فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر، ساخت افعال سبک رمزگردانی شده ترکیِ آذری‑ فارسی را از منظر «مدل زبان ماتریس» مورد مطالعه قرار داده است. داده ها با حضور در کلاس و ضبط و یادداشت برداری از تعاملات رسمی و غیر رسمی چهار نفر از معلّمان با صد نفر از دانش آموزان دوزبانة کلاس های ابتدایی و همچنین مصاحبت با هشت نفر از معلّمان دو زبانه جمع آوری شدند. بررسی داده های جمع آوری شده نشان داد که در ساخت افعال سبک رمزگردانی شده، سازه های غیر فعلی زبان فارسی (اسم ها، صفت ها، قیدها و گروه های حرف اضافه ای)، به عنوان عناصر درونه با افعال سبک ترکی آذری ترکیب می شوند و در جملات زبان ترکی آذری به کار می روند. زبان ترکی آذری به عنوان زبان ماتریس، چارچوب ساخت واژی‑ نحوی این جملات را تعیین می کند. این بخش از داده ها با اصول مدل زبان ماتریس انطباق کامل دارد. امّا کاربرد ساخت افعال سبک رمزگردانی شده ترکی آذری‑ فارسی در جملات سببی ترکی آذری، اصل ترتیب تک واژهای مدل زبان ماتریس را نقض می کند. بررسی ساخت های سببی رمزگردانی شده نشان داد که سازة غیر فعلی زبان فارسی به عنوان عنصر درونه، نه تنها در سطح مفهومی‑ واژگانی، بلکه در سطح گزاره‑ موضوع نیز فعّال می شود. فعّال شدن سازه غیر فعلی زبان درونه در سطح گزاره‑ موضوع و به دنبال آن، اعمال نحو زبان درونه بر بند متمم سببی رمزگردانی شده، نه تنها بر بسط و گسترش اصل ترتیب تک واژهای مدل زبان ماتریس تأکید دارد، بلکه نشان دهنده تأثیرپذیری نحو از واژگان است که تأییدی بر عدم استقلال نحو از واژگان به شمار می آید.
پیشینة درمانگری در سنّت هند و اروپایی، ژرمنی و ایرانی بر اساس شواهد زبان شناختی و اساطیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تاریخچة درمانگری در طب هند و اروپایی، ژرمنی و ایرانی بر اساس شواهد زبان شناختی و اساطیری می پردازد. آدالبرت کوهن دانشمند آلمانی دربارة طب سنتی ژرمنی و بر اساس کتاب مرزه برگ ژرمنی و مقایسة آن با هندی ودایی (آتهاروودا) دربارة به کارگیری طلسم برای مداوای بسیاری از بیماریها مقالة مفصلی عرضه کرد. او بیشتر بیماریهای مداوا شده با طلسم و جادو را بیماریهای حیوانات می دانست. ضمناً پی برد که آنها تعداد بیماریها را به صورت ارقامی با یکان و دهگان یکسان می شماردند؛ مثلاً 55، 77، 99 و ... همچنین علت بیماریها را حلول روح شر در بدن شخص بیمار می پنداشتند. سه دانشمند دربارة طب هند و اروپایی مقاله نوشته اند: بنونیست، یان پوول و دومزیل.
طبق نظریة بنونیست بر اساس شواهد زبان شناختی در دورانی بسیار قدیم هند و اروپاییان دارای مهارتهایی برای درمان بیماریها بودند و این سنت درمانگری برای شخصِ درمانگر، توانایی به همراه می آورد. پوول اعتقاد دارد طب هند و اروپایی بیشتر یک پدیدة اجتماعی، دینی و اسطوره ای بوده تا یک واقعة علمی و برای بازسازی آن دوران از اساطیر ودایی بهره می جوید. رسالة دومزیل بر اساس خویشکاریهای سه گانة سنت هند و اروپایی است. دربارة طب در ایران باستان در ادبیات پهلوی و سنت فلسفی - اخلاقی ایرانی به طور مشروح صحبت شده است. در ایران باستان، سلامت در نتیجة اعتدال امزاج چهارگانه در بدن و بیماری بر اثر به هم خوردن این اعتدال به وجود می آید. در اوستا سه نوع راه درمان عرضه شده است: 1- با کارد ، 2- با گیاهان دارویی و 3- با کلام جادویی (مانتره).
در زادسپرم و بندهشن نیز به طور مفصل دربارة سلامت مزدیسنان و چگونگی تأیید پزشک برای درمانگری بحث شده است. همچنین آناتومی بدن در این آثار تشریح می شود.
پارامتر جایگاه هسته در زبان فارسی: رویکرد نظریه بهینگی
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی مسئله جایگاه هسته در گروه های نحوی زبان فارسی در چارچوب نظریه بهینگی است. با استفاده از محدودیت های هم ترازی نحوی پیشنهادی گریمشاو (2002)، که در این مقاله به صورت Align-Left/Right(X, XP) بازنویسی می شود (مک کارتی، 2008)، سعی بر این است که مرتبه بندی منسجمی از محدودیت های مرتبطی ارائه شود که در ارتباط با جایگاه هسته نسبت به متمم آن در درون گروه های نحوی زبان فارسی، فعال و تعیین کننده هستند. با توجه به غیریکنواخت بودن جایگاه هسته در گروه های مختلف در زبان فارسی، چنین نتیجه گرفته می شود که محدودیت کلی Align-Left(X, XP) که بر هسته آغازین بودن گروه های نحوی دلالت دارد، در بیشتر ساخت های نحوی این زبان، بسیار تعیین کننده است. همچنین، موارد استثنای هسته پایانی، یعنی گروه فعلی و گروه حالت نمای «را»، توسط محدودیت های خاص تری با ارزش مخالف که در مرتبه بالاتر قرار می گیرند، پوشش داده می شوند که به ترتیب، عبارت اند از: Align-Right(V, VP)و Align-Right(K, KP).
بررسی فضاهای ذهنی در متون خبری روزنامه های ایران
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، در چارچوب نظریه فضاهای ذهنی، اخبار منعکس شده توسط روزنامه های فارسی زبان را بررسی کرده است. مفهوم فضاهای ذهنی در معنی شناسی شناختی نخستین بار توسط فوکونیه (Fauconnier, 1985) مطرح شد. بعدها فوکونیه و ترنر (Fauconnier and Turner, 2002) آن را گسترش دادند و الگویی با عنوان نظریه «تلفیق مفهومی» ارائه کردند. فوکونیه در نظریه فضاهای ذهنی بر این باور است که معنی چیزی ازپیش ساخته و قابل تعبیه در واژه نیست، بلکه حاصل کاربرد واقعی زبان در بافت است؛ بنابراین، انتظار می رود بر اساس ویژگی های زبانی و روابط موجود بین اجزا، فضاهای ذهنی ایجادشده توسط نویسندگان در متون قابل پیگیری باشد. در این تحقیق که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده، فضاهای ذهنی شش متن خبری برگرفته از دو روزنامه فارسی زبان که موضوعی واحد را از دیدگاه های متفاوت بیان کرده اند، تحلیل و بررسی شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که نویسندگان اخبار با استفاده از فضاهای ذهنی متفاوت، افکار و عقاید خود را به مخاطبان القا کرده و جریان انعکاس خبر را به سمتی هدایت می کنند که فضای پایه، یعنی تیتر خبری، بر مبنای آن شکل گرفته است. نتایج این تحقیق در تحلیل گفتمان های خبری کاربرد دارد.
دامنه واژگان، عمق دانش واژگان و دانش نحو: کدام یک عملکرد در خواندن زبان انگلیسی را به شکل قوی تری پیش بینی می کند؟ (Vocabulary Breadth, Depth, and Syntactic Knowledge: Which One Is a Stronger Predictor of Foreign Language Reading Performance?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش برای ارزیابی فایده نسبی دانش واژگان و دانش نحو به عنوان پیش بینی کننده های عملکرد در خواندن و درک مطلب انجام شد. علاوه بر این، رابطه دو جانبه دانش نحو و دانش واژگان و عملکرد در خواندن و درک مطلب بررسی شد. شرکت کنندگان تحقیق 159 دانش آموز پسر سال اول و دوم دبیرستان در ایران بودند. داده های مطالعه از طریق بخش خواندن و درک مطلب نسخه ای قبلی از آزمون زبان انگلیسی مقدماتی (2004)، آزمون سطوح دانش واژگان، آزمون وابسته های لغت و آزمون دانش نحو جمع آوری شد. طبق نتایج، هم نمرات دستور زبان و هم نمرات واژگان با نمرات خواندن و درک مطلب همبستگی مثبت داشتند. همچنین نمرات واژگان با نمرات خواندن و درک مطلب همبستگی معناداری داشتند اما همبستگی بین نمرات دانش نحو و نمرات خواندن و درک مطلب قوی تر بود. تحلیل داده ها نشان داد که دانش نحو بخش بزرگتری از واریانس خواندن و درک مطلب را پوشش می دهد. برای بررسی قدرت دامنه/عمق دانش واژگان یا دانش نحو در پیش بینی عملکرد خواندن و درک مفاهیم آزمون تحلیل واریانس چند متغیره انجام شد. شاخص های بتا نشان داد که دانش دستور زبان کمک معناداری به خواندن و درک مطلب کرد اگر چه متغیر های دیگر واریانس آزمون خواندن را پوشش دادند. یافته های این پژوهش شناخت جدیدی در مورد نقش مهم دانش دستور زبان آموزان به عنوان عاملی میانجی در خواندن و درک مطلب در سطح پایینتر از متوسط فراهم می کنند.
رویکردی کمینه گرا به توزیع نشانة نفی در جملات پرسشی بلی – خیر در گویش دشتستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر حاضر به بررسی توزیع نحوی نشانة نفی جمله در جملات پرسشی بلی خیر در گویش دشتستانی می پردازد. در این گویش، نشانة نفیِ جمله علاوه بر جایگاه منضم به فعل، در جایگاه ماقبل متمم های گروهی جمله و همچنین ابتدای جملات پرسشی بلی خیر قرار می گیرد. بر این اساس، با ارائة شواهدی چند، رفتار انتخابی این نشانه و نیز سازوکارهای حاکم بر توزیع آن در سلسله مراتب جمله در دو جایگاه منضم به فعل و غیرمنضم به فعل از منظر برنامة کمینه گرای چامسکی (1995؛ 2001) تببین می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که نشانة نفی در جایگاه ماقبل فعل، «پیشوند منفی» و در جایگاه ماقبل متمم های گروهی، «جزء قیدی منفی» است که هر یک در گروه های جداگانه ای تولید شده و با فعل در رابطة مطابقه شرکت می کنند. در جملات پرسشی بلی خیر، نشانة نفی به عنوان جزء قیدی منفی از جایگاه هستة گروه نفیِ غیرمنضم به فعل حرکت می کند و در جایگاه هستة گروه متمم نما قرار می گیرد تا ضمن اقناع معیار نفی، تعبیر پرسشی جمله را فراهم سازد. عدم تحقق این حرکت، ساختی غیردستوری تولید می کند.
فعل در گویش کلاسوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستگاه فعل در گویش کلاسوری مختصات و ویژگی هایی دارد که آن را در تقابل با زبان فارسی و دیگر گویش های جنوب غربی ایران قرار می دهد. حتی در مواردی آن را از برخی از گویش های هم خانواده خود، نظیر هرزنی، تالشی، تاکستانی، چالی، اشتهاردی، سگزاری، خیارجی و ... که گروه زبان های شمال غربی ایران را تشکیل می دهند و احتمالاً جملگی از آذری باستان منشعب شده اند، متمایز می کند. برخی از این ویژگی ها که در بررسی های زبانی اهمیتی خاص دارند عبارت اند از: زوال تدریجی ماده مضارع و بنای اغلب صیغه های مشتق از آن از ماده ماضی؛ ساخت مضارع اخباری و ماضی استمراری از مصدر؛ همسانی کامل صیغه های ماضی مطلق و ماضی نقلی لازم و تمایز این دو فعل از جایگاه تکیه؛ کاربرد صفت فاعلی به عنوان ماده آینده و دیگر مختصات و ویژگی هایی که در مقاله حاضر به تفصیل به آنها خواهیم پرداخت.
ساخت و صرف فعل سادة بلوچی و مقایسة اجمالی آن با فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ساخت و صرف فعل ساده در دو زبان ایرانی نو بلوچی و فارسی مقایسه شده است. مقایسه ها نشان می دهد که مقولات ساخت و صرف فعل ساده در بلوچی و فارسی از بعضی جنبه ها شبیه و از سایر نظرها متفاوت است . به طورکلی محتوای مقاله نشان می دهد که :
1- تعداد فعلهای ساده در بلوچی امروزی نسبت به فارسی به مراتب بیشتر و توانایی بالقوة آن برای ساخت واژگان جدید از طریق اشتقاق به مراتب راحت تر است.
2- تفاوتها و تشابهات تا حد زیادی براساس اصول قانون مند زبانهای ایرانی است.
3- بلوچی بسیاری از ویژگیهای فعلهای سادة زبانهای ایرانی قدیم تر را نسبت به فارسی بیشترحفظ کرده و فارسی مشمول تحولات تاریخی بیشتری شده است .
4- استفادة متقابل از ویژگیهای ساختی و صرفی فعلهای سادة زبانهای بلوچی و فارسی می تواند در توانمندسازی یکدیگر این زبانها به کارآید.
ساروج، صهروج
نمود واژگانی افعال مرکب در گویش بیرجندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمود از ویژگی های ساختاری و معنا شناختی فعل است که در زبان های مختلف به شیوه های متفاوت بازنمایی می شود و زمان دستوری را از زمان غیر دستوری متمایزمی کند. تاکنون دسته بندی ها ی متفاوتی از انواع نمود فعل ارائه شده است. با توجه به اهمیت مطالعه گویش های فارسی برای حفظ آنها و نیز دستیابی به قواعد متقن دستوری در گویش های مختلف فارسیدر این مقاله نمود واژگانی تداومی در افعال مرکب متناظر دارای همکرد ""کردن"" و ""داشتن"" در گویش بیرجندی بررسی شده است. داده های پژوهش نشان می دهد این افعال متناظر دارای نمودهای واژگانی متفاوتند و همکرد ""داشتن"" مفاهیم ""نهایت ناپذیری"" و ""تداوم عمل"" را به معنی فعل می افزاید. همچنین به تردید استاجی در خصوص وجود نمود مستمر در افعال مرکب دارای همکرد ""داشتن"" در زبان فارسی پاسخ داده شده است.
رسائل: سینیه
بمان و بهمان
سیر تکاملی آگاهی از ژانر رشتة تخصصی با آموزش مهارت های نگارش دانشگاهی: یک مطالعة موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش کیفی با بررسی فرآیندهای فکری دو نمونه از دانشجویان کارشناسی ارشد رشتة روابط بین الملل، چگونگی توسعة آگاهی از ژانر رشتة تخصصی ذکر شده، بررسی و گزارش شده است. بدین منظور، دو نمونة مطالعاتی به مدت هجده ماه تحت آموزش و بررسی قرار گرفتند. در این مدت یکی از محققان برای تقویت مهارت های نگارش دانشگاهی، به طور شخصی کلاس های منظم آموزشی با شرکت کنندگان برگزار نمود. چهارچوب نظری استفاده شده در این پژوهش، مدل «تعامل» هایلند (2005) و روش تحقیق نیز در فاز اول تا سوم این کار، روش قوم نگارانه و تفسیری و در فاز چهارم، تحلیلی بود. چند مصاحبه و جلسات یادآوری فرآیند فکری، یادداشت برداری های میدانی و بررسی اسناد به منظور جمع آوری داده ها انجام شد. طبق تعریف ارائه شده از سطوح مهارتی توسط سازمان آیلتس، شرکت کنندگان در این مطالعه از سطح نگارشی کاربر محدود (نمرة 4) تا سطح کاربر خوب (نمرة 7) پیشرفت کردند. در نهایت این پژو.هش، نتیجة بررسی ها از مراحل تکامل آگاهی شرکت کنندگان از ژانر تخصصی رشتة خود در قالب یک مدل ارائه شد. این مطالعه می تواند چشم انداز بسیار روشنی برای برنامه ریزی دوره های آموزشی مهارت های نگارش تخصصی و دانشگاهی باشد.
Some Aspects of Grammar
حوزه های تخصصی: