فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۵۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این روزها، حفظ و صیانت میراث فرهنگی به عنوان بخشی مهم از هویّت ملّی، مورد توّجه مردم و مقامات کشور قرار گرفته است. با این وجود ، به نظر نمی رسد چنین همّتی تاکنون صرف میراث فرهنگی «معنوی» ایران شده باشد. نظر به این که سرعت نابودی گویشها بسیار بالاتر از سرعت نابودی دیگر میراث معنوی است و مرگ آنها بر بسیاری از عقاید و رسوم و باورها تاثیر می گذارد، یکی از دغدغه های مهم ملّی باید حفظ این میراث مهّم، آسیب پذیر و پراکنده باشد. در این مقاله، ضمن پرداختن به کلیاتی چون مفهوم زبانهای در خطر و در حال انقراض، به زبانهای ایرانی پرداخته شده و تاریخچه، آسیب شناسی و نیازهای مرتبط با مطالعات گویشی (با تاکید بر مقوله «مستندسازی زبان ») بررسی شده است.
توصیف گویش گیوی در مقایسه با زبان پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر قصد دارد با توصیف گویش گیوی و مقایسةآن با زبان پهلوی- بویژه از جنبة فرآیند های واجی- این گویش را به دلیل اهمیّت تاریخی و فرهنگی اش معرفی نماید و نشان دهد که در گویش گیوی می توان واژه های بسیاری یافت که با وجود اینکه تحت تاثیر فرآیند های واجی قرار گرفته اند در مقایسه با گویش معیار از نظر تلفّظ و معنا نزدیک به زبان پهلوی هستند. فرآیند های واجی که در این تحقیق مدّ نظر بوده اند عبارتند از: حذف،افزایش، ابدال، ادغام و قلب. داده های اصلی این تحقیق، فهرستی از واژه هاست که به عنوان شاهد انتخاب شده اند. این تحقیق، بیانگر روابط عمیق تاریخی میان گویش گیوی و زبان پهلوی است
ساخت فعل در زبان بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت فعل یکی از مهمترین مقوله های دستوری در زبانهای ایرانی است. مقایس? ساخت فعل در زبانها و گویشهای ایرانی می تواند بیانگر پیوند این زبانها و بستگی آنها به یک شاخ? زبانی، یعنی زبانهای ایرانی باستان باشد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، یکی بررسی چگونگی ساخت فعل در زبان بلخی و دیگر حصول به این نتیجه است که آیا ساخت فعل در این زبان با دیگر زبانهای ایرانی میانه از هماهنگی و ارتباط کافی برخوردار هست یا خیر؟ برای انجام این پژوهش از دو مجموع? اسناد و متون بلخی گردآوری پروفسور نیکلاس سیمز ویلیامز بهره برده ایم. نتایج حاصل، بیانگر پیوند زبان بلخی با دیگر زبانهای ایرانی میان? شرقی است.
بررسی متغیرهای اجتماعی- زبانیِ فارسی در گویشِ نهبندانی: همخوان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسیِ رابطه متغیرهای اجتماعی همچون جنسیت، سن و تحصیلات با متغیرهای زبانیِ(همخوانی) زبان فارسی در گفتار گویشورانِ نهبندانی می پردازد. متغیرهای زبانیِ مربوط از گفتارِ 24 گویشورِ نوجوان، جوان و مسنِ واجدِ شرایط استخراج گردید. نتایجِ این پژوهش نشان می دهد که تحصیلات در برخی از متغیرها باعثِ کاهشِ استفاده از صورت های غیرمعیار نشده است و نقشِ تحصیلات به عنوانِ یک متغیر اجتماعی تنها در تمایزِ گفتارِ گویشورانِ مسنِ باسواد و بی سواد مشهود است. همچنین، در این گویش، در برخی متغیرها مشاهده شده است که گفتارِ گویشورانِ مرد به گونه معیار نزدیک تر است. به علاوه، در بیشترِ موارد نیز درصورتِ نزدیک تر بودنِ گفتارِ زنان به گونه معیار، اختلافِ گفتارِ آن ها با مردان ناچیز بوده است و عاملِ جنسیت نقشِ تمایزدهنده ای نداشته است. افزایش سن در گروه نوجوانانِ دارای والدینِ باسواد و گویشورانِ مسنِ باسواد با افزایشِ استفاده از صورت های معیار همراه است. در گروهِ نوجوانان در نیمی از متغیرهای زبانیِ موردِ مطالعه، جنسیت نقشی در تمایزِ گفتار نداشته است.
Code-Copying in the Balochi language of Sistan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The main West Iranian languages، i.e. Old Persian، Parthian، Middle Persian،
New Persian and – in some respects – Avestan، may be studied in a uniquely
continuous development stretching over close to 3 000 years. These languages
are not only the result of their genetic inter-relations but also of their cultural،
religious and political history. They may be labelled ‘high languages’
(‘Hochsprachen’)، in the sense that they are cultured and standardized and
used for a great number of purposes by people of various linguistic
backgrounds. This article presents an over-view of their development seen from
a specific perspective. The traditional Iranian walled-in garden، the pairi-daēzaof
the Avesta، is used as a metaphor for a high language in contrast to the free
vegetation of spontaneous human speech in social interaction. The latter is
here called ‘dialect’، a concept that includes both ‘geolect’ and ‘sociolect’. These
high language ‘gardens’ are thus viewed as a kind of cultural artefacts. Among
other things، this has implications for views on the dichotomy literacy/orality،
showing that writing is not language and that ‘orality’ belongs both to ‘high
language’ and ‘dialect’. It is furthermore argued that literacy and orality were
present in complementary distribution throughout the whole known history of
the Iranian cultural sphere.
The Status of [h] and [ʔ] in Sistani Dialect of Miyankangi(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The purpose of this article is to determine the phonemic status of [h] and [ʔ] in
the Sistani dialect of Miyankangi. Auditory tests applied to the relevant data
show that [ʔ] occurs mainly in word-initial position، where it stands in free
variation with Ø. The only place where [h] is heard is in Arabic and Persian
loanwords، and only in the pronunciation of some speakers who are educated
and/or live in urban centres، where inhabitants are in closer touch with Persian
than in rural areas. The sound [h] also occurs in the pronunuciation of some
Arabic loanwords where it replaces the glottal plosive، particularly in word
medial، intervocalic position. The investigation shows that neither [ʔ] nor [h]
have phonemic status in the Sistani dialect of Miyankangi at present، but that
more intense contact with Persian may change this state in the future،
particularly for [h].
معرفی و نقد کتاب «گویش نقوسان تفرش»
حوزه های تخصصی:
برخی فرایندهای واجی در گونة زبانی شیرگاه از گویش مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی برخی فرایندهای واجی از قبیل همگونی، ناهمگونی، حذف و درج واکه در گونة شیرگاه از گویش مازندرانی است. بررسی فرایندهای واجی نتایج زیر را نشان می دهد:
1- در جایگاه مرز هجا با عملکرد فرایند همگونی خوشه های همخوانی nd و st به ترتیب به صورتnn وss تولید می شوند. 2- در حالت التقاء واکه ها (e+e) در مرز تکواژها به طوری که تکواژ اول به واکه /e/ ختم شود و دومی تکواژ سوم شخص این گونة زبانی یعنی/e/ به معنی""است"" باشد، با عملکرد فرایند ناهمگونی واکه /e/ در تکواژ اول به صورت واکة پسین و افراشته /u/ تولید می گردد. 3- حذف همخوان چاکنایی [h] در بافت بین دو واکه موجب فعال شدن فرایند ترخیم می شود بطوری که کاهش تعداد هجاها و کوتاه تر شدن کلمه را به دنبال دارد. 4- در خوشة همخوانی پایانی در ساخت هجای(C)V به گونه ای که یکی از همخوان های گرفته و یکی از همخوان های رسا ( lو r) باشد، واکه شوا [Ə] بین دو همخوان درج می شود.
حفظ یک ماده ساز باستانی در ساخت مجهور در زبان کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نشان داده می شود که ماده مجهول ساز -ya- که در ساختهای مجهولی ساختواژی در زبانهای ایرانی باستان به ریشه فعل افزوده می شود و ماده مجهول تشکیل می دهد به صورتهایyâ- - وya- - در گویشهای کردی سورانی، اردلانی، کلهری، ایلامی و هورامی - باقیمانده است و وجود ساختهای مجهولی ساختواژی کردی به سبک و سیاق مجهول در زبانهای ایرانی باستان می تواند هم در زبانشناسی تاریخی و تحول زبان و هم در کمک به روشن شدن ماهیت مجهول در سایر زبانهای ایرانی نو مانند فارسی مورد استفاده محققین قرار گیرد.
بررسی گویش عربی جنوب خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بعد از طرح آرا و نظریات مورخان درباره زمان ورود اعراب به جنوب خراسان و منشا قبایل آنان به بررسی علمی گویش عربی موجود در این منطقه می پردازد. محدوده جغرافیایی این گویش، شهرستان در میان واقع در شرق شهرستان بیرجند و به صورت دقیق تر روستاهای (خلف، دره چرم، سراب، محمدیه و رود رباط) است، که هم اکنون نیز به زبان عربی تکلم می کنند. در این جستار سعی کردیم با تحقیق در مسائل زبانی این گویش و ویژگی های آن، به نقد نظرات مورخان بپردازیم، تا در انتها بتوانیم با شناسایی این خصوصیات، پاسخی درخور برای زمان ورود و طایفه این اعراب ارایه کنیم.
واژه شناسی اجتماعی گویش گیلکی ، مطالعه موردی ؛ اصطلاحات خویشاوندی و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجاکه در دهه های اخیر گویشهای ایرانی در جهت همگرایی با زبان فارسی به سرعت دستخوش تحول بوده اند، مطالعه و ثبت ویژگیهای اجتماعی آنها اهمیت بسیار دارد. از نتایج این مطالعات، علاوه بر شناخت خصوصیات منحصر به فرد این گویشها، می توان در سیاستهای کلان اجتماعی و آموزشی، برنامه ریزیهای زبانی و مطالعات تطبیقی گویش شناسی سود جست. این مقاله به بررسی جبنه های اجتماعی واژگان خویشاوندی و جنسیتی در گویش گیلکی رشت و نواحی اطراف آن می پردازد. گستردگی روابط و تعاملات خانوادگی، نامطبوع بودن خویشاوندی ناتنی، گستردگی و اهمیت چند همسری، و خانواده های گسترده مرد مَدار، از مسائل قابل تاملی هستند که در واژگان گیلکی بازتاب یافته اند. همچنین واژگان و اصطلاحات گیلکی از نظر ارجاع و خطاب، کاربرد افعال در حوزه همسرگزینی، بخش کنایی و... با ارزش گذاری جنسیتی همراه اند.
افعال وجهی در ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی وجه و وجهنمایی افعال وجهی در زبان ترکی آذری میپردازد. وجه ـ وجهنمایـی طبیعتی نحـوی ـ معنایـی داشته و دیدگاه گوینده را به آنچه بیان میدارد نشان میدهد. افعال وجهی یکی از راههای بیان وجه میباشند. چارچوب این پایاننامه بر پایه آراء و نظرات اف. آر. پالمر پیرامون وجه و وجهنمایی (1986، 2001) بنا نهاده شده است. این تحقیق پیکرهای از دو هزار جمله فراهم آورده که با بررسی آنها سه وجه خبری، امری و التزامی با درجات امکان و الزام به دست آمده است. همچنین تمایز بین وجه و وجهنمایی در این پژوهش به وضوح نمایان داده شده است به طوری که وجه، صورت و ظاهر فعل و وجهنمایی نقش و کاربرد آن میباشد. نیز سه وجهنمایی برداشتی، درخواستی و توانمندی در زبان ترکی آذری یافت شد.
از تبریز تا نقوسان ؛ نگاهی به کتاب « گویش نقوسان تفرش » اثر ولی الله درودیان
حوزه های تخصصی:
واژه بست و روابط دستوری معنایی آن با فعل در زبان کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی مقوله واژهبستها در زبان کردی (گویش سورانی، گونه مهابادی) پرداخته میشود. سؤال اصلی این تحقیق این است که واژهبست و روابط دستوری و معنایی آن با فعل در این گویش چیست؟ واژهبست در نمودار درختی (براساس نظریه حاکمیت و مرجعگزینی) چه جایگاهی دارد؟ روابط دستوری و معنایی میان فعل و ضمایر وابسته به آن پیرامون انگارههای حالتنمایی و مطابقه در زبان کردی چگونه است؟ در این پژوهش برای گردآوری دادهها از شیوههای میدانی، کتابخانهای و شم زبانی استفاده شده است. برای تحلیل دادهها از روشهای توصیفی و تحلیل محتوایی استفاده شده است. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که در این زبان واژهبستها به لحاظ نحوی آزاد و به لحاظ آوایی وابسته هستند. از آنجا که واژهبستها از ویژگی موضوعهای فعل برخوردارند میتوانند یک گره نحوی جداگانه را در نمودار درختی به خود اختصاص دهند. علاوه بر موارد فوق هرچند گویش سورانی انگاره بنیادین ارگتیو ـ گسسته را در نظام زبانی خود متجلی میسازد نظام ارگتیو در این گویش هم به لحاظ حالت و هم به لحاظ مطابقت دستخوش تغییر شده است. در مقطع کنونی ویژگیهای نحوی این گویش در سطح ـ ساخت منطبق بر هیچ کدام از ویژگی زبانهای فاعلی ـ مفعولی و ارگتیو نیست. در زمان گذشته هرگاه ضمایر متصل به عنوان موضوعهای درونی و برونی فعل تظاهر یابند فاعل لازم میتواند مفعول فعل متعدی قرار گیرد و در سطح آوایی فعل یا با مفعول مطابقت دارد یا با مفعول حرف اضافه. فاعل نیز در رابطه دستوری با فعل در حالت خنثی قرار دارد