فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
معماری دوره قاجار به سبب ارتباطات با کشورهای دیگر، دچار تغییراتی می شود. معماری مساجد شیراز نیز از قاعده مستثنی نبوده است. مساجد مشیرالملک و نصیرالملک، از بناهای دوره قاجار بوده که به دلیل قرارگیری در این تحولات و تحت تأثیر پیشینه معماری شیراز، دارای ویژگی های خاص تزئینی در کاشی کاری و تحولاتی در کالبد و فضاهای معماری هستند که بیشتر از نظر هنری مورد توجه پژوهشگران بوده اند. از این رو، هدف این مقاله ضمن بررسی روند تاریخی این دو بنا، بازخوانی ویژگی های به وجودآمده در عناصر تشکیل دهنده این مساجد و بررسی عملکرد نیایشی- آموزشی آنها است. به عبارت دیگر، مهم ترین پرسش های پژوهش این است که عملکردهای مساجد مشیرالملک و نصیرالملک چه بوده و ویژگی های معمارانه کمتر پرداخته شده این دو بنا چه هستند؟ در فرآیند پژوهش کنونی و به منظور دست یابی به سؤالات و اهداف تحقیق، از بررسی های میدانی و از راهبرد ترکیبی شامل موردپژوهی و تفسیری- تاریخی برای معرفی، دسته بندی و یافتن ارتباط های تطبیقی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهند که مساجد نصیرالملک و مشیرالملک، دارای تناسبات دقیقی در اجزای معماری خود نظیر؛ حیاط، حوض و نما هستند. از سویی دیگر، این دو بنا عملکردی نیایشی- آموزشی داشته و نسبت به بناهای دوران گذشته در عناصر کالبدی خویش دچار تغییر و دگرگونی هایی شده اند. این ویژگی ها به طور عمده در عناصری همچون؛ مهتابی، ایوان چلیپایی، برج ساعت و نماهای بنا به چشم می خورند.
مسکن بومی و شیوه سکونت در حاشیه رودخانه سرباز بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۴
۱۰۲-۸۹
حوزه های تخصصی:
رودخانه سرباز یکی از رودهای مهم در بلوچستان ایران است که از کوه های جنوب ایرانشهر سرچشمه گرفته و در جهت شمالی- جنوبی به سمت دریای عمان جریان دارد. در حاشیه این رودخانه آبادی های متعددی از جمله انزا، پتان، پشامگ، فیروزآباد، راسک و غیره شکل گرفته است؛ مسکن در این ناحیه تحت تأثیر عوامل متعدد ازجمله فرهنگ، محیط، اقلیم و شرایط اقتصادی و نوع معیشت، برای جوابگویی به نیازهای مردم این منطقه با توجه به شرایط و امکانات، با مصالح متنوع و در دسترس، در طول زمان شکل گرفته است. این مقاله در پی جواب دادن به این سؤالات است که عوامل مؤثر در شکل گیری مسکن بومی حاشیه رودخانه سرباز چه می باشند؟ مسکن بومی این ناحیه چه ویژگی ها و قابلیت هایی دارد؟ و بر این فرضیه استوار است که مسکن بومی حاشیه رودخانه سرباز دارای قابلیت هایی است که می توان از این قابلیت ها در بهبود کیفیت مسکن امروز و آینده این ناحیه بهره برد. برای انجام این تحقیق از روش کیفی و مبتنی بر مطالعات میدانی و کتابخانه ایی استفاده شده است. هدف از این تحقیق، بررسی و شناخت عوامل مؤثر در شکل گیری مسکن بومی حاشیه رودخانه سرباز بلوچستان ضمن آگاهی و شناخت نسبت به قابلیت های مسکن بومی جهت ارتقای کیفیت مسکن امروز و آینده این ناحیه می باشد. گونه های مختلف مسکن ضمن داشتن نقاط ضعف و کمبودهایی، دارای قابلیت های متعددی می باشند. ازجمله تنوع در انتخاب مصالح، جوابگویی به نیازهایی مثل شرایط محیطی و اقلیمی، احترام به بزرگ ترها (مراقبت از سالمندان)، وجود سلسله مراتب، حفظ حریم خاص در مسکن، تکریم مهمان، چرخه ی مداوم حیات و امکان زیست نسل های متعدد در انواع مسکن، امکان تغییر و تحول در طول زمان متناسب با نیاز خانواده، امکان جایگزینی فضاهای جدید به جای فضاهای فرسوده ی قدیمی و غیره، قابلیت هایی در مسکن حاشیه رودخانه سرباز هستند که در مسکن امروزی کمتر دیده می شود یا طراحان به آن کمتر توجه دارند.
شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت تاریخی شهر تبریز با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بافت های تاریخی اکثر کلانشهرها در حال تخریب و فرسودگی است و بر این مبنا مدیریت شهری جهت جلوگیری از آسیب های بیشتر در این بافت ها روش های مختلفی را برای مداخله و ساماندهی این گونه مناطق در پیش گرفته است که رویکرد بازآفرینی بافت های ناکارآمد یکی از جدیدترین رویکردهای مطرح شده در این زمینه است. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی شاخص های کلیدی بازآفرینی در بافت تاریخی کلانشهر تبریز است. این پژوهش از نظر روش شناختی توصیفی تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. جهت جمع آوری اطلاعات از روش آمیخته مبتنی بر مصاحبه و تکنیک دلفی و همچنین روش اسنادی و بررسی میدانی بهره گرفته شده است. تعداد 12 نفر از متخصصان و مسئولان اجرایی که باید در بحث مشارکت داشتند، شناسایی و انتخاب شدند و سپس با روش دلفی و از طریق پرسشنامه به شناسایی و امتیازدهی مهمترین پیشرانهای مؤثر بر بازآفرینی اقدام شد. در این تحقیق، 40 شاخص در قالب پنج مؤلفه زیست محیطی، کالبدی فضایی، اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، و مدیریتی نهادی جهت تبیین وضعیت بازآفرینی محدوده، مورد استفاده قرار گرفته است که برای بررسی رابطه و اثرات و استخراج عامل ها از نرم افزار MICMAC و جهت تعیین وضعیت های محتمل آینده، بازآفرینی این عامل ها و ارتباطات بین آنها تجزیه و تحلیل و رتبه-بندی شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهند که از 40 شاخص مورد بررسی، 10 شاخص شامل سرمایه گذاری دولتی و تزریق اعتبارات پروژه ها، قوانین و ضوابط شهری، جلب مشارکت شهروندان، طرح های توسعه شهری، قیمت زمین و مسکن، مدیریت واحد شهری، نظارت و بازرسی، اقتصاد محلی، توسعه شبکه معابر و تورم به عنوان کلیدی ترین شاخص ها شناخته شده اند. همچنین در ارتباط با عوامل کلیدی، 10 سناریوی برتر مطلوب، میانه و بحرانی در ارتباط با نفوذ ناپذیری و ریزدانگی بافت، کاربری اراضی و ناپایداری بناهای تاریخی ارائه شد که توجه به رفع موانع ناپایداری وافزایش اقدامات نوسازی، بهسازی و بازآفرینی نسبت به کل بناها، در هر زون و افزایش مشارکت جمعی و تخصیص منابع اقتصادی و تسهیلات بیشتر به ساختمان هایی که اقدامات بهسازی لرزه ای در آنها انجام شده نسبت به کل بناها (به صورت موضعی یا کلی) دارای اهمیت بالاتری بوده اند.
نگرشی به جایگاه پیاده مداری در فضای شهری با تمرکز بر حس دلبستگی به مکان؛ نمونه ی موردی: خیابان قارن ساری
حوزه های تخصصی:
نقش صلح در تثبیت و تقویت کرامت و هویت بشری و انعکاس آن در نقاشی های دوران انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
174 - 190
حوزه های تخصصی:
مقوله صلح را باید یکی از مقولات مهم در حیطه حقوق بین الملل و حتی حقوق داخلی کشورها دانست که در اسناد آموزش حقوق بشری جایگاه خاصی دارد و تحقق مصادیق آموزش حقوق بشری و شناسایی و عینیت یافتن آنها به معنای پیش شرط های تحقق صلح است. حمایت از آموزش حقوق بشری یکی از ملزومات جهان امروز می باشد که در این بین، حق بر صلح از اهمیت خاصی برخوردار بوده و از سوی بسیاری از مجامع بین المللی و حتی ملی دارای جایگاه خاصی می باشد. با توجه به نیاز روزافزون امروز بشر به زندگی در صلح و آرامش و اساس این حق برای برخورداری از سایر حقوق چون: توسعه پایدار؛ کمک های بشر دوستانه و غیره، بررسی و بحث در رابطه با مقوله صلح و وظایف دولت در قبال آن از ضروریات به شمار آمده که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که ضرورت صلح در سطوح ملی و بین المللی در حفظ حقوف و کرامت بشری است. این تلاش ها در نقاشی های دوران انقلاب مشروطه نیز قابل مشاهده است. اهداف پژوهش: 1.بررسی وظایف دولت در راستای تضمین حق بر صلح و رعایت حقوق شهروندان. 2.بررسی صلح و حقوق بشر در نقاشی های دوران انقلاب مشروطه. سؤالات پژوهش: 1.دولت های چه نقشی می توانند در ایجاد صلح و حفظ کرامت انسانی دارند؟ 2.در نقاشی های دوران مشروطه چه مقوله هایی از حقوق بشر وجود دارد؟
بررسی طرح و نقش منسوجات در پوشش بیرونی مردانه درباریان در عصر زند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
191 - 203
حوزه های تخصصی:
در بسیاری موارد، بررسی طرح و نقش پارچه های تاریخی ایران با نظر به هنرهای تجسمی امکان پذیر خواهد بود چراکه بیشتر منسوجاتُ در مرور ایام از میان رفته اند. عصر زندیه شاید به دلیل بازه حکمرانی کوتاه، کمتر از حیث هنری مورد توجه بوده است. البته میراث این دوره نیز در قیاس ادوار پیشین (صفوی) و پسین (قاجار) محدود است. هدف این مقاله، بررسی طرح و نقش منسوجات در پوشش مردانه درباریان عصر زندیه است. پرسش آن است که چگونه می توان با نظر به شمایل نگاری عصر زند و مقایسه آن با نمونه های منسوجات سده های دوازدهم و سیزدهم/ هجدهم و نوزدهم، طرح و نقش پارچه های لباس بیرونی مردانه درباریان آن دوره را بازیابی نمود؟ پیش بینی می شد به تبعیت از عصر صفوی یا به عنوان مقدمه ای بر هنر قاجار، طرح و نقش منسوجات مزبور در طیف وسیعی قابل تعریف باشد. نمونه گیری این مقاله، به صورت احتمالی ساده ازمیان شمایل نگاری های درباری دوره زندیه با گزینش هفت تصویر انجام شد که به شیوه تحلیلی تاریخی با نه قطعه پارچه تطبیق یافت. شیوه جمع آوری اطلاعات برپایه اطلاعات کتابخانه ای قرار گرفت. نتایج مشخص کرد: مردان درباری در عصر زندیه در تهیه دستار و شال کمر به عنوان متعلقات لباس و اجزای به ظاهر کوچک اما هویت ساز و نمادین پوشاک از ترکیب پارچه محرمات و ساده بهره می بردند. برای تن پوش بیرونی یعنی قبا، کاتبی و عبا/ ردا از پارچه های ساده یا طرح دار واگیره ای با نقش گیاهی استفاده می کردند. درمجموع، برخلاف تنوع بیشتر طرح و نقش در پوشش مردانه اعصار قبل و بعد، ایشان به روشمندی محدودتری پایبند بودند.
زیبایی شناسی معاصر بعد از جعبه های صابون مارک بریلوی اندی وارهول بر مبنای نظریه «هستی شناسی کاربردی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
101 - 110
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر اساس نظریه «هستی شناسیِ کاربردی»روژه پوایوت به مطالعه زیباشناسیِ اثر جعبه های صابون بریلوی وارهول می پردازد. این اثر در زمان اجرایش، دچار چالش بود و نتوانست دنیای هنر را در مورد پذیرش اش به مثابه یک اثر هنری به توافق برساند. پرسشهای پژوهشی این نوشتارعبارتند از: 1 در دوره معاصر چه معیارهای زیباشناسانه ای یک اثر انسانی را تبدیل به یک اثر هنری می کند؟ 2 بر اساس نظریه «هستی شناسی کاربردی» پوایوت، اثر هنری معاصر چگونه و با چه رویکردی به مثابه نماد سازی شخصی هنرمند در نظر گرفته شده و زیباشناسی حاکم برآن چگونه خوانش می شود؟
فرضیه مقاله بیانگر این است که اثر هنری به هر شکلی در برگیرنده نمادسازی های فرمی و محتوایی است. اصولاً در دوره معاصر نمادسازی های شخصی هنرمند با اختلاط با نمادهای از پیش شناخته شدهِ جمعی در یک فرهنگ، نقش تمام کنندگی در خلق اثر هنری را دارد. نتیجه حاکی از آن است که در زیبا شناسی معاصر، یک اثر زمانی به عنوان یک اثر هنری شناخته می شود که بحث ها و تبادل گفتمانی پیرامون آن صورت پذیرد، بدون آنکه نیاز به برقراری توافق میان صاحب نظران فن باشد. روش تحقیق این مقاله تحلیلی کیفی است که با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مستندات مجازی به انجام رسیده
تحلیلی بر الگوی مدیریت در رویدادهای فرهنگی گردشگری با تأکید بر ذینفعان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
5 - 20
حوزه های تخصصی:
گردشگریِ رویداد به عنوان یکی از عوامل انگیزشی مهم در گردشگری است که در برنامه های توسعه و بازاریابی اکثر مناطق، عاملی مهم به شمار می رود. در صورتی که مدیران و برنامه ریزان در تمامی سطوح و تمامی اشکال گردشگری، توسعه ای تک بعدی را مد نظر قرار دهند و بدون توجه به ذینفعان درون نسلی و بین نسلی و تمامی ارکان توسعه اقدام به توسعه کنند، قادر نخواهند بود جاذبه ای پایدار ایجاد نمایند و دستیابی به اهداف متنوع توسعه رویداد امکان پذیر نخواهد بود. در این مقاله با مطالعه و تحلیل ابعاد مختلف موفقیت رویداد، ابعادی که به بهترین وجه بر ادراک جامعه ذینفعان مؤثر و موفقیت رویدادها را تضمین می کند، ارائه شد. بدین منظور ابعاد مختلف ارائه شده توسط پژوهشگران بررسی و به وسیله پنل خبرگان دسته بندی و هم مفهوم سازی گردید. در این فرایند از ضریب کندال در قالب نرم افزار SPSS 22 استفاده شد. بدین ترتیب ابعاد و شاخص هایی مورد تأیید قرار گرفت که در فرایند اجماع نهایی ضریب کندال آنها بیش از 7/0 بود. نتایج حاکی از این است که عوامل مؤثر بر انتظار و ادراک سه گروه ذینفع مردم محلی، گردشگران و سازمان دهندگان رویداد در پنج بُعد فیزیکی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و توسعه فردی دستیابی به موفقیت برگزاری یک رویداد فرهنگی را ممکن خواهد کرد.
نظام نمادین یاوردهی در فرهنگ روستاهای استان گیلان با تاکید بر موزه میراث روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
336 - 356
حوزه های تخصصی:
یاوردهی یا همیاری جزء خرده فرهنگ های کشور بوده و چون در حیطه مقوله فرهنگ جای می گیرد از اهمیت به سزایی برخوردار است. این فرهنگ در مناطق روستایی بیشر به چشم می خورد. از آنجا که هنوز در بسیاری از روستاهای کشور این نظام نمادین وجود دارد لذا بررسی دقیق آن راهگشای تقویت این خرده فرهنگ است. موزه میراث روستایی استان گیلان یکی از موزه های طبیعی است که مثال آشکاری از سنن محلی و روستایی در این منطقه است. روش تحقیق این پژوهش، کیفی بوده و در این خصوص از روش اتنوگرافی[1] با رویکرد جامعه شناسی استفاده شده است. تکنیک جمع آوری اطلاعات نیز، مصاحبه، یادداشت برداری و مشاهده (تحقیق میدانی) بوده است. در این زمینه، جمعیت مورد بررسی در استان گیلان شامل کشاورزان 11 روستا بوده است. بر این اساس، نمونه های انتخاب شده، بدین گونه اند: 24 نفر از روستاییان شرکت کننده در مصاحبه، از استان گیلان گزینش شدند. به تعبیری از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است؛ که نتایج حاصله با نگرش به یافته ها در استان گیلان بدین قرار است، پیامدهای همیاری با شاخص های سرمایه اجتماعی، همچون مشارکت، احساس تعهد و دوستی و رفاقت، مبنی بر وجود سرمایه اجتماعی به عنوان یک دارایی ارزشمند در روستاهای دارای خرده فرهنگ مذکور، مورد تأیید قرار گرفت. همچنین نتایج حاصله از یافته ها در خصوص مقوله مبادله، بیانگر اثبات وجود تنوع و گستردگی روابط در نزد روستائیان همیار و بهره گیری از منفعت عاطفی و اقتصادی در نتیجه ی همیاری هاست . اهداف پژوهش: 1.بررسی نقش یاوردهی در وجود یا نبود همدلی در امور روستایی و به تعبیری نقش آن در انسجام و وحدت روستاییان. 2.بررسی نظام نمادین یاوردهی در موزه میراث روستایی گیلان. سوالات پژوهش: 1.نقش یاریگری در وجود یا نبود همدلی در امور روستایی و به تعبیری نقش آن در انسجام و وحدت روستاییان چگونه است؟ 2.نظام نمادین یاوردهی چه انعکاسی در موزه میراث روستای استان گیلان داشته است؟
مقایسه تطبیقی خلوت فردی تا جمعی در مسکن سنتی و معاصر؛ «نمونه موردی: خانه داروغه و خانه پدر و دختر مشهد»
منبع:
فردوس هنر سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
106 - 123
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: خلوت از مهم ترین ویژگی های یک خانه مطلوب و از نیازهای اساسی افراد در فضای مسکونی است و به معنای فرایندی است که در آن، بشر می تواند به تجربه خویشتن نگری دست یابد و دامنه ارتباطی خود با سایرین را تنظیم کند. باتوجه به اینکه انسان نیازمند فضاهایی با خلوت فردی و خلوت جمعی می باشد، بنابراین لازم است تعدادی از فضاها خلوت فردی را تأمین نموده و موجب آرامش انسان شوند و تعدادی از فضاها نیز خلوت جمعی را جهت ارتباط و تعامل با سایر افراد خانواده تأمین نمایند. اهمیت و ضرورت: در صورت عدم توجه هم زمان به خلوت فردی و خلوت جمعی، نیازهای انسان به طور کامل تأمین نمی شود و فضای خانه به محیطی ناکارآمد تبدیل خواهد شد. لذا شناخت و بررسی نحوه دستیابی به طیف خلوت در نمونه های موفق و به کارگیری آنها در جهت ایجاد تعادل میان خلوت فردی و جمعی امری ضروری است. اهداف: هدف این مقاله شناخت طیف خلوت در فضای مسکونی و بررسی و مقایسه تطبیقی خلوت فردی تا جمعی در مسکن سنتی و معاصر می باشد. سؤال پژوهش: جهت دستیابی به اهداف پژوهش، این پرسش ها مطرح است: جهت تأمین نیازهای انسان به چه طیفی از خلوت در فضای مسکونی نیاز است؟ خلوت فردی تا جمعی در خانه های سنتی و خانه های معاصر چگونه تحقق یافته است؟ روش تحقیق: پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت کاربردی و از حیث روش، کیفی است. در گام اول با بررسی مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، مدل مفهومی پژوهش استخراج شده است و در گام دوم از طریق مطالعات میدانی به مقایسه تطبیقی خلوت فردی تا جمعی در نمونه ای از دو گروه خانه های سنتی (خانه داروغه) و خانه های معاصر ایران (خانه پدر و دختر) پرداخته شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد در خانه های سنتی از جمله خانه داروغه بیشتر به خلوت جمعی و در خانه های معاصر از جمله خانه پدر و دختر بیشتر به خلوت فردی توجه شده است.
بررسی تأثیر ادیان هندی ( هندوئیسم، بودیسم و جینیسم) بر نقوش تزئینات معماری نیشابور در قرون دو تا چهار هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
17 - 28
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: باگذشت بیش از نیم قرن از انتشار حفریات نیشابور توسط ویلکینسن، به رغم مطالعات و پژوهش های صورت گرفته، هنوز نقاط ابهام زیادی در مورد چیستی و سرچشمه های برخی از نقوش باقی مانده است. برخی ریشه های ساسانی و همچنین تأثیرات از نقوش سامرا در طی تحقیقات گذشته روشن شده است. با این حال این مطالعات کمک چندانی به فهم برخی نقوش، که تفاوتی آشکار با سایر نقوش شناخته شده در چهار قرن نخستین اسلامی دارد، نکرده است.هدف پژوهش: پژوهش حاضر در صدد ارائه راهکاری جدید به خوانش نقوش شرق جهان اسلام است.روش پژوهش: این پژوهش سعی دارد با روش تاریخی، توصیفی - تحلیلی تصویر جدیدی از تحلیل نقوش نیشابور ارائه کند تا از این طریق راهکاری جدید به خوانش نقوش شرق جهان اسلام ارائه دهد.نتیجه گیری: به نظر می رسد سمبل ها، نشانه های آیین جین، بودیسم و هندوئیسم یکی از ارکان نقوش نیشابور بوده است. این سمبل ها و نشانه ها از طریق عواملی همچون بردگان و اسیران هندو، روابط بازرگانی و جاده ابریشم، جنگ ها و ارتباط حکام مسلمان با ادیان هندی و همچنین همزیستی اسلام و ادیان هند به نقوش نیشابور راه یافته اند.
تأثیر هنردرمانی بر کودکِ درون
حوزه های تخصصی:
کودکِ درون، همان امروز جامعه و جهانی است که بشر در آن در حال تقلاء می باشد. توجّه به کودکِ درون و آسیب هایی که در دورانِ کودکی به روح و روان انسان وارد شده است، می تواند باعث داشتن آرامش روانی فردی، خانوادگی و اجتماعی گردد. حل معضلاتِ باقی مانده از دوران کودکی و عدم سرکوب آن موجب کاهش اختلالات روحی و روانی به صورت نسل به نسل می شود. هدف از پژوهشِ حاضر کمک به شناخت کودک درون با استفاده از شیوه هایِ غیر دارویی می باشد. تحقیق حاضر از طریق مطالعه کتابخانه ای (چاپی و دیجیتالی)، مصاحبه و با استفاده از منابع مختلفی از قبیل کتاب، مقاله، پایان نامه و پروژه نگارش شده است. یافته ها نشان می دهند، که هنردرمانی دارای زیر شاخه هایِ متعدّدی چون: نقاشی درمانی، نمایش درمانی، قصّه درمانی، شعر درمانی، سینما درمانی و موسیقی درمانی می باشد. هنر درمانی، به نوبه خود یک تکنیک است که احتیاج به پیش زمینه ندارد و در زمان اتمام آن، نباید توقّع هنرمند شدن را داشت، یعنی هدف در هنر درمانی ایجاد اثری زیبا نیست، بلکه هدف برون ریزی احساسی می باشد که باید منجر به نوعی بازسازی روحی و روانی گردد. نتایج پژوهشِ حاضر، نشان می دهد که هنردرمانی، راهی برای برون ریزی احساسی، کمک به آرامش روان و رسیدن به کودک درون است.
خوانشی بر نقش شهود در فرایند درک و دریافت معنای موسیقی
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
112-115
حوزه های تخصصی:
نکته ای بسیار مهم در این میان این است که هنگامی که نظریه پردازان از هرمنوتیک و ارتباط آن با معناشناسی صحبت می کنند و هدف از تأویل را کشف معنا یا معناها می دانند، که در نظریه هایِ جدیدتر ساختن معنا و معناها قلمداد می شود و سپس عنوان می کنند که موسیقی معمولاً معنا ندارد، این نکته را فراموش کرده اند که حین نظریه پردازی در مورد هنر، یا باید موسیقی از این قضیه مستثنی شود و یا چنین حکم هایِ کلی را متناسب با مبحث کلی هنر ارائه نمایند. این نظریه پردازان برای حل این مشکل است که تعریفی جدید از تأویل ارایه می کنند. احمدی این نظریه ها را این گونه بیان می دارد: «ما اثر موسیقی را به گونه ای شهودی درونی می کنیم» و سپس به یاری مفهوم تأویل در کلام هیدگر هرگونه فهم موسیقایی را تأویل می خواند و این سرآغازی است برای یافتن معنای جدید معنا در موسیقی (احمدی، ۱۳۹۱: ۷۳).
مضمون شناسی تطبیقی انسان گرایی در دو اثر «داوری اخروی» از هیرونیموس بوش و میکلانژ با رویکرد شمایل شناسی پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
73 - 86
حوزه های تخصصی:
در متون مقدس، بازگشت مجدد مسیح برای واپسین داوری در دو مرحله انجام خواهد شد. بازگشت اول در آسمان و بازگشت دوم که با نام داوری اخروی شناخته می شود، بر روی زمین رخ می دهد. داوری اخروی یکی از موضوعات موردتوجه هنرمندان مسیحی در دوره های مختلف بوده است. هیرونیموس بوش (1450-1516 م) هلندی و میکلانژ (1475-1564 م) ایتالیایی، دو هنرمند شاخص هم عصر هستند که به این موضوع پرداخته اند. مسأله این پژوهش بررسی تفاوت ها و شباهت های نگاه بوش و میکلانژ به داوری اخروی با هدف شناخت غایت آفرینندگی در آثار این دو هنرمند است. علت انتخاب این دو اثر، اهمیت تاریخی و شاخص بودن هنرمندان آفریننده آنها در تاریخ هنر است. این پژوهش ماهیت کیفی داشته و در انجام آن از روش های توصیفی، تحلیلی و تطبیقی استفاده شده است. فرضیه ی پژوهش آن بوده که موجودیت آثار خلق شده، با ویژگی های یک دوره تاریخی، یک گروه اجتماعی و یا یک فرد رابطه دارد. سوال پژوهش آن بوده که دو اثر «داوری اخروی» هیرانیموس بوش و میکلانژ چه شباهت و تفاوت های موضوعی و مضمونی (محتوایی) با هم دارند. بررسی ها نشان می دهد وفاداری به روایت رویدادها، بیان همزمان دو مرحله ی داوری و به تصویر کشیدن عناصر موجود در رویداد داوری اخروی، شباهت های دو اثر هستند. این آثار با رویکردی انسان گرایانه، اما متأثر از دو ریشه ی متفاوت تاریخی آفریده شده اند. بوش در اثر خود، وفاداری به فلسفه ی مسیحی قرون وسطایی را با تمرکز بر فرودستی انسان در برابر امر متعالی و بر روی سه لوح چوبی به تصویر کشیده و میکلانژ، تولّد و جریان نوپای انسان مداریِ (اومانیسم) رنسانس را با تمرکز بر محوریت انسان و با روایت یک آموزه ی مسیحی به وسیله ی تصاویری برگرفته از هنر باستانی یونان، بر دیوار بزرگ محراب کلیسای مشهور سیستین جاودانه کرده است. ازاین رو می توان گفت اثر هیرانیموس بوش، برای خدا آفریده شده است و اثر میکلانژ برای انسان.
نقدی بر زیبایی شناسی از دیدگاه سنت گرایان (فریتهوف شوان، بورکهارت، رنه گنون، کوماراسوامی و سید حسین نصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
29 - 34
حوزه های تخصصی:
زیبایی به عنوان جوهر هنر، همواره مورد توجه متفکران، هنرشناسان و فلاسفه بود ه است. سنت گرایان نیز به زیبایی شناسی به طور مستقیم و گاه ضمنی، پرد اخته اند . سنت گرایی، جریان فکری قرن بیستم میلاد ی د ر غرب است که توسط گنون، کوماراسوامی و شوان آغاز شد و با بورکهارت و د ر ایران با سید حسین نصر اد امه پید ا کرد ه است. د ر پژوهش پیش رو، با رویکرد ى شناختى، به بیان نظریاتی چند از فلاسفه و سپس به بیان آراء پنج تن از اند یشمند ان سنت گرا، د ر امر زیبایی شناسی پرد اخته، آن گاه با فرض اینکه، آراء سنت گرایان د ر باب زیبایی، د ارای ایهام و تناقضات آشکار همراه با منطق گریزی، بیان احساسی و عاری از واقعیت و حقیقت است، به نقد و ارزیابی این آراء و تفکرات پرد اخته شد ه است. به طور کلی، تعریفی که از زیبایی توسط فلاسفه عهد قد یم بیان شد ه، غالباً قائم به ذات بود ه و توجه به امور محسوس د ارد ، و تعریف سنت گرایان از زیبایی، بیانی مبهم، احساسی و سرشار از تناقض گویی است که مصاد یق آن را به معماری و سایر هنرها تعمیم د اد ه اند که حتی د ر موارد زیاد ی این تعریف به حاشیه رفته و د چار ایهام و ابهام نیز شد ه است؛ اما این مبحث که بسیاری از سنت گرایان زیبایی را به حقیقت تعبیر کرد ه اند ، امری انکارناپذیر است.
واکاوی و برجسته سازی صفات و شخصیت زن از نگاه فردوسی و انعکاس آن در شاهنامه بایسنقری (دو نگاره زال و رودابه و دیدار اردشیر و گلنار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
235 - 259
حوزه های تخصصی:
ادبیّات هر قوم و نژادی، بیانگر نگرش آنان نسبت به شخصیّت ها و مقوله های فردی و اجتماعی است. ادبیات داستانی یکی از شاخه های مهم ادبیات در ایران است که مطالعه آن نقش مهمی در بازشناسی عناصر و دیدگاه های فرهنگی دارد. شخصیّت های داستانی از طریق انتساب خصیصه های فردی، اجتماعی، فرهنگی و ... در یک متن ادبی معرفی می شوند. در این بین، دیدگاه های متفاوتی نسبت به شخصیّت زنان در روایات داستانی و شعری ادبیّات کهن ایران دیده می شود. بررسی نقش زنان در اغلب داستان های مشهور حماسی، نقش آفرینی و بازتاب سیمای متفاوت آنان در داستان ها، در شمار بحث هایی است که همیشه مورد مناقشه اهل فن و تحقیق بوده است. یکی از منابع ادبی که به این موضوع توجّه داشته است، شاهنامه بایسنقری است که نسخه کهن نگاره دار شاهنامه فردوسی از دوره تیموری؛ سده نهم هجری قمری و در قالب نوآوری های مکتب نگارگری هرات (خراسان) می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای درصدد است که به جنبه های مختلف شخصیّت و صفات زنان از جمله: عشق و شیفتگی، زیبایی و دلفریبی، پادشاهی و مملکت داری، ازدواج و همسرداری، عفاف و پوشیدگی، خیانت و بی وفایی در طول دو نگاره «زال و رودابه» و «دیدار اردشیر و گلنار» در شاهنامه بایسنقری که مبتنی بر تحلیل باشد، بپردازد. نتایج این پژوهش بیانگر این است که حضور نگاره های زنان در شاهنامه بایسنقری لطافت خاصّی به این اثر بخشیده و زنانی که فردوسی به توصیف آن ها در شاهنامه پرداخته است، نسبت به زنان عصر خود دارای ویژگی های منحصر به فردتری هستند. اهداف پژوهش: 1. واکاوی صفات و شخصیّت زن از نگاه فردوسی. 2. شناسایی مصداق های بارز شخصیّت و صفات زنان در نگاره های شاهنامه بایسنقری. سؤالات پژوهش: 1. فردوسی چه مواردی از صفات و شخصیّت زن را در داستان های شاهنامه نشان داده است؟ 2. صفات و شخصیّت زن از نگاه فردوسی در نگاره های شاهنامه بایسنقری چگونه انعکاس یافته است؟
روش های عددی برای توضیح الگوی کاربرد رنگ در پوسته گنبدهای دوره صفوی
منبع:
رف سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
66 - 79
حوزه های تخصصی:
سیر تکوین معماری سنتی ایران با ظهور عناصری هویت ساز چون گنبد در جهت نوعی کمال گرایی حرکت می کند. گنبد ایرانی به لحاظ وجهه اصیل تاریخی، مبانی نظری قوی، ویژگی های منحصر به فرد نیارشی و خنک نگه داشتن فضای تحت پوشش خود به عنوان یک المان مهم در معماری مطرح می شود که در انواع بناها به کار گرفته شده است. گنبد در واقع ارائه یک معماری کامل است، چه آن جا که کاربرد سازه ای داشته و چه آن جا که نمادی از حقایق ماورائی باشد. در واقع گنبد به عنوان یک نشانه شهری با شکستن خط آسمان و هدایت دید به سمت دنیای پرنقش و نگار خود، به خوانایی فضا کمک می کند. در فرایند شکل دادن به فضا در معماری ایرانی، شاهد انتزاع رنگ ها و تصاویر در ساختمان ها هستیم. معمار ایرانی با استفاده از آرایه های متنوع دست به آفرینش می زند. اوج تجلی و نمایش صفات آرایه ها در گنبد نمایان می شود و رنگ که به عنوان یک عنصر بصری کارآمد در منظر شهری مطرح است، این شکوه و جذابیت را دو چندان می نماید. در واقع رنگ، ابزاری است که معمار می تواند به وسیله آن فرم را هویت بخشد و منطق بصری فضا را تحت تاثیر قرار دهد. رنگ ها در گنبد راوی معنایی عمیق و عرفانی هستند که ذهن بیننده را در راستای کشف و شهود سوق می دهند. نقش ها، اشکال و الگوهای اسلیمی و هندسی، همراه با استفاده آگاهانه از رنگ و توجه به هارمونی و تضاد، در سایه نظمی بدیع، گنبد را به عنوان یک عنصر شاخص معنایی مطرح کرده و حس هماهنگی و پیوستگی را به ذهن بیننده متبادر می سازد.هر رنگ روی گنبد بخشی از کلیت بزرگتری است که بازتابی از مفهوم بنیادینی دارد، تا حقیقتی ماورائی را تصویر کند. اوج این هنرنمایی و رمزپردازی را در دوره صفویه شاهد هستیم. این پژوهش می کوشد تا با بررسی چگونگی همنشینی رنگی در پوسته بیرونی گنبدخانه ها در دوره صفوی، الگوی رنگی را ارائه دهد تا برای فضاسازی با هویت در معماری امروز ایران قابل استفاده باشد. در این پژوهش از روش مدل سازی رایانه ای و ازمودن نتایج به شیوه استدلال منطقی و مشاهده و تجربه استفاده شده است.
جلوه های پایداری در معماری ایران؛ نمونه مطالعاتی: خانه مینایی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
86-100
حوزه های تخصصی:
اهداف: کاربری مسکونی و مسکن نمونه ای کامل از معماری ایرانی است که مملو از آموزه های زیبایی شناسانه و فنی برای معاصرسازی در روزگار حاضر است. هدف اصلی معرفی رهنمودهای معمارانه در مفاهیم پایداری با در نظر گرفتن سنت و ارزشهای بومی است. ابزار و روش ها: روش پژوه ش کیف ی مبتنی بر استدلال منطقی است. نمونه مطالعاتی به صورت هدفمند از میان خانه های تغییر کاربری یافته توسط سازمان زیباسازی شهر تهران و شهرداری تهران انتخاب شده است. خانه مینایی بین دو کوچه ناصرخان انشاء و کامرانیه در خیابان ولیعصر بالاتراز میدان منیریه در محله منیریه قرار دارد که پس از تغییر کاربری، در اختیار شهروندان قرار گرفته است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان از ارزش های پایدار خانه مینایی به عنوان نمونه ای از آثار گرانسنگ معماری سنتی ایران دارد. نتایج نشان می دهد که تغییر کاربری این خانه، باعث تعامل بیشتر خانه و شهر شده است، خانه ای نیمه مخروب به منبع الهام برای معماری امروز و آینده تبدیل شده است، مفاهیمی که همه در راستای حرکت به سمت پایداری است. نتیجه گیری: خانه مینایی الگوی ارزشمند از گنجینه آموزه های معماری سنتی ایران و بافت کهن تهران است که آن را می توان نمونه ای ارزشمند از تجلی پایداری در معماری و شهرسازی ایرانی دانست. نتیجه گیری مقاله همراه با رهنمودهایی است به عنوان راهنما و یا دستورالعمل هایی برای طراحی خانه های پایدار مفید خواهند بود.
شمایل شناسی نگاره براق در نقش مایه های دوران اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شناخت بیشتر و بهتر هنرهای سنتی ایران مستلزم بهره گیری از رویکردهای نوین در حوزه مطالعات عالی هنر است. شمایل شناسی یا آیکونولوژی، رویکردی است که آثار هنری را با در نظر گرفتن زمینه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر دوره تحلیل می کند. در این شیوه، هنر به عنوان سندی از یک دوره تاریخی معرفی شده و در نهایت دستیابی به محتوای معنایی اثر ممکن می شود. در این پژوهش، نگاره براق، با بهره گیری از مطالعات شمایل شناسی به هدف شناسایی زمینه های شکل گیری و لایه های درونی این نقشمایه و دستیابی به الگوی تصویری رایج آن، مورد مطالعه قرار گرفته است. پرسش های پژوهش بدین قرار است: ریشه فرمی این شمایل به کجا باز می گردد؟ بار معنایی لایه های درونی این نقش مایه چیست و عوامل موثر بر شکل گیری آن کدامند؟ گردآوری مطالب به روش کتابخانه ای صورت پذیرفته است. پس از جمع آوری 26 نمونه تصویری به روش نمونه گیری در دسترس؛ به توصیف، تجزیه، تحلیل و ریشه یابی تصاویر پرداخته شده و با رسیدن به الگوی تصویری نگاره، تحلیل نهایی انجام شده است. در این پژوهش، به واسطه تطبیق نتایج حاصل از مطالعه بصری با روایات ادبی و دینی و دیگر علوم، این نتیجه حاصل می شود که ریشه فرمی و معنایی نگاره براق به هزاره های قبل از میلاد باز می گردد و تاکنون ادامه یافته است. گرچه این نگاره در هر دوره، با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و دانش عمومی، با اندک تفاوت ظاهری مواجه شده، ولی تا به امروز از معنای نمادین آن چیزی کاسته نشده و احتمال این می رود که هدف هنرمند از تلفیق علم، هنر و دین، تأکید هر چه بیشتر بر معنای خدای گونه، روحانی و مذهبی براق بوده است تا در باور عموم، مرکبی متناسب با منزلت نبی اکرم(ص)، ترسیم و معرفی کرده باشد.
چگونگی شکل گیری الگوهای رفتاری در سازمان فضایی محلات «زرگنده» و «درّوس» با استفاده از نرم افزار «اگراف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
47 - 62
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: شناخت و بررسی رابطه بین فضا، رفتار یا محیط و اجتماع در مطالعات شهری، به سبب درک روابط بین انسان و نیازهای آن و شکل بروز رفتار در محیط، همواره مهم و ارزشمند است. در این پژوهش دو محله که از حیث ساختار مورفولوژیک بافت متفاوتی دارند (محله زرگنده با بافت نامنظم-طبیعی و محله درّوس با بافت منظم-شطرنجی) مورد مطالعه قرار گرفته اند تا تأثیرات ناشی از ساختار متفاوت بافت محله بر روی شکل گیری الگوهای رفتاری بررسی شود، و به این مسئله که برنامه ریزان و طراحان شهری چگونه و با چه ابزار و مبانی ای می توانند بر الگوهای رفتاری در فضاهای شهری تأثیر بگذارد پاسخ دهیم. با درک این تفاوت ها در بافت های شهری، زمینه و امکان تأثیرگذاری بر شکل گیری الگوهای رفتاری مورد نظر فراهم می شود. در پژوهش حاضر سؤال اصلی حول این محور می چرخد که بروز و ظهور الگوهای رفتاری در دو بافت متفاوت نامنظم-طبیعی و منظم-شطرنجی را درک کنیم. این پژوهش فرضیه محور نیست و به دنبال توصیف و تحلیل ارتباط بین الگوهای رفتاری و این دو ساختار متفاوت شهری است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش کشف تغییرات الگوهای رفتاری در بافت های متفاوت شهری است تا از طریق تبیین این تغییرات و تفاوت ها بتوان زمینه برنامه ریزی متناسب با اهداف برنامه ریزان و طراحان شهری را فراهم آورد.روش پژوهش: پژوهش فوق از نوع توصیفی-تحلیلی، و به دلیل تطبیق و قیاس نمونه های موردی و مقایسه خروجی های دو ابزارِ استفاده شده (اگراف و Depth map)، از نوع قیاسی است. همچنین این پژوهش از نوع کمّی و کیفی است. نتیجه گیری: شکل گیری الگوهای رفتاری در فضاهای شهری مختلفِ محلات محصولِ روابط انسانی موجود است. وجود الگوی منظم در معابر سبب می شود که سطح دسترسی و هم پیوندی بالا رود و امکان دسترسی را تسهیل کند تا الگوهای پیاده و حرکتی تقویت شود. فضای دید گسترده شرایط را برای حرکت کردن و افزایش امنیت فراهم می آورد. الگوهای کاربری، به سبب دسترسی مناسب ناشی از نوع بافت محله، نقطه ای و پراکنده شده است. وجود فرم کالبدیِ ارگانیک سبب تقویت پیاده روی و افزایش حس جستجوگری شده است. بخش هایی از محله، به سبب وجود هم پیوندی پایین و وجود بن بست های متعدد و کاهش احساس امنیت به واسطه وجود کنج ها و دنج های متعدد و محدودیت دید، از دیگر بخش ها جدا شده و به فضاهایی بدون مراجعه یا با مراجعه محدود بدل شده اند.