فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه سیاستها و نظریات ارتباطات با فلسفة آنها کمتر مورد تحقیق قرار گرفته است. این مطالعه سعی میکند با روششناسی بنیادین در میان طبقات اندیشه ارتباطات (فلسفه، نظریه ارتباطات، سیاست ارتباطات، شاخص ارتباطات) مهمترین جریان فکری را در ارتباطات فهم نماید تا از خلال آن یکی از مهمترین سندهای توسعه در حوزة ارتباطات را با عنوان «ارتباطات برای تغییر اجتماعی» که در بنیاد راکفلر آمریکا تدوین شده، نقد کند. ارتباطات در این تحقیق بر ارتباطات انسانی دلالت دارد که محدود به ارتباطات جمعی و رسانه نیست.
حاصل این نگاه تبارشناسانه این است که در حوزه ارتباطات اندیشه های زیادی تولد یافتند اما برخی در فلسفه متوقف ماندند و برخی با نظریه شروع شدند و دیگر ادامه نیافتند اما یک جریان مداوم و پیوسته را در آن می توان دید. جریانی که ذهن انسان به جای واقعیت قرار گرفته است و پراگماتیسم به عنوان یک اندیشة محوری، اساس و پایه قرار گرفته است. بدین ترتیب که کانت، فنومن و نومن را مطرح نمود و موضوع فلسفه را فنومن و معرفت شناسی قرار داد و اساس معرفت را تجربهای مبتنی بر مشترکات فطری دانست که ارتباطی به واقعیت ندارند بلکه روابط انسانی را هماهنگ می کند و اخلاق عملی را شکل می دهد. مولر پونتی، شوتز و گادامر همین اندیشه را در پدیدارشناسی (با عکس کردن اندیشه هوسرل) غلظت بخشیدند و نومن را به طور کلی حذف کردند و وجود هر گونه «شی فی نفسه»ای را انکار کردند. آنها به جای حقیقت، ذهن آگاه را در قالب مفهوم جهان های اجتماعی، زبان شناسی و هرمنوتیک بدیل واقعیت قرار دادند. هگلیان چپ نیز با استحاله دیدگاههای هگل، آن را به ماده گرایی و اُمانیسم و انتقاد (بدون ارتباط با واقعیت) تبدیل کردند. پس از آن نظریاتی همچون نظریات ساپیر، وورف، گارفینگل، مید، پیرس، کرونن و فیشر و مکتب فرانکفورت این تفکر را در مفاهیم دیالوگ، کنش متقابل نمادین، کنش هماهنگ معنا، روایت، به حوزه نظریه ارتباطات وارد کردند. این مفاهیم در قالب همدلی، مشارکت، برابری و توافق به حوزه سیاستهای ارتباطی راه یافتند و در نهایت در قالب مفاهیم گفتگو و کنش جمعی به شاخصهای ارتباطی در سند «توسعه برای ارتباطات» تبدیل شدند. در واقع جریانی در این اندیشه وجود دارد که دیالوگ را برای رسیدن به توافق است ضروری می داند نه برای رسیدن به حقیقت، نتیجه آنکه توافق جایگزین حقیقت گردیده است.
مبانی و مکانیزم همکاری های زیست محیطی ایران و همسایگان در حوزه آب های رودخانه ای مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود رودخانه های متعدد و مشترک مرزی میان ایران و همسایگان از یک سو و کاهش منابع آبی و آلودگی های آب از سوی دیگر، موجب اهمیت این آب ها در سطح بین المللی و زمینه تبدیل آن به یکی از منابع اختلاف و تنش میان کشورهای ذی نفع در آینده را فراهم نموده است. حقوق بین الملل در دهه های اخیر در کنار تلاش برای نظام مند نمودن بهره برداری از آب های مشترک بین المللی، درصدد تدوین اصول و قواعدی برای جلوگیری از کاهش آلودگی و محافظت از آب های بین المللی به عنوان بخشی از محیط زیست منظقه ای بوده است. تصویب کنوانسیون 1997 گامی مهم و اساسی در توسعه حقوق بین الملل محیط زیست معاصر به شمار آمده و بسیاری از اصول حقوقی مطرح در حقوق بین الملل محیط زیست، از قبیل اصل «بهره برداری و استفاده منطقی و منصفانه از منابع»، اصل «ممنوع بودن وارد آوردن خسارت بر قلمرو سرزمینی دولت دیگر» و اصل «همکاری بین المللی» تدوین و ارائه گردیده است. در نبود توافق های دوجانبه و چندجانبه به نظر می رسد این کنوانسیون چارچوب مناسبی برای همکاری میان ایران و کشورهای همسایه در زمینه حفاظت، مدیریت و جلوگیری از آلودگی این آب ها بر اساس نظریه مدیریت مشترک در چارچوب رویکرد حقوقی به عنوان یکی از محورهای همکاری زیست محیطی میان ایران و همسایگان را فراهم نموده است.
بررسی تطبیقی قدرت نرم ایران و ترکیه در عراق و سوریه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است تا دیپلماسی عمومی ترکیه و ایران را در عراق و سوریه پس از دگرگونی های این کشورها بررسی کند. ایران و ترکیه، به عنوان دو قدرت تأثیرگذار بر تحولات خاورمیانه، می کوشند طبق ماهیت دولت ها، اهداف و خط مشی های خود، دیپلماسی عمومی شان را در عراق و سوریه پیش برند. پرسش اصلی مقاله این است که دیپلماسی عمومی ایران و ترکیه در عراق و سوریه چگونه است؟ تحولات جدید در این کشورها چه تأثیری بر دیپلماسی عمومیایران و ترکیه داشته است؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیه مقاله این است که دو کشور در رقابت منطقه ای خود از دیپلماسی عمومی و قدرت نرم در کنار قدرت سخت خود استفاده می کنند تا بتوانند نفوذ و هژمونی منطقه ای خود را تثبیت و تقویت کنند. دو کشور فرصت ها و امکانات مناسب و متفاوتی برای بهره گیری از دیپلماسی عمومی در عراق و سوریه دارند. اما موفقیت نسبی ایران و ترکیه به استراتژی دو کشور بستگی دارد و این موفقیت ها و ناکامی ها همیشه و در همه زمینه ها نیست. در این مقاله، از روش توصیفی−تحلیلی استفاده شده است و ابزار گرد آوری اطلاعات از نوع اسنادی−کتابخانه ای است.
بررسی میزان تأثیرگذاری آرم، علایم، نشان و درفش نظامی بر روحیه و اعتماد به نفس نظامیان
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های فعلی یگان های نظامی، حفظ و تقویت روحیة نیروی انسانی، برای انجام رسالت و مأموریت های سازمانی خود است، لذا در این میان عوامل و مؤلفه های بسیاری بر روحیه افراد، تأثیرگذار است که از جمله آنها می توان به مواردی؛ نظیر سلامتی، بهداشت، غذای خوب، استراحت مناسب، خواب کافی، آرمان بالا، اعتماد به نفس، ایمان و اعتقاد اشاره نمود. روحیه در فرآیند روابط انسانی اهمیت خاصی دارد که می تواند نمایانگر وضع کلی روابط انسانی در یک سازمان باشد. روحیه مجموعه ای از احساسات، عواطف و طرز فکر آدمی است و در مواردی آن را با رضایت مندی شغلی مترادف، ذکر کرده اند.
از دیدگاه روان شناسان، روحیه عبارت است از عکس العمل عاطفی و ذهنی که شخص در باب محیط و کار خود دارد. نگاهی اجمالی به موارد بالا، این نکته را به ذهن می رساند که آیا آرم و علایم، نشان و درفش نظامی می تواند به عنوان منبعی برای ایجاد اعتماد به نفس بین کارکنان نظامی و در راستای حفظ و تقویت روحیه عمل نماید؟ سؤال اصلی تحقیق بدین گونه بیان می گردد که چه رابطه ای بین آرم، علایم، نشان و درفش نظامی و روحیه نظامیان وجود دارد؟ به سخن دیگر، هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان تأثیرگذاری آرم، علایم، نشان و درفش نظامی بر روحیه نظامیان است.
جامعة این پژوهش، کلیه فرماندهان، کارکنان و دانشجویان دانشگاه افسری امام علی(ع) در سال 1389 می باشند. با توجه به جامعه آماری، نمونه ای به حجم 385 نفر از بین فرماندهان، کارکنان و دانشجویان به روش تصادفی- خوشه ای انتخاب گردید. به منظور جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه محقق ساخته و برای تحلیل داده ها از بسته نرم افزاری SPSS استفاده گردید. یافته ها نشان داد که ابعاد آرم، علایم، نشان و درفش نظامی بر روحیه و اعتماد به نفس نظامیان تأثیر بسزایی دارد؛ به عبارت دیگر چگونگی و کیفیت ساختار ظاهری، میزان ارزش و جایگاه، کارکرد، مفاهیم و فلسفه های وجودی آرم و علایم، نشان، درفش نظامی، با میزان روحیه و اعتماد به نفس رابطة مستقیمی دارد.
مروری بر مفهوم و ابعاد جغرافیای سیاسی اطلاعات
حوزه های تخصصی:
در طول سالیان متمادی دستیابی به زمین، نیروی انسانی و صنایع سنگین موجبات قدرتمندی ملل مختلف را شکل می داده است. در برخی موارد نیز مرزبندی ملت ها نه براساس مرزهای جغرافیایی بلکه براساس قطب بندی شمال-جنوب یا مرکز- پیرامون که مبنای آن را ثروت و مکنت عمدتا فیزیکی تشکیل می دهد...
اهمیت رادیو در ارتقای سلامت اقشار آسیب پذیر
منبع:
رادیو ۱۳۸۸ شماره ۴۶
حوزه های تخصصی:
مسجد : ارتباطات و توسعه پایدار
حوزه های تخصصی:
"کارکردهای مسجد را به گونه های مختلف عبادی، آموزشی، ارتباطی، اجتماعی، فرهنگی، تربیتی، معماری، هنری و مانند آن تقسیم کرده اند. کارکرد ارتباطی و فرهنگی مسجد هم به استناد متون دینی و هم به استناد تجربه تاریخی مسلمانان، در دو قالب کلی «فرهنگ سازی» و «انتقال اطلاعات» تجلی یافته است. این دو در خدمت یک هدف والای دینی، یعنی تعالی فردی و اجتماعی است. اگر از منظر توسعه به این تعالی بنگریم، درمی یابیم که اسلام توسعه پایدار را در پیوند با دو مؤلفه اصلی «نگاه همه جانبه به انسان و ابعاد وجودی او» و «محدود ندانستن زندگی انسان به حیات دنیوی» در نظر گرفته است. به بیان دیگر، در اندیشه دینی، توسعه پایدار توسعه ای است که از یک سو به تمامی نیازهای انسان توجه کند و زمینه تعالی انسان را در همه زمینه ها فراهم آورد و از سوی دیگر، همه ادوار زندگی انسان را- حیات دنیوی و اخروی- در برگیرد. با توجه به کارکردهای مختلف مسجد در فرهنگ اسلامی، به نظر می رسد مسجد محیطی ارتباطاتی مناسب برای آموزش و فرهنگ سازی در زمینه توسعه پایدار دین محور و تربیت شهروندانی است که توانمندی تحقق بخشیدن به این توسعه را دارند.
"
جنگ، تروریسم و رسانه: با تأکید برنقش رسانهها در جنگ امریکا و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در عصر ارتباطات، جنگها از جنگ رسانهای آغاز میشوند و با جنگ رسانهای ادامه یافته و پایان میپذیرند، پیروزی و شکست کشورها در قالب سیاستهای رسانهای رقم میخورد و این رسانهها هستند که پیروزی میآفرینند، مغلوب میسازند و افکار عمومی را به هر سو که میخواهند هدایت میکنند. رسانههای جمعی با سانسورهای خود واقعیتها را میپوشانند و موضوعات غیرواقعی را بزرگنمایی کرده و واقعی جلوه میدهند.
این مقاله به برخی از تاکتیکهای مهم رسانههای جمعی امریکا و انگلیس برای همراه ساختن افکار عمومی داخل و خارج از کشور با سیاستهای خود در طول جنگ علیه عراق میپردازد و نمونههایی از دیدگاههای رسانهها و مراکز تحقیقاتی اروپا و امریکا را در خصوص جنگ مورد اشاره قرار میدهد چرا که صرف میلیونها دلار برای برپایی کمیسیونها و تأسیس مراکز تحقیقاتی دربارة نقش مطبوعات در جنگها و تأثیر آنها بر کاهش یا افزایش درگیریها نشان از اهمیت این موضوع دارد.
شبکههای خبری با صرف هزینههای گزاف و پذیرفتن خسارات و تلفات همچنان به وظیفه خطیر خود ادامه میدهند و تا جایی پیش میروند که برخی شبکه های خبری مطالبی را حتی پیش از دسترسی دولتها به آن پخش میکنند. در این مقاله به نمونههایی از این سیاستها اشاره شده است.
"
امپریالیسم خبری و شکل دهی به افکار عمومی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل امپریالیسم
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات گروه های ویژه رسانه ها و حوزه عمومی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی مطبوعات
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات سیاسی، بین الملل و توسعه ارتباطات بین الملل
نبرد اطلاعاتی ، جنگ در عصر اطلاعات
حوزه های تخصصی:
امروزه نبرد اطلاعاتی از نقطه نظرهای متفاوت و علوم مختلف مورد بررسی قرار می گیرد. همان گونه که می دانیم نظام اطلاعاتی روندی است سازمان یافته برای جمع آوری، آماده سازی، ذخیره و بازیابی اطلاعات به نحوی که پاسخگوی نیازهای مختلف باشد. به همین دلیل نبرد اطلاعاتی در حوضه تخصصی علم اطلاعات وارد می شود...
"نقش رسانهها در کنترل جامعه "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این مقاله به تبیین چگونگی جایگزینی رسانهها چونان ابزار ایجاد و تداوم سلطه به جای قوة قهریه یا فشارهای اقتصادی میپردازد.
نویسنده در بخش اول مقاله با استفاده از نظر اندیشمندانی چون گوستاولوبون، اتولر بینگر، مانوئل کاستلز، دیوید رایزمن، نیل پستمن و نوام چامسکی، به تبیین جایگاه رسانهها در نظام سلطه در عصر جدید میپردازد و استفاده از روشهای اقناع، تبلیغ و دستکاری اخبار را از مهمترین شیوههای تخدیر تودهها و هدایت آنان در مسیر منافع گردانندگان جامعه و صاحبان اصلی قدرت میداند.
بخش دوم مقاله اختصاص به استفادة رسانهها از قابلیتهای زبان در القای اندیشة دلخواه به مخاطبان دارد. نویسنده در این بخش به این نتیجه میرسد که قدرت ساختاری زبان این فرصت را در اختیار گروههای توانمند قرار میدهد تا گفتمان حاکم بر جامعه را به نفع خویش سمت و سو بخشند. رسانهها برای رسیدن به این مقصود، به ایجاد و استفاده از مفاهیم ایدئولوژیک و هژمونیک دست میزنند.
بخش سوم مقاله به عمدهترین اهداف امریکا در نظم نوین جهانی که کنترل جهان است اشاره میکند و فناوریهای نوین ارتباطی، از جمله فناوری ماهوارهای را، از ابزار ایجاد و اعمال این کنترل میداند.
"