فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲۷۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
ستون فقرات سینه ای اغلب منشا دردهای پاسچرال به ویژه در بزرگسالان است و از آنجا که عضلات واقع در قسمت خلفی ستون فقرات، نقش مهمی در ساختار و تولید حرکات آن دارند، ازاین رو به نظر می رسد هر گونه تغییر در میزان قوس های ستون فقرات موجب تغییر در طول و استقامت عضلات خلفی آن شود. بنابراین هدف از تحقیق حاضر، مقایسه موقعیت قرارگیری استخوان کتف و استقامت عضلات نزدیک کننده آن در دختران دارای کایفوتیک و طبیعی بود. روش تحقیق حاضر، توصیفی و از نوع تحقیقات مقایسه ای است. شیوه گزینش آزمودنی های تحقیق حاضر به صورت غیرتصادفی و هدفمند بود. به این منظور 60 دختر 20 تا 24 ساله ای که هیچ گونه سابقه فعالیت ورزشی و آسیب دیدگی در نواحی ستون فقرات و کمربند شانه نداشتند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس بر اساس نرم درجه کایفوز سینه ای ایران در دو گروه دارای کایفوتیک و طبیعی قرار گرفتند و میزان پروتراکشن استخوان کتف و استقامت عضلات نزدیک کننده در دو گروه اندازه گیری شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ورژن 16 تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در گروه دارای کایفوتیک، میزان پروتراکشن استخوان کتف بیشتر از گروه دارای کایفوز طبیعی است و افراد این گروه از استقامت عضلانی کمتری در عضلات نزدیک کننده کتف، نسبت به گروه دارای کایفوز طبیعی برخوردار بودند. بنابراین می توان گفت که در افراد دارای کایفوتیک، استخوان های کتف از ستون فقرات دور می شوند و استقامت عضلات ریتراکتور کاهش می یابد. ازاین رو توصیه می شود در برنامه های حرکات اصلاحی، حرکاتی به منظور نزدیک کردن کتف ها به ستون فقرات و نیز تقویت عضلات ریتراکتور برای اصلاح ناهنجاری کایفوتیک صورت گیرد.
مقایسه تاثیر فیزیولوژیکی حمل سه مدل مختلف ارگونومیکی از کیف های مدرسه ای در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر عبارت است از مقایسه تاثیر حمل سه مدل مختلف ارگونومیکی از کیف های مدرسه ای شامل کوله پشتی، شانه ای، و دستی بر ضربان قلب (HR)، فشار خون سیستولی (SBP) و دیاستولی (DBP)، انرژی مصرفی (EE) و تهویه دقیقه ای (VE) در دانش آموزان پسر 12-13 ساله. 15 دانش آموز کیف هایی معادل 10% وزن بدن خود را به مدت 15 دقیقه و با سرعت 1/1 متر بر ثانیه روی تریدمیل حمل کردند. اندازه گیری HR، EE، و VE با دستگاه گازآنالایزر و اندازه گیری SBP و DBP با فشارسنج دیجیتالی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ANOVA با اندازه گیری های مکرر، آزمون t هم بسته و آزمون تعقیبی LSD نشان داد که هنگام حمل کیف دستی، SBP، EE و VE به طور معناداری بیشتر از حمل کوله پشتی بود (000/0=p). همچنین، SBP هنگام حمل کیف شانه ای، نیز به طور معناداری بیشتر از کوله پشتی بود (02/0>p). بین حمل کوله پشتی و وضعیت بدون کیف، تفاوت معناداری مشاهده نشد. لذا توصیه می شود برای حمل وسایل آموزشی مدرسه از کوله پشتی استفاده شود.
تاثیر وضعیت قرارگیری پا بر ارتفاع پرش عمودی درجا
حوزه های تخصصی:
ارتفاع پرش عمودی در جا ممکن است تحت تاثیر وضعیت قرارگیری پاها بر روی زمین در لحظه پرش قرار گیرد و به دلیل افزایش مزیت فیزیولوژیک عضلات در برخی از وضعیت ها، افزایش یابد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ارتفاع پرش عمودی در جا در وضعیت نرمال (چرخش خارجی 15 درجه ای پاها)(N)، چرخش داخلی 15 درجه ای از وضعیت نرمال (دو پا موازی)(Par)، چرخش داخلی 30 درجه ای پاها از وضعیت نرمال (IR) و وضعیت آزاد پرش (F) است. به این منظور آزمون استاندارد پرش سارجنت به صورت پیش تجربی بر روی 118 داوطلب 19-27 ساله دختر و پس انجام گرفت. سه پرش اول کلیه آزمودنی ها از وضعیت آزاد و ترتیب اجرای دیگر پرش ها به صورت تصادفی بود. به منظور بررسی نتایج داده ها از آنالیز واریانس یکسویه و آزمون تعقیبی دانکن استفاده شد. نتایج آزمون در مردان در وضعیت (F) : 246/6±68/55، (Par):934/5±41/54 ، (N): 036/6±05/54، (IR): 887/5±97/52 و زنان در وضعیت (F) : 160/5±44/37، (Par): 847/4±05/37، (N): 093/5±88/36، (IR) : 075/5±27/36 سانتیمتر بود (05/0?? ) . از آنجایی که داده های پرش زنان و مردان به یک سمت تمایل دارد، وضعیت قرارگیری پاها بر روی زمین به هنگام پرش باید به عنوان عامل اثرگذار بر ارتفاع پرش مورد توجه قرار گیرد.
آیا زاویه Q عاملی پیش بین در بروز آسیب های لیگامان و مینیسک کشتی گیران آزادکار نخبه است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۸ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط راستای اندام تحتانی با آسیب لیگامان و مینیسک مفصل زانو در کشتی گیران آزادکار نخبه است. تحقق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی – همبستگی بوده و طرح تحقیق به کار رفته روش آماری رگرسیون خطی دو متغیره است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ورزشکاران کشتی گیر آزادکار ملی پوش کشور با سابقه ورزشی بیش از 5 سال که از ناحیه مفصل زانو دچار آسیب لیگامانی و یا مینیسک مفصل زانو شده بودند، تشکیل می دادند. نمونه های تحقیق را 75 نفر از کشتی گیران آزادکار آسیب دیده با میانگین سن 4/2 ±7/26، وزن 6/4 ±8/71 و قد 3/3 ± 2/179 که در ناحیه مفصل زانو دچار آسیب پارگی در یکی از لیگامان های جانبی داخلی، جانبی خارجی، متقاطع قدامی، متقاطع خلفی، مینیسک داخلی یا مینیسک خارجی بودند، تشکیل می دادند. در این پژوهش از گونیامتر یونیورسال با دقت 1/0 درجه ساخت شرکت LTD کشور ژاپن، برای اندازه گیری زاویه Q و از کولیس صنعتی تغییر شکل یافته با دقت 1/1 ساخت شرکت LTD کشور ژاپن برای ارزیابی ناهنجاری های زانوی پرانتزی و زانوی ضربدری استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که انحراف راستای اندام تحتانی یعنی کاهش و یا افزایش زاویه Q که به صورت زانوی پرانتزی و زانوی ضربدری در بین ورزشکاران کشتی گیر آزادکار نمایان می شود، از جمله عوامل خطرزای بروز آسیب لیگامان مفصل زانو است. نتایج توصیفی تحقیق حاضر درصد فراوانی ناهنجاری های ناحیه مفصل زانو در اندام تحتانی را برای زانوی پرانتزی 46 درصد، زانوی ضربدری 19 درصد و فراوانی آسیب های لیگامانی زانو را 38 ، 26، 19 و 17 درصد به ترتیب برای هر یک از آسیب های ACL، MCL، PCL و LCL و 07/65 درصد برای آسیب مینیسک داخلی و 93/34 درصد برای آسیب مینیسک خارجی گزارش می کند. اما نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری داده ها رابطه معنی داری را بین آسیب های مینیسک داخلی و خارجی با تغییرات زاویه Q گزارش نمی کند.
بررسی رابطه بین قدرت عضلات باز کننده پشت و انعطاف پذیری ستون مهره ها با میزان کایفوز و لوردوز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق عبارت است از بررسی رابطه بین قدرت عضلات بازکننده پشت و انعطاف پذیری ستون مهره ها با میزان کایفوز و لوردوز در افراد سالم. در این تحقیق 100 دانشجوی پسر غیرورزشکار دانشگاه تهران با میانگین سن 41/1±27/23 سال، قد 64/6±42/177 سانتی متر، و وزن 63/10±17/65 کیلوگرم شرکت داشتند که علایم بیماری یا سابقه جراحی در ستون مهره ها و عضلات آن ناحیه را نداشتند. قدرت عضلات اکستنسور پشت، میزان انعطاف پذیری ستون مهره ها، و میزان کایفوز و لوردوز به ترتیب با دینامومتر دیجیتال و اسپاینال ماوس اندازه گیری شد. با توجه به اینکه روش تحقیق از نوع همبستگی است، با استفاده از روش های آماری پیرسون و رگرسیون چندگانه روابط بین متغیرها بررسی شد. نتایج نشان داد بین قدرت اکستنسورهای پشت با میزان کایفوز (72/0- r =) و میزان لوردوز (28/0r =) رابطه معناداری وجود دارد (05/0p<) ولی بین انعطاف پذیری ناحیه پشتی با میزان کایفوز (04/0-r=) و انعطاف پذیری ناحیه کمری با میزان لوردوز (06/0r=) رابطه معناداری مشاهده نشد (05/0p>). بر اساس نتایج رگرسیون، از بین عوامل قد، وزن، سن، BMI، قدرت عضلات بازکننده پشت، انعطاف پذیری ناحیه پشتی و کمری ستون مهره ها، تنها قدرت عضلات بازکننده پشت بهترین پیشگوکننده میزان کایفوز (05/0p<، 73/0-=β، 55/0=2R) و لوردوز (05/0p<، 30/0=β، 24/0=2R) بود. بر اساس یافته های تحقیق، افزایش قدرت عضلات اکستنسور پشت با کاهش میزان کایفوز و افزایش میزان لوردوز همراه خواهد بود و رابطه مستقیمی بین انعطاف پذیری ستون مهره ها و میزان کایفوز و لوردوز در این نمونه ها مشاهده نشد.
تغییرات ظرفیت عملی بیماران پس از سکته قلبی در سه دوره بازتوانی ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره زمانی بهینه برنامه بازتوانی قلبی و تغییرات مربوط به آن چندان شناخته شده نیست. هدف این تحقیق عبارت است از بررسی تغییرات ظرفیت عملی (Mets) بیماران پس از ابتلا به سکته قلبی طی سه دوره بازتوانی ورزشی 4، 8، و 12 هفته ای. تعداد 15 بیمار مبتلا به سکته قلبی (8 بیمار مرد و 7 بیمار زن، سنین3/6±6/64 سال) با خطرپذیری پایین تا متوسط که حداقل 6 ماه از سکته قلبی آن ها گذشته بود، به صورت هدف مند به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه 1 ساعته با شدت فعالیت 65 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب بیماران در برنامه بازتوانی ورزشی شرکت کردند. ظرفیت عملی بیماران طی آزمون ورزش بر اساس پروتکل نوتن در شروع و هفته های چهارم، هشتم، و دوازدهم برنامه بازتوانی مشخص شد. سپس داده ها با آزمون آماری اندازه های تکراری در سطح آلفای 5 درصد تجزیه و تحلیل شدند. به ترتیب در هفته های چهارم، هشتم و دوازدهم برنامه بازتوانی نسبت به شروع برنامه، در ظرفیت عملی بیماران 4/28، 28/43 و 45/55 درصد (000/0P<)، ضربان قلب استراحت 09/1-، 54/1- و 37/3- درصد (000/0P<)، و ضربان قلب اوج فعالیت 61/10، 18/16 و 46/29 درصد (000/0P<) بهبود چشمگیر حاصل شد. همچنین، تحلیل داده ها نشان داد عامل جنسیت در این تغییرات تاثیر بارزی نداشته است (05/0P>). به عبارت دیگر، میزان پیشرفت تمامی متغیرها صرف نظر از عامل جنسیت روندی مشابه در هر دو گروه زنان و مردان داشته است. در این تحقیق هرچند بر انجام فعالیت بدنی در دوره طولانی مدت 12 هفته ای تاکید شده است، با این حال یک دوره کوتاه مدت 4هفته ای مخصوصاً در زمینه کاهش خطرپذیری بیماران قلبی تاثیر بسزا دارد که در صورت کمبود امکانات و هزینه ها در قالب دوره حداقل بازتوانی توصیه می شود.
مقایسه تعادل پویا در فوتسالیست های زن مبتلا به سندرم درد پتلافمورال و افراد سالم
حوزه های تخصصی:
سندرم درد پتلافمورال یکی از آسیب های شایع در مفصل زانو به ویژه در افراد با فعالیت های جسمانی زیاد است. به دلیل ایجاد درد، مهار عضلانی و آثار منفی بر حس عمقی مفصل زانو، این احتمال وجود دارد که این مشکل، کنترل وضعیتی پویا را تحت تاثیر قرار دهد. هدف از انجام این تحقیق، مقایسه تعادل پویا بین دو گروه مبتلا به سندرم درد پتلافمورال و افراد سالم بود. در این تحقیق که به روش مقایسه ای انجام شد، 30 زن فوتسالیست و نخبه شرکت کردند، که نیمی از آنان مبتلا به سندرم درد پتلافمورال با میانگین سنی 83/1±73/21 سال و میانگین زمان ابتلا 65/7±26/11 ماه و بقیه سالم با میانگین سنی 77/2±46/21 سال بودند. دو گروه از نظر قد، وزن و شاخص توده بدنی با هم همگن بودند و از نظر آماری تفاوت معناداری نداشتند (05/0 P>) . کنترل وضعیتی پویای افراد با استفاده از دستگاه بایودکس در دو سطح بی ثباتی کم (6) و زیاد (3) تعیین شد. شاخص های ثباتی ارائه شده شامل شاخص ثباتی کلی، قدامی خلفی و طرفی بود که پس از جمع آوری داده ها با استفاده از آزمون آماری تی مستقل، داده های بین دو گروه مقایسه شد. نتایج، وجود تفاوت معنادار در هر سه شاخص تعادلی بین دو گروه را در سطح 6 نشان دادند (شاخص کلی 03/0 = P، شاخص قدامی خلفی 02/0 = P و شاخص طرفی 05/0= P)، به طوری که مقایسه میانگین ها بین دو گروه حاکی از بیشتر بودن نوسانات تعادلی در گروه مبتلا بود، ولی در سطح 3 با وجود بیشتر بودن میانگین نوسانات تعادلی در گروه مبتلا، از لحاظ آماری تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. تحقیق حاضر نشان می دهد که تعادل پویا در فوتسالیست های زن مبتلا به سندرم درد پتلافمورال و درد قدامی زانو دچار اختلال است، ولی میزان این اختلال تعادلی، به میزان بی ثباتی و نیازهای کنترل وضعیتی در رابطه با شرایط محیطی وابسته است، به نحوی که در سطوح با ثبات تر که نیازهای کنترل وضعیتی به وضعیت ایستا نزدیک تر است، واکنش های تعادلی ضعیف تر از گروه کنترل عمل می کنند، ولی هر چه سطح، بی ثبات تر و تعادل به وضعیت پویا نزدیک می شود، واکنش های تعادلی افراد مبتلا به گروه کنترل نزدیک می شود. انجام مطالعات بیشتر در سطوح دیگر بی ثباتی در راستای درک هر چه بیشتر واکنش های تعادلی در افراد مبتلا به PFPS کمک کننده خواهد بود.
بررسی میزان شیوع و علل آسیب های ورزشی دانشجویان رشته تربیت بدنی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی میزان شیوع و علل آسیب های ورزشی دانشجویان رشته تربیت بدنی دانشگاه شهید باهنر کرمان بود. جامعه آماری شامل دانشجویان ورودی سال های 83 و 84 رشته تربیت بدنی دانشگاه شهید باهنر کرمان (138 نفر) بود که حداقل دو سوم دروس عملی را گذرانده بودند. به دلیل محدود بودن افراد در دسترس، تمام افراد جامعه وارد مطالعه شدند و میانگین سن، وزن و قد نمونه ها به ترتیب 2/1 + 4/23 سال، 7/12 +6/63 کیلوگرم و 9/7 + 169 سانتی متر بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساز بود که روایی محتوای آن با استفاده از نظر پنج نفر از استادان تایید و پایایی درونی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ بررسی شد و 9/0 به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که آسیب های عضلانی – تاندونی، بیشترین فراوانی را داشتند و در این میان کشیدگی و کوفتگی عضلانی شایع ترین آسیب ها بودند. هندبال پرآسیب ترین رشته ورزشی و آسیب شایع آن کوفتگی عضلانی بود. بین فراوانی آسیب در نیمسال تحصیلی بهاره و پاییزه و همچنین بین دانشجویان دختر و پسر اختلاف معنی داری وجود نداشت، ولی بین فراوانی آسیب در طول ترم، در ساعات مختلف آموزشی و در بخش های مختلف یک جلسه تمرین، اختلاف معنی داری مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داد که بین سن و توده شاخص توده بدنی با انواع آسیب ارتباط معنی داری وجود ندارد. با توجه به یافته های ذکر شده و مخاطرات احتمالی آسیب های ورزشی برای دانشجویان رشته تربیت بدنی، توجه بیشتر در امر برنامه ریزی دروس عملی دانشجویان بر اساس محدود کردن عوامل خطرزا ضروری به نظر می رسد.
رابطه عادات و وسایل استراحتی با ناهنجاری های وضعیتی ستون فقرات دختران جوان (مطالعه موردی : دانشجویان دختر دانشگاه های شیراز)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق، بررسی ارتباط عادات استراحتی با ناهنجاری های ستون فقرات دانشجویان دختر دانشگاه های شیراز بود. به این منظور 402 نفر به صورت تصادفی از بین 7800 نفر از دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه های دولتی شیراز (دانشگاه شیراز، علوم پزشکی و دانشگاه صنعتی) انتخاب شدند. ابتدا پرسشنامه «بررسی نحوه استراحت و وضعیت ستون فقرات»، که اعتبار آن 83 درصد برآورد شده است، در بین آزمودنی ها توزیع شد، سپس وضعیت بدنی آنها با کمک آزمون نیویورک و صفحه شطرنجی و خط شاقول مورد بررسی قرار گرفت. برای اندازه گیری زوایای قوس های مهره ای کمری و پشتی، از خط کش منعطف، که اعتبار آن در مقایسه با تکنیک پرتونگاری 78 درصد گزارش شده است، استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد بین وضعیت خوابیدن به پشت با پاهای کشیده و لوردوز کمری و نیز بین وضعیت خوابیدن به پشت و بالا بردن دست ها با اسکلیوز و عارضه شانه نابرابر، ارتباط معنی داری وجود ندارد. همچنین، بین وضعیت خوابیدن به پهلو و خم کردن سر و پاها به درون شکم با کایفوز و بین وضعیت خوابیدن به پهلو و گذاشتن زانوی بالایی بر روی زمین (همراه با چرخش لگن) با اسکلیوز ارتباط معنی داری مشاهده نشد. در این پژوهش بین وضعیت خوابیدن به پهلو در حالی که بالاتنه عقب تر از اندام تحتانی قرار گیرد و بین وضعیت خوابیدن به شکم، با لوردوز کمری ارتباط معنی داری ملاحظه شد (037/ = P، 39/0 = r) . نتایج این پژوهش حاکی از آن است که بین وضعیت خوابیدن به شکم و لوردوز گردنی ارتباط معنی داری وجود ندارد، اما بین وضعیت خوابیدن به شکم و کایفوز ارتباط معنی داری وجود دارد (042/0 = P، 14/0 = r). یافته های این تحقیق، ارتباط معنی داری را بین وزن افراد با وضعیت خواب و ناهنجاری های ستون فقرات نشان نداد. اما ارتباط معنی داری بین قد افراد با وضعیت خوابیدن به پهلو و گذاشتن زانوی بالایی بر روی زمین، مشاهده شد. بر اساس یافته های تحقیق، ارتباط معنی داری میان برخی از شیوه های استراحتی با ناهنجاری های ستون فقرات دیده شد. به نظر می رسد تاثیر وضعیت های استراحتی افراد بر ناهنجاری های ستون فقرات چندان شدید نیست، با این حال آگاهی دادن در این زمینه به دانشجویان و تصحیح عادات استراحتی نادرست در زمان استراحت و خوابیدن برای پیشگیری از ناهنجاری های وضعیتی ستون فقرات اهمیت زیادی دارد.
مقایسه دو وضعیت حرکتی فانکشنال در ارزیابی حس عمقی مفصل زانوی زنان ورزشکار سالم
حوزه های تخصصی:
با توجه به شیوع زیاد پارگی لیگامان متقاطع قدامی (ACL) در زنان ورزشکار و اهمیت دقت حس عمقی و ثبات دینامیک مفصل زانو در حفظ سلامت آن، لزوم ارزیابی فانکشنال حس عمقی، احساس می شود. ازاین رو هدف از این پژوهش، مقایسه دو وضعیت حرکتی فانکشنال در ارزیابی حس عمقی مفصل زانوی زنان ورزشکار سالم است. در این تحقیق نیمه تجربی، 16 زن ورزشکار سالم به صورت داوطلبانه شرکت کردند. حس وضعیت مفصل زانوی آنان با روش بازسازی زاویه هدف °30 ، در حالت ایستاده و در دو وضعیت حرکتی (از اکستانسیون به فلکسیون °30 و از فلکسیون °60 به فلکسیون °30)، اندازه گیری شد. خطای مطلق به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. به منظور تحلیل داده ها، از آزمون آماری تی زوجی استفاده شد. میانگین خطای بازسازی زاویه هدف بین دو وضعیت ارزیابی حس وضعیت مفصل زانو، اختلاف معنی داری نداشت. (05/0 P>). با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که برایند تحریک گیرنده های مکانیکی حس عمقی در این دو وضعیت حرکتی یکسان است.
ارتباط بین میزان قوس طولی داخلی کف پا با تعادل ایستا و پویا در پسران دانش آموز 12 تا 14 سال
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی ارتباط بین میزان قوس طولی داخلی کف پا با تعادل ایستا و پویا در پسران دانش آموز 12 تا 14 سال بود.روش تحقیق از نوع همبستگی – توصیفی است. جامعه آماری تحقیق تمامی مدارس راهنمایی پسرانه شهرستان شهر کرد بودند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای تعدادی از آنها انتخاب شدند. نمونه آماری تحقیق 90 نفر بودند که با توجه به محدودیت ها از میان دانش آموز پسر این مدارس به صورت تصادفی و هدفمند انتخاب شدند. ابتدا از تمامی آزمودنی ها آزمون نقش کف پا به عمل آمد و قوس کف پای آنها با استفاده از شاخص استاهلی ((SI) Staheli index) به صورت کمی طبقه بندی شد. سپس با توجه به محدودیت های مورد نظر، آزمودنی ها با میانگین و انحراف معیار سن 82/0+ 13 سال، وزن 19/7+ 47 کیلوگرم و قد 086/0+54/1 متر در سه گروه 30 نفره، گروه 1) آزمودنی های با 44/0 SI< ، گروه 2) آزمودنی های با قوس کف پای 89/0>SI > 44/0 و گروه 3) آزمودنی با قوس کف پای 89/0 SI> به صورت هدفمند طبقه بندی شدند. سپس از هر گروه آزمون تعادلی ایستادن روی یک پا برای سنجش تعادل ایستا و آزمون تعادلی گردش ستاره (SEBT) به منظور سنجش تعادل پویا به عمل آمد. در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS14 و آزمون همبستگی تجزیه و تحلیل آماری شد. نتایج نشان داد که بین میزان قوس کف پا با تعادل ایستا رابطه معنی داری وجود ندارد (608/0 = P)، ولی ارتباط معنی داری بین میزان قوس کف پا با تعادل پویا مشاهده شد (000/0 = P). بنابراین به نظر می رسد که میزان قوس طولی داخلی کف پا ارتباط معنی داری با عملکرد پویای افراد دارد و به جز گیرنده های حسی – عمقی کف پا، سطح کف پا نیز در کنترل پوسچر پویا تاثیر دارد. از این رو نتایج بر اساس نتایج بین میزان قوس طولی داخلی کف پا و حفظ تعادل بدن ارتباط وجود دارد.
مقایسه آسیب های بازیکنان فوتبال در جام ملت های آسیا و اروپا
حوزه های تخصصی:
خطر آسیب دیدگی، در فوتبال زیاد است، اما تحقیقات معدودی میزان بروز آسیب در قاره های آسیا و اروپا را با هم مقایسه نموده اند. هدف اصلی این تحقیق، مقایسه آسیب های بازیکنان فوتبال در جام ملت های آسیا و اروپا بود. 31 مسابقه از جام ملت های آسیا 2007 و 31 مسابقه از جام ملت های اروپا 2008 با استفاده از روش آنالیز ویدئویی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که میزان بروز آسیب در جام ملت های آسیا به طور معنی داری بیش از جام ملت های اروپاست (05/0 P< ، 75/5 = Z) (7/109 آسیب در برابر 6/39 آسیب در هر 1000 ساعت مسابقه)، ولی اختلاف معناداری در بروز آسیب در زمان های مختلف مسابقه در دو تورنمنت دیده نشد (05/0 P>، 41/4 = c2 ). همچنین میزان بروز آسیب در پست های مختلف در دو تورنمنت با هم اختلاف معنی داری داشتند (05/0 P<، 88/16 = c2)، به گونه ای که دروازه بانان در جام ملت های آسیا (4/22 درصد) و هافبک های میانی در جام ملت های اروپا (9/28 درصد) بیش از بازیکنان پست های دیگر آسیا دیدند. موضع آسیب دیده در بازیکنان شرکت کننده در دو تورنمنت با هم تفاوت معنی داری نداشتند (05/0 P>، 96/12 = c2). اما بازیکنان آسیایی بیشتر از ناحیه ساق پا (8/20 درصد) و بازیکنان اروپا بیشتر از ناحیه سر (4/24 درصد) دچار آسیب شدند. از تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که میزان بروز آسیب در جام ملت های آسیا بیش از جام ملت های اروپا است. همچنین عواملی مانند پست بازیکنان آسیب دیده در بازیکنان آسیایی و اروپایی در میزان بروز آسیب بازیکنان مؤثر است.
مقایسه فعالیت الکترومیوگرافی عضلات اکستنسور و فلکسور زانو در دو شیوه مختلف حرکت اسکات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق عبارت است از بررسی اثـر وضعیت پـا بر فعالیت الکترومیوگرافی عضلات اکستنسور و فلکسـور زانـو، طی فازهای درون گرا و برون گرای حرکت اسکات در دو حالت پای جمع و پای باز. 8 پاورلیفتر باتجربه، با میانگین و انحراف استاندارد سنی 74/3 ± 38/22 سال، قد 28/6 ± 5/172 سانتی متر، و وزن 98/9 ± 95/91 کیلوگرم، آزمودنی های این تحقیق بودند. به منظور نرمال سازی اطلاعات الکترومیوگرافی هر دو گروه عضلانی، آزمودنی ها سه تکرار 4 ثانیه ای حداکثر انقباض ارادی ایزومتریک (MVIC) را در دو حرکت فلکشن و اکستنشن زانو با زاویه 90 درجه اجرا کردند. سپس فعالیت الکترومیوگرافی عضلات پهن داخلی، پهن خارجی، و دوسر رانی، طی 3 تکرار متوالی اسکات (با دامنه حرکتی 100 درجه) در وضعیت های پاجمع (65% عرض شانه) و پاباز (160% عرض شانه) و با وزنه ای معادل 100% وزن بدن آزمودنی ها اندازه گیری شد. از آزمون آنالیز واریانس دوطرفه با اندازه گیری مکرر (2 وضعیت پا × 2 فاز اسکات) برای مقایسه داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد فعالیت عضله پهن داخلی در وضعیت پاباز (38/16±41/42درصدMVIC)، در مقایسه با وضعیت پاجمع (73/14±09/38 درصدMVIC) بزرگ تر است (05/0P). همچنین، همه عضلات فعالیت بزرگ تری را در فاز درون گرا نسبت به فاز برون گرا نشان دادند (05/0P). تفاوت معناداری بین هیچ ترکیبی از وضعیت پا و فاز اسکات مشاهده نشد. به طورکلی، نتایج این تحقیق نشان داد اسکات پاباز ممکن است در به کارگیری عضله پهن داخلی، از اسکات پاجمع مؤثرتر باشد. از آنجاکه فعالیت عضلات پهن رانی، به ویژه عضله پهن داخلی، در برنامه های تمرینی و توان بخشی زانـو بسیار مهم اند، نتایج این تحقیق در پزشکی و ورزش کاربرد دارد.
تأثیر وزن کوله پشتی بر تغییرات قلبی - عروقی و تنفسی دانش آموزان نوجوان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تغییرات پارامترهای قلبی – عروقی و تنفسی در دانش آموزان هنگام حمل کوله پشتی بود. به این منظور 15 دانش آموز پسر (با میانگین سنی 5/0± 53/12 سال، قد 8/1± 7/164 سانتی متر و وزن 6/1± 55 کیلوگرم) به طور داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. هر آزمودنی، کوله پشتی هایی با اوزان 0، 8، 5/10، 13 درصد وزن بدن خود را به طور تصادفی با سرعت 9/3 کیلومتر بر ساعت و به مدت 15 دقیقه بر روی تریدمیل حمل کرد ضربان قلب (HR)، تهویه دقیقه ای (VE) و تعداد تنفس (FR) به وسیله دستگاه گاز آنالایزر و فشار خون (BP) نیز توسط فشارسنج دیجیتالی در حالت های استراحت، فعالیت (دقیقه 15 ) و ریکاوری (3 دقیقه پس از آزمون راه رفتن) اندازه گیری شد. نتایج آزمون آماری نشان داد که در شرایط 5/10 و 13 درصد وزن بدن،BP و VE در حین حمل و نیز 3 دقیقه پس از حمل به طور معناداری بیشتر از شرایط باری 0 و 8 درصد بود (000/0 = P). همچنین، مقادیر متغیرهای مذکور در شرایط باری 5/10 و 13 درصد، 3 دقیقه پس از حمل، هنوز معناداری بیشتر از سطوح پایه استراحتی بود (000/0 = P) . بین شرایط باری 0 و 8 درصد تفاوت معنی داری در متغیرهای مذکور چه در حین حمل و چه 3 دقیقه پس از آن وجود نداشت. در مقادیر HR و FR آزمودنی ها چه در حین حمل و چه پس از حمل بارهای مختلف، تفاوت معناداری مشاهده نشد. برای اساس نتایج پژوهش حاضر، حمل کوله پشتی معادل 8% وزن بدن تغییرات معنی داری را در پارامترهای تنفسی و قلبی – عروقی دانش آموزان ایجاد نمی کند. ازاین رو می توان آن را به عنوان وزن مطلوب کوله پشتی برای حمل توسط دانش آموزان نوجوان پیشنهاد کرد.