در این نوشتار خشونت بین فردی و رابطة آن با سرمایة اجتماعی در خانواده و مدرسه با استفاده از نظریههای سرمایة اجتماعی پاملا پکستون، جیمز کلمن، دارلن رایت و کوین فیتزپاتریک و نظریة پیوند اجتماعی هیرشی مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش روش تحقیق پیمایشی و جمعیت آماری شامل 3014 دانش آموز پسر مقطع متوسطة شهر نورآباد (لرستان) مشغول به تحصیل در سال 89 - 1388 بوده است که براساس فرمول نمونه گیری کوکران 340 دانش آموز از دبیرستانهای دوازده گانة شهر به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مستقل از پرسش نامة خود ساخته و در مورد متغیر وابسته از مقیاس CTS بهره گرفته شد.
نتایج نشان میدهد با آنکه دانش آموزان مورد مطالعه بیشتر ساکن شهر هستند (6/70 درصد) تا روستا (2/29 درصد)، پدران بیشتر آن ها مشاغل یدی و تحصیلاتی تا حد دیپلم دارند، مادران فاقد شغل (خانه دار) و بی سواد هستند و سطح درآمد بیشتر خانواده های آن ها پایین است؛ 5/61 درصد پاسخگویان طی یکسال گذشته دارای رفتار خشونت آمیز به طورکلی (از 1 تا 3 بار و بیشتر) بوده اند؛ دو شاخص سرمایة اجتماعی خانوادگی و مدرسه ای از حیث توزیع درصدی (حدود 48 درصد دارای سرمایة اجتماعی زیاد و خیلی زیاد و 30 درصد کم و خیلی کم) و مقدار رابطه با رفتار خشونتآمیز (ضریب همبستگی حدود 24/0- )، با یکدیگر مشابهند؛ در نهایت چهار متغیر «تعلق به مدرسه»، «درآمد خانواده»، «اعتماد در مدرسه» و «حمایت خانوادگی» 14 درصد از تغییرات خشونت بین فردی را تبیین می کنند. به این ترتیب، می توان گفت هرقدر سرمایة اجتماعی در خانواده و مدرسه و اکثر مؤلفه های شاخص های مزبور بالاتر باشد، خشونت بین فردی دانش آموزان به طور کلی و نیز خشونت لفظی و خشونت فیزیکی ملایم و شدید آنها کمتر خواهد بود و تقویت حس تعلق دانش آموزان به مدرسه، افزایش اعتماد اجتماعی به یکدیگر و مدرسه و حمایت مناسب خانوادگی و رسیدگی بیشتر به وضعیت تربیتی دانشآموزان متعلق به خانواده های دارای درآمد متوسط و بالا، احتمال ارتکاب رفتار خشونت آمیز را توسط دانش آموزان پسر دبیرستانی کاهش می دهد.