فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۱۳۶-۱۱۵
حوزه های تخصصی:
آنچنان که نتایج مطالعات مرتبط با شهرهای ایرانی روشن ساخته است، اقلیم و فرهنگ را میتوان دو عامل اثرگذار کلیدی و در شکل یابی و توسعه استقرارگاه های بشری و فضاهای زیستی به شمار آورد. این تأثیر تا بدان حد است که بسیاری از پژوهشگران، بافت های کهن شهری را به مثابه آیینه ای دانسته اند که فرهنگ ساکنانشان را منعکس می سازند. در شهر نطنز، خانه های سنّتی متعددی وجود دارد که متعلق به دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی هستند. این خانه ها که عناصر کارکردی متمایزی نسبت به دیگر بناهای مسکونی دارند، با ساختار پیچیده و متفاوت خود، به این شهر هویتی فرهنگی بخشیده اند؛ بدین سبب است که مطالعه ساختار فضایی و الگوی کالبدی این خانه ها موضوع پژوهشی مستقل شدند. پژوهشی که نتایج آن در نوشتار حاضر ارائه میشود، در پی آن است تا ضمن معرفی خانه های تاریخی شهر نطنز به این پرسش پاسخ گوید که عناصر و ویژگی های کالبدی فضایی خانه های تاریخی این شهر چیستند؟ هدف آن است که اصول و ارزش های فرهنگی حاکم بر معماری «خانه» در بافت کهن این شهر معلوم و چرایی و چگونگی ساختار این بناها مطالعه شود. پژوهش حاضر با رویکردی تاریخی و با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی های میدانی مستندنگاری صورت گرفته است. در دستیابی به این هدف، ده خانه شاخص تاریخی در محله های قصبه و افوشته متعلق به دوره قاجار به لحاظ عناصر کالبدی بررسی شدند. در نتیجه این پژوهش روشن شد که معماران و شهرسازان نطنز در عهد قاجار توانسته اند هماهنگی منطقی چشمگیری در ترکیب فضایی خانه های و نوع اقلیم منطقه به وجود آورند. به طور کلی، جهت گیری متفاوت بناها و تفاوت در ساختار کالبدی معماری خانه ها بر محور حیاط به عنوان نقش هماهنگ کننده و ارتباط دهنده میان سایر عناصر بنا به عنوان الگوی قابل تأمل در شهر نطنز است.
تحول در نگرش ها: نمایشگاه 1910( مونیخ) به مثابه چرخشی تصویری
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
93 - 96
حوزه های تخصصی:
تحلیلی بر نقش و جایگاه مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های فرسوده (مورد پژوهی: لات محله شهر رامسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
598 - 616
حوزه های تخصصی:
گذشت زمان معماری شهرها را دستخوش تغییراتی می کند. یکی از مهم ترین این تغییرات، فرسودگی بخش هایی از شهر است که به دنبال ایجاد و تشدید فرسودگی، میزان کارآیی این بافت ها نیز کاهش می یابد. در این راستا، ساماندهی این بافت ها با بهره گیری از سیاست های مختلف مداخله در بافت فرسوده با لحاظ کردن یکپارچگی مدیران امر در سطح شهر می تواند تأثیر مثبت و سازنده ای داشته یاشد. پژوهش حاضر به بررسی نقش و جایگاه مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های فرسوده و به صورت موردی، به لات شهر رامسر پرداخته است. با توجه به موضوع، اهداف و فرضیات تحقیق، پژوهش حاضر از نوع توسعه ای و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی و تحلیلی است. روش گرد آوری داده ها اسنادی و میدانی و ابزار گردآوری داده ها در بخش اسنادی مشتمل بر مقالات و اسناد شهر رامسر مستخرج از شهرداری این شهر و در بخش میدانی مشاهده و پرسشنامه است که با بهره گیری از نظر 50 نفر از شهروندان در قالب ترسیم جدول و نمودار به تحلیل داده ها مبادرت شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که توجه به معیارهای مدیریت یکپارچه نقش تعیین کننده و مثبتی در ساماندهی بافت فرسوده لات محله رامسر داشته و با توجه به میزان فرسودگی در بافت و تنوع و پراکندگی در آن، بهره گیری از سیاست های بهسازی و نوسازی مناسب ترین سیاست ها جهت بهبود وضعیت و ساماندهی محله بوده تا از طریق همکاری و هماهنگی بین سازمان های دخیل در مدیریت شهر به این مهم دست یافت.
اهداف
بررسی نقش مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های فرسوده.
بررسی نقش مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های فرسوده و وجه هنری آنها.
سؤالات
نقش مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های فرسوده چگونه است؟
نقش مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های فرسوده و وجه هنری آنها چیست؟
بررسی تحلیلی نظریه اسکریپت در فرایند القای هنجارها و ارزش ها از طریق طراحی مصنوعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
38 - 48
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه نظریه کنشگر-شبکه، جهان یک نظام از کنشگران است که در آن مصنوعات نیز چون انسان ها در ارتباط با سایر کنشگرها درجه ای از عاملیت را دارند؛ ازاین رو مصنوعات ضمن وساطت کنش های مختلف، باعث تغییر و تحول آنها نیز می شود. عاملیت مصنوعات حاصل نیات سازندگان یا طراحان آنها است. این نیات و مقاصد، توسط برنامه های کنشی که اسکریپت نام دارند، در مصنوعات نگاشته می شوند. برنامه های کنش می توانند حامل ارزش ها و هنجارهای اجتماعی نیز باشند که در این صورت می توانند رفتارها یا کنش های خاصی را به کاربران القا کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی توصیفی تحلیلی نقش اسکریپت ها در رابطه طراح-محصول-کاربر به منظور درک چگونگی القای هنجارهای اجتماعی به وسیله مصنوعات است. این پژوهش به لحاظ هدف یک مطالعه بنیادی-نظری است که در آن، اطلاعات لازم به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شده و سپس به شیوه توصیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. فرایند پژوهش از استخراج مفاهیم و ارائه تعاریف از ادبیات پژوهشی آغاز شده و پس از تحلیل آنها نمونه هایی از مصنوعات سنتی ایرانی که مشخصاً هنجار یا ارزش خاصی را القا می کنند معرفی شدند. اسکریپت ها و نحوه القای هنجار یا ارزش در هر یک از این مصنوعات نیز بر اساس مبانی نظری تحلیل شد. نتایج این مطالعه وجود اسکریپت ها با هدف القای هنجارها و ارزش های اجتماعی در مصنوعات بررسی شده را تأیید می کنند.
اسطوره کاوی عشق در « به یت خه ج و سیامه ند» از موکریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
62 - 75
حوزه های تخصصی:
در اولین قدم اسطوره یک روایت و داستان به نظر می رسد؛ اما اساطیر حامل راه و روش، اندیشه و پیام های نهفته در لابه لای روایت اند. حقایق نهفته در این روایت ها از بسیاری جهات الگو و روشی بر پایه فرهنگ دیرینه ما، برای زندگی در جامعه امروز ارائه می دهند. فرهنگ غالب و مسلط غرب بر جهان، الگوهای جدید عشق را منتشر می کند و جایگاه عشق را تنزل بخشیده به لذت جسمانی منتهی می کند. این امر باعث بحران روابط انسانی در جامعه شده است. به همین جهت واکاوی الگوهای عشق در فرهنگ گذشته امری ضروری و اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. در فرهنگ شفاهی مردمان موکریان، منظومه های داستانی و توصیفی وجود دارد که بیت خوانده می شود. بیت ها را خوش خوانان موکری تنها با آواز و بدون استفاده از هیچ ساز موسیقی به شکل ملحون روایت می کنند. یکی از معروف ترین آنها بیت خدیجه و سیامند است که داستانی عاشقانه و تراژیک بین دو عموزاده را روایت می کند. به منظور بررسی و شناسایی الگوی عشق در فرهنگ کهن مردمان موکریان، شیوه و نحوه رابطه عشق میان خدیجه و سیامند موضوع اصلی این پژوهش قرار گرفت. در واقع باید گفت که اسطوره کاوی عشق، درک صحیح و خوانشی نو از (به یت خه ج و سیا مه ند) در موکریان به مخاطب داده و یکی از الگوهای عشق را در این فرهنگ برای مخاطب روشن کرده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که آیا عشق در روایت مدنظر دارای ساختار مشخص است، آیا نمونه این ساختار در سایر اساطیر ایران و دیگر ملل مشاهده می شود. نتیجه نشان داد که ساختار عشق در این روایت، هدفمند طراحی شده و قابل شناسایی است. همچنین مشابه این ساختار در سایر اساطیر ملل دیگر مشاهده می شود. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای، میدانی، همچنین شبکه جهانی اطلاع رسانی (اینترنت) صورت گرفته است.
بررسی تطبیقی مؤلفه های مذهبی حاکم بر فرش های دوره قاجار و پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه موضوعات مذهبی در هنرهای ایران از اهمیت زیادی برخوردار بوده و بیشتر هنرها ریشه در فرهنگ مذهبی دارد که هنر فرش بافی خود گواه بر این موضوع است. هدف از این پژوهش بررسی قالی های دوره قاجار و پهلوی است که نقش مایه مذهبی در آن به کاررفته و ضروری است با توجه به مشترکات در فرش های این دو دوره، با تحلیل و تطبیق و طبقه بندی این فرش ها به بررسی اشتراک و افتراق آن ها پرداخته و قابلیت های آن ها را بررسی کنیم تا اهمیت، جایگاه و نحوه ی به کارگیری و نگرش هنرمند و مردم این دو دوره در این طرح ها را نشان دهیم. پرسش های مطرح شده در این پژوهش:1-موضوعات و مفاهیم به کاررفته در فرش های دوره قاجار و پهلوی چیست؟2-وضعیت به کارگیری و دوام موضوعات مذهبی در فرش های دوره قاجار و پهلوی چگونه بوده است؟ روش تحقیق تاریخی، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای که پس از بررسی نمونه های فرش های دارای مضامین مذهبی انجام شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که تصلویر مذهبی در فرش های این دو دوره، موضوع اصلی فرش های تصویری هستند که بیشترین آنها به تصویرسازی یک روایت یا متن پرداخته اند. این فرش ها، برای بیان اعتقادات مذهبی، دینی، عرفانی به کار گرفته می شدند. در فرش هایی دوره قاجار، چهره ها و شمایل، روایات و وقایع مذهبی شیعی و همچنین سایر ادیان رواج داشته و در دوره پهلوی، اکثر موضوعات مذهبی، حول وقایع زندگی پیامبر اسلام(ص) و امامان شیعه، به ویژه شمایل حضرت علی (ع) بوده است. به دلیل اینکه جامعه قاجار یک جامعه مذهبی بوده، این تصاویر از آغاز تا به انتهای این دوره بر باورهای دینی مردمان تأثیر گذاشته؛ و سپس در دوره پهلوی با تغییر شرایط اجتماعی، سلیقه مردم نسبت به شرایط جدید شکل گرفته و بنابراین، قالیچه های مذهبی دوره قاجار جایگاه مهم تری را در انتقال مفاهیم مذهبی، نسبت به دوره پهلوی داشته اند.
سیر تکوین قاب بندی و فضابندی در آثار تذهیب تاج الدین محمدحیدر شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تذهیب یا زراندودکاری از شاخه های هنر نقاشی ایرانی محسوب میشود. هنرمندان زیادی در ادوار مختلف تاریخ ایران در این هنر مهارت داشته اند و آثار فاخری را برجای گذاشتهاند که اغلب در حاشیه نگاره ها، متنون ادبی و قرآنی کار شده است. از جمله مذهبان ایران در دوران صفوی و در مکتب شیراز تاج الدین محمدحیدر مذهب شیرازی(قرن 11هجری قمری) بوده است که آثار کم نظیر و متفاوتی را از خود به یادگار گذاشته است. در این پژوهش به تفکیک فضاهای رنگی و قاببندی و فضابندی آثار تاجالدین حیدر موجود در موزه توپ قاپی پرداخته شده است که از مهم ترین دغدغه های هنرمندان مذهب به شمار میآمده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده قصد دارد به این سوالات پاسخ دهد که اولا تفاوت بین اصلاحات فنی قالب، فضابندی و قاب بندی چیست، ثانیا تاج الدین محمد حیدر شیرازی در آثارش از چه نوع قالب ها، فضابندی و قاب بندی استفاده کرده است و ویژگی قاب بندی آثار وی چیست؟ با توجه به نتیجه انجام گرفته تفاوت قالب، فضابندی و قاببندی در این است که منظور از قالب فرم کلی و نهایی اثر تذهیب است و فضابندی یعنی تفکیک فضای کلی اثر به بخش های کوچکتر و قاببندی به معنای استفاده از جداول، نقوش، اسلیمیها و غیره برای تزیین بخش های فضابندی شده است. همچنین با توجه به تحلیل های صورت گرفته در آثار تاجالدین حیدر بیشتر از حاشیه هندسی، قاب اسلیمی و قاب های کنگرهدار استفاده کرده است. ضمنا با توجه به محاسبات و اندازهگیریهای انجام شده نیز میتوان گفت که به طور میانگین بین 30 تا70 درصد فضا به حاشیه اختصاص داده شده و همچنین متن آثار هم به طور میانگین بین 30 تا 60 درصد فضا را اشغال کرده است که نشان می دهد وی از قاعده مشخصی در فضابندی استفاده نمی کرده و بیشتر سعی در خلق آثار متنوع و متفاوتی داشته است.
مدیریت پروژه های چابک و تغییرات نسبت به فرایندهای استاندارد PMBOK
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
142-163
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به سرعت پیشرفت و تنوع خواسته منجر به تغییرمشتریان می بایست راهی برای پاسخ مناسب به آن یافت . در این راستا شایسته است مرور مجددی بر تعاریف پروژه و انواع چرخه های حیات آن صورت گیرد . همچنین می توان با بررسی روند شکل گیری تفکر چابک وهم سنجی دو نوعکاربردی آن توصیف بیشتری را ارائه نمود تا از طریق آشنایی با این مفهوم و مقایسه فرایندهای رویکرد سنتی استاندارد PMBOK با متد چابک اسکرام آیا امکانکاربرد آن در صنعت ساختمان وجود خواهد داشت؟ نتایج بررسی ها نشانگر آن استکه استانداردهای مدیریت پروژه با ایجاد این مفهوم در سرفصل های خود چشم اندازی جدید برای این دانش ترسیم نموده اند.لذا شاید بتوان، با تحقیق در مفهوم سرعت دوچرخه های تکامل پذیر و تکرارپذیرکه به چرخه های حیات طبیعت نیز نزدیک هستند تحولی در دانش مدیریت پروژه به وجود آورد.
تبیین نقش معماری نازی بر معماری بناهای دولتی ایران (دوره پهلوی اول، بین سال های 1312 تا 1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۹۵
61 - 74
حوزه های تخصصی:
با به قدرت رسیدن حزب نازی در مرداد چکیدهبیان مسئله: پس از به قدرت رسیدن حزب نازی در آلمان، روابط ایران و آلمان وارد دوران جدیدی شد. افزایش نفوذ آلمان در ایران و تبلیغات این کشور درباره برتری نژاد آریایی و مبارزه با قدرت های استعماری، نظیر انگلیس و روسیه، باعث شد ایرانیان آلمان را پشتیبان و منجی بالقوه خود تلقی کنند. به واسطه این تلقی، انبوهی از متخصصان و کارشناسان در زمینه های مختلف برای همکاری با حکومت پهلوی وارد خاک ایران شدند؛ در این بین حضور معماران و مهندسان و شرکت های ساختمانی آلمانی بیش از هر گروه دیگری به چشم می خورد و نقش آن ها در ساخت بسیاری از ساختمان های دولتی و حکومتی مشهود است. ساختمان هایی که در راستای نمایش قدرت و شکوه حکومت، متأثر از بناهای عصر نازی و با گرایش نئوکلاسیک، پدید آمدند.هدف پژوهش: مقاله پیش رو به دنبال بررسی معماری نئوکلاسیک و استخراج شاخصه های آن و تحلیل این شاخصه ها در آثار ساخته شده توسط معماران آلمانی در ایران است. پرسش اصلی مقاله بر این نکته استوار است که گرایش به معماری نازی (نئوکلاسیک) تا چه حد بر معماری معاصر ایران تأثیر گذاشته است؟ و چارچوب نظری مقاله نیز بر این نکته تأکید دارد که با گسترش روابط ایران و آلمان، در بین سال های حکومت حزب نازی در آلمان و پهلوی اول در ایران، بخشی از زمینه های شکل گیری معماری معاصر ایران تحت تأثیر کشور آلمان پدید آمد. روش پژوهش: مقاله پیش رو از نوع کیفی است و در آن از روش تحقیق تاریخی-تفسیری و همچنین روش توصیفی-تحلیلی به صورت آمیخته استفاده شده است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که حضور افراد و گروه های متخصص آلمانی در ایران نقش بسیار مهمی در ورود عناصر معماری غربی به ایران داشته است. الگوها و شاخصه ها در هر سه حوزه عملکردی (پلان)، کالبدی (فرم) و نمادین در معماری ایران تأثیرگذار بوده اند و در این بین، نفوذ مؤلفه های عملکردی، نسبت به دو مؤلفه دیگر، شاخص تر بوده است. همچنین ارتقای شیوه های ساخت وساز و استفاده از مصالح نوین یکی دیگر از زمینه های اثرگذاری آلمان ها در ایران بوده است.
بررسی مضامین و نمادها در تزیینات کاشی کاری حمام های قاجار (نمونه موردی: سربینه مردانه حمام چهارفصل اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمام چهارفصل اراک یکی از زیباترین آثار تزیینات کاشی کاری ایران در دوره قاجار است. این حمام به واسطه تنوع نقوش، به ویژه در کاشی کاری های سربینه 1، به لحاظ طرح و مضامین نگاره ها اثری منحصربه فرد به شمار می رود. طرح ها و نگاره های این حمام می تواند تصویری گویا از خصوصیات هنرهای تزیینی دوران قاجار و باورها و فرهنگ آن زمان ارائه دهد. بدین ترتیب می توان با بررسی این نقوش، پشتوانه های فرهنگی آن ها را تبیین نمود. نمونه مورد بررسی از جمله بناهای باارزشی است که کمتر مورد نظر پژوهشگران واقع شده و علاوه بر معناشناسی نگاره های قاجاری، معرفی این بنا از اهداف پژوهش حاضر است. نگرش کلی حاکم بر پژوهش حاضر از نوع تفسیری بوده و راهبرد آن موردپژوهی است، روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است. مورد پژوهش به طور خاص تزیینات سربینه مردانه حمام چهارفصل اراک و نقوش به کاررفته از آن شامل نقوش هندسی، گیاهی، جانوری و انسانی می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد نقوش و تزیینات به کاررفته دارای چهار سطح معنی شامل تصویرسازی تقلیدی (از مناظر و کارت پستال های غربی)، مضامین سیاسی، مفاهیم اساطیری و معانی مذهبی می شود.
تحلیلی بر سیاست گذاری رویکرد پرماکالچر در فرایند برنامه ریزی شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
89 - 106
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر شاهد رجعت نظریه پردازان حوزه های برنامه ریزی شهری وشهرسازی به طبیعت و احیاء هر چه بیشتر آن هستیم که این امر متاثر از آلودگی های روز افزون جهانی و دغدغه هایی زیست محیطی می باشد که سیاره ما را به طور جدی تهدید نموده و باعث شکل گیری مباحث توسعه پایدار شهری، با موضوعاتی مانند؛جلوگیری ازآلودگی ها محلی، کاهش مصرف منابع تجدید ناپذیر در نظام مصرف سکونتگاه های انسانی، توجه به بازیافت و بازتولید منابع مصرفی، حمایت از فعالیت های زیست محیطی و.. شده است دراین راستارویکرد پرماکالچر با تأکید برفرهنگ کشاورزی پایدار شهری به عنوان یکی از جدیدترین رویکردها در کشورهای دنیا مورد توجه محافل علمی و مدیریت شهری قرار گرفته است. نهضت پرماکالچر بخشی از دیدگاه بیوفلیک یا نهضت «شهردوستدارطبیعت» می باشد با این تفاوت که در این رویکرد تاکید بر کشت گونه های مثمر غذایی، بازیافت زباله، کاهش و صرفه جویی در مصرف منابع آب و خاک و منابع انرژی، کاهش ضایعات شهری و به حداکثر رساندن سودمندی در اثر "هم افزایی بین ساکنان شهری مطرح شده وبا توجه به سهولت وارزان بودن راهبردهای اجرایی تحقق آن یکی از مهم ترین و اجرایی ترین رویکردهای برون رفت جوامع از مشکلات زیست محیطی و پیوند مطلوب شهربا طبیعت درجهان تلقی می شود. دراین مقاله با جستجوی پایگاه های اطلاعاتی معتبر علمی به تحلیل مفهومی رویکرد پرماکالچر شهری پرداخته شده و بر اساس روش مروری- روایتی تلاش می شود تاراهکارهای مناسب سیاست گذاری تحقق مطلوب این رویکرد قابل تحقق گردد.
فناوری ساخت و تحولات معماری دخمه زرتشتیانِ ترک آباد در اردکانِ یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میان باغات روستای ترک آباد و دیلُم در حوالی شهر اردکان خرابه دخمه زرتشتیان واقع شده است. دخمه بنای ویژه ای با حصار بلندِ گرد به سان یک استوانه است. چیدمان فضایی آن به این نحو است حیاطی گِرد در میان دخمه قرار دارد و اتاق هایی گرداگردِ کنار هم قرار گرفته اند. این فضاها آرامگاه های جمعی برای نگهداری استخوان مردگان بودند. اکنون طرح گرد و حجم استوانه بنا تشخیص داده می شود، اما فرسایش و ویرانی در آن راه یافته و به سان خرابه ای می نماید. فضاهای حدود غربی، به یاری کاوش باستان شناسی، اکنون وضوح بیشتری دارد. این دخمه از این نظر که مربوط به سده میانه هجری و کهن تر از دیگر دخمه های یزد است، اهمیت دارد. هدف از انجام این پژوهش، شناخت کلیات و جرئیات معماری بنای دخمه زرتشتیان با مطالعه و برداشت جزئیات اجرایی ساخت بناست. پرسش این است که، جزئیات اجرایی و مهندسی ساخت بنا چیست و در طرح معماری، کارکرد و دوام بنا چه اثری داشته است؟ تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به انجام رسید. علاوه بر مراجعه به اسناد کتابخانه ای، داده های پژوهش عمدتاً از داده های میدانی فراهم شد. نقشه جزئیات برداشت شده در جریان مطالعات میدانی شامل: وضع بستر، چگونگی ساخت دیوارها و اقسام آن، نحوه ساخت باربرها، برپایی طاق، سبک سازی بام، کف سازی و دیگر موارد است. تمهید مهندسی خاص به کار رفته در این بنا، که با نهادن یک لایه شن در زیر بنا پیش بینی شده، برای ایجاد ایزولاسیون لرزه ای بوده است. این بنا که با کارکرد ویژه برای نگهداری اجساد و بقایای مردگان ساخته شده، هم چون بنایی که در خدمت زندگان بوده، از اهمیت برخوردار بوده و با طرح معماری و مهندسی قدیم طرح اندازی شد. هرچند فناوری ساخت آن به طور عام در ذیل فرهنگ معماری خشت و گلین منطقه یزد قرار می گیرد، لیکن در زمره بناهایی است که می تواند تنوع این نوع معماری را نشان دهد. بنا به گزارش های تاریخی، سابقه ساخت این دخمه به احتمال به پیش از سده هشتم هجری می رسد.
بررسی معماری منظر محوطه های باستانی با تأکید بر منظر طبیعی؛ نمونه موردی: دژ پشت قلعه آبدانان
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه به آثار و ابنیه باستانی به عنوان جزیی از قالب کلی منظر و در کنار سایر پدیده های محیطی (طبیعی و مصنوعی) مورد توجه و ارزش گذاری قرار گرفته است. منظر باستانی-طبیعی معرف آثار باستانی در بستر طبیعی است که امروزه به عنوان یکی از انگیزه های لازم به منظور جذب گردشگر محسوب می شوند. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف تاثیر عوامل طبیعی در شکل گیری مناظر باستانی-طبیعی دژ پشت قلعه آبدانان در راستای شاخص سازی منطقه و تبدیل آن به قطب گردشگری انجام گرفته است. منطقه فرهنگی پشت کوهدارای ویژگی های طبیعی و جغرافیایی خاصی است و از مناطق مهم بین فرهنگی و محل برهم کنش فرهنگ ها در تاریخ به شمار می رود. نتایج نشان داد دلایل مختلف از قبیل منفک بودن تپه ای که دژ پشت قلعه روی آن قرار دارد از سایر تپه ها، ارتفاع مناسب و اشراف داشتن به کل منطقه، مناظر طبیعی و زمین های کشاورزی پیرامون دژ، عبور رودخانه دویرج، سبب شاخص شدن این منطقه تاریخی-طبیعی شده است که باید بیشتر مورد توجه مسئولان میراث فرهنگی و گردشگری برای تبدیل شدن به جاذبه تفریحی توریستی باستان شناختی قرار گیرد.
تبیین هنر در اندیشه اسلامی و دلالت های آن در اهداف آموزش هنر
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
75 - 100
حوزه های تخصصی:
نسبت هنر و دین همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است و هر یک از زاویه دید خود بدان نگریسته اند. در نزد اندیشمندان اسلامی، به طور کل، هنر و دین دارای پیوند عمیقی دارند. از طرفی هنر به عنوان یک منبع درسی در نظام تعلیم و تربیت کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. بر همین اساس، لازم است تا منطبق بر اندیشه اسلامی باشد تا بتواند موجبات تحقق حیات طیبه را برای متربیان فراهم بیاورد. هدف پژوهش حاضر تبیین هنر در اندیشه اسلامی و دلالت های آن در اهداف آموزش هنر است. روش پژوهش، تحلیلی و استنتاج قیاسی است. بدین صورت که ابتدا هنر در نگرش اسلامی تبیین شده و سپس به استنتاج اهداف آموزش هنر پرداخته می شود. یافته ها بیان گر آن است که زیبایی شناسی اسلامی دارای دلالت هایی در ترسیم اهداف آموزش هنر در تعلیم و تربیت اسلامی است. از جمله، اهدافی که به دست آمد عبارت از حقیقت جویی، کمال گرایی، عقلانیت و پرورش خلاقیت است. نتایج پژوهش بیان گر آن است که هنر در نگرش اسلامی از جایگاه بالایی برخوردار است و ترسیم دقیق اهداف آموزش هنر می تواند به تعالی آموزش هنر جهت تحقق مراتب حیات طیبه یاری رساند.
تحلیل فناور ی ساخت بنای سد تاریخی کُریت طبس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
135 - 151
حوزه های تخصصی:
مطالعه سد و بندهای تاریخی به منظور ارزیابی تاریخ احداث بنا و تحلیل فناوری و خلاقیت به کاررفته در طراحی آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار بود و در پژوهش های انجام شده تا کنون کمتر به آن پرداخته شده است. سد تاریخی کُریت طبس در حاشیه کویر مرکزی ایران و در فاصله 56 کیلومتری شهر طبس در استان خراسان جنوبی قرار گرفته است. در این پژوهش که از طریق بررسی های میدانی، آزمایش های آزمایشگاهی و مطالعات کتابخانه ای انجام شده، برای اولین بار ابعاد و نقشه های دقیق وضع موجود بنا برداشت شده و برای تعیین عمر و دوره های ساخت به وسیله نمونه برداری از بخش های مختلف بدنه سد، فناوری به کاررفته برای احداث آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج پژوهش انجام شده نشان می دهد که این سد قوسی با مصالح بنایی، از نظر فناوری اجرای بدنه سد بدون احداث تونل انحراف آب در رودخانه، ساخت مرحله ای و تعبیه تمام عناصر ضروری یک سد، به عنوان یک رکورد تاریخی در موضوع افزایش ارتفاع سدها به شمار می رود. بر اساس نتایج مطالعات سال یابی به روش ترمولومینسانس، این سد با قدمت بیش از 700 سال در چند مرحله با فواصل زمانی مختلف تکمیل شده و در انتهای هر مرحله و پس از پایان عمر مفید سد به علت پر شدن مخزن از رسوبات، مرحله بعدی افزایش ارتفاع آن انجام شده و ارتفاع نهایی آن از بستر رودخانه به ۴/۵۴ متر رسیده است. بخش اول بدنه سد با ارتفاع ۸/۱۶ متر از بستر رودخانه در سال 685 هجری شمسی احداث شده و در مراحل دوم، سوم و چهارم که هرکدام به ترتیب با فاصله حدود 50، 350 و 100 سال از مرحله قبل انجام شده، بنای اولیه به اندازه ۲/۱۹، 9 و ۴/۹ متر افزایش ارتفاع داده شده است. این سد که فناوری ساخت آن در این پژوهش مورد تحلیل قرار گرفته، از مصالح سنگی نامنظم و منظم و همچنین آجر ساخته شده و حدود هفت قرن توسط ساکنان منطقه مورد استفاده قرار گرفته است.
عوامل فرهنگی-اجتماعی تأثیرگذار بر مانایی مسجد جامع عتیق اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۹۴
79 - 90
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: مسجد جامع اصفهان یکی از مهم ترین ابنیه تاریخی دوره اسلامی است که تا کنون پژوهش های گوناگونی پیرامون آن انجام شده، اما بیشتر این پژوهش ها متوجه وجه کالبدی آن بوده و وجوه فرهنگی و اجتماعی آن، کمتر مورد توجه واقع شده است. از سویی دیگر، مسجد جامع اصفهان بنایی است که در گذر قرن ها همچنان مانا به حیات خویش ادامه داده است؛ بنابراین پژوهش حاضر در جستجوی پاسخ این پرسش هاست: عوامل فرهنگی و اجتماعی تأثیرگذار بر مانایی تاریخی مسجد جامع اصفهان چیست و این عوامل چگونه توانسته اند، در دورانی که هنوز قوانین و علوم حفاظتی و مرمتی شناخته شده نبود، تداوم حیات کالبدی و کارکردی این بنا را سبب شوند؟هدف پژوهش: با توجه به آنچه گفته شد، هدف از این پژوهش شناخت عوامل فرهنگی-اجتماعی تأثیرگذار بر مانایی مسجد جامع عتیق اصفهان در طول تاریخ، با تکیه بر منابع تاریخی و مستندات کالبدی (کتیبه های مسجد) و پژوهش های معاصر است. نتایج این پژوهش می تواند به تدوین راهکارهای مناسب تری جهت نگهداری بافت های تاریخی کمک کند که، علاوه بر حفظ کالبد بافت های تاریخی، مبتنی بر مشارکت اجتماعی و البته توأم با حفظ زندگی باشد.روش پژوهش: در این پژوهش از نظریه زمینه ای استفاده شده که برگرفته از داده هایی است که در طی فرایند پژوهش به صورت نظام مند گردآوری و تحلیل شده اند. براساس این روش، ابتدا کدگذاری باز تا مرحله اشباع نظری صورت پذیرفت و پس از آن، دسته بندی و تجزیه و تحلیل کدها تا مرحله کدهای گزینشی انجام شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که پنج عامل اساسی فرهنگی و اجتماعی، شامل حضورپذیری، مشارکت پذیری، فرهنگ بانی گری و وقف، تغییرپذیری و روزآمدی، نقش پررنگی را در مانایی مسجد جامع اصفهان ایفا کرده و طی قرن ها این مسجد را از زوال و نیستی محافظت کرده اند.
شناسایی مولفه های توسعه فرهنگی یک مطالعه کیفی پیرامون مراکز فرهنگی با رویکرد تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
91 - 101
حوزه های تخصصی:
امروزه مقوله فرهنگ و توسعه فرهنگی یکی از کلیدی ترین ابعاد نظام اجتماعی است؛ به همین دلیل نقش مراکز فرهنگی قابل تأمل است. بررسی شاخص های مؤثر در کارکرد این مراکز مسئله ای قابل تأمل است. این مطالعه یک پژوهش کیفی از نوع گراندد تئوری است و جامعه پژوهش را 10 نفر از خبرگان صاحب نظر در زمینه توسعه فرهنگی تشکیل می دهد. در گام بعدی با روش سلسله مراتبی (AHP) وزن دهی و رتبه بندی شاخص ها صورت پذیرفت. پرسشنامه تنظیم و توزیع و جمع آوری شده است. بخش کمی این پژوهش براساس مدل کرجسی و مورگان در جامعه کارشناسان فرهنگی متشکل از 298 نفر از مدیران مراکز اجرا گردید. تحلیل یافته های حاصل از مصاحبه نشان داد که مؤلفه های اساسی مراکز فرهنگی شامل دینی و مذهبی، اشتغال، ملی و بومی، پوشش، سلامت، پژوهش، سبک زندگی، تکنولوژی و ارتباطات است. نتایج پژوهش به روش سلسله مراتبی (AHP) نشان می دهد که شاخص دینی و مذهبی اولویت اول و شاخص های ملی و بومی، پوشش، سبک زندگی، سلامت، پژوهش، تکنولوژی، ارتباطات و نرخ ناسازگاری اولویت دوم تا هشتم بوده است. ضمناً میانگین هر یک از شاخص ها نشان می دهد که شاخص های پوشش، دینی و مذهبی، پژوهش، سلامت، اشتغال، تکنولوزی، سبک زندگی و شاخص ملی و بومی به ترتیب بالاترین میانگین ها را داشته اند که این نتایج حاکی از وجود شکاف بین مدیران و تصمیم گیران مراکز آموزشی و مجریان است. اهداف پژوهش مطالعه مؤلفه های توسعه فرهنگی. بررسی شکاف بین مدیران و تصمیم گیران مراکز آموزشی و مجریان. سؤالات پژوهش چه ارتباطی بین مؤلفه های توسعه فرهنگی وجود دارد؟ چه عواملی در شکاف بین مدیران و تصمیم گیران مراکز آموزشی و مجریان وجود دارد؟
Barriers to Sustainable Construction Practices (Case Study: The Role of National Culture)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This s tudy examined national culture dimensions that cons titute barriers to the implementation of sus tainable cons truction practices among cons truction professionals in Nigeria. It deployed S tatis tical Package for the Social Science (SPSS) software to analyze data collected through a ques tionnaire survey. Mean Score Index (MSI) result revealed 47 national culture variables that have great potential for causing barriers to implementation of sus tainable cons truction practices in Nigeria with the MSI range of 3.30 - 4.72. The variables were grouped into six of Hofs tede’s national culture dimensions (large Power Dis tance, Individualism, Masculinity, s trong Uncertainty Avoidance, Short-Term Orientation, and Res traint) with an average MSI range of 3.84 - 4.22. The Kruskal-Wallis H and Mann-Whitney U tes ts indicated that irrespective of organizational and individual characteris tics, there was no significant difference in the national culture of cons truction professionals hindering the implementation of sus tainable cons truction practices in Nigeria (p>0.05); but for Individualism (IDV) and Uncertainty Avoidance (UAI) dimensions which indicated significant differences (p <0.05) due to personal attributes, disposition, and exposure. The study established that the differences have only a small effect (r = 0.171 and 0.156 respectively), signifying that the observed differences in IDV and UAI culture dimensions based on years of experience, were not a result of differences in the sizes of the groups. They then study raised concern for a new way of thinking towards overcoming barriers to implementing sustainable construction practices in Nigeria and suggested for optimization and operationalization of national culture dimensions that support the implementation of sustainable construction practices and eschewing those that cause barriers.
نقش حضرت خدیجه (س) در تبیین انفاق در صدر اسلام و انعکاس آن در عملکرد بانوان ابنیه ساز دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
234 - 251
حوزه های تخصصی:
شناخت اهمیت انفاق در قرآن و روایات و نقش آفرینی خدیجه (س) در آستانه ظهور اسلام یکی از مسائل مهم در بازشناسی مسئله انفاق در جامعه اسلامی است. زیرا این مسئله به عنوان یکی از رویکردهای مثبت در جامعه اقتصادی در جهان اسلام مطرح بوده است و در ادوار مختلف تاریخ در عملکرد حکومت ها و افراد بازتاب داشته است. این پژوهش با روش کتابخانه ای به شیوه تحلیلی- توصیفی، انجام شده است. خدیجه (س) با انفاق تمامی دارایش درراه گسترش اسلام بدون منت گذاشتن و چشم داشت از دیگران، هنر انفاق کردن و ایثار را در میان زنان ابنیه ساز عصر صفوی به ودیعه گذاشت. یافته های پژوهش حاکی از این است که حضرت خدیجه (س) با حمایت های مادی و معنوی خویش از محمد (ص) نقش مهمی را در تثبیت و گسترش اسلام ایفا نمود. به همین جهت، ایشان از انفاق کننده ترین افراد در زمان خود شناخته شده است. وی خانه و ابنیه خود را وقفِ فقرا، مستمندان نمود و برخی از زنان دوره صفوی نیز به تأسی از ایشان، ابنیه ی ارزشمندی را برای منفعت عمومی وقف نمودند. خدیجه (س) به عنوان اولین زن مسلمان تمام ابنیه وسیع و زیبای خود را با تمام دارایش را درراه خدا بخشید و با این کار مهم توانست هنر انفاق کردن را در به همه زنان در همه عصرها به زیبایی بیاموزد، بنابراین، کار نیک ایشان در تاریخ ماندگار شد. در این پژوهش به چند سؤال از قبیل، هنر خدیجه (س) در انفاق درراه خدا و گسترش اسلام و همچنین تأثیر آن در میان زنان ابنیه ساز دوره صفوی می پردازد. اهداف پژوهش: 1.بازشناسی مسئله انفاق در رفتار حضرت خدیجه(س). 2.بررسی مسئله انفاق و ابینه سازی در عملکرد زنان دوره صفوی. سؤالات پژوهش: 1.رویکرد حضرت خدیجه(س) چه تأثیری بر اهمیت مسئله انفاق در جامعه اسلامی داشت؟ 2.عملکرد زنان در دوره صفوی در ابینه سازی چگونه بود؟
بررسی چالش های روش شناختی مطالعات انجام شده پیرامون رابطه محیط کالبدی و چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، با افزایش نگرانی های جهانی نسبت به شیوع چاقی، تحقیقات زیادی پیرامون پیوند میان مؤلفه های محیط کالبدی، فعالیت بدنی، چاقی و بیماری های مرتبط صورت گرفته است. با این وجود، چالش های روش شناختی مانع از دستیابی به نتایج متقن و کاربست یافته ها در عمل شده است. مقاله حاضر سعی دارد تا با مرور ادبیات تجربی، به نقد و آسیب شناسی روش شناسی تحقیقات انجام شده در حوزه پیوند میان مؤلفه های محیط، فعالیت بدنی، چاقی و بیماری های مرتبط با آن بپردازد. این پژوهش، با توجه به اهداف و ماهیت خود یک فرا-روش از زیرمجموعه فرا-مطالعه است. ابتدا، مقاله ها از طیف متنوعی از پایگاه های داده و موتورهای جستجو مانند گوگل اسکالر۱، پاپ مد۲، اسکوپوس۳ و وب آو ساینس۴ مورد بررسی قرار گرفتند. سپس، مقاله ها بر اساس وابستگی به موضوع، تعداد ارجاعات و جدید بودن یافته ها انتخاب گردیدند و در نهایت کدگذاری شدند. یافته ها نشان می دهد، ناسازگاری میان معیارهای محیط عینی و ادراکی، ابهام در تعریف واحد همسایگی، عدم پایایی و روایی خودگزینی محیط واحدهای مسکونی۵، متغیرهای واسطه و نادیده انگاشتن جابه جایی محل سکونت گروه هدف و غلبه مطالعات مقطعی بر کوهورت۶، امکان مقایسه نتایج و شکل گیری یافته های متقن را که بتواند پشتوانه نظری محکمی برای برگردان آنها به سیاست های راهبردی فراهم نماید، دشوار می کند.