مقالات
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: قالی ایرانی با زبان هنری و تصویری به عنوان تجلیگاه عناصر بصری و نمادین جلوه نموده است. وجود مفاهیم نمادین در قالب عناصر بصری در قالی ایرانی ریشه در فرهنگ ایرانی - اسلامی دارد، از جمله نمودهای بارز آن قالی شیخ صفی متعلق به دوران صفویه است. این قالی را میتوان یکی از نمونه های بارز کاربرد عناصر بصری و نمادین در هنر قالی ایرانی دانست. این اثر نفیس به عنوان مجموعه ای ارزشمند از نقشمایه ها و موتیفهایی با مفاهیم ایرانی - اسلامی است. این پژوهش به خوانش تصویری و بررسی عناصر بصری یکی از دو نمونه قالی شیخ صفی (نمونه موجود در موزه شهر لس آنجلس) پرداخته است. هدف مقاله: هدف از این پژوهش شناخت و معرفی عناصر تصویری و نقشمایه های قالی ایرانی - اسلامی باتوجه به شاهکارهای هنری موجود و روشن ساختن مفاهیم نمادین آنها بوده که پایه و اساس هنر تصویری اسلامی - ایرانی را آشکار میسازد. سؤال مقاله: در راستای این پژوهش این سؤالات مطرح بوده که قالی ایرانی تا چه اندازه به عنوان یکی از قالبهای هنری عناصر و نقشمایه های نمادین ایرانی - اسلامی را انتقال داده است؟ ویژگیهای بصری و نمادین نقشمایه های قالی شیخ صفی دارای چه بنیانهایی هستند؟ روش تحقیق: این تحقیق از نظر زمانی یک پژوهش تاریخی و از نظر هدف توصیفی - تحلیلی بوده. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان میدهد، ساختار این قالی برگرفته از مفهوم بهشت مینوی و باغ مینوی اسلامی - ایرانی است. وجود عناصری بصری چون لچک، ترنج و شمسه مرکزی یا همان ترنج و قندیل هرکدام نشانی از بار معنایی نمادین موجود در این قالی است. کاربرد نقشمایه ها با ابعاد زیبایی شناختی در ظاهر و ساختار قالی به همراه مفاهیم خاص از جمله ویژگیهای این قالی نفیس است.
مطالعه تجمل گرایی در آثار هنری امویان در شام و اندلس
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در متون تاریخی و فقهی به تغییر رویه حکومت داری در اسلام و گرایش آن از سادگی به سوی تجمل خواهی در دوران امویان بارها اشاره شده است و آثار هنری برجای مانده از امویان به صورت مجزا در مطالعاتی پیش ازاین مورد بررسی قرار گرفته اند ولیکن تا کنون پژوهشی که این آثار را در چشم اندازی کلی و از منظر شاخصه ای همچون «تجمل گرایی» موردمطالعه قرار دهد انجام نشده است. هدف: باتوجه به اینکه آثار هنری اسبابی هستند که بشر را در تماس بی واسطه با فرهنگ دوره های تاریخی قرار می دهند هدف از این مطالعه شناسایی جنبه های شاهانه و تجمل گرایانه حکومت امویان بر اساس آثار هنری آنان است. سؤالات : آثار تجمل گرایانه امویان کدام آثار هستند؟ و این آثار چگونه پاسخگوی اهداف مالکان خود بوده اند؟ روش تحقیق: پژوهش حاضر از نوع بنیادین بوده و به روش توصیفی -تحلیلی صورت می پذیرد. در مرحله نخست متون تاریخی و دینی به روش تحلیل محتوایی مطالعه شده و سپس آثار هنری برجامانده از امویان اعم از آثار معماری و آثار موزه ای به روش تحلیلی- توصیفی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتیجه گیری: بررسی ها نشان داد که روحیه تجمل پرستی امویان را می توان در دمشق و اندلس، از طریق آثار برجای مانده از آنها پی گرفت. این آثار گاه از طریق عظمت و بزرگی و هزینه هایی که مصروف آنها شده مثل مساجدی همچون قبه الصخره و جامع دمشق و قرطبه و گاه از طریق نوع کارکرد آنها همچون کاخ ها و حمام های سلطنتی و یا به واسطه خطوط و نشانه های تصویری بکار رفته بر روی آنها، سلطنت طلبی و تجمل گرایی امویان را نمودار ساخته اند.
نقش سینما در آگاه سازی مخاطب از طرحواره های جفری یانگ بر مبنای تحلیل شخصیت زن فیلم خفگی
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: طرح واره الگو یا طرحی است که در حوزه روان شناسی و سلامت روان، مطرح شده است. همه طرح واره ها منفی نبوده و طرح واره های مثبت نیز وجود دارند. مشکل زمانی به وجود می آید که طرح واره ای موجب ناکارآمدی و اختلال در زندگی انسان گردد. یکی از این طرح واره ها، طرح واره رهاشدگی است که به واسطه اتفاقات رخ داده در دوران کودکی و در ﻧﻬﺎد ﺧﺎﻧﻮاده، شکل گرفته است. در این پژوهش با توصیف طرح واره های جفری یانگ، تحلیل و بررسی کاراکتر صحرا مشرقی در فیلم سینمایی خفگی انجام شده است. هدف، سؤال یا فرضیه تحقیق: در این مقاله، تحلیل روان شناسانه کاراکتر زن فیلم خفگی از دیدگاه طرح واره رهاشدگی جفری یانگ با هدف پاسخ به این پرسش که آیا می توان کاراکتر زن فیلم خفگی را بر مبنای نظریه طرح واره بررسی کرد، انجام شده است و سپس به مقوله سینما و نقش آن در شناخت طرح واره ها پرداخته شده است. پرسش های اصلی این پژوهش این است که چگونه سینما می تواند نقش مهمی در آگاه سازی مخاطب بر سلامت روان خود از منظر شناخت طرح واره ایفا کند و همچنین نقش همذات پنداری مخاطب با کاراکترها در شناخت طرح واره ها چگونه است. روش تحقیق: روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، مروری و مشاهده مستقیم فیلم بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان داد که مخاطب می تواند با دیدن شخصیت فیلم که در این طرح واره ها گرفتار است، با همذات پنداری و یافتن ارتباط میان مشکلات روحی خود و کاراکترهای فیلم، به آن ها واقف شده و به دنبال راهی برای قطع این چرخه معیوب گردد؛ بنابراین نقش سینما در نشان دادن طرح واره ها مؤثر بوده است.
بررسی ترکیب بصری کتیبه های پنجره فولادی دوره ی تیموری موزه آستان قدس رضوی
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در طول سده های مختلف در دوران اسلامی، به دلیل کاربرد و موارد استفاده فلزکاری به یکی از مهم ترین هنرها درمی آید. همچنین باتوجه به جایگاه والای حرم امام رضا به عنوان یکی از مراکز مهم مذهبی در ادوار مختلف تاریخی موردتوجه هنرمندان قرار گرفته است. یکی از آثار مربوط به دوره تیموری پنجره فولادی در موزه آستان قدس رضوی است. در این پژوهش بر روی یکی از این چندین پنجره فولادی از نظر بصری از جمله: تعادل، تناسب و تراکم و فشردگی تمرکز شده است و طرح های اسلیمی، ختایی و خط جهت شناخت ویژگی های این اثر مطالعه انجام گردیده است. هدف مقاله: تمرکز بر روی ویژگی های بصری به قصد شناخت بیشتر آرایه های گیاهی و هندسی در ساخت پنجره فولادی در دوران تیموری است. سؤال پژوهش: پنجره فولادی موردمطالعه دارای چه ویژگی های بصری است؟روش تحقیق: روش انجام این تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات لازم بر پایه مطالعات کتابخانه ای و مشاهده اثر موردنظر بوده است. تحلیل محتوا در یک اثر، به توصیف عینی و کیفی پیام های حاصل از آن به صورت نظام دار بر اساس مشخصه های خاصی از مضمون می پردازد و هدف آن نتیجه گیری از محتوای یک متن در ارتباط با جنبه هایی از واقعیت اجتماعی است. این تحقیق حاصل تطبیق اطلاعات به دست آمده از مضمون کتیبه ها پنجره فولادی حاضر در موزه آستان قدس است. نتیجه گیری : یکی از آثار مربوط به دوره تیموری پنجره فولادی است که توسط شاهرخ فرزند تیمور به حرم امام رضا پیشکش شده است. در این مقاله به بررسی و معرفی ویژگی های زیبایی شناسی خط نگاره های این پنجره پرداخته شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. مسائل متفاوتی از جمله تناسب، تعادل، آهنگ بصری، ترکیب بندی ها و فضای مثبت و منفی مورد بررسی قرار گرفته است. هنرمند در این کتیبه ها برای استواری و بیان ظرافت ها از عوامل بصری متعددی بهره جسته که در ادامه به بیان تفصیل آن پرداخته می شود. اصول زیبایی شناسی فلزکاری دوران تیموری توانسته بر وحدت و جاذبه بصری در این رشته هنری افزوده و به افزایش کیفیت هنری در این زمینه کمک کرده است.
تبیین فرایند ادراک بصری در نگارگری با رویکرد به نظریه روان شناسی گشتالت (مطالعه موردی: سه نگاره از مکتب هرات شاهنامه بایسنقری)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: گشتالت یک نظریه روان شناسی است که چگونگی ادراک بصری توسط مغز انسان را توضیح می دهد. در حقیقت ذهن در نگاه نخست به جای درک جزءبه جزء یک تصویر در صدد است که یک کلیت از آن ارائه دهد. قوانین پراگنانس از اصول گشتالت و ادراک دیداری است که یکی از بهترین شیوه های مطالعاتی برای پژوهش حوزه کتاب آرایی است. قانون پراگنانس از هشت اصل برخوردار است که می توان از آن در هنر نگارگری بهره برد. هنر نگارگری یکی از بهترین تصویرگری-هایی است که قابلیتهای بصری و روان شناختی هوشمندی را می توان مورد بررسی قرار داد. هدف مقاله: پژوهش پیش رو ضمن معرفی قابلیتهای روان شناسی گشتالت در تحلیل عناصر تصویری، به بررسی سه نگاره منتخب از نگارگری مکتب هرات از شاهنامه بایسنقری پرداخته و سپس چگونگی ادراک و شناخت الگوهای بصری در اجزاء نگاره ها را با بهره گیری از قوانین گشتالت مورد تشریح قرار می دهد. روش پژوهش/سؤالات پژوهش: شیوه مطالعاتی پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی بوده و اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده است. این پژوهش در جهت پاسخ به دو سؤال اساسی انجام یافته است: قوانین و اصول ادراک بصری روان شناسان گشتالت، تا چه میزان در تحلیل عناصر بصری موجود در نگاره های منتخب می تواند کاربرد داشته باشد؟ عملکرد قوانین پراگنانس در نگاره های منتخب از مکتب هرات چگونه است؟ نتیجه گیری: استنتاج پژوهش حاضر از نظریه گشتالت بیان می کند که این نگره، درباره ادراک دیداری، معنای الگوی بصری و چگونگی عمل ارگانیسم انسان در دیدن و سازماندهی بصری، نتایج ارزنده ای ارائه کرده است که باعث دریافت دقیق ویژگی-های شناختی در ساختار فرمی نگاره ها می گردد.
مقایسه تطبیقی خلوت فردی تا جمعی در مسکن سنتی و معاصر؛ «نمونه موردی: خانه داروغه و خانه پدر و دختر مشهد»
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: خلوت از مهم ترین ویژگی های یک خانه مطلوب و از نیازهای اساسی افراد در فضای مسکونی است و به معنای فرایندی است که در آن، بشر می تواند به تجربه خویشتن نگری دست یابد و دامنه ارتباطی خود با سایرین را تنظیم کند. باتوجه به اینکه انسان نیازمند فضاهایی با خلوت فردی و خلوت جمعی می باشد، بنابراین لازم است تعدادی از فضاها خلوت فردی را تأمین نموده و موجب آرامش انسان شوند و تعدادی از فضاها نیز خلوت جمعی را جهت ارتباط و تعامل با سایر افراد خانواده تأمین نمایند. اهمیت و ضرورت: در صورت عدم توجه هم زمان به خلوت فردی و خلوت جمعی، نیازهای انسان به طور کامل تأمین نمی شود و فضای خانه به محیطی ناکارآمد تبدیل خواهد شد. لذا شناخت و بررسی نحوه دستیابی به طیف خلوت در نمونه های موفق و به کارگیری آنها در جهت ایجاد تعادل میان خلوت فردی و جمعی امری ضروری است. اهداف: هدف این مقاله شناخت طیف خلوت در فضای مسکونی و بررسی و مقایسه تطبیقی خلوت فردی تا جمعی در مسکن سنتی و معاصر می باشد. سؤال پژوهش: جهت دستیابی به اهداف پژوهش، این پرسش ها مطرح است: جهت تأمین نیازهای انسان به چه طیفی از خلوت در فضای مسکونی نیاز است؟ خلوت فردی تا جمعی در خانه های سنتی و خانه های معاصر چگونه تحقق یافته است؟ روش تحقیق: پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت کاربردی و از حیث روش، کیفی است. در گام اول با بررسی مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، مدل مفهومی پژوهش استخراج شده است و در گام دوم از طریق مطالعات میدانی به مقایسه تطبیقی خلوت فردی تا جمعی در نمونه ای از دو گروه خانه های سنتی (خانه داروغه) و خانه های معاصر ایران (خانه پدر و دختر) پرداخته شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد در خانه های سنتی از جمله خانه داروغه بیشتر به خلوت جمعی و در خانه های معاصر از جمله خانه پدر و دختر بیشتر به خلوت فردی توجه شده است.