فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۱٬۶۸۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پوکی استخوان بیماری متابولیکی استخوان است که کاهش عمومی و شدید چگالی استخوان را به همراه دارد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دوازده هفته تمرینات هوازی با شدت متوسط بر سطوح سرمی ویتامینD، هورمون پاراتیروئید، کلسیم و فسفر در زنان یائسه کم تحرک بود.
روش شناسی: این مطالعه از نوع تحقیقات نیمه تجربی با دو گروه تجربی و کنترل بود. 20 زن یائسه کم تحرک داوطلب و واجد شرایط با میانگین سنی 12/2±60سال و شاخص توده بدن 24/3±46/29کیلوگرم بر مترمربع به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (10زن) و کنترل (10زن) در این پژوهش شرکت نمودند. گروه فعالیت ورزشی در برنامه 12 هفته ای، هر هفته سه جلسه و در هر جلسه به مدت زمان 50 تا 60 دقیقه تمرینات هوازی با شدت 65 الی 70 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره را اجرا کردند، درحالیکه گروه کنترل در هیچ مداخله ای شرکت نداشتند. از گروه تجربی و کنترل 24 ساعت قبل و بعد از 12 هفته برنامه تمرینی در حالت ناشتا به منظور اندازه گیری متغیرهای وابسته نمونه گیری خون به عمل آمد. اطلاعات مربوطه با روش آماری توصیفی و استنباطی تی همبسته و آنکوا در سطح معناداری (05/0≥p ) و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج بین گروهی نشان داد که پس از 12 هفته تمرینات هوازی با شدت متوسط سطوح سرمی ویتامینD، کلسیم و فسفر تفاوت معناداری نداشت (05/0<P )، درحالیکه سطوح سرمی هورمون پاراتیروئید افزایش معناداری داشت (05/0≥p ).
بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که 12 هفته فعالیت ورزشی هوازی پیاده روی و دوی سبک با شدت متوسط 65 الی 70 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره سطوح سرمی ویتامین D، کلسیم و فسفر را تحت تأثیر قرار نمی دهد، درحالی که هورمون پاراتیروئید را افزایش می دهد که احتمالاً ناشی از دوگانگی اثرات آن برای بهبود توده استخوانی در زنان یائسه 50 الی 70 سال است.
تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی دایره ای شدید و مکمل دهی تداومی و تناوبی زنجبیل برعوامل همورئولوژیکی زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: چاقی از فاکتورهای تأثیرگذار بر گرفتگی عروق است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی دایره ای شدید و مکمل دهی تناوبی و تداومی زنجبیل بر سطوح فیبرینوژن، پلاکت، هماتوکریت و هموگلوبین زنان چاق بود.مواد و روش ها: به همین منظور 44 زن چاق (میانگین سن 6.45±30.11 سال و شاخص توده بدنی 3.99±31.60 کیلوگرم بر مترمربع)، به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به چهار گروه تمرین مقاومتی + دارونما (n=11)، تمرین مقاومتی + مکمل دهی تداومی زنجبیل (n=11)، تمرین مقاومتی+مکمل دهی تناوبی زنجبیل (n=11) و تمرین مقاومتی (n=11) تقسیم شدند. آزمودنی ها به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته، تمرین مقاومتی دایره ای شدید را انجام دادند. آزمودنی های گروه های مکمل، کپسول های حاوی 500 میلی گرم مکمل زنجبیل و گروه دارونما نیز به صورت مشابه کپسول های حاوی نشاسته را روزانه در دو وعده صبح و شب بعد از صرف غذا به روش دوسوکور مصرف کردند. نمونه خون در دو مرحله پیش آزمون و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین جمع آوری شد. از روش آنالیز واریانس مکرر و تی همبسته جهت تجزیه و تحلیل داده ها در سطح معناداری 0.05>P < span lang="FA"> استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که اثر زمان بر روی متغیرهای تحقیق معنادار بود ولی اثر تعاملی گروه و زمان در هیچ کدام از متغیرها معنادار نبود و بنابراین هیچ کدام از مداخله های تمرین و مکمل تأثیر معناداری بر متغیرهای فیبرینوژن، پلاکت ها، هموگلوبین و هماتوکریت خون نداشت.بحث و نتیجه گیری: در رابطه با تأثیر ورزش بر ویسکوزیته خون و پلاسما سازوکارهای متعددی وجود دارد. فیبرینوژن سبب اتصال گلبول های قرمز به یکدیگر و به دیواره عروق شده و باعث افزایش ویسکوزیته خون می گردد. به نظر می رسد که انجام هشت هفته تمرین مقاومتی دایره ای شدید به همراه مکمل دهی تناوبی و تداومی زنجبیل نمی تواند باعث تغییر معناداری در شاخص های خونی فیبرینوژن و هموگلوبین زنان چاق شود.
تاثیر تمرین هوازی بر نیمرخ لیپیدی بیماران آرتریت روماتوئید تحت درمان دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: مرگ و میر ناشی از بیماری های قلبی- عروقی در بیماران آرتریت روماتوئید در مقایسه با دیگر اقشار جامعه شایع تر است. ممکن است دارو درمانی و کم تحرکی این بیماران نقش مهمی در بروز این بیماری ها داشته باشد. هایپرلیپیدمی، فاکتور اصلی خطرساز قلبی- عروقی است و خطرات بالقوه بیماری های قلبی- عروقی را می توان با اندازه گیری نیمرخ لیپیدی پیش بینی کرد. بنابراین، هدف این تحقیق، بررسی آثار 8 هفته تمرین هوازی بر نیمرخ لیپیدی بیماران آرتریت روماتوئید بود. مواد و روش ها: در تحقیقی نیمه تجربی، 23 داوطلب زن مبتلا به بیماری آرتریت روماتوئید (میانگین سن 7.73± 51.96 سال، میانگین وزن 10± 72.37 کیلوگرم و میانگین شاخص توده بدنی 2.95± 28.46 کیلوگرم بر مترمربع) که بیش از 3 سال از شروع بیماری آن ها می گذشت و داروهای یکسانی مصرف می کردند (متوتروکسات و پردنیزولون) به طور هدفمند به عنوان آزمودنی انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (12 نفر) و تجربی (11 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی، هفته ای 3 جلسه در برنامه ی تمرین هوازی 8 هفته ای بر روی دوچرخه ثابت، با شدت 60 تا 70 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره، شرکت کردند. پیش و پس از 8 هفته تمرین هوازی، نمونه ی خون آزمودنی ها گرفته شد. برای بررسی تفاوت های درون گروهی از آزمون t همبسته و برای تعیین تفاوت های بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده گردید. یافته ها: پس از 8 هفته تمرین هوازی، سطوح TG، TC، C-LDL، C-HDL/TC، C-HDL/C-LDL و BMI در گروه تجربی به طور معنی داری کاهش و C-HDL آن ها افزایش یافت (0.01 >P). در بررسی تفاوت های درون گروهی در گروه کنترل، TC، TG و C-LDL افزایش معنی دار (0.05>P)، C-HDL/TC و C-HDL/C-LDL افزایش معنی دار (0.01 >P) و C-HDL کاهشمعنی دار داشت (0.05>P)، اما تغییرات BMI معنی دار نبود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که تمرین هوازی با بهبود نیمرخ لیپیدی ممکن است در پیش گیری و کاهش بروز بیماری های قلبی- عروقی در بیماران آرتریت روماتوئید نقش موثری داشته باشد. با شرکت در تمرین هوازی می توان عوارض جانبی دارو درمانی و کم تحرکی بر نیمرخ لیپیدی را خنثی کرد. علاوه بر این، معلوم شد که بیماران آرتریت روماتوئید نیز مانند سایر افراد جامعه می توانند با اجرای تمرین هوازی، سلامت قلبی- عروقی خود را بهبود بخشند.
بررسی پروفایل هورمونی مردان دوچرخه سوار تیم ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: بررسی پروفایل هورمونی رشته های ورزشی مختلف در تحقیقات فراوانی جهت ارائه معیار و شاخص به کار می رود. با توجه به اهمیت رشته دوچرخه سواری تحقیق حاضر به بررسی پروفایل هورمونی دوچرخه سواران مرد تیم ملی ایران می پردازد.مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی ۹۵ نفر از مردان دوچرخه سوار تیم ملی ایران با میانگین و انحراف معیار قد 4.5±175.4 سانتی متر، وزن 3.8±74.5 کیلوگرم و شاخص توده بدن 0.7±23.9 کیلوگرم بر مترمربع به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. متغییر های تحقیق شامل: (سطح سرمی هورمون تستوسترون، هورمون رشد، هورمون رشد شبه انسولینی، هورمون لوتئینی، هورمون تحریک کننده تیروئید و هورمون اریتروپویتین) بود که ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و به صورت ناشتا از ورید ناحیه آرنج آزمودنی ها خونگیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل و بررسی شدند (0.05>P).یافته ها: در مردان دوچرخه سوار تیم ملی ایران میانگین سطح سرمی هورمون تستوسترون 0.23± 4.44 نانوگرم/میلی لیتر، میانگین سطح سرمی هورمون رشد 0.17± 0.24 نانوگرم/میلی لیتر، میانگین سطح سرمی هورمون رشد شبه انسولینی 56.64±246.3 میکروگرم/لیتر، میانگین سطح سرمی هورمون لوتئینی 0.72±2.44 واحد بین المللی/لیتر، میانگین سطح سرمی هورمون تحریک کننده تیروئید 0.8±2.33 میلی واحد بین الملل/لیتر و میانگین سطح سرمی هورمون اریتروپویتین 0.97± 4.79 میلی واحد بین المللی/ لیتر بود.بحث و نتیجه گیری: مقادیر مرجع هورمون های بررسی شده برای جمعیت عمومی ورزشکاران نخبه معتبر نیست. محدودیت های مرجع جدیدی باید برای متغیرهای هورمونی در ورزشکاران نخبه ایجاد شود. زیرا وضعیت متابولیسمی، تغذیه ای و تمرینی آنها با جمعیت عادی غیرورزشکار متفاوت است.
تاثیر تمرینات مقاومتی و هوازی بر مولکول محلول چسبان بین سلولی و نیمرخ لیپیدی سرم زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: شواهد نشان داده اند گسترش بیماری های قلبی عروقی زمینه ای التهابی دارد و التهاب عمومی (سیستمیک)،نقش محوری در پیشرفت آترواسکلروز ایفا می کند و این عوامل بویژه در افراد دارای اضافه وزن و چاق ممکن است خطر وقوع بیماری های قلبی عروقی را افزایش دهد. هدف تحقیق بررسی تاثیر تمرینات هوازی و مقاومتی بر مولکول محلول چسبان بین سلولی (1 -sICAM) و نیمرخ لیپیدی خون در زنان دارای اضافه وزن است. مواد و روش ها: 38 زن سالم غیریائسه در تحقیق شرکت کردند و بطور تصادفی در دو گروه تمرینی شامل تمرینات مقاومتی (تعداد 14 نفر، میانگین سنی 5.82±34.14 سال و شاخص توده بدن 4.29±30.48 کیلوگرم/مترمربع) و گروه تمرین هوازی (تعداد 14 نفر، میانگین سنی 5.77±35.42 سال و شاخص توده بدن 3.28±28.49 کیلوگرم/مترمربع) و یک گروه کنترل (تعداد 10 نفر، میانگین سنی 94/5 ± 35 سال و شاخص توده بدن 2.17±26.98 کیلوگرم/مترمربع) تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی 8 هفته با شدت 65 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره بود که به مدت 16 دقیقه در هفته اول اجرا گشت و در هفته هشتم به 30 دقیقه رسید. برنامه تمرینات مقاومتی نیز با شدت 50 تا 65 درصد یک تکرار بیشینه به مدت 8 هفته اجرا گردید. این تمرینات 4 جلسه در هر هفته و هر جلسه به مدت 50 دقیقه اجرا شدند. سطح سرمی 1 -sICAM، نیمرخ لیپیدی خون شامل لیپوپروتئین با چگالی پایین (C-LDL)، لیپوپروتئین با چگالی بالا (C-HDL) ، کلسترول تام و تری گلیسرید و شاخص های ترکیب بدنی قبل و 48 ساعت پس از پایان تمرینات اندازه گیری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها ، با استفاده از آزمون ANOVA و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی داری 0.05 >P انجام گرفت. یافته ها: وزن (0.001=p) و شاخص توده بدن (0.001=p) بعد از 8 هفته، در هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل کاهش معنادار، و حداکثر اکسیژن مصرفی (0.001= p) افزایش معنی داری پیدا کرد. در حالی که در شاخص های 1-sICAM، تری گلیسرید، کلسترول تام، C - HDL و C- LDL سرم تغییر معناداری (50.05<p) مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: اگر چه 8 هفته فعالیت ورزشی از دو نوع مقاومتی و هوازی، برای بهبود نیمرخ لیپیدی و 1-sICAM زنان غیر یائسه دارای اضافه وزن موثر نبود، اما موجب کاهش BMI و بهبود Vo2max هر دو گروه تمرینی شد .
بررسی پلی مورفیسم R577X در ژن ACTN3 درکشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: عملکرد ورزشی یک فنوتیپ پیچیده است که توسط چندین عامل محیطی از جمله رژی م غذایی، ورزش و عوامل اجتماعی تعیین می گردد. عوامل ژنتیکی نیز ممکن است به تفاوت بین فردی در عملکرد ورزشی افراد کمک کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی فراوانی آلل های پلی مورفیسم ژن ACTN3 در بین کشتی گیران مبتدی نوجوان اردبیلی بود.مواد و روش ها: آزمودنی های این تحقیق 15 کشتی گیر مبتدی نوجوان پسر (با سن 1.53±13.07 سال و وزن 7.37± 48.66 کیلوگرم) از شهر اردبیل بودند. روش اندازه گیری پلی مورفیسم ژن ACTN3 با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز و توالی یابی مستقیم DNA از طریق نمونه بزاقی تعیین و مورد مقایسه قرار گرفت. داده ها با آزمون کای دو برای نیکویی برازش و در سطح معنی داری 0.05>P با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در فراوانی های پلی مورفیسم ژن ACTN3 وجود داشت (0.001>P). فراوانی نسبی ژنوتیپ های RR و RX به ترتیب برابر 80% (تعداد=12) و 20% (تعداد=3) بود. همچنین، فراوانی نسبی آلل های R و X به ترتیب برابر 90% (تعداد=27) و 10% (تعداد=3) بود.بحث و نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج نشان دهنده برتری آلل R در پلی مورفیسم ژن ACTN3 در کشتی گیران نوجوان مبتدی پسر اردبیلی بود. به نظر می رسد ارزیابی فراوانی های پلی مورفیسم این ژن ها ممکن است دراستعدادیابی رشته های ورزشی از جمله کشتی در رده های سنی پایه، تأثیر گذار باشد.
بررسی تغییرات ترکیب بدن و مقادیر سرمی مایوستاتین و فولیستاتین پس از کاهش وزن حاد کشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مایوستاتین به عنوان قوی ترین عامل مهار کننده رشد و تکثیر سلول های عضلانی، و فولیستاتین مهارکننده مایوستاتین نقش مهمی در تغییرات ترکیب بدن دارند. هدف: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر کاهش وزن حاد بر تغییرات ترکیب بدن و مقادیر سرمی مایوستاتین و فولیستاتین کشتی گیران بود. روش شناسی : 15 کشتی گیر مرد تمرین کرده با میانگین سنی 8/1 ± 7/22 سال و میانگین وزنی1/9 ± 1/77 کیلوگرم طی 48 ساعت از طریق محدودیت شدید غذایی (کاهش تقریبی 80% کالری مصرفی روزانه) و دهیدراسیون اقدام به کاهش چهار درصد از وزن بدن خود کردند. قبل و بعد از برنامه کاهش وزن، شاخص های پیکر سنجی، ترکیب بدنی، و نمونه خونی آزمودنی ها به منظور برآورد مقادیر سرمی مایوستاتین و فولیستاتین، اندازه گیری شد. داده ها از طریق آزمون تی- استیودنت همبسته تجزیه و تحلیل آماری شدند. یافته ها: در پی کاهش وزن سطوح سرمی مایوستاتین و فولیستاتین به ترتیب به طور معناداری افزایش و کاهش یافت (01/0>P). توده چربی (مطلق و نسبی) و توده بدون چربی مطلق آزمودنی ها نیز کاهش معناداری داشت (01/0>P)، و افزایش معناداری در توده بدون چربی نسبی آزمودنی ها مشاهده شد (01/0>P). نتیجه گیری: کاهش سریع وزن از طریق افزایش مایوستاتین و کاهش فولیستاتین با تحریک فرایند کاتابولیک توده بدون چربی بدن، سبب تحلیل عضلانی می شود. واژه های کلیدی: مایوستاتین، فولیستاتین، ترکیب بدن، کاهش وزن، کشتی گیران
مقایسه دو شیوه تمرینی منتخب روی برخی متغیرهای فیزیولوژیکی و عملکردی بازیکنان نوجوان تنیس روی میز باشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: شناسایی موثرترین شیوه های تمرینی برای توسعه قابلیت های جسمانی و عملکردی ورزشکاران از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف تحقیق حاضر مقایسه دو شیوه تمرینی منتخب روی برخی متغیرهای فیزیولوژیکی و عملکردی بازیکنان تنیس روی میز باشگاهی بود.مواد و روش ها: تعداد 16 بازیکن نوجوان پسر در گروه های تمرین ترکیبی (تعداد 10 نفر با شاخص توده بدنی 65.3±19.1 کیلوگرم برمترمربع) و تمرین سنتی (تعداد 8 نفر با شاخص توده بدنی 21.1±19.1 کیلوگرم بر مترمربع) که حداقل دو سال تجربه شرکت در مسابقات استانی داشتند، به شکل در دسترس انتخاب شدند. در تمرینات سنتی تاکید روی تمرین های مهارتی و در ترکیبی منتخب تمرکز روی تمرینات قدرتی- هوازی بود که به مدت هشت هفته و سه جلسه در هفته انجام شد. برخی متغیرهای موثر در اجرای آزمودنی ها شامل توان بی هوازی، توان هوازی، سرعت و عملکرد مهارتی در پیش و پس آزمون در شرایط نسبتاً یکسان اندازه گیری شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 0/05>P تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که در متغیرهای سرعت (ترکیبی=11.9- ؛ سنتی=0.5%)، چابکی (ترکیبی=8.9-% ؛ سنتی= بدون تغییر)، اوج توان بی هوازی (ترکیبی=14.5؛ سنتی=17.3-%)، میانگین توان بی هوازی (ترکیبی=5.9 ؛ سنتی=23.4-%)، ظرفیت هوازی (ترکیبی=5.9 ؛ سنتی=0.55-%)، قدرت مچ دستی (ترکیبی=25.9؛ سنتی=4%) بهبودی معناداری در گروه ترکیبی نسبت به سنتی مشاهده شد (0/05>P). از سوی دیگر، در مهارت های تاپ اسپین فورهند (ترکیبی=46.5 ؛ سنتی=74.7%) و تاپ اسپین بک هند (ترکیبی=51.2 ؛ سنتی=83.2%) آزمودنی های گروه سنتی پیشرفت معناداری نسبت به گروه تمرین ترکیبی نشان دادند (0/05>P).بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که اجرای تمرینات سنتی احتمالاً تغییرات قابل توجهی روی قابلیت های فیزیولوژیکی بازیکنان ایجاد نکرد و حتی بازیکنان تنیس روی میز ممکن است در مسابقات متوالی کاهش در عملکرد را تجربه نمایند.
مقایسه تاثیر تمرینات تناوبی و تداومی بر عملکرد محور هورمون رشد/ فاکتور رشد شبه انسولینی 1 در زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی مقایسه اثر دو شیوه تمرین تناوبی و تداومی بر عملکرد محور هورمون رشد و فاکتور رشد شبه انسولین یک می باشد.
روش شناسی: 36 آزمودنی چاق غیرفعال به طور تصادفی به سه گروه 12 نفره، تمرین تناوبی (با میانگین سن 27/2±58/23 سال، شاخص توده بدنی 33/0±60/30 کیلوگرم متر مربع، درصد چربی 33/0±59/35 درصد) و گروه تداومی (با میانگین سنی 84/2±41/25 سال، شاخص توده بدنی 55/0±51/30 کیلوگرم متر مربع، درصد چربی 47/0± 54/35 درصد) و گروه کنترل (با میانگین سن 4/2±22سال، شاخص توده بدنی 51/0±54/30 کیلوگرم متر مربع، درصد چربی 64/0±49/35 درصد) تقسیم شدند. برنامه تمرین تناوبی و تداومی شامل دویدن باشدت 75-60 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 8 هفته وهر هفته 3 جلسه بود. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون t- زوجی و واریانس یک طرفه، در سطح معناداری 05/0P < انجام گرفت.
یافته ها: این پژوهش نشان داد که در گروه تناوبی و تداومی سطوح GH و IGF-1 سرمی به طور معنی داری افزایش یافت. همچنین میزان درصد چربی بدن در هر دو گروه به طور معنی داری کاهش یافت (05/0P < ). تغییرات سطوح GH و BMI و درصد چربی بدن در پس آزمون گروه های تناوبی، تداومی و کنترل معنی دار بود (05/0P < )، ولی سطوح IGF-1 در پس آزمون گروه ها معنی دار نبود.
بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تمرین تداومی باعث افزایش بیشتر سطح هورمون رشد شده و به تنظیم تعادل وزن منجر می شود.
واژه های کلیدی: هورمون رشد، فاکتور رشد شبه انسولینی1، تمرین تناوبی، تمرین تداومی
اثر هشت هفته تمرینات ترکیبی و مصرف مکمل کافئین بر توان بی هوازی، شاخص خستگی، استقامت هوازی و آزمون مهارتی در تکواندوکاران دختر نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: یکی از دغدغه های ورزشکاران حرفه ای افزایش عملکردشان می باشد. در فعالیت های شدید، اتمام سریع انرژی و افزایش تجمع اسیدلاکتیک از جمله عوامل کاهش عملکرد در طول یک دوره از مسابقات است. هدف از انجام این پژوهش مقایسه تاثیر هشت هفته تمرینات ترکیبی و مصرف مکمل کافئین بر توان بی هوازی، شاخص خستگی، استقامت هوازی و سرعت ضربه پا به میت تکواندوکاران دختر نخبه بود.مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی و کاربردی با طرح تحقیق پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از تکواندوکاران دختر نخبه شهر کرج بودند که تعداد 28 آزمودنی به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه: 1) تمرین ترکیبی و 2) مکمل کافئین + تمرین ترکیبی در گروه های 14 نفره تقسیم شدند. برای بررسی تفاوت درون گروهی و بین گروه ها به ترتیب از آزمون های آماری تی همبسته و آنووا در سطح معناداری 0.05>P استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تی همبسته نشان داد که میانگین پیش آزمون و پس آزمون آزمودنی ها در تمام شاخص ها [(استقامت هوازی گروه تمرین ترکیبی به همراه مصرف کافئین، 0.003=P < span lang="FA">)، (استقامت هوازی در گروه تمرین ترکیبی بدون مصرف کافئین، 0.005=P < span lang="FA">) و (شاخص های سرعت ضربه پا، توان بی هوازی و خستگی در هر دو گروه، 0.000=P < span lang="FA">)] تفاوت معنی داری با هم دارند و عملکرد ورزشکاران در پس آزمون بهتر بود. نتایج مربوط به آزمون آنوا نشان داد که فقط میانگین سرعت ضربه مستقیم پا به میت (ضربه آپ دولیو چاگی) بین دو گروه تفاوت معنی داری داشت و تکواندوکاران در گروه تمرین ترکیبی + کافئین در مقایسه با تمرینات ترکیبی صرف، عملکرد بهتری داشتند.بحث و نتیجه گیری: از آنجائی که که حتی بهبود مقدار کم متغیرهای جسمانی و عملکردی برای ورزشکاران نخبه ارزشمند است، بنابراین توصیه می شود مکمل کافئین در کنار تمرینات ورزشی مورد استفاده قرار گیرد.
اثر تمرین هوازی همراه با رژیم غذایی کتوژنیک بر سطوح سرمی استئوکلسین و لپتین در مردان میان سال مبتلا به سندروم متابولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: متابولیسم استخوان توسط بافت چربی از طریق ترشح آدیپوسایتوکین ها تنظیم می شود. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر تمرین هوازی همراه با رژیم غذایی کتوژنیک بر سطوح سرمی استئوکلسین و لپتین در مردان میانسال مبتلا به سندروم متابولیک بود.مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی می باشد. تعداد 40 نفر از مردان با ابتلا به سندروم متابولیک به عنوان آزمودنی های پژوهش انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی در چهار گروه کنترل (10 نفر)، تمرین هوازی (10 نفر)، کنترل رژیم غذایی کتوژنیک (10 نفر) و تمرین هوازی توام با کنترل رژیم غذایی کتوژنیک (10 نفر) تقسیم شدند. پروتکل تمرین هوازی با دوره 45 دقیقه ای فعالیت ورزشی هوازی برای مردان میانسال مبتلا به سندروم متابولیک با شدت 70-60 درصد ضربان قلب بیشینه از فعالیت ورزشی هوازی با توالی 3 جلسه در هفته به مدت 12 هفته متوالی انتخاب گردید. هم چنین رژیم های غذایی تجویزی با تمرکز بر مصرف کربوهیدرات (با محدود کردن میزان مصرف کربوهیدرات تا 40-30 گرم در روز) بود و محدودیتی در کالری دریافتی روزانه و نوع چربی مصرفی یا غلظت کلسترول موجود در رژیم غذایی ایجاد نشد. خون گیری پس آزمون آزمودنی ها در هر سه گروه، سه روز پس از آخرین جلسه تمرینی به عمل آمد. یافته ها: نتایج تغییر معنی داری در سطوح استئوکلسین در گروه تمرین (0.019=P < span lang="FA">) و تمرین توام با رژیم غذایی (0.004=P < span lang="FA">) و هم چنین تغییر معنی داری در سطوح لپتین در گروه تمرین (0.01=P < span lang="FA">) و گروه تمرین توام با رژیم غذایی (0.01=P < span lang="FA">) نسبت به گروه کنترل نشان داد. بحث و نتیجه گیری: مشارکت بیماران مبتلا به سندروم متابولیک در برنامه تمرین هوازی توام با کنترل رژیم غذایی کتوژنیک می تواند در بهبود اختلال متابولیکی و متابولیسم استخوان نقش به مراتب بهتری نسبت به تنها استفاده از این مداخله ها داشته باشد.
اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید با دو شیوه ی متفاوت کنترل شدت بر توان هوازی و تغییرپذیری ضربان قلب دختران جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر ۸ هفته تمرین تناوبی شدید (HIT) با دو شیوه کنترل شدت با استفاده از ضربان قلب (مبتنی بر ضربان قلب) و یا سرعت دویدن (مبتنی بر سرعت) بر توان هوازی و تغییرپذیری ضربان قلب (HRV) دختران جوان فعال بود.
روش شناسی: ۲۵ دانش آموز دختر هنرستان شکرانی اصفهان به صورت داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. آزمودنی ها در دو گروه مبتنی بر سرعت (13 نفر، سن 6/0 ± 3/17، وزن 78/7 ± 15/60 کیلوگرم، قد 08/6 ± 15/166 سانتی متر) و مبتنی بر ضربان قلب (12 نفر، سن 2/0 ± 1/17 ، وزن 86/3 ± 92/59 کیلوگرم، قد 60/2 ± 25/165 سانتی متر) تقسیم شدند. آزمودنی ها قبل و پس از 8 هفته تمرین HIT با تواتر دو جلسه در هفته، در آزمون آمادگی تناوبی 15-30 (30-15IFT (برای اندازه گیری عملکرد بیشینه (VIFT) و برآورد اکسیژن مصرفی بیشینه (VO2max) به عنوان شاخص های توان هوازی شرکت کردند. HRV استراحتی در هفته ابتدایی و انتهایی ثبت گردید. از آزمون های آماری تی همبسته و تحلیل کواریانس با سطح معناداری P<0.05 برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد.
یافته ها: 8 هفته تمرین HIT با هر دو روش افزایش های معناداری را در VO2max و VIFT ایجاد کرد (P<0.05). HRV تنها در گروه مبتنی بر ضربان قلب افزایش معناداری را نشان داد (P<0.05). در بررسی بین گروهی، HRV در روش مبتنی بر ضربان قلب پیشرفت معنادار بیشتری را نشان داد (P<0.05).
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد هر دو روش کنترل شدت در تمرینات HIT در پیشرفت توان هوازی موثر باشند اما ایجاد تغییر در HRV نیازمند بکارگیری روش مبتنی بر ضربان قلب است.
اثر 8 هفته تمرین استقامتی با مدت های مختلف بر سطوح استراحتی HDL تام، HDL2 و HDL3 پلاسما در موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: بیماری کرونری قلب علت اصلی مرگ و میر در جهان توسعه یافته و توسعه نیافته امروز می باشد. و به خوبی با افزایش در سطوح کلسترول تام (TC) و لیپوپروتئین کم چگال (C-LDL) و تری گلیسرید (TG) و کاهش لیپوپروتئین پرچگال (C-HDL) که نشانه های مستقل قوی برای CAD هستند محرز شده است. اعتقاد بر این استکه فعالیت هوازی خطر ابتلاء به بیماری قلبی- عروقی را بویژه از طریق افزایش سطح سرمی C-HDL کاهش می دهد. اگر چه این اثرات در میان مطالعات اثر فعالیت بسیار متغیر است. هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر 8 هفته تمرین استقامتی با مدت های مختلف بر سطوح استراحتی HDL تام، HDL2، HDL3، TG و TC پلاسما در موش های صحرایی نر بود. مواد و روش ها: به این منظور 50 سر موش صحرایی نر 8 هفته ای ویستار با میانگین وزن (6.589± 189.98) گرم خریداری و به طور تصادفی در 5 گروه شامل 3 گروه تمرینی با مدت های مختلف 30، 60 و 90 دقیقه و یک گروه کنترل پایه (داخل قفس) و گروه پایه 2 (شم) قرار گرفتند. گروه های تجربی به مدت 8 هفته، هر هفته 5 روز و هر روز با سرعت 20 متر بر دقیقه با مدت های مختلف 30، 60 و 90 دقیقه تمرین داده شدند. 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین کشته شدند و پلاسما جمع آوری شد.HDL تام و HDL3 با استفاده از روش رسوبی و کلسترول آن به روش آنزیمی اندازه گیری شد. مقدار HDL2 نیز از طریق محاسبه به دست آمد. تجزیه و تحلیل نتایج با آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی LSD با استفاده از نرم افزار (16 version)SPSS در سطح معنی داری 0.05 انجام شد. یافته ها: هیچ اختلاف معنی داری در میانگین غلظت C-HDL تام، C-HDL2، C-HDL3، TG، C-LDL، C-VLDL، C-HDL/TC، C-HDL/LDL و C-HDL3/C-HDL2 در بین گروه های پژوهش مشاهده نشد (0.05>p). تنها مقادیر کلسترول تام پس از 8 هفته تمرین استقامتی کاهش معنی داری را در گروه های 30 و 60 دقیقه در مقابل با گروه های شم و کنترل نشان داد.(F=6.566 ،p<0.000)نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که، 8 هفته تمرین استقامتی با سرعت 20 متر بر دقیقه و مدت های مختلف 30، 60 و 90 دقیقه تاثیری بر سطوح HDL2-C/HDL3- و LDL/HDL-C ،TC/HDL-C ،VLDL-C ،LDL-C ,TG ،HDL3 ،HDL2 ،HDL-CC ندارد. اما سطوح کلسترول تام به طور معنی داری پس از 8 هفته تمرین استقامتی کاهش یافت.
تأثیر تمرین مقاومتی و مکمل عصاره شکلات تلخ بر سطوح پلاسمایی مایوژنین سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: تمرین ورزشی و تغذیه از جمله راهبرد های غیردارویی کنترل کننده کاهش توده عضلانی ناشی از سالمندی در سالمندان می باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و مصرف مکمل عصاره شکلات تلخ بر میزان مایوژنین سرمی، جهت بررسی آثار مایوژنیکی آن در سالمندان بود.
مواد و روش ها: بدین منظور تعداد 36 سالمند (65-85 سال و بطور مساوی زن و مرد) در مرکز خانه سالمندان انتخاب و پس از مراحل اخذ مجوزها، غربالگری و پرکردن فرم رضایت نامه به صورت تصادفی به چهار گروه: تمرین مقاومتی (10=n)، مکمل (10=n)، ترکیبی (10=n) و کنترل (6=n) تقسیم شدند. گروه تمرین و ترکیبی به مدت هشت هفته تمرین های مقاومتی منتخب را سه جلسه 60 دقیقه ای در هفته انجام دادند. گروه مکمل و ترکیبی نیز روزانه یک عدد قرص 500 میلی گرمی عصاره شکلات تلخ مصرف کردند. گروه کنترل در این دوره هیچ گونه تمرین و مصرف مکملی نداشتند. 48 ساعت قبل و پس از دوره مطالعه 6 سی سی نمونه خونی از ورید بازویی آزمودنی ها جهت بررسی میزان مایوژنین سرم گرفته و از آزمون آماری آنووا یک راهه و تی وابسته جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد (0.05>P < span lang="FA">).
یافته ها: نتایج نشان داد میزان مایوژنین در هر سه گروه در داخل و بین گروه ها تفاوت معنی داری نداشت (0.05<P < span lang="FA">). هرچند حداکثر قدرت پرس پا و سینه در گرو ه های تمرین (0.03=P < span lang="FA">) و ترکیبی (P=0.01) در مقایسه با گروه کنترل به صورت معناداری افزایش داشت.
بحث و نتیجه گیری: تمرین مقاومتی و مصرف مکمل عصاره شکلات تلخ با وجود افزایش معنادار حداکثر قدرت عضلانی سینه و پا، تأثیر معنا داری بر افزایش عامل تنظیمی مایوژنین ندارد.
تأثیر انواع مختلف بازیافت پس از فعالیت شدید بر برخی عوامل فیزیولوژیکی و روانشناختی در دانشجویان پسر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه استفاده از انواع بازیافت ها از جمله فعال، غیرفعال، ماساژ، کششی، تحریک الکتریکی و ترکیبی از اینها مورد توجه قرار گرفته است. اما نتایج مطالعات در مورد اثر بخشی آنها متناقض می باشد. هدف: لذا، هدف این پژوهشعبارت است از بررسی تأثیر اجرای چهار نوع بازیافت فعال، غیرفعال، ماساژ و ترکیبی پس از فعالیت شدید بر عملکرد بی هوازی، میزان لاکتات خون، میزان درک خستگی، احساس توانمندی و درک فشار کار دانشجویان تربیت بدنی است. روش شناسی: 12 نفر از دانشجویان پسر تربیت بدنی خوارزمی به صورت داوطلبانه به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها پس از پنج دقیقه گرم کردن استاندارد، بلافاصله فعالیت شدید شش وهله ای روی چرخ کارسنج اجرا شد. پس از پنج دقیقه بازیافت فعال به مدت 20 دقیقه انواع بازیافت را اجرا کردند. لاکتات خون بلافاصله، پنج و 25 دقیقه بعد از اجرایفعالیت شدید اندازه گیری شد. پس از اتمام بازیافت، آزمون وینگیت 30 ثانیه ای اجرا شد. همچنین آزمون میزان درک فشار کار و POMS پس از اجرای آزمون وینگیت به عمل آمد. یافته ها: با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیر های مکرر و آزمون تعقیبیLSD نتایج تحقیق نشان داد میزان تأثیرگذاری بازیافت ترکیبی در پاکسازی لاکتات خون، بازیافت ترکیبی و غیرفعال در بهبود اوج توان، بازیافت ترکیبی در میانگین توان، بازیافت ترکیبی و فعال در حداقل توان، بازیافت ترکیبی، فعال و ماساژ در شاخص خستگی، بازیافت ترکیبی و ماساژ در میزان درک خستگی و احساس توانمندی بیشتر از دیگر انواع بازیافت می باشد (05/0p˂) نتیجه گیری: بر طبق نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد اجرای بازیافت ترکیبی بیشترین تأثیر را در پاکسازی لاکتات خون و بهبود عملکرد بی هوازی، درک خستگی و احساس توانمندی نسبت به بازیافت فعال، ماساژ و غیرفعال داشت.
برهم کنش سرب و کورکومین طی یک دوره برنامه تمرین استقامتی بر سطوح فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) ریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: فاکتور رشد اندوتلیال عروقی نقش مهمی در آنژیوژنز بر عهده دارد. فعالیت های ورزشی، کورکومین و سرب ممکن است موجب فرآیندهای فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی بر روی VEGF بافت ریه داشته باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین استقامتی و مکمل کورکومین بر VEGF ریه ی موش های در معرض استات سرب بود.
روش شناسی: 60 موش صحرایی به 6 گروه سرب، کورکومین+سرب، ورزش+سرب، ورزش+کورکومین+سرب، حلال و کنترل تقسیم شدند. گروه های سرب، کورکومین+سرب، ورزش+سرب، ورزش+کورکومین+سرب 20 و 30 میلی گرم بر کیلوگرم به ترتیب استات سرب و کورکومین به صورت درون صفاقی دریافت کردند. گروه های تمرینی به مدت 8 هفته بر روی نوار گردان به تمرین پرداختند.
یافته ها: نتایج نشان داد القای سرب موجب افزایش سطوح VEGF و کاهش فعالیت سطوح VEGF ریه ی همه گروه ها در مقایسه با گروه کنترل می شود.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده ازکورکومین همراه با تمرینات استقامتی، می تواند نقش حفاظتی در برابر اثرات ناشی از آلودگی ناشی از سرب ایفا نماید.
بررسی نقش تمرینات ثبات دهنده مرکزی در تعادل پویا و عملکرد ورزشی کودکان شناگر رقابتی دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تمرینات ثبات دهنده مرکزی اگر چه در بسیاری از رشته های ورزشی مورد استفاده قرار گرفته است، ولی در سطح ورزش حرفه ای تأثیر آن بر عملکرد ورزش های مختلف به ویژه شناگران هنوز به روشنی مشخص نشده است. بنابراین این مطالعه، به بررسی نقش تمرینات ثبات دهنده مرکزی در تعادل پویا و عملکرد ورزشی دختران کودک شناگر رقابتی، می پردازد.
روش شناسی: این تحقیق نیمه تجربی بوده و آزمودنی ها به طور در دسترس شامل 24 دختر کودک شناگر رقابتی (محدوده سنی:7 تا 10 سال) با بیش از دو سال سابقه ورزش حرفه ای در تیم داماش تهران در سال 1396 می باشد و به طور تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند، این ورزشکاران در دو مرحله مورد ارزیابی برای متغیرهای استقامت عضلات خم کننده تنه، باز کننده و جانبی تنه، قدرت عضلات تنه، تعادل پویا و آزمون عملکرد ورزشی شناگران قرار گرفتند. گروه آزمون به مدت هشت هفته تمرینات ثبات دهنده مرکزی را انجام دادند.
یافته ها: تحت تاثیر یک دوره تمرینی مقایسه نتایج پیش و پس آزمون گروه آزمون در متغیرهای مجموع استقامت عضلات ثبات دهنده مرکزی(p=0/016)، استقامت فلکسورهای تنه، قدرت ناحیه مرکزی(p=0/001) افزایش معنادار و در سرعت شنای 50 و 100 متر(p=0/001) کاهش معناداری مشاهده شد. مقایسه نتایج بین گروه ها نشان داد که متغیرهای استقامت عضلات فلکسور(p=0/031)، جانب راست تنه(p=0/034)، مجموع استقامت عضلات تنه(p=0/018)، قدرت ناحیه مرکزی(p=0/036) و سرعت شنای 50 متر(p=0/001) تفاوت معناداری مشاهده شد.
بحث و نتیجه گیری: تمرینات ثبات مرکزی می تواند با ایجاد تغییرات قابل توجهی در متغیرهای استقامتی و قدرتی عضلات ناحیه تنه، سبب بهبود عملکرد ورزشی و تعادل پویای شناگران، به ویژه در سنین کودکی گردد.
پاسخ های همودینامیک پس از فعالیت ورزشی تناوبی دویدن و شنا کردن در مردان جوان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پاسخ های فیزیولوژیکی و سازگاری هایی که فعالیت شنا ایجاد می کند پیچیده می باشد و با پاسخ های فعالیت های هوازی که در خشکی انجام می گیرد متفاوت است. هدف: هدف ازمطالعه حاضر بررسی پاسخ های همودینامیک پس از فعالیت ورزشی تناوبی دویدن و شنا کردن در مردان جوان تمرین کرده بود. روش شناسی: شانزده مرد سالم تمرین کرده، شامل 8 شناگر و 8 دونده (سن 4/1± 5/22 سال ،قد 75/4±176 سانتی متر شاخص توده بدنی 8/0± 2/22 کیلوگرم بر متر مربع ، درصد چربی بدن 2/1± 1/13 درصد و حداکثر اکسیژن مصرفی 2/3 ± 1/54 میلی لیتر در کیلوگرم در دقیقه) با فشار خون طبیعی به صورت تصادفی به مدت 40 دقیقه با 75-65 درصد ضربان قلب ذخیره فعالیت تناوبی انجام دادند. ضربان قلب، فشار خون و هزینه اکسیژن میوکارد قبل و بعد از فعالیت اندازه گیری شد. یافته ها: در مقایسه با فشار خون زمان استراحت، حداکثر کاهش در فشار خون سیستولی در دوندگان30 دقیقه پس از فعالیت و در شناگران 15 دقیقه پس از فعالیت مشاهده شد (05/0>p). کاهش فشار خون سیستولی در گروه شنا نسبت به دویدن در دقیقه 15 به طور معنی داری بیشتر بود (05/0>p) ولی در فشار خون دیاستولی در هیچ یک از زمان های اندازه گیری تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تغییرات ضربان قلب در دقایق 15، 30 و 45 بعد از فعالیت بین دو گروه متفاوت بود (05/0>p). هزینه اکسیژن میوکارد نیز در دقایق 15و30 پس از فعالیت بین دو گروه تفاوت معنی دار داشت (05/0>p). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد یک جلسه فعالیت حاد (دویدن و شنا کردن) اثر متفاوتی درمیزان و مدت کاهش فشار خون پس از فعالیت دارد. زمان تاثیر کاهش فشارخون پس از فعالیت دویدن نسبت به شنا کردن طولانی تر می باشد. اگر چه میزان افت فشار خون تنها در دقیقه 15 بین دو گروه متفاوت بوده است.
تأثیر یک دوره تمرینات مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون بر سطوح پلاسمایی مایوستاتین و IL-6 مردان جوان رزمی کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: سایتوکاین های آزاد شده از عضله اسکلتی از عوامل دخیل در کنترل توده عضلانی هستند. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر یک دوره تمرینات مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون بر سطوح پلاسمایی مایوستاتین و IL-6 مردان جوان رزمی کار است.مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی و به صورت پیش و پس آزمون انجام شد، تعداد 20 نفر مرد جوان رزمی کار با دامنه سنی 25 تا 30 سال و میانگین وزنی 70 تا 80 کیلوگرم به صورت تصادفی در دو گروه تمرین همراه با محدودیت جریان خون (10 نفر) و گروه تمرین بدون محدودیت جریان خون (10 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون به مدت چهار هفته انجام شد. غلظت مایوستاتین و IL-6 به روش الایزا اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل های آماری از آزمون تحلیل کوواریانس یک طرفه در سطح معنا داری 0.05=a استفاده شد.یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که در گروه تمرین همراه با محدودیت جریان خون نسبت به گروه تمرین بدون محدودیت جریان خون، میزان مایوستاتین کاهش معنادار (0.001=P) و میزان IL-6 افزایش معنا داری (0.001=P) پیدا کرده است.بحث و نتیجه گیری: تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون با ایجاد کاهش در میزان مایوستاتین و افزایش در میزان IL-6، می تواند به بهبود شرایط آنابولیک و ساختار عضلانی کمک کند.
اثر مصرف کافئین بر تغییرات ناشی فعالیت تناوبی اختصاصی در مقادیر لاکتات و غلظت FFA پلاسمای کشتی گیران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر مصرف مکمل کافئین بر اسید چرب آزاد (FFA) و لاکتات (LA) پلاسمای کشتی گیران جوان پس از فعالیت تناوبی اختصاصی بود.
روش شناسی: نمونه آماری پژوهش، 24 نفر کشتی گیر با میانگین سنی 8/2±20 سال و وزن 88/7 ± 54/68 کیلوگرم بودند که به صورت داوطلبانه، بر اساس مصاحبه و پرسش نامه انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه 8 نفره تقسیم شدند. آزمودنی ها در دو مرحله فعالیت تناوبی اختصاصی کشتی، بدون مصرف کافئین (پیش آزمون) و پس از مصرف کافئین (پس آزمون) شرکت نمودند. گروه اول فعالیت تناوبی اختصاصی خود را در 6 دقیقه، گروه دوم در دو وهله 6 دقیقه ای با یک ساعت استراحت بین هر وهله و گروه سوم در 3 وهله 6 دقیقه ای با یک ساعت استراحت بین هر وهله انجام دادند. خون گیری در دو مرحله (پیش آزمون و پس آزمون) و هر مرحله در سه نوبت (بلافاصله پس از 3 وهله انجام آزمون) انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) و LSD در سطح معناداری 05/0≥ P تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد میزان FFA و لاکتات در گروه های 3 گانه، پس از مصرف کافئین در مقایسه با پیش آزمون (به غیر از تغییرات لاکتات در گروه اول) معنی دار نبود.
نتیجه گیری: نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که مصرف کافئین تأثیر چندانی در سطوح FFA و لاکتات پلاسما نداشته و نمی تواند تغییرات قابل توجهی در فرآورده های متابولیکی پس از فعالیت تناوبی اختصاصی کشتی گیران ایجاد نماید.