سبک زندگی را نمایان کرد. اما گردشگران علی رغم برقراری ارتباط با فضا، استنباط ناقصی از روح حاکم بر سبک زندگی و جزئیات آن و به خصوص ویژگی های ناملموس پیدا کرده اند، در حالی که بسیاری از مؤلفه های معرف سبک زندگی در رفتارها و آداب و رسوم تجلی می یابد. وسایل و مبلمان نیز زمانی می توانند به طور مؤثر در معرفی سبک زندگی ایفای نقش کنند که به جای نقش تزئینی، با تجربه اقامت به طور فعال ادغام شوند.
بررسی نقش بازآفرینی فرهنگ- مبنا در توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی تجارب جهانی)
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
61-68
حوزه های تخصصی:
با رشد شهرنشینی و افزایش روزافزون جمعیت و همچنین با توجه به لزوم تامین نیازهای امروزی و نسل های آینده، شهرها با چالش های فراوانی مواجه شده اند. حفظ منابع موجود در شهرها و ارتقای کیفیت زندگی شهری برای زمان حال و همچنین آینده شهر، امروزه از اهمیت زیادی برخوردار است که مدیران و برنامه ریزان شهری باید به آن، کمال توجه را داشته باشند. بازآفرینی محدوده های ناکارآمد شهری و تبدیل آنها به نقاط قوت شهر می تواند در توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، گردشگری، زیست محیطی و ...، تاثیر بسزایی داشته باشد. بازآفرینی فرهنگ- مبنا یکی از انواع بازآفرینی شهری است که با بکارگیری مولفه فرهنگ در بطن خود نقش زیادی را در احیاء سیمای شهر و بهبود زندگی شهری ایفا می کند. از زمان شروع هزاره جدید، شهرها در قلب ابتکارات قرار گرفته اند و سعی در دخیل کردن فرهنگ در سیاست ها و برنامه ریزی های پایداری خود دارند که این نیز همراه با ظهور الگوهای جدید برای پایداری در شهرها می باشد. در سال های اخیر، محققان بسیاری، تاثیر فرهنگ را در توسعه پایدار شناسایی کرده اند؛ به گونه ای که علاوه بر پایداری اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، پایداری فرهنگی نیز امروزه باید در توسعه جوامع، مورد نظر قرار بگیرد. هدف از این تحقیق، تبیین نقش فرهنگ و بازآفرینی فرهنگ- مبنا در توسعه پایدار شهری می باشد که به روش تحقیق توصیفی- تحلیلی ابتدا با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به مرور مبانی نظری موجود در این زمینه و بر اساس مفاهیم مستخرج از بخش مبانی تحقیق، به مطالعه موردی نمونه های جهانی، جهت دستیابی به راهکارهای پیشنهادی برای دستیابی به توسعه پایدار از طریق بازآفرینی فرهنگ- مبنا پرداخته می شود.
راهکارهای طراحی مرکز تحقیقاتی زیست محیطی مبتنی بر الگوی تحقیقات اکولوژیکی
حوزه های تخصصی:
با آغاز دوره مدرن فعالیت های انسانی با بهره گیری بی ضابطه از طبیعت شرایط بی سابقه ای را بر آن تحمیل ساخت که آلودگی های محیطی، نابسامانی زیستگاه های جانوری و گیاهی، بر هم خوردن اکوسیستم های طبیعی انقراض گونه های کمی آب و درخطر قرار گرفتن نسل های دیگر جانداران و... اثرات تخریب های محیطی در این دوره است. انسان با مشاهده این آثار و اطلاع از خسارت های ناشی از بی توجهی به طبیعت، اندک اندک از روش های گذشته خویش پشیمان شده و سعی در جبران آن نموده است؛ چراکه وابستگی همه جانبه انسان به طبیعت وظیفه را بر عهده او گذاشته است. توجه به طبیعت و محیط زیست در مقیاس های مختلف به صورت پروژه های ملی، منطقه ای و فرا منطقه ای در جهان به مورداجرا گذاشته شده است. بی شک، تحقیقات و آموزش از زیرساخت های رشد و شکوفایی هر جامعه ای هستند و توجه به آن ها بسیار حائز اهمیت است. هدف از انجام این تحقیق، طراحی مرکزی تحقیقاتی، با استفاده از استانداردهای جدید و مطابق با نیازهای مراجعین این گونه مراکز بوده است. در کشور ما، باوجود توجه بسیار به امر آموزش و پژوهش، نیاز به طراحی و اجرای چنین مراکزی ضروری به نظر می رسد چراکه اغلب ساختمان های تحقیقاتی کشور، مربوط به دهه های پیش و با استانداردهای گذشته طراحی شده اند و به خوبی پاسخگوی تمامی نیازهای کاربران نمی باشند. این پژوهش در پی پاسخ به پرسش: اساساً طراحی اکولوژیک چیست و ضرورت آن در رابطه ی میان انسان، طبیعت و جامعه چگونه نمود می یابد؟ به منظور پاسخ به چنین پرسشی ابتدا با استناد بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به دنبال تبیین ماهیت واژگان کلیدی چون محیط زیست، اکولوژی و در راستای آن طراحی اکولوژیک برمی آید، در ادامه به منظور تسلط بر موضوع و موضع پژوهش اهداف آن به رشته ی تحریر درمی آید، نتایج حاکی از آن است که 6 راهکار برای طراحی معماری با رویکرد اکولوژیک مثمر ثمر است، که این 6 راهکار شامل 1) بهره گیری از منابع قابل احیاء، 2) بازیافت/حذف زباله و آلودگی، 3) انرژی نهاده شده، 4) عمر طولانی/تطبیق مناسب، 5) هزینه تمام طول عمر، 6) سلامتی و شادابی می باشد. این پژوهش از نوع بنیادی است چراکه در پی ارتقاء سطح دانش و آگاهی است.
بررسی معماری و عملکرد قلعه های دوره ساسانی با تاکید بر قلعه هزار درب آبدانان
حوزه های تخصصی:
از زمانی که انسان با کاربرد خاک، سنگ و چوب آشنا شد، برای خود سرپناهی فراهم آورد. با شروع عصر یک جانشینی و زندگی گروهی، برخی انسان ها بر دیگران تسلط و قدرت یافتند، به همین سبب برای حفظ قدرت خود از همسایگانشان شروع به ساختن دژ و قلعه به شکل های مختلف کردند. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. قلعه ها استحکامات نظامی و غیرنظامی بودند که با استفاده از ویژگی های جغرافیایی طبیعی و در جهت حفظ امنیت، عموماً در ارتفاعات و مرزها ساخته می شدند. استان ایلام دارای آثار تاریخی فراوانی است که قلع ههای گونه ای از این آثار است و با توجّه به موقعیّت جغرافیایی تاریخی این منطقه از تنوّع بیش تری و ویژگی های معماری خاصی برخوردارند. شهرستان آبدانان واقع در جنوب شرق استان ایلام، از منظر باستان شناختی و تاریخی یکی از مهمترین شهرستان های استان به شمار می رود. این منطقه چندین بار مورد بررسی های باستان شناختی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی تاریخی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت. نتایج نشان داد قلعه هزار درب از جمله قلاع دوره ساسانی است که با توجه به نقشه و پلان آن و وجود طاق های هلالی شکل فراوان، برج های نگهبانی و راهروهای طویل در 4 طرف بنا نشان دهنده این است که این قلعه دارای کاربری نظامی بوده است. ساختار کلی سازه آن مستطیل شکل و مصالح آن قلوه سنگ و سنگ تراشیده و ملات گچ است و تزیینات آن شامل سفال های نخودی رنگ است.
واکاوی عناصر کالبدی منطقه مرکزی فرهنگی شهری و کاربست توسعه عناصر فرهنگی شهری (نمونه موردی شهر شیراز)
حوزه های تخصصی:
منطقه فرهنگی شهری چه در تقویت جایگاه شهرهای فرهنگی (ارائه تصویر معتبر بین المللی و فراهم آوردن فضای مناسب برای ارتقاء رقابت پذیری شهری و استقرار فعالیت های مرتبط با این شهرها) و چه در کمک به شهرهای غیر فرهنگی در جهت حرکت به سوی جایگاه شهر فرهنگی نقش و اهمیت قابل توجهی دارند، مفهوم و گستره معنایی مرکز شهر بیشتر ناظر بر وجوه کارکردی و عملکردی آن است تا ابعاد فضایی و هندسی آن و بررسی میزان و نحوه اثرگذاری منطقه فرهنگی در توسعه شهری به لحاظ حوزه های عملکردی و فضایی. و شناسایی و تعیین کارکردهای کالبدی و نمادین در عرصه های شهری و معرفی مزیت ها و ارزش افزوده های ناشی از آن. برای رسیدن به این سوالات که شکل گیری یک منطقه مرکزی فرهنگی چگونه می تواند به توسعه شهری منجر شود؟ حوزه های عملکردی و فضایی فرهنگ در منطقه مرکزی شهری چگونه تعیین می شود؟ محدوده ( منطقه ) فرهنگی شهر شیراز با استفاده از پرسشنامه شناسایی شده در مرحله تحلیل و ارزیابی برای تحقق این منظور، از افراد جامعه مورد مطالعه مراجعه و ویژگی های مورد نظر مورد ارزیابی و بررسی قرارگرفته اند. و مقاله دارای دو بعد نظری و عملی (کاربردی) می باشد و به لحاظ ماهیت تحقیق (پرداختن به مقوله فرهنگ)، از نوع روش کمی می باشد که در جای خود و به اقتضای ساختار پژوهش از روش کمی استفاده خواهد شد. و در نهایت به ذکر این مهم که در محدوده مورد بررسی فعالیتی که بتواند در طول شبانه روز شهروندان را به خود جذب کند وجود ندارد و از ساعات آخر شب به بعد تقریباً هیچ فعالیتی به غیر از عبور و مرور در این محدوده انجام نمی گردد. موانع غیر فرهنگی نیز ممکن است در محدوده فرهنگی شهر وضعیت نامناسبی را نسبت به سایر نقاط شهری ایجاد کنند. این موانع باید در برنامه ریزی برای کل شهر با تأکید ویژه بر شرایط خاص محدوده فرهنگی شهر در نظر گرفته شوند.
تحلیلی بر سیر تاریخی و تحول مفهوم تصویر شهر از خوانایی تا برندشهر با تأکید بر سه دورهی مدرنیسم، پست مدرنیسم و جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
43 - 58
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: تصویر شهر از جمله مفاهیم مهم در محیط شهری است که مبنای هر گونه تصمیم، اقدام و واکنش عاطفی افراد می باشد این مفهوم بازنمایی عینی و ذهنی محیط شهر، احساسات و نگرش نسبت به آن و همچنین تصویر برند شده از شهر در ذهن مخاطبان را در بر میگیرد و در دوره های مختلف به واسطه پیشرفت علمی و شرایط اقتصادی، اجتماعی از زاویه خاصی نگریسته شده است. هدف: هدف این پژوهش بررسی تطبیقی سیر تکامل مفهوم تصویر شهر در سه دوره مدرن، پست مدرن و جهانی شدن با تشریح اقتضائات آنها و نگرش نسبت به شهر می باشد. روش:پژوهش حاضر یک مطالعه ی کیفی است که به صورت توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. یافته ها: بررسی ها نشان داد که مفهوم تصویر شهر در طی سه دوره ی مذکور تغییر و تحولاتی یافته است به طوری که در دوره ی مدرنیسم، و تحت تاثیر تفکرات این جنبش از جمله دستکاری مدرن فضا و توجه بیش از حد به ماشین و بتن موضوعاتی شبیه خوانایی و نمایانی با تاکید بر فاکتورهای کالبدی، در دوره ی پست مدرن، تصویر ارزیابانه از محیط شهری با نگاه پدیدارشناسانه در پی استخراج معنای محیطی و احساسات ناشی از آن بر اساس تجربه زیسته افراد بود، با شروع عصر ارتباطات و جهانی شدن و رقابت پذیر شدن شهرها، استفاده از فناوری های اطلاعات و ارتباطات به خصوص ابزارهای دیجیتال تصویر شهر با تکنولوژی عجین شده است. نتیجه گیری: تصویر شهر در حال حاضر نسبت به مفهوم اولیه خود در دوره مدرن که برگرفته از مسایل کالبدی بوده تا حدودی فاصله گرفته و مولفه ای مهم در بازاریابی و برندسازی در تلفیق با فناوری ارتباطات و اطلاعات تلقی می گردد.
بررسی عناصر تزیینی و معماری مناره های دوره سلجوقی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
24 - 36
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: مناره یکی از عناصر تزیینی- کاربردی ویژه در بناهای مذهبی است که پیشینه ای کهن در معماری ایران قبل از اسلام داشته است. در دوره سلجوقیان که یکی از ادوار مهم تاریخ ایران است در شهر اصفهان مناره هایی با ابعاد و اندازه های مختلف با تزیینات زیبای آجرکاری، کاشی کاری، گچ بری و کتیبه ها ساخته شده که عظمت و زیبایی خیره کننده ای را القاء می کنند. این مناره ها دارای کاربری های مختلف بوده و هر یک زمینه مناسبی را برای خلاقیت و هنرمندی بانیان و معماران آن فراهم نموده است. این پژوهش درصدد است که به این سؤال که طرح های تزیینی این مناره ها از چه نوع تزییناتی است؟ پاسخ دهد. هدف: شناخت آرایه های تزیینی مناره های دوره سلجوقی شهر اصفهان است روش پژوهش: روش انجام این پژوهش تحلیلی- تطبیقی و گردآورری اطلاعات به صورت ترکیبی (کتابخانه ای- میدانی) صورت گرفته است. یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ایجاد بنای مناره در دوره سلجوقی در شهر اصفهان اهمیت روزافزونی یافته است و در اغلب مناره های بررسی شده طرح های تزیینی متنوعی با استفاده از تکنیک آجرکاری به اجرا درآمده است که علاوه بر جنبه کاربردی به لحاظ عناصر بصری زیباشناسانه حائز اهمیت هستند.
ساحت تخیل در تصویرسازی کتاب کودک گروه سنی (الف و ب) مبتنی بر نظریه «ساموئل تیلور کالریج (مطالعه موردی آثار گلندا اسبورلین، ناتالی پودالف و نیکولتا سیسولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
111 - 126
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تخیل از عوامل سازنده تصویرسازی است و در عرصه ادبیات و هنر در ساحت اندیشه قرار می گیرد. پرداختن به عنصر تخیل در ادبیات کودکان از قرن 18 میلادی در انگلستان شکل گرفت و نخستین کتاب های مصور با بهره گیری از خیال پردازی در همین دوره مصور شدند. مبحث تخیل در همین زمان به صورت مبسوط در ادبیات انگلستان توسط «ساموئل تیلور کالریج» مورد تأمل قرار گرفت. هدف پژوهش: این پژوهش با نگاهی به رویکرد کالریج، فرایند ذهن خلاق در آفرینش هنر توسط هنرمند را مورد مطالعه قرار می دهد. با توجه به اهمیت تخیل در تصویرسازی، این مقاله سعی دارد بنیان اندیشه های کالریج را که مبتنی بر تداعی تخیل آفریننده و تعلیق ناباوری است، در خلق آثار تصویرسازی کتاب کودک بازشناخته و بحث تخیل در آرای کالریج را مورد مداقه قرار دهد. این پژوهش به این پرسش پاسخ می دهد که آیا تخیل نمایش داده شده در تصویرسازی ادبیات کتاب کودک می تواند دربرگیرنده آرای کالریج باشد؟روش پژوهش: بنابر آنچه بیان شد هدف تحقیق، فهم تخیل در تصویرسازی و ارتباط آن با قوه ذوق و نحوه ادراک هنر توسط هنرمند و ذهن مخاطب با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و براساس منابع مکتوب است. ازاین رو با ذکر نمونه های تصویری از تصویرگران معروف خارجی، مبحث تخیل مورد تحلیل قرار می گیرد.نتیجه گیری: تصویرسازی کودک به عنوان مقوله ای مستقل، پدیده ای نسبتاً نو در ایران است که کمتر از سایر مقولات تجسمی بدان پرداخته شده است. این عرصه با کمبودها و نقصان های بسیاری روبه رو است که شاید بخش عمده آن را تازگی وکم سالی آن توجیه می کند. از این رو اولین و مهم ترین عامل روی آوری نگارندگان به این عرصه و ضرورت پژوهش، رفع گوشه کوچکی از این کمبودها بوده است. به نظر می رسد برخی شیوه های تصویر سازی در کتاب کودک، جزئی از عناصر تخیل در دیدگاه کالریج را شامل می شود.کودک با رؤیت تخیل در تصویرسازی به امکان کشف معنا و دریافت باطن پدیده ها، به جای ادراک حسی صرف نائل می شود.
آسیب شناسی قانون گذاری در مباحث مسئولیت مدنی ناشی از ساخت و سازهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۹
111 - 119
حوزه های تخصصی:
در حقوق ایران مبنای مسئولیت مدنی ناشی از ساخت در قوانین متعددی از جمله قانون مدنی ،مسئولیت مدنی، مجازات اسلامی و قوانین دیگربیان شده است؛ در قانون مدنی، قانون مسئولیت مدنی و قانون مجازات اسلامی علاوه بر قواعد عام مسئولیت مدنی، قواعد خاصی نیز در زمینه مسئولیت مدنی ساخت و سازها وجود دارد، درمجموع این مبنا اصولا تقصیر است. مبنای تقصیر در ساخت و سازها نامناسب است از جمله اثبات تقصیرتوسط زیان دیده نادرست به نظر می رسد؛ نتیجه آن که مقررات فعلی در زمینه این گونه مسئولیت از کارایی، کارآمدی، بازدارندگی و جبران کنندگی لازم برخوردار نیست و عواقب آن عبارتند از: عدم اجرا، عدم رعایت مقررات ساخت و ساز و در نتیجه ساخت ساختمان هایی با عمر کوتاه، خسارات جبران ناپذیر، عدم اعتماد به ساخت و سازها، عدم امنیت در ساختمان ها و دعاوی زیاد و پیچیده در دادگاه ها. در پژوهش پیش رو سعی شده است با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی (کتابخانه ای) و فیش برداری دیجیتال (نرم افزارiotype) و مراجعه به منابع مختلف و متعدد، نشان دهیم انتخاب مبنایی مناسب در زمینه مسئولیت مدنی ساخت و سازها به ویژه ساخت و سازهای شهری، اجباری کردن بیمه خسارات شایع و تصویب قانونی جامع برای کشورمان، امری ضروری است.
به کارگیری مفهوم مناطق شهری چندمرکزی در مجموعه های شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۵۲-۴۱
حوزه های تخصصی:
انگاشت مناطق شهری چندمرکزی در دو دهه اخیر در زمره سیاست های برنامه ریزی فضایی بسیاری از کشورها قرار گرفته است. در تعریفی موجز، منطقه شهری چندمرکزی1 عبارت است از دو یا چند شهر نزدیک، مستقل با ساختار ارتباطات شهری متقابل غیرسلسله مراتبی که ظرفیت و توان ناشی از همکاری بین آن ها فراتر از حاصل جمع تک تک شهرهاست و در عین بهره مندی از مزایا و صرفه های تجمع و مقیاس، اندازه بازار؛ مشکلات ازدحام و تراکم مناطق متمرکز شهری را نیز ندارند. در این مقاله خاستگاه نظری و پیشینه، سیر تکامل موضوع تبیین و با بررسی پژوهش های کاربردی کشورهای مختلف، گسترش و بسط موضوع در دهه اخیر تصویر گردید. ازآنجایی که انگاشت چندمرکزیت مبتنی بر شناسایی الگویی از توسعه منطقه ای در مناطق شهری اروپای غربی پدید آمده است، ضمن پرداختن اجمالی به نمونه های شاخص و شناخته شده ازجمله رانشتاد هلند، راین - رور آلمان، فلمیش دیاموند بلژیک؛ ویژگی های متمایز آن ها، مزیت ها و نقدهای مترتب بر رویکرد منطقه شهری چندمرکزی تبیین گردیده است. مبتنی بر مبانی نظری و مقایسه نظریات گوناگون مورد وفاق و پژوهش های کاربست موضوع در کشورهای مختلف و با بهره گیری از یافته های بررسی نمونه های شاخص؛ تعریف پیشنهادی و معیارهای اصلی انگاشت منطقه شهری چندمرکزی ارائه گردید و به منظور تطابق با زمینه و بستر و مناسبات فضایی ایران، جایگاه این انگاشت در ارتباط با نظام برنامه ریزی فضایی کشور تحلیل و برهمین اساس، پنج تفاوت مهم زمینه ای که در کاربست این انگاشت در ایران باید مدنظر قرار گیرد، نمایان شد. نظر به خلأ موجود در برخورد با مصادیق انگاشت و هم سویی با رویکردهای موردپذیرش و وفاق کشور در توسعه منطقه ای، تمرکززدایی از کلان شهرها و مناطق کلان شهری، حمایت از شهرهای کوچک و میانی و افزایش رقابت پذیری بین شهرها؛ با توجه به ظرفیت قانونی مصوبه تعریف مجموعه های شهری و شاخص های تبیین آن، گنجاندن این انگاشت در این مصوبه از طریق شورای عالی شهرسازی و معماری ایران پیشنهاد گردید.
نظام شکل دهنده در معماری مزارع تاریخی با نگاه به مزارع طرازآباد، گَوَرت و نهچیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزارع مختلفی از حوزه فلات مرکزی ایران در سه قالب نگرش سنجی، سندپژوهی و مطالعات میدانی مورد مطالعه قرارگرفتند. آن ها دارای دوصورتِ؛ قلاع کشتخوانی و مجموعه های کشتخوانی و روایت هایی از چگونگی شکل گیری تا اضمحلال بوده اند. مزارع یادشده در دوره های متأخر به ویژه دوره قاجار و پیش از آن در فلات مرکزی ایران وجود داشتند و توسط مالکان و حاکمان مورد بهره برداری قرار می گرفتند. این تحقیق مزارع طرازآباد میبد، نهچیر مبارکه و گَوَرت اصفهان را به دلیل دارابودن ویژگی های مزارع اربابی برای بسط دامنه پژوهش انتخاب کرده است. پژوهش و غور در آن ها نشان می دهد که به سان یک پایگاه اجتماعی و بنگاه اقتصادی نیرومند در شئون مختلف جوامع محلی فعالیت داشتند. آن ها دارای قابلیت های کالبدی و کارکردی بودند و نظام های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ویژه ای اساس آن ها را شکل داده بود. به این دلیل این نظام ها، با عنوان «شکل دهنده» معرفی شده اند. مسئله اصلی تحقیق، نبود آگاهی جوامع درباره ارزش ها و ظرفیت های ذاتی مزارع است. این آثار در برهه ای از زمان به دلایل محیطی، اقلیمی، انسانی و عوامل متعدد دیگر به کام ویرانی رفتند و به تدریج نام و نشان آن ها نیز در حال فراموشی است. پرسش های تحقیق به نظام شکل دهنده و نقش آن ها در حیات مزارع تاریخی می پردازد و هدف از این پژوهش معرفی نظام های شکل دهنده در مزارع با واکاوی در گذشته و حال آن ها است. در پاسخ به هدف و سئوالات مطرح شده، از رهیافت تفسیری تاریخی برای خوانش اسناد مکتوب و پیمایش آثار مادی استفاده می شود. استفاده از اسناد شفاهی و مصاحبه با مزرعه نشینان کنونی و بازمانده های پیشین در کنار بررسی های علمی و فنی در حضور بناها، ابزارهای اصلی روش تحقیق را تشکیل می دهد. این تحقیق قابلیت های کالبدی و کارکردی و نظام های زیرمجموعه آن ها را تشریح می کند و با دسترسی به مطالعات موردی در فلات مرکزی ایران به طورملموس به آن می پردازد. معرفی نظام شکل دهنده با توجه به قابلیت ها و نظام های یادشده و ارائه چرخه ثبات، بخشی از نتایج است؛ که به آن ها اشاره می شود. نظام شکل دهنده به دلیل ایجاد پیوند بین قابلیت های کالبدی و کارکردی موجب خودکفایی مزارع در برهه ای از زمان می شد و با ایجاد ثبات در شئون مختلف جوامع محلی، ضامن حفظ حیات در مزارع مسکون تاریخی می گردید.
مطالعه نقش و کارکرد قوه خیال در خلق اثر موسیقایی بر اساس اندیشه سهروردی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
8 - 25
حوزه های تخصصی:
در اندیشه سهروردی، واژه زیبایی به حُسن تعبیر می شود که به جمال و کمال اشاره دارد؛ پس هر چه در نهایت کمال قرار دارد، زیباست. الگوهای زیبای یشناختی که سهروردی در ساختار حُسن و عشق معرفی م یکند، به خیال باز م یگردد. با در نظر گرفتن خیال به عنوان یکی از عوالم چندگانه هستی و قوای انسانی و مظهر دانستنِ قوه متخیّله برای صور خیالی در عالم خیال و وجود رابطه قهر و محبت میان مراتب مختلف هستی، بازتاب صور معلقه آن عالم در روح هنرمند را می توان معیاری برای کشف ریشه های متعالی هنر اسلامی معرفی کرد. اگر عالم خیال نبود و یا اگر بود و صرفاً به مثابه حافظه و نیروی بایگانی، ایفای نقش م یکرد؛ هیچ یک از انحاء هنر صورت نم یبست؛ هیچ اثر هنری شکل نم یگرفت و دیگر زبان، دارای رمز و استعاره نبود و ادبیات شعری پدید نمی آمد. هدف از انجام این تحقیق، پاسخ به این پرسش بود که قوه خیال چه نقشی در خلق اثر موسیقایی ایفا می نماید. روش انجام این تحقیق از منظر هدف، کاربردی- نظری و از منظر شیوه انجام، توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی بود و اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای به دست آمد هاند. نتایج تحقیق نشان م یدهد در نظام فلسفی سهروردی، خیال، وسیله ای برای تبیین مباحث هنر و زیبایی شناسی است و آهنگسازان نیز در خلق آثار خود از خیال بهره برد هاند و در این مرحله، هنرمند سالک به مقام که همان قدرت خلق صور معلقه و محاکات زیبایی های عالم، اعم از اصوات دلنشین و کشف نغمات این عالم » کُن « رسیده است.
مفاهیم کالبدی به منظور کاهش خطر ناشی از شیوع بیماری های واگیردار در شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۹
78 - 92
حوزه های تخصصی:
این مقاله با استناد به متون نظری و در ارتباط با عوامل کاربری زمین و رشد کالبدی شهرها، به بررسی لازم و ملزومات شکل گیری شهرها در برابر اتفاقات ناشی از بیماری های واگیردار می پردازد و نحوه استقرار ساختمانهای شهری، اماکن و محله های مسکونی، راه های ارتباطی، تاسیسات و خدمات عمومی و زیربنایی و بافت های شهری در ارتباط با رعایت اصول بهداشت محیطی آنها در برابر بروز اتفاقات غیر مترقبه شیوع بیماری های واگیردار در شهرهای ایران در نقطه تمرکز این مقاله قرار دارد.در این نوشته، شرایط پای گیری بهداشتی مهمترین عوامل کاربری زمین و ساختمانهای شهری مورد توجه قرار گرفته و در مرحله تحلیل، ضوابط و معیارهایی را که باید در برابر اتفاقات ناشی از شیوع بیماری های مسری در ساخت و سازهای شهری ایران رعایت شود، مورد بررسی مختصر قرار می دهد.
ریزمؤلفه های کیفیت تجربی- زیبایی شناختی در فضاهای تجاری با هدف ارتقای تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت محیطی و جنبه های متفاوت معماری داخلی مراکز خرید به عنوان عامل اثرگذار بر رفتار خرید مشتریان، اهمیت قابل توجهی در برقراری تعاملات اجتماعی دارند. در این پژوهش، با توجه به جامعیت مدل مکان پایدار در ارائه کیفیت های محیطی (عملکردی، تجربی- زیبایی شناختی و زیست محیطی) و در نظر داشتن موضوع پژوهش، به بررسی کیفیت تجربی- زیبایی شناختی در مراکز تجاری پرداخته می شود. امروزه با ورود تجدد و تحولات عظیم نظام زندگی مردم، در مراکز تجاری ایران بر خلاف بازارهای گذشته، به کارگیری عناصر بصری و زیباشناختی برای دریافت های احساسی و ادراکی از محیط، مورد بی توجهی واقع شده است. الگوبرداری از مفاهیم اصیل بازارهای سنتی در شناخت و درک محیط و استفاده از شیوه های نوین طراحی داخلی مراکز تجاری موفق در زمان حال در نقاط مختلف دنیا، از دغدغه های اصلی پژوهش برای برقراری تعاملات اجتماعی است. سؤال اصلی پژوهش این است که راهکارهای طراحی داخلی فضاهای تجاری با توجه به کیفیت تجربی- زیبایی شناختی در بازارهای سنتی و مراکز تجاری موفق، جهت برقراری روابط اجتماعی سازنده، کدام هستند؟ هدف پژوهش، معرفی معیارها و ریزمؤلفه های کیفیت تجربی- زیبایی شناختی (فرم و کالبد، ادراک ذهنی، کیفیت بصری مکان، عرصه همگانی، کیفیت های احساس برانگیز و چیدمان فضایی) در جهت افزایش تعاملات اجتماعی و نیز تبیین راهکارهای طراحی داخلی در مجتمع های تجاری است. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی- تحلیلی است که با تحلیل محتوایی و کدگذاری داده های گردآوری شده توسط نرم افزارMAXQDA12 ، مفاهیم استخراج شدند. سپس از بین راهکارهای طراحی شده بر اساس ریزمؤلفه های کیفیت تجربی- زیبایی شناختی، نظرسنجی از خبرگان طراحی در قالب پرسش نامه طراحی شده انجام شد و نتایج با نرم افزار تحلیل آماری SPSS مورد ارزیابی قرار گرفتند. در نهایت از میان راهکارهای طراحی ارزیابی شده، جذابیت بصری از طریق رنگ و انعکاس نور مربوط به کیفیت بصری مکان و همچنین طراحی فضا به نحوی که برای کلیه افراد قابل استفاده باشد مربوط به کیفیت عرصه همگانی که بیشترین اولویت را در نظرسنجی داشته است، استخراج شدند.
خوانش شهرسازی معنا گرا در شکل گیری کالبدی شهر در نظام شهرسازی دوره صفویه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
63 - 80
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: در شهرسازی معناگرا در دوره صفویه، فضای شهری فقط یک موضوع کالبدی تلقی نمی شود، بلکه آن را نمودی از معانی پر رمز و راز می دانستند تا طراح بتواند پیام های معنوی را بصورت عبور از واقعیت به مجاز، در کالبد شهر مادیت ببخشد. مساله این است که در شهرسازی معاصر ایران، دچار بحران معنویت در طراحی فضاهای شهری شده ایم. حال سؤال اساسی این است چگونه می توان مفاهیم معناگرایی صریح و ضمنی را در شکل گیری کالبد شهر عینیت بخشید؟ هدف: قرائت شهرسازی معنا گرا در دوره صفویه در شکل گیری کالبدی شهر اصفهان و کاربست آن در ساخت کالبدی شهر های معاصر ایران، هدف اصلی این پژوهش است. روش:پژوهش حاضر از نظر اهداف، بنیادی و کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی است؛ از نظر شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر متن کاوی اسناد و مدارک و مشاهدات میدانی و بالاخره از نظر تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع پژوهش کیفی است. یافته ها: با تأمل در سیمای بصری سازمان فضایی شهر در دوره صفویه، به وضوح تجلّی نظام مادی (نظم آب، نظم گیاه، نظم خاک، نظم هوا، نظم خاک) و نظام معنایی (نظم مقدس) آشکار می گردد. عبور از واقعیت به مجاز از طریق بهره گیری از عناصر طبیعی با بازی های شکلی و نمادین، به منظور ایجاد حس مکان و این همانی با فضا، وحدت و کثرت و پیوستگی فضایی و... متأثر از شهرسازی معناگرای ناظر بر آن بوده است. نتیجه گیری: توسعه شهری در دوره صفویه بازتاب ترجمان فضایی معیارهای معناشناسانه در راستای تلفیق نوآورانه برای قابلیت های خود، در پاسخگویی توأمان به نیاز های کالبدی، روانی و معنوی مردم بوده است. در وضعیت کنونی، بافت و ساخت کالبدی شهرهای ایران با تاکید بر انقطاع تاریخی و تجدد طلبی در پی تغییر شکلی و نه محتوایی، نشان از بحران معنویت در ساخت کالبدی آن دارد.
بررسی تأثیر فضای نیمه باز بیرونی بر کیفیت محیط مسکونی (نمونه موردی: مسکن آپارتمانی بندر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای نیمه باز یکی از مشخصه های معماری ایرانی است که در معماری و شهرسازی مناطق گرم و مرطوب نمود ویژه ای داشته است. با وجود پیشینه غنی بهره گیری از انواع فضاهای نیمه باز در معماری بافت تاریخی بندر بوشهر، نقش آن در ساخت و سازهای جدید این شهر کم رنگ گردیده است. به گونه ای که بسیاری از ویژگی های کالبدی و کارکردی خود را از دست داده است. این پژوهش به هدف بررسی تأثیر فضاهای نیمه باز بیرونی بر کیفیت زندگی در آپارتمان های معاصر بندر بوشهر از روش تحقیق ترکیبی کمی و کیفی بهره برده است. بدین منظور پیشینه پژوهش در دو حوزه فضاهای نیمه باز به عنوان متغیر مستقل و کیفیت محیط مسکونی به عنوان متغیر وابسته انجام گردید. در ادامه مبتنی بر راهبرد تحلیل محتوا چهار مؤلفه انسانی، کالبدی، عملکردی، و محیطی به عنوان مؤلفه های اصلی ارزیابی کیفیت فضای نیمه باز مسکونی استخراج و ریزمؤلفه های آن ها تدقیق گردید. با تدوین پرسشنامه ای مبتنی بر طیف لیکرت، ابزار نظرسنجی از ساکنان درباره مؤلفه های اصلی و ریزمؤلفه های آن ها فراهم گردید. اطلاعات به دست آمده با روش تحقیق کمی و توسط نرم افزار R و آزمون های دقیق فیشر، کروسکال والیس و دان تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد از نظر زنان مؤلفه فضایی و از نظر مردان مؤلفه های عملکردی بیشترین تأثیر و مؤلفه انسانی بین هر دو گروه زن و مرد کمترین تاثیر را بر کیفیت فضاهای نیمه باز بیرونی در آپارتمان های مسکونی معاصر بندر بوشهر داشته است. همچنین مؤلفه فرعی زیبایی شناسی با شاخص هماهنگی بصری در مؤلفه فضایی، امکانات با شاخص ارتباط با عناصر طبیعت در مؤلفه عملکردی، مؤلفه فرعی فرهنگ با شاخص شیوه زندگی در مؤلفه محیطی و جنبه روانشناختی با شاخص دلبستگی به مکان در مؤلفه انسانی بیشترین تأثیر را از بین مؤلفه های فرعی و شاخص های مرتبط با آن ها در این زمینه دارند.
ارتباط ساختاری موسیقی کردستان و موسیقی دستگاهی ایران (مطالعه موردی آواز بیات کرد و خرده بندِ بهاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات موسیقی شناسی ایرانی، نسبت میان موسیقی قومی و موسیقی دستگاهی است. اعتقاد بر این است که میان این دو موسیقی، ارتباط وجود دارد. یکی از نمودهای این ارتباط، نسبت میان آواز بیات کرد موسیقی دستگاهی ایران و موسیقی قوم کرد است. موسیقی شناسان حوزه موسیقی دستگاهی بر ارتباط این دو تأکید دارند، در حالی که درون فرهنگ موسیقی کردی زمزمه های نفی چنین ارتباطی وجود دارد. با این وجود، هیچکدام از اینان نتوانسته اند شواهد قانع کننده ای بر مدعای خود بیاورند. در این پژوهش به چرایی ارتباط بیات کرد و موسیقی کردستان پرداخته می شود و با تکیه بر مطالعه تطبیقی بیات کرد و یکی از گونه های موسیقی کردستان به نام خرده بندِ «بهاره»، وجود نسبت خانوادگی و شباهت های ساختاری مُدال در بیات کرد و موسیقی کردستان تبیین می شود. این پژوهش با تأثیرگیری از شیوه تحلیل مُدال معرفی شده توسط استاد داریوش طلایی، ویژگی های مُدال بهاره را تحلیل کرده، و سپس به مقایسه بهاره و بیات کرد، بر اساس سه محور اشل صوتی، نقش و فونکسیون درجات، و الگوهای رفتاری گردش نغمات و سیر ملودی، با استفاده از سنجه های مربوطه می پردازد. مطالعه تطبیقی نشان می دهد که این دو در واحدهای ساختاری فواصل و اشل صوتی، دانگ بندی، درجات دارای نقش و جاذبه، و الگوهای گردش نغمات مرتبط با پرورش جاذبه مدال، شباهت بنیادین و کلان دارند.
اولویت بندی توجه به شاخص های حس مکان در پهنه فرهنگی گردشگری جماران با استفاده از مدل ISM-MICMAC-TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۱۰۵-۹۱
حوزه های تخصصی:
تهران پایتخت 200 ساله ایران در مقایسه با بسیاری از شهرهای کشور، شهری جوان و درعین حال دارای ساختار پیچیده سیاسی و اجتماعی است. ازاین رو ایجاد حس مکان و شکل گیری روابط اجتماعی در این کلان شهر با پیچیدگی ها یی روبرو بوده و نگاه جزءنگر و مدرنیستی شهرسازان و برنامه ریزان شهری باعث کاهش حس تعلق مخاطب و به دنبال آن کاهش سرزندگی این شهر شده است. در طرح جامع سامان دهی و توسعه فضاهای فرهنگی کلان شهر تهران، محدوده ای تحت عنوان پهنه فرهنگی تهران معین شده که هدف از آن ترسیم چشم انداز توسعه فضاهای فرهنگی در سازمان فضائی شهر تهران می باشد. مکان یابی این پهنه با توجه به ساختار طبیعی- تاریخی شهر تهران و در دو بستر شمالی- جنوبی و شرقی- غربی است. در این پژوهش اولویت بندی توجه به مؤلفه های حس مکان براساس دیدگاه متخصصین از یک سو و استفاده کنندگان از فضا ازسوی دیگر در محور فرهنگی- گردشگری جماران به عنوان یکی از اجزای پهنه فرهنگی تهران با استفاده از ترکیب سه مدل تفسیری- ساختاری1، میک مک2 و تاپسیس3 انجام گرفته است. نتایج خروجی مدل تفسیری- ساختاری در 5 مرحله نشان داد که شاخص میزان تعریف قلمرو به عنوان مهم ترین مؤلفه حس مکان بر مبنای خروجی پرسش نامه مرحله اول دلفی از دید خبرگان و صاحب نظران برنامه ریزی و طراحی شهری تعیین گردید. در تبیین شاخص های حس مکان در پهنه فرهنگی تهران و براساس خروجی مدل میک مک سه دسته شاخص «اثرگذار»، «وابسته»، «مستقل» قابل شناسایی است و شاخص «پیوندی» شناسایی نگردید .همچنین به منظور ارائه پیشنهادات و تعیین اولویت توجه به بهبود مؤلفه های حس مکان در پهنه فرهنگی گردشگری جماران، از ترکیب نتایج سه مدل مذکور استفاده گردید و مشخص شد در پهنه مورد مطالعه، بهبود شاخص های میزان حضورپذیری، میزان امنیت، میزان تعریف قلمرو و میزان بهره مندی از تسهیلات به منظور ارتقای حس مکان در اولویت قرار دارند.
تحلیل تجربی و تطبیق بصری لون های زرد در کتاب جواهرنامه نظامی با نمونه رنگ های سفال مینایی قرون ششم و هفتم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
39 - 49
حوزه های تخصصی:
تنوع رنگی و نمایش رنگین کمانی لعاب مینایی، این لعاب را جزو باشکوه ترین تزیینات سفالینه ها قرار داده است و طیف گسترده رنگ های زرد، آبی، سبز، قهوه ای، ارغوانی، سیاه که گاه همراه با طلاکاری و زرین فام است را شامل می شود.
سال تولید این شیوه تزیین سفالینه ها، براساس کتیبه های موجود بر آثار سفالین، دوره زمانی اواخر قرن 6 و اوایل قرن 7 هجری قمری است. مقارن با این دوران، محمد ابن ابی البرکات جوهری نیشابوری در کتاب جواهرنامه نظامی متن ارزشمندی در فصل چهارم خود با عنوان «صفت انواع رنگ ها که بر قواریر و انواع اوانی قاشی و اصفهانی و شامی و چینی و غیر آن به کاردارند»، در مورد این تکنیک، اشارات و ترکیبات متنوعی ارائه کرده است که در بین آن ها با دو ترکیب متفاوت با نام زرد مواجه می شویم؛
هدف از این تحقیق، مطالعه و مقایسه ترکیب های مواد مولد رنگ زرد در کتاب مذکور و نتایج تجربی ساخت آنها و همچنین تطبیق بصری رنگ های حاصله با رنگ های بکاررفته در سفال های مینایی این دوران است تا از این راه صحت ترکیبات مذکور را هم از طریق آزمایش و هم به واسطه تطبیق بصری با نمونه های سفال های مینایی ارائه کنیم.
در این راستا سوالی مطرح می گردد که حاصل آزمایش های تجربی دو ترکیب متفاوت ارائه شده در جواهر نامه نظامی با عنوان «لون زرد»، چگونه است و چگونه در بستر سفال های مینایی شاهد آن ها هستیم؟
این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی در بخش نظری و به روش تجربی در بخش آزمایشگاهی است. اطلاعات و داده ها به روش کتابخانه ای، مشاهده و آزمایشگاهی جمع آوری و مورد ارزیابی کیفی قرار گرفته است. نتایج آزمایشگاهی نمایانگر دو رنگ زرد متفاوت با دو ترکیب متفاوت ارائه شده در متن جواهرنامه نظامی است. روش اجرایی به روش رولعابی در محیطی اکسیداسیون مشابه لعاب مینایی دوره سلجوقیان و خوارزمشاهیان است که در دو دمای متفاوت بدست آمدند. در مقایسه بصری نمونه های حاصله با رنگ های زرد بکار رفته در نقوش سفال های مینایی مشابهت های بسیاری یافت شد.
امکان سنجی کاربری دوم برای مساجد مراکز حیاتی و حساس با استفاده از روش SWARA و VIKOR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
85 - 94
حوزه های تخصصی:
مساجد به عنوان مکانی برای عبادت و تقدس آن همواره دارای نقش های مهم و پر رنگی در جوامع اسلامی بوده و معمولا دارای کاربری ها و کارکردهای دیگری نیز بوده اند. در این مقاله ابتدا شاخص های امکان سنجی کاربری دوم برای مساجد مراکز حیاتی و حساس از منظر پدافند غیر عامل با استفاده از نظرات خبرگانی در حوزه معماری، عمران و تهدیدات تعیین شده و در مرحله بعد وزن هر یک از گزینه های در نظر گرفته شده برای کاربری دوم، در هر یک از این گزینه ها بررسی شده است. جامعه خبرگان متشکل از 22 نفر بود که به پرسشنامه ای جهت تعیین اولویت شاخص ها و وزن گزینه ها پاسخ دادند. در ادامه با استفاده از روش SWARA میزان وزن هر یک از شاخص های بدست آورده شد و سپس با استفاده از روش VIKOR وزن هر یک از گزینه های موجود در شاخص ها محاسبه شد. معیار کاهش میزان جذابیت هدف برای دشمن به عنوان اولویت اول شناخته شد و شاخص های کاهش آسیب پذیری، استمرار خدمات ضروری و هزینه به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفتند. در نهایت گزینه تک منظوره به عنوان بهترین گزینه از منظر پدافند غیر عامل شناخته شد.