فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۰۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار به عنوان یک متغیر جایگزین ریسک با استفاده از رویکرد اهرمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برای بررسی قابلیت جایگزینی نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار برای ریسک از یک رویکرد اهرمی استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش های گذشته، رویکرد و مدل استفاده شده در این تحقیق(رگرسیون تلفیقی)، انتظار می رفت که اثر این نسبت بر بازده تاریخی سهام برگرفته از دو عامل اهرم با ارزش های دفتری و اهرم با ارزش های بازار باشد. یافته ها، مدل به کار رفته را تأیید می کند. بنابر این اثر نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، به علت اهرم با ارزش های بازار و اهرم با ارزش های دفتری است، و می تواند جایگزینی برای ریسک باشد.
عوامل موثر در اتکای حسابرسان مستقل بر کار حسابرسان داخلی
حوزه های تخصصی:
اتکا بر کار حسابرسان داخلی باعث صرفه جویی در هزینه و ارایهی خدمات بیشتر به صاحبکار با همان هزینه میشود. استفادهی بهینه از کار حسابرس داخلی میتواند کارایی و اثربخشی حسابرس مستقل را بهبود بخشد و ارزش حسابرس داخلی را برای صاحبکار افزایش دهد. هدف این مقاله، شناسا یی عوامل موثر در اتکای حسابرسان مستقل بر کار حسابرسان داخلی از دیدگاه حسابرسان عضو جامعهی حسابداران رسمی، میباشد. روش تحقیق پیمایشی بوده و با استفاده از ابزار پرسشنامه،دادههای لازم گردآوری شده است و برای آزمون فرضیات پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که متغیرهای صلاحیت حرفهیی، کیفیت کار انجام شده، مراقبت حرفهیی و سطح ریسک ذاتی توسط حسابرسان داخلی، رابطهی مثبت معناداری با اتکای حسابرسان مستقل بر عملکرد آنان دارد.
ارزیابی ریسک های شرکت های دارویی در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به منظور ارزیابی ریسک های شرکت های دارویی در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از نظریه مدرن پرتفوی و تکنیک "" رابرت هاگن "" به سنجش ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک پرتفوی شرکت های دارویی می پردازیم و نیز از نظریه فرامدرن پرتفوی برای مقایسه ریسک نامطلوب پرتفوی شرکت های دارویی با ریسک نامطلوب بورس تهران استفاده می شود. بدین منظور، در مرحله نخست به سنجش کمّی ریسک های شرکت های دارویی با رویکرد مالی پرداخته شد و در نتیجه محرز گردید که در قلمرو زمانی تحقیق، ریسک نامطلوب شرکتهای دارویی، در هر سال، بیشتر از ریسک نامطلوب بورس اوراق بهادار تهران بوده است و نیز مشخص شد که ریسک غیر سیستماتیک شرکتهای دارویی پذیرفته شده در بورس بسیار بیشتر از ریسک سیستماتیک آنها می باشد و بنابراین بیشترین ریسکی که بازدهی سهام شرکت های دارویی را تهدید می کند ، ناشی از عوامل داخلی، مدیریت شرکت و یا صنعت دارو می-باشد و عوامل بازار تاثیر کمتری بر ریسک بازدهی سهام شرکت های دارویی داشته اند و این گفته قوّت می گیرد که همه دولت ها تامین دارو را به عنوان یک کالای ضروری و استراتژیک ، در هر شرایطی وظیفه خود می دانند و بنابراین صنعت دارو متاثر از تحولات محیطی نیست [7] . در مرحله دوم به سنجش کیفی ( شناسایی و رتبه بندی ) ریسک های شرکت های دارویی با رویکرد بازاریابی پرداخته شده است و در نتیجه مشخص شد که کمبود مواد اولیه، واردات دارو، تولید بدون توجه به نیاز بازار، پایین بودن قیمت فروش و کنترل دولتی بهای آن، کمبود نیرو های متخصص، عدم وجود نقدینگی کافی، عدم رقابت و نوآوری و غیره را می توان به ترتیب به عنوان مهمترین عوامل افزاینده ریسک های صنعت دارو در نظر گرفت، همچنین می توان از خصوصی سازی و مدیریت بخش خصوصی، سرمایه گذاری خارجی، مدیریت بخش خصوصی با نظارت دولت و صادرات به ترتیب به عنوان مهمترین عوامل در جهت کاهش ریسک صنایع دارویی نام برد.
نقش هموارسازی سود بر محتوای اطلاعاتی سودها در خصوص پیشبینی سودهای آتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یافته های بسیاری از تحقیقات مؤید آن است که سرمایه گذاران در تصمیمات سرمایه گذاری سود هموار و کم نوسان را ترجیح می دهند. در این راستا مدیران تلاش می کنند سود و نرخ رشد آن را هموارکنند. بر اساس یکی از طبقه بندی های انگیزه های مدیریت برای هموارسازی سود، مدیران یا به قصد تحریف اطلاعات و در جهت منافع خود و یا به قصد انتقال و گزارش اطلاعات محرمانه ی خود درباره ی سودهای آتی اقدام به هموارسازی سود می نمایند. این تحقیق برآن است به بررسی انگیزه های مدیریت از هموارسازی سود در جامعه ی شرکت های پذیرفته شده ی بورس اوراق بهادار تهران بپردازد. در این تحقیق هموارسازی سود با استفاده از همبستگی منفی بین تغییرات اقلام تعهدی اختیاری و تغییرات سود ازپیش تعیین شده ی اختیاری 70 شرکت نمونه بین سال های 80-1376 اندازه گیری شده است. سپس با استفاده از مدل کولینز و همکاران که توسط تاکر و زارووین بسط داده شده است، ارتباط بین سودها و بازده های جاری و آتی با وارد کردن شاخص هموارسازی سود در مدل برای سال های 82-1380 بررسی شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که قیمت جاری سهام شرکت هایی که بیشتر اقدام به هموارسازی سود کرده اند، حاوی اطلاعات کمتری درباره ی سودها و جریان های نقدی آتی بوده است. بنابراین هموارسازی سود بیشتر به قصد تحریف و نه انتقال اطلاعات محرمانه ی مدیریت انجام شده است.
تأثیر افزایش سود تقسیمی بر رفتار سرمایهگذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه میان ارزش افزوده اقتصادی (EVA) و بازده دارایی ها (ROA) به عنوان معیارهای ارزیابی عملکرد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
بورس تیر ۱۳۸۷ شماره ۷۴
حوزه های تخصصی:
نسبت سود تقسیمی، قیمت نظری و قیمت واقعی بعد از مجمع
حوزه های تخصصی:
حسابداری مازاد تمیز: رابطه ارزشی سود و ارزش دفتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب پرتفوی با استفاده از سه معیار میانگین بازدهی، انحراف معیار بازدهی و نقدشوندگی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مارکویتز در تئوری انتخاب پرتفوی خود بیان کرد که سرمایه گذاران پرتفوی خود را بر اساس دو معیار ریسک و بازده انتخاب می نمایند و به همین منظور، مدل ریاضی خود را برای انتخاب پرتفوی بهینه، ارائه نمود. از جمله انتقاداتی که به مدل او وارد شد، این بود که در این مدل تنها به دو معیار میانگین و انحراف معیار بازده ها توجه می شود. این در حالی است که سرمایه گذاران عملاً معیار های گوناگونی را هنگام تشکیل پرتفوی، مورد توجه قرار می دهند. نقدشوندگی یکی از مهمترین معیارهای مورد توجه سرمایه گذاران در هنگام تشکیل پرتفوی می باشد. این تحقیق بر آن است که این معیار را در مدل پیشنهادی مارکویتز با استفاده از دو رویکرد فیلترینگ و محدودیت نقدشوندگی و در بازار سرمایه ایران ادغام کرده و در نهایت به مدلی برسد که با استفاده از آن، سرمایه گذاران بتوانند پرتفویی تشکیل دهند که از لحاظ بازدهی، ریسک و نقدشوندگی بهینه باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که نقدشوندگی در سطوح بالا، بر روی تصمیمات سرمایه گذاران مؤثر بوده و بنابراین مرزهای کارا را تحت تاثیر قرار می دهد.
شناسایی موانع استقرار بودجه عملیاتی در دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطهی بین عدم تقارن اطلاعاتی و محافظه کاری در گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تعیین رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران و میزان محافظه کاری در گزارشگری مالی است. زیرا بنا به استدلال ما، عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران موجب اعمال محافظه کاری بیشتری در گزارشگری مالی می شود. محافظه کاری هم به نوبه خود انگیزه و توان مدیران را در دستکاری اطلاعات حسابداری، تقلیل و بدین ترتیب هزینه های نمایندگی ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش می دهد. برای اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی و محافظه کاری به ترتیب از دامنه ی تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و معیار باسو استفاده شده است. نتایج آزمون های تجربی با استفاده از اطلاعات مربوط به نمونه ای از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1381 تا 1385 حاکی از وجود رابطه ی مثبت و معنی دار میان عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران و سطح محافظه کاری اعمال شده در صورت های مالی است. علاوه بر این، نتایج تحقیق نشان می دهد که طبق پیش بینی ما، تغییر عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران موجب تغییر در سطح محافظه کاری می شود. نتایج مزبور بیانگر این است که به دنبال افزایش عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران، تقاضا به اعمال محافظه کاری در گزارشگری مالی افزایش می یابد و بدین ترتیب، سودمندی محافظه کاری به عنوان یکی از خصوصیات کیفی صورت های مالی مورد تایید قرار می گیرد.
نقش ترکیب سهام داران در عدم تقارن اطلاعات و عملکرد شرکت
حوزه های تخصصی:
بررسی عکسالعمل بیش از اندازه سرمایهگذاران به الگوهای عملکرد گذشته شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشگرانی که عکس العمل بیش از اندازه سهامداران را مورد بررسی قرار داده اند، به این نتیجه رسیده اندکه سرمایه گذاران به عملکرد مالی گذشته شرکت ها عکس العمل بیش از اندازه نشان می دهند. سرمایه گذاران، سهام های با عملکرد گذشته خوب را بالاتر از ارزش ذاتی شان و سهام های با عملکرد مالی گذشته ضعیف را پایین تر از ارزش ذاتی شان ارزش گذاری می کنند. بعد از مدتی وقتی سرمایه گذاران تشخیص دهند که انتظارات قبلی آنها صحیح نبوده است، قیمت سهام به ارزش ذاتی و واقعی خود باز می گردد. تحقیق حاضر به بررسی عکس العمل بیش از اندازه سهامداران بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. این بررسی در مرحله اول بدون کنترل اثر متغیر های «نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام»و«اندازه شرکت» و در مرحله دوم با کنترل« نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام» و «اندازه شرکت»، به عنوان معیارهای ریسک صورت گرفته است. دوره زمانی تحقیق هشت ساله از سال 1378 تا 1385 می باشد. جامعه آماری تحقیق، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش تحقیق آزمون پرتفولیو می باشد. تجزیه وتحلیل نتایج از طریق آزمون آماریt اسیتودنت صورت گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که سها مداران در بورس اوراق بهادار تهران نسبت به متغیرهای سود قبل از اقلام غیر مترقبه، فروش و بازده سهام، عکس العمل بیش از اندازه نشان می دهند ولی نسبت به متغیر جریان نقدی، عکس العمل بیش از اندازه نشان نمی دهند.
بررسی رابطه میزان لیزینگ، بدهیها و هزینههای نمایندگی دربخشهای مختلف اقتصادی کشور
حوزه های تخصصی:
امروزه لیزینگ در برابر خرید بهعنوان جزء لاینفک تصمیمگیری جهت تامین ماشینآلات و تجهیزات مورد توجه قرار میگیرد. بنابر این تصمیمگیری در صنعت لیزینگ، بحثی حیاتـی در تامین مالی مدرن میباشد که این پژوهش برخی از آنها را بررسی میکند. در این تحقیق با استفاده از دادههای مربوط به شرکتهای لیزینگ پذیرفته شده شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 85-81 ، به بررسی تأثیر سه عامل مهم تصمیمگیری در صنعت لیزینگ (بدهیها، هزینههای نمایندگی و بخشهای اقتصادی) پرداخته شده است. جهت بررسی این عوامل آزمون معناداری r در سطح خطای 05/0، همبستگی بین میزان لیزینگ و بدهیها و میزان لیزینگ و هزینههای نمایندگی محاسبه شده است. در ضمن با استفاده از ضریب تعیین، در صد تغییرات حجم لیزینگ ناشی از تغییرات بدهیها و هزینههای نمایندگی مشخص شده است. همچنین با استفاده از تحلیل واریانس یک عامله (آزمون F) مقایسهای بین بخشهای مختلف اقتصادی از لحاظ میزان لیزینگ انجام و اختلاف معنا داری بین آنها بررسی شده است. برای این منظور بخشهای مختلف اقتصادی به 5 گروه عمده شامل:1. بخش خـــودرو 2. بخش حمل و نقل 3. بخش پزشکی و دندانپزشکی 4. بخش راهسازی و ساختمان و 5. سایر بخشها تقسیم شد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که بین میزان لیزینگ و بدهیها و نیز بین میزان لیزینگ و هزینههای نمایندگی همبستگی مثبت (مستقیم) با شدت متوسط وجود دارد، همچنین با مقایسه بین بخشهای مختلف اقتصادی دریافتیم که اختلاف در سهم بخشهای مختلف اقتصادی قابل توجه است.
ارزیابی عملکرد شرکتهای گروه فلزات اساسی در بورس تهران با استفاده از مدل EVA و بررسی رابطه آن معیارهای حسابداری سود
حوزه های تخصصی:
در دنیای پر رقابت امروز، دو موضوع بیش از هر چیز برای مدیران و سهامداران اهمیت یافته است: 1) مدیران درصدد افزایش بهره وری از طریق استفاده بهینه از منابع مالی شرکت بوده و 2) سرمایه گذاران نیز درصدد کسب بازدهی بلند مدت از سرمایه گذاری خود میباشند. این تفکر و انگیزه ی افزایش بهره وری در مدیران، نتیجه ی مستقیم حضور نسل جدیدی از سرمایه گذاران با انتظارات بازدهی بالاتر میباشد. ارزش افزوده اقتصادی معیاری است که هم میتواند سرمایهگذاران را در انتخاب پرتفوی سرمایه گذاری با بازده مناسبترکمک نموده و هم راهنمای مدیران امروز در افزایش بهره وری باشد. در پژوهش حاضر سعی شده است با انگیزه ارتباط ارزش افزوده اقتصادی و معیارهای حسابداری(سود هر سهم و بازده واقعی سهام) در گروه فلزات اساسی در دوره زمانی 86- 1384 که میتواند دیدگاه مدیران و سهامداران در چارچوب دلایل فوق را تشریح نماید، بررسی گردد. در نهایت، ارزش افزوده اقتصادی شرکتهای مورد بررسی، استاندارد گردد تا عملکرد آنها نسبت به هم قابلیت مقایسه پیدا کنند. روش آزمون فرضیههای تحقیق، تحلیل ضریب همبستگی پیرسون میباشد. با بررسی فرضیههای تحقیق مشخص گردید بین ارزش افزوده اقتصادی و شاخصهای حسابداری رابطه معنادار وجود ندارد. با انجام عمل استانداردسازی بر روی ارزش افزوده اقتصادی محاسبه شده برای هر شرکت، مشخص شد شرکت کالسیمین قویترین و شرکت فولاد خوزستان ضعیفترین عملکرد را در دوره مورد بررسی داشتهاند.
بررسی سازه های مؤثر بر دقت پیش بینی سود توسط مدیریت شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر، بخش زیادی از مطالعات به بررسی دقت سودهای پیش بینی شده توسط مدیریت پرداخته است. در این پژوهش، اثر نه متغیر بر دقت پیش بینی سود توسط مدیریت شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. دقت پیش بینی با استفاده از خطای پیش بینی، قدر مطلق خطای پیش بینی، مربع خطای پیش بینی و لگاریتم طبیعی مربع خطای پیش بینی اندازه?گیری می شود. با استفاده از یک نمونه 77 تایی از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1383-1379، نتایج به دست آمده نشان داد که بین رشد سود، رشد فروش، رشد داراییها، سود پیش بینی شده در گذشته، اهرم مالی، قیمت سهام و دقت پیش بینی سود، رابطه وجود دارد؛ اما بین سود سهام پرداختی و اندازه شرکت با دقت پیش بینی سود، رابطه ای نیست. همچنین نتایج مدل رگرسیون چند گانه نشان داد که بین رشد سود و اهرم مالی با دقت پیش بینی سود، رابطه وجود دارد.
بررسی تحلیلی تاثیر توانایی پیش بینی اجزاء تعهدی و جریان های نقدی بر کیفیت سود پیش بینی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به این موضوع می پردازیم که آیا دقت اجزای سود در پیش بینی خودشان ، به بهبود پیش بینی سود می انجامد و می تواند پایداری سود و رابطه سود و جریان های نقدی را توضیح دهد. تئوری این تحقیق می گوید توانایی قوی تر اقلام تعهدی و جریان های نقدی فعلی در پیش بینی اقلام تعهدی و جریان های نقدی آتی با پیش بینی سودهای آتی ، پایداری (تداوم ) سودها و رابطه سودها ـ جریان های نقدی ارتباط مثبت دارد. نتایج تحقیق نشان داد: سودهای گذشته می تواند سود آتی را با حداقل خطای ممکن پیش بینی کند. همچنین ورود یکی از اجزای سود(نقدی یاتعهدی) به مدل ها، پیش بینی را بهبود می بخشد. این تحقیق نشان داد عملکرد سودها با قابلیت پیش بینی اجزای سود واستمرار آنها رابطه مثبت دارد. به بیان دیگر آن اجزای سود که از استمرار بیشتری برخوردارند یا به تعبیر دیگر از کیفیت بالاتری برخوردارند، می توانند سودها را به نحو مناسب تری پیش بینی کنند. همچنین مشخص گردید تاثیرجزء نقدی در مدل های پیش بینی از اقلام تعهدی بیشتر است. این امر همسو با مطالعات اسلوان (1996) است که می گوید برگشت پذیری سود که قابل انتساب به جزء تعهدی سودهاست در مقابل بخش قابل انتساب به جزء جریان های نقدی سود، از ماندگاری کمتری برخوردار است. به تعبیر دیگر اجزای جریان نقدی سودهای فعلی نسبت به اجزای تعهدی ماندگارترند. تحقیق نشان داد جریان های نقدی توانایی بیشتری در پیش بینی سودها دارد و متقابلاً می توان از روی سودها، جریان نقدی و از روی جریان نقدی، سودها را پیش بینی نمود.