فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۸٬۲۳۹ مورد.
نقوش قالی دوره ی صفویه با تاکید بر نقش های ابداغی و اقتباسی
حوزه های تخصصی:
دورهی صفوی، دوره شگفتی قالی ایران و گسترش بازرگانی و نیز تولید قالیهای نفیس و با ارزش به شمار می رود و اکثر قالیهایی که امروزه زینت بخش موزههای معتبر جهان هستند، متعلق به این دوره میباشند.در این دوره نبوغ فکری و هنری عدهای از هنرمندان طرح قالی را چنان بارور کرد که امروز پس از چند صد سال هنوز طرح قالی تقلید ناقصی از کار آنهاست. به همین دلیل قدرت فرمانروایان صفوی در تاریخ فرشهای ایرانی از اهمیت زیادی برخوردار است. این مقاله ضمن بررسی وضعیت سیاسی، مذهبی و هنری دوره صفوی و همچنین هنر قالیبافی این دوران، به بررسی نقشمایه ها و طرح قالیهای دورهی صفوی با تاکید بر نقوش اقتباسی از دورهی پیشین و نقوش ابداعی این دوره پرداخته و نقوش ترنجی، باغی، جانمازی، جانوری و شکارگاه و همچنین نقوش هراتی و گلدانی را مورد مطالعه قرار می دهد که شرح و توصیف نمونههایی از موزههای سراسر جهان نیز در پی آن آمده است.در این مقاله اهداف زیر پیگیری شده است: بررسی نقشمایهها و طرحهای قالیهای دورهی صفوی. بررسی نقوش اقتباسی و ابداعی قالیهای این دوره.سوالاتی که این مقاله در پی یافتن پاسخ آنهاست،موارد ذیل را در بر می گیرد: آیا حمایت صفویان از هنر در پیشرفت هنر قالی بافی این دوران تاثیر داشته است؟نقوش و طرحهای قالیبافی در دورهی صفوی کدام است؟روش گرد آوری مطالب، اسنادی و کتابخانه ای و شیوه تنظیم این مقاله تحلیلی و توصیفی است.
کاربرد فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) در برنامه ریزی شهری و منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های ارزیابی چند معیاره کاربرد وسیعی در همه علوم از جمله در شهرسازی پیدا کرده اند. از بین این روش ها، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) یکی از روش هایی است که بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از محدودیت های جدی AHP این است که وابستگیهای متقابل بین عناصر تصمیم، یعنی معیارها، زیرمعیارها و گزینه ها را درنظر نمیگیرد و ارتباط بین عناصر تصمیم را سلسله مراتبی و یکطرفه فرض میکند. روش فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) ارتباطات پیچیده بین و میان عناصر تصمیم را از طریق جایگزینی ساختار سلسله مراتبی با ساختار شبکه ای درنظر میگیرد. به همین دلیل در سال های اخیر استفاده از ANP به جای AHP در اغلب زمینه ها افزایش پیدا کرده است. در این مقاله فرایند تحلیل شبکه ای ANP و کاربرد آن در شهرسازی با بکارگیری آن در تعیین سایت مطلوب برای احداث شهرکهای صنعتی در یک منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که فرایند تحلیل شبکه ای، ضمن حفظ کلیه قابلیت های AHP از جمله سادگی، انعطاف پذیری، بهکارگیری معیارهای کمی وکیفی به طور همزمان، قابلیت بررسی سازگاری در قضاوت ها، و امکان رتبه بندی نهایی گزینه ها، میتواند بر محدودیت های جدی آن، از جمله درنظر نگرفتن وابستگیهای متقابل بین عناصر تصمیم و فرض اینکه ارتباط بین عناصر تصمیم، سلسله مراتبی و یکطرفه است، فایق آمده و چارچوب مناسبی را برای تحلیل مسایل شهری فراهم آورد.
نشانه شناسی (نگاهی به کتاب مبانی نشانه شناسی نوشته دانیل چندلر ترجمه مهدی پارسا)
حوزه های تخصصی:
جایگاه نمادین خروس در فرهنگ و هنر ایران با تکیه بر آثار سفالین، فلزی و منسوجات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۹
11 - 17
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: خروس، این پرنده خارق العاده و زیبا، با توجّه به مبانی اعتقادی و مفاهیم نمادین، نقش بزرگی در باورهای مردم ایران ایفا می کند. این پیوند عمیق نقش خروس را به پرنده ای مقدّس و کیهانی بدیل کرده است. ویژگی های عینی و اسلوب رفتاری این پرنده سبب شده است تا بسیاری از هنرمندان، نقش آن را دست مایه ساخت آثار هنری خود کنند و با زبانی کنایه ای و رازآلود اندیشه های خود را بیان سازند. پژوهش حاضر با تأکید بر نقش این پرنده در آثار سفالین، فلزی و منسوجات در دوره پیش از اسلام و دوره اسلامی، به چرایی استفاده از این نماد و دلایل اهمیت نماد خروس در آثار هنری ایران پرداخته است. هدف: شناخت نقش این پرنده در آثار سفالین، فلزی و منسوجات دوره پیش از اسلام و اسلامی و بیان مفاهیم نمادین آن روش پژوهش: پژوهش حاضر به شیوه تاریخی- تحلیلی صورت گرفته و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت جستجو در منابع کتابخانه ای و موزه ای است. یافته ها: با توجّه به مطالعات صورت گرفته در حوزه هنرهای اسلامی ضمن اشاره به داستان ها و روایات، به ویژه اشاراتی که در خصوص داستان معراج پیامبر صورت گرفته است، بر تقدّس این مرغ عرشی تأکید شده است. بازتاب تصویر خروس در ایران باستان با تکیه بر منابع مکتوب این دوره به ویژه اوستا صورت گرفته است و ایرانیان باستان این پرنده را بسیار ارج نهاده و گرامی داشته اند. کاربرد نقش خروس متکی بر مضامین زیبایی شناسی و مفاهیم نمادین است همین موضوع سبب شده تا نقش این پرنده در آثار هنری ایران مورد توجه قرار گیرد.
حیاط مرکزی در معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
صفه ۱۳۸۴ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
اگر بخواهیم به جوهره سازمان دهی فضا در فلات ایران اشاره کنیم به جرات می توانیم از ساختار حیاط مرکزی نام ببریم ، ساختاری که به صورت در هم تنیده و یکپارچه پاسخ های مناسبی را برای زندگی مادی و معنوی این مردمان به دست داده است . این ساختار چه در زمینه شکلی ( هندسه کی طرح - هندسه جزئی عناصر ) و چه در روش پدیداری ( مصالح - فن آوری ) به شدت از ویژگی های بستر و توانمندی های محلی اثر پذیرفته و بدین ترتیب با حداقل دخل و تصرف در محیط ( تغییر شکل - آلایندگی ) حداکثر بهره مندی را نصیب کاربران کرده است ...
مفاهیم کلیدی در مطالعات سینمایی
منبع:
فارابی ۱۳۷۸ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
بررسی معماری دوره ی قاجار
حوزه های تخصصی:
جایگاه و مرتبه ی معماری قاجار در تاریخ معماری گذشته ی ایران (قبل از دوره ی جدید) می تواند محل بحث و تأمل باشد. به طور خلاصه، معماری قاجار ادامه دهنده ی معماری دوران های پیش به خصوص صفویه است. در بسیاری موارد به علت ورود عناصری مانند خیابان و میدان به ایران و همچنین سفر به اروپا و... تغییراتی در معماری قاجار رخ می دهد و معماری در این دوران نسبت به این عناصر شکل می گیرد. در دوران قاجار عناصر و اشکالی مانند روزن های قوسی شکل و هلالی بالای ارسی، سنتوری، حوض خانه و... وارد معماری می شوند که از مشخصات معماری این دوره به حساب می آیند. بنابراین در دوران قاجار با وجود ورود عناصر جدید مانند خیابان و میدان (به معنای امروزی) شاهد رشد و تکامل معماری هستیم. بنابراین دراین پژوهش به معرفی بیشتر معماری قاجار و عناصر رایج در معماری قاجار می پردازیم.
معروف ترین نمایشنامه های نیل سایمون
حوزه های تخصصی:
معماری کوشک، کوشک های نُه قسمتی در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوشک مهمترین عنصر معمارانه در باغ های ایرانی و نشان دهنده نهایت ذوق و هنر ایرانی در ترکیب باغ و بناست. معمولا این بناها را در فضای میانی باغ و در محل تلاقی دو محور طولی و عرضی به گونه ای می ساختند که از چهار طرف دیده شده و تاثیر ترکیب هندسی چهارباغ ایرانی را دوچندان کند. اگرچه به لحاظ شکل گیری و دسته بندی ساختاری، گونه های نسبتاً متفاوتی از این فضاهای معمارانه در ترکیب باغ های ایران دیده می شود. با این وجود گونه بناها با تقسیمات نه قسمتی در کوشک باغ های ایرانی استفاده ای پر دامنه ای دارند. این گونه معماری حاصل آمیزش سه خواست اساسی معماری، یعنی توجه به زیبایی، عملکرد و ایستایی است به نحوی که با ترکیب مناسب احجام، به زیبایی هر چه بیشتر آنها افزوده می گردد، وجود سلسله مراتب برای نیل به قدرت بخشی به عملکرد کاخ و همچنین مهار بار های رانشی حجم میانی کمک شایانی به پایداری این فضای ایرانی نموده است.
اینکه چرا این گونه از معماری خاص ۹ قسمتی در باغ های ایرانی از اقبال فراوان در طول تاریخ از دوره هخامنشی تا قاجار برخوردار شدند؟ سوالی است که این نوشتار به دنبال پاسخ گویی به آن است. سوال دیگر این است که در شرایط یکسان و در قلب چهارباغ ایرانی چرا این نقشه بعضا به صورت کاملا بسته (چهارصفه) و در پاره ای از مواقع ترکیبی از فضاهای بسته و نیمه باز به صورت نقشه هشت بهشت و در مواردی اندک همانند عمارت مرکزی قصر قاجار در تهران به شکل کاملا نیمه باز (آلاچیقی) اجرا شده است؟
می توان اینگونه نتیجه گرفت که وجود چهار نمای همگن که به محور های چهارباغ باز می شود، به قدرت بخشی توده معماری بر توده منظر و همچنین یکی شدن و ادغام فضایی آن ها کمک شایانی نموده است و اصولا معماری سلسله مراتبی در قلب ساختار چهارباغ، جوابی مناسب تر از فضای نه قسمتی نخواهد یافت. همچنین نحوه استفاده اقلیمی-فصلی از یک سو و توجه به عملکرد زیستی-تشریفاتی و بعضا مراسمی، جهت جوابگویی به خواسته های حکومت ها را می توان از دلایل عمده تفاوت ساختاری این کوشک ها در قلب چهار باغ ایرانی برشمرد.
نشانه شناسی سینما و تئاتر / نشانه شناسی نوشتار
منبع:
خیال ۱۳۸۴ شماره ۱۳
حوزه های تخصصی:
نشانهشناسی، که موضوع آن چگونگی تولید معنا در جامعة انسانی است، به ابزاری برای تحلیل آثار هنری بدل شده است. عدهای هر نوع نشانه و درک آن را جز از طریق نظام نشانهشناختی زبان ممکن نمیدانند و برای این ادعا دو دلیل میآورند: 1) فقط نشانههایی واقعیاند که «نماد» (نشانة قراردادی) باشند؛ 2) این گونه نشانهها «آموختنی» است و نه «فراگرفتنی». اما این سخن به دلایلی باطل است. اول آنکه در حوزة نشانهشناسی هنرهای نمایشی نشانههای شمایلی و نمایهای (شمایل و نمایه) نقشی اساسی دارند و کنار گذاشتن آنها باعث زوال معنایی بسیاری از نشانهها میشود. دیگر آنکه نشانههای شمایلی «فراگرفتنی» است و نه «آموختنی» (نیازمند آموزش). مهمتر آنکه نشانههای سینمایی و تئاتری (تصویری) با نشانههای نوشتار و، بالتبع، نشانهشناسی این دو گونه با هم تفاوت دارد. برخی از ویژگیهای نشانههای سینما و تئاتر که علت این تفاوت است بدین شرح است: 1) پیچیدگی متن نمایشی (متن نمایشی از سه متن اصلی و مکمل و فرعی تشکیل میشود)؛ 2) وفور نشانهها در هر لحظه؛ 3) زمانمندی متغیر نشانهها؛ 4) نبود «واحد مبنا» برای درک معنای نشانهها؛ 5) نبود قطعیت در توجه تماشاگر به هر نشانه؛ 6) دریافت خودآگاه یا ناخودآگاه نشانه؛ 7) مشخص نبودن اهمیت و تقدم و تأخر نشانهها؛ 8) نبود قطعیت در دریافت نیّت؛ 9) تصدیقیبودن نشانههای تصویری؛ 10) خاصبودن نشانههای بصری؛ 11) نبود روابط معیّن در میان نشانهها؛ 12) وجود نشانههای غیرارادیِ مؤثر در معنا؛ 13) مشخصنبودن متن مبنا؛ 14) نقش چارچوب پرده یا صحنه؛ 15) تعدد سطوح تجزیه؛ 16) پیچیدگی رمزگان.
نماد و نشانه در تفسیر معماری اسلامی
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۶ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
از زیباشناسی تا زیبایی شناسی
منبع:
هنر و تمدن شرق سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
3 - 6
حوزه های تخصصی:
در حالی که اغلب منابع منتشر شده در مورد زیبایی شناسی، وجه فلسفی آن را مورد توجه قرار داده، کدام زیبایی شناسی به کار هنرمندان می آید؟ این سوال همچنان بلاپاسخ مانده است. فیلسوفان و هنرمندان، از دو منظر به زیبایی شناسی توجه می کنند. برای فیلسوفان آثار هنری شواهد غیرمتقنی است که می تواند به لحاظ روانی و برای روشن شدن بحث نظریه های فلسفی را پشتیبانی کند. در حالی که نمونه های هنر برای هنرمند، الگویی است که با شناخت آنها می تواند پیشاپیش از نتیجه تولید اثر هنری خود با خبر شوند. این مشکل اگر چه جهانی است اما در ایران حال خاص خود را دارد. زیبایی شناسی در آموزش هنر ایران مظلوم واقع شده است. فیلسوفان ایرانی، گوهر زیبایی شناسی را به خانه خود برده و ناتوان از تأمین نیازهای هنرمندان همچنان مانع اصلی در الهام گیری روشمند هنرمندان از تجربه زیبا آفرینی تمدن بشریتند. در میان هزارها واحد درس در رشته های مختلف هنر، جای خالی ارزیابی زیباشناسانه تاریخ هنر به روشنی پیداست؛ و معدود درس هایی که در دوره دکتری به آن می پردازند، به تسخیر فلاسفه درآمده اند و بحث های ثقیل آنها تأثیر چندانی بر فرآیند خلق آثار هنرمندان ندارد. در سوی دیگر تحولات چند دهه آموزش هنر در ایران، علی الخصوص تلاش هایی که در دوره انقلاب فرهنگی دهه 60 و اخیراً در شورای تحول صورت گرفته، علی رغم آن که هویت مند کردن دروس و کاربردی کردن آنها در قبال مسایل بومی ایران را به عنوان هدف های اصلی خود عنوان کرده اند، هیچ نگاه معنی داری به مقوله زیبایی شناسی در هنر نینداخته است. نقد هنر نیز در همه رشته ها، اگرچه باید قبل از هر معیار دیگری سراغ تحلیل های زیباشناسانه برود، کمتر این صبغه را دارد. تحلیل مضمون، نقدهای سیاسی و جامعه شناسانه و پس از آنها کشف تأثیرپذیری از آثار هنرمندان دیگر بیشترین توجه منتقدان را به خود جلب می کند. در حالی که نقد هنری باید قبل از هر چیز ناظر به ارزیابی زیباشناسانه اثر باشد و ابعاد دیگر هنر در پرتو آن تفسیر شوند. تقلید صورت، آفت دیگری است که در غیاب دانش زیباشناسی هنرمند بر اثر او وارد می شود. رشد رسانه ها و امکان قرار گرفتن آنی در کانون خبرهای هر فعالیت هنری به سیلی می ماند که هر ناظری که پای محکمی بر زمین نداشته باشد را با خود می برد. شباهت های روزافزون آثار هنری و سرقت هایی که خبر آنها دیگر عادی شده نتیجه جریان بی وقفه اطلاعات است که در جهان جاری است. آنچه که ملت ها تحت عنوان هویت دنبال می کنند تا در سیل خانمان برانداز جهانی سازی قربانی نشوند، بدون لوازم ضروری آن به دست نمی آید. هویت، به منزله قواعدی که در تاریخ فرد و جامعه، هنرمند را پدید آورده، از لابلای مباحثی همچون زیبایی شناسی است که شناخته می شود. هویت محصول گونه گونی رفتار انسان هاست در تعامل با محیط و تاریخ که کیستی آنها را می سازد. از جمله عناصر هویت ساز، سلیقه آنها در مواجهه با صورت محیط است که فهم آن در عالم زیبایی شناسی مستتر است. بدون شناخت چیستی و چرایی امر زیبا در نظر یک قوم نمی توان انتظار تداوم هویت او را داشت. از این رو علی رغم تأکید و اصرار بسیار برای هدایت جریانات فرهنگی و هنری به سوی گزینه های هویتمند چیز زیادی حاصل نشده است. نظام آموزشی هنر، در همه رشته ها، وظیفه دارد برای جلوگیری از هویت یابی های تصادفی یا متأثر از رسانه ها درس های زیبایی شناسی هنر (و نه فلسفه هنر) را تدوین و در سطوح مختلف به اجرا گذارد. یک تجربه از این تلاش در چارچوب درس دکتری معماری منظر دانشگاه تهران برنامه ریزی و اجرا شد که 5 مقاله این ویژه نامه محصول آن است. تفاوت موضوعی و روش های مطالعه در هر یک از 5 پژوهش انجام شده حاکی از گستردگی و عمق اثر زیبایی شناسی در اقدامات مختلف هنری است. موضوع مقاله ها عبارت است از سلیقه ساکنان بافت فرسوده در نوسازی نمای خانه هایشان؛ زیبایی شناسی منظر آسمان در ایران دوره سنت و جهان معاصر، تأثیر الگو در زیباشناسی پروژه های معماری منظر دانشگاه تهران، زیبایی شناسی مداخلات مدیریت شهری در خیابان زند شیراز و زیبایی عناصر گیاهی در مینیاتورهای شاهنامه طهماسبی. دامنه مطالعات مذکور که 5 زمین متفاوت را در بر گرفته حاکی از ظرفیت عمیق مبحث زیبایی شناسی برای انجام تحلیلها و ارزیابی هایی است که علاوه بر آموزش، به روند طراحی و مدیریت نیز کمک های بسیاری می رساند. روش مطالعه آنها در سه گام اصلی تنظیم شده است : تشخیص مصادیق زیبا در هر موضوع، تحلیل چیستی زیبایی در هر کدام و استنتاج چرایی زیبایی در موضوعات مورد مطالعه. این روش می تواند اطلاعات مفیدی برای تولید یا مدیریت امر هنری را در اختیار قرار دهد.
کاربرد نظریه گشتالت در هنر و طراحی
منبع:
آینه خیال ۱۳۸۷ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
بازشناسی مفهوم خانه در زبان فارسی و فرهنگ ایرانی
حوزه های تخصصی:
فرم در تاریخ زیبایی شناسی
حوزه های تخصصی:
مبانی شکل گیری بناهای میان افزا در بافت های تاریخی بر اساس بیانیه ها و منشورهای بین المللی
حوزه های تخصصی:
ساخت و سازهای جدید در راستای تداوم حیات در بافت های تاریخی، ضرورتی گریزناپذیر هستند، اما امروزه به ویژه در کشورهایی مانند ایران به دلیل فقدان هدایت لازم، به نوبه خود به یکی از تهدیدهای جدی فرا روی بافت های کهن مبدل گردیده اند. با توجه به حساسیت و اهمیت حفاظت از بناها، بافت ها و شهرهای تاریخی، بیانیه ها و منشورهایی در مقیاس بین المللی شکل گرفته اند که به منظور جهت دهی به انواع مداخلات در بافت های کهن، قابل رجوع هستند. پرسش اولیه اینست که آیا این اسناد بین المللی، به مقوله ساخت بناهای میان افزا توجهی داشته اند؟ در این صورت، چه رهنمودهایی در راستای هدایت ساخت و سازهای جدید میان افزا در اسناد یاد شده قابل جستجوست؟ این نوشتار با رویکرد پژوهش در متن و تحلیل و تفسیر محتوایی آن شکل گرفته است و در آن با هدف پاسخ به پرسش های فوق و در جهت دستیابی به رهنمودهای یاد شده، ضمن بررسی و کاوش در متون تعدادی از مهم ترین اسناد منتخب بین المللی، گزاره های مؤثر و مرتبط با هدایت بناهای میان افزا در بافت های تاریخی استخراج شده اند. سپس از طریق بررسی و تحلیل گزاره ها در چارچوب دانش مرمت و به عبارت دقیق تر با نگاه مرمت و طراحی شهری، مبانی و معیارهای شکل گیری بناهای میان افزا در بافت های تاریخی، تبیین و ارائه گردیده اند. دستاوردهای این پژوهش نشان از افزایش روزافزون توجه اسناد و مصوبات بین المللی به مقوله بافت و شهر تاریخی داشته و اهتمام نسبت به «زمینه»، تلاش در جهت «تداوم» الگوهای کهن، «انسجام» و هم پیوندی اجزای جدید و قدیم در جهت ارتقای جذابیت سکونت در بافت های تاریخی و حفظ کلیت یکپارچه آنها را به عنوان مهم ترین مبانی و معیارهای شکل گیری ساخت و سازهای جدید در شهرهای تاریخی ارائه می نماید.
نماد قدرت و نشانهی اقتدار
حوزه های تخصصی: