فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱٬۷۳۲ مورد.
منبع:
رادیو تلویزیون سال ششم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
45 - 76
حوزه های تخصصی:
تصویر و نشانه های نوشتاری در رمزگذاری اطلاعات
منبع:
رادیو تلویزیون سال پنجم بهار ۱۳۸۸ شماره ۷
83 - 93
حوزه های تخصصی:
عوامل موثر بر ارتقای کمی و کیفی برنامه های ترکیبی طنز سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
75 - 98
حوزه های تخصصی:
برنامه های ترکیبی طنز، از جمله پربیننده ترین برنامه های تلویزیون است و این ظرفیت را دارند که بیشترین و ماندگارترین تاثیر را بر مخاطب بگذارند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر ارتقای کمی و کیفی برنامه های ترکیبی طنز سیما و شناسایی دیدگاه های متخصصان رسانه ای در راستای رسیدن به راهکارهای نهایی و عملیاتی انجام شده است. روش تحقیق این مقاله، کیفی و شیوه انجام آن مصاحبه نیمه ساخت یافته است. جامعه آماری شامل متخصصان رسانه ای است که به طور موقت یا دائم در حوزه نقد و تحلیل برنامه های طنز تلویزیون بوده اند. نمونه پژوهش به شکل هدفمند از میان کسانی انتخاب شده که به صورت نظری و عملی با مراحل پیش تولید، تولید، پخش و تحلیل برنامه های ترکیبی طنز در ارتباط هستند. سوالات مصاحبه ها پژوهشگرساخت بوده و مصاحبه شوندگان به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، بر مبنای تحلیل مضمون و با تکنیک کدگذاری(کدهای باز، محوری و گزینشی) انجام شده است. سوالات نیز بر اساس مدل سوات (SWOT) و مبتنی بر ارتقای کمی و کیفی برنامه ها، سازماندهی شده اند. از مهم ترین یافته های این پژوهش می توان به ضرورت افزایش تجربه و رواداری مدیران در مقوله طنزهای سیاسی و اجتماعی، ایجاد آیتم های خلاقانه نمایشی و گنجاندن ابزارهای برخط و تعاملی مردم با برنامه های طنز، تغییر سیاست های کلی سیما در حوزه نویسندگی طنز و فرهنگ سازی در بین اقشار و اصناف مختلف جامعه، برای افزایش روحیه نقدپذیری در بستر برنامه های ترکیبی طنز سیما اشاره کرد.
زیبایی شناسی معاصر و نادیده انگاشتن زیبایی طبیعی
منبع:
رادیو تلویزیون سال چهارم تابستان ۱۳۸۷ شماره ۶
122 - 136
حوزه های تخصصی:
درآمدی بر فلسفه تلویزیون
منبع:
رادیو تلویزیون سال چهارم تابستان ۱۳۸۷ شماره ۶
11 - 22
حوزه های تخصصی:
اخلاق شکل دادن به رسانه ها در جوامع متکثر؛ آیا اصول اصلاح طلبانه هنوز مناسبند؟
منبع:
رادیو تلویزیون سال چهارم تابستان ۱۳۸۷ شماره ۶
186 - 192
حوزه های تخصصی:
ظرفیت ها و چالش های الگوی سینمای ملی- ژانری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
144 - 113
حوزه های تخصصی:
سینمای ملی، متمایز از سینمای «جریان اصلی» یا مترادف با «سینمای هنری» نیست. فیلم های توده پسند نیز بیانگر منش های ملی و حاکی از رابطه درهم تنیده نظام ژانری و سینمای ملی اند. درعین حال، ژانرها و سینمای ملی با چالش های متعددی از حیث تعاریف، مرزبندی ها و کارکردهای گوناگون مواجه اند. ژانرها به مثابه پاره گفتارهای سینمای ملی، روندمحور و همواره در معرض تحول و بازنگری اند. هدف این مقاله، بررسی تبادلات، هم پوشانی ها، ظرفیت ها و چالش های نظریه های ژانر و سینمای ملی، مواجهه با پویش های درونی و بیرونی امر ملی و نقش تأثیرگذار دولت هاست. در این مقاله برای بررسی ظرفیت ها و چالش های سینمای ملی ژانری از روش تحلیل منطقی و استدلال قیاسی بهره گرفته شده و از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، داده های مورد نیاز گردآوری شده اند. یافته ها نشان می دهند که الگوی سینمای ملی ژانری می تواند از ظرفیت ها و امکانات ژانر و امر ملی بهره بگیرد. این الگوی کارآمد می تواند بازتاب تفاوت های فرهنگی و اجتماعی و واقعیت های چندگانه اجتماع در برهه های گوناگون باشد. لایه های معنایی و نحوی پاره گفتارهای امر ملی حاوی سنت ها، ارزش های اجتماعی و فرهنگی و واقعیت های چندگانه ملی اند. الگوی سینمای ملی ژانری می تواند با اتخاذ راه کاری انعطاف پذیر برای تعریف و بازتعریف مرزهای درونی و بیرونی اش، استمرار یابد.
بررسی مآخذ عمده زیبایی شناسی تلویزیون
منبع:
رادیو تلویزیون سال پنجم بهار ۱۳۸۸ شماره ۷
93 - 102
حوزه های تخصصی:
بررسی مقایسه ای استفاده، رضامندی و انتظار دانشجویان و طلاب شهر قم از برنامه های شبکه استانی
منبع:
رادیو تلویزیون سال ششم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
110 - 127
حوزه های تخصصی:
مبانی روانشناختی استفاده از طنز برای مخاطب کودک در برنامه سازی تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
123 - 148
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ویژگی ها و مختصات طنز کودکان مورد بررسی قرار گرفته است. کانون اصلی مباحث مطرح در این گستره، تفاوت های رشدی و تحولی و محدودیت های شناختی کودکان در دریافت، پردازش و درک اطلاعات، بویژه اطلاعات رسانه ای است. کمّیت و کیفیت پردازش اطلاعات در کودکان تفاوت ماهوی با بزرگسالان دارد. از این رو باید در تمام محتواهایی که در قالب های مختلف کلامی، نوشتاری، تصویری و چندرسانه ای برای آنان تهیه می شوند، این اصل مهم مدنظر باشد و مفهوم طنز برای کودکان نیز باید در همین چارچوب مورد بررسی قرار گرفته و ویژگی ها و ابعاد آن تبیین شوند. در این مقاله، کودکی سن تقویمی از خردسالی تا سن 9 سالگی، یعنی قبل از مرحله تحول شناختی عملیات منطق صوری و انتزاعی را در برمی گیرد. از این منظر، طنز نیز در چارچوب نظام ادراکی کودکان تعریف شده و شامل هرگونه محتوایی می شود که باعث هیجان مثبت در کودک شده و خنده در پی داشته باشد. برای واکاوی ویژگی های طنز کودکان، بخصوص طنز رسانه ای، ضمن تأکید بر رابطه منحصر به فرد کودکان و رسانه ها، انواع محتواهای طنز بر اساس الگوی ریخت شناسی آرتور آسابرگر مقوله بندی شده و طنزهای قابل درک برای کودکان معرفی شده اند. همچنین با توجه به اهمیت خنده در این رویکرد، سیرتحول خنده بر مبنای رشد تقویمی و شناختی کودکان ترسیم شده و شناخت شناسی تحول طنز در کودکان، با تکیه بر پژوهش های گذشته، مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی روند تغییرات شاخص های سازمان یادگیرنده در معاونت آموزشی سازمان صدا و سیما طی سال های 1383 تا 1388
منبع:
رادیو تلویزیون سال هفتم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۵
99 - 132
حوزه های تخصصی:
سازمان صدا وسیما به عنوان یک دانشگاه عمومی و معاونت آموزشی سازمان به عنوان قلب تپنده آن باید خود را کارآمدترین، بروز ترین و خلاق ترین بخش سازمان برساند برای تحقق این امر چاره ای جز رویکرد به شیوه های نوین مدیریت یادگیری را ندارد که آن حرکت به سمت سازمان یادگیرنده است.
بدین منظور در این مقاله تلاش شده معاونت آموزشی سازمان با الگوهای سازمان های یادگیرنده تطبیق داده شود تا میزان فاصله این معاونت با یک سازمان یادگیرنده مشخص گردد و در ادامه نتایج آن با پژ وهشی که از سوی نگارنده در سال 1383 در همین معاونت صورت گرفته مقایسه شده و راهبر دها و راه کارهایی که می تواند معاونت آموزشی را به یک سازمان یادگیرنده تبدیل نماید، ارائه می گردد.
برای انجام پژوهش از روش پیمایش استفاده شده و جامعه آماری، شاغلین معاونت اعم از اساتید، مدیران و کارکنان (به جز نیروهای خدماتی و پشتیبانی) بوده اند که نظرات 100 نفر از آنان که به شیوه تصادفی نمونه گیری شدند، با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری و تحلیل شده است.
یافته ها حاکی از آن است که میانگین شاخص های سازمان یادگیرنده در این معاونت در سال 1389 در مقایسه با سال 1383 مقداری رشد داشته است؛ در عین حال این معاونت تا رسیدن به وضع مطلوب و تبدیل شدن به یک سازمان یادگیرنده فاصله دارد.
ظرفیت های دستور روایت تزوتان تودوروف در تحلیل پیرنگ سریال های داستانی (با مطالعه موردی سریال «چیزهای عجیب»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
41 - 62
حوزه های تخصصی:
رویکرد ساختاری در مطالعات روایت و خصوصاً آثار ادبی و نمایشی، امکان کشف الگوهای پنهان ساختاری و زمینه های شناخت سازوکارهای درونی و نحوه ی ساخت این آثار را فراهم می آورد. این جستار به مطالعه کاربرد ظرفیت های الگوی روایت تودوروف در تحلیل و طراحی پیرنگ سریال های داستانی می پردازد و مسئله اصلی آن کاوش در کاربرد یکی از الگوهای ساختاری روایت، برای طراحی و توسعه پیرنگ سریال های داستانی است. روش این پژوهش، کیفی و مبتنی بر رویکرد تحلیل روایت و نمونه مورد بررسی نیز به صورت هدفمند انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، فیش برداری و متنی کردن نمونه های مشاهده ای است. این پژوهش نشان می دهد با استفاده از الگوی روایت تودوروف، می توان واحدهای بنیادی ساختار سریال های داستانی و سازوکارهای درونی آنها را شناسایی و آشکار کرد. برای تحلیل و بسط ساختارگرایانه و شناسایی ظرفیت های الگوی روایت تودوروف، سریال چیزهای عجیب به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. براساس الگوی روایت تودوروف می توان نشان داد که چگونه پی رفت های روایت، اپیزود گذار و وضعیت در نمونه مورد مطالعه نمود می یابد و خطوط داستانی سریال ، چگونه می توانند درون یکدیگر درونه گیری شوند. این جستار نشان می دهد نظریه روایت تودوروف کاربرد وسیعی در تحلیل ساختار روایت سریال های داستانی دارد و ساختار پی رفت این نظریه، منطبق با ساختار درام های تلویزیونی است.
مطالعه جامعه شناختی تأثیر تلویزیون بر سرمایه اجتماعی خانواده (بررسی مقایسه ای خانواده های شهرستان های زنجان و خدابنده)
منبع:
رادیو تلویزیون سال ششم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۲
58 - 94
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تلویزیون بر سرمایه اجتماعی خانواده ها (بررسی مقایسه ای؛ شهرستان های زنجان و خدابنده) صورت گرفته است.
روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی بوده و جامعه آماری آن تمام خانواده های شهرستان زنجان و خدابنده می باشد که جمعاً شامل 99477 خانوار می باشند، که از این آمار تعداد 89928 خانوار متعلق به شهرستان زنجان و 9549 خانوار متعلق به شهرستان خدابنده می باشد. نمونه گیری در این پژوهش به روش تصادفی ساده بوده و روش تعیین حجم نمونه کوکران با حجم نمونه 350 خانوار انتخاب شده است. (175 خانواده شهرستان زنجان و 175 خانواده شهرستان خدابنده)
داده ها به وسیله پرسش های محقق ساخته در قالب طیف لیکرت طراحی شد و روایی آنها به صورت محتوای صوری، و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (882/0)، مورد بررسی و با روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و تحلیل عامل و رگرسیون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عامل، رگرسیون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و میزان تأثیر تلویزیون بر سرمایه اجتماعی خانواده های شهرستان زنجان و خدابنده سنجی(شاخص های سرمایه اجتماعی) با متغیر مستقل (تلویزیون) دارای رابطه معنی داری بودند.
دستور زبان تخیل ویتگنشتاین به مثابه روش در گسترش درام (با نگاهی به فیلم نامه «وقت دیگر، شاید»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
112 - 85
حوزه های تخصصی:
در قرن بیستم، چرخش های مطالعات زبانی در حوزه فلسفه زبان، بر بسیاری از شاخه های دیگر فلسفه، همچون مطالعات تخیل در هنر نیز تأثیر گذاشت. لودویک ویتگنشتاین در جایگاه یکی از چهره های فلسفه زبان در قرن بیستم،کوشید فلسفه زبان را از حوزه نظریه برهاند و به روش نزدیک کند. بنابراین گزاره های او- به خصوص در دوره متأخر- راهی است برای شناختن کارکردهای زبان درراستای روش مندی دستورزبان. هدف از نگارش این مقاله، دست یابی به شیوه های بسط زبان نمایشی، با نگاهی به روش دستور زبان تخیل بر پایه آرای ویتگنشتاین است. در این راستا، فیلم نامه «وقت دیگر، شاید» اثر بهرام بیضایی، برگزیده شده که بازی های زبانی تخیل در آن مشهود است. در این پژوهش، به این سؤال پاسخ داده شده که چگونه روش ویتگنشتاین در دستور زبان تخیل، می تواند منجر به بسط زبان دراماتیک شود؟ بر همین اساس، این فرضیه قوت می گیرد: به نظر می رسد بیضائی، عناصر مختلفی را با درهم آمیزی دستور بازی های زبانی متفاوت تخیل درهم آمیخته تا به گسترش زبان نمایشی اثر یاری رساند. این پژوهش، براساس هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، بر پایه روش کیفی و بر مبنای ماهیت توصیفی انجام گرفته است. براساس نتایج، روش تخیل پردازی و شکل گیری دستور بازی زبانی آن در فیلم نامه مورد نظر، دارای شکل های متفاوتی بوده و منجر شده بیضائی روش های متفاوت کلامی را در گفت و گونویسی و تصویرسازی درهم آمیزد و با روش تخیل شبکه ای، به تولید دستور زبانی ویژه دست یابد.
خشونت کلامی در مجموعه های کمدی سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
27 - 55
حوزه های تخصصی:
در جامعه ماشینی امروز که رسانه ها بر تمام وجوه زندگی انسان سایه افکنده اند و از عوامل مهم تاثیرگذار بر سبک زندگی فردی و گروهی افراد محسوب می شوند، هر روز بر نیاز جامعه به شادی و نشاط فزونی گیرد. وقایعی مانند بلایای طبیعی، جنگ و شیوع بیماری ها مانند کووید ۱۹ نیز بر اهمیت توجه به آرامش و نشاط آفرینی می افزاید. مجموعه های کمدی از جمله برنامه های محبوب و پرمخاطب به شمار می روند که طیف گسترده و متنوعی از مخاطبان را جذب می نمایند. اما اغلب مشاهده می شود میزان کاربرد خشونت کلامی به عنوان رفتاری عمدی، در مجموعه های کمدی زیاد است. ازاین رو، در این مقاله سه مجموعه کمدیِ پرمخاطب که در نیمه اول سال ۱۴۰۰ از سیما پخش شده اند، میزان خشونت کلامی در قالب راهبردهای بی ادبی کلامی کالپپر(2011/ 1988) بررسی می شود . سه مجموعه «بوتیمار»، «زیرخاکی2» و «دودکش۲» به عنوان جامعه آماری انتخاب شده اند و از هر مجموعه سه قسمت به شکل تصادفی انتخاب و به طورکامل مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد خشونت کلامی با کاربرد دشواژه و کاربرد جملات خشنی که در آنها بی ادبی آشکار و بی ادبی منفی به کار رفته، به ویژه در کلام مردان بروز یافته است. در مجموع، میزان کاربرد خشونت کلامی در مجموعه «بوتیمار» بیشتر بود. نتایج این پژوهش ضرورت بررسی زبانی تولیدات کمدی را قبل از پخش برنامه نشان می دهد
شاخصه های محتوایی و ساختاری خبر امید آفرین در سیمای رسانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
204 - 177
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین و اصلی ترین بخش های تولیدی رسانه ملی بعنوان بزرگ ترین، تأثیرگذارترین و فراگیرترین نهاد فرهنگ ساز و جریان ساز در جامعه ایران، بخش تولید است که نقش بسیار مهمی در اطلاع رسانی و جریان سازی بعهده دارد. با وجود مشکلات فراوان در جامعه، رسانه های بیگانه نیز با ترویج بی اعتمادی و به تصویرکشیدن نمایی تیره وتار از آینده کشور، درصدد گسترش یأس و ناامیدی هستند. با توجه به این شرایط، نقش رسانه ملی بطور عام و بخش های خبری آن بطور خاص، در امیدآفرینی بسیار موثر و حتی تعیین کننده است. این پژوهش با هدف دستیابی به شاخصه های محتوایی و ساختاری خبر امید آفرین در رسانه ملی با روش کیفی فراترکیب انجام شده است. در این تحقیق با بررسی تحقیقات پیشین در زمینه امید آفرینی از طریق رسانه ها، 41 کد باز، 13 کد محوری (مفهوم) و 11 مقوله حاصل شد. مهم ترین مقوله های حاصل این تحقیق عبارتند از: سیاست گذاری خبری مناسب در پرداختن به موضوعات دیگر کشورها، استفاده از تاکتیک ها و تکنیک های پوشش خبری، خنثی سازی اقدامات ناامیدکننده رسانه های معاند، دادن وعده های تحقق آمیز به مردم، سیاست گذاری مناسب در پرداخت به اخبار مثبت و منفی، بازنمایی چشم انداز روشن نسبت به آینده و برآیند امیدآفرین بخش های خبری.
طراحی الگوی مناسب ارزشیابی پیشرفت تحصیلی رشته های گروه هنر آموزش فنی و حرفه ای بر اساس مطالعه تطبیقی
منبع:
رادیو تلویزیون سال هشتم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۹
99 - 118
حوزه های تخصصی:
در میانه اسکروتن و لوپس (تمهیدی برای رویکردی نشانه شناسانه درعکاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راجر اسکروتن، فیلسوف بریتانیایی، نقش مؤثری در بسط زیبایی شناسی تحلیلی داشته است. وی علاوه بر حوزه های نظری، به بحث فلسفی پیرامون شاخه های هنری نیز پرداخته است. یکی از مهم ترین مباحث این حوزه، مربوط به مقاله عکاسی و بازنمایی می باشد، که واکنش های بسیاری را بدنبال داشته و یکی از بهترین واکنش ها، اثر مک آیور لوپس است. این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل منابع کتابخانه ای، ضمن تلخیص آرای اسکروتن و لوپس، به منظور برون رفت از دوگانه ی نیت مندی و علیّت، در منازعات این دو در نسبت هنر و عکاسی، رویکردی نشانه شناسانه را پیشنهاد می دهد. در این رویکرد، عکس همچون نشانه است؛ اما نشانه ای که از طریق راهه هایی، تمایل زیبایی شناختی ما را به خود عکس و نه به موضوع آن، باز می گرداند. بدین ترتیب، هسته اصلی تفکر اسکروتن، یعنی تمایل به خود عکس، حفظ می شود و بازنمودی بودن آن، به حالت تعلیق در می آید. همچنین، امکان تبدیل عکس به هنر نیز، آن گونه که لوپس مدنظر دارد، فراهم می گردد. به این منظور، نمونه هایی از عکس های نشانه ای و راهه های مربوط به آنها ، معرفی می شوند. راهه های پیشنهادی عبارتند از: یادآوری، یادآوری و ایجاد امید/ترس، پرسشگری، پرسشگری و توبیخ/سرزنش، شگفتی و حیرت، تمرکز و انسجام بخشی، تفاوت بین اعمال اجتماعی، توازن و تعادل اجتماعی.
تحلیل مؤلفه های تربیت شهروندی در انیمیشن های کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انیمیشن ها در تربیت کودکان، جایگاه مهمی دارند. هدف این پژوهش، شناسایی، معرفی و تحلیل مؤلفه های تربیت شهروندی در انیمیشن های کودکان است. پژوهش در رویکرد کیفی از نوع تحلیل محتوای تلخیصی انجام گرفت. در این راستا، ابتدا مؤلفه های تربیت شهروندی با روش مرور نظام مند در سه مؤلفه دانش، مهارت و نگرش تعیین شدند. سپس 8 انیمیشن برنده جایزه اسکار براساس محبوبیت در وب سایتIMDb ، به طور هدفمند انتخاب شدند. واحد تحلیل انیمیشن ها، «صحنه» انتخاب شده است. نتایج تحلیل ها نشان داد در همه انیمیشن ها، مؤلفه های تربیت شهروندی وجود دارد. از بین سه مؤلفه، مؤلفه مهارت، بیشتر و مؤلفه دانش، کمتر مشاهده شد. از نظر توجه به مؤلفه ها، انیمیشن «زوتوپیا» در جایگاه نخست و انیمیشن «یخ زده» در آخر قرار گرفت. در مقایسه انیمیشن ها در زیرمجموعه مؤلفه ها، انیمیشن «کوکو» با 47 صحنه، بیشترین مؤلفه دانش (توصیف) و انیمیشن «یخ زده» با20 صحنه، کمترین مؤلفه دانش (شناخت) را نشان داد. انیمیشن «زوتوپیا» در33 صحنه، مهارت تجزیه و تحلیل، 21 صحنه، فهم مهارت و 29 صحنه، کاربرد بیشترین مؤلفه های حوزه مهارت، انیمیشن بالا در29 صحنه، مهارت تجزیه و تحلیل، 19 صحنه، فهم مهارت و3صحنه، کاربرد کمترین مؤلفه های حوزه مهارت را نشان داد. در مؤلفه نگرش «زوتوپیا» با 30صحنه در دریافت واکنش عاطفی، 16صحنه در ارزش گذاری عاطفی و20صحنه در تبلور ارزش های عاطفی، بیشترین مؤلفه و انیمیشن «شهر اشباح» با 24 صحنه در دریافت واکنش عاطفی، 2 صحنه در ارزش گذاری عاطفی و 9 صحنه در تبلور ارزش های عاطفی، کمترین میزان حضور مؤلفه ها را نشان داد. نتایج حاصل از تحلیل ها در این پژوهش، تأییدی است بر نقش انیمیشن در تربیت شهروندی که این امر لزوم آگاه سازی والدین و متخصصان تعلیم و تربیت را در استفاده آگاهانه از انیمیشن ها موردتأکید قرار می دهد.
شناسایی عوامل مؤثر بر محبوبیت عروسک های تلویزیونی: مطالعه موردی: کلاه قرمزی و جناب خان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
74 - 57
حوزه های تخصصی:
برنامه های عروسکی گونه پرمخاطبی از برنامه های تلویزیونی هستند. از این برنامه ها شخصیت های عروسکی محبوبی ایجاد شده اند که در ذهن بینندگان باقی مانده اند و مخاطبان بسیاری از طیف کودک و بزرگسال به برخی از این عروسک ها علاقه مند شده اند. از این جمله می توان عروسک های کلاه قرمزی و جناب خان را نام برد. چگونگی ایجاد این محبوبیت و عوامل مؤثر بر آن، سؤالی است که بر اساس آن، پژوهش حاضر شکل گرفته است. هدف از این پژوهش آن است که ضمن بررسی عوامل مختلف ایجاد محبوبیت برای عروسک های تلویزیونی در بین مردم و بینندگان، میزان و اولویت بندی این عوامل در نگاه مخاطبان مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد. روش این پژوهش شامل دو مرحله است. اول، پیمایش جهت نظرسنجی از مخاطبان درباره علل جذابیت عروسک ها و سپس مصاحبه نیمه ساختاریافته با افراد خبره و متخصص در این زمینه، در راستای بررسی علل و انگیزه های موجود در نظرات مردمی. لذا در ابتدا برای رسیدن به اهداف موردنظر، با توجه به میزان تداوم در تولید، پخش و ارتباط با مخاطبان در سال های اخیر، دو عروسک کلاه قرمزی و جناب خان به عنوان نمونه موردمطالعه این پژوهش انتخاب شدند. داده های به دست آمده نشان می دهند که عوامل متعددی از ویژگی های فنی و هنری تا گروه تولید و شرایط پخش بر محبوبیت عروسک تلویزیونی اثرگذار می باشند اما این گونه برداشت می شود که اکثر مردم محتوای برنامه عروسکی را نسبت به شکل و شمایل عروسک در اولویت قرار داده اند و همچنین می توان گفت که آنچه مردم می شنوند از اهمیت ویژه تری برخوردار است. درنتیجه، این اهمیت قابل توجه که مردم برای صداپیشه و قصه مرتبط باشخصیت عروسکی قائل هستند می تواند برای سازندگان برنامه های تلویزیونی نقشه راهی باشد تا بتوانند در جذب مخاطب توفیق بیشتری حاصل نمایند.