فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۶۱ تا ۳٬۴۸۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
113 - 129
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: سرزندگی محیط های شهری موضوعی است که در برنامه ریزی ها، مطالعات و طراحی های معماری ایران از آن غفلت شده است. امروزه تامین نشاط و سرزندگی در مجتمع های مسکونی به ویژه در فضاهای باز و نیمه باز که ساکنین بخش زیادی از زمان خود را در محل سکونت خود می گذرانند به یکی از دغدغه های اصلی نظام های مدیریت در برنامه ریزی شهری در کشورها، به ویژه در کشورهای توسعه یافته، تبدیل شده است. از آنجایی که میزان سرزندگی افراد با بهبود کیفیت زندگی آن ها رابطه مستقیمی دارد؛ بنابراین پرداختن به این موضوع از اهمیت والایی برخوردار است. هدف: هدف مقاله حاضر شناسایی و دسته بندی مولفه ها و شاخص های موثر بر سرزندگی و در نهایت تدوین مدل نظری سرزندگی در فضاهای باز و نیمه باز می باشد. روش: روش تحقیق در این مقاله به شیوه فراتحلیل کیفی- کمی و ابزار تحقیق، نمونه گیری هدفمند (روش دلفی) با شیوه تحلیل آماری داده ها می باشد. یافته ها: با توجه به مطالعات انجام گرفته بر اساس تحلیل نظرات 15 متخصصین مربوطه، در رابطه با سرزندگی به ترتیب اولویت مولفه های فرمی، عملکردی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی مؤثرترین مؤلفه ها محسوب می شوند. نتیجه گیری: نتایج کمی این تحقیق نشان داده است که بهره گیری از عناصر طبیعی،نورپردازی مناسب،تنوع کالبدی در «مولفه فرمی»، تنوع کاربری ها، امنیت در «مولفه عملکردی»،پاکیزگی محیطی،همسازی با طبیعت،آسایش اقلیمی در «مؤلفه زیست محیطی»، فعالیت های تفریحی و قابلیت حضورپذیری در «مؤلفه اجتماعی»، هویت و غنای حسی در «مؤلفه فرهنگی» با بالاترین درصد کمی در تحقق حس سرزندگی مؤثر بوده اند. دستاورد نهایی این تحقیق تبیین مدل نظری ارتباطی میان مؤلفه های عامل تحقق سرزندگی در فضاهای باز و نیمه باز مسکونی است.
بررسی و تحلیل شاخص های ارزیابی کیفیت مسکن ایرانی اسلامی معاصر بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (نمونه موردی: مسکن ساخته شده در چهل سال اخیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به صورت کلی، مکان و فضا بدون در نظر گرفتن بستر فرهنگی، اغلب بر اساس مفاهیم و مطالعات اندیشمندان غربی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و مکان ها و فضاهای شکل یافته در این فرهنگ، بیشتر با ابزارها و روش های غیر بومی سنجیده و ارزیابی شده اند. این تحقیق با هدف تحلیل شاخص های ارزیابی کیفیت مسکن مطلوب ایرانی اسلامی معاصر بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی نگاشته شده است. در واقع، ابتدا با استفاده از چارچوب و نظام معرفتی اسلامی از نوع منابع نقلی (قرآن و روایات و احادیث)، شاخص ها و به تبع آن، مؤلفه های کیفیت بخش به مسکن معاصر استخراج گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و با استفاده از نرم افزار Expert Choice به تحلیل این موارد پرداخته شده است. لازم به ذکر است که در این نوشتار، از 48 پرسشنامه که توسط خبرگان (پژوهشگران حوزه مسکن، معماران و شهرسازان، افراد هیات علمی، اساتید دانشگاه و دانشجویان مقطع دکتری در حوزه معماری و شهرسازی) تکمیل شده است، استفاده گردید. نمونه های موردی تحقیق حاضر بر اساس پارامتر زمان ساخت به 4 مجموعه که دوره ابنیه های بعد از انقلاب را شامل می شود، می باشد. در واقع، هدف این نوشتار، مقایسه بین دوره ها و یا صرفاً بررسی تصادفی نمونه هایی از این دوره نمی باشد بلکه غرض، ارائه تصویر کلی از این دوره زمانی و کیفیت مسکن معاصر با توجه به الگوها و شاخص های مختلف مستخرج از مبانی نظری و برخاسته از متون و چارچوب اسلامی، می باشد. روایی پرسشنامه، با استناد به نظر متخصصان بررسی و تأیید شد. همچنین همسانی درونی پاسخها، از طریق محاسبه نرخ ناسازگاری بررسی گشته و از آنجا که نرخ ناساگاری کمتر از 1/0 بود، لذا از پایایی ابزار اطمینان حاصل شد. نتایج حاکی از آن است که بر اساس نظر خبرگان بین شاخص های مطرح و اثر گذار در کیفیت مسکن مطلوب معاصر، شاخص «نیازهای انسان» با ضریب وزنی (409/0) بیشترین تأثیر و بعد از آن عامل مربوط به «عملکرد فعالیت» با ضریب وزنی (204/0) اثر گذاری دوم را در میان شاخص های مختلف کیفیت مسکن معاصر اسلامی دارد.
گونه شناسی موجودات عجیب در نسخه عجایب المخلوقات طوسی (قرن6ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسخه ی معروف عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات (شگفتی های آفرینش) که توسط شمس الدین محمد بن محمود بن احمد طوسی (قرن 6 ه .ق) تألیف شده، شهرتی جهانی یافته است. نگار ه های موجود در این نسخه به لحاظ اینکه با محوریت موجودات عجیب تصویر شده است، مورد مناسبی برای مطالعه گونه شناسی این موجودات است. هدف از این تحقیق، ابتدا معرفی نسخه عجایب المخلوقات طوسی (قرن 6ه.ق) و سپس دسته بندی گونه های مختلف موجودات در نگاره های این نسخه بوده است. به علت تخیل به کار گرفته شده در عناصر تصویری موجود در نسخه مورد نظر، نگاره ها دارای دقایق و ظرایف ویژه ای هستند، که آن ها را، نیازمند توجه و تحلیل دقیق کرده است. از این رو در این پژوهش، پس از معرفی نسخه و نگاره های آن، تلاش شده، براساس نوع عناصر تصویری، گونه های مختلف نگاره ها دسته بندی شده و در جدولی معرفی شوند. بر همین مبنا، این مقاله به دنبال بررسی این موضوع بوده است که آیا نگاره های این نسخه، قابلیت گونه شناسی دارند؟ و در پی پاسخ به این سؤال است: در نسخه عجایب المخلوقات طوسی (قرن6 ه.ق)، چندگونه از موجودات عجیب وجود دارد؟ روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای- اسنادی است. روش تجزیه و تحلیل آثار بر مبنای مطالعات کیفی و از حیث هدف، بنیادین است. نتایج کلی تحقیق بر این امر اذعان دارندکه تصاویر موجود در این نسخه در 6 گونه ی موجودات عجیب تقسیم بندی شده است. یافته های آن موجودات عجیب در دو شاخه ترکیبی و تلفیقی قرار می گیرند. موجودات ترکیبی دارای چهار گونه است. شامل : 1- پیکرگردانی انسانی 2- پیکرگردانی حیوانی 3- گیاهی 4- صور افلاک است که البته این دسته بندی ها خود به دسته بندی جزئی تری تقسیم شده است. همچنین موجودات تلفیقی شامل دوگونه 1- قصص قرآنی و روایات الهی 2-موجودات عجیب و غرب (تلفیقی) اژدها، سیمرغ، دیو و فرشته تقسیم بندی شده است.
تداوم نقش مایه های گیاهی و هندسی ساسانی در تزئینات گچبری مسجد سیمره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
77 - 95
حوزه های تخصصی:
از یافته های با اهمیت در جریان فعالیت های باستان شناسی سیمره واقع در شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام، تزئینات گچبری مسجد آن است. براساس تاریخگذاری، این مسجد متعلق به اواخر دوران اموی و اوایل عباسی است. سطوح داخلی دیوارهای مسجد سیمره، مزین به تزئینات گچبری با نقوش گیاهی و هندسی و از جمله بناهای مذهبی است که تزئینات الحاقی این بنا، متأثر از هنر گچبری ساسانی می باشد. غنای تزئینی این سطوح و عدم انتشار پژوهش هایی مستقل در رابطه با تأثیر هنر گچبری ساسانی بر هنر بکاررفته در تزئینات گچبری این بنا، از جمله دلایل پرداختن به این موضوع است. اهداف اصلی این پژوهش شناسایی گونه های نقوش تزئینی متأثر از گچبری ساسانی در تزئینات گچبری مسجد سیمره و سپس عناصر مشترک نقوش گچبری ساسانی با نقوش تزئینی مسجد سیمره است. بر این اساس سؤالات اصلی پژوهش عبارتند از : نقوش تزئینی متأثر از هنر گچبری ساسانی در تزئینات گچبری مسجد سیمره کدامند؟ چه شباهت هایی بین نقوش گچبری ساسانی با نقوش تزئینی مسجد سیمره وجود دارد؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای انجام شده است. نتایج نشان می دهند که نقوش گیاهی و هندسی متنوعی در تزئینات مسجد سیمره تحت تاثیر گچبری ساسانی بودند. سطوح تزئینی گچبری های مسجد سیمره علاوه بر تقلید نقوش مختلف گیاهی و هندسی ساسانی و با وجود تشابهات نقوش ساسانی با نقوش مسجد سیمره از نظر ساختار ، بافت و طرح زمینه و حواشی تزئینی، نقش مایه گل تاتوره در نقوش گیاهی و در نقوش هندسی ذوزنقه، شکل بیضی و کادرهای تزئینی قاب های هندسی مسجد سیمره، همچنین تراکم و درهم پیچیدگی نقوش تزئینی گچبریهای مسجد سیمره نسبت به سطوح تزئینی گچبریهای ساسانی و طراحی مشخص و بزرگنمایی نقوش تزئینی، از نوآوری های بکاررفته در خلق آرایه های تزئینی مسجد سیمره است.
مبانی نمادپردازی رنگ در عرفان شیعه و سنی و الگوی استفاده از آنها در خانقاه- مزارهای شیعی و سنی ایران (با تأکید بر خانقاه-مزارهای شیعی و سنی قرن هشتم و نهم ه.ق در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
173 - 195
حوزه های تخصصی:
تزیینات رنگی در معماری اسلامی همواره محمل بیان معانی بوده اند. کاربرد نمادپرداگرایانه از رنگ در خانقاه-مزارها، به دلیل مکانیت عرفانی آن بیش از دیگر آثار معماری اسلامی مشهود است. هدف از این مقاله تفسیر نمادپردازی های رنگی در عرفان شیعه و سنی و بررسی میزان تطابق این مبانی در خانقاه-مزارهای شیعی و سنی در ایران می باشد. سؤال های پژوهش عبارتند از: 1. کدام رنگ ها از منظر شیعه و سنی حائز اهمیت اند؟ 2.آیا نمادپردازی های رنگی خانقاه-مزارها تحت تأثیر احادیث و تعالیم عرفا بوده اند؟ 3. تشابهات و تمایزات نمادپردازی های رنگین خانقاه مزارهای شیعی و سنی چیست؟ روش تحقیق در این پژوهش، بصورت تحلیلی- تفسیری و مورد-پژوهی می باشد. داده ها از منابع دینی و عرفانی استخراج، بررسی و تحلیل شد و سپس با داده های بدست آمده از مطالعات میدانی مقایسه گردید. با توجه به اهمیت تصوف در دوره ایلخانی و تیموری و ایجاد خانقاه های طریقت های مختلف متصوفه در این بازه زمانی، جامعه آماری نیز، خانقاه-مزارهای برجای مانده از همین دوره می باشد. از این میان، چهار نمونه از مطرح ترین آنها، خانقاه مزارهای شاه نعمت الله ولی و شیخ صفی الدین اردبیلی به عنوان نمونه های شیعی و خانقاه-مزارهای بایزید بسطامی و شیخ احمد جامی به عنوان نمونه های سنی انتخاب شد.نتایج نشان می دهد که در نگرش شیعه، حق تعالی، تجلیات نوری رنگین چهارگانه ای بر عرش دارد و این انوار ملون که با توجه به تفاسیر، وجود نوری ائمه اند، در دیگر مراتب هستی تجلی و سریان دارند و در هر مرتبه ای تأویلی برای این رنگ ها می توان قائل شد. این رنگ ها نشان تمایز تجلیات در قوس نزول می باشند و سالک مستعد، تجلیات رنگین را در قوس صعود شهود می کند. در نظریات عرفای سنی نیز رنگها نشانگر منازل سلوک اند و طیفی از انوار رنگیِ متجلی شده، نشان چگونگی تکامل سالک در قوس صعود است. بررسی ها نشان می دهد که تزیینات رنگی چهار خانقاه-مزار در قرابت با این تعالیم بوده اند. در هر چهار نمونه، رنگ غالب استفاده شده در نمای خارجی بناها، آبی می باشد که در مراتب ابتدایی قوس صعود است و در تعالیم اهل سنت نماد رویگردانی از آفاق دارد و در نماد پردازی برخی طریقت های شیعی، نشانه مرتبه اطمینان و ابتدای سیر در صفت "الباطن" است. اما در بخش داخلی، تمایزی بین خانقاه-مزارهای شیعی و سنی وجود دارد. در خانقاه-مزارهای شیعی نمود رنگ های قرمز، زرد، طلایی، سبز، سفید و مشکی بیشتر است که به ریشه ولایی و جایگاه ملکوتی و جبروتی این رنگ ها در نگرش شیعه باز می گردد.
مقایسه تطبیقی فرم شناسی و نمادشناسی نقوش پرنده بر روی سفال های پیش از تاریخ و سفال های دوره اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفال پدیده ای فرهنگی است و نقش آن به عنوان بیانی نمادین و تمثیلی، وسیله ای برای انتقال اندیشه و اعتقادات بوده است. پرنده از جمله موجوداتی است که به علت حضور تنگاتنگ در زندگی انسان ها و مجاور بودن زیستگاه آن با زیستگاه انسان، نقش آن همواره توسط انسان ها ترسیم شده است. در این مقاله سعی بر آن است که به بررسی نقوش و مضامین پرندگان دوره پیش از تاریخ و همین طور پرندگان دوره اسلامی در ایران پرداخته شود. پرسش این است که نقوش پرندگان در دوره های پیش از تاریخ و همین طور در دوره اسلامی چه اعتقادات، مضامینی و باورهایی را بیان می دارند و آیا این مضامین در این دوره ها یکسان بوده است یا خیر؟ همچنین سعی بر این است که وجوه اشتراک و افتراق در طراحی فرم، نمادپردازی و انتقال پیام نقوش پرندگان در این ادوار بررسی گردد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام و اطلاعات مورد نیاز به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که نقوش پرندگان در سفال های پیش از تاریخ فقط جنبه نمادین و تزیینی نداشته، بلکه بازتابی از اعتقادات معنوی و یاری جستن از نیروهای ماورایی پرنده در طبیعت بوده است؛ اما سفال های دوره اسلامی بیشتر نشان از نمادین بودن این نقوش دارد و جنبه تزیین در آن بسیار پررنگ است. در دوران پیش از تاریخ باآنکه هنرمند نقوش را به حالت طبیعی نزدیک ساخته است، آن ها بسیار انتزاعی اند و در نقوش اسلامی، هنرمندان این دوره کوشیده اند که عالم خیال را در آفرینش نقوش خویش به کار گیرند، به طوری که حتی طرح ترکیبی پرنده و انسان نیز به چشم می خورد. در کنار تضادها، اشتراکاتی نیز دیده می شود؛ از جمله اینکه این سفال ها به عنوان بستری برای ثبت اعتقادات روزمره برگزیده شده اند. در واقع کاربست باورهای بنیادین، در ظروف عامیانه قابل مشاهده است و در هر دوره، نقوش پرنده حامل پیام های نمادین و اعتقادی بوده اند.
ساماندهی مصرف فضای شهری با تکیه بر یافته های ضرباهنگ کاوی زندگی روزانه؛ موردپژوهی: محدوده میدان کمال الملک کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
43 - 55
حوزه های تخصصی:
پاسخ به مسئله تولید و بازتولید آمرانه فضا و قبضه آن به دست قدرت، مستلزم توجه به شیوه های خلاقانه مردم در مصرف فضای شهری است. پژوهش حاضر، بر میدان کمال الملک در کاشان متمرکز است که از فضاهای مهم عمومی در این شهر به شمار می آید. این پژوهش، با تکیه بر کاوش ضرباهنگ های زندگی روزانه، در پی راهکارهایی حاصل پاسخ خلاقانه مردم در برابر نگاه تخصصی است تا مصرف فضای شهری ساماندهی گردد. بنابراین، با رجوع به آرای لوفور، به بررسی تأثیر سه مؤلفه اقلیم-فرهنگ-قدرت بر ضرباهنگ های فضای دریافته-پنداشته-زیسته پرداخته شد. این مطالعه با تکیه بر روش پیش رونده-پس رونده، در دو سطحِ پیچیدگی عمودی و افقی فضا انجام شد. در پیچیدگی عمودی، به تاریخ فضا در کاشان، مراجعه و از روش مطالعات اسنادی استفاده شد. در مطالعه پیچیدگی افقی فضا، ضرباهنگ های جاری در محدوده پژوهش از طریق پژوهش میدانی (مشاهده با روش ساده و غیرمداخله گر) و روش توصیفی مطالعه شد. سرانجام، نتایج حاصل از مطالعه هر سطح، در تفسیری کلی آمیخته گردید. یافته های پژوهش نشان داد که فضای زیسته شهر کاشان، همسو با اقلیم و فرهنگ و واجد چندین ضرباهنگ است که در تداخل با یکدیگر به سر می برند. قدرت ضرباهنگ های غالب موجب شده تا امر پنداشته نسبت به امر زیسته در برتری باشد.
نظریه پسااستعماری به مثابه رویکردی برای مطالعات تطبیقی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
25 - 31
حوزه های تخصصی:
مطالعات تطبیقی هنر، به عنوان یک گونه مطالعاتی سهم زیادی از مطالعات حوزه پژوهش هنر را به خود اختصاص داده است. همین مهم نیز تحقیق و پژوهش در شناسایی چارچوب های نظری آن را، ایجاب می کند. هدف این مقاله معرفی یکی از چارچوب های نظری سودمند در مطالعات تطبیقی هنر است. در این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و داده های برآمده از مطالعات کتابخانه ای، ضمن معرفی نظریه پسااستعماری، نحوه بهره گیری از این رویکرد پژوهشی و نیز ره آوردهای به کار بستن ملاحظات و انگاره های آن در مطالعات تطبیقی هنر تشریح گردیده است. ادوارد سعید با کاربست اصطلاح «شرق شناسی» و تعمیم و توسیع آن، مجموعه بزرگی از آثار هنری و ادبی غربی را در تحکیم ساخت سیاسی مبتنی بر اعمال سلطه مؤثر می شمارد و از این رهگذر از بافت فرهنگی استعمار غرب پرده برمی دارد. در زمینه مطالعاتی نقد هنری و در مواجهه غربیان با آثار هنری مشرق زمین می توان این زاویه نگاه شرق شناسانه را به وضوح دید. در حکم نتیجه بحث، لزوم کاربست چارچوب نظری پسااستعماری در مطالعات تطبیقی هنر، برای برگذشتن از مرزهای تنگ مطالعه شرق شناسانه آثار هنری و فرهنگی آشکار می شود و به این ترتیب امکان گفت وگوی آزاد و برابر میان هنرها و فرهنگ های اقصای عالم، فارغ از پیش انگاشته ها و قضاوت های ایدئولوژیک، نمودار می گردد.
مطالعه تطبیقی فرم و نقش جام های فلزی مکشوفه از مارلیک و حسنلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
81 - 92
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی اسناد مکشوفه در طی حفاری های باستان شناسانه، همواره پلی به سوی کشف مناسبات، همبستگی ها و مراودات اقوام و مردمان پیش از تاریخ بوده است. مطالعه و مقایسه جام های فلزی مکشوفه از حفریات دو حوزه جنوب دریای خزر و دریاچه ی ارومیه، از نظر ساختار بصری، تکنیک اجرایی و روش ساخت و محتوای نقوش آن ها، وحدت و همبستگی در ریشه های قومی، فرهنگی و مراودات میان اقوام ساکن در تپه های باستانی مارلیک و حسنلو در اواخر هزاره دوم و اوائل هزاره اول ق.م را آشکار می نماید. در این مقاله برآنیم تا با مطالعه و بررسی فرم و ویژگی های بصری جام های فلزی مکشوفه از این دو حوزه یاد شده، یعنی مارلیک و حسنلو به دو سؤال اساسی پاسخ گوییم. اول اینکه آثار فلزی حسنلو و مارلیک از چه وجوه مشترکی برخوردار بوده و دوم آنکه ویژگی های خاص این ظروف نشان دهنده چه تأثیر و تأثراتی از اقوام مجاور و همسایگان ایران کنونی می باشد؟ از این رو این پژوهش، که با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است، پژوهشگر توانسته با جمع آوری 12 نمونه از آثار (2 مورد متعلق به تپه حسنلو و 10 مورد متعلق به مارلیک) به طبقه بندی و بررسی آن ها اقدام و نتایج را در قالب جداول ارائه کند.
ارزیابی مولفه های تاب آوری محلات شهری امن در مناطق کویری با بهره گیری از مدل دلفی (مورد پژوهی : محله نعیم آباد یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
37 - 54
حوزه های تخصصی:
امروزه اکثر مناطق شهری و سکونتگاه ها در موقعیتهای جغرافیایی ساخته و بنا شده اند که از نظر خطرات طبیعی در معرض انواع تهدیدات و سوانح طبیعی و مصنوع توسط انسانها هستند. دیدگاهی که تا امروز در مدیریت شهری سانحه به آن توجه می شده است بیشتر دیدگاهی مقابله گرایانه و کم کردن خطرات بوده است. در این میان تاب آوری مفهومی است که اخیرا و در رویا رویی با عدم قطعیتها و ناشناخته ها بکار برده می شود . انگیزه و هدف از این مطالعه ، ارزیابی مولفه های تاب آوری محلات شهری امن در مناطق کویری با بهره گیری از مدل دلفی در محله نعیم آباد یزد بدون در نظر گرفتن تهدید مخاطره خاصی می باشد. بنابراین، ابتدا مؤلفه ها و ابعاد مطرح در تاب آوری شهری از بررسی تعداد زیادی از مقالات و پایان نامه های داخلی و خارجی مرتبط استخراج و تدقیق گردید. سپس با استفاده از مدل دلفی، نظرات خبرگان و مدیران ارشد شهرداری یزد، اساتید شهرسازی دانشگاهی یزد و نیز مطالعات مقایسه ای ، بعدها و مؤلفه های پایانی نگارندگان مقاله ارایه شد و با بررسی و مورد تحلیل قرار دادن پرسشنامه ها و مطالعه و ارزیابی دقیق مولفه های تاب آوری محلات شهری امن در مناطق کویری در ابعاد و مؤلفه های مختلف مورد اعتبار سنجی و سنجش قرار گرفت. مطابق تحلیل و محاسبات آماری و مطالعات انجام شده در مدل دلفی، شاخصهایی همچون میزان مشارکت شهروندان ، تمایل به حفظ معیارهای فرهنگی و پس اندازها و سرمایه خانوارها از عوامل موثر بر مولفه های تاب آوری محلات شهری امن در متاطق کویری می باشند.
مقایسه تطبیقی تخلفات ساختمانی در خیابان های جمع کننده با خیابان های محلی در بافت های فرسوده (نمونه موردی: منطقه 10 شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
50 - 68
حوزه های تخصصی:
تخلفات ساختمانی در کشورهای در حال توسعه به تبع مسائل اقتصادی و اجتماعی یکی از اصلی ترین چالش نظام معماری و شهرسازی است که در بخش های مرکزی و به خصوص در حواشی شهرها در اثر مهاجرت های روستا – شهری زیاد به چشم می خورد. هدف این پژوهش مقایسه تطبیقی تخلفات ساختمانی منطقه 10 شهرداری تبریز به عنوان بافت فرسوده در خیابان های جمع کننده با خیابان های محلی است. محدوده مورد مطالعه به دو بخش تقسیم شد که به ترتیب دارای خیابان های جمع کننده با 80 و خیابان های محلی با 25 بنا هستند. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع پیمایشی است. بناهای مورد پژوهش، به صورت میدانی مطالعه و عکاسی شدند و با کمک سازمان های مربوطه شناسنامه ی تک تک بناها با مطالعه پرونده آنها استخراج گردید و ساختمان های مورد مطالعه به چهار گروه بناهای دارای ساخت وساز مجاز، بناهای دارای ساخت وساز مجاز با رأی کمیسیون ماده 100 و بناهای مجاز با اصلاح پروانه و بناهای دارای ساخت وساز غیرمجاز تقسیم شدند. یافته ها حاکی از آن است که در دو خیابان جمع کننده و محلی به ترتیب، 23.75 و 20 درصد بناها دارای ساخت وساز مجاز، 27.5 و 36 درصد دارای ساخت وساز غیرمجاز، 47.5 و 36 درصد دارای ساخت وساز مجاز با رأی کمیسیون ماده 100 و 1.25 و 8 درصد دارای ساخت وساز مجاز با اصلاح پروانه است. نتایج نشان می دهد ساختمان هایی که در جداره های خیابان جمع کننده قرار می گیرند به علت اینکه در دید مستقیم قرار دارند امکان تخلف در آنها کمتر است ولی ساختمان هایی که در داخل کوچه ها و خیابان های محلی هستند به علت اینکه دور از معرض دید قرار دارند امکان تخلف در آنها بیشتر است؛ بنابراین ضمن آموزش و ارتقا آگاهی های عمومی، اعمال کنترل و نظارت توسط نهادها و سازمان های ذی نفوذ می تواند حائز اهمیت بسیار باشد.
تبیین جایگاه تکنیک های استعاره و قیاس در فرایند طراحی معماری: از فهم تا حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
103 - 118
حوزه های تخصصی:
در حوزه طراحی پژوهی، از مسئله طراحی سخن بسیار گفته شده است. همچنین بخش عمده مطالعات این حوزه، معطوف به یافتن تأثیر دو تکنیک مؤثر بر فهم و یا حل مسئله طراحی بوده است. پرسش اصلی پژوهش این است که «تکنیک های استعاره و قیاس در کدام قسمت از فرایند طراحی معماری نقش مفیدتری را ایفا می کنند و آیا کارایی این تکنیک ها در تمام فعالیت های فرایند طراحی به یک اندازه است؟» هدف از ارائه این مقاله، بررسی پژوهش های مرتبط با قیاس و استعاره از یک سو و پژوهش های مرتبط با فرایند طراحی از سوی دیگر در جهت تبیین جایگاه هرکدام از این دو تکنیک در فرایند طراحی معماری می باشد. مهم ترین نتیجه این پژوهش این است که استعاره در مراحل تحلیل تا ترکیب (فهم مسئله طراحی و تولید کانسپت) و قیاس در مراحل ترکیب تا ارزیابی (پیشبرد مسئله یا توسعه کانسپت، حل مسئله و بازتعریف مجدد مسئله) از مدل فرایند طراحی معماری کارآمدتر و مؤثرتر است.
اصالت مندی مبتنی بر زمان در آثار صنایع دستی براساس نظریه زیبایی شناسی تکاملی داتن (مطالعه موردی آثار خراطی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان یکی از عوامل تعیین و تبیین اصالت در حوزه های هنری و فرهنگی است. آثار صنایع دستی با گسترده وسیع خود در بافت تاریخی، اجتماعی، زیبایی شناسی، بخشی از اصالت خود را مرهون عوامل مرتبط با زمان هستند که داتن آن را از الزامات اصالت یک اثر هنری به شمار می آورد. هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش زمان و تأثیرگذاری این مؤلفه در اصالت مندی آثار صنایع دستی با توجه به نظریه ی «زیبایی شناسی تکاملی داتن» و مطالعه موردی هنر خراطی در منطقه دزفول است. پرسش های این پژوهش عبارتند از؛ 1- نقش زمان در تعیین اصالت صنایع دستی چیست و چگونه تبیین می شود؟ 2- این عنصر در هنر خراطی چگونه مرزبندی می شود؟ روش تحقیق این پژوهش کیفی و مسئله محور است که به شیوه ی توصیفی تحلیلی به انجام رسیده است. در این فرایند نخست داده ها از طریق، منابع کتابخانه ای و پایگاه های استنادی و همچنین روش میدانی گردآوری شد، سپس با تدقیق مفاهیم «اصالت» و «زمان» از دیدگاه داتن، به تحلیل داده ها در خصوص سه مقوله «روح زمان»، «زمان صرف شده برای خلق اثر» و «تاریخ اثر» نتایج آن ارائه شد. نتایج این پژوهش حاکی از این است که عناصر زمانی اصالت از نظر داتن در برگیرنده روح زمان، تاریخ ساخت اثر و زمان صرف شده برای خلق اثر است که تطبیق این سه عنصر در آثار چوبی بدین شرح است: مقوله روح زمانه در آثار خراطی، به رسم و رسوم، تکنیک های خاص زمان تولید و نیز سنت شکنی های خلاقانه دلالت دارد. همچنین موضوع صرف زمان در تولیدات چوبی بر اساس نظریه داتن، ناظر بر میزان زمان صرف شده در خلق اثر هنری است . مقوله دیگر از دیدگاه داتن، تاریخ اثر است که در خراطی گواهی دهنده ی تأثیر و تأثر اثر از دوره پیش از خود یا معاصرین است.
نقش اسطوره کاوی و اسطوره سازی در هویت سازی انیمیشن ملی (مورد مطالعاتی: اسطوره گردآفرید و اسطوره مولان)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
53 - 68
حوزه های تخصصی:
اسطوره ها معرف هویت یک کشور هستند و مورد توجه عوام یا خواص آن منطقه و یا جامعه جهانی می باشند. این داشته های فرهنگی، دارای کارکردهای گوناگون بوده و ممکن است همچنان پس از گذشت سال ها ویژگی ها و تاثیرات فرهنگی و ملی خود را در محیط حفظ کرده باشند. اسطوره ها هدایت کننده، کنترل کننده و جریان ساز هستند. از طرفی اسطوره هایی در آثار مکتوب، شفاهی یا تصویری فرهنگ های بیگانه مشاهده می شود که بسیار شبیه به اسطوره های خودی است. از این روی شناخت و آشنایی آنها مورد نیاز و توجه مردمان، زمامداران و اندیشمندان است. سیر تاریخی و تحلیلی این شناسایی به دو جریان اسطوره کاوی و اسطوره سازی رهنمون شده است. ایران و چین با داشتن تمدنی کهن، دارای اسطوره های گوناگونی می باشند که مورد توجه فیلمسازان و شرکت های تولید انیمیشن غربی هستند. اسطوره چینی مولان یکی از این نمونه هاست که توسط شرکت آمریکایی دیزنی ساخته شده و با اسطوره ایرانی گردآفرید شاهنامه فردوسی شباهت فراوانی دارد. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی، اسطوره مولان و گردآفرید را واکاوی و بررسی می کند و مسئله اصلی آن نقش و تاثیر اسطوره های کهن و جدید در هویت نمایی و هویت سازی ملی است. روش تحقیق کیفی با رویکردی بینامتنیت و اسطوره ای و بر مبنای نظر اسطوره سنجی و اسطوره کاوی ژیلبر دوران و براساس منابع کتابخانه ایی و آرشیوهای صوتی تصویری می باشد. نتیجه حاصله نشان از آن دارد که انیمیشن دارای قابلیت های بیانی مختلف در فرم و محتوا است که با استفاده از الگوهای فیلمنامه نویسی با رهیافت اسطوره سازی، قادر است خالق روایت های اسطوره ای جدید و همسو با نگرش های مدرن باشد.
مطالعه تطبیقی بنیان های فرمیک دوران پسامدرن؛ نمونه موردی: پیتر آیزنمن و زاها حدید
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم مهم در معماری، فرم است. مطالعه تاریخ معماری بیانگر آن است که فرم، در طول تاریخ معانی گوناگونی داشته است. مفهوم فرم در دوران مدرن و بعد از آن حاصل اندیشه نظری چندین نظریه پرداز و معمار است. این پژوهش به دنبال پاسخ برای این سوال است که چگونه می توان بنیان های فرمیک دوران معاصر را شناخت و از آن ها بهره برد. این پژوهش با رویکردی تطبیقی بنیان های فرمیک را در دوران پست مدرن مورد مطالعه قرار خواهد داد و به تحلیل محتوای کیفی دو سامانه فکری«پیتر آیزنمن» و «زاها حدید»، می پردازد و هدف آن دستیابی به شباهت ها و تفاوت های این دو سامانه است. با بررسی این دو سامانه مشخص گردید ابتدا فرم های هندسی خالص نقش ویژه تری در طراحی داشته اند که آیزنمن همین را ادامه می دهد و تغییرات کمی را در همین هندسه های خالص اعمال می کند اما زاها حدید از بنیان های دیگری همچون توپوگرافی، ارگانیک و فرم سیال معماری خود را جدا می کند.
شناسایی استراتژی های بازآفرینی فرهنگ مبنا در محدوده های تاریخی شهرهای ایران؛ مورد مطالعه: محله فیض آباد کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
105 - 120
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تجربه های جهانی اخیر حکایت گر آن است که رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا نقش مهمی در ارتقاء کیفیت زندگی شهری به ویژه در محدوده های تاریخی- فرهنگی داشته است. در تجربه های شهری یک دهه اخیر ایران نیز با توجه به سابقه غنی فرهنگی، توجه به این موضوع رو به افزایش بوده است. یک تحلیل کل نگر به مطالعات موجود نشان می دهد فرایند روشنی برای شناسایی و تدوین استراتژی های بازآفرینی فرهنگ مبنا ارائه نشده و عمدتاً به دستاوردهای تجارب پرداخته شده است. هدف پژوهش: دستاورد اصلی پژوهش ارائه فرایندی جامع در راستای چگونگی شناسایی استراتژی های بازآفرینی فرهنگ مبنا است، به گونه ای که اولویت های استراتژی ها براساس ماهیت محدوده تعیین می شود. روش پژوهش: مبتنی بر مورد پژوهشی محدوده تاریخی فیض آباد در کرمانشاه، به عنوان محدوده ای با دارایی های فرهنگی قابل توجه و تجربه پروژه های فرهنگی معاصر، این پژوهش ترکیبی از روش های کیفی و کمی بوده و از تحلیل محتوا، تحلیل تفسیری-تاریخی و تحلیل چیدمان فضا جهت دستیابی به استراتژی های متناسب با محدوده بهره می گیرد. در فرایند شناسایی استراتژی ها، ابتدا براساس تحلیل ادبیات جهانی یک مدل مفهومی جامع در زمینه استراتژی ها و سیاست های کاربردی در بازآفرینی فرهنگ مبنا تدوین شده است. چهار گام تحلیل تحولات دارایی های فرهنگی، شناسایی پروژه های فرهنگی در محدوده و سپس سنجش تصویر ذهنی ساکنان نسبت به این پروژه ها، اولویت بندی استراتژی های مستخرج از مدل مفهومی براساس نظرات متخصصین و ساکنان و در نهایت مکان مندکردن استراتژی ها فرایند روشنی برای اتخاذ استراتژی های مناسب جهت بازآفرینی فرهنگ مبنا در محدوده تاریخی کرمانشاه و دیگر شهرهای تاریخی ایران فراهم می آورد. نتیجه گیری: مبتنی بر فرایند پیشنهادی این پژوهش در محله فیض آباد کرمانشاه چهار استراتژی نقش آفرینی بازیگران محلی، ارتقاء کیفیت محیط شهری، استفاده مجدد از ابنیه باارزش و ساختمان های کنار گذاشته شده و توسعه مختلط، در دسته اول اولویت قرار می گیرند.
ارائه الگوها و قابلیت های گردشگری شهرستان لالی در استان خوزستان
حوزه های تخصصی:
شناسایی قابلیت ها و الگوهای گردشگری هر منطقه در راستای توسعه گردشگری آن منطقه حائز اهمیت است. صنعت گردشگری می تواند به عنوان راه حلی پایدار در جهت حفظ میراث صنعتی مناطق صنعتی و نیز احیاء الگوهای فرهنگی و محلی در حال نابودی مطرح گردد. در این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از روش شناسی توصیفی- تحلیلی به بیان قابلیت ها و جاذبه های گردشگری شهرستان صنعتی لالی به منظور توسعه صنعت گردشگری پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و اسناد و گزارش های موجود در خصوص ویژگی های فرهنگی - اقلیمی عشایر بختیاری و تاریخچه صنعت نفت در این منطقه می باشد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که وجود شاخصه های اقلیم عشایری چه از جنبه فرهنگی و چه ازلحاظ منظر طبیعی منطقه موردپژوهش را از حیث توسعه گردشگری به سوی الگوهای گردشگری عشایری، فرهنگی و اکوتوریسم هدایت می نماید؛ و نیز شاخصه های تاریخ صنعتی منطقه و معماری به جامانده از آن، به سوی الگوهای گردشگری صنعتی و شهری رهنمون می گردد.
ساخت، حفاظت و مرمت با ملات حاوی میکرو-نانو پیگمنت سرامیکی در راستای زیباسازی و توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
63-84
حوزه های تخصصی:
اهداف: استفاده از روش ها، فناوری مواد و مصالح میکرو- نانو ساختار و زیست سازگار در جهت تولید ملات حاوی پیگمنت سرامیکی (با سیمان رنگی سرامیکی) گامی در جهت زیباسازی و پایداری شهری است. روش ها: روش تحقیق در این پژوهش با رویکرد کمی همراه با تحلیل کیفی از نوع روش ترکیبی؛ ابتدا از روش تحلیلی-کاوشی به خصوص در حوزه شهرسازی و در حوزه مواد و متالورژی از روش توسعه ای و در نهایت جهت جمع آوری و تحلیل اطلاعات و دستاوردها به صورت تجربی (تمام آزمایشی) تحقیق را به نتایج عددی رسانده و در نهایت با تفسیر نتایج کیفی و کمی، نتیجه گیری نهایی پژوهش به سرانجام رسید. یافته ها: با استناد به نتایج آزمایشی-کارگاهی و نتیجه قابل قبول تست های مربوط به ملات حاوی میکرو-نانو پیگمنت سرامیکی که در تست های مقاومت فشاری، مقاومت کششی و نفوذپذیری نسبت به سیمان بدون افزودنی افزایش داشته نتیجه می شود دوام مواد پیشنهاد شده قابل قبول است. مواد و مصالح ازنظر توسعه پایدار شهری با صرفه اقتصادی، استفاده از منابع تجدید پذیر، عدم ایجاد آلودگی زیست محیطی و استفاده از مصالح و مواد شیمیایی مضر برای اکوسیستم، دوام و ماندگاری برای نسل های آینده و به علت طیف رنگ های متنوع این مواد و مصالح جهت زیباسازی شهری (منظر زیبا، رنگ، حس تعلق) نیز استفاده نمود. نتیجه گیری: در نهایت استفاده از روش ها، فناوری مواد و مصالح میکرو- نانو ساختار و زیست سازگار در جهت تولید ملات حاوی پیگمنت سرامیکی (با سیمان رنگی سرامیکی) می تواند گامی در جهت زیباسازی و پایداری شهری باشد.
بررسی و تحلیل مشخصه های کالبدی-عملکردی در مسکن روستایی (نمونه موردی: روستای گرمن شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
223 - 241
حوزه های تخصصی:
مسکن روستایی به خصوص در گذشته نمادی از هویت و بیانگر ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و اقلیمی این مرز و بوم بوده است. اما امروزه تحولات گسترده ای در معماری مسکن روستایی ایجاد شده است، به نحوی که اکثر خانه های روستایی جدید متناسب با شرایط بستر اقلیمی، زیستی و سبک زندگی روستایی نیستند. در این میان معماری مسکن روستایی قدیم واجد شاخص های ارزنده ای است که می تواند پس از شناسایی و تحلیل، در مسکن جدید مورد بهره برداری قرار گیرد. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل مشخصه های کالبدی-عملکردی در مسکن روستایی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-تحلیلی است. بدین منظور پس از مطالعه منابع کتابخانه ای در حوزه مسکن روستایی، ابتدا عوامل موثر در شکل گیری مسکن روستایی مشخص شده و سپس به وسیله مطالعات میدانی، روستای گرمن شاهرود به عنوان نمونه مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه پنج نمونه شاخص مسکن روستای گرمن معرفی شده و سپس مشخصه های کالبدی-عملکردی در ریزفضاها و اجزای معماری این نمونه ها تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد عوامل اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی-معیشتی و محیطی-اقلیمی در شکل گیری مسکن روستایی موثر است. در روستای گرمن، عوامل اجتماعی-فرهنگی در باور فرهنگی مردم و گرایش آنها به ساده زیستی، موثر بوده و سبب شده، فرم کلی و نمای خانه ها ساده شکل بگیرد. همچنین به دلیل اعتقاد مردم به محرمیت، سلسله مراتب عمومی، نیمه عمومی و خصوصی از طریق تعریف دالان ورودی و یا تعریف مجزای بخش بیرونی و اندرونی ایجاد شده است. عوامل اقتصادی-معیشتی در مساحت و تعداد ریزفضاهای توده، حیاط و ورودی تاثیرگذار بوده و در حوزه معیشتی، قف خانه (اتاق قرارگیری چرخ نخ ریسی) از ریزفضاهای خاص مسکن روستای گرمن بوده است. همچنین عوامل محیطی-اقلیمی نیز در انتخاب مصالح بوم آورد، جهت گیری بنا و میزان بازشوها موثر بوده است. در نهایت با تحلیل نمونه های شاخص مسکن روستای گرمن، توصیه های طراحی، در قالب چارچوبی کالبدی-عملکردی تبیین گردید که با محیط اقلیمی روستا و نظام اجتماعی و اقتصادی روستاییان هماهنگ بوده و می تواند پایه طراحی مسکن معاصر در روستای گرمن باشد. همچنین این شیوه تحلیل در مشخصه های کالبدی-فضایی مسکن روستایی، می تواند با تبیین توصیه های طراحی، در ساخت و سازهای جدید روستاهای دیگر نیز مورد استفاده قرار گیرد.
لیندا ناکلین "چرا هرگز هنرمندان زن وجود نداشته اند؟"
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
64 - 72
حوزه های تخصصی:
در طی یک قرن و نیم، جنبش روبه رشد زنان هدف خود را تغییر ساختارهای اقتصادی – اجتماعی و سیاسی مبتنی بر تبعیض جنسیتی علیه زنان قرار داده است .فمینیست های اولیه را به اصطلاح «موج اول فمینیسم » می نامند .نهضت های حق طلبانه ی زنان تا سال 1960 جزء موج اول هستند. اولین آثار زنان در این موج از نقش محدود زنان انتقاد می کند، بدون اینکه لزوماً به وضعیت نامساعد آن ها اشاره کند یا مردان را از این بابت سرزنش کند. یکی از چهره های شاخص که درباره این موضوع پژوهش های قابل توجهی دارد لیندا ناکلین است.ناکلین، با نوعی نگرش فمینیستی به هنر و زیبایی شناسی، مفروضات بنیادین اجتماعی و فلسفی رایج در جهان هنر را به چالش کشید و استدلال می کند که در خلق آثار هنری بزرگ و شکل گیری هنرمند بزرگ، به عنوان فردی دارای نبوغ، بسترهای اجتماعی و عوامل نهادی نقش مهمی ایفا می کنند. مقاله حاضر با طرح مهم ترین آراء ناکلین دراین باره، نشان می دهد که وی چگونه، با بررسی برخی آثار هنرمندان مرد و مقایسه آن ها با آثار هنرمندان زن، استدلال می کند که هم زنان و هم مردان قابلیت تولید انواع آثار هنری را دارا هستند. بنابراین، مفهوم سبک هنر زنانه، مفهومی قابل قبول نیست. وی این ایده را مطرح می کند که انتخاب این گونه موضوعات توسط هنرمند تحت تاثیر عوامل اجتماعی، نهادی و آموزشی بوده است .