مقاله حاضر به بررسی نحوه پوشش خبری رسانه ها درباره تحولات مربوط به روابط خارجی تحت تأثیر گفتمان سیاست خارجی حاکم می پردازد. برای این منظور، نحوه بازنمایی آمریکا و انگلیس به عنوان دو کشور غربی در مطبوعات شاخص طی دو دوره اصول گرایی و اصلاح طلبی مورد بررسی قرار گرفت. پس از طراحی سؤالات پژوهش، «بازنمایی آمریکا و انگلیس» به عنوان متغیر وابسته و «دوره سیاسی» (گفتمان حاکم) به عنوان متغیر مستقل در سطح اسمی در نظر گرفته شد. تحلیل محتوا به عنوان روش تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. سپس داده ها جمع آوری و پس از کدگذاری و تهیه جداول آماری (توصیفی و تحلیلی) توسط نرم افزار SPSS تحلیل شد. در بخش تحلیلی، رابطه آماری میان بازنمایی مطبوعاتی آمریکا و انگلیس و دوره سیاسی بررسی شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد مطبوعات شاخص در ایران هنگام پوشش اخبار تحولات مربوط به آمریکا و انگلیس، تحت تأثیر گفتمان حاکم بر سیاست خارجی قرار داشته و این دو کشور غربی را بر اساس سیاست رسمی جمهوری اسلامی در هر دوره بازنمایی کرده اند. در دوره اصلاح طلبی که سیاست خارجی بر تنش زدایی پی ریزی شده بود، مطبوعات شاخص، آمریکا و انگلیس را مثبت، اما در دوره اصول گرایی که تنش ها با غرب افزایش پیدا کرد، آن دو کشور را منفی جلوه دادند.
توسعه فناوری ارتباطات و کارآمدی ابزارهای نوین ارتباطی در پخش برنامههای فرامرزی به مثابه عامل تسهیل کننده و فزاینده ارتکاب جرایم مرتبط با پخش این برنامهها، ضرورت تحلیل نظام حقوق کیفری کشورها را در پاسخگویی به حل و فصل مشکلات حقوقی برونمرزی، قطعی نماید. در این مقاله با توجه به اصل ممنوعیت پخش بعضی برنامهها در حقوق بینالملل و قوانین ملی بسیاری از کشورها، به ابعاد گوناگون پخش فرامرزی برنامههای رادیویی و تلویزیونی با توجه به نظام حقوق کیفری جمهوری اسلامی ایران توجه شده است. به همین منظور مفهوم جرم در قوانین جزایی ایران بر اساس 2 قانون مجازات اسلامی تعریف و محدودة اعمال و شمول قوانین جزایی با استناد به سه اصل صلاحیت سرزمینی، صلاحیت شخصی و صلاحیت واقعی تشریح شده است. آنگاه سه ویژگی عمده جرایم مرتبط با پخش فرامرزی یعنی دخالت عنصر خارجی، قلمرو جغرافیایی و دقت و سرعت اثربخشی تبیین شده و در بخش سوم شمول قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران در دو بخش: جنبههای جزایی قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان 1348 و نظر مقنن در قانون مجازات اسلامی مورد بحث قرار گرفته است.
هدف این پژوهش بررسی خوانش شهروندان از عملکرد نخبگان سیاسی در شبکه های اجتماعی مجازی و بدست آوردن دانشی دربارة تأثیر آن بر رفتار اجتماعی شهروندان است. این تحقیق بارویکرد پژوهش کیفی و روش «نظریه مبنایی» انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه با 25 نفر زن و مرد از گروه های سنی و گرایش های سیاسی متفاوت با روش نمونه گیری نظری و استفاده از اسناد دست دوم (کامنت های صفحه فیس بوک آقای ظریف) بدست آمده اند. بر اساس یافته ها مقاومت در برابر قوانینی که آزادی های اولیه انسان ها را نقض می کنند، مقوله محوری و نقض قانون توسط قانون (تناقض قانونی)، قانون مداری، اصلاح قانون، رضایت مندی، افزایش اعتماد، افزایش مشارکت سیاسی از پیامدها و دستاوردهای خوانش شهروندان است.
طی سالهای اخیر ، رشد روز افزون جمعیت و راههای کنترل و مواجهه با آن یک از مباحث حساس و اساسی جامعه بوده است که به عنوان یک واقعیت اجتماعی به حساب می آید
"پیروزی انقلاب اسلامی، از یک سو گامی عملی برای دینی شدن رسانهها در ایران و از سوی دیگر اقدامی تأثیرگذار در بازنگری نظریههای ارتباطات و توسعه به شمار میرود. برخلاف دیدگاههای سابق که صاحبنظران همواره دین را عاملی بازدارنده در برابر توسعه جوامع جهان سوم تلقی میکردند، پس از انقلاب اسلامی اهمیت دین در سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار گرفت و تحولی بنیادین را در مکاتب نظریههای توسعه شکل داد. این تحول باعث شد تا صاحبنظران به «سنت» و «دین» در به کارگیری وسایل ارتباط جمعی در توسعه توجه کنند.
در این مقاله، برای بررسی تحول نظریههای توسعه به «مکتب مطالعات نوسازی جدید» که بر نقش مذهب در توسعه تأکید دارد، توجه شده است. از این رهگذر دیدگاههای محققان نواندیش نظریههای توسعه ارتباطات، مورد بررسی قرار گرفته است. تجربه استفاده از رسانههای سنتی در انقلاب اسلامی ایران (1979) برای صاحبنظران درسهای تازهای داشته است.
"
زمینه و هدف: جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک حکومت مستقل، داشتن فناوری صلح آمیز هسته ای را حق مسلم خود می داند، اما از آنجا که دستیابی به این فناوری تاکنون در اختیار قدرت های بزرگ جهانی بوده است، ایران در این مسیر با مخالفت هایی از سوی این قدرت ها رو برو است و این امر می تواند بر امنیت ملی ایران اثر بگذارد. این پژوهش قصد دارد تاثیر تحولات هسته ای را بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بررسی نماید. روش: در این پژوهش از چارچوب تحلیلی SWOT و روش تحلیلی تاپسیس بهره گرفته شده است. در این راستا، نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصت ها و تهدیدات بین المللی برنامه هسته ای ایران شناسایی و با کمک نظرات خبرگان و نرم افزار تاپسیس اولویت بندی شده و در نهایت راهبردهایی برای تقویت امنیت ملی ایران ارائه شده است. نتایج و یافته ها: یافته ها نشان داد جمهوری اسلامی ایران در صورت تقویت نقاط قوت داخلی و بهره گیری از فرصتهای بین المللی فراروی خود در پرونده هسته ای و کاستن از نقاط ضعف در داخل و مقابلة صحیح و خردمندانه با تهدیدات بین المللی در این حوزه می تواند امنیت ملی خود را ارتقا بخشد یا برعکس به واسطة کارآیی نداشتن لازم در این حوزه ها، امنیت ملی کشور به مخاطره بیفتد.
"بررسی کارکرد وسایل ارتباط جمعی و شیوههای خبری آن در غرب، نشان میدهد که در این شیوهها اهداف خاصی برای اغوای مخاطبان تعقیب میشود.
نویسنده با استفاده از نظریه «انگارهسازی» پروفسور مولانا و جرجگربنر و همچنین نظریه «جذب در بازی» پییربوردیو، به بررسی شیوههای فنی خبررسانی رسانههای تصویری امریکا در جنگ دوم خلیجفارس میپردازد و نتیجهگیری میکند که این شیوهها در جهت نظریههای «انگارهسازی» و «جذب در بازی» مخاطبان را سرگرم میسازند به گونهای که جنگ به صورت یک بازی سرگرمکننده رایانهای در میآید تا واقعیتها به همان گونهای که غربیها میخواهند در ذهن مردم جهان تصویر شود.
همزمان با بهرهگیری غرب از این شیوههای خبری، ورود رسانههای جایگزین مانند پایگاههای اینترنتی و وبلاگنویسی خبر، فرصتهای مناسبی برای شکستن انحصار خبری غرب ایجاد کرده است. افزایش کاربرهای اینترنتی در زمان جنگ دوم خلیجفارس به دلیل همین شکستن انحصار خبری بود. در این جنگ مردم سراسر جهان میتوانستند خاطرات روزانه سربازان امریکایی و مردم بغداد را از طریق وبلاگها بخوانند. آیا چنین شرایطی به معنای شکست شیوههای خبری غرب در آینده خواهد بود؟
پاسخ نویسنده به این پرسش البته مثبت است
"
سلامت، بهداشت و خدمات درمانی قسمت جدایی ناپذیر زندگی هر فردی در طول زندگی اش است. هر فردی در دوره های مختلف زندگی خود به نوعی نیازهای متنوعی در حوزه سلامت احساس می کند که با استفاده از امکانات موجود، سعی در پاسخ گویی به این نیازها را دارد. با توجه به استقبال زیاد افراد از شبکه های اجتماعی در دو دهه اخیر، یکی از ابزارهایی که می تواند امکانات مختلفی را در اختیار افراد در حوزه سلامت بگذارد شبکه های اجتماعی است. در این پژوهش ی1ک شبکه اجتماعی سلامت معرفی شده است که بر روی ارتباط کاربران یا بیماران با پزشکان و خدمات درمانی مختلف تمرکز دارد. برای بهبود کارایی این شبکه یک سیستم توصیه گر پیشنهاد شده است که می تواند به کاربران یک پزشک، یک حوزه تخصصی جهت اخذ مشاوره پزشکی و یا یک مطلب را بر اساس نیازمندی های آنان پیشنهاد دهند. از شبکه های اطلاعاتی ناهمگون برای مدل سازی شبکه اجتماعی سلامت بهره گرفته ایم. این شبکه ها وجود چندین نوع شیء، مانند پزشک، بیمار و مشاوره، و چندین نوع رابطه، مانند درخواست مشاوره و پاسخ به مشاوره، را در برمی گیرند. برای مدل توصیه، با توجه به روش هایی که شبکه های ناهمگون ارائه می دهند، از بازخوردهای ضمنی ای که هر فرد در شبکه ثبت می کند، استفاده کردیم تا با یافتن شباهت های مطابق با این بازخوردها، بهترین پیشنهاد ها را به وی ارائه دهیم. برای الگوریتم یادگیری مدل توصیه از رتبه بندی، شخصی سازی شده بیزین استفاده شده است. الگوریتم ارائه شده ترکیبی از روش امتیاز رتبه بندی و الگوریتم یادگیری مذکور است. در انتها با اعمال روش پیشنهادی بر روی مجموعه داده، کارایی این شبکه اجتماعی و سیستم توصیه گر نشان داده شده است.
"هر چند اکثر مسلمانان به طور سنتی به نقش و کارکردهای تلویزیون در جوامع اسلامی نگرش منفی دارند، گسترش روزافزون رسانههای فراملی به ویژه تلویزیونهای ماهوارهای و اثربخشی آنها در گسترة تغییر نگرش، تبلیغ و دیگر حوزههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، باعث شده است تا ضرورت بهرهگیری از ظرفیتهای این رسانة مدرن، برای پیشبرد اهداف و آرمانهای جهان اسلام، در بین صاحبنظران مسلمان، مطرح شود. در این مقاله سعی شده است تا دیدگاههای مختلف در مورد جایگاه و نقش تلویزیون، به ویژه تلویزیونهای فراملی در جوامع اسلامی، مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در این خصوص دو دیدگاه ارائه شده است که اولی با رویکردی خوشبینانه بر نقش وحدتبخش تلویزیونهای ماهوارهای و دومی بر نقش مخرب آنها تأکید دارد. برآیند این مناقشات استفاده کارآمد از این رسانه است. راهاندازی شبکههای ماهوارهای اسلامی بر مبنای ایدئولوژی اسلامی و چهارچوب اخلاق و ارزشهای دینی میتواند ضمن تأمین نیازهای معنوی مخاطبان مسلمان، باعث شکلگیری آرمانهای مشترک در بین ملل اسلامی شود و به ارتباط آنها و درک متقابل یکدیگر کمک کند. این شبکهها همچنین میتوانند زمینة ارتباط اقلیتها و مهاجران مسلمان را در دیگر کشورها با امت اسلامی فراهم آورند و در اصلاح تصویر تحریف شده مسلمانان در جهان نقش مؤثری ایفا کنند.
"