فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۶۶۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
"مقاله حاضر مروری بر آثار منفی تلویزیون بر کودکان است.
نویسنده با ذکر نظر اندیشمندان حوزههای ارتباطات، روانشناسی، روانشناسی اجتماعی و پزشکی، آثاری چون اضطراب و دلهره، برانگیختگی فیزیولوژیک، تغییر در تنفس و سوخت و ساز بدن، صرع تلویزیونی، کاتاتونیای ویدیویی و چاقی را از عوارض جسمانی تماشای نامناسب و طولانیمدت تلویزیون برمیشمرد و القای خشونت، آموزش بزهکاری، گریز از واقعیت، اعتیاد به تماشا، کاهش تحرک، تشعب در اندیشه و القای ضد ارزشهای فرهنگی را از آثار اجتماعی و روانی این پدیده میداند.
در پایان مقاله نکات جالبی دربارة تصویر غیرواقعی کودکان در رسانهها ذکر شده است.
" "تلویزیون، کودکان، اضطراب و دلهره، برانگیختگی فیزیولوژیک، صرع تلویزیونی، کاتاتونیای ویدیویی، چاقی، خشونت، بزهکاری، تشعب در اندیشه، فرافکنی.
"
نظریه اقتصاد سیاسی و پژوهش های ارتباطاتی
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۶ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
این مقاله با ارائه تعریفی از رویکرد اقتصاد سیاسی کار خود را شروع کرده و پس از معرفی ویژگی های بنیادی آن به توصیف مکاتب فکری اصلی این رویکرد می پردازد. در ادامه، این مطلب مورد بررسی قرار می گیرد که محققان ارتباطات در اخذ کدام چارچوب نظری به انجام پژوهش در زمینه ی رسانه های توده ای و تکنولوژی های اطلاعاتی پرداخته اند. در این قسمت سعی بر این است که مشخص شود در رویکردهای پژوهشی به کارگرفته شده در آمریکای شمالی، اروپا، و جهان سوم بر چه چیزهای تاکید شده است. موضوع بعدی که این مقاله به آن می پردازد، توصیف فرآیند بازاندیشی در اقتصاد سیاسی ارتباطات است که با ارائه پیشنهادهایی در زمینه فرضیه های فلسفی این رویکرد همراه است. این مقاله رویکردی در دانش را جستجو می کند که هم واقعیت مفاهیم و مشاهدات را بپذیرد و هم در رد این دیدگاه بکوشد که همه تبیین ها قابل تلخیص به یک علت اساسی نظیر اقتصاد یا فرهنگ هستند. بازاندیشی در اقتصاد رسانه ای همچنین تاکید ویژه ای بر تغییر اجتماعی، فرآیندهای اجتماعی و روابط اجتماعی دارد و از این لحاظ نیز در نقطه مقابل دیدگاه سنتی قرار می گیرد که نقطه عزیمت خود را ساختارها و نهاد های اجتماعی قرار می دهد. با دستور کاری که ارائه شد، این مقاله به معرفی سه فرآیند می پردازد که، در واقع، می توانند نقاط شروعی برای انجام پژوهش هایی در زمینه اقتصاد سیاسی باشند. کالایی سازی، فرآیندی است که طی آن چیزهایی که به نوعی برای استفاده ارزشمند می باشند به کالاهایی تبدیل می شوند که در بازار قابل مبادله باشند. برای نمونه می توان به فرآیندی اشاره کرد که طی آن داستانی که برای جمعی از دوستان جالب بوده است تبدیل به فیلم یا رمانی برای فروش در بازار می شود. فرآیند دوم، فضایی شدن است که عبارت است از فرآیند غلبه بر موانع جغرافیایی به واسطه رسانه های توده ای و تکنولوژی های ارتباطی. برای نمونه، تلویزیون با تصویرهایی که از رویدادهای مختلف سراسر کره زمین جمع آوری می کند و یا شرکت هایی که با استفاده از ارتباطات کامپیوتری به سازماندهی تجارت در مقیاس جهانی پرداخته و امکان دسترسی به بازارهای مختلف و انتقال کالاها را در سراسر جهان میسر می کنند، بر فواصل مکانی و فضایی غلبه می کنند. فرآیند سوم ساختاربندی است و عبارت است از ایجاد روابط اجتماعی؛ به خصوص روابطی که حول طبقه ی اجتماعی، جنسیت و نژاد شکل می گیرند. اقتصاد سیاسی در رابطه با طبقه ی اجتماعی توضیح می دهد که چگونه نابرابری ها در توزیع درآمد و ثروت بر میزان دسترسی به رسانه های توده ای و تکنولوژی های نوین ارتباطی اثرگذار است و افراد با ثروت و درآمد بیشتر دسترسی بیشتری به رسانه ها و تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی دارند. نتیجه گیری پایانی این مقاله به توصیف این مطلب می پردازد که چگونه اقتصاد سیاسی بازنگری شده، به واسطه ی اصول مشتق شده از مطالعات فرهنگی و علم خط مشی، پاسخگوی چالش های پیش روی خواهد بود
ارتباطات و فرهنگ
حوزه های تخصصی:
"بررسی نمایش خانواده در سریالهای ایرانی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این مقاله، برگرفته از پژوهشی است که نگارندگان، در مرکز تحقیقات صداوسیما انجام دادهاند. محور پژوهش بررسی تصویر ارائهشده از خانواده در سریالهای ایرانی («جادههای سبز شمالی»، «همسایهها»، «جوانی»، «آتش دل»، «غریبه»، «خانه پدری»، «پروندههای مجهول»، «رستوران خانوادگی») با روش تحلیل محتوا بوده است.
پژوهشگران، خانوادههای به تصویر کشیدهشده در سریالها را از نظر متغیرهای: ترکیب اعضای خانواده، مشخصات سنی، تحصیلی و شغلی والدین و فرزندان، پایگاه اجتماعی، طبقة اقتصادی، شهری یا روستایی بودن، ساختار، بافت، استحکام و تیپ خانواده، رابطة اعضا، تعدد نقش اجتماعی والدین، اعتقادات مذهبی، تحکیم خانواده، نوع پوشش زنان خانواده، نوع تعامل و ... بررسی کرده و به نتایج جالب توجهی دست یافتهاند.
"
"بازنمایی بیماری روانی و افراد مبتلا به اختلالات روانی در رسانهها "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"امروزه رسانههای جمعی، بویژه تلویزیون نقش بسیار مهمی در ادارک مخاطبان از جهان واقعی دارند. بازنمایی رسانهای جهان در چهارچوب تصاویر کلیشهای و قالبی، باعث شکلگیری ادراک و شناخت طبقهبندیشده از پدیدههای مختلف میشود. چنین ادراکی گاه مبنای قضاوت افراد دربارة پدیدهها و برخورد با آنها قرار میگیرد و پیامدهای نامطلوبی در سطح فردی و اجتماعی برجا میگذارد. در این مقاله، نقش رسانهها در بازنمایی تصویر بیماری روانی و افراد مبتلا به اختلالات روانی مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی ادبیات پژوهشی در این گستره، نشان میدهد که بیشتر تولیدات رسانهای، بویژه فیلمهای سینمایی و مجموعههای تلویزیونی، تصویری تحریفشده و مخدوش از بیماری روانی و افراد مبتلا به اختلالات روانی ارائه میدهند. نمایش چنین تصویری، نهتنها باعث شکلگیری نگرشهای منفی به بیماران روانی و حتی متخصصان این حوزه میشود بلکه بر فرایند درمان بیماریهای روانی و امنیت روانی جامعه تأثیر منفی میگذارد.
" "بازنمایی رسانهای، بیماری روانی، افراد مبتلا به اختلالات روانی، تصاویر کلیشهای، اثرات رسانهها.
"
فردگرایی، جمع گرایی و دینداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات جامعه شناختی فردگرایی به عنوان مفهومی مدرن در مقابل جمع گرایی جامعه سنتی قرار می گیرد. بازاندیشی در خصوص خویش و عرصه های مختلف زندگی از ویژگیهای بارز فردگرایی به شمار می آید. در چنین شرایطی و در فقدان تایید دایمی اجتماعی، گرایشها و جهت گیریهای مختلف از جمله گرایشهای دینی هستند که خصلت قطعی خود را از دست داده و مورد بازاندیشیهای مکرر قرار می گیرند. این وضعیت خصوصا در بین اقشاری که بیشتر در معرض آگاهیهای مدرن قرار دارند رواج بیشتری پیدا می کند.
با پذیرش اولیه این پیش فرض مقاله حاضر در صدد مطالعه چگونگی وضعیت ارزشهای فردگرایانه - جمع گرایانه در بین دانشجویان و رابطه آن با گرایشهای دینی و اشکال بازاندیشانه آن است.
بدین منظور با استفاده از سنجه دینداری استارک و گلارک و شاخص محقق ساخته بازاندیشی دینی و مقیاس جمع گرایی - فردگرایی تریاندیس مشخص شد که علی رغم تسلط خصلتهای جمع گرایانه، گرایشهای فردگرایانه نیز به همان شدت در بین این قشر موجود است. این هم زیستی از طریق دو روش پیمایشی و سازه ای تایید شد. همچنین در بین این گروه ابعاد اعتقادی و تجربی دین نسبت به ابعاد دیگران از میزان پذیرش بیشتری برخوردار است.
رابطه بین شاخصها نشان داد که جمع گرایی با همه ابعاد دینداری ارتباطی مثبت و معنادار دارد اما مستقل از بازاندیشی در دین عمل می نماید. در مقابل فردگرایی با بعد تجربی دینداری و شاخص بازاندیشی در دین روابط قوی تری را نشان می دهد.
"اثرات تلویزیون بر کودکان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این مقاله برگرفته از پژوهشی است که در سال 1385 در مرکز تحقیقات صداوسیما انجام شده و اثرات منفی تلویزیون را بر کودکان 7 تا 12 ساله (از نظر والدین آنها) در دو گروه «اثرات آموزشی منفی و مستقیم تلویزیون» و «اثرات رفتاری منفی و غیرمستقیم تلویزیون» مورد بررسی قرار داده است.
در گروه اثرات آموزشی منفی و مستقیم تلویزیون، آثار این رسانه بر کودکان در زمینههایی مانند خوردن مواد کم ارزش، استفاده از تکیه کلامها و اصطلاحات نامناسب، تقلید رفتارهای پرخاشگرانه، ایجاد انتظارات بیجا، بدآموزی نمایش مصرف مواد مخدر، تقلید رفتارهای بیادبانه و انجام رفتارهای خطرناک مورد توجه بوده است.
در گروه اثرات رفتاری منفی و غیرمستقیم تلویزیون نیز، اثرات تلویزیون بر دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن، کم شدن مطالعه، کم شدن تحرک و فعالیت بدنی، بیدقتی در انجام تکالیف مدرسه، دیر انجام دادن تکالیف مدرسه، کم حرف زدن با خانواده، ارتباط کم با همسالان، ترسیدن از گزارشهای مربوط به جنگ و مشکلات جسمی مورد نظر بوده است.
" "کودک، تلویزیون، اثرات آموزشی تلویزیون، اثرات رفتاری تلویزیون.
"
"رسانه و ناتوانی (معلولیت) "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"حضور بیش از 600 میلیون فرد دارای ناتوانی در جهان، موضوع معلولیت و ناتوانی را به مسئلهای مهم در جوامع انسانی تبدیل کرده است. نگرش منفی نسبت به ناتوانی و معلولیت پدیدهای تاریخی است که در طول زمان تا حدی تحول و بهبود یافته است. سازمان ملل متحد، سازمانهای وابسته به آن و سازمانهای غیردولتی معلولان از سال 1980، تلاشی فزاینده را برای تغییر نگرش منفی نسبت به معلولیت آغاز کرده و ادامه دادهاند. رسانه نیز به عنوان پدیدهای غیرقابل انکار در زندگی بشر امروز، طی همین سالها، بارزترین جلوه برخورد مردم با پدیده ناتوانی و معلولیت بوده است. مطالعات نشان میدهد کلیشههای منفی، اصلیترین عنصر در نمایش ناتوانی و معلولیت در رسانهها بودهاند. تصویر افراد دارای ناتوانی و معلولیت در رسانهها، اغلب با کلیشههایی همچون افراد قابل ترحم، قربانی خشونت، شریر و شیطانی، مرموز و بیگانه، قدرت ماورایی، سرگرمکننده و خندهآور، دشمن خویش، باری بر جامعه و فاقد قدرت مشارکت اجتماعی همراه بوده است. رسانههای پیشرو تلاش کردهاند با تغییر این نگاه، زمینه توجه به معلولان را به عنوان شهروندان عادی جامعه، فراهم نمایند. در بسیاری از جوامع دستورالعملهای چگونگی نمایش معلولان در رسانهها آغاز شده است. شناخت دقیق کلیشههای منفی و تلاش برای غلبه بر آنها منجر به حضور بیشتر و فعالتر معلولان در جامعه خواهد شد.
" ناتوانی، رسانه، کلیشههای منفی.
سخن نخست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"با توجه به اهمیت و جایگاه خانواده در اسلام و جامعه ایرانی و با توجه به تحولی که رسانهها، بویژه رادیو و تلویزیون در کارکردها و نقش خانواده ایجاد کردهاند، شماره 52 فصلنامه پژوهش و سنجش نیز به موضوع «رسانه و خانواده» اختصاص یافته است. واقعیت این است که در گذشتهای نهچندان دور، خانواده نقشی بنیادی و اساسی در تربیت و آموزش کودکان و نوجوانان ایفا میکرد، به طوری که تأثیر خانواده در پیشرفت تحصیلی کودکان را از نقش بهره هوشی آنان بیشتر میدانستند. اما متأسفانه امروزه ساختار خانواده دچار تغییرات اساسی شده است. از یک سو از تعداد فرزندان خانواده کاسته شده و این خود بر شبکه ارتباطی آن اثر قابل توجهی گذاشته که هرچند ممکن است منافعی برای والدین داشته باشد، اما میزان احساس تنهایی را در کودکان افزایش میدهد، چنانکه بسیاری از کودکان و نوجوانان نسل آینده از داشتن بستگان درجه اول همچون دایی، خاله، عمو و ... محروم خواهند ماند. از سوی دیگر، با توجه به افزایش تعداد زنان شاغل و افزایش ساعات کاری مردان، به صورت اضافهکاری یا شغل دوم و سوم، متأسفانه در اغلب خانوادهها کمتر شاهد حضور همزمان همه اعضای خانواده در کنار هم، برای تعامل، همدلی، همصحبتی و ابراز محبت و آگاهی از نیازها، مسائل، مشکلات و علایق یکدیگر هستیم.
مطالعات نشان میدهد روز به روز بر تعداد کودکان «کلید به دست» در کلانشهرها (کودکانی که وقتی وارد خانه میشوند کسی نیست در را به رویشان باز کند و پذیرای آنان باشد) اضافه میشود و این در حالی است که اگر وقت مشترکی نیز پیدا شود عضو و مهمان ناخواندهای به نام «تلویزیون» با برنامههای رنگارنگ و جذاب، همه نگاهها و توجهها را به خود جلب میکند و بیش از هریک از اعضای دیگر خانواده صحبت میکند. حتی برخی از خانوادهها از تلویزیون به عنوان پرستار بچه و برای ساکت و سرگرم کردن کودکان استفاده میکنند. براساس نظرسنجیهای انجامشده در مرکز تحقیقات، متوسط زمان تماشای تلویزیون در جامعه ما، در فصل تابستان در میان کودکان و نوجوانان حدود 5 ساعت و 53 دقیقه و در سایر فصول سال (پاییز و زمستان) 3 ساعت و 36 دقیقه در شبانهروز است. با یک حساب سرانگشتی مشخص میشود که این مدت زمان حتی از مدت زمانی که کودکان و نوجوانان صرف رفتن به مدرسه میکنند بیشتر است. طبیعی است که این تغییر و تحولات (تغییر در ساختار و شبکه ارتباطی و تعاملی خانوادهها و ضریب نفوذ رسانهها، بویژه تلویزیون در خانواده و استفاده فراگیر از آن)، پیامدهای خاصی در پی داشته باشد که مطالعه و بررسی آنها از جنبههای مختلف ضروری به نظر میرسد. در این شماره به موضوعهای مهمی چون «چگونگی نمایش خانواده در تلویزیون»، «چگونگی نمایش ازدواج و طلاق در تلویزیون»، «هماهنگی تلویزیون، خانواده و مدرسه در جامعهپذیری دانشآموزان»، «تأثیرات آگهیهای تبلیغاتی بر کودکان» و ... پرداخته شده است. از همه اندیشمندان، صاحبنظران و پژوهشگران حوزههای روانشناسی، جامعهشناسی و ارتباطات که ما را در تهیه و چاپ این شماره یاری کردند صمیمانه سپاسگزارم و توفیق همگان را از خداوند متعال مسئلت دارم.
"
فرهنگ و شادی،رویکردی نظری و تجربی در زندگی روزمره سرژرستان خانوار در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر که به سنجش میزان احساس شادی سرپرستان خانوارهای شهری اصفهان و زمینه های فرهنگی از جمله سرمایه فرهنگی، سبکهای فراغتی فرهنگی (علمی - فرهنگی، فرهنگی - هنری، ورزشی و ...) و همچنین دینداری به عنوان یکی از مولفه های فرهنگ می پردازد، یک بررسی پیمایشی است که از نظر وسعت پهنانگر و از نظر زمانی، مقطعی است (نیمه دوم سال 1386). جامعه آماری آن کلیه سرپرستان خانوارهای شهر اصفهان هستند و حجم نمونه مقتضی بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر تعیین شده است. به طوری که پرسشنامه طراحی شده با روایی سازه های مناسب (طبق ضریب آلفای کرونباخ) بر حسب نسبت خانوارهای هر منطقه در بین مناطق مختلف شهر اصفهان توزیع شده است.
بر اساس نتایج حاصل از روشهای آماری مورد استفاده، میزان شادی سرپرستان خانوار در شهر اصفهان 56.23 بوده، به گونه ای که میانگین بعد احساسی شادی 59.37، میانگین بعد شناختی 53.88 و میانگین بعد اجتماعی آن 55.42 است. همچنین میانگین سرمایه فرهنگی در جامعه مورد مطالعه 27.57 است که کسب مهارتهای فرهنگی با میانگین 31.89 دارای بیشترین حد و کسب مدارک فرهنگی دارای کمترین میانگین (19.16) است؛ همچنین میانگین دارا بودن وسایل فرهنگی در جامعه آماری مورد مطالعه 31.68 است. به علاوه در بین سبکهای فراغتی تعیین شده توسط تکنیک تحلیل عاملی، میانگین اوقات فراغت خانوادگی 53.78، اوقات فراغتی تفننی 36، اوقات فراغت ورزشی 28.01، اوقات فراغت فرهنگی - هنری 20.43 و اوقات فراغت علمی - فرهنگی 15.34 است. بر اساس آمارهای موجود اگر چه میزان سرمایه فرهنگی و سبکهای فراغتی فرهنگی در بین سرپرستان میانگین پایینی دارد اما همواره با احساس شادمانی آنها همبسته است به طوری که به نظر می رسد با افزایش آنها میزان شادی نیز افزایش می یابد. از سوی دیگر دینداری نیز به عنوان یکی از مشخصه های فرهنگی در شهر اصفهان با احساس شادی سرپرستان خانوار رابطه معنی دار و مستقیم دارد.
گفت و گوهای شکل گرفته در پاتوق ها فرصتی برای تجربه و مقاومت جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روح جمعی یا همان اجتماع مطرح شده در نظریات جامعه شناسی کلاسیک و نیز گفتگو هر چند دو مفهوم کلیدی جامعه شناسی و نظریه انتقادی هستند، اما دیر زمانی است که در درون گفتمان مطالعات فرهنگی مورد استفاده قرار می گیرند؛ ولی پیشینه انسان گرایانه و تا حدی انتزاعی آنها باعث نشده تا مصادیق ملموس و تجربی آنها مورد بحث و بررسی قرار نگیرند، فوکو با مطرح کردن بحث فضا و قدرت و هابرماس نیز از طریق مفهوم کنش ارتباطی تلاش کردند تا این مفاهیم را به شکلی عینی تر در علوم اجتماعی طرح کنند. در این مقاله نیز با توجه به اهمیت نشان دادن این موضوع که چنین مفاهیمی فقط موضوعی برای بحثهای روشنفکرانه نخبگان نمی باشند، جهت گیری اصلی پژوهش ارزیابی تجربی این مساله بوده است که تا چه حد اجتماع همبسته و صمیمی شکل گرفته در پاتوقها و نیز گفتگو در زندگی روزمره جوانان تهرانی حضور دارد و نیز تا چه حد به این مفاهیم آگاهی دارند یا علاقه دارند که آنها را تجربه کنند. بنابراین با توجه به ارزیابی فوق، می توان به این سوال پاسخ داد که آیا در متن زندگی هر روزه، تجربه حضور در اجتماعات گوناگون و نیز در کنار آن علاقه به تجربه گفتگوی واقعی با دوستانشان، هویتی آزادتر و مستقل تر را برای آنان شکل می دهد یا خیر؟
رسانه های کوچک
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی ویژگی ها و کارکردهای رسانه های کوچک در مقایسه با رسانه های بزرگ (سنتی) می پردازد و نشان می دهد که ضمن شباهت هایی که بین این دو دسته از رسانه ها وجود دارد، تفاوت های قابل ملاحظه ای از نظر ساختار و کارکردهای این رسانه ها با رسانه های بزرگ وجود دارد. منظور از رسانه های کوچک در این مقاله آن دسته از رسانه هایی است که با مدد فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی از نظر سازمان تولید، نحوه توزیع و مواجهه با مخاطب در مقیاس هایی کوچک عمل می کنند. این کوچکی نه تنها به آن ها قابلیت تولید سریع تر را داده است بلکه از فاصله بین تولید کننده و مخاطب نیز کاسته است و همزمان به ایجاد تولید کننده- مخاطب منجر شده است.
دین و نظریه های تاثیر رسانه؛کنکاشی در متون موثق اسلامی و نظریه های رسانه ای
حوزه های تخصصی:
"ازآنجاکه برای مقوله ارتباطات از دیدگاه فرایندی، تاثیر و اثرگذاری موضوعیت می یابد، در این مقاله قصد بر آن است که نظریه های تاثیر رسانه های همگانی و سیر تغییر و تحولات این نظریه ها، انواع و نحوه تاثیر بر مخاطبان از طریق رسانه ها بررسی شود. درعین حال، با عنایت به محتوای متون موثق اسلامی، شامل قرآن و احادیث معتبر که از جانب پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصوم(ع) روایت شده است، در خصوص موضوع تاثیر و اثرگذاری مثبت بر مخاطبان نیز در این مقاله بحث خواهد شد. در حوزه مطالعات رسانه ای، پژوهش ها و مباحث مختلفی در مورد تاثیرات کلی رسانه های همگانی بر نگرش، تصورات و رفتار مخاطبان، همچنین عمق و شدت این تاثیرات مطرح شده است که گستره زمانی حدوداً هشتادساله ای را شامل می شود. لازم به ذکر است که تقریباً تمام مطالعات مربوط به تاثیر رسانه ها، تاثیر رسانه را مفروض می دانند، اما در خصوص شدت و قدرت این اثرگذاری، توافق کلی وجود ندارد. از دیدگاه عقل سلیم، رسانه های همگانی در حوزه اخلاق، اعتقادات و رفتار، دارای برخی تاثیرات اند. سیر تاریخی توجه به مقوله تاثیر رسانه ای از اوایل قرن بیستم و با اعتقاد به تاثیر قدرتمند رسانه ها (نظریه تزریقی) آغاز می شود، سپس به مرحله اعتقاد به تاثیر محدود رسانه ها می رسیم. ضمن آنکه نظریه دومرحله ای رسانه ها نیز در همین ایام مطرح می شود. درعین حال، در دهه های 1950 و 1960م. مجدداً نظریه تاثیر قدرتمند رسانه ها طرح می گردد. پس از این مراحل، نظریه کاشت گربنر، نظریه های مک لوهان در حوزه تاثیر رسانه ها، نظریه تجربه تاثیرهای ترکیبی، مارپیچ سکوت و… در حوزه تاثیر رسانه ای مطرح شده اند.
"
فرهنگ، عامل روایی افکار عمومی
حوزه های تخصصی:
تلون مفهومی اطلاعات ، ضرورت نظریه ای جامع برای یکپارچه کردن چند پارچگی
حوزه های تخصصی:
"نقش رسانهها در ترویج رفتارهای مخاطرهآمیز "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"گستردگی رسانههای جمعی، ایجاد و انتقال جریان نامحدودی از اطلاعات را در جامعه امروز موجب شده است. این اشباع رسانهای، نگرانیهای خاصی را در خصوص مسائل مربوط به سلامت پدید آورده است. رویارویی با رفتارهای پرخطر در رسانههای جمعی مانند تلویزیون، سینما، بازیهای رایانهای، اینترنت و ... خطری جدی برای سلامت کودکان و نوجوانان به شمار میرود و تأثیر رسانهها بر سلامت نوجوانان در زمینة تغذیه، اطلاعات جنسی، الکل، دخانیات، خشونت و فشارهای روانی همچنان مورد بحث است. رسانهها بیشترین فرصت و زمان را برای شکلدهی به عقاید و رفتارهای جوانان در اختیار دارند و جایگزین والدین و مربیان به عنوان مربی و منبع اولیه اطلاعات درباره دنیا و چگونگی رفتار افراد در آن شدهاند. با توجه به بالا بودن قدرت انتشار رسانهها و خطرات احتمالی انتقال اطلاعات غیردقیق یا حذف اطلاعات حیاتی، همکاری بیشتر و مؤثرتر جوامع بهداشتی و رسانههای جمعی امری ضروری است.
" "رسانه، رفتارهای پرخطر، سیگار، خشونت، رفتارهای جنسی.
"
"روند نمایش خانواده در تلویزیون "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"تغییرات خانواده در طول زمان و چگونگی نمایش آن در تلویزیون موضوع مورد بحث این مقاله است. مقاله حاضر با نگاهی به پژوهشهای صورت گرفته در طول سالهای 1370 تا 1383 در این زمینه، سعی در مشخص کردن تغییرات خانواده در نمایشهای تلویزیونی دارد.
یافتههای تحقیق برخی تغییرات را در نمایش خانواده در تلویزیون نشان میدهد مانند: افزایش سطح تحصیلات و نوع شغل، توجه بیشتر به آسیبهای اجتماعی از جانب خانوادهها و نزدیک شدن برخی از کلیشههای مردانه و زنانه به یکدیگر. مردان بیشتر از سابق ویژگی همدلی و همدردی با دیگران را نشان میدهند اما زنان در اغلب موارد به صورت افرادی پرخاشگر به نمایش درآمدهاند. در مورد تقسیم نقش در خانواده نیز هر چند برخی تغییرات ظاهری به چشم میخورد، هنوز روابط سنتی در خانواده پا بر جا است.
"