فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
5 - 14
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی تاثیر چهار الگوی ذهنی هدف گرایی، وحدت گرایی، عملکردگرایی و ثبات گرایی بر میزان تمایل طراحان صنعتی به کارگروهی و ارتقا طراحی بود. بدین ترتیب یک پرسشنامه از 54 نفر دانشجویان کارشناسی ارشد طراحی صنعتی که با روش نمونه گیری هدفمند شناسایی شده و شرایط مطالعه را داشتند به عمل آمد. نتایج باSPSS21 تحلیل شدند. یافته ها با توجه به نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که از بین چهار الگو بجز هدف گرایی، الگوهای ذهنی وحدت گرایی و عملکردگرایی در سطح معنی داری زیر 05/. تمایل به کار گروهی در دانشجویان طراحی رابطه مستقیم داشته است و همچنین الگوی ذهنی ثبات گرایی با ضریب همبستگی 372/. و عدد معناداری 006/. به عنوان مدل ذهنی غالب شناخته شد. در مرحله دوم مطالعه در یک کارگاه آموزشی طراحی تجهیزات پزشکی بصورت پیش از آموزش و پس از آمورش الگوهای ذهنی در قالب طراحی یک وسیله انتقال بیمار در یک گروه تمرکز 7 نفره راستی آزمایی شد. نتایج مقایسه تحلیل ریخت شناسی دو طراحی پیش از آموزش و پس از آموزش با توجه به زمانبدی کوتاه کارگاه همچنان اختلافات کیفی بالایی داشت. نتایج نشان داد با تمرکز بر تقویت الگوهای ذهنی طراحان صنعتی، علاوه بر افزایش تمایل به کارگروهی، نتایج طراحی نیز می تواند قابل قبول تر ارائه گردد.
عوامل ساده نویسی در متون مصور دوران قاجار با تأکید بر آثار طالبوف تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
342 - 360
حوزه های تخصصی:
عصر قاجار به لحاظ چاپ و نشر آثار مصور و تجلی تصویر در معماری، نقاشی، موسیقی، نگارگری، تذهیب و غیره، عصر ویژه ای است. ادبیات نیز محمل مناسبی برای این موضوع است؛ اما وقتی زبان، موضوع بحث سبک شناسانه باشد، بهره بردن شاعر و نویسنده از صور خیال و صنایعی مانند استعاره، تشبیه و مجاز، نوعی نگارگری در کلام است و طالبوف از این منظر، نویسنده تصویرگری محسوب می شود. طالبوف تبریزی از نویسندگان و روشنفکران ایرانی مهاجر به قفقاز است که با نگارش آثار ادبی و سیاسی خود، سهم زیادی در روشنگری و گسترش اندیشه های نوین ادبی و سیاسی در بین ایرانیان دارد. او در آثارش ضمن بحث درباره مسائل علمی جدید و سیاست و آزادی و قانون، لزوم ساده نویسی و رهایی از عبارت پردازی ها و تکلفات پیشین را در نثر گوشزد می کند. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. بررسی ها نشان داد که در سطح زبانی، ترجمه لفظ به لفظ اصطلاحات و عبارات ترکی به فارسی، استفاده از کلمات خارجی با تلفظ روسی یا ترکی، مطابقت صفت با موصوف به سیاق زبان عربی، کاربرد ضمیر «او» برای غیر انسان و استفاده از «به» در معنی «برای» بسامد زیادی در آثار طالبوف دارند. در سطح ادبی نیز اقتباس و استشهاد به آیات و اشعار و بهره گیری از ضرب المثل برای تبیین موضوع، ویژگی اصلی آثار وی هستند. اهداف پژوهش بررسی ویژگی های سبکی آثار طالبوف در دو سطح زبانی و ادبی است. بررسی عوامل ساده نویسی در متون مصور دوره قاجار. سؤالات پژوهش آثار ادبی طالبوف تبریزی دارای چه ویژگی های زبانی و ادبی است؟ چه عواملی در ساده نویسی متون مصور دوره قاجار نقش داشته است؟
برساخت الگوی شهر ایمن براساس شاخصه های رفتاری ساکنان (نمونه ی موردی محله ی راهبند ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳
59 - 81
حوزه های تخصصی:
شهرها، سیستم های اقتصادی، اجتماعی پایدار و پیچیده ای هستند،که اگر عوامل برهم زننده ی تعادل آنها چون امنیت، کنترل نشود، روبه زوال می روند. یکی از جدیدترین رویکردها در برابر بحران امنیت شهری توجه به رابطه بین محیط و رفتار و فرضیات و فرآیندهای مبتنی بر پیش گیری از جرم از طریق طراحی محیطی (CPTED) است. با توجه به موفقیت آمیز بودن CPTED در دنیا، می توان طبق فرضیه ها، دریافت که بین خصوصیات محیط کالبدی و ویژگی های رفتاری ساکنان در فضاهای مسکونی رابطه وجود دارد. می توان با تبیین الگوهای محیط های مسکونی امن در شهر ساری آن را با شاخصه های CPTED تطبیق داد و با به کارگیری ویژگی های رفتاری طبقه ی محروم به الگوهای کالبدی فضای مسکونی امن دست یافت. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی در دسته ی تحقیقات آمیخته، ترکیب روش های کمی-کیفی از نوع موردکاوانه (محله ی راهبند) است. مؤلفه های CPTED را با سه فرضیه ارزیابی کرده ایم. ابتدا از روش شناسی اسنادی وکتابخانه ای بارویکرد بازنگری نظام مند منابع مرتبط جهت شناسایی معیارهایCPTED بهره گرفته شد. متعاقباً با انجام گونه شناسی کالبدی و اجتماعی محله راهبند از طریق توزیع پرسش نامه مستخرج از مؤلفه های متغیرهای اصلی تحقیق به صورت هدفمند و تحلیل داده های کیفی حاصل با SPSS درجه ی اهمیت هر معیار ارزیابی شد. هدف تحقیق بررسی رابطه ی بین محیط کالبدی و رفتار ساکنان در جهت ارائه ی فاکتورهای تعیین کننده در طراحی فضای شهری امن و استفاده از آمار توصیفی درتأیید یارد GOF است. مدل تحلیل عاملی استفاده از آمار توصیفی استنباطی از طریق معیار فرضیه های تحقیق و استفاده از آزمون کولموگروف-اسمرینوف با استفاده از تحلیل 384 پرسش نامه در فاصله ی سال های 98و99 است. طبق خروجی ها برای مدل حاضر GOFبرابر 63/0 محاسبه که نشان از برازش کلی قوی مدل دارد، کلیه ی فرضیه های تحقیق تأیید و مؤلفه ی ویژگی های رفتاری ساکنان محله مهم ترین معیار امنیت محیطی محله ی راهبند شناخته شده است.
خوانش منظر خیابان، بالاخیابان و پایین خیابان شهر مشهد به مثابه آستانه تشرف به حرم رضوی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۷
64 - 77
حوزه های تخصصی:
بالاخیابان(خیابان بالاسر) و پایین خیابان (خیابان پایین پا) نخستین مداخله در مقیاس شهری، توسط حکومت صفویه به عنوان اولین خیابان شهر مشهد احداث شد و محوری شرقی-غربی به مرکزیت حرم مطهر ایجاد کرد. این خیابان همواره در طول تاریخ نقشی مهم در سازمان فضایی شهر و در ذهن شهروندان ایفا نموده و از همین روی، همواره مورد توجه تمام حکومت ها بوده است. اما مداخلات صورت گرفته طی چند دهه اخیر (به خصوص پهلوی دوم تا امروز)، موجب برهم خوردن شاکله بافت، ساختارها، محلات و نظامات حاکم بر آن شده، ساکنان را به عنوان بهره برداران اصیل بافت، بیرون رانده و موجب بروز معضلات عدیده اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... شده است. پژوهش حاضر یک مطالعه استنباطی است که با تحلیل منابع مختلف در سه دوره تاریخی به خوانش منظر بالاخیابان و پایین خیابان در شهر مشهد می پردازد. سه دوره سنت (قبل از پهلوی): با استفاده از اسناد تاریخی و آثار روشنفکری، پهلوی: با استفاده از اسناد تاریخی و اسناد شهری و بعد از انقلاب اسلامی: با استفاده از اسناد شهری و مصاحبه عمیق بررسی شدند. بر مبنای رویکرد منظر هدف این پژوهش کشف نقش «بالا و پایین خیابان» در سازمان فضایی شهر مشهد است. با جمع بندی مطالعات پژوهش، این گونه استنباط می شود که تا قبل از شروع مداخلات شهری اولین طرح جامع در دوره پهلوی، عناصر تشکیل دهنده منظر محور مورد مطالعه به گونه ای هماهنگ، برای هدفی واحد در ارتباط با یکدیگر ایفای نقش کرده اند. علی رغم بحران به وجود آمده و تأثیرات مخرب آن بر صورت و کالبد خیابان در دوره معاصر، قدرت ادراکات ذهن و اندیشه انسان به عنوان مخاطب همواره بر ماده غلبه داشته است، به طوری که معنای ذهنی آن، یا به عبارت بهتر منظر این خیابان هنوز تا حدی پابرجا و با مداخلاتی در جهت نقش اصلی آن قابل احیاست. نتیجه گیری گویای آن است که خیابان مورد مطالعه همواره به عنوان محوری متعالی در ذهن مخاطبانش ایفای نقش کرده که به مفهوم مقدس زیارت پیوند خورده است.
شناسایی ساختار بصری نشانه های لوزی شکل در خطوط ایلامی بر دست بافته های معاصر ایرانی با تأکید بر نظریه تطورگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دست بافته های ایرانی گنجینه ای از نقوش کهن این سرزمین را در بر می گیرد؛ نقوشی که طی قرن ها تداوم یافته اند و تحولات آن ها در طول تاریخ، قابل بررسی است. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که نشانه های هندسی لوزی شکل در خطوط کهن ایرانی کدام اند و بازخوانی نمودهای مشابه آن ها در دست بافته های معاصر ایران چگونه ممکن می گردد. در مراحل نگارش این پژوهش، هدف تحقیق، تحلیل سیر تطوری نشانه های خطی بر دست بافته های ایرانی با تأکید بر نظریه تطورگرایی از حوزه انسان شناسی هنر بوده است. با توجه به اهمیت شکل گیری ساختار نقش مایه های سنتی بر اساس کهن ترین نگارش های کهن ایرانی و نبود مطالعات تطبیقی میان کتیبه نگاری کهن ایرانی و نقوش دست بافته های ایرانی، هرگونه پژوهش در این زمینه ضروری به نظر می رسد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته و گردآوری مطالب از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی با بهره گیری از فیش برداری متنی و تحلیل تطبیقی تصاویر است. در نهایت داده های مورد نیاز به روش کیفی و با تکیه بر استدلال منطقی تحلیل می شود. بر اساس نتایج تحقیق، لوزی به عنوان یک نقش هندسی، اساس شکل گیری بسیاری از نشانه ها در خطوط کهن ایلامی است. تداوم حیات این نشان ها در دست بافته های معاصر ایرانی به چشم می خورد به شکلی که برخی از نقوش لوزی مانند بر دست بافته ها دقیقاً ساختار نشان های خطی را بازنمایی می کند و برخی با اندک تغییراتی همراه با جزئیات افزوده شده، نقوش دست بافته ها را تشکیل می دهد. تفاوت نشانه های خطی با نقوش دست بافته ها این است که نشانه های لوزی شکل در کتیبه ها بر اساس ساختار خط و زبان ایلامی چیدمان می شوند اما در بافته های معاصر ایرانی، این نقوش تحت قاعده تکرارهای متوالی یا تناوبی بر زمینه و حاشیه بافته، ظهور یافته اند یا تناسبات آن ها دستخوش تغییر شده است به شکلی که گاهی یک نشان خطی، طرح کلی بافته را تشکیل می دهد.
خوانشی بر شیوه های اجرایی تحقق ادراک بینافرهنگی در فضای موزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
90 - 103
حوزه های تخصصی:
برخلاف تصور رایج از موزه ها با رسالت حافظان میراث مادی، امروزه آنها به عنوان نهادی آموزشی هستند که با توجه به افزایش در خطر قرار گرفتن فرهنگ ها، از میان رفتن مرزها، تبادلات و تأثرهای فرهنگی و نبودِ ادراک و برتری جویی به دیگر فرهنگ ها ، به مکانی مؤثر برای شناسایی دیگر فرهنگ ها و توسعه توانش بینافرهنگی بازدیدکنندگان بدل شده اند؛ ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف دستیابی به راهبردها و راهکارهای توسعه تجارب بینا فرهنگی در موزه ها و ارائه تجاربی برای توسعه هدفمند آنها در قالب کاربردی، درصدد بر آمده تا با انتخاب هدفمند و بررسی برنامه پانزده موزه با زمینه بینافرهنگی و سنجش عملکردهای آنها با اتکا به نظریه صلاحیت بینافرهنگی بنت و بایرام و تحلیلی کیفی نشان دهد که بین تجارب طراحی شده و نحوه ادراک آنها در این فضای پویا و چند فرهنگی چه رابطه ای وجود دارد و آن را به عنوان یک مجموعه راهبردی ارتقای صلاحیت بینافرهنگی برای اجرا در دیگر موزه ها پیشنهاد کند. یافته های به دست آمده بیانگر رویکرد موزه ها به ارائه داده، پیرامون دیگر فرهنگ ها از طریق اجرای رویدادهای بینافرهنگی و ایجاد روایت بینافرهنگی شبکه ای و چیدمان بینافرهنگی اشیاست، البته با هدف اگاهی بخشی و همچنین توسعه خود اکتشافی و حس سازی، کشف بصری و تجربه فرهنگ دیگری، در ایجاد یک فرایند گفت وگو مدارانه و برابر بر پایه هم رتبگی فرهنگ ها تلاش می کند تا سبب تقلیل تمایز میان فرهنگ ها و برانگیختن حسِ کنجکاوی، علاقه و لذت دیداری مخاطبان شده و با کسب مهارت از منظر بایرام و گذر از مراحل صلاحیت بینافرهنگی نظریه بنت، به ادراکی بینافرهنگی دست یابد.
بررسی آرایه های تزئینی خانه های قاجاری شهر اردبیل (مطالعه موردی: خانه تاریخی حاج میرزا ابراهیم صادقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به کارگیری تزیینات در معماری سنتی و بومی ایران همواره جایگاه ویژه ای داشته است. از جمله بسترهای درخور توجه جهت ارائه آرایه های تزیینی، خانه های اشخاص متمول و دارای اعتبار اجتماعی و مذهبی است که امروزه با عنوان خانه های تاریخی از آن ها یاد می شود. خانه مرحوم حاج میرزا ابراهیم صادقی یکی از خانه های قاجاری شهر اردبیل است که با داشتن شاخصه های هنری دوره قاجار مانند: تزیینات چوبی، نقاشی پشت شیشه، نقاشی دیواری، کتیبه نگاری، تزیینات گچی و آجرکاری در فهرست آثار ملی کشور، ثبت گردیده است. لذا ضرورت پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل تزئینات این خانه تاریخی به عنوان مطالعات و بررسی های نگارندگان که از طریق مشاهدات میدانی، مصاحبه و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته؛ حاکی از آن است که آرایه ها و تزیینات موجود در خانه صادقی جزو شاخصه های هنر دوره قاجار به شمار می آیند. همچنین با تطبیق تزیینات و آرایه ها با دیگر خانه های قاجاری می توان به وجود نوعی مفهوم و مضمون مشترک در آن ها پی برد که نشان می دهد الگوی خاصی از تزیینات در خانه های دوره قاجار حاکم بوده است. داده ها و اطلاعات در این پژوهشِ کیفی با رویکرد توصیفی تحلیلی [A1] [U2] مورد بررسی قرار گرفته اند. هدف پژوهش بررسی آرایه های خانه تاریخی صادقی جهت شناسایی الگوی خاصی از تزیینات دوره قاجاری در منطقه شمال غربی است. سوالات پژوهش عبارت است از: تزیینات وابسته به معماری در خانه تاریخی صادقی شامل چه مواردی است و بر چه مضامینی دلالت دارد؟ آیا الگوی خاصی از تزیینات در خانه های قاجاری شهر اردبیل با تاکید بر خانه تاریخی صادقی حاکم است؟ این الگو دربردارنده چه نوع شاخص هایی است؟ به طور کلی میتوان نتیجه گرفت خانه های تاریخی متعلق به بازه زمانی قاجار در شهر اردبیل دارای الگوی تزئینی خاصی است که به صورت انواع نقوش گردان و منحنی و کتیبه نگاری با استفاده از تکنیک های متنوعی از جمله نقاشی پشت شیشه و قواره بری به اجرا درآمده است. [A1]عنوان شود پژوهش کمی است یا کیفی. [U2]عنوان کیفی قید شد
تبیین متغیرهای قوانین و مقررات، پاسخگویی، شفافیت و قانونمندی نهاد شهرداری در حقوق و انتظارات شهروندی
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی متغیرهای قوانین و مقررات، پاسخگویی، شفافیت و قانونمندی در حقوق و انتظارات شهروندی در مناطق ۵ و 9 تهران در سال 99 اجرا شده است. برای رسیدن به هدف از نظریههای هومنز، کاتلر، رابرت دال، پارسونز، ارنشتاین، گیدنز، بوردیو و همچنین مشاهدات تجربی و مشارکتی محقق استخراج شده بهره برده شد. روش پژوهش حاضر روش پیمایشی می باشد و مهم ترین ابزار تحقیق پرسشنامه بوده است. مهمترین ابزار تحقیق پرسشنامه می باشد. پرسشنامه تحقیق با توجه به پیشینههای تحقیق یا استاندارد؛(2014)، استوارت(2012) و اکبرپور(1395) و شماعی و همکاران(1392) استخراج شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان 22 منطقه شهرداری تهران به تعداد 3220 می باشد که بر اساس جدول کرجسی مورگان تعداد 345 نفر بعنوان حجم نمونه نهایی تحقیق انتخاب می شوند. شیوه نمونه گیری بصورت خوشه ای چند مرحله ای بوده است بدین معنا که 2 منطقه غرب تهران 5 و 9 انتخاب شد. شیوه نمونه گیری تحقیق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده است. جهت تحلیل داده های خام از نرم افزار SPSS نسخه 22 بهره برده شده است. جهت بررسی روابط بین متغیرها نیز از آزمون های رگرسیون استفاده شده است. نتایج تحقیق نیز نشان داده است که همه متغیرهای مستقل تحقیق که شامل شهرداری یا مدیریت شهری قانونمندی، مسولیتپذیری و پاسخگویی و شفافیت در متغیر وابسته یعنی حقوق و انتظارات شهروندی با سطح معنیدار کمتر از 01/0 تاثیرگذار نشان داده شدهاند.
آینده پژوهی هنر گیوه بافی شهرستان دهاقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنرهای سنتی، مجموعه هنرهای اصیل، بومی و مردمی هر کشور است که ریشه های عمیقی در فرهنگ و تمدن آن ملت دارد. یکی از هنرهای ارزشمند ایرانی که متناسب با اقلیم هر منطقه به وجود آمده، گیوه بافی است. گیوه ملکی از جمله گیوه های سنتی است که در شهرستان دهاقان از توابع استان اصفهان تولید می شود و از کیفیت خوبی برخوردار است. متأسفانه کم توجهی به این هنر و پیشه به سبب ناآگاهی از تولیدات صنعتی، تولید و استفاده از این پاپوش سنتی را در بین مردم معاصر کم رنگ کرده است به گونه ای که شاید تا سالیان نه چندان دور، جز نامی از آن در کتاب ها و مقالات مردم شناسی نتوان یافت. بنابراین این پژوهش، با هدف واکاوی عمیق در زمینه هنر گیوه بافی شهرستان دهاقان، شناسایی عوامل اثرگذار و ارائه راهکارهای مناسب برای توسعه، تداوم و آینده بهتر این هنر صورت گرفته است و به این سؤال پاسخ می دهد که چگونه می توان افراد را برای یادگیری و تولید این هنر جذب کرد؟ این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی از نوع مطالعات مردم نگاری از لحاظ ماهیت، کیفی و تحلیل داده ها با رویکرد آینده پژوهی انجام گرفته است. نمونه گیری به صورت غیراحتمالی و بر پایه اشباع اطلاعاتی با مشارکت 20 نفر از هنرمندان، صاحب نظران و مصرف کنندگان صورت گرفته و به دو روش اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. نتایج حاصل از این پژوهش گویا آن بوده که بر اساس 6 عامل پیشران کلیدی، 4 سناریوی درنای امید، سیمرغ، ای کیو سان و شازده کوچولو ارائه شده است؛ ایجاد این عوامل باعث جذب، تقویت و توانمندسازی تخصصی هنرجویان و همچنین تدوام، رونق و توسعه (فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی) هنر گیوه بافی می شود و می توان آینده مطلوبی برای این هنر انتظار داشت.
آسیب شناسی پدیده اسکان در رکود بافت جل اسب عشایر قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«جل» بافته ا ی پوششی و زینتی در جوامع ایلی و عشایری برای اسب است. این دست بافته به دلیل اهمیت نقش اسب به عنوان راهوار و همراهی این حیوان، همیشه با کیفیت مطلوب در بین ایلات و عشایر تولید شده است. این مسئله که به تبع پدیده اسکان عشایر تولید جل اسب کاهش و با رکود بافت مواجه گردید، سبب از دست رفتن یکی از شواهد هویت بومی فرهنگی جامعه عشایری و به فراموشی رفتن دامنه دانش دست بافته های عشایری است. این پژوهش با هدف آسیب شناسی پدیده اسکان در رکود بافت جل اسب های عشایر قشقایی انجام شد. حفظ میراث دانش این دست بافته در تجلی هویت زندگی ایلی عشایری اهمیت دارد. اینکه عوامل محیطی حاصل از اسکان بر رکود تولید جل اسب چه بوده و مهم ترین عامل کاهش و رکود بافت جل اسب چیست، پرسش های مطرح شده این پژوهش است. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی و روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. در گام نخست با استفاده از گفت وگو و مصاحبه آزاد و نظرسنجی از کارشناسان فن عوامل مربوط شناسایی شد. در گام دوم، مؤلفه های به دست آمده در قالب پرسشنامه تدوین گردید و سپس با توزیع پرسشنامه و به دست آوردن داده های اولیه در راستای اهداف پژوهش و پاسخ به پرسش های مطرح شده تحلیل و بررسی انجام شد. جامعه آماری 129 نفر از تولیدکنندگان فرش و بافندگان عشایر قشقایی در استان فارس است. نتایج نشان می دهد کاهش بافت جل با کاهش کاربرد آن رابطه مستقیم دارد و از سیزده عامل شناسایی شده در نقش مهم ترین عامل کاهش و رکود بافت، عامل تکنولوژی است که با جایگزینی وسایل نقلیه به جای اسب است.
تنوع طرح و نقش در کوبه های ابنیه ی تاریخی بافت سنتی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
51 - 64
حوزه های تخصصی:
کوبه، اولین شیئی ا ست که انسان، پیش از وارد شدن به فضای معماری ایرانی، لمس می کند و تزئینات آن، می تواند بهترین آغاز بر منظر خیال معمار ایرانی باشد. از آنجا که سازندگان کوبه، در طراحی فرم کلی و نقوش تزئینی، جدای استفاده از نقوش معنادار، به خوبی تخیل را با تکنیک های مختلف اجرا در قالب تجربه ای زیسته آمیخته اند و از آنجا که فرم کلی کوبه ها و چیدمان نقوش آن ، به ندرت به صورت خاص مورد توجه پژوهندگان قرار گرفته است، این مقاله کوشیده است با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، به چیستی و چگونگی فرم و تزئینات کوبه ها و سپس طبقه بندی نقوش آن ها به صورت موردی، در بافت سنتی شهر یزد، بپردازد. بر این اساس مشخص شد، قلمزنی و مشبک کاری، دو شیوه ی تزئین کوبه ها و فرم سروی شکل بزرگ، رایج ترین فرم کوبه در یزد بوده است. شیوه قلمزنی که رونق بیشتری داشته، تنها بر کوبه های گرد با حاشیه ی حلقه ای و سروی بزرگ دیده می شود. همچنین چیدمان عناصر تزئینی بر کوبه، متأثر از فرم کلی شیء و موضع تزئینی بوده و تزئینات، به ترتیب اهمیت، بر نقوش هندسی، گیاهی، حیوانی و نوشته، تمرکز یافته اند.
تبیین مدل خلاق طراحی معماری برای نوآموزان، مبتنی بر یادگیری از طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
91 - 108
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در فرایند طراحی معماری، خلاقیت در پردازش ایده نقش اساسی ایفا می کند. همانطور که ایده های خلاقانه بدون پشتوانه ذهنی بروز نمی کند، ایده های گذشته نیز تبار و پشتوانه خلاقیت های آینده اند. طبیعت با سال ها کارآمدی و تنوع، متعاقب اصل انتخاب طبیعی، می تواند در فرایند خلاقانه طراحی معماری به عنوان تبار و الگو قرار گیرد. این پژوهش بر محوریت هم زمان فرایند خلاقیت، فرایند طراحی و علم بیونیک، در پی فرایند بهره گیری خلاقانه از بیونیک است، که در پژوهش های پیشین، هم پوشانی این سه مؤلفه لحاظ نشده است.هدف پژوهش: از آنجا که معماری از اساس، ماهیتی بین رشته ای دارد، با توجه به نقش نظام های فرایند طراحی، فرایند خلاقیت و علم بیونیک، هدف این پژوهش نتیجه گیری در قالب سامانه مفهومی و منطقی، و برقراری ارتباطی معنادار و هدفمند بین عناصر و مفاهیم ذکرشده است تا بنیانی برای فرایند طراحی معماری خلاقانه با یادگیری از طبیعت قرار گیرد.روش پژوهش: روش این پژوهش استدلال منطقی با استفاده از تدابیر تحلیلی-توصیفی در زمره رویکرد کیفی، در پی تدوین رابطه بین گزاره های خلاقیت، طراحی معماری و الگوهای برگرفته از طبیعت است. ماهیت تحقیق از حیث هدف، کاربردی و نوع تحقیق نیز مروری است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش مؤید آن است که طبیعت بستر مناسبی برای غنای بصری نوآموزان در جهت ایده یابی طراحی است و بهره گیری از عملگرهای بصری به عنوان یک راهبرد شناختی بازیابی های بصریِ زمان نهفتگی ذهن را در مرحله خلق ایده در پی دارد که به تنوعِ طرح نهایی منجر خواهد شد.دانشِ مبتنی بر شناخت اجزای طبیعت روش هایی از تجربه ساختارها و سیستم ها را پیش روی ما قرار داده که شانس بیشتر برای فهم مسئله معماری و تنوع راه حل و در نتیجه افزایش توانایی خلاقیت طراحان مبتدی را فراهم می کند. همچنین مراحل فرایند طراحی و خلاقیت برگرفته از بیونیک هم پوشانی دارند. قاب بندی بیونیکی مسئله طراحی معماری، گزینش صحیحِ فهرستِ وارسی از طبیعت بر اساس مسئله و درستی مقیاس درجه بندی ارتباط این فهرست با مسئله طرح از گام های اساسی مدل فرایند طراحی خلاق معماری بیونیکی محسوب می شود.
تاثیر پذیری اسطوره ها و کهن الگو ها در رمان های بلقیس سلیمانی از شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
201 - 219
حوزه های تخصصی:
اسطوره با زبان و ادبیات، به ویژه ادبیات داستانی، از گذشته های دور دارای ارتباط تنگاتنگی بوده است. این ارتباط با گذشت زمان حفظ شده و امروزه، آثار بسیاری از نویسندگان این دوره با اسطوره ها عجین است. یکی از آثار ادبی کهن که آمیخته با اساطیر ایرانی است کتاب شاهنامه فردوسی است که تبدیل به الگوی برجسته در ادبیات داستانی شده است. اسطوره در آثار این نویسنده به اشکال مختلف بازتاب یافته است. یکی از این نویسندگان بلقیس سلیمانی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای نگاشته شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که آثار بلقیس سلیمانی، از داستان نویسان مطرح زن، به جهت شناخت و آگاهی وسیع وی از اسطوره و حضور پر رنگ آن در داستان هایش قابل توجّه است. شخصیت پردازی اسطوره ای، نام های اساطیری، مضامین و آیین های اسطوره ای از آن جمله اند. دغدغه اصلی او در استفاده از اسطوره، بیان مسایل مهم «زن» در جامعه پدر / مردسالار معاصر و تلاش برای ارتقای جایگاه زن و هویت یابی زنانه است. پژوهش حاضر به اشکال مختلف بازتاب اسطوره در آثار این نویسنده می پردازد. اهداف پژوهش: بررسی و تبیین خاستگاه اسطوره و جایگاه آن در ادبیات داستانی معاصر و بیان دلایل رویکرد داستان نویسان مدرن و پست مدرن. بررسی و تبیین واژگان مدرن و پست مدرن، خاستگاه هر دو جریان فکری، معرّفی عناصر و مؤلّفه های مدرن و پست مدرن. سؤالات پژوهش: اسطوره و بینش اساطیری در داستان های مدرن و پست مدرن چگونه نمود یافته است؟ دلایل بازپردازی اسطوره ها و کهن الگوها در عصر «روشنگری» که عصر اسطوره زدایی قلمداد می شد، در داستان های مدرن و پست مدرن معاصر چیست؟
تبیین ادراک و مهارت آموزی طراحی معماری نابینایان: دانش آموزان نابینای موسسه فرهنگی هنری بصیر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
373 - 398
حوزه های تخصصی:
مهارت انسان به عنوان عامل مؤثر در رشد و پیشرفت زندگی فردی و اجتماعی تلقی می شود که می تواند در ارتباط او با محیط اطرافش نقش بسیار مهمی ایفا کند. مهار آموزی در نهایت منجر به ارتقای کیفیت زندگی شده و ایده هایی برای بهتر زیستن ارائه می کند. بحث طراحی فضای معماری و شهری، از مسائل دیرین و اولیه بشر بوده که تا به امروز، اندیشه ها و دیدگاه های مختلفی را در فلسفه، هنر و معماری معطوف خود ساخته است. حس بینایی به عنوان قدرتمندترین حس از میان حواس اصلی انسان به شمار آمده و مهمترین حس انتقالی محسوب می شود و در درک سایر احساسات نقش قابل توجهی دارد. نمی توان بدون توجه به سطح مهارت آموزی نابینایان و ساز و کارهای مرتبط با آنان و همچنین مشارکت این قشر در فرایند پژوهش به مداخله و طرح ریزی هایی جهت ارتقای کیفیت زندگی نابینایان اقدام کرد. در همین راستا و در قالب یک فعالیت تجربی، به این مقوله پرداخته شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کمی و کیفی انجام شده است. ابتدا با اتکا به روش تحلیل مقایسه ای از آزمون های قبل و بعد از دوره های آموزشی و سپس جهت بررسی نرمال بودن توزیع متغیرها از آزمون شایپرو-ویلک و جهت بررسی سطح مهارت نابینایان در دوره های قبل و بعد آموزش از آزمون «خی دو »و برای نتیجه گیری و مشخص نمودن سطح معناداری دوره ها از آزمون علامت استفاده گردید و سپس مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج این بررسی ها نشان می داد که بهره گیری از شیوه های آموزش مقدماتی معماری و شهرسازی در این امر می تواند تأثیر معنادار و به سزایی در ارتقای کیفیت و کمیت سطح طراحی فضای معماری و شهری در نابینایان داشته باشد. همچنین این نتایج گواه آن بود که با بهره گیری از روش های آموزشی مناسب می توان کیفیت زندگی نابینایان را ارتقا بخشید. اهداف پژوهش: افزایش سطح ادراک فضای شهری و معماری در نابینایان. 2.بررسی کارکرد آموزش بر میزان سطح ادراک و مهارت آموزی نابینایان. سؤالات پژوهش: چگونه می توان سطح کیفیت فضاهای معماری و شهری برای نابینایان را ارتقا بخشید؟ آیا مهارت آموزی نابینایان در طراحی فضای معماری و شهری می تواند موجب ارتقای کیفیت زندگی این قشر شود؟
نقش تفکر طراحی بین ذهن و پیچیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان پیچیده است و ابزارهای ما باید با این پیچیدگی تطابق داشته باشند، چیزهایی که به نظر خیلی پیچیده هستند، می توانند بسیار ساده به نظر برسند و چیزهایی به نظر ساده، میتوانند بسیار پیچیده باشند. این نشان دهنده موقعیت ذهن دربرابرپیچیدگی است ونقش تفکرطراحی واسطه گری دراین موقعیت است. پیچیدگی کیفیت یا حالتی بغرنج و دشوار ازنظر فهمیدن، انجام دادن، یا ساختن است و شناخت، فعالیتی عملی و تعاملی است و کل سامانه ی شناختی شامل ذهن، عمل و دنیا، ترکیبی از تفکر و عمل در محیط فیزیکی می باشد و روش کار طبیعی طراح، کل سامانه ی شناختی را از طریق تعامل با مدل های موقتی موقعیتی که برای آن طراحی می کند، در برمی گیرد بنابراین تفکر طراحی شامل بازه ای از فرآیندهای شناختی، استراتژیک و عملی است که به طراح مجموعه ای از راهبردهای موقعیت بخش می دهد. این مفاهیم این نکته را آشکارمی کند که تفکرطراحی دارای موقعیت وقابلیت های خاصی درمواجهه با پیچیدگی می باشد، دراین پژوهش ابتدا با بررسی پیشینه پژوهش درباره مفاهیم پیچیدگی ازدیدگاه علوم طبیعی، فلسفه، مدیریت و طراحی، مفاهیم وساختارهای بنیادی مربوط به پیچیدگی درچهاربخش سادگی، بغرنجی، پیچیدگی و آشفتگی استخراج می گردد، سپس قابلیت های تفکرطراحی درمواجهه با این مفاهیم وساختارها مورد بررسی قرارمی گیرد.
توسعه پایدار گردشگری و حفاظت در پلان مدیریت منظر فرهنگی برج قابوس
منبع:
رف سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
24 - 40
حوزه های تخصصی:
مناظر فرهنگی از انواع میراث با ارزش بشری است که در سطح جهانی با توجهات نوینی روبرو شده اند. مطالعات این مقاله، با دیدگاه ساماندهی منظر فرهنگی- طبیعی برج قابوس، به مطالعه یکی از صد منظر شگفت انگیز ایران با هدف احیا و توسعه پایدار گردشگری، برج قابوس، واقع در استان گلستان، شهرستان گنبد به عنوان نمونه مطالعاتی می پردازد. حفاظت از مناظر فرهنگی- طبیعی با توجه به توسعه پایدار از یک سو و کمک به تداوم ارزش های زیبایی شناسانه و تاریخ نگارانه در مناظر از سوی دیگر، یافتن راهکار های حفاظتی در خصوص مناظر فرهنگی را اجتناب ناپذیر می گرداند. امروزه در میان شیوه های حفظ و بازنمایی بناها و محوطه های تاریخی، بهره گیری از طرح احیا به منظور بازگرداندن آن ها به جریان زندگی اجتماعی مردم، بسیار گسترش یافته است. یکی از مهم ترین و اصلی ترین بخش های این کار، اعطای کاربری متناسب با هویت محوطه های تاریخی است. حال این سوال مطرح می گردد که با توجه به ویژگی ها و شرایط خاص هر محوطه تاریخی روند اعطای کاربری جدید و انطباق فعالیت های انسانی با آن از چه طریقی شناسایی و پیاده سازی می شود. رویکرد اصلی در این تحقیق، پژوهش موردی است که در آن با بهره گیری از روش تفسیری تاریخی به جمع آوری داده های ارزشمند برای شناخت بهتر محوطه تاریخی برج قابوس و توانایی های بالقوه آن اقدام شود. حفاظت و مرمت منظر برج قابوس با هدف تقویت کیفیت و زیبایی منظر از طرفی می تواند به احیای زیرساخت های طبیعی و فرهنگی منطقه کمک کند و از دیگر سو، بنیادهای اقتصادی و گردشگری آن را در چارچوب توسعه پایدار تقویت کند. از این رهگذر پژوهش در راستای انجام مطالعات و طرح دیدگاه مرمت منظر طبیعی - تاریخی منطقه به منظور احیا و بازسازی آن ضروری به نظر می رسد. احیا، حفاظت و تقویت منظر فرهنگی و تاریخی محوطه به عنوان گامی مهم و اقدامی اساسی در احیا و مرمت منظر سایت قلمداد می شود. دستیابی به اهداف توسعه پایدار و توجه به چشم انداز پایدار منطقه در آینده، جزء اصلی و جدایی ناپذیر دیدگاه های جامع و امروزی در هر طرح مرمت منظر است. هدف این تحقیق، مشخص کردن عملکردها و فعالیت ها و برنامه هایی تطبیق پذیر با فرهنگ بومی، اقلیم و نیازهای منطقه است که برای گردشگران در نظر گرفته شوند و با دخالت محدود در منظر برج و افزایش کیفیت ارائه خدمات، همراه گردد. توجه به پایداری در توسعه، انعطاف پذیری، فراهم آوردن بستری مناسب برای مشارکت مردم نیز، مدنظر قرار گرفته است. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانه ای و همچنین مشاهدات میدانی متعدد، بهره گیری شده است.
شناخت معماری کینتیک و فاکتورهای موثر بر گونه شناسی آن
منبع:
رف سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
42 - 64
حوزه های تخصصی:
معماری کینتیک گونه خاصی از معماری با تکنولوژی پیشرفته است که ساختمان ها را قادر می سازد تا متناسب با هدف پروژه، نیازهای کاربران، شرایط محیطی (محیط ساخته شده و اقلیم) و اقتضائات زمانی، انواع حرکت (اعم از واقعی، غیرفضایی و مجازی) را در اجزای مختلف سیستم از قبیل پوسته و نما، فضاهای داخلی، اجزای سازه و حتی کل ساختمان به صورت یکپارچه ایجاد کند. این معماری به علت مباحث میان رشته ای و تعدد فناوری های درگیر با چالش هایی مواجه است و پیشرفت های علوم رباتیک، مکانیک و الکترونیک و سازه های پاسخگو به طراحی کینتیک برای این رویکرد نوین ضروری است. لذا هدف از این پژوهش ارائه تعاریف مشترک برای مفاهیم میان رشته ای و ارائه یک چارچوب نظری و مفهومی مشترک برای طراحی معماری کینتیک و دسته بندی انواع آن متناسب با هدف طراحی است که می تواند کمک شایانی به انتخاب سیستم کینتیک مناسب و مطلوب در هر پروژه کند. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای به مرور تعاریف و مفاهیم وابسته به حرکت و جنبش در معماری می پردازد و انواع دسته بندی های ارائه شده از سوی پژوهشگران و رویکردهای ایشان و نیز مراحل و استراتژی های طراحی کینتیک را مورد بررسی قرار می دهد. این بررسی ها نشان داد که می توان با مد نظر قرار دادن مواردی چون نوع مکانیزم و محل حرکت، میزان جنبش، پیکره سیستم، تکنیک های کنترل و نحوه بهره برداری از ساختمان دسته بندی های متنوعی برای معماری کینتیک ارائه داد که هریک به تنهایی پاسخگو نبوده و جهت عرضه کاربردی ترین طبقه بندی نگاهی جامع به کلیه این موارد راهگشا خواهد بود. این پژوهش همچنین نشان داد که طی سال های اخیر تمایل فزاینده ای در مورد تحقیق و بکارگیری سیستم های کینتیک در زمینه کاهش مصرف انرژی و استفاده از آن در نمای ساختمان وجود دارد و آن چه در زمینه مطالعات معماری کینتیک مهجور مانده، پژوهش در زمینه کاربرد سیستم های کینتیک در ساختار فضاهای داخلی، سازه و استفاده از پتانسیل های حرکتی فضاهای داخلی در جهت تامین امنیت و مطابقت با نیازهای کاربران، انعطاف پذیری فضا، تامین دید و منظر مناسب و متنوع می باشد.
گاهنگاری مطلق و گوناگونی درون منطقه ای سنت سفالی دالما بر اساس تحلیل سفال منقوش تک رنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ یا «سنت سفالی دالما»، همچون بسیاری از سنت ها و فرهنگ های پیش ازتاریخِ دیگر در فلات ایران، بیش از هر چیز، با مجموعه سفالی آن شناخته می شود. برای اولین بار سنت سفالی دالما پس از شناسایی و معرفی آن از خود تپه دالما، در تپه B سه گابی تعیین هویت و شاخصه های آن معرفی شد. اصلی ترین ویژگی این سنت سفالی، یک دستی چشمگیر آن در منطقه زاگرس مرکزی و شمالی است. شواهد باستان شناختی گویای آن است که این یک دستی، نشانگر ارتباط فرهنگیِ محسوسی بین ساکنان دشت های میان کوهی زاگرس مرکزی و زاگرس شمالی طی هزاره پنجم ق م است. طی دو دهه اخیر با پژوهش های میدانی در زاگرس مرکزی و جنوب دریاچه ارومیه با وجود اینکه شواهد بیشتری مبنی بر یکدستی فرهنگیِ این دو منطقه به دست آمده، ولی تفاوت هایی درون-منطقه ای نیز آشکار شده که تعیین آن ها می تواند در تعریف زیرحوزه های فرهنگی این سنت سفالی کارساز باشد. در کاوش محوطه نادعلی بیگِ سنقر و کلیایی شواهد سفالی بیشتری از تفاوت ها و شباهت های درون منطقه ای سنت سفالی دالما آشکار شد. اهمیت مجموعه سفالیِ نادعلی بیگ در مطالعات سنت سفالی دالما از این نظر است که برای اولین بار جایگاه گاه شناختیِ مطلقِ گونه های مختلف سفال دالما بر اساس هفت نمونه تاریخ رادیوکربن از این محوطه، قابل تعریف خواهد بود. بر اساس این تاریخ ها، می توان زمان پیدایی و ناپدید شدن گونه های مختلف سفال دالمایی را مشخص کرد و مبنایی برای تعیین بازه زمانی دیگر مجموعه های سفال دالمایی به دست داد. نتیجه کلی این پژوهش، که بر اساس تحلیل گونه شناختی سفال تک رنگ منقوش دالما به دست آمده، نشان می دهد که حوزه جغرافیایی بزرگی که سنت سفالی دالما در آن رایج بوده را می توان به دست کم چهار زیرحوزه زاگرس شمالی/ جنوب دریاچه ارومیه، کردستان، بیجار و ناحیه کنگاور یا شرق زاگرس مرکزی تقسیم کرد. همچنین، بر اساس توالی گاه شناختیِ مطلق مجموعه سفالی نادعلی بیگ، محدوده ای زمانی برای سفال تک رنگ منقوش دالما در این زیرحوزه ها پیشنهاد شده است.
بکارگیری نحو فضا برای تحلیل قرارگاه های رفتاری؛ نمونه مطالعاتی: پارک های محله ای منطقه ۵ شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۲۴-۱
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش دستیابی به معیارهای عملیاتی برای طراحی و بهبود کیفیت قرارگاه های رفتاری مطابق با ارزش های کیفی_مکانی در پارک های محله ای و لحاظ نمودن مؤلفه های مؤثر با رویکردی کل نگر (عینی-ذهنی) است. بر اساس پیش فرض های باغ ایرانی، این مهم در معماری منظر، می تواند به تقویت تعاملات اجتماعی پارک ها، کمک نماید. روش ها: ابتدا با روش توصیفی- تحلیلی، معیار های عینی-ذهنی قرارگاه های رفتاری، در قالب چارچوب نظری تدوین می شود. به منظور ارزیابی و اولویت بندی معیارهای مذکور، از روش مطالعه موردی، با کمک فناوری های نوین منظر و ابزارهای مدلسازی نحوی و میدانی، شامل مشاهده، پرسشنامه بسته و نقشه های شناختی، استفاده شده است. یافته ها: مقایسه اصول در نظرگرفته شده در نمونه های انتخابی، نشان داد که از میان معیارهای عینی مکان در قرارگاه های رفتاری پارک های محله ای منطقه 5 شهرداری تهران، ایمنی، آسایش فیزیکی و فعالیت های پویا و از میان معیارهای ذهنی مکان، معیار امنیت و اجتماع پذیری درکیفیت کالبدی پارک از نگاه جامعه آماری تحقیق از الویت بیشتری برخوردار است. نتیجه گیری: افراد، موقعیت های مکانی را که دارای گشودگی طراحی اند و در مجاورت قرارگاه های اجتماعی فعال قراردارند، را به عنوان قرارگاه های ذهنی و بدون توجه به ارزش کالبدی و به واسطه ویژگی های ذهنی استفاده می کنند. بازه های عددی حاصل از مدلسازی و مقایسه، نشان دهنده توجه طراحان به شکل زمین در طراحی پارک و عدم توجه درست به کیفیت مکانی قرارگاه های رفتاری است که این مهم با امنیت و اجتماع پذیری پارک ارتباط مستقیم دارد.
اولویت بندی سیستم های ساختمانی نوین اسکان موقت پس از وقوع زلزله بر اساس شرایط بومی کشور ایران (مطالعه موردی: استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای معیارهای اصلی و زیر معیارهای مؤثر در اسکان موقت تعیین و با بررسی تطبیقی سیستم های ساختمانی نوین اسکان در مناطق مختلف جهان، پس از تدوین عوامل مهم در انتخاب سیستم های مذکور و اخذ نظر خبرگان، سیستم ها تعیین و تأیید گردیدند. اولویت بندی و وزن دهی معیارها براساس روش تجزیه وتحلیل سلسله مراتبی و روش ترکیب خطی صورت گرفته است. با توجه به گستردگی جغرافیایی و همچنین تنوع در شرایط آب و هوایی در یک بازه زمانی مشخص و تنوع فرهنگی کشورمان، انتخاب یک سازه مشخص را بسیار مشکل ساخته است. با تعیین معیارهای اسکان موقت و بررسی سیستم های مختلف در این پژوهش برای هر معیار، سیستم های ساختمانی اولویت بندی شدند تا مدیران با توجه به شرایط بومی و اولویت ها بتوانند سازه مناسب را انتخاب و در اختیار آسیب دیدگان قرار بدهند. درنهایت با ترکیب خطی وزن تعیین شده، سازه برتر تعیین گردید. چارچوب انتخابی برای سیستم اسکان موقت به صورت مناسبت ترین سازه برای هر کدام از معیارها و همچنین مناسب ترین سازه براساس تمامی معیارها تعیین شد. سیستم ساختمانی «سازه گابیون و پارچه ضد آب» با ضریب اهمیت 290/0 به عنوان مناسب ترین سیستم ساختمانی از نظر کارشناسان تعین شده است و پس ازآن به ترتیب سیستم های ساختمانی «سازه ابر خشت» با ضریب اهمیت 183/0 و «سازه ترکیبی کانکس و چادر» با ضریب اهمیت 160/0 مناسب ترین سیستم ساختمانی می باشند. نتایج نشان داد؛ «زمان راه اندازی» با ضریب نسبی 112/0 به عنوان مهم ترین شاخص تأثیرگذار بر شناسایی و رتبه بندی تعیین معیارهای (مؤلفه های) انتخاب سیستم ساختمانی برای اسکان موقت از نظر کارشناسان تعین شده است و پس ازآن به ترتیب شاخص های «استحکام ساختاری» با ضریب اهمیت 110/0 و «مشارکت» با ضریب اهمیت 103/ 0 و «تولید انبوه» با ضریب اهمیت 078/0 و «قابلیت استفاده مجدد یا قرارگیری سازه در مسیر توسعه» با ضریب اهمیت 055/0 و «مطابقت با استاندارد ساخت وساز» با ضریب اهمیت 050/0 مهم ترین معیار می باشند.