مطالعات هنرهای زیبا

مطالعات هنرهای زیبا

مطالعات هنرهای زیبا دوره 2 بهار 1400 شماره 3

مقالات

۱.

اثر موسیقی و اجرای آن در زیبایی شناسی پدیدارشناختی رومن اینگاردن

کلید واژه ها: اثر موسیقی ابژه قصدی اجرا خودآیین دگرآیین ابژه فیزیکی ابژه ایدئال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
این مقاله به بررسی و توصیف رویکرد پدیدارشناسانه اینگاردن در خصوص هستی اثر موسیقی و اجرای آن، می پردازد. اینگاردن معتقد است که اثر موسیقی، وضعیت وجودی خاصی دارد و همواره از اجرایش مجزا باقی می ماند. اینگاردن در زیبایی شناسی پدیدارشناختی خود و با طرح قصدی بودن ابژه موسیقی، نشان می دهد که آهنگسازی، تنها فرایند سازنده اثر نیست و اجرا و شنیدن نیز در این فرایند دست اندرکار هستند. براساس دیدگاه وی، اثر موسیقی کاملاً تعیّن یافته و خودآیین نیست و وجود آن، به کنش های قصدی خالق و مخاطب اثر بستگی دارد. نظریه های متعددی همچون نظریه ساده انگارانه اثر به مثابه اجرا، روانشناسی گرایی و اثبات گرایی منطقی، نسبت اثر و اجرای آن را مورد بررسی قرار می دهند. اما از منظر اینگاردن، در نهایت، این نظریه ها نسبت اثر و اجرای آن را به چیزی فرو می کاهند که نمی تواند گویای ماهیت وجودی اثر موسیقی باشد. در این مقاله با تکیه بر روش پدیدارشناختی اینگاردن، تمرکز خود را بر وجوه وجودی اثر موسیقی و نسبت اثر موسیقی با اجرای آن قرار می دهیم تا نشان دهیم از منظر اینگاردن، اثر موسیقی نه وجود صرفاً فیزیکی دارد و نه ایدئال؛ بلکه وضعیت وجودی اثر، موسیقی دگرآیین و کاملاً قصدی است. به بیان پدیدارشناسانه، از میان تجربه های خود ما از اجراهاست که اثر به ما داده می شود و این خود ما هستیم که به واسطه تجربه هایی که از اجراهای یک اثر موسیقی به دست می آوریم، هویت و هستی اثر را مشخص می کنیم.
۲.

مطالعه بازتاب تحولات اجتماعی بر نقاشی انتزاعی معاصر ایران، با تکیه بر رویکرد بازتاب ویکتوریا الکساندر (مطالعه موردی: حراج هنری تهران)

کلید واژه ها: رویکرد بازتاب نقاشی انتزاعی نقاشی معاصر ایران حراج هنری تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۵۵
پژوهش حاضر به منظور تبیین نحوه مواجهه نقاشان معاصر ایرانی با گرایش نقاشی انتزاعی انجام شده و با ارائه نمونه هایی از نقاشی انتزاعی دهه های گوناگون و دسته بندی آثار انتزاعی، به دلایل تولید این دسته آثار در هریک از دوره ها پرداخته است. لذا این پژوهش به صورت مطالعه موردی بر پایه مطالعه اسناد کتابخانه ای و مشاهده آثار چهار دوره حراج هنری تهران متمرکز شده و با روش تحقیق کیفی و استفاده توأمان از چندین شیوه از روش مربوطه از قبیل روش تحقیق تاریخی، توصیفی و تحلیلِ جامعه شناسانه، به واکاوی مسأله فوق پرداخته است. مسأله ای که در این تحقیق مطرح شده، آن است که آیا در دهه حاضر گرایش نقاشان به هنر انتزاعی و حذف محتوا تعمدی است؟ و اگر چنین است چه دلایلی باعث اتخاذ این رویکرد می شود؟ بر این بنیان، پرسش اصلی تحقیق آن است که گرایش به نقاشی انتزاعی، بازتابی از تحولات اجتماعی است یا خیر؟ نتیجه پژوهش بر آن اذعان دارد که با گذشت حدوداً شصت سال از زمان ورود مدرنیسم به هنر ایران، نه تنها موجبات رشد و نوآوری فراهم نشده است، بلکه تبدیل به کلیشه ای برای تولید کالای هنری شده است. از سوی دیگر، سیاست گذاری های فرهنگی و هنری کشور با ایراداتی مواجه است که این عامل نیز بر الکن بودن نقاشی انتزاعی و کالاشدگی آثار هنری تأثیرگذار است و مواجهه هنرمند معاصر ایرانی با سبک انتزاعی، صرفاً به عنوان وسیله ای برای محبوبیت در بازار هنری بوده است.
۳.

تحلیل تاریخی- انتقادی دیدمان های غالب جنسیت در دوره پهلوی: یک روانکاوی اجتماعی

کلید واژه ها: عکاسی دیدمان جنسیت تاریخ قدرت بازنمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۲۰۷
جنسیت، تأثیری پدیداری پیرامون جنس و سامانه ای است که در بافت فرهنگی یک جامعه و در طول تاریخ برساخته می شود. جنسیت، تماماً وابسته به خودآگاه یک جامعه نبوده بلکه ناخودآگاه جمعی، نقش مهمی در شکل گیری آن دارد. بازنمایی عکاسانه جنسیت می تواند نظرگاه مناسبی برای بررسی این موضوع باشد. می توان اینگونه پرسید که چه رابطه ای میان بازنمایی جنسیت در تصاویر عکاسی و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی یک جامعه وجود داشته است و چگونه این روابط در سطوح خودآگاه و ناخودآگاه جمعی، نوع نگرش افراد به مقوله جنسیت را سامان بخشیده اند؟ هدف این پژوهش، بررسی این مسأله در جامعه ایرانِ دوره پهلوی است. چارچوب مفهومی این نوشتار بر آراء تبارشناختی فوکو و نظریات روانشناختی فروید و لاکان استوار است و نگارندگان می کوشند به نوعی تحلیل گفتمان (دیدمان) در این باره دست یازند تا موضع متفاوتی را برای فهم دیگرگون موضوع فراهم آورند. بنابراین می توان مسأله را این گونه صورت بندی کرد که از طریق چه دیدمانی و چگونه، بازنمایی جنسیت در دوره پهلوی شکل گرفته و چگونه روابط قدرت این بازنمایی را کنترل کرده اند؟ نتایج پژوهش، نشان می دهند که جنسیت در دیدمان های سیاسی و اجتماعی، مورد بازنمایی عکاسانه قرار گرفته است و روابط قدرت مردسالار، نظم جنسی متفاوتی را نه در شکل، بلکه در محتوای آن پدید آورده است.
۴.

لیندا ناکلین "چرا هرگز هنرمندان زن وجود نداشته اند؟"

نویسنده:

کلید واژه ها: لیندا ناکلین نقد فمینیستی تاریخ هنر نبوغ زیبایی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۲۱
در طی یک قرن و نیم، جنبش روبه رشد زنان هدف خود را تغییر ساختارهای اقتصادی – اجتماعی و سیاسی مبتنی بر تبعیض جنسیتی علیه زنان قرار داده است .فمینیست های اولیه را به اصطلاح «موج اول فمینیسم » می نامند .نهضت های حق طلبانه ی زنان تا سال 1960 جزء موج اول هستند. اولین آثار زنان در این موج از نقش محدود زنان انتقاد می کند، بدون اینکه لزوماً به وضعیت نامساعد آن ها اشاره کند یا مردان را از این بابت سرزنش کند. یکی از چهره های شاخص که درباره این موضوع پژوهش های قابل توجهی دارد لیندا ناکلین است.ناکلین، با نوعی نگرش فمینیستی به هنر و زیبایی شناسی، مفروضات بنیادین اجتماعی و فلسفی رایج در جهان هنر را به چالش کشید و استدلال می کند که در خلق آثار هنری بزرگ و شکل گیری هنرمند بزرگ، به عنوان فردی دارای نبوغ، بسترهای اجتماعی و عوامل نهادی نقش مهمی ایفا می کنند. مقاله حاضر با طرح مهم ترین آراء ناکلین دراین باره، نشان می دهد که وی چگونه، با بررسی برخی آثار هنرمندان مرد و مقایسه آن ها با آثار هنرمندان زن، استدلال می کند که هم زنان و هم مردان قابلیت تولید انواع آثار هنری را دارا هستند. بنابراین، مفهوم سبک هنر زنانه، مفهومی قابل قبول نیست. وی این ایده را مطرح می کند که انتخاب این گونه موضوعات توسط هنرمند تحت تاثیر عوامل اجتماعی، نهادی و آموزشی بوده است .
۵.

رضا عباسی، اوج هنر تجسمی ایران در دوره شاه عباس اول صفوی

کلید واژه ها: هنر تجسمی شاه عباس اول صفوی صفویان رضا عباسی نگارگری مکتب اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۲۰۵
شاه عباس اول از دودمان صفوی با تشکیل نخستین حکومت متحد ایرانی دوره اسلامی، توانست در ایران، امنیت، آرامش و رفاه پدید آورد تا زمینه رسیدگی به نیازهای فرهنگی فراهم شود. هنر تجسمی که دوران دشواری را پشت سر نهاده و چندی پیش از سلسله صفوی، دوباره اوج گرفته بود، در دوره شاه عباس اول و در اصفهان، پایتخت جدید ایران، رونق بسیاری گرفت که افزون بر بالا گرفتن کار هنرمندانی چون صادقی بیگ و میرعماد، به ظهور هنرمند بزرگی چون رضا عباسی در نگارگری انجامید. درخشش رضا عباسی از کار درکتابخانه شاهی آغاز و مایه جلب توجه و علاقه شاه و اعطای لقب عباسی به وی شد. وی روش های بدیع و تکنیک های جدیدی در نگارگری پدید آورد که مکتب نگارگری اصفهان نامیده می شود و افزون بر آفرینش نگاره های فاخر، دستاوردهای هنری شکوهمندی چون طراحی کاشی های مسجد شاه اصفهان و دیوارنگاره هایی در کاخ های چهل ستون و عالی قاپو را بر جای نهاد. رضا عباسی، شاگردان و پیروانی نیز تربیت نمود که ادامه دهنده سبک جدید وی و پاسدار نگارگری اصیل ایرانی بودند. هرچند پس از او، مکتب اصفهان با گرایش به فرنگی سازی، به تدریج پایان گرفت، اما آثار آن در مکتب ها و دوره های بعدی باقی ماند. آب و رنگ صفوی و چهره ایرانیِ اصفهانِ امروز، مدیون هنرِ هنرمندانی چون رضا عباسی و شاه هنرپروری چون شاه عباس اول است که به اتفاق، عصری طلایی در هنر ایران آفریدند. 
۶.

امکان های مفهوم اجرا در سینما

نویسنده:

کلید واژه ها: آلخاندرو خودوروفسکی ریچارد شکنر آیین اجرا سینما اجرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۸۳
جنبش پانیک، تحت تأثیر نظریات «تئاتر شقاوت» آرتو شکل گرفت و تسری آیین و خشونت، در ادامه فعالیت سینمایی آلخاندرو خودوروفسکی مشهود است. این مقاله با در نظر گرفتن «نظریه اجرا» از ریچارد شکنر درباره آیین و سرگرمی، قصد دارد ابتدا فعالیت جنبش پانیک را در بستر تاریخی مورد بررسی قرار دهد و سپس، با تعمیم موضوعات مطرح شده درباره اجرا، مفهوم «سینما اجرا» را برای فیلم های آلخاندرو خودوروفسکی در نظر بگیرد. از این رو در انتهای مقاله، ایده هایی در مورد سینما اجرا مورد بررسی قرار گرفته است. شیوه گردآوری اطلاعات این تحقیق به صورت کتابخانه ای بوده و از نظریه اجرا ریچارد شکنر استفاده شده است. هم چنین، فیلم های خودوروفسکی برای گسترش نمونه های آماری مقاله ذکر شده اند.
۷.

ساتیر در نقاشی های محمد سیاه قلم

نویسنده: مترجم:

کلید واژه ها: محمد سیاه قلم نقاشی تصوف قلندر ها مسکر شیطان ابن تیمیه عبیدزاکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۳۱
تاکنون پژوهش های بسیاری بر روی بیش از 60 نقاشی، منسوب به هنرمندی با نامِ محمد سیاه قلم، با مضمونِ انسان ها و دیو ها صورت گرفته است.  آثاری که عمدتاً درآلبوم هایH.2153  و H.2160 کتابخانه ی کاخ توپقاپی نگهداری می شوند. هرچند شیوه های به کار برده شده در جهتِ مقایسه ی ساختاری این آثار، عمومِ پژوهشگران را برآن داشته است که نقاشی ها یا به قرن 14 و یا قرن 15 تعلق دارند، با اینحال، توجهِ اندکی به آنچه که این تصاویر باز می نمایانند معطوف شده است. این مقاله، به بررسیِ این نقاشی ها در بستری ازمستنداتِ معتبر ومنابعِ ادبی (چه درزبان فارسی وچه عربی) پرداخته ومجموعه ای از نقش مایه های مشترکِ موجود در نقاشی های سیاه قلم وچندین تصویرِمتأخر تر را مشخص کرده است. علی رغم نظر بعضی از محققان، مبتنی براینکه نقاشی ها با ثبت گوشه هایی از زندگی در مناطق جغرافیاییِ مرزی، سعی دارند آداب و رسوم یک فرهنگِ التقاطی را عیناً باز نمایی کنند، این مقاله بر این عقیده است که نقاشی ها با شاخه ای از ایده های ساتیریکِ رایج در دنیای اسلامِ در قرونِ 14 و 15 در پیوند هستند و به تقلیدی پارودی وار ازاین آدابِ مشترک می پردازند. آدابی که احتمالاَ توسط برخی ناظران، بی معنی و یا ممنوعه پنداشته می شد.