فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۵۸ مورد.
۸۱.

اثر تمرین هوازی و مکمل اسیدهای چرب امگا 3 بر مولکول چسبان بین سلولی sICAM-1 در مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی مولکول چسبان بین سلولی اسیدهای چرب امگا 3 آترواسکلروز بیماری قلبی-عروقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 137 تعداد دانلود : 752
هدف از این پژوهش بررسی اثر 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل اسیدهای چرب امگا 3 بر مولکول چسبان بین سلولی sICAM-1 در مردان سالمند بود. 36 مرد سالمند غیرورزشکار 50 تا 70 ساله به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در 4 گروه 9 نفره قرار گرفتند. گروه اول: تمرین هوازی+ مکمل امگا 3؛ گروه دوم : تمرین هوازی+ دارونما؛ گروه سوم: مکمل امگا 3 ؛ گروه چهارم: دارونما. برنامة تمرین هوازی 8 هفته و هر هفته 3 جلسه به مدت 30 تا 45 دقیقه و با شدت 55 تا 70 درصد HRmax اجرا شد. مقدار مصرف مکمل اسیدهای چرب امگا 3، روزانه 2000 میلی گرم بود. خونگیری پس از 14 ساعت ناشتایی قبل از شروع تحقیق و 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرینی انجام گرفت. داده ها با آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، t وابسته، آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنی داری 05 /0≥α تحلیل شد. پس از 8 هفته تمرین، در گروه تمرین هوازی + مکمل امگا 3 و مکمل امگا 3 در مقادیر sICAM-1 کاهش غیرمعناداری دیده شد(05 /0≤p) . همچنین، در مقایسة بین گروه های پژوهش پس از 8 هفته تمرین تفاوت معناداری مشاهده نشد(05 /0 ≤ p ). بنابراین، می توان گفت 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل امگا 3، تاثیر معناداری بر مقادیرsICAM-1 نداشت. به نظر می رسد تغییرات معنادار در مقادیر این عامل جدید خطرزای قلبی-عروقی، به مدت و شدت تمرین و مقدار مصرفی مکمل امگا3 بستگی داشته باشد که این خود لزوم مطالعات بیشتر را طلب می کند.
۸۲.

تأثیر مکمل ویتامین E بر فعالیت حرکتی و یادگیری فضایی رت های مسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد حرکتی عملکرد شناختی ویتامین E رت حافظة بینایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی رفتار حرکتی یادگیری حرکتی
تعداد بازدید : 639 تعداد دانلود : 607
افزایش سن بر عملکرد حرکتی و کارکردهای شناختی تأثیر منفی می­گذارد. ازاین­رو شناسایی راهبردهای مناسب برای جلوگیری از کاهش عملکرد شناختی و حرکتی ضرورت می­یابد. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر مکمل ویتامین E بر فعالیت حرکتی و یادگیری فضایی رت­های مسن بود. 36 رت نر مسن از نژاد آلبینو – ویستار به طور تصادفی در سه گروه کنترل، ویتامین E و جفت­شده قرار گرفتند. رت­های گروه ویتامین E، به مدت 8 هفته، روزانه به مقدار 100 میلی­گرم (50 واحد بین­المللی) ویتامین E به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در 5/0 میلی­لیتر روغن کنجد حل شده و از طریق گاواژ دریافت کردند. گروه جفت­شده نیز طی این مدت، روزانه 5/0 میلی­لیتر روغن کنجد دریافت کرد، اما گروه کنترل هیچ مداخله­ای دریافت نکرد. پس از پایان دوره، آزمون­های اُپن - فیلد و ماز آبی موریس، به­ترتیب برای سنجش عملکرد حرکتی و یادگیری فضایی رت­ها اجرا شد. از شاخص­های مسافت طی­شده و سرعت حرکت برای سنجش عملکرد حرکتی و زمان سپری­شده و مسافت طی­شده تا پیدا کردن سکو برای سنجش یادگیری فضایی رت­ها استفاده شد. نتایج نشان داد که در عملکرد حرکتی، در شاخص­های مسافت طی شده و سرعت حرکت، تفاوت آماری معناداری بین گروه­ها مشاهده نشد (05/0P> ). به­علاوه، در هیچ­کدام از شاخص­های یادگیری و حافظة فضایی، تفاوت معناداری بین گروه­ها وجود نداشت (05/0 P>). یافته­ها نشان داد که یک دوره مصرف ویتامین E تأثیر معناداری بر عملکرد حرکتی و شناختی رت­های مسن ندارد. به­نظر می­رسد مکمل ویتامین E در سالمندی یعنی زمانی که آسیب­های آنتی­اکسیدانی موجب تخریب برگشت­ناپذیر حافظه شده است، تأثیر ندارد.
۸۳.

اثر مکمل پروتئین-کربوهیدرات پس از تخلیه گلیکوژن بر پاسخ انسولین و گلوکز پلاسما و عملکرد استقامتی دانشجویان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسولین عملکرد استقامتی بازسازی گلیکوژن دانشجویان فعال مکمل پروتئین - کربوهیدرات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 67
هدف مطالعه حاضر تعیین اثر مکمل پروتئین-کربوهیدرات پس از تخلیه گلیکوژن بر پاسخ انسولین و گلوکز پلاسما و عملکرد استقامتی دانشجویان فعال بود. 30 نفر از دانشجویان پسر کارشناسی رشته تربیت بدنی 174 سانتیمتر) که حداقل 4 نیمسال /05±5/ 70 کیلوگرم و قد 41 /13±9/ 22 سال، وزن 56 /53±1/ (سن 5 واحدهای عملی خود را گذرانده و به دلیل عضویت در تیمهای دانشگاه، یک رشته ورزشی اختصاصی را بهطور منظم تمرین میکردند، بهطور تصادفی در چهار گروه مکمل پروتئین-کربوهیدرات ( 8 نفر)، مکمل کربوهیدرات ( 8 نفر)، مکمل پروتئین ( 7 نفر) و دارونما ( 7 نفر) تقسیم شدند. هریک از آزمودنیها یک آزمون و زمان رسیدن به واماندگی انجام دادند و 3 روز پس از تعیین Wmax فزاینده برای تعیین بازده توان بیشینه و زمان رسیدن به واماندگی، پروتکل تخلیه گلیکوژن در ساعت 8:30 دقیقه صبح درحالیکه Wmax آزمودنیها ناشتا بودند انجام شد. بلافاصله پس از انجام پروتکل تخلیه گلیکوژن از کلیه آزمودنیها مقدار 5 خون برای تعیین مقدار انسولین و گلوکز پلاسما گرفته شد. 10 دقیقه و دوباره 2 ساعت پس از تخلیه cc گلیکوژن به آزمودنیها مکمل پروتئین -کربوهیدرات( 80 گرم کربوهیدرات، 28 گرم پروتئین، 6 گرم چربی)، 40 گرم پروتئین) و دارو نما (آب) داده شد / کربوهیدرات ( 108 گرم کربوهیدرات، 6 گرم چربی)، پروتئین ( 7 5 خون برای تعیین مقدار انسولین و گلوکز پلاسما cc و 30 دقیقه پس از دومین دوز مصرف مکمل مقدار گرفته شد. همچنین 4 ساعت پس از انجام پروتکل تخلیه گلیکوژن و دریافت مکمل، زمان رسیدن به وابسته و t واماندگی در یک آزمون استقامتی فزاینده تعیین شد. جهت تعیین اختلاف درونگروهی از آزمون و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری ANOVA تعیین اختلاف بینگروهها از تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد پاسخ انسولین و گلوکز پلاسما و زمان رسیدن به واماندگی در P≤0.05 مکمل پروتئین -کربوهیدرات نسبت به کربوهیدرات و پروتئین، همچنین کربوهیدرات نسبت به پروتئین و دارونما بیشتر بود. بنابراین پس از یک تمرین شدید، همراه با تخلیه گلیکوژن عضله، مکمل پروتئین - و زمان P< کربوهیدرات نسبت به کربوهیدرات و پروتئین، بازیافت گلیکوژن عضله را سریعتر کرد 0.01 را برای نوبت بعدی تمرین یا مسابقه افزایش داد. P< رسیدن به واماندگی 0.01
۸۴.

تأثیر یک دوره تمرین هوازی به همراه مصرف شیر بر میزان GLUT4، گلوکز و انسولین در پسران نابالغ دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیر اضافه وزن تمرین هوازی انسولین GLUT4

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 463 تعداد دانلود : 635
هدف از تحقیق حاضر، تعیین اثر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مصرف شیر بر میزان GLUT4، گلوکز و انسولین در پسران نابالغ دارای اضافه وزن بود. به این منظور، 28 پسر نابالغ (8 تا 10سال) دچار اضافه وزن(BMI) براساس پرسشنامة تغذیه ای، قابلیت های ورزشی، شاخص توده بدنی، صحت و سلامت بدنی از بین داوطلبان انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها به طور تصادفی به چهار گروه تمرین، شیر، تمرین + شیر و کنترل تقسیم شدند. برنامة تمرینی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و با شدت 60 - 45 درصد حداکثر ضربان قلب انجام گرفت. گروه های دریافت کنندة مکمل شیر 236 میلی لیتر شیر در روز مصرف کردند. خونگیری در شرایط 14 ساعت ناشتایی، قبل و بعد از 8 هفته برای ارزیابی سطوح GLUT4، گلوکز و انسولین انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس عاملی صورت پذیرفت. یافته های نشان داد بعد از 8 هفته میزان GLUT4 در گروه های تمرین(001 /0p=)، تمرین + شیر(005 /0p=) و شیر (002 /0p=) افزایش معنادار یافت. میزان گلوکز و انسولین در گروه های تمرین (به ترتیب 058 /0p= و001 /0p=)، تمرین + شیر (به ترتیب 001 /0p= و003 /0p=) و شیر (به ترتیب 002 /0p= و001 /0p=) کاهش داشت که این تغییرات به جز در گلوکز گروه تمرین در دیگر گروه ها معنادار بود. بنابراین به نظر می رسد یک دوره تمرین هوازی همراه با مصرف شیر، موجب بهبود هموستاز گلوکز، کاهش سطح انسولین و افزایش GLUT4 در پسران نابالغ دچار اضافه وزن می شود.
۸۵.

اثر یک یا دو جلسه فعالیت بدنی با شدت و مدت برابر در روز، بر ادیپونکتین و مقاومت به انسولین در مردان میانسال غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقاومت به انسولین ادیپونکتین نی مرخ گلوکز تعداد جلسه فعالیت ورزشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 320 تعداد دانلود : 553
بررسی ها حاکی از بهبود مقاومت به انسولین پس از فعالیت بدنی منظم است. با وجود این رابطه، اثر تعداد جلسات تمرین در روز مشخص نیست. هدف این تحقیق بررسی اثر یک یا دو جلسه فعالیت بدنی با شدت و مدت برابر در روز بر مقاومت به انسولین است. 30 مرد می ا نسال غیرفعال داوطلب (با میانگین 26/5±3/6 کیلوگرم بر مترمربع و BMI ، 80 کیلوگرم /4±13/ 174 سانتیمتر، وزن 6 /1±5/ 43 ، قد 3 /6±6/ سن 5 35/46±6 میلی لیتر در کیلوگرم) به صورت تصادفی به گروه کنترل ( 10 نفر)، گروه یکجلسه ( 10 =VO2max نفر) و دوجلسه تمرین در روز ( 10 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرین عبارت بود از 16 هفته، هفته ای پنجروز 2) در روز. شدت تمرین در هفته × دویدن روی نوار گردان، به صورت یک (دقیقه 30 ) یا دوجلسه (دقیقه 15 بود و در هفته شانزدهم به 70 تا 80 درصد رسید. گلوکز، انسولین و HRmax اول 40 تا 50 درصد درحالت پایه و BMI ادیپونکتین خون (ناشتا)، مقاومت به انسولین، آمادگی قلبی- تنفسی، چاقی شکم و پسآزمون اندازه گیری و از آزمون تی جفتی و تحلیل واریانس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. پس 0/ چاقی شکم ( 05 ،(P< 0/ از 16 هفته تمرین، درمقایسه با گروه کنترل، کاهش معن یدار گلوکز خون ( 05 در دو گروه تجربی مشاهده (P< 0/ و افزایش معنی دار آمادگی قلبی تنفسی ( 05 ،(P< 0/05) BMI ،(P< بود و ادیپونکتین فقط در گروه یکجلسه (P> 0/ شد؛ درحالیکه مقاومت به انسولین فاقد تغییر معن یدار ( 05 براساس یافت ههای تحقیق به نظر م یرسد تقسیم جلسه فعالیت بدنی به .(P< 0/ تمرین افزایش یافته بود ( 05 دوبخش کوتا هتر می تواند نی مرخ گلوکز، آمادگی قلبی- تنفسی و شاخص های چاقی را مانند یکجلسه فعالیت بدنی پیوسته بهبود بخشد. اما ازمنظر افزایش ادیپونکتین و کاهش چاقی شکم، پیوستگی جلس ه فعالیت از اثر بیشتری برخوردار است
۸۶.

اثر مصرف مکمل کافئین و افدرین و ترکیب آنها بر قدرت بیشینه و استقامت عضلانی در مردان اندام پرور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کافئین استقامت عضلانی ورزش مقاومتی قدرت بیشینه افدرین مردان اندام پرور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 62 تعداد دانلود : 193
هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر مصرف مکمل کافئین، افدرین و ترکیب آنها بر قدرت بیشینه و استقامت عضلانی در مردان اندام پرور بود. 12 مرد اندام پرور (با میانگین سن 42/4 ± 41/24 سال، قد 61/3 ± 83/174 سانتی متر، وزن 05/8 ± 67/75 کیلوگرم) به طور داوطلبانه انتخاب شدند. طرح تحقیق به صورت متقاطع و به گونه ای طراحی شد که آزمودنی ها 7 مرتبه با فاصلة یک هفته از یکدیگر در یکی از هفت حالت کنترل، مکمل افدرین (mg/kg8/0)، مکمل کافئین (mg/kg6)، ترکیب مکمل کافئین و افدرین (mg/kg6 mg/kg + 8/0)، دارونمای 1، دارونمای 2 و دارونمای 3 (پودر نشاسته به صورت کپسول)، قرار بگیرند.در هر جلسه آزمودنی ها به ترتیب آزمون یک تکرار بیشینه (RM1) را برای قدرت بیشینه و آزمون تکرار تا خستگی با 70 درصد را برای استقامت عضلانی در حرکات پرس سینه و پرس پا اجرا کردند. داده ها با استفاده از آزمون کلوموگروف – اسمیرنوف، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0 P< تحلیل شدند. نتایج نشان داد مصرف مکمل افدرین و کافئین موجب افزایش معنادار قدرت پایین تنه (05/0 P<) و استقامت بالاتنه (05/0 P<) شد. مصرف ترکیب مکمل کافئین و افدرین موجب افزایش معنادار قدرت در استقامت پایین تنه (05/0 P<) شد. همچنین مصرف مکمل افدرین و کافئین تأثیر معناداری بر قدرت بالاتنه و استقامت پایین تنه نداشت. مصرف ترکیب مکمل کافئین و افدرین نیز بر قدرت و استقامت بالاتنه تأثیر معناداری نداشت. می توان گفت مردان اندام پرور بهتر است برای بهبود استقامت بالاتنه از مکمل های افدرین (mg/kg8/0) یا کافئین (mg/kg6) و برای بهبود استقامت پایین تنه از ترکیب افدرین و کافئین استفاده کنند. همچنین برای بهبود قدرت پایین تنه می توانند از هر سه نوع مکمل همزمان استفاده کنند.
۸۷.

تأثیر مصرف مکمل کوآنزیم Q10 در دورة تیپر بر برخی شاخص های عملکرد استقامتی دونده های نیمه استقامت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد استقامتی تیپر دونده های استقامتی کوآنزیم Q10

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 476
هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثر مصرف مکمل کوآنزیم Q10 در دوره تیپر بر برخی شاخص های عملکرد استقامتی دوندگان نیمه استقامتی بود. بدین منظور، 18 دوندة نیمه استقامت مرد تمرین کرده (سن 26/1±21 سال، وزن 7/4±6/65 کیلوگرم، قد 5/2±179 سانتی متر) به صورت هدفمند انتخاب شدند. روش تحقیق به صورت پیش آزمون ـ پس آزمون با یک گروه کنترل و دو گروه تجربی اجرا شد. آزمودنی ها به دنبال 10 هفته تمرینات ویژه جهت بهبود استقامت هوازی، بی هوازی، آستانة لاکتات، و تحمل لاکتات با شدت 70 تا 95 درصد ضربان قلب بیشینه و تواتر 4 جلسه در هفته (هر جلسه70 تا 90 دقیقه) برای پیش آزمون آماده شدند. سپس، پیش آزمون شامل ضربان قلب استراحتی، زیربیشینه، بیشینه، تست دوی یک مایل، و زمان رسیدن به واماندگی انجام شد (قبل از دورة تیپر) و آزمودنی ها به سه گروه همگن تقسیم شدند: گروه T+Q10 (یک هفته تیپر به همراه 120 میلی گرم کوآنزیم Q10 در روز)، گروه T (یک هفته تیپر به همراه دارونما)، و گروه C (با همان شدت و حجم تمرینات قبلی به همراه دارونما). اعمال تیپرینگ از طریق کاهش تدریجی حجم و افزایش تدریجی شدت تمرینات (تا 135 درصد Vo2max) و با حفظ فرکانس صورت گرفت. پس از اتمام دوره تیپر، همة آزمون هایی که قبل از تیپر انجام شده بود دوباره انجام شد. برای نشان دادن تفاوت های درون گروهی، پس از دورة تیپر، از آزمون T همبسته و برای نشان دادن تفاوت های بین گروهی از آزمون ANOVA استفاده شد. نتایج نشان داد که پس از یک هفته تیپر، ضربان قلب استراحتی و زیربیشینه در دو گروه T و T+Q10 به طور معنی داری کاهش، و رکورد دوی یک مایل و زمان رسیدن به واماندگی به طور معنی داری در دو گروه بهبود یافت (05/0>P)، ولی ضربان قلب بیشینه تغییری نداشت (05/0P>). اما از آنجایی که تفاوت معنی داری در هیچ یک از متغیرها، میان دو گروه T و T+Q10 (پس از یک هفته تیپر) دیده نشد، بنابراین، می توان گفت، در این تحقیق، مصرف کوآنزیم Q10 در دوره تیپر اثر معنی داری بر ضربان قلب استراحتی، ضربان قلب زیربیشینه، ضربان قلب بیشینه، زمان رسیدن به واماندگی، و رکورد دوی یک مایل نداشته است (05/0P>). همچنین، در گروه C، در هیچ یک از متغیرها، تغییر معنی داری دیده نشد (05/0P>). درنهایت، می توان گفت که یک هفته تیپر به همراه مصرف کوآنزیم Q10 بر عملکرد تأثیری نداشته است. درحالی که تیپر به تنهایی اثر معنی داری بر ضربان قلب استراحتی، ضربان قلب زیربیشینه، زمان رسیدن به واماندگی، و رکورد دوی یک مایل داشت، ضربان قلب بیشینه تحت تأثیر قرار نگرفت.
۸۸.

اثر مصرف کافئین و یک جلسه فعالیت ورزشی فزاینده بر استرس اکسایشی و آنتی اکسیدان های آنزیمی مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پراکسیداسیون لیپیدی فعالیت وامانده ساز آنتی اکسیدان های آنزیمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 473 تعداد دانلود : 518
زمینه و هدف: کافئین قادر است به واسطه پراکسیداسیون لیپیدی باعث القای شکل های خاصی از آسیب اکسیداتیو گردد. علی رغم این، کافئین به عنوان یک ماده حافظتی در برابر آسیب سلولی و برخوردار از ظرفیت آنتی اکسیدانی در مقایسه با اثرات پرو اکسیدانی آن مطرح است. هدف این پژوهش بررسی اثرات استفاده از mg/kg 5 کافئین طی یک جلسه فعالیت ورزشی فزاینده بر مالون دی آلدئید به عنوان شاخص استرس اکسایشی و آنزیم های آنتی اکسیدانی شامل گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز مردان فعال بود. مواد و روش ها: برای این منظور 10نفر از دانشجویان داوطلب پسر رشته تربیت بدنی بین 22 تا 26 سال انتخاب شدند. آزمون پیش رونده بروس به مدت 2 روز در2 هفته جداگانه با فاصله 5 روز انجام شد وآزمودنی ها در هفته اول به عنوان گروه دارونما (گروه 1)، و در هفته دوم در گروه کافئین با دز mg/kg 5 (گروه 2) در آزمون شرکت کردند. نمونه های خونی پیش آزمون و پس آزمون جمع آوری شد. یافته ها با استفاده از آزمون تی مستقل و جفت شده در سطح 05/0> P با بهره گیری از نرم افزار SPSS.18 و EXCEL 2003 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش: یافته های پژوهش نشان می دهد مصرف 5 میلی گرم کافئین موجب کاهش معنی داری میزان MDA شد(05/0 > P) . از سوی دیگر، فعالیت فزاینده وامانده ساز افزایش معنادار GPX (001/0> P) و تفاوت غیر معنادار SOD را در پی داشت )398/0 ( P=. اختلاف میان دز mg/kg 5 کافیین و دارونما در متغیر SOD معنادار نبود (05/0 < P). نتیجه گیری: به طور کلی به نظر می رسد دز mg/kg 5 کافیین فشار اکسایشی ناشی از فعالیت وامانده ساز را کاهش داده و سیستم آنتی اکسیدانی آنزیمی را به طور موثری بهبود می بخشد.
۸۹.

تأثیر ده روز مصرف دارچین بر شاخص های بیو شیمیایی و عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کوفتگی عضلانی تأخیری آنزیم کراتین کیناز آنزیم لاکتات دهیدروژناز دارچین نیروی بیشینه ایزوتونیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 321 تعداد دانلود : 879
هدف: کوفتگی عضلانی حالتی ناخوشایند همراه با درد در عضلات اسکلتی است که عمدتاً متعاقب فعالیت عضلانی برونگرا و یا غیر معمول ایجاد می­شود. دستیابی به روشی آسان و بی­ضرر برای پیشگیری از این عارضه یا درمان آن، از دغدغه­های رایج مربیان و ورزشکاران است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات مصرف خوراکی پودر دارچین به مدت ده روز در پیشگیری از علائم بیو شیمیایی و نشانه­های عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری ( DOMS ) متعاقب یک جلسه فعالیت عضلانی برونگرا انجام شد. روش پژوهش: تعداد 24 دانشجوی پسر غیر فعال سالم و فاقد علائم کوفتگی عضلانی دانشگاه محقق اردبیلی با دامنه سنی (14/1 ± 1/19سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و شاهد (14 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی­های گروه تجربی، یک هفته قبل و سه روز بعد از ایجاد کوفتگی عضلانی، روزانه 6 عدد کپسول حاوی 420 میلی­گرم پودر دارچین ( روزانه 52/2 گرم) و گروه شاهد 6 عددکپسول حاوی 300 میلی­گرم ماده بی اثر لاکتوز (دو عدد صبح، دو عدد ظهر و دو عدد شب) بعد یا حین صرف وعده­های غذایی مصرف کردند. پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی به صورت وزنه زدن با 80 درصد یک تکرار بیشینه در چهار نوبت و هر نوبت با 20 تکرار و 3 دقیقه استراحت بین هر نوبت اجرا شد. یک هفته قبل از ایجاد کوفتگی عضلانی و نیز بلافاصله بعد، 24، 48 و 72 ساعت بعد از اجرای پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی، نیروی بیشینه ایزومتریک و ایزوتونیک، درد ادراکی، دامنه حرکتی زانو، اندازه­گیری محیط ران و غلظت آنزیم­های کراتین­کیناز (CPK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) پلاسما اندازه­گیری شد. از آزمون های تحلیل واریانس دو عاملی با اندازه­گیری ­های مکرر و تصحیح بونفرونی برای تعیین اثر دارچین در هر گروه مختلف و از آزمون تی غیر­وابسته برای مقایسه نتایج بین دو گروه در هر مرحله زمانی استفاده شد. یافته­ها: نتایج تحقیق نشان داد که مصرف روزانه 52/2 گرم پودر دارچین به مدت ده روز موجب کاهش قابل ملاحظه و معنی­داری در غلظت آنزیم CPK و LDH شد (0001/0 p< ). حداکثر قدرت ایزومتریک گروه تجربی نسبت به گروه کنترل معنی دار نبود، ولی حداکثر قدرت ایزوتونیک گروه تجربی نسبت به گروه کنترل، 24(05/0 p< )، 48 (001/0 p≤ ) و 72(0001/0 p< ) ساعت بعد از کوفتگی عضلانی افزایش معنی­داری را نشان داد. گروه مصرف کننده دارچین به طور معنی­داری تغییرات محیط ران کمتری نسبت به گروه کنترل داشت (001/0 p< ). دامنه حرکتی مفصل زانو در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل، 48 و 72 ساعت بعد از کوفتگی عضلانی افزایش معنی­داری نشان می­دهد (001/0 p< ). درد ادراکی درگروه تجربی، بلافاصله، 48 و 72 ساعت بعد از کوفتگی عضلانی به طور معنی­داری کمتر از گروه کنترل بود (0001/0 p< ). نتیجه­گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که ده روز مصرف خوراکی دارچین در پیشگیری از DOMS موثر بوده و به طور قابل ملاحظه و معنی­داری علائم آزمایشگاهی و عملکردی کوفتگی عضلانی تاخیری را تحت تاثیر قرار داده است.
۹۰.

تأثیر سه ماهة پرش عمقی و مصرف مکمل اسیدهای آمینة شاخه دار بر فعالیت آنزیم کراتین کیناز کشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکمل پلایومتریک آنزیم کراتین کیناز پرش عمقی BCAAs

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 458 تعداد دانلود : 994
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر مصرف مکمل اسیدهای آمینة شاخه دار در یک برنامة تمرینی سه ماهة پرش عمقی بر فعالیت آنزیم کراتین کیناز کشتی گیران بود. به این منظور 22 کشتی گیر مرد طی نمونه گیری هدفمند و تصادفی ساده از بین کشتی گیران زنجان(سن 52 /3±54 /21 سال، وزن 76 /3 ±18 /66 کیلوگرم، قد 41 /2±36 /168 سانتی متر و شاخص تودة بدن 97 /1±34 /23 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و به طور تصادفی ساده به دو گروه تقسیم شدند. طی این مدت سه ماهه، هر دو گروه ساعت 7:00 صبح صبحانه و ساعت 9 صبح نیز تمرینات پرش عمقی را در شش ست پیاپی تا سرحدخستگی، با فاصلة 5 دقیقه در بین ست ها انجام دادند و مکمل و دارونمای خود را به صورت دوسوکور بعد از پرش های عمقی دریافت کردند. گروه یکkgBW /mg 45 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن از هر یک از آمینو اسید های (والین، لوسین و ایزولوسین) به صورت محلول kgBW/ml4 دریافت کردند. گروه دارونما نیز از محلولی هم کالری (kgBW/mg 45 میلی گرم گلوکز به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و هم حجم لیمو و نمک مصرف کردند. خون گیری در دو مرحلة قبل (ناشتا) و 48 ساعت بعداز پرش عمقی به منظور اندازه گیری فعالیت آنزیم CK انجام گرفت.از روش آماری تحلیل واریانس یکطرفه و تی زوجی به ترتیب برای بررسی مقدار تغییرات CK و عملکرد استفاده شد و سطح معنی داری (0.05=α) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که میزان فعالیت آنزیم کراتین کیناز در هر دو گروه (48 ساعت بعد از پرش عمقی) هم در بررسی های درون گروهی و هم بین گروهی تفاوت معناداری نداشتند (0.05>P) . احتمالا آسیب در سطح سلول و افزایش CK پلاسما به خستگی بر می گردد. با توجه به افزایش عملکرد، پیشنهاد می شود برای اطمینان بیشتر، در تحقیقات بعدی افراد پس از سه ماه تمرینات پرش عمقی برای بررسی CK با همان بار کار سه ماه قبل فعالیت نمایند.
۹۱.

تأثیر مکمل بی کربنات سدیم بر توان بی هوازی و سطح لاکتات خون بازیکنان فوتسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان بی هوازی فوتسال لاکتات خون بی کربنات سدیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 572 تعداد دانلود : 143
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر مصرف بی کربنات سدیم بر سطوح لاکتات خون و توان بی هوازی بازیکنان فوتسال بود. 24 بازیکن فوتسال با میانگین سنی 59 /1 ± 88 /15 سال، وزن 76 /12 ± 04 /62 کیلوگرم، قد 23 /8 ± 21 /173 سانتی متر، شاخص تودة بدنی 33 /3 ± 51 /20 کیلوگرم / متر مربع به صورت هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. پروتکل آزمون شامل 5 دقیقه گرم کردن قبل از آزمون اول وینگیت، 30 ثانیه رکاب زدن روی چرخ کارسنج مونارک، پس از آن مصرف 3 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بی کربنات یا دارونما به مدت 70 تا 120 دقیقه بود. سپس اجرای آزمون دوم وینگیت برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق در پس آزمون بود. برای تعیین مقادیر لاکتات خون بعد از هر آزمون وینگیت به وسیلة لاکتومتر بلافاصله سطوح لاکتات اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از روش مقایسة اختلاف ها و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که مصرف بی کربنات سدیم موجب افزایش معنادار در توان بی هوازی بازیکنان فوتسال گردید (008 /0 = P) ، اما تغییرات در سطوح لاکتات خون (162 /0 = P) و شاخص خستگی معنادار نبود (560 /0 = P) . باتوجه به نتایج پژوهش می توان گفت که مصرف مکمل بی کربنات سدیم بر افزایش توان بی هوازی بازیکنان فوتسال تأثیر داشته، اما در کاهش میزان خستگی ناشی از تجمع لاکتات زیاد مؤثر نبوده است
۹۲.

تاثیر مصرف مکمل کولین بر سطح اسیدهای چرب آزاد پلاسما در انتها و دوره بازیافت یک جلسه فعالیت ورزشی بلند مدت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره بازیافت مکمل کولین اسیدهای چرب آزاد پلاسما فعالیت بلند مدت رشته ورزشی سه گانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 265 تعداد دانلود : 676
هدف تحقیق حاضر مطالعه تأثیر مصرف مکمل کولین، بر تغییرات اسیدهای چرب آزاد پلاسما و سوخت و ساز چربیها در انتها و دوره بازیافت یک جلسه فعالیت بلند مدت در مردان نخبه رشته سه گانه (سن 83/2 ± 44/21 سال، وزن 34/5 ±54/71 کیلوگرم و حداکثر اکسیژن مصرفی 36/4 ± 25/71ml kg-1 min-1 ) بود. 9 مرد نخبه رشته سه گانه، در قالب طرح تحقیق انتقالی یک سویه کور، دو جلسه فعالیت 120 دقیقه ای دویدن بر روی نوارگردان با شدت 59 تا 64 % VO2MAX را اجرا نمودند. آزمودنی ها یک ساعت قبل از فعالیت جلسه اول، دارونما و یک ساعت قبل از فعالیت جلسه دوم، مکمل کولین بیتارترات مصرف نمودند. نمونه گیری خون قبل از شروع، انتها و نیم ساعت پس از پایان فعالیتها برای اندازه گیری اسیدهای چرب آزاد پلاسما بعمل آمد، برای اندازه گیری این مشخصه از روش رنگ سنجی استفاده گردید. داده ها بوسیله آزمون تحلیل واریانس مکرر در سطح معنی داری (P≤ 0.05 ) تجزیه و تحلیل گردیدند. مقایسه نتایج دو جلسه فعالیت نشان داد سطح اسیدهای چرب آزاد پلاسما در انتهای فعالیت همراه با مکمل کولین بطور معنی داری از مقدار مشابه در فعالیت همراه با دارونما پائین تر بود ولی در دوره بازیافت فعالیت همراه با مکمل کولین، از مقدار مشابه در فعالیت همراه با دارونما بطور غیر معنی داری بالاتر بود. می توان نتیجه گرفت مصرف مکمل کولین می تواند از طریق تسهیل انتقال اسیدهای چرب آزاد پلاسما از غشاء پلاسمائی، برداشت آنها توسط سلولهای عضلانی و متعاقباً فرآیند اکسایش چربیها را طی فعالیتهای ورزشی بلند مدت افزایش دهد.
۹۳.

ارتباط اختلالات خوردن، نارضایتی بدنی با مراحل تغییر رفتار فعالیت بدنی در دانشجویان دختر دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

۹۴.

اثر ترکیب عصاره آبی زعفران و تمرین هوازی بر برخی شاخص های استرس اکسیداتیو کبدی در رت های نر دیابتی شده با استرپتوزوتوسین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت موش صحرایی آنتی اکسیدان عصاره آبی زعفران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 90 تعداد دانلود : 821
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر ترکیب عصاره آبی زعفران و تمرین هوازی بر غلظت آنزیم های آنتی اکسیدانی در کبد موش های صحرایی دیابتی شده با استرپتوتوزوسین بود. در این تحقیق که از نوع تجربی بود، 70 موش صحرایی ویستار نر به صورت تصادفی در پنج گروه شامل کنترل سالم، کنترل دیابتی، دیابتی با تمرین هوازی، دیابتی با مصرف عصاره آبی زعفران، دیابتی با ترکیب تمرین هوازی و مصرف عصاره آبی قرار گرفتند. نمونه ها دو هفته (14جلسه) به تمرین و مصرف زعفران پرداختند و در پایان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی سوپراکسیددیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز کبدی آنها ارزیابی شد. مقایسه گروه ها از لحاظ آماری، با آزمون آنالیز یکطرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی شفه انجام گرفت. نتایج نشان داد، تمرین هوازی و مکمل سازی زعفران همزمان در سطح معنا داری(P <0/05) سبب کاهش (GPX)، و با همان سطح معنا داری(P <0/05) موجب افزایش(SOD) نسبت به گروه کنترل دیابتی شد. همچنین ترکیب تمرین هوازی و مصرف عصاره آبی زعفران به تغییر معنا داری در فعالیت آنزیم کاتالاز کبدی منجر نشد.
۹۵.

تأثیر استروئید آنابولیک استانوزول همراه با هشت هفته تمرین مقاومتی بر تغییرات ساختاری بافت کبد در موش صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی استروئید آندروژنیک آنابولیک استانوزولول آسیب کبدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 337 تعداد دانلود : 107
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر استروئید آنابولیک استانوزول همراه با هشت هفته تمرین مقاومتی بر تغییرات ساختاری بافت کبد در موش صحرایی نر است. به این منظور 28 سر موش صحرایی نر ویستار با سن 12 هفته و وزن 94/7 ± 53/228 به­طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: کنترل + دارونما (7 = n)، تمرین مقاومتی + دارونما (7 = n)، تمرین مقاومتی + استانوزولول mg/kg 2 (7 = n)، تمرین مقاومتی + mg/kg 5 (7 = n). تمرین مقاومتی سه جلسه در هفته با سه ست پنج تکراری صعود از نردبان (وزنه­ها در هفتة اول 50 درصد وزن موش­ها بود که با افزایش 10 درصدی در هر هفته به 120 درصد در هفتة پایانی رسید) به مدت هشت هفته بود. در پایان دوره، از کبد نمونه­ها لام تهیه شد و با استفاده از میکروسکوپ نوری مطالعه انجام گرفت. یافته­ها نشان داد گروه­های استانوزولول افزایش وزن معناداری را نسبت به دیگر گروه­ها نداشتند (05/0 P<). رنگ­آمیزی بخش­هایی از کبد موش­ها نشان داد گروه کنترل و تمرین بدون دارو سالم بودند، اما در گروه­های دریافت دارو، آسیب­های کبدی از جمله پرخونی عروقی، واکوئل­های چربی، التهاب و دژنراسیون مشاهده شد. آسیب­ها در گروه چهارم شدیدتر بود و با دوز دارو رابطة مستقیم داشت. تغییرات هیستوپاتولوژیکی نشان­دهندة نکروز و مرگ سلولی در بافت کبد بود. براساس یافته­ها، تمرین مقاومتی قادر به جلوگیری از آسیب­های کبدی ناشی از استانوزولول نیست و با وجود مصرف تزریقی و دوز کم نیز این آسیب­ها مشاهده می­شود. بنابراین ورزشکاران نباید از استروئید های آنابلویک (از جمله استانوزول) برای افزایش عملکرد، حجم و قدرت عضلانی استفاده نمایند.
۹۶.

تأثیر مصرف مکمل تورین به همراه فعالیت تناوبی شدید بر غلظت سرمی IL-6 و TNF-α در بازیکنان ورزیدة فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکمل سازی تورین فعالیت تناوبی ویژة فوتبال سایتوکاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 212 تعداد دانلود : 901
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر دو هفته مصرف مکمل تورین و اجرای سه جلسه فعالیت تناوبی شدید 90 دقیقه ای بر پاسخ برخی سایتوکاین های سرمی در بازیکنان تمرین کرده فوتبال بود. به این منظور 24 بازیکن فوتبال از ردة امید انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تورین (8TG=)، پلاسیبو (8PG=) و کنترل (8CG=) تقسیم شدند. گروه TG روزانه 15 میلی گرم مکمل تورین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن خود و گروه PG به همین مقدار آسپارتام دریافت کردند و هر دو گروه به اجرای سه بار پروتکل 90 دقیقه ای ویژة فوتبال پرداختند، درحالی که گروه CG هیچ مکملی را دریافت نکرده و فقط برنامه عادی خود را پیگیری کردند. نمونه های خونی از آزمودنی ها در شش مرحله (48 ساعت قبل از شروع دوره، قبل و بلافاصله بعد از اجرای پروتکل ورزشی اول و سوم و 48 ساعت بعد از پایان دوره) به مقدار 5 سی سی از ورید قدامی ساعد در وضعیت نشسته جمع آوری شد. سپس نمونه ها جهت تعین تغییرات سایتوکاین ها (IL-6, TNF-α) در آزمایشگاه مرکز غدد به وسیلة کیت های مخصوص آزمایش شدند. برای مقایسة میانگین ها در هر گروه از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی توکی با نرم افزار SPSS.17 استفاده شد. نتایج نشان داد که مقادیر IL-6 و TNF-α سرم بازیکنان فوتبال در مراحل شش گانه اندازه گیری و در گروه های مختلف به ترتیب 029/0=P و 013/0=P تفاوت معنی دار یافته و این تفاوت در بین گروه کنترل و گروه پلاسیبو به ترتیب با 043/0=P و 008/0=P مشاهده شده است. به طورکلی به نظر می رسد که اجرای سه بار پروتکل 90 دقیقه ای ویژة فوتبال در هفته، فشاری را بر سیستم التهابی بازیکنان فوتبال وارد می کند که چنین فشاری در طول فصل مسابقات ممکن است بارها تکرار شود. از طرفی نتایج نشان داد که مصرف مکمل تورین قبل و در حین این دورة پرفشار تأثیر ضدالتهابی داشته و از ایجاد تغییرات محسوس سایتوکاین های مذکور جلوگیری کرده است. از این رو می توان مصرف کوتاه مدت مکمل تورین را در هفته های پر فشار مسابقه و تمرین به بازیکنان ورزیده فوتبال توصیه کرد.
۹۷.

مقایسه بارگیری کوتاه مدت و بلند مدت مکمل سلنیوم بر شاخص های فشار اکسایشی دختران فعال دانشجو به دنبال یک جلسه فعالیت هوازی وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

۹۸.

تأثیر مصرف عصارة آلیوم پارادوکسوم همراه با دویدن اختیاری بر سطوح آمیلوئید بتا (Aβ1-42) مغز در مدل تجربی دیابت قندی رت های نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت تمرین اختیاری رت آلیوم پارادوکسوم Aβ1-42

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 436 تعداد دانلود : 763
پروتئین آمیلوئید بتا (Aβ) به عنوان نشانگر اصلی بیماری آلزایمر در مغز بیماران دیابتی افزایش می یابد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر ترکیبی 6 هفته تمرین دویدن اختیاری روی چرخ دوار و مصرف عصارة گیاه آلیوم پارادوکسوم بر سطوح آمیلوئید بتا قشر مغز رت های دیابتی تحریک شده با آلوکسان بود. به این منظور 42 سر رت نر نژاد ویستار به وزن 1 ± 185 گرم و سن 8 هفته به طور تصادفی در 6 گروه (هر گروه 7 سر) کنترل سالم (C) ، ورزشی (T) ، کنترل – دیابتی (CD) ، ورزشی – دیابتی (DT) ، آلیوم – دیابت (DAT) و ورزشی – آلیوم – دیابت (DAT) قرار گرفتند. رت ها با تزریق آلوکسان (mg/kg 120) محلول در بافر سالین به صورت درون صفاقی، دیابتی شدند. رت های گروه های ورزشی و ورزشی – دیابتی به مدت 6 هفته در قفس های مجهز به چرخ دوار و به صورت اختیاری به فعالیت پرداختند. به دنبال اجرای 6 هفته فعالیت اختیاری مقدار Aβ1-42 قشر مغز گروه های ورزشی و ورزشی – دیابتی کاهش یافت. سطوح Aβ1-42 در گروه T نسبت به گروه C و گروه DT نسبت به گروه CD به طور معناداری کاهش نشان داد (001 /0 P<). همچنین سطوح Aβ1-42 در گروه CD نسبت به گروه C به طور معناداری افزایش یافت (001 /0 P<). اجرای 6 هفته فعالیت اختیاری و مصرف عصارة گیاه آلیوم پارادوکسوم، مقدار قشر مغز گروه را نسبت به گروه کاهش داد (001 /0 P<). تمرین اختیاری و مصرف عصارة گیاه آلیوم پارادوکسوم، اثر مثبتی در کاهش سطوح Aβ1-42 آزمودنی های دیابتی نشان داد. بنابراین مصرف عصارة گیاه آلیوم پارادوکسوم در ترکیب با تمرین اختیاری به-عنوان یک شیوة درمانی غیردارویی در مقابله با عوارض دیابت توصیه می شود.
۹۹.

تأثیر تمرینات هوازی بر سلامت عمومی و مقادیر سروتونین جانبازان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامتی عمومی سروتونین جانبازان تمرینات هوازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 916 تعداد دانلود : 25
امروزه در جوامع مختلف، از ورزش بهعنوان یکی از روشهای درمانی در بهبود سلامت روان معلولان و جانبازان استفاده میشود که نتایج مفید و ثمربخشی به همراه داشته است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی بر سلامتی عمومی و مقادیر سروتونین جانبازان غیرفعال بود. براساس طرحی 40 به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری /3±1/ نیمهتجربی، 40 نفر جانباز 25 درصد با میانگین سنی 4 تجربی و شاهد تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تجربی در یک دوره تمرین هوازی منظم به مدت 12 هفته، 3 جلسه در هفته و با شدت 50 تا 65 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه شرکت کردند. گروه شاهد طی این دوره فعالیت بدنی منظمی نداشت. میزان سلامتی عمومی آزمودنیها و خردهمقیاسهای مربوط به آن به وسیله و درصدچربی BMI ،VO2max ، محاسبه گردید. مقادیر سروتونین (GHQ) پرسشنامه سلامت عمومی قبل و بعد از تمرین برای هر دو گروه اندازهگیری شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای تی همبسته و نسخه 18 انجام شد . نتایج حاصل از SPSS تی مستقل در سطح خطای آلفای 5 درصد و توسط نرمافزار تحلیل دادهها اختلاف معنیداری را در سلامتی عمومی بین دو گروه تجربی و شاهد نشان داد. این اختلاف در خردهمقیاسهای روانتنی، اضطراب و بیخوابی، کارکرد اجتماعی و افسردگی بین دو گروه دیده شد. نیز BMI و سروتونین نیز در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنیدار نشان داده، درصد چربی و VO2max در نتیجه، تمرینات هوازی برای جانبازان غیرفعال می تواند در .(P < 0/ کاهش معنیداری نشان داد ( 05 افزایش سلامتی عمومی مؤثر باشد و در ردیف برنامههای ارتقای سلامت قرار گیرد
۱۰۰.

بررسی میزان شیوع مصرف و دلایل استفاده از مکمل ها در قایقرانان مرد تیم ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دوپینگ مکمل ها قایقرانان تیم ملی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 649 تعداد دانلود : 903
زمینه و هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان شیوع مصرف و دلایل استفاده از مکمل ها در قایقرانان مرد تیم ملی ایران بود. مواد و روش ها: جامعه آماری ما کلیه ورزشکاران تیم ملی مرد در رشته های تخصصی قایقرانی (آبهای آرام، دراگون بوت، بادبانی و روئینگ) تشکیل می دادند که پرسشنامه بین همه قایقرانان توزیع شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه خود گزارش دهی، بدون نام و محقق ساخته ای بود که جهت اندازه گیری میزان مصرف مکمل ها و آگاهی از دوپینگ و عوارض جانبی آن طراحی شده بود. اعتبار پرسشنامه توسط آزمون آلفا کرونباخ برابر با 81/0 بدست آمد.تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 در سطح معنی داری (05/0P ≤) صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحقیق حاضرنشان داد که 9/61% قایقرانان تمایل به استفاده از داروها یا مکمل افزایش دهنده دارند. دلیل استفاده از مکمل ها در قایقرانان افزایش سرعت (26٪)، قدرت (27٪)، و استقامت (37٪) بود. 9/67 درصد قایقرانان میزان اطلاعات صحیح و علمی را در رابطه با مکمل ها و دوپینگ متوسط، 2/14 درصد کم، 7/10 درصد بدون آگاهی، و فقط 1/7 درصد اطلاعات زیادی، را برای خود تخمین زده بودند. همچنین 3/39 قایقرانان از طریق داروخانه، 25% مربی و بدنساز، 3/14% دوستان و 6/3% از طریق باشگاه مکمل ها را تهیه می کردند. نتیجه گیری: اگرچه استفاده از مکمل ها برای بهبود عملکرد ورزشی می تواند موثر باشد، اما به دلیل خطرات مصرف آنها، ورزشکاران بایستی دقت بیشتری در مورد میزان مصرف مکمل ها داشته باشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان