ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۶۹۲ مورد.
۶۱.

تأثیر هشت هفته ورزش استقامتی، وانادیوم و عصارۀ استویا بر تغییرات ساختاری بافت کبد موش-های نر دیابتی نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی وانادیوم استویا بافت کبد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۱۵۶
هدف: عنوان شده که مصرف گیاه استویا و وانادیوم بر تنظیمات قند خون موثر هستند. بر همین اساس، بررسی همزمان فعالیت استقامتی و مصرف وانادیوم و عصاره استویا بر بافت کبد موش های دیابتی در نظر گرفته شد. روش: تعداد 35 سر موش نر صحرایی (10±180گرم) (6تا8 هفته)، به صورت تصادفی به 7گروه: کنترل، دیابتی، دیابتی+تمرین، دیابتی+وانادیوم، دیابتی+تمرین+وانادیوم، دیابتی+استویا و دیابتی+تمرین+استویا تقسیم شدند. جهت القای دیابت نوع1، استرپتوزوتوسین (55میلی گرم/کیلوگرم) درون صفاقی تزریق شد، و عصاره وانادیوم (1میلی گرم/میلی لیتر) در آب روزانه محلول گردید. برنامه تمرینی شامل هشت هفته دویدن، و 5روز در هفته بود، که با زمان 15 دقیقه و سرعت 20 متر/دقیقه آغاز، و به 35 دقیقه و سرعت 30 متر/دقیقه در هفته پایانی رسید. تغییرات هیستوپاتولوژی در بافت کبد با استفاده از میکروسکوپ نوری بررسی گردید. به منظور نرمال-سازی داده های پارامتریک از آزمون شاپیرو-ویلک و جهت تجزیه تحلیل آن ها، آزمون یک طرفه آنوا با تست تعقیبی بونفرونی، و برای داده های ناپارامتریک آزمون کروسکال والیس (05/0≥p) بکار گرفته شد. نتایج: مقادیر وزن بدن در هر شش گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل سالم (001/0=p)، در گروه وانادیوم +ورزش در مقایسه با وانادیوم (01/0=p)، و گروه استویا+ورزش در مقایسه با استویا (04/0=p)، کاهش معناداری یافت. تخریب سلولی، ورید مرکزی و لوبولی، و فضای سینوزوئیدی توسط مداخله ی ورزش، وانادیوم و استویا (به-تنهایی و نیز هم زمان) بهیود یافت، اما تنها وانادیوم+ورزش بر التهاب و پرخونی موثر بود (001/0=p). نتیجه-گیری: به نظر می رسد که اجرای هشت هفته فعالیت استقامتی، مصرف استویا و وانادیوم بر تنظیم وزن بدن و نیز بهبود تخریبات کبد ناشی از دیابت موثر باشند.
۶۲.

تأثیر تمرین استقامتی بر ذخایر گلیکوژن عضلانی در موش های C57BL/6 پیش دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش دیابت گلیکوژن سنتاز رژیم غذایی پرچرب تمرین استقامتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۵۴
شرایط استرس زای پیش دیابت، به مرحله قبل از شکل گیری بیماری دیابت نوع ۲ گفته می شود، که میزان قند خون بیشتر از حد طبیعی و کمتر از معیارهای تشخیصی دیابت نوع ۲ است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین استقامتی بر ذخایر گلیکوژن عضلانی موش های پیش دیابتی شده می باشد. بر این اساس تعداد 15 سر موش نر نژاد C57BL/6 به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: موش های تغذیه شده با رژیم غذایی طبیعی (ND ، 5 عدد) و رژیم غذایی پرچرب (HFD ، تعداد 10 عدد). موش ها به مدت ۱۲ هفته تغذیه شدند. پس از تشخیص القای پیش دیابت توسط آزمون های تشخیصی در گروه HFD ، این گروه به دو زیرگروه تقسیم شدند: موش های پیش دیابت شده (PD) و موش های پیش دیابت شده به همراه تمرین استقامتی (PD-Ex) نتایج کاهش معناداری از سطح گلوکز خون و مقاومت انسولینی را در گروه PD-Ex نسبت به PD نشان داد. تکنیک PAS تغییرات کاهش قابل مشاهده ای از ذخایر گلیکوژن در HFD نسبت به گروه ND نشان داد درحالیکه تمرین استقامتی باعث افزایش تجمع گلیکوژن در عضله اسکلتی موش ها شد. سطح بیان ژن های نسبی دخیل در ذخایر کیلگوژن عضله همچونPI3K, AKT, GSK3,GYS1، و ژن LRRC8A تغییرات معناداری (05/0>p) بین گروه ND در مقایسه با گروه HFD نشان داد، که نشان دهنده اختلال مسیر سیگنالینگ ذخایر گلیکوژن می باشد.تمرین استقامتی (PD-Ex) منجر به بهبود قابل ملاحظه ای از سطح بیان ژن GSK3 شد. به طور کلی به نظر می رسد انجام تمرین استقامتی، تأثیرات منفی شرایط پیش دیابتی ناشی از مصرف رژیم غذایی پرچرب را بهبود می بخشد.
۶۳.

تاثیر تمرین ورزشی بر سرعت جریان خون در شریان مغزی میانی: یک مطالعه فراتحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ورزشی جریان خون مغزی افراد سالم فراتحلیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۹۲
هدف: شامل تعیین تاثیر تمرین ورزشی، سطح آمادگی قلبی تنفسی بالاتر و یا سابقه فعالیت بدنی بر سرعت جریان خون در شریان مغزی میانی (MCAv) افراد سالم بود. روش شناسی: مداخلات بررسی شده بر روی بزرگسالان سالم منتشر شده در مجلات پژوهشی تا قبل از پایان جولای سال 2020 میلادی در پایگاه های Pubmed، Googlescholar، SID و Magiran جستجو شدند. در کل 14 تحقیق (شامل 21 مداخله) متشکل از هفت تحقیق دارای طرح پیش و پس آزمون و هفت تحقیق دارای طرح علّی پس از وقوع، شاخص های شمول در فراتحلیل را کسب کردند. مدل اثرات تصادفی برای تحلیل داده های گزارش شده بر حسب اندازه اثر اختلاف میانگین توسط نرم افزار CMA2 استفاده شد. به علاوه، همبستگی بین اندازه های اثر تمرین ورزشی یا سطح آمادگی جسمانی بر MCAv با سن، حداکثر اکسیژن مصرفی، فشار متوسط سرخرگی، وزن، شاخص توده بدن، ضربان قلب استراحتی، فشار سهمی دی اکسید کربن انتهای بازدم و همچنین مدت زمان اجرای تمرینات ورزشی با فرا رگرسیون مدل تصادفی ساده بررسی شد. نتایج: تمرین ورزشی بدون توجه به ویژگی های آزمودنی ها و تعداد هفته های تمرین، سبب افزایش غیر معنی دار 569/0 سانتی متر بر ثانیه ای درMCAv (60/0p=) می شود. همچنین در بررسی های فرارگرسیونی نیز همبستگی های معنی داری مشاهده نشد(05/0<p). نتیجه گیری: در حال حاضر نمی توان به تاثیر تمرین ورزشی، آمادگی جسمانی قلبی-تنفسی و یا داشتن سابقه ورزشی برای بهبود جریان خون مغزی یا جلوگیری از افت جریان خون مغزی اتکا کرد. با اینحال، هنوز نیاز به انجام کارآزمایی های بالینی بیشتر در این زمینه وجود دارد.
۶۴.

تاثیر دوره های ورزش کوتاه و بلندمدت بر اختلال حافظه ناشی از تزریق اتیدیوم بروماید در هیپوکامپ مغز موش صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتیدیوم بروماید ورزش کوتاه مدت ورزش بلندمدت حافظه ی فضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۶۳
اهداف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس شایع ترین بیماری ناتوان کننده غیرتروماتیکی است که بجز ناتوانایی های حرکتی، حافظه افراد مبتلا را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات بهبود دهنده ی اعمال دوره های ورزش کوتاه و بلند مدت بر اختلال حافظه ی فضایی ناشی از تزریق اتیدیوم بروماید در ناحیه CAهیپوکامپ رت های نر است. مواد و روش ها: این مطالعه بر روی هفت گروه 7 تایی از موش های صحرایی نر با میانگین سنی 10 هفته و محدوده وزنی50±200 گرم شامل: گروه کنترل، گروه شاهد،گروه اتیدیوم بروماید، دوگروه تحت ورزش کوتاه و بلند مدت و دوگروه آزمایشی اتیدیوم بروماید+ ورزش صورت گرفت. از ماز آبی موریس به منظور تست حافظه ی فضایی استفاده شد یافته ها: تزریق 3 میکرولیتر اتیدیوم بروماید 01/0 به ناحیه CA1 هیپوکامپ در روزهای سوم تا پنجم آزمایش موجب کاهش پارامترهای مرتبط با حافظه فضایی شد)05/0>P (. علاوه بر این، اعمال دوره ها ی ورزش کوتاه و بلندمدت، قادر به بهبود پارامترهای زمان سپری شده ( 05/0>P ) و مسافت طی شده ( 05/0>P ) برای یافتن سکو در روزهای سوم تا پنجم آزمایش ناشی از اثر اتیدیوم بروماید در ماز آبی موریس شد. نتیجه گیری: علیرغم اثر مفید ورزش بر بهبودی حافظه ی رت ها، نتایج مطالعه نشان داد که دوره ی ورزش کوتاه مدت نسبت به ورزش بلند مدت اثر بیشتری در بهبود حافظه ی رت های مسموم شده ناشی از تزریق اتیدیوم بروماید در یک دوره ی 7 روزه دارد.
۶۵.

آثار هشت هفته تمرینات استقامتی بر شاخص های کبد چرب، نیمرخ چربی و مقاومت به انسولین در زنان دیابتی مبتلا به کبدچرب غیرالکلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی ترکیب بدن نیمرخ چربی کبدچرب غیرالکلی دیابت نوع دو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۴۵
مقدمه و هدف: بیماری کبدچرب غیرالکلی با رسوب چربی در سلول های کبدی مشخص می گردد و در صورت عدم کنترل ممکن است سبب فیبروز، سیروز و تخریب سلولی کبد گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین آثار 8 هفته تمرین استقامتی بر شاخص های ترکیب بدنی، نیمرخ چربی و کبد چرب در زنان دیابتی مبتلا به کبد چرب غیرالکلی اجرا شد.مواد و روش ها: در این مطالعه 30 زن دیابتی (سن 7±53 سال، قد 4±158 سانتی متر، وزن 9±75 کیلوگرم) دارای کبدچرب غیرالکلی شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (15=n) و تمرین (15=n) تقسیم شدند. تمرینات گروه تمرین به صورت دویدن در هر جلسه به مدت 30-45 دقیقه و شدت 60-70 درصد ضربان قلب ذخیره و سه جلسه در هفته و طی هشت هفته اجرا شد. آنزیم های کبدی، نیمرخ لیپیدی، قند خون، انسولین، شاخص مقاومت به انسولین، شاخص های ترکیب بدن و VO2max پیش و پس از پروتکل تمرینی ارزیابی شد. از روش آماری آنووا با اندازه گیری مکرر جهت تعیین تفاوت ها استفاده و سطح معنی داری آزمون ها P≤0.05 در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد که اثر تعاملی زمان × گروه در متغیرهای نیمرخ چربی (TG، TC، HDL و LDL)، آنزیم های کبدی (ALT و AST)، انسولین، مقاومت به انسولین، VO2max ، WHR، وزن و درصد چربی بدن معنادار می باشد. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که به جز در متغیر HDL که تغییر معناداری نداشت، سایر متغیرهای نیمرخ چربی در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشت (P<0.05). همچنین نتایج بین گروهی نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های کنترل و تمرین، در فاکتورهای قندخون ناشتا، ALT، AST، TG، HDL ،LDL، انسولین، مقاومت به انسولین، VO2max ، WHR، وزن و درصد چربی بدن وجود دارد (P<0.05).بحث و نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کنند که تمرین هوازی با شدت متوسط می تواند از طریق جبران اثرات تخریبی دیابت نوع دو و کبدچرب غیرالکلی نقش مهمی را در بهبود این بیمارن ایفا کند. علاوه بر این انجام تمرینات هوازی می تواند از پیشرفت بیماری NAFLD جلوگیری کند.
۶۶.

تاثیر یک دوره تمرینات شنا و داروی ماینوسایکلین پس از عفونت دوران کودکی بر سطح اضطراب و سطح مالون دی آلدئید در هیپوکامپ و پرفرونتال کورتکس موش ها نژاد NMRI(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات شنا داروی ماینوسایکلین عفونت دوران کودکی اضطراب مالون دی آلدئید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۴۰
مقدمه: عفونت در دوران نوزادی سطح اضطراب را افزایش می دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر یک دوره تمرینات شنا و داروی ماینوسایکلین پس از عفونت دوران کودکی بر سطح اضطراب و سطح مالون دی آلدئید در هیپوکامپ و پرفرونتال کورتکس موش ها نژاد NMRI بود. روش پژوهش: به منظور القا عفونت، در روز سوم و پنجم پس از تولد حیوانات به مدت 15 روز لیپوپلی ساکارید دریافت کردند. حیوانات به 5 گروه گروه کنترل (Control)، لیپوپلی ساکارید (LPS)؛ لیپوپلی ساکارید+مینوسیکلین (LPS+Min)؛ لیپوپلی ساکارید+ورزش (LPS+Ex) و لیپوپلی ساکارید+ورزش+مینوسیکلین (LPS+Ex+Min) تقسیم -شدند. طول دوره 4 هفته و دوز ماینوسایکلین 20 میلی گرم بر کیلوگرم بود. از تست اضطراب فضای باز جهت اندازه گیری سطوح اضطراب استفاده شد. آنالیز واریانس یک طرفه با آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: سطوح MDA در گروه LPS در هر دو بخش هیپوکامپ و پری فرونتال بالاترین مقدار در مقایسه با گروه Control داشت (05/0 ≥P). درصد تغییرات MDA هیپوکامپ گروه LPS+Min+EX نسبت به گروه کنترل 14 درصد کاهش و MDA پری فرونتال گروه LPS+Min+EX نسبت به گروه کنترل 20 درصد افزایش داشت. زمان سپری شده و تعداد ورود در تست اضطراب فضای باز در گروه LPS+Min+Ex در مقایسه با سایر گروه ها افزایشی و در گروه LPS کاهشی بود (05/0 ≥P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد ورزش شنا و داروی مینوسیکلین می تواند عوارض ناشی از اضطراب ناشی از عفونت دوران کودکی را با تغییرات MDA تغییر دهد.
۶۷.

تأثیر دو برنامه کار با ترامپولین با تعداد جلسات متفاوت و حجم های یکسان بر برخی از شاخص های عملکرد جسمانی و حرکتی در دختران کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کم توان ذهنی ترامپولین آمادگی جسمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۵۱
مقدمه و هدف: فرکانس های تمرینی مختلف می تواند تأثیرات متفاوتی بر آمادگی جسمانی افراد داشته باشد. هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر دو برنامه کار با ترامپولین با تعداد جلسات متفاوت و حجم های یکسان بر برخی از شاخص های عملکرد جسمانی و حرکتی در دختران کم توان ذهنی بود.مواد و روش ها: 30 دانش آموز دختر کم توان ذهنی (سن 8-16 سال، وزن 10.53±37.83 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 19.04 ±4.19 کیلوگرم/مترمربع و با ضریب هوشی 50 تا 70) به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. یکی از گروه های تجربی، تمرین با ترامپولین را سه جلسه در هفته به مدت 7 هفته و گروه تجربی دوم، تمرین با ترامپولین را دو جلسه در هفته به مدت 10 هفته انجام دادند. قبل و بعد از دوره تمرینی از همه آزمودنی ها تست های آمادگی جسمانی و حرکتی شامل استقامت عملکردی، آمادگی قلبی تنفسی، تعادل ایستا، تعادل پویا، چابکی، هماهنگی،  قدرت عضلانی و توان انفجاری گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 0.05>P تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد هر دو برنامه تمرینی در گروه های تجربی در مقایسه با گروه کنترل باعث بهبود شاخص های تعادل ایستا، تعادل پویا، چابکی، هماهنگی، قدرت عضلانی پایین تنه و توان انفجاری گردید اما بین دو برنامه تمرینی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. شاخص های استقامت عملکردی و آمادگی قلبی تنفسی بین سه گروه تفاوت معنی داری نداشت.بحث و نتیجه گیری: دختران کم توان ذهنی احتمالاً می توانند برای بهبود شاخص های عملکرد جسمانی و حرکتی خود از برنامه تمرین ترامپولین به صورت سه جلسه در هفته به مدت 7 هفته استفاده کنند.
۶۸.

مروری بر مدل های برآورد دو و سه فازی آستانه بی هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آستانهِ بی هوازی مدل سه فازی نقطه شکست ضربان قلب آستانه تنفسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۵۱
اهداف : این پژوهش با هدف مروری بر روش های مختلف تهاجمی و غیرتهاجمی برای تعیین آستانه بی هوازی انجام شد. آستانه بی هوازی به منزله یک شاخص از فعالیت فیزیکی، بیشترین شدت ورزش است که طی آن هزینه انرژی عملکرد ورزشی عمدتاً از دستگاه هوازی تأمین می شود و نرخ بروز لاکتات خون با نرخ پالایش آن برابری می کند. به دلیل اینکه پدیده آستانه بی هوازی با تغییر سیستم تأمین انرژی از هوازی به بی هوازی همراه است، این فاکتور متابولیک در برنامه ریزی دقیق تمرینات ورزشی، تعیین محدوده های شدت کار و پیش بینی عملکرد ورزشکاران، به ویژه در ورزشکاران استقامتی از اهمیت بسیار برخوردار است. سنجش مستقیم لاکتات خون احتمالاً دقیق ترین روش تهاجمی در تعیین آستانه بی هوازی است که هزینه بر است و آزمودنی را با خاطر نمونه گیری از خون مواجه می کند؛ بنابراین روش های غیرتهاجمی که عمدتأ از ارتباط ضربان قلب به نرخ بار کار یا تغییرات پارامترهای تنفسی مانند معادل تهویه ای گازهای تنفسی بهره می برند، برای برآورد آستانه بی هوازی مدنظر قرار گرفته است . همچنین روش سنتی در تعیین آستانه بی هوازی عمدتأ از مدل های دوفازی استفاده می کند؛ درحالی که در پژوهش های اخیر استفاده از مدل های سه فازی ترجیح داده شده است که برآورد بهتری از محدوده های شدت کار هنگام فعالیت ورزشی ارائه می دهد؛ ازاین رو پژوهش حاضر  روش های متداول در تعیین آستانه بی هوازی و آشکارکردن کاستی ها و مزایای آن ها در قالب مدل های دوفازی و سه فازی را واکاوی می کند.
۶۹.

تأثیر 8 هفته تمرین تداومی بر سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در رت های چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسپروزین تمرین تداومی چاقی گلوکز پلاسما مقاومت به انسولین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۷۸
مقدمه: آسپروزین یک هورمون پروتئینی است که به طور عمده توسط سلول های چربی ترشح و وارد جریان خون می شود. در پژوهش حاضر تأثیر 8 هفته تمرین تداومی بر سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در رت های چاق بررسی شد.  روش پژوهش: در این زمینه، 32 سر رت نر نژاد ویستار (با میانگین وزن 7 ± 23/180 گرم) به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل سالم (8 سر)، کنترل چاق (8 سر)، تمرین سالم (8 سر) و تمرین چاق (8 سر) تقسیم شدند. گروه تمرین تداومی، 8 هفته پروتکل تمرین را اجرا کردند و 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی، رت ها بی هوش و کشته شدند. متغیرهای موردنظر در رت ها (سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین) اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از آزمون کروسکال والیس در سطح معناداری، 05/0≥P استفاده شد.  یافته ها: بین میانگین سطوح سرمی آسپروزین (p<0/001)، انسولین (p<0/001)، گلوکز ناشتا (p<0/001) و مقاومت به انسولین (p<0/001)، گروه های کنترل سالم، کنترل چاق، تمرین سالم و تمرین چاق، تفاوت معناداری وجود داشت.  نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به نظر می رسد چاقی تأثیر معناداری در افزایش سطوح آسپروزین و تمرین تداومی تأثیر معناداری در کاهش سطوح آسپروزین دارد. بنابراین تمرین تداومی می تواند به عنوان راهبردی مهم در جهت کاهش سطوح آسپروزین و وزن استفاده شود. 
۷۰.

تأثیر تمرین استقامتی بر بیان ژن و پروتئین فاکتور رشد تغییر شکل دهنده بتا و اینتگرین کبد رت های نر مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیابت تمرین استقامتی کبد TGFβ اینتگرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۹
دیابت یک اختلال متابولیکی است که موجب استرس اکسیداتیو و التهاب می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین استقامتی بر بیان ژن و پروتئین فاکتور رشد تغییر شکل دهنده بتا (TGFβ) و اینتگرین کبد رت های نر دیابتی است. در این مطالعه تجربی، 32 سر رت نر، به طور تصادفی به 4 گروه 8 تایی: دیابت(D)، کنترل(C)، تمرین(E) و دیابت+تمرین(ED) تقسیم شدند. 16 سر از رت ها، با تزریق استرپتوزوسین (STZ) به دیابت مبتلا شدند. گروه E و گروه ED به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته، پروتکل تمرین هوازی را اجرا کردند. سپس بافت کبد استخراج، و از روش RT-PCR، برای سنجش بیان ژن و از روش های ایمونوهیستوشیمی و وسترن بلات، به ترتیب برای بیان پروتئین TGFβ و اینتگرین استفاده شد. میزان RNA با استفاده از فرمول-δδCT2 محاسبه و داده ها، با استفاده از آزمون تحلیل واریانس، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بیان ژن و پروتئین TGFβ در گروه D به طور معناداری بیشتر از گروه C بود و بیان پروتئین TGFβ در گروه ED به طور معناداری نسبت به گروه D کاهش یافت، اما همچنان نسبت به گروه C بالاتر بود (P<0.001). بیان ژن اینتگرین در گروه D و ED نسبت به گروه C به طور معناداری بیشتر بود و بیان پروتئین آن به طور معناداری کمتر بود (p<0.001). در نهایت یافته ها نشان دادند که ابتلا به دیابت، بیان پروتئین TGFβ را در بافت کبد افزایش و اینتگرین را کاهش می هد و تمرین استقامتی این تغییرات را برعکس می کند.
۷۱.

اثر فعالیت ورزشی بر هورمون های اشتها در شرایط چاقی و دیابت با تأکید بر نقش لپتین در ارتباط متقابل بافت چربی و هیپوتالاموس: مطالعۀ مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت ورزشی لپتین هورمون های اشتها هیپوتالاموس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۱۸۳
چاقی ازطریق اختلال در بیان و ترشح آدیپوکاین ها باعث برهم خوردن اعمال بیولوژیک مختلف بدن و بروز بیماری های ثانویه ای از جمله دیابت نوع 2 می شود. کشف هورمون لپتین (یکی از مهم ترین آدیپوکاین ها) علاقه بسیاری را برای درمان چاقی برانگیخت، چرا که این هورمون به عنوان هورمون کنترل کننده اشتها شناخته می شود و نقش تنظیم کننده دریافت غذا، مصرف و تعادل انرژی بدن را داراست. سطوح پلاسمایی لپتین با ذخایر چربی بدن ارتباط مستقیم دارد و به تغییرات در تعادل انرژی پاسخ می دهد. لپتین با عبور از سد خونی مغزی وارد هیپوتالاموس می شود و ترشح هورمون های محرک اشتها را کاهش و هورمون های سرکوب کننده اشتها را افزایش می دهد. بنابراین کنترل مسیر سیگنالینگ لپتین در هیپوتالاموس می تواند دریچه ای برای درمان چاقی و مشکلات متابولیکی ناشی از آن مانند دیابت نوع 2 را فراهم کند. فعالیت ورزشی یکی ازمهم ترین کنترل کننده ترشح لپتین است و از این رو اثر فعالیت ورزشی بر هورمون های اشتها در شرایط چاقی و دیابت با تاکید بر نقش لپتین در کراس تاک بافت چربی و هیپوتالاموس بررسی می شود. بدین منظور بدین منظور پایگاه های Google Scholar، PumMed، Scopus، SID، نور،مگیران مورد بررسی قرار گرفتند و مطالعات چاپ شده بین سال های 2000 تا 30 جولای 2021 تجزیه و تحلیل شدند. به نظر می رسد فعالیت ورزشی سطوح لپتین را افزایش و بیان ژن های سرکوب کننده اشتها را تحریک می کند. درحالیکه بیان ژن های محرک اشتها را مهار می کند.
۷۲.

تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی استقامتی- مقاومتی همراه با مکمل یاری سیر بر سطوح سرمی hs-CRP، IL-6 و IL-10 در پسران غیرفعال دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی - مقاومتی مکمل یاری سیر HS-CRP IL-6 IL-10

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۴۹
مقدمه و هدف: چاقی وضعیتی است که با اختلال در هموستاز شاخص های التهابی شناخته شده است، لذا هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی استقامتی- مقاومتی توام با مکمل یاری سیر بر سطوح سرمی hs-CRP، IL-6 و IL-10 در پسران غیرفعال دارای اضاقه وزن بود.مواد و روش ها: این مطالعه بر روی 46 پسر سالم غیرفعال داوطلب (سن: 1.88±19.51 سال، وزن: 7.07±77.05 کیلوگرم، قد: 6.53±164.25 سانتی متر) انجام شد که به طور تصادفی در 4 گروه تمرین- دارونما، مکمل، و مکمل- تمرین در نهایت دارونما تقسیم شدند. گروه های مصرف کننده مکمل، روزانه 250 میلی گرم سیر مصرف کردند. گروه های تمرین نیز هفته ای سه جلسه به مدت 8 هفته تمرینات ترکیبی را اجرا نمودند. سطوح سرمی hs-CRP، IL-6 وIL-10  با استفاده از کیت های الایزا اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از آزمون تی همبسته و آنکووا تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد.یافته ها: در بررسی سطوح پس آزمون بین گروه ها بین سطوح اینترلوکین 10 تفاوت معنی داری وجود داشت (P=0.002, F=5.92) اما در غلظت های اینترلوکین-6 و hs-CRP تفاوت معنی داری یافت نشد (P=0.15, F=1.86؛ P=0.27, F=1.22). نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد سطوح اینترلوکین 10 در گروه های تمرین - دارونما با دارونما (0.023=P) و مکمل با دارونما (0.003=P) بطور معنی داری متفاوت بودند؛ اما بین 3 گروه تمرین- دارونما، مکمل، و مکمل - تمرین تفاوت معنی داری در هیچ از یک متغیرهای مورد بررسی یافت نشد (P=0.078, F=2.72؛ P=0.15, F=1.86؛ P=0.27, F=1.22) (به ترتیب برای متغیرهای IL-10، IL-6 و hs-CRP).بحث و نتیجه گیری: بهبود شاخص های التهابی hs-CRP، IL-6 وIL-10 با انجام تمرینات ترکیبی به تنهایی یا به همراه مصرف مکمل سیر احتمالاً به ضرورت انجام تمرینات در مداخلات بهبود شاخص های التهابی منتخب اشاره می کند.
۷۳.

تدوین و به روز رسانی نُرم ملی آمادگی جسمانی مردان و زنان 60-18 سال شهر شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تدوین نورم آمادگی جسمانی استان چهارمحال و بختیاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۱۸۵
هدف از پژوهش حاضر تدوین و به روز رسانی نورم آمادگی جسمانی زنان و مردان شهر شهرکرد بود. روش تحقیق کاربردی از نوع توصیفی بود و جامعه ی آماری شامل زنان و مردان 18 تا 60 سال ساکن شهر شهرکرد بود. روش نمونه گیری به صورت سیستماتیک و حجم نمونه شامل 384 نفر بوده که برای رفع خطای احتمالی در جمع آوری داده ها تعداد 400 نمونه در شهر شهرکرد انتخاب شدند. نتایج نشان داد مردان و زنان به ترتیب میانگین وزن 37/80 و 84/66 کیلوگرم، قد 68/176 و 29/167 سانتی متر، درصد چربی 41/23 و 35/ 32، WHR (نسبت دور کمر به دور لگن) 87/0 و 84/0 و شاخص توده ی بدن (BMI) 44/25 و 94/23 کیلوگرم/متر مربع، استقامت قلبی-تنفسی 30/28 و 92/30 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه، انعطاف پذیری 97/34 و 93/30 سانتی متر، مجموع قدرت پنجه ی دو دست 21/96 و 83/63 کیلوگرم، استقامت عضلات کمربند شانه ای (شنای سوئدی) 63/39 و 28/31 تکرار، استقامت عضلات شکم (دراز و نشست) 06/43 و 29/34 تکرار، است. به نظر می رسد مردان به لحاظ شاخص توده بدن در مرز بین وزن طبیعی و اضافه وزن قراردارند و زنان دارای وزن طبیعی هستند، درصد چربی مردان نسبت به نورم استاندارد چاق نشان داده شده اند و در وضعیت خوبی قرار ندارند و زنان دارای درصد چربی زیاد هستند. در شاخص نسبت دور کمر به دور لگن با طبقه بندی کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد در موقعیت متوسط قرار دارند. در مورد توان هوازی مردان و زنان در وضعیت ضعیفی قرار دارند.
۷۴.

تاثیر تمرین مقاومتی و مکمل یاری کراتین هیدروکلراید بر قدرت عضلانی و ترکیب بدن در زنان جوان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کراتین هیدروکلراید تمرین مقاومتی قدرت عضلانی ترکیب بدن زنان تمرین کرده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۴۴
مقدمه و هدف: مکمل کراتین به طور گسترده در بین ورزشکاران استفاده می شود. بکارگیری تمرینات مقاومتی به همراه مصرف مکمل های غذایی از پرکاربرد ترین روش هایی است که باعث بهبود قدرت، افزایش هیپرتروفی عضلانی و بهبود عملکرد در ورزشکاران می گردد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تمرین مقاومتی (RT) و مکمل یاری کراتین هیدروکلراید بر قدرت عضلانی و ترکیب بدن در زنان تمرین کرده بود.مواد و روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی و کاربردی با طرح پیش آزمون- پس آزمون 24 زن جوان تمرین کرده به صورت تصادفی به یکی از دو گروه تقسیم شدند: گروه اول: RT با مکمل CrHCL (12 نفر، تمرین مقاومتی+ کراتین هیدرو کلراید) و گروه دوم: RT با دارونما (12 نفر، تمرین مقاومتی+ دارونما). شرکت کنندگان 8 هفته RT (70 تا 85 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) انجام دادند. 48 ساعت قبل و بعد از دوره تمرین، قدرت عضلانی، ترکیب بدن، هیپرتروفی عضلانی بالاتنه و پایین تنه اندازه گیری شد. برای تفاوت میان متغیرها از آزمون تحلیل واریانس ترکیبی در سطع معنی داری 0.05 استفاده شد.یافته ها: افزایش قابل توجهی برای توده بدن، توده بدون چربی، توده عضله اسکلتی، هیپرتروفی عضلانی بالا تنه و پایین تنه قبل و بعد از دوره تمرین در گروه تمرین مقاومتی+ کراتین هیدرو کلراید مشاهده شد (05/0P<). علاوه بر این، درصد چربی بدن و توده چربی در پس آزمون در گروه تمرین مقاومتی+ کراتین هیدرو کلراید به طور معنی داری کاهش یافت (0.05>P). تغییرات قدرت عضلانی پرس سینه و پرس پا در گروه تمرین مقاومتی+ کراتین هیدرو کلراید در مقایسه با گروه تمرین مقاومتی + دارونما معنی دار بود (0.05>P= 0.017,P=0.001, P به ترتیب). با این حال، در سایر متغیرها، علیرغم افزایش و کاهش معنی دار در پس آزمون گروه تمرین مقاومتی + کراتین هیدرو کلراید، تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نگردید (0.05<P).بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که 8 هفته مکمل CrHCL به عنوان نوع جدید کراتین همراه با RT می تواند بر قدرت عضلانی در زنان جوان تمرین کرده اثرات قابل توجهی داشته باشد.
۷۵.

اثر تمرین مقاومتی به همراه مصرف زالزالک بر برخی از شاخص های استرس اکسیداتیو سرمی در موش های نر آلزایمری .(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موش های آلزایمری تمرین مقاومتی زالزالک شاخص های استرس اکسیداتیو سرمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۳۳
سابقه و هدف: بیماری آلزایمر یک بیماری زوال عصبی است. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر دوازده هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف زالزالک بر برخی از شاخص های استرس اکسیداتیو در سرم موش های نر آلزایمری انجام گرفت. روش کار: در این پژوهش30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به شکل تصادفی در پنج گروه شش تایی؛ کنترل سالم، کنترل آلزایمری، آلزایمری نحت تمرین مقاومتی، آلزایمری تحت تمرین مقاومتی با مصرف زالزالک و آلزایمری به همراه مصرف زالزالک تقسیم شدند. تمرینات به مدت 12 هفته و 5 روز در هفته بصورت بالا رفتن از نردبانی به طول یک متر، همراه با وزنه های متصل به دم موش ها بود. وزنه متصل به دم هر حیوان در هفته اول 50 تا60 درصد و در هفته های پایانی به 140تا150درصد وزن موش ها رسید. گروه دریافت مکمل، مخلوط پودر زالزالک را با غذای استاندارد موش ها به نسبت 25/6 درصد پودر زالزالک دریافت می کردند. 24 ساعت بعد از آخرین مداخله تمرین و مکمل، موش ها بی هوش شدند و سطوح سرمی SOD، GPX، TAC و MAD به روش الایزر تعیین شد. نتایج: نتایج نشان داد، تمرین مقاومتی به ویژه در زمان مصرف زالزالک، منجر به افزایش معنا دار (P = 0.002) سطح سرمی گلوتاتیون پراکسیداز در مقایسه با گروه های دیگر شد. اما تغییر معنا داری در سطح سرمی آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز، ظرفیت.آنتی اکسیدانی تام و پراکسیداسیون لیپیدی در گروه های تجربی و کنترل دیده نشد. نتیجه گیری: امکان دارد تمرین قدرتی و مکمل دهی با زالزالک در درمان جانبی در بیماران آلزایمری، به ویژه در مراحل اولیه موثر باشد.
۷۶.

تغییرات پاتومورفولوژی ماکروفاژ و بافت چربی نواحی مزنتریک و رتروپریتونئال به تغییر محتوای رژیم غذایی و سه روش ایزوکالریک تعادل منفی انرژی در موش های صحرایی چاق تحت رژیم غذایی پر چرب غیراشباع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت چربی محدودیت کالری ماکروفاژ شاخص های متابولیک فعالیت هوازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۱۸۷
اهداف: مطالعه حاضر با هدف بررسی و مقایسه چهار روش محدودیت-کالری به مدت 10 هفته بر تغییرات هسیتولوژیک بافت چربی و نفوذ ماکروفاژی و همچنین متغیرهای سرمی چربی و شاخص های گلیسمیک در موش های صحرایی نر چاق انجام شد. مواد و روش ها: نمونه بر داری خونی و بافتی از 72 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار(وزن 5 ± 195 گرم، سن هشت هفته) پس از ناشتایی شبانه در هفته های اول، هجدهم و بیست و هشتم صورت گرفت. پس از نمونه برداری پایه، 64 سر موش باقیمانده به طور تصادفی به گروه های کنترل ( CO ) (16 سر) و رژیم غذایی پرچرب غیراشباع ( UHFD ) (۴۸ سر) تقسیم شدند. پس از 18 هفته، گروه UHFD به زیرگروه های تغییر محتوای رژیم غذایی ( SD )، فعالیت ورزشی ( EX )، محدودیت کالری ( CR )، ترکیبی ( CR+EX ) و رژیم پرچرب ( UHFD ) تقسیم شد. گروه ورزشی به مدت 10 هفته (پنج جلسه در هفته)، تمرین هوازی با شدت معادل Vo2max  75-70 درصد انجام داد. CR با کاهش 25 درصد از کالری جیره دریافتی اعمال شد و گروه SD تحت تغییر جیره غذایی از رژیم پرچرب غیراشباع به غذای استاندارد قرار گرفت. تغییرات هیستولوژیک بافت چربی نواحی رتروپریتونئال و مزنتریک به همراه میزان نفوذ ماکروفاژی به نواحی مذکور، پس از پاساژ بافتی، رنگ آمیزی H & E و عکس برداری میکروسکوپی با رزولوشن زیاد، ارزیابی شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمام شاخص های گلیسمیک و لیپیدی (به جز HDL ) و همچنین مساحت آدیپوسیت های نواحی مطالعه شده در گروه های مداخله در مقایسه با UHFD تفاوت معنا داری را نشان دادند ( 0.05 > P )؛ نتیجه گیری:  به نظر می رسد روش های مداخله انرژی صرف نظر از نوع مداخله انجام شده، احتمالاً به واسطه کاهش سطح آدیپوسیت و نه به دلیل تغییر نفوذ ماکروفاژی می توانند بهبود متغیرهای متابولیک به همراه داشته باشند.
۷۷.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی فزاینده و مکمل بذر کدو بر شاخص های فشار اکسایشی بافت ریه موش های مسموم شده با آب اکسیژنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین کدو تنبل فشار اکسایشی هیدروژن پراکسید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۷۵
اهداف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و مکمل بذر کدو بر شاخص های فشار اکسایشی ریوی رت های مسموم شده با آب اکسیژنه ( H 2 O 2 ) انجام شد؛ مواد و روش ها:  42 سر رت نر ویستار تصادفی به هفت گروه کنترل، مسموم شده، مسمومیت + یک گرم کدو، مسمومیت + دو گرم کدو، مسمومیت + تمرین هوازی، مسمومیت+ یک گرم کدو + تمرین، مسمومیت+ دو گرم کدو + تمرین تقسیم شدند. القای فشار اکسایشی با تزریق درون صفاقی mg/kg 1/0 هیدروژن پراکسید به مدت سه روز در هفته، دریافت بذر کدو  به صورت یک و دو گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن و برنامه تمرینی شامل هشت هفته دویدن فزاینده روی تردمیل (سه روز در هفته با حداقل سرعت هشت متر بر دقیقه و شیب 10 درجه) بود. از کیت های تخصصی به منظور اندازه گیری شاخص های سیتوکروم c ، ATP ، MDA و PAB استفاده شد و داده ها با آزمون تحلیل واریانس دوراهه در سطح معناداری 05/0 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مسمومیت با  H2O2 سبب کاهش معنادار ATP و افزایش معنادار سیتوکروم C ، MDA   و PAB ریوی شد ( P < 0.05 ). دریافت دوزهای بذر کدو اثر معناداری بر غلظت MDA ، سیتوکروم c   و ATP نداشت ( P > 0.05 ) . از طرفی دریافت دو گرم بذر کدو  موجب کاهش معنادار غلظت  PAB شد ( P < 0.05 ). هشت هفته تمرین هوازی اثری معناداری بر غلظت MDA ریوی نداشت ( P > 0.05 )، اما غلظت ATP را به صورت معناداری افزایش داد و غلظت سیتوکروم c و PAB را کاهش داد ( P < 0.05 ). تعامل تمرین هوازی با دوزهای بذر کدو باعث افزایش ATP و کاهش غلظت MDA ، سیتوکروم   c و PAB شد ( P < 0.05 ). نتیجه گیری: به نظر می رسد اثرات مجرد بذر کدو به بافت و دوز مصرفی وابسته باشد. هشت هفته تمرین هوازی نیز بسته به عواملی راهکار ضداکسایشی مناسبی در شرایط مسمومیت با پراکسید هیدروژن است. ترکیب تمرین هوازی و دوزهای بیشتر مکمل بذر کدو اثرات مضاعفی بر شاخص های اکسایشی  بافت ریه در رت های مسموم شده با آب اکسیژنه دارد.
۷۸.

اثر ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانه گلرنگ بر بیان ژن PTEN و سطح سرمی کراتینین پس از مصرف دگزامتازون در موش های صحرایی نر بالغ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی گلرنگ PTEN کراتینین دگزامتازون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۶۶
امروزه به دلیل تغذیه نامناسب، کم تحرکی و عوارض ناشی از مصرف داروها شاهد شیوع آسیب و بیماری های کلیوی هستیم. ورزش منظم و برخی گیاهان دارویی ممکن است در بهبود این بیماری ها موثر باشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانه گلرنگ (500 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) بر بیان ژن PTEN و سطح سرمی کراتینین پس از مصرف دگزامتازون در موش های صحرایی نر بالغ انجام شد. 25 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار (وزن 32±371 گرم) به طور تصادفی به 5 گروه کنترل، دگزامتازون، دگزامتازون+گلرنگ، دگزامتازون+تمرین هوازی و دگزامتازون+گلرنگ+تمرین هوازی تقسیم شدند. القا آسیب کلیوی از طریق تزریق زیرجلدی دگزامتازون (8 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) به مدت شش روز انجام شد. پروتکل تمرینی شامل ۶۰ دقیقه دویدن با تردمیل با سرعت 28 متر در دقیقه در 5 روز هفته بود. یافته ها نشان داد تمرین هوازی اثر معناداری بر سطح کراتینین سرم داشت (P=0.034). سطح کراتینین در گروه تمرین هوازی در مقایسه با گروه دگزامتازون کاهش معناداری داشت (P=0.047)؛ درحالیکه در گروه های دگزامتازون+گلرنگ و دگزامتازون+گلرنگ+تمرین هوازی تغییر معناداری در مقایسه با گروه دگزامتازون نداشت. مصرف گلرنگ اثر معناداری بر بیان ژن PTEN داشت (P=0.025). بیان ژن PTEN در گروه های مداخله درمانی در مقایسه با گروه دگزامتازون تغییر معناداری نداشت. نتایج بدست آمده از مطالعه ی حاضر نشان می دهد ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانه ی گلرنگ می تواند بر بهبود آسیب کلیوی موثر باشد.
۷۹.

بررسی اثرهم افزایی عصاره بولاغ اوتی و تمرینات تناوبی شدید بر سطح سرمی پروتئین اتصال دهنده اسیدهای چرب 4 (FABP4) و پروتئین واکنش گرC با حساسیت بالا (hs-CRP) در بیماران مبتلا به کم کاری خفیف تیروئید دارای اضافه وزن: یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کم کاری تیروئید خفیف بولاغ اوتی تمرینات تناوبی شدید پروتئین اتصال دهنده اسیدهای چرب پروتئین واکنش گرC با حساسیت بالا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۷۸
اهداف: کم کاری تیروئید یکی از اختلالات تیروئیدی است که در اندوتلیوم عروق باعث افزایش سطوح پروتئین اتصال دهنده اسیدهای چرب 4 (FABP4) و پروتئین واکنش گرC با حساسیت بالا (hs-CRP) می گردد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات تناوبی شدید و مصرف بولاغ اوتی بر سطح سرمی hs-CRP وFABP4 در بیماران مبتلا به کم کاری خفیف تیروئید دارای اضافه وزن اجرا شد. مواد و روش ها: در این کار آزمایی بالینی تصادفی شده تک سو کور، 40 بیمار مبتلا به کم کاری خفیف تیروئید دارای اضافه وزن با میانگین سنی (41/6±50/30 سال) و وزنی (48/20±6/73 کیلوگرم) به طور تصادفی به چهار گروه تمرین + مکمل، تمرین، مکمل و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرین + مکمل و تمرین برنامه سه جلسه در هفته تمرینات تناوبی شدید و گروه های مکمل و تمرین + مکمل، مصرف روزانه 500 میلی گرم عصاره بولاغ اوتی را به مدت 8 هفته دنبال کردند. متغیرهای تحقیق در ابتدا و انتهای مطالعه اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون های تی زوجی، کوواریانس و تعقیبی توکی و نرم افزار SPSS نسخه 20 در سطح معنی داری (05/0>P) تحلیل شدند. یافته ها: پس از هشت هفته تمرین و بولاغ اوتی سطح سرمی hs_CRP در سه گروه تمرین، مکمل و تمرین+مکمل کاهش یافت (05/0>P). در حالی که سطح FABP4تنها در گروه های تمرینی کاهش معنادار یافت (05/0>P). نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرینات تناوبی شدید و عصاره بولاغ اوتی باعث تنظیم متابولیسم انرژی و بهبود التهاب در افراد مبتلا به کم کاری خفیف تیروئید دارای اضافه وزن می گردد.
۸۰.

تأثیر شدت های مختلف تمرینات هوازی مزمن بر تغییرات آنزیم های شاخص کبدی در بیماران مبتلا به کبد چرب غیر الکلی در مردان و زنان سنین مختلف: مرور سیستماتیک و فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ALT AST ALP GGT ورزش های هوازی شدت تمرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۲۰۵
پژوهش های زیادی تأثیر فعالیت ورزشی هوازی مزمن را بر عوامل مرتبط با بیماری کبد چرب غیر الکلی بررسی کرده اند هدف از این پژوهش تعیین و بررسی تأثیر شدت های متفاوت تمرینات ورزشی هوازی مزمن (کم، متوسط و بالا) بر آلانین آمینوترانسفراز ، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز و گاما گلوتامین ترانسفراز در مردان و زنان سنین مختلف بود که به صورت یک مطالعه مرور نظام مند و فراتحلیل در سال ۱۳۹۹ انجام شد. پایگاه های اطلاعاتی، ScienceDirect،PubMed، Scopus و Google Scholar همراه با کلمات کلیدی جستجو شد. تعداد ۱۲۰ مقاله غیر مروری و با کیفیت مناسب تمرین هوازی بررسی قرار گرفتند و ۲۲ مقاله معیار ورود فراتحلیل را کسب کردند . بر این اساس ۱۵۶۰ نفر با میانگین ۱۰ ± ۵۲ سال بود. دارای بیماری کبد چرب مورد بررسی قرار گرفتند. اثرات مداخله با استفاده از SMD و مدل اثرات تصادفی ارزیابی گردید. در بررسی نتایج متاآنالایز تمرین هوازی در کل با هر شدتی باعث کاهش معنی دار سطوح آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز و گاما گلوتامین ترانسفراز می گردد. سطوح آلانین آمینوترانسفراز در تمرینات با شدت بالا کاهش بیشتری نسبت به تمرینات با شدت متوسط (P= 0.01)دارد. سطوح آسپارتات آمینوترانسفراز در تمرینات با شدت متوسط(P= 0.001) کاهش بیشتری نسبت به تمرینات با شدت بالا (P= 0.03)دارد. تأثیر تمرینات با شدت بالا و شدت متوسط بر سطوح آنزیم گاما گلوتامین ترانسفراز معنی دار نبود (P= 0.2 ) .یافته ها نشان می دهد که تمرین های هوازی با شدت بالا، متوسط و کم موجب کاهش آنزیم ها شاخص کبد چرب در بیماران کبد چرب غیر الکلی می گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان