فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۰۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام دادن این پژوهش، مقایسه ی فاکتورهای آمادگی جسمانی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی استان ایلام با نرم ملی سال 1391 بوده است. آزمودنی های این تحقیق 200 نفر از دانش آموزان مقطع راهنمایی مدارس دولتی و غیردولتی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. فاکتورهای اندازه گیری شده در تحقیق حاضر شامل: استقامت قلبی عروقی با آزمون دوی 540 متر، استقامت عضلات شکم با آزمون دراز و نشست، استقامت کمربند شانه ای با آزمون بارفیکس اصلاح شده، چابکی با آزمون دو 9×4 متر، انعطاف پذیری با آزمون خم کردن تنه (نشستن و رسیدن) بر روی جعبه ی انعطاف که با نرم ملی سال 1391 کشوری مقایسه شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و آزمون فرضیه ها از آزمون آمار استنباطی، آزمون لوین (برابر یا نابرابر بودن داده ها) و از آزمون t مستقل (برابر یا نابرابر بودن میانگین ها) استفاده شد. کلیه ی مراحل آمار استنباطی در سطح معناداری (05/0 p<) انجام گردید.
نتایج پژوهش نشان داد که بین فاکتورهای آمادگی جسمانی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی استان ایلام با نرم ملی سال 1391 در کلیه ی پایه ها تفاوت معناداری وجود نداشت و فاکتورهای آمادگی جسمانی در پایه ی سوم نسبت به پایه ی اول و دوم به نرم ملی نزدیک تر بود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی استان ایلام در وضعیت مطلوبی از آمادگی جسمانی قرار دارند.
ارتباط ابعاد کارکرد خانواده و خودتنظیمی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان پیش بینی ابعاد خودتنظیمی فرزندان (راهبردهای فراشناختی، راهبردهای شناختی و انگیزش) توسط ابعاد کارکرد خانواده (پاسخدهی عاطفی، کارکرد هیجانی، درگیری عاطفی، نقش ها و میزان تعهد) می باشد. نمونه پژوهش شامل 397 نفر از دانش آموزان پایه سوم دبیرستان شهر شیراز می-شد (207 دختر و 190 نفر پسر). برای سنجش خودتنظیمی از مقیاس خودتنظیمی و برای ارزیابی کارکرد خانواده از مقیاس سنجش کارکرد خانواده استفاده شد.
روایی مقیاس ها از روش تحلیل عامل و پایایی آن-ها به روش ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد، نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل قبولی برای ابزارها بود.
با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان قابلیت پیش بینی ابعاد کارکرد خانواده برای ابعاد خودتنظیمی فرزندان مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که پاسخدهی عاطفی پیش بینی کننده فراشناخت فرزندان بود و نقش ها قابلیت پیش بینی شناخت فرزندان را دارد، هم-چنین کارکرد هیجانی خانواده پیش بینی کننده انگیزش فرزندان است.
رابطه بین کلیشه های جنسیتی احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه ارتباط زناشویی تقاضا - کناره گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: چرخه ارتباط زناشویی تقاضا – کنارهگیری یکی از رایجترین الگوهای تعاملی میان زوجین است که در آن یکی از زوجین، خواستار افزایش صمیمیت است و به همسر خود نزدیک شده و از سردی و فقدان ابراز محبت او شکایت میکند، و همسر دیگر از صمیمت اجتناب کرده، با کنارهگیری و انفعال واکنش نشان میدهد. این الگوی تعاملی که معمولاً به شکل زن متقاضی – مرد کنارهگیر بروز میکند، به مرور زمان تشدید و باعث نارضایتی زوجین از زندگی زناشویی میشود. با توجه به پیشینههای موجود، برخی از عوامل اجتماعی مانند کلیشههای جنسیتی و تفاوت سطوح قدرت میان زنان و مردان، در شکل گیری این الگوی تعاملی نقش مؤثری داشته، زوجین را به سمت این الگو سوق میدهد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه متغیرهای جامعهشناختی و چرخه ارتباط زناشویی تقاضا – کنارهگیری است تا میزان رابطه کلیشههای جنسیتی، احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه مذکور تعیین شود. روش: در پژوهش حاضر رابطه متغیرهای کلیشه های جنسیتی، احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه تقاضا – کنارهگیری با استفاده از روش آمار توصیفی (رگرسیون و همبستگی) بررسی شد. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای کلیشههای جنسیتی، احساس قدرت و تعداد فرزندان به طور معناداری قادر به پیشبینی چرخه مذکور هستند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که افزایش تفکر کلیشهای و تعداد فرزندان، باعث افزایش احتمال شکلگیری چرخه تقاضا – کنارهگیری در روابط زوجین میشود و احساس قدرتِ بیشتر با «کناره گیری» و احساس قدرتِ کمتر با «متقاضی شدن» همبستگی مثبت دارند. نتیجهگیری: نتایج فوق اهمیت توجه به متغیرهای مذکور در تحلیل علل و عوامل چرخه مذکور را نشان میدهد و به دست اندرکاران مسائل خانوادگی و اجتماعی کمک میکند که با شناسایی عوامل مؤثر بر این چرخه، زمینه بهبود ارتباطات زوجین را فراهم کنند.
نقش به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی مدیران در ارتقای سطح مشارکت اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه «نقش به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی مدیران دبیرستان های شاهین شهر در ارتقای سطح مشارکت اجتماعی دانش آموزان در سال تحصیلی 89-1388» بود. نتایج پژوهش نشان داد میانگین مشارکت اجتماعی دانش آموزان بر حسب میزان به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی تفاوت معناداری داشت و با افزایش مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی مدیران، میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان نیز ارتقا یافته بود. از طرفی میانگین مشارکت اجتماعی دانش آموزان بر حسب میزان به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع دینی ـ مذهبی و بر حسب میزان به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع قومی ـ نژادی نیز متفاوت و معنادار بود؛ از این رو می توان عامل به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی (در ابعاد تنوع قومی ـ نژادی و تنوع دینی ـ مذهبی) توسط مدیران را در افزایش سطح مشارکت اجتماعی دانش آموزان مؤثر دانست.
بررسی جامعه شناختی نقش رسانه های جمعی در جامعه پذیری زیست محیطی نوجوانان شهر تهران (مطالعه موردی سیمای جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه پذیری زیست محیطی یکی از موضوعات جدید و جذاب در حوزه مطالعات جامعه شناسی و به این معناست که نهادها و عوامل اجتماعی کردن و جامعه پذیری در جامعه، از قبیل خانواده، مدرسه، رسانه ها و... تا چه میزان می توانند بر روی نگرش، جهان بینی و در نهایت رفتار مردم تأثیر بگذارند و ارزش های محیط زیستی را درونی سازند. در این میان، تلویزیون به دلیل بهره مندی از مؤلفه های اثربخش تصویری و هنری و از طرفی به دلیل فراگیری آن، نقش بسیار مهمی در نهادینه کردن ارزش های زیست محیطی در بین مخاطبان بویژه کودکان و نوجوانان دارد. مقاله حاضر درصدد است جایگاه تلویزیون در جامعه پذیری زیست محیطی نوجوانان شهر تهران را بررسی کند. از این رو، با 600 نفر از نوجوانان دانش آموز در مناطق 22گانه شهر تهران به روش پیمایش و ابزار پرسشنامه مصاحبه شد. نتایج نشان می دهد، هرچند بیش از 80 درصد نوجوانان تهرانی از تلویزیون استفاده می کنند و سهم تلویزیون بیش از سایر عوامل و سازوکار های جامعه پذیری در تغییر نگرش نوجوانان است، برای تأثیرگذاری بیشتر تلویزیون در جامعه پذیری کامل تر نوجوانان باید به راهکارهای دیگری اندیشید.
بچه افغانی: شکل گیری تصور از خود و دیگری در تجربه زندگی روزمره نوجوانان افغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة اصلی این پژوهش مطالعة مشکلات نوجوانان افغانستانی در تعاملات روزمره و تأثیر این مشکلات و تنگناها بر شکل گیری تصور از خود و دیگری در آن هاست. ملاحظات نظری براساس نظریات متفکران مکتب کنش متقابل نمادین و با استفاده از سازة مطرودیت اجتماعی تدوین شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است، گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساخت یافته و مصاحبه های روایی صورت گرفته است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نظریة داده نگر انجام گرفته است. برای انجام دادن این پژوهش درمجموع با 21 نفر از نوجوانان (12 تا 16 ساله) افغانستانی دختر و پسر ساکن شهر تهران مصاحبه شد. یافته ها بیان می کند افراد مورد مطالعه در جریان تعاملات روزمرة خود با ایرانیان مورد تحقیر و بی احترامی بوده اند و به آن ها برچسب اَفی (افغانی) زده شده است. مصاحبه شوندگان نیز به منظور اجتناب از برخوردها «فاصله گیری» را به عنوان استراتژی کنش برگزیده اند. تصور افراد مورد مطالعه از ایرانیان به عنوان دیگری، خودبرتربین، ضدافغانی و عموماً مشتمل بر بی اعتمادی بوده است. این تصور از دیگری بر تصور از خود افراد مورد مطالعه تأثیر داشته است و در کنار سایر عوامل سبب شده است آن ها خود را افرادی متفاوت از ایرانیان تلقی کنند. احساس تفاوت با ایرانیان در ذهن افراد مورد مطالعه درواقع همان تصوری است که ایرانیان دربارة آن ها داشته اند. آن ها خود را نسبت به ایرانیان متفاوت می دانند؛ چراکه از سوی ایرانیان افرادی متفاوت و به عنوان دیگری تعریف شده اند.
روانشناسی و جامعه شناسی نوجوانان
حوزه های تخصصی:
بررسی نفوذ نسبی کودکان در تصمیمات خرید خانواده های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات اخیر اجتماعی و تکنولوژیکی، باعث افزایش نفوذ کودکان هم در تصمیمات خرید والدین و هم به طور کلی در فرایند تصمیم گیری خانواده شده است. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی نفوذ نسبی کودکان در تصمیم گیری های خرید خانواده های ایرانی می باشد. در این راستا ادراک کودکان از نفوذ نسبی خود و ادراک مادران از نفوذ نسبی فرزندانشان با در نظر گرفتن مرحله تصمیم، زیرتصمیم خرید، نوع محصول و سبک ارتباطی خانواده، مورد سنجش قرار گرفت. همچنین اثر ادراک کودک از نفوذ کلی خود و ادراک مادر از نفوذ کلی فرزندش بر نفوذ نسبی کودک در خرید خانواده مورد بررسی واقع شد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان مقطع پنجم دبستان در مدارس دولتی شهر تهران، و مادران آنها می باشند. در این پژوهش از نمونه گیری خوشه ای و تصادفی استفاده شد و حجم نمونه حدود 384 زوج مادر و کودک تخمین زده شد که در نهایت از مجموع 850 پرسشنامه توزیع شده، 652 پرسشنامه جمع آوری و برای استخراج داده ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد، هم از نظر کودک و هم از نظر مادر، نفوذ نسبی کودکان در تصمیمات خرید خانواده های ایرانی بالا است. همچنین ادراک کودک از نفوذ کلی خود در خانواده و ادراک مادر از نفوذ کلی فرزندش در خانواده، پایه و اساس ادراک از نفوذ نسبی کودک در تصمیمات خرید می باشد. از طرفی نفوذ کودک در مراحل اولیه فرایند تصمیم گیری، در محصولات مخصوص استفاده خودش و در سبک ارتباطی عقیده گرا، بیشتر از نفوذ نسبی او در سایر شرایط می باشد. بنابراین نتایج این تحقیق، لزوم توجه بیشتر بازاریان ایرانی به کودکان را در تدوین برنامه های پیشبردی و تبلیغاتی، آشکار می سازد.
رابطه آموزش مهارت های اجتماعی و سلامت اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع اول دبیرستان منطقه 19 تهران .حسین یحیی زاده، زلیخا عربگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با عنوان ""رابطه آموزش مهارت های اجتماعی و سلامت اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع اول دبیرستان منطقه 19 تهران"" بمنظور نشان دادن تأثیر نقش مددکار اجتماعی از طریق آموزش مهارت های اجتماعی در ارتقا میزان سلامت اجتماعی دانش آموزان انجام پذیرفته است. روش تحقیق این مطالعه آزمایشی می باشد و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سلامت اجتماعی کییز استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از 450 دانش آموزان دختر مقطع اول دبیرستان منطقه 19 تهران در سال 1392 در 2 مدرسه بوده است. یکی از مدارس بعنوان گروه آزمایش (با تعداد ۳۶۶ نفر) و مدرسه دیگر بعنوان گروه کنترل (با تعداد ۸۴ نفر) درنظر گرفته شد. در مرحله پیش آزمون با استفاده از پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز میزان سلامت اجتماعی کلیه دانش آموزان جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفت و براساس نرم افزار SPSS مشخص گردید که 15 نفر از گروه کنترل و 60 نفر از گروه آزمایش در سطح سلامت اجتماعی پایین (نمره 77 تا 33) قرار داشتند. درجهت ایجاد همسان سازی بین دو گروه، 15 نفر از 60 نفر گروه آزمایش که از نظر ویژگی های زمینه ای در سطح یکسان بودند، انتخاب شدند و به مدت 10 جلسه تحت آموزش مهارت های اجتماعی قرار گرفتند. پس از اتمام دوره آموزش، در مرحله پس آزمون برای بررسی نقش آموزش مهارت های اجتماعی در ارتقا میزان سلامت اجتماعی دانش آموزان، از هر دو گروه درخواست تکمیل دوباره پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز شد. نتایج بدست آمده براساس آزمون T مستقل مشخص نمود که آموزش مهارت های اجتماعی سبب ارتقا میزان سلامت اجتماعی دانش آموزان شده است. واژه های کلیدی:سلامت اجتماعی، مددکاری اجتماعی مدرسه، مهارت های اجتماعی.
خشونت بین فردی و سرمایه اجتماعی در خانواده و مدرسه: مطالعه ای اجتماعی در دبیرستان های پسرانه نورآباد (لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار خشونت بین فردی و رابطة آن با سرمایة اجتماعی در خانواده و مدرسه با استفاده از نظریههای سرمایة اجتماعی پاملا پکستون، جیمز کلمن، دارلن رایت و کوین فیتزپاتریک و نظریة پیوند اجتماعی هیرشی مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش روش تحقیق پیمایشی و جمعیت آماری شامل 3014 دانش آموز پسر مقطع متوسطة شهر نورآباد (لرستان) مشغول به تحصیل در سال 89 - 1388 بوده است که براساس فرمول نمونه گیری کوکران 340 دانش آموز از دبیرستانهای دوازده گانة شهر به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مستقل از پرسش نامة خود ساخته و در مورد متغیر وابسته از مقیاس CTS بهره گرفته شد.
نتایج نشان میدهد با آنکه دانش آموزان مورد مطالعه بیشتر ساکن شهر هستند (6/70 درصد) تا روستا (2/29 درصد)، پدران بیشتر آن ها مشاغل یدی و تحصیلاتی تا حد دیپلم دارند، مادران فاقد شغل (خانه دار) و بی سواد هستند و سطح درآمد بیشتر خانواده های آن ها پایین است؛ 5/61 درصد پاسخگویان طی یکسال گذشته دارای رفتار خشونت آمیز به طورکلی (از 1 تا 3 بار و بیشتر) بوده اند؛ دو شاخص سرمایة اجتماعی خانوادگی و مدرسه ای از حیث توزیع درصدی (حدود 48 درصد دارای سرمایة اجتماعی زیاد و خیلی زیاد و 30 درصد کم و خیلی کم) و مقدار رابطه با رفتار خشونتآمیز (ضریب همبستگی حدود 24/0- )، با یکدیگر مشابهند؛ در نهایت چهار متغیر «تعلق به مدرسه»، «درآمد خانواده»، «اعتماد در مدرسه» و «حمایت خانوادگی» 14 درصد از تغییرات خشونت بین فردی را تبیین می کنند. به این ترتیب، می توان گفت هرقدر سرمایة اجتماعی در خانواده و مدرسه و اکثر مؤلفه های شاخص های مزبور بالاتر باشد، خشونت بین فردی دانش آموزان به طور کلی و نیز خشونت لفظی و خشونت فیزیکی ملایم و شدید آنها کمتر خواهد بود و تقویت حس تعلق دانش آموزان به مدرسه، افزایش اعتماد اجتماعی به یکدیگر و مدرسه و حمایت مناسب خانوادگی و رسیدگی بیشتر به وضعیت تربیتی دانشآموزان متعلق به خانواده های دارای درآمد متوسط و بالا، احتمال ارتکاب رفتار خشونت آمیز را توسط دانش آموزان پسر دبیرستانی کاهش می دهد.
شکاف ارزشی بین نسلی در خانواده های تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی شکاف ارزشی بین نسلی در خانواده های تهرانی است. چارچوب نظری تلفیقی از نظریه های جامعه شناختی و روان شناختی است، به گونه ای که سنجش و تحلیل نهایی یافته ها بر مبنای نظریه های تضاد هنجاری، بحران هویت، حشو ارزش و سبک های تربیتی صورت گرفته است. برای آزمون تجربی فرضیات منتج از این نظریه ها، 336 پدر و فرزند (پسر و دختر) در سنین 15 تا 25 سال از شهر تهران به شیوة نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای مورد پیمایش قرار گرفتند. نتایج حاکی از وجود شکاف در ارزش های پدران و فرزندان است و هر دو نسل تقریباً در نیمی از ارزش های مورد بررسی بر اختلافات بین نسل خود و دیگری صحه گذارده اند. نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد: حشو ارزش های پدران (37/0) و تضاد هنجاری بین نسل ها (36/0) به طور مستقیم بر شکاف ارزشی بین نسل ها مؤثرند. دیگر مسیرهای تأثیرگذاری متغیرهای مستقل معادله که به صورت غیرمستقیم بر متغیر وابسته تأثیرگذار هستند، عبارت است از: تأثیرات استبدادگرایی پدران بر حشو ارزش های آنان (73/0)، بر تضاد هنجاری بین نسل ها (63/0) و همچنین تأثیر بحران هویت نسل فرزندان بر تضاد هنجاری بین نسل ها (34/0).
عوامل مؤثر بر گرایش به فرزندآوری زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل مؤثر بر گرایش به فرزندآوری در بین زنان مناطق 1 و 19 شهر تهران و مقایسه آنها صورت گرفته است. کاهش سطح باروری، یکی از مشخصه های جمعیت شناختی شهر تهران است. ازاین رو مطالعه شهر تهران از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. جامعه آماری این پژوهش همه مادران مراجعه کننده به پایگاه های سنجش سلامت بینایی سنجی و شنوایی سنجی دانش آموزان بدو ورود به مدرسه است. هدف این پژوهش شناخت متغیر های حمایت اجتماعی، اشتغال زنان و پایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده بر گرایش به بارداری مجدد است. براساس نتایج آزمون دی سامرز و کندال سی بین متغیر حمایت های اجتماعی و گرایش به داشتن فرزند دیگر رابطه معنادار به دست آمده است که نشان دهنده قوی بودن شبکه خویشاوندی در ایران است. اما بین متغیر اشتغال زنان و پایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده و گرایش به داشتن فرزند دیگر رابطه معناداری به دست نیامده است.