چکیده

نشانه‌شناسی، که موضوع آن چگونگی تولید معنا در جامعة انسانی است، به ابزاری برای تحلیل آثار هنری بدل شده است. عده‌ای هر نوع نشانه و درک آن را جز از طریق نظام نشانه‌شناختی زبان ممکن نمی‌دانند و برای این ادعا دو دلیل می‌آورند: 1) فقط نشانه‌هایی واقعی‌اند که «نماد» (نشانة قراردادی) باشند؛ 2) این گونه نشانه‌ها «آموختنی» است و نه «فراگرفتنی». اما این سخن به دلایلی باطل است. اول آنکه در حوزة نشانه‌شناسی هنرهای نمایشی نشانه‌های شمایلی و نمایه‌ای (شمایل و نمایه) نقشی اساسی دارند و کنار گذاشتن آنها باعث زوال معنایی بسیاری از نشانه‌ها می‌شود. دیگر آنکه نشانه‌های شمایلی «فراگرفتنی» است و نه «آموختنی» (نیازمند آموزش). مهم‌تر آنکه نشانه‌های سینمایی و تئاتری (تصویری) با نشانه‌های نوشتار و، بالتبع، نشانه‌شناسی این دو گونه با هم تفاوت دارد. برخی از ویژگیهای نشانه‌های سینما و تئاتر که علت این تفاوت است بدین شرح است: 1) پیچیدگی متن نمایشی (متن نمایشی از سه متن اصلی و مکمل و فرعی تشکیل می‌شود)؛ 2) وفور نشانه‌ها در هر لحظه؛ 3) زمان‌مندی متغیر نشانه‌ها؛ 4) نبود «واحد مبنا» برای درک معنای نشانه‌ها؛ 5) نبود قطعیت در توجه تماشاگر به هر نشانه؛ 6) دریافت خودآگاه یا ناخودآگاه نشانه؛ 7) مشخص نبودن اهمیت و تقدم و تأخر نشانه‌ها؛ 8) نبود قطعیت در دریافت نیّت؛ 9) تصدیقی‌بودن نشانه‌های تصویری؛ 10) خاص‌بودن نشانه‌های بصری؛ 11) نبود روابط معیّن در میان نشانه‌ها؛ 12) وجود نشانه‌های غیرارادیِ مؤثر در معنا؛ 13) مشخص‌نبودن متن مبنا؛ 14) نقش چارچوب پرده یا صحنه؛ 15) تعدد سطوح تجزیه؛ 16) پیچیدگی رمزگان.

تبلیغات