آراى سیاسى فقهاى صفویه و قاجاریه، بخشى از فرآیند کلى تحول اندیشه سیاسى تشیع را مىسازد . این آرا، برآیند اندیشه سیاسى گذشته است، اما خود نیز مقدمهاى براى شکلگیرى اندیشه حکومتى شیعه در دوره پس از قاجاریه گردید . در واقع، بدون تحقق اندیشههاى فقهى و سیاسى عالمان گذشته، تصور شکل یافتن اندیشه ولایت فقیه از سوى امام خمینى رحمه الله غیر ممکن بود . گر چه اندیشه ولایت فقیه امام خمینى رحمه الله با آراى گذشته متفاوت است، ولى از این جهت که اندیشهاى براى ساختن حکومت اسلامى است، با دیگر اندیشههاى سیاسى شیعى قرابت دارد . از این رو، آنچه پیش رو دارید، مرورى کوتاه بر تحول و تغییر اندیشه سیاسى شیعه در برههاى خاص از تاریخ تشیع است .
شخصیت سیاسى اجتماعى و اخلاقى رهبرى نهضت عاشورا
یکى از راههاى شناخت و تحلیل حادثه عاشورا، شناخت ابعاد شخصیت فردى و اجتماعى رهبرىقیام است.
شناخت این خصوصیات، این حقیقت را اثبات مىکند که کسانى مىتوانند مربى انسانها در طولتاریخ باشند که به دردها، درمانها و روحیهها آگاهى داشته باشند.
امام حسین(ع) با توجه به ویژهگىهاى خود همچون اصلاحطلبى، عدالتخواهى و ظلمستیزى، آنها رادر صحنه عاشورا به خوبى متجلى ساخت.
در این مقاله، نویسنده ضمن پرداختن به ویژگىهاى یاد شده، کلمات و فضائل معنوى و اخلاقى امامحسین(ع) را مورد بررسى قرار داده و با ذکر سخنان امام و شواهد تاریخى نقش خصوصیاتى همچوناستقامت در برابر مصائب، زهد و رضا و شجاعت را در حادثه کربلا تبیین مىکند.
وى در پایان یادآور مىشود آن چه بر زیبایىهاى کربلا و قیام عاشورا افزوده و آن را الگویى براىتاریخ قرار داده است، روحیه استقبال از مرگ و شهادت بود که این روحیه نزد تمام ملتهاى غیرمسلمان ارزشمند و پسندیده و عامل موفقیت در راه نیل به هدف مىباشد.|319|
افول هر حکومت و تمدنى عللى دارد و غروب آفتاب حکومت و تمدن بزرگ اسلامى در اندلس نیز از این قانون مستثنى نیست . مهمترین آسیبى که گریبانگیر حکومت مسلمین در اندلس شد و فرجام ناخوشى را براى آن رقم زد، تفرقه و فساد اخلاقى بود و این نکتهاى استبسیار حایز اهمیت که برابر آموزههاى دینى، باید از آن عبرت گرفت .
جلوههاى مدیریت در حرکت امامحسین(ع)
نهضت حسینى نمایشگاهى است از عظمت و علوّ استعدادهاى انسانى؛ نمایشگاه تصمیمگیرى، تدبیرو مدیریت در شرایط بحرانى.
نویسنده در این مقاله کارکردهاى آشکار عاشورا در حوزه جذب و هدایت نیروها و اصحاب ازمدینه تا کربلا را مورد بحث قرار داده است. وى تأکید دارد که امامحسین(ع) در تمام ابعاد مهارتهاىمدیریتى اعم از مهارت فنى (نظامى)، سیاسى، اجتماعى و انسانى شایستگى کامل و در حد عالى را دارابوده است.
مقاله همچنان که تصمیمگیرى امام(ع) را برخاسته از آگاهى مىداند بر این امر تأکید مىکند که آنحضرت با پیشبینى دقیق و برنامه خاص خود، نه شتابزده عمل مىکرد و نه منفعلانه، بلکه با تصمیماتبهموقع و سنجیده، نهضت را به سوى هدف به پیش مىبرد.
اصل برنامهریزى را در تمام بخشهاى حرکت حسینى، حتى در نحوه آرایش سپاه کم تعداد حضرتدر مقابل سپاه انبوه دشمن مىشود مشاهده کرد. نویسنده ضمن تبیین اصل سازماندهى در نهضت حسینىدر قالب برنامهریزى کوتاه مدت و بلند مدت، به تشریح «رهبرى» امامحسین(ع) پرداخت، رهبرى اىکه عنصر آگاهى، انگیزش، تعهد به قانون و دستورات الهى، قاطعیت و تفویض اختیار در آن وجودداشت. وى به این نکته نیز مىپردازد که مسئله کنترل و نظارت در تمام مراحلِ قیام از جانبامامحسین(ع) به بهترین وجه صورت مىگرفت.|334|