فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۲۸۱ مورد.
تعبیر اصطلاح ضمیر در زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
""" ضمیر"" از جمله اقسام کلماتى است که تعابیر متفاوتى در خصوص ماهیت و جایگاه آن در نظام اقسام کلمات از سوى زبان شناسان و دستورنویسان روس مطرح مى شود. اکثر زبان شناسان روس، با تاکید بر نقش ""اشاره اى یا کنایه اى "" بودن ضمیر به منزله یکى از مهمترین مشخصه هاى دستورى آن، از تعیین ""ضمیر"" به عنوان یک قسم کلمه مستقل خوددارى نموده اند و آن را بیشتر به عنوان "" کلمهء ضمیرگونه"" به اقسام کلمات مختلف نسبت مى دهند. در این مقاله سعى شده است که در نتیجه بررسى مشخصه هاى صرفى و نحوی ضمایر و انطباق این مشخصه ها با معیارهایى که بر اساس آن ها وجود دیگر اقسام کلمات مستقل اثبات مى گردد، "" ضمیر"" نیز به عنوان یک قسم کلمهء مستقل و هم وزن با دیگر اقسام کلمات تعیین شرد.
"
بررسی فرآیند موسیقی جزء 30 قرآن کریم از دیدگاه نشانه – معناشناسی گفتمان (مبتنی بر الگوی تنشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار زبانی قرآن کریم، یک ساختار موسیقایی است که با کاربست بهترین و جذاب ترین شیوه ها به انتقال پیام و محتوای دینی خود دست یازیده است. ساختار تمام اجزاء و عناصر موسیقایی آن متناسب با یکدیگر و هماهنگ با محتوا و اغراض دینی آیات به کار گرفته شده و در القای هر چه بیشتر معانی و مفاهیم آیات قرآنی سهیم است. یکی از دانش هایی که می تواند راه جدیدی را در مطالعات قرآن کریم بگشاید و به فهم آن یاری رساند، نشانه - معناشناسی گفتمانی است. نشانه معناشناسی به منزله ی یکی از شیوه های نقد ادبی نو، برآیند نشانه شناسی ساختارگرا و نظام گفتمان روایی است که جریان تولید معنا را با شرایط حسّی- ادراکی پیوند می دهد. در این رویکرد، نشانه ها همراه با معانی به گونه هایی سیّال، پویا، متکثر و چند بعدی تبدیل می شوند. جستار حاضر درصدد است تا با رویکرد توصیفی– تحلیلی، چگونگی شکل گیری فرآیند تنشی گفتمان را در برخی آیات جزء 30 قرآن کریم و موسیقی حاصل از آیات و تأثیر آن در معانی را بررسی کند. نتایج بررسی این پژوهش بر اساس الگوی تنشی نشان می دهد که در برخی آیات، خداوند به طور مستقیم وارد فضای گفته پردازی شده و سبب خلق فشاره ی عاطفی شده است، و در این حالت آیات با سرعت بیشتری بیان می شوند اما گاه خداوند از فضای گفته پردازی خارج شده و به فضای گفته ای وارد می شود و سبب خلق گستره ی شناختی می شود و در نتیجه آیات با کندی ادا می شوند. بنابراین الگوی نشانه-معناشناسی می تواند به عنوان روشی کارآمد در تجزیه و تحلیل متن ادبی قرآن به کار رود و رویکردی نو در بررسی موسیقی آیات داشته باشد و زمینه ساز خوانش تازه ای از این متن الهی گردد.
سازوکارهای شناختی و نقش آنها در مفهوم سازیِ دعا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمعنی شناسی شناختی، منظور از سازوکا رهای شناختی ابزارهای شناختی مثل مجازهای مفهومی، استعاره های مفهومی و تصویری، و طرحواره های تصویری هستند که در سازماندهی ودرک مفاهیم انتزاعی در ذهن انسان نقش دارند. هدف مقاله حاضر، بررسی نمونه هایی از این سازوکارهای شناختی است که در دعای امام سجاد علیه السلام در صحیفة سجادیه به کار رفته است. سؤالی که مقاله حاضر این است که این سازوکارهای شناختی در مفهوم سازی مضامین و درک مفاهیم انتزاعی دعا چه نقشی دارند. از سوی دیگر، کدام شاخص های شناختی، زبان دعا را از زبان عادی متمایز می کند؟ نتایج تحلیل نشان می دهد مضامین دینی موجود در این ادعیه، علاوه بر مفاهیم حقیقی، از مفاهیم انتزاعی ساخته شده اند که به کمک سازوکارهای شناختی استعاره، مجاز، تصویرسازی و طرحواره های تصویری ساختارمند می شوند و درک آنها تسهیل می شود. همچنین، زبان دعا، از نظر نوع سازوکارهای شناختی به زبان عادی نزدیک است اما از جهاتی شاهد جنبه های ادبی در این مفهوم سازی ها می باشیم.
A Semantic Analysis of the Subjunctive Verb forms the Persian Language
حوزه های تخصصی:
دانه معنی
حوزه های تخصصی:
برنج در ایران
ابعاد معنایی مکان واژه «زیر» براساس مدل چندمعنایی قاعده مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله از منظر مدل چندمعنایی قاعده مند به بررسی ابعاد معنایی واژة «زیر» به عنوان یکی از واژه های مکانی پرکاربرد در فارسی می پردازد. داده ها شامل نمونه های وقوع «زیر» در بافتهای متنوع فارسی است و ابزار تحلیلی مدل چندمعنایی قاعده مند است. هدف این است که ضمن مطالعه تنوع و انعطاف معنایی این مکان واژه، نحوه عملکرد این ابزار تحلیلی در تعیین معنای اولیه و سایر معانی متمایز بررسی گردد. در واقع، تلاش می شود تا جنبه های قوت و ضعف این مدل شناختی، به ویژه جایگاه نظری آن به چندمعنایی حروف مکان بیشتر مورد توجه قرار گیرد. پس از تحلیل نمونه های کاربرد مکان واژة «زیر» ابتدا معنای مکانی اولیه آن تعیین شد و سپس چهار معنای متمایز دیگر مشخص گردید که شامل معنای کمتر، تحت تأثیر/کنترل، درخفا و پنهانی، و معنای پوشیده شده هستند. نتایج تحلیل معنایی «زیر» حاکی از آن است که مدل چندمعنایی قاعده مند از دو جنبه دارای وجه امتیاز نسبت به آثار پیشین از جمله لیکاف (۱۹۸۷) است؛ یکی در تعیین معنای اولیه بخاطر ارائه ملاک های مدون زبانی، و دیگری در محدودسازی تعدد معانی به سبب برقراری نوعی اعتدالگرایی در چندمعنایی. بررسی ابعاد معنایی «زیر» نشانگر برخی چالشها نیز هست که تحلیل حاضر تحت این مدل با آن روبروست. اهم این چالشها یکی ابهامات شناختیِ معانی متمایز بدست آمده و دیگری ماهیت وابسته به بافت آنها است که با ملاک استقلال بافتی معنا ناهمسو است. به عبارتی، نتایج این پژوهش بیان می کند مدل چندمعنایی قاعده مند که از نظر روش شناسانه حائز برخی مزیت ها است، از لحاظ نظری بویژه از جنبة هویت معنایی غیرمستقل و ساختیِ حروف مکان و نیز واقعیت روانشناختی معناهای متمایز ارائه شده با ابهامات و مسائلی روبروست.
بازنمایی معنای ذهنی زمان آینده در پاره گفتارهای زبان فارسی بر پایه ی نظریه ی معناشناسی پیش فرض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سخنگویان زبان غالباً وقوع رویدادها و وقایع را به لحاظ ذهنی به زمان خاصی مربوط می نمایند و بر همین مبنا گزاره های ذهنی خود را در قالب زمانی خاصی که چارچوب آن عمدتاً توسط واژگان و دستور زبانشان تعیین می شود قرار می دهند. هدف این مقاله ارائه بازنمایی معنای ذهنی زمان آینده در زبان فارسی است. نظریه ی بازنمایی گفتمان [1] از جمله نظریات معنایی است که با دیدی پویا معنای پاره گفتارهای زبانی را بررسی کرده و بازنمایی صوری از این معنای ذهنی ارائه نموده است. نظریه ی معناشناسی پیش فرض نیز با در نظر گرفتن عوامل بافتی- موقعیتی گفتار، باز نمایی صوری از معنای ذهنی پاره گفتار ارائه نموده است. در این پژوهش کفایت این دو چارچوب برای ارائه بازنمایی مفهوم زمان آینده در زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجایی که در زبان فارسی ساختارهای مختلفی برای بیان مفهوم زمان آینده بکار می روند و غالباً درک مفهوم زمان آینده از آنها تنها با تکیه بر عوامل واژگانی و دستوری امکان پذیر نمی باشد، در این مقاله نشان داده خواهد شد که نظریه ی معنا شناسی پیش فرض که عوامل متعددی از جمله استنتاج بافتی-موقعیتی را در درک معنا دخیل دانسته و آنها را در بازنمایی معنا ارائه می نماید؛ چارچوب مناسب تری برای ارائه بازنمایی مفهوم زمان آینده در زبان فارسی خواهد بود. واژگان کلیدی: بازنمایی گفتمان، زمان آینده، پاره گفتار، معناشناسی پیش فرض [1] Discourse Representation Theory
هیچ، ایچ
بررسی محمول های مکانی در زبان فارسی براساس دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی آن است محمول های مکانی در زبان فارسی را در چارچوب دستور نقش و ارجاع، دو تحلیل ارائه شده از سوی ون ولین و لاپولا (1997) و همچنین بتین (2004) بررسی کند و دسته بندی معنایی از محمول های مذکور ارائه دهد. در کنار این هدف اصلی، هدف دیگری که پی می گیریم محک کارایی هر یک از تحلیل های یاد شده در زبان فارسی و به ویژه تحلیل ارائه شده از سوی بتین است. بتین (2004) معتقد است تشابهی میان ظرفیت معنایی و نحوی محمول های مکانی ایستا در چارچوب دستور نقش و ارجاع وجود ندارد. همچنین توازنی میان تعداد موضوع ها در ساخت منطقی و تعداد فرانقش ها مشاهده نمی شود. این امر موجب بروزتناقض نظری در یکی از بندهای اصول اعطای فرانقش گردیده است. شایان ذکر است عنصر مکان در محمول های مکانی ایستا غالباً به دو صورت مسند یا گروه قیدی ظاهر می شود. نتایج بررسی ها نشان داد، آنچه بتین تناقض نظری می داند در باب محمول های مکانی ایستا در زبان فارسی صدق می کند، همچنین در باب افعال لحظه ای، پایا و افعال کنشی پایا نیز صادق است؛ اما در باب افعال کنشی صدق نمی کند. به نظر می رسد با در نظرگرفتن عنصر مکان به عنوان محمولی مجزا، محمول های مکانی ایستا ضرورتاً لازم محسوب می شوند و نه گزاره هایی استثنایی و از این طریق می توان میان تعداد موضوع ها در ساخت منطقی و تعداد فرانقش ها در چارچوب دستور نقش و ارجاع توازن برقرار کرد.
تأثیر گسترش ساختاری جمله بر ماهیت معنا در نثر صوفیانه میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخشی از تأثیرگذاری عمیق نثرصوفیانه میبدی به خلاقیت های ساختاری بازمی گردد. این پژوهش به بررسی جملات مرکب پرداخته تا تأثیر گسترش ساختار را بر ماهیت معنا نشان دهد. ضرورت و اهمیت این پژوهش در شناخت بیشتر بُعد انعطاف پذیری ساختاری زبان فارسی است. حوزه پژوهش، بخش تفسیر عرفانی مجلدات دهگانه کشف الاسرار و عده الابرار است که به روش سیستماتیک نمونه برداری شده اند تا به این پرسش پاسخ دهندکه؛ گسترش ساختاری جملات مرکب چه تأثیری بر ماهیت معنایی شان دارد؟ یافته ها نشان می دهند؛ در نثر صوفیانه میبدی، با چندگونه پیوند ساختاری و شکل گیری معنا روبرو هستیم. نخست؛ پیوند خطی اجزای ساختار و معنا در جملات مستقل همپایه. دوم؛ پیوند تودرتوی میان ساختار و معانی جملات ناهمپایه. سوم؛ پیوند تلفیقی(خطی و تودرتوی) میان اجزای ساختار و معنا در جملات خوشه ای (مرکبِ کامل) با بیشترین نمونه. چنانکه شواهد نشان می دهند؛ در آغاز یک ساختار نحوی مرکب، جمله ساده مستقلی آمده و در زنجیره جملات پس از آن، در هر جمله، بخشی از معانی جمله یا جملات پیشین به شیوه های مختلف گنجانده شده است. ازاین روی؛ هر جمله درعین برخورداری از استقلال با سهیم شدن در جزیی از معنای جملات پیش از خود از افزایش معنا نیز برخوردار گردیده است. علاوه بر افزایش معنا، روند هم افزایی معانی در زنجیره جملات و پیوندهای تودرتوی معنا و ساختار به معنای نهایی جمله مرکبِ کامل عمق بخشیده است. بدین گونه؛ میبدی توانسته با بیان ِروشنِ معانیِ پیچیده، تأثیری ماندگار براندیشه خواننده اش بگذارد. از زیبایی آفرینی که بگذریم، تعلیق معنا، افزایش معنا، هم افزایی معنا و عمق بخشیدن به معنا را از جمله تأثیرات پنهان گسترش ساختاری بر ماهیت معنا دانست.
تات و تاجیک
معناشناسی زمینه و تناوب فعل های مرکب در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با بررسی تناوب موضوعی برخی فعل های مرکب در زبان فارسی نشان می دهیم چگونه یک توصیف مبتنی بر زمینه های معنایی می تواند به پرسش هایی در زمینة رفتار نحوی و ساخت های موضوعی مرتبط با این فعل ها پاسخ دهد. در زبان فارسی تعدادی از فعل های مرکب، می توانند در تناوب سببی شرکت کنند. این فعل ها دارای گونة سببی و ضد سببی هستند. اما در برخی بافت ها، گونة ضد سببی پذیرفتنی نیست؛ در حالی که گونة سببی پذیرفتنی است. در این مقاله رفتار متفاوت این فعل ها را در بافت های مختلف در چارچوب نظریة «معناشناسی زمینه» (Vide. Fillmore & Atkins, 1992) توضیح داده و نشان می دهیم این فعل ها با دو زمینة معنایی مرتبط هستند. همچنین با استفاده از مفهوم زمینة معنایی (Vide. Fillmore & Baker, 2010) نشان می دهیم بر خلاف کریمی دوستان (2005) که معتقد است ساخت موضوعی فعل های مرکب به وسیلة عنصر غیر فعلی تعیین می شود و نیز برخلاف عقیدة فولی، هارلی و کریمی (2005) که مدعی اند همکرد و عنصر غیر فعلی در تعیین ساخت موضوعی فعل های مرکب مؤثر هستند، ساخت موضوعی این فعل ها به وسیلة کل ساخت حاوی فعل تعیین می شود.
بررسی تضمن حرف ربط امّا در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی معنای تضمنی «امّا» در زبان فارسی پرداخته است. پرسش اصلی تحقیق این است که آیا تضمن حاصل شده از جمله توسط فارسی زبانان، صرفاً بوسیله حرف ربط «امّا» تعیین می گردد یا محتوای گزاره ها نقش اصلی در ایجاد این تضمن دارد. در این تحقیق از دو آزمایش استفاده شد. برای آزمایش اول، پرسشنامه ای شامل 24 داستان کوتاه تهیه شد که هریک از این داستان ها نهایتاً دارای جمله ای با ساختار « p امّا q» بودند. برای پی بردن به این مسئله که کدام استدلال نهایتاً مورد پذیرش مخاطب قرار می گیرد و نقش حرف ربط «امّا» تا چه میزان می تواند در تصمیم مخاطب تأثیر گذار باشد، از دو عبارت «پس» و « با این حال » بعد از استدلال های مورد نظر استفاده شد و چهارگزینه احتمالی در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت. در آزمایش دوم از «پس» و «با این حال » استفاده نشد و فقط از شرکت کنندگان خواسته شد تا با جواب «بله» یا «خیر» از بین گزینه های ارائه شده به عنوان تضمن احتمالی جمله انتخاب کرده و دلیل انتخاب خود را توضیح دهند. نتایج تحقیق نشان داد که در این ساختارها حرف ربط «امّا» فرض p را حذف نمی کند، بلکه آن را صرفاً به تعلیق در می آورد و مخاطب همچنان به آن دسترسی دارد. به علاوه افراد قبل از هر چیز، استنباط خود را بر اساس وجود «امّا» انجام می دهند و محتوای استدلال ها در جایگاه دوم قرار دارد. نتایج حاصل از آزمایش دوم نیز نشان داد که هرگاه افراد نتوانند نتیجه گیری درستی بر اساس وجود «امّا» داشته باشند، به محتوای استدلال ها توجه می کنند.
خالی بند و «سه کردن»
حوزه های تخصصی:
نشانه - معناشناسی عاطفی گسست و انسداد گفتمانی در داستان حسنک وزیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عواطف می توانند باعث پیوست یا گسست گفتمان شوند. سازوکار وجوه حسی و عاطفی در داستان تراژیک حسنک وزیر در تاریخ بیهقی، به شکست گفتمانی منجر می شود. در مقاله حاضر بر اساس روش تحلیل گفتمان مبتنی بر پدیدارشناسی حواس و عواطف می کوشیم این نکته را آشکار سازیم که زیرساخت عاطفی تعیین کننده و تمایزبخش در داستان حسنک وزیر از «تحقیر اجتماعی و بیناسوژگانی» نشات می گیرد که شخصیت منفی عاطفی داستان (بوسهل) تجربه می کند و به عواطفی چون «تشفی، تعصب و انتقام» می انجامد که وجه تشفی گرانه آن حتی پس از انتقام جریان دارد. شدت وجه عاطفی از سوی این کنشگر منفی در راستای ارائه یک گزاره کلی ناظر به کنش سیاسی خردگرایانه است؛ در عین حال، وجه عقلایی داستان بر شخصیت خردگرا و پیچیده داستان (سلطان مسعود غزنوی) استوار است که گزاره های عقلایی را در متن تولید می کند اما به لحاظ اشتراک در تحقیر سوژگانی با بوسهل پیوند و با حسنک گسست گفتمانی می یابد و از این رو این شخصیت خردگرا علیرغم تعیین کننده بودن و برخورداری از قدرت اصلی در تعیین سرنوشت گفتمان، در لایه دوم پیرنگ قرار می گیرد
بحث لغوی تن زدن
حوزه های تخصصی:
بررسی فضاهای ذهنی در متون خبری روزنامه های ایران
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، در چارچوب نظریه فضاهای ذهنی، اخبار منعکس شده توسط روزنامه های فارسی زبان را بررسی کرده است. مفهوم فضاهای ذهنی در معنی شناسی شناختی نخستین بار توسط فوکونیه (Fauconnier, 1985) مطرح شد. بعدها فوکونیه و ترنر (Fauconnier and Turner, 2002) آن را گسترش دادند و الگویی با عنوان نظریه «تلفیق مفهومی» ارائه کردند. فوکونیه در نظریه فضاهای ذهنی بر این باور است که معنی چیزی ازپیش ساخته و قابل تعبیه در واژه نیست، بلکه حاصل کاربرد واقعی زبان در بافت است؛ بنابراین، انتظار می رود بر اساس ویژگی های زبانی و روابط موجود بین اجزا، فضاهای ذهنی ایجادشده توسط نویسندگان در متون قابل پیگیری باشد. در این تحقیق که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده، فضاهای ذهنی شش متن خبری برگرفته از دو روزنامه فارسی زبان که موضوعی واحد را از دیدگاه های متفاوت بیان کرده اند، تحلیل و بررسی شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که نویسندگان اخبار با استفاده از فضاهای ذهنی متفاوت، افکار و عقاید خود را به مخاطبان القا کرده و جریان انعکاس خبر را به سمتی هدایت می کنند که فضای پایه، یعنی تیتر خبری، بر مبنای آن شکل گرفته است. نتایج این تحقیق در تحلیل گفتمان های خبری کاربرد دارد.