فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۷۶۳ مورد.
ارتباط بین چرخه عمر شرکت و خطر سقوط قیمت سهام
حوزههای تخصصی:
چرخه عمر شرکت نشان دهنده تکامل یک سازمان است که به دلیل تغییرهایی مثل انتخاب استراتژی و فشارهای رقابتی که شرکت با آن روبرو می شود روی می دهد. خطر سقوط قیمت سهام نیز یک تغییر با اهمیت و غیرمعمول منفی در قیمت سهام است که در سطح بازار واگیردار بوده و بدون وقوع یک حادثه مهم اقتصادی روی می دهد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین چرخه عمر شرکت و خطر سقوط قیمت سهام است. برای سنجش چرخه عمر از مدل علامت جریان های نقدی دیکنسون و برای بررسی خطر سقوط قیمت سهام از چهار عامل چولگی منفی بازده سهام، سیگمای حداکثری، نوسان پایین به بالا و دوره سقوط قیمت سهام استفاده شد. دوره زمانی مورد مطالعه سال های 1384- 1393 و نمونه انتخابی شامل 71 شرکت است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون حداقل مربعات معمولی استفاده شد. یافته ها نشان داد که پس از کنترل اهرم مالی، اندازه شرکت، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام و بازده حقوق صاحبان سهام بین مراحل رشد و افول و خطر سقوط قیمت سهام رابطه مثبت و معنادار و بین مرحله بلوغ و خطر سقوط قیمت سهام رابطه منفی و معنادار وجود دارد، لذا با توجه به اهمیت استراتژی های مختلف در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت ها، لازم است که مدیران برای وصول نتیجه بهتر، برنامه ریزی های متناسب با مرحله ای از چرخه عمر که در آن قرار دارند را به اجرا در آورند.
شناسایی عوامل مؤثر بر عدم رونق معاملات رینگ کشاورزی بورس کالای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وجود بازار های سازمان یافته جهت دادوستد قانونمند و استاندارد کالا های کشاورزی، می تواند نقش به سزایی در توسعه بخش کشاورزی به عنوان یکی از محوری ترین مؤلفه های توسعه اقتصادی کشور داشته باشد. هدف از این پژوهش شناسایی عواملی است که در سال های اخیر به عنوان مهم ترین دلایل اثرگذار بر عدم موفقیت رینگ کشاورزی (در مقایسه با رینگ پتروشیمی و فلزات) بورس کالای ایران مطرح بوده است. رتبه بندی و ارائه راهکار هایی جهت رفع موانع موجود نیز به عنوان اهداف دیگر در این پژوهش مطرح است. روش ها: این مطالعه کاربردی توصیفی از نوع همبستگی، مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. از میان حدود 250 نفر کارشناس حوزه معاملات بورس کالا، تعداد 145 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای طراحی شده و پس از تأیید روایی و پایایی، میان افراد نمونه پژوهش توزیع گردید. از نرم افزار های آماری لیزرل و spss جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: تمامی عوامل معرفی شده در مدل پژوهش به عنوان عوامل اثرگذار بر عدم رونق معاملات در رینگ کشاورزی بورس کالا، مورد تأیید قرار گرفتند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که ناکامی معاملات رینگ کشاورزی بورس کالا را می توان به سه گروه عمده عوامل کلان دولتی، عوامل مربوط به بورس کالا و عوامل ساختاری بخش کشاورزی مرتبط دانست، هر گروه شامل چندین مؤلفه مجزاست. رونق معاملات در رینگ کشاورزی نیازمند ارائه راهکار ها و اجرای سیاست هایی جهت رفع هر یک از عوامل زیرگروه ارائه شده است.
برآورد احتمال برگشت زیان در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط بین ویژگی های شرکت های زیان ده و احتمال رسیدن به اولین سود در سال های بعد از زیان است. این پژوهش براساس اطلاعات منتشرشده ی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه ی زمانی سال های 1382تا1392 با نمونه ی انتخابی شامل 72 شرکت انجام پذیرفته است. روش آزمون فرضیه ها رگرسیون لوجستیک و رگرسیون تعمیم یافته (مدل آمیخته ی خطی) است. نتایج آزمون فرضیه های مربوط به مدل برگشت زیان این تحقیق حاکی از وجود رابطه ی مثبت و معنادار میان سطح سرمایه گذاری شرکت های زیان ده در دارایی های سرمایه ای و احتمال برگشت زیان و وجود رابطه ی منفی و معنادار میان سطح محافظه کاری حسابداری و احتمال سودآورشدن و همچنین، وجودنداشتن رابطه میان هزینه های خاص (تحقیق و توسعه، تبلیغات، اختراعات و اکتشافات) و احتمال برگشت زیان است.
بررسی تاثیر اجرای سیاست های اصل 44 قانون اساسی بر نقد شوندگی بورس اوراق بهادار تهران با رویکرد داده های تلفیقی پویا (DPD) به روش GMM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که اجرای برنامه خصوصی سازی از طریق عرضه عمومی سهام شرکت های دولتی در بورس می تواند نقدشوندگی بازار را تحت تاثیر قرار دهد، پژوهش حاضر درصدد بررسی اثرات اجرای این برنامه بر نقدشوندگی بورس اوراق بهادار تهران می باشد و توسعه بلندمدت را ارزیابی می کند. دوره زمانی این پژوهش از ابتدای سال 84 تا شش ماه نخست سال 92 (34 مشاهده فصلی) می باشد که در نهایت تعداد 2516 داده جمع آوری گردید. به منظور افزایش اطمینان نسبت به نتایج حاصل از آزمون فرضیات، از روش داده های تلفیقی پویا (DPD)استفاده شده و تخمین سیستم معادلات به کمک روش پیشرفته اقتصادسنجی، روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) انجام گردیده است. نتیجه کلی پژوهش بیانگر تاثیر قابل توجه برنامه خصوصی سازی در بورس بر توسعه و نقدشوندگی این بازار می باشد که تداوم و گسترش اجرای سیاست اصل 44 (خصوصی سازی) از طریق بورس را به منظور بهره مندی بازار از اثرات مثبت و بلندمدت این سیاست مورد تایید و تاکید قرار می دهد.
اثرات نااطمینانی نرخ ارز و تورم بر فرصت های سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر اثر نااطمینانی نرخ ارز واقعی و تورم را بر تابع سرمایه گذاری کیو- توبین طی دوره زمانی1380-1389 مورد بررسی قرار داده است. بدین منظور داده های 100 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد استفاده قرار گرفت. الگوی نظری یک بار با معرفی نرخ ارز واقعی و بار دیگر با ورود تورم، به طور جداگانه مورد برآورد قرار گرفت. نااطمینانی نرخ ارز از طریق الگوی خودرگرسیونی تعمیم یافته، برآورد و روابط متقابل متغیرهای الگو، با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که اثر متغیر نااطمینانی نرخ ارز واقعی و نرخ تورم بر تابع سرمایه گذاری کیو- توبین، منفی و معنادار است. همچنین نتایج حاکی از آن است که سرمایه گذاری دوره قبل، جریان نقدی، کیو- توبین و وقفه آن اثر مثبت و معنادار بر سرمایه گذاری دارند و اثر وقفه جریان نقدی، وقفه نااطمینانی نرخ ارز واقعی و تورم دوره قبل بر سرمایه گذاری منفی و معنادار است.
بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت حاکمیت شرکتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت حاکمیت شرکتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق
بهادار تهران میپردازد. بدین منظور از یک شاخص جامع متشکل از 18 مؤلفه مرتبط با حاکمیت شرکتی
که با محیط گزارشگری ایران سازگار است به عنوان معیار سنجش کیفیت حاکمیت شرکتی استفاده شد. با
انتخاب نمونهای متشکل از 101 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1388 تا
1392 و با بهره گیری از مدلهای رگرسیونی چند متغیره مبتنی بر تکنیک دادههای تابلویی، یافته های
پژوهش حاکی از آن است که اندازه شرکت، اهرم مالی و سودآوری شرکت بر کیفیت حاکمیت شرکتی
تاثیر مثبت معناداری دارد. اما فرصتهای سرمایه گذاری شرکت و کیفیت حسابرسی بر کیفیت حاکمیت
شرکتی تاثیر معناداری ندارد. یافتههای تحقیق ضمن پرکردن خلاء تحقیقاتی صورت گرفته در این حوزه،
میتواند برای سرمایهگذاران، سازمان بورس اوراق بهادار و سایر ذی نفعان اطلاعات حسابداری در امر
تصمیمگیری راه گشا باشد.
طراحی مدل پویای همزمان برای رفتار مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران درشرایط عدم اطمینان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درپژوهش حاضر مدل همزمان پویا برای رفتار مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس ایران طراحی وارائه می شود.مبنای اصلی مدل مذکور بر محدودیت منابع و مصارف وجوه نقد در شرکتها می باشد.]چهار معادله ساختاری سرمایه گذاری ، استقراض ،تقسیم سود و انتشار سهام با استفاده از روش گشتاور تعمیم یافته سیستمی ضرایب مدل با دقت بالایی تخمین زده می شود.نتایج پژوهش نشان می دهد که تصمیمات سرمایه گذاری ،تامین مالی و تقسیم سود در شرکتها از همزمانی برخوردار و ارتباط متقابل بین آنها وجود دارد.مدیران شرکتها در شرایط محدودیت تامین مالی همواره باید در انتخاب گزینه های مصارف و منابع ارتباط آنها را درنظر داشته باشند،تااز از زیانهای ناشی از سرمایه گذاری غیر بهینه وهمچنین افزایش هزینه سرمایه شرکت اجتناب ورزند همچنین وجود سلسله مراتب تامین مالی در شرکتها برای سرمایه گذاری تایید می شود.
بررسی تأثیرمتغیرهای کلان اقتصادی بر سیاست تقسیم سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رتبه بندی صنایع منتخب بورس اوراق بهادار تهران بر اساس عوامل بنیادی صنعت با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب سهام مناسب برای سرمایه گذاری سودآور یکی از مسایلی است که همواره در بازارهای مالی مورد توجه بوده است. اگر سرمایه گذار در انتخاب سهام به طور منطقی تصمیم گیری نماید، می تواند به بازدهی بیش ازمیانگین بازار دست یابد. مقایسه شرکت های مختلف براساس صنعتی که شرکت به آن تعلق دارد و تشخیص صنایع برتر از طریق بررسی عملکرد آنها می تواند راهنمای مفیدی برای ذی نفعان این عرصه باشد. هدف اصلی این پژوهش، رتبه بندی صنایع بورس برای کمک به کارایی بازار سرمایه است و تکنیک مورد استفاده در این راستا، تحلیل پوششی داده هاست. ماهیت الگو بازده ثابت به مقیاس و ورودی محور است که با استفاده از آن 67 شرکت در قالب 16 صنعت مطالعه و در نهایت 7 صنعت کارا و 9 صنعت دیگر غیرکارا معرفی شدند، سپس برحسب مرز کارایی ایجاد شده صنایع ناکارا رتبه بندی و برای ارتقای سطح کارایی آنها واحدهایی به عنوان مرجع انتخاب شده اند.
محافظه کاری حسابداری و ارزش وجه نقد اضافی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور بررسی اثر محافظه کاری بر ارزش وجه نقد اضافی شرکت ها صورت پذیرفته است. جهت نیل به هدف فوق، نمونه ای مشتمل بر 100 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در طی سال های 1392-1388 انتخاب گردید؛ و اطلاعات آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابتدا با بررسی ارتباط بین تغییرات وجه نقد و بازده سهام شرکت، سعی در بیان این مفهوم گردید که ارزش یک ریال موجود در وجوه نقد شرکت، از یک ریال اسمی کمتر می باشد. در ادامه و به منظور تعیین اثر محافظه کاری بر موضوع فوق، با وارد کردن شاخص محافظه کاری در مدل اصلی پژوهش، مشخص شد که محافظه کاری می تواند با کاهش هزینه های نمایندگی، موجب افزایش ارزش وجوه نقد اضافی شرکت ها شود.
مقایسه عملکرد روش فضای حالت با روش حداقل مربعات معمولی OLS در برازش مدل سه عاملی فاما و فرنچ برای پیش بینی بازده، در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی بازده سهام یکی از موضوع های مهم و قابل بحث در ادبیات مالی و سرمایه گذاری به حساب می آید. مدل سه عاملی فاما و فرنچ به عنوان شاخص ترین مدل در پیش بینی بازده سهام علیرغم برخورداری از نقاط قوت زیاد بر اساس فرض ثابت بودن ضرایب بتا بنا نهاده شده است، که چنین فرضی به صورت مطلق در هر شرایطی ممکن است برقرار نباشد. در این پژوهش سعی شده است تا مدل مذکور با دو فرض ثابت بودن یا متغیر بودن ضرایب به طور جداگانه برازش و سپس دقت هر یک آنها مقایسه شود. برای این منظور از مدل فضای حالت و حداقل مربعات معمولی (OLS) برای برازش مدل به ترتیب با فرض متغیر بودن و ثابت بودن ضرایب استفاده شده است. این پژوهش بر روی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و برای یک دوره زمانی 72 ماهه (مهر 1385 الی شهریور 1391) صورت گرفته است. با انجام این پژوهش مشخص گردید که مدل فضای حالت در مقایسه با مدل حداقل مربعات خطی از عملکرد بهتری در پیش بینی بازده اوراق بهادار برخوردار است ، که این می تواند به معنای ثابت نبودن ضرایب بتای مدل سه عاملی در بورس اوراق بهادار تهران باشد.
رابطه ی بین هزینه یابی جذبی و مدیریت سود واقعی در شرکت های پذیرفته شده ی بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی بین هزینه یابی جذبی و مدیریت سود واقعی می پردازد. به این منظور فرضیه های شوک منفی تقاضا1 (تولید مازاد اجباری2) و مدیریت سود واقعی3 (تولید مازاد فرصت طلبانه4) با استفاده از معیارهای بازده دارایی ها، تولید مازاد و نسبت حساسیت دارایی های ثابت مورد بررسی قرارگرفته است. نمونه ی آماری متشکل از 91 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و بازه زمانی پژوهش بین سال های 1381 تا 1390 است. مدل آماری به کار گرفته شده، مدل رگرسیون چند متغیره بوده و جهت آزمون فرضیه ها از داده های ترکیبی (تابلویی و تلفیقی) استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها، نشان می دهد که بین تولید مازاد دوره ی جاری و بازده دارایی های دوره ی جاری، رابطه ی مثبت و معنی دار وجود دارد و همین رابطه در دوره ی آتی منفی است؛ بنابراین نتایج فرضیه ی مدیریت سود واقعی (تولید مازاد فرصت طلبانه) را تأیید می نماید.
مطالعه رابطه بین کنترل راهبری شرکت و کیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر کنترل راهبری شرکت به عنوان یک راهکار موثر در افزایش کیفیت گزارشگری مالی مطرح شده است و نتایج تحقیقات تجربی مختلف نشان می دهد که سازوکارهای کنترل راهبری شرکت مطلوب منجر به افزایش کیفیت سود می شود. تحقیق حاضر به تأثیر سازوکارهای کنترل راهبری شرکت برکیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1386-1391 می پردازد. برای اندازه گیری شاخص کنترل راهبری شرکت از پرسشنامه ای که شامل شفافیت اطلاعات، ساختار هیات مدیره، ساختار مالکیت و کنترل است استفاده گردیده است. آزمون فرضیه های تحقیق به کمک تحلیل پانلی و با استفاده از اطلاعات 89 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1386-1391 با استفاده از داده های سری زمانی و مقطعی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رابطه معنی دار و مثبتی بین کنترل راهبری شرکت و کیفیت سود (پایداری سود و توان پیش بینی سود) در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد، اما بین کنترل راهبری شرکت و کیفیت اقلام تعهدی رابطه معناداری وجود ندارد.
بررسی اثر هموار سازی سود بر ریسک غیر سیستماتیک شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر هموارسازی سود بر ریسک غیر سیستماتیک در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. برای شناسایی شرکت های هموارساز سود، از الگوی ایکل (1981) استفاده شد. بدین ترتیب، در فرضیه اول این پژوهش، با استفاده از آزمون رگرسیون خطی ساده، به بررسی و شناسایی اثر هموارسازی سود بر ریسک غیرسیستماتیک شرکت ها پرداخته شد. در ادامه، رابطه بین عوامل مؤثر بر رفتار هموارسازی سود بر ریسک غیر سیستماتیک شرکت ها با آزمون رگرسیون چندگانه خطی بررسی شد. همچنین، در فرضیه های دوم تا ششم، اندازه شرکت، نسبت نقدینگی، نسبت بدهی، تغییرپذیری سود و نوع صنعت، به عنوان متغیرهای مستقل و ریسک غیر سیستماتیک به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. در این پژوهش، تعداد مشاهدات مورد استفاده برای یک دوره زمانی 10 ساله (1390-1381)، به 650 سال شرکت رسید. نتایج پژوهش بیانگر این بود که هموارسازی سود باعث کاهش ریسک غیرسیستماتیک شرکت ها می شود و اندازه شرکت، نسبت نقدینگی، نسبت بدهی، تغییرپذیری سود، نوع صنعت با ریسک غیر سیستماتیک رابطه معناداری دارند.
بررسی حافظه بلندمدت در نوسان های بازدهی شاخص بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد و اهمیت روزافزون بازارهای مالی، وجود هرگونه نوسانی در این بازارها، آثار شگرفی بر اقتصاد می گذارد. لذا، در عرصه پویای بازارهای مالی از جمله بازار بورس اوراق بهادار پیش بینی آینده به یکی از مهمترین مسایل در علوم مالی ارتقا یافته است. در این راستا این نوشتار با استفاده از داده های روزانه شاخص قیمت و بازده نقدی بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 5/1/1388 الی 30/7/1392 وجود حافظه بلندمدت در بازدهی و نیز نوسان های شاخص قیمت این بازار رابررسی نموده است. پس از تأیید وجود حافظه بلندمدت در سری بازدهی بورس، به کمک خانواده مدل های واریانس ناهمسان شرطی (اعم از مدل های غیر فرکتالی و فرکتالی) به برازش بهترین تصریح برای تبیین رفتار نوسان های بازدهی بورس پرداخته شد. نتایج این پژوهش، مؤید وجود حافظه بلندمدت در هر دو معادله میانگین و واریانس سری مذکور بوده است. حال آنکه، در بین مدل های واریانس ناهمسان شرطی که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته، بر اساس معیارهای اطلاعات (آکائیک و شوارتز) مدل ARFIMA(1,2)-FIGARCH(BBM) به عنوان بهترین مدل برای مدل سازی نوسان های بازدهی بورس در دوره مورد بررسی، انتخاب شده است.
رابطه بین نوع مالکیت نهادی و کیفیت افشا در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شرکت ها تلاش می کنند تا از راه افشای اطلاعات خود را به عنوان گزینه ای مناسب برای
سرمایه گذاری معرفی و ارزش سهام شان را بهبود دهند. این پژوهش به بررسی رابطه بین انواع مالکیت
نهادی شامل مالکیت نهادی اختصاصی، شبه شاخصی و گذرا با کیفیت افشا می پردازد. برای این منظور
داده های مربوط به 103 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های بین 1386 تا 1391
618 سال- شرکت) جمع آوری شد و با استفاده از مدل رگرسیون لوجستیک مورد بررسی قرار گرفت. )
برای سنجش متغیر کیفیت افشا، از امتیاز شرکت ها در زمینه افشا و اطلاع رسانی که توسط سازمان بورس و
اوراق بهادار تعیین می شود، استفاده شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که انواع مالکان نهادی به
گونه ای متفاوت بر کیفیت افشا اثر می گذارند. نتایج بیانگر وجود رابطه مثبت و معنادار بین مالکیت نهادی
اختصاصی و کیفیت افشا و رابطه منفی و معنادار بین مالکیت نهادی گذرا و کیفیت افشا است؛ اما رابطه
معناداری بین کیفیت افشا و مالکیت نهادی شبه شاخصی مشاهده نشد
بررسی نقش برخی سازوکارهای حاکمیت شرکتی در کاهش ریسک ریزش قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش برخی سازوکارهای حاکمیت شرکتی در کاهش خطر سقوط قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. از سهامداران نهادی، نسبت اعضای غیر موظف هیات مدیره نسبت به اعضای هیات مدیره، وجود حسابرس داخلی و تفکیک وظایف مدیرعامل از رئیس هیات مدیره به عنوان متغیرهای حاکمیت شرکتی استفاده شده و تعداد 163 شرکت در دوره زمانی 90-1383 به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند که مجموعأ تعداد 884 سال- شرکت را ایجاد می کردند. یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه ی منفی و معنادار بین سهامداران نهادی و خطر سقوط قیمت سهام، و رابطه ی مثبت و معنادار بین نسبت اعضای غیر موظف هیات مدیره و خطر سقوط قیمت سهام است. همچنین، نتایج بیانگر رابطه ی مثبت بین وجود حسابرس داخلی و تفکیک وظایف مدیرعامل از رئیس هیات مدیره با خطر سقوط قیمت سهام است، ولی این رابطه از لحاظ آماری معنادار نبود. بطور کلی، نتایج نشان می دهد که ساز و کارهای نظام راهبری شرکتی، عاملی تاثیرگذار بر ریسک ریزش قیمت سهام است.
بررسی عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با تاکید بر نظریه سلسله مراتبی
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائلی که بخش اعظمی از تصمیم های مدیران مالی شرکت ها را به خود اختصاص داده است، تصمیم گیری در رابطه با تعیین ساختار سرمایه شرکت ها است، که با توجه به اثر مستقیم آن بر ارزش و اعتبار شرکت، در مباحث مالی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه در بورس اوراق بهادار تهران با تأکید بر نظریه سلسله مراتبی، با استفاده از دو مدل ایستا و پویا به بررسی نحوه اثرگذاری متغیرهای بازده سرمایه گذاری، دارایی های ثابت مشهود، خالص دارایی های در گردش، اندازه شرکت و شاخص سودآوری بر نسبت بدهی، می پردازد. به همین منظور با جمع آوری اطلاعات مالی منتشر شده 101 شرکت بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های 1380 الی 1390، مدل های مربوط تصریح شد که بر اساس روش حداقل مربعات معمولی به آزمون فرضیات پرداخته شد. نتایج حاصله از این پژوهش، تأیید کننده استفاده از مبانی نظریه سلسله مراتبی در حالت ایستا برای تصمیم های تأمین مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است، که تمامی متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده در این مدل دارای رابطه معنادار با نسبت بدهی هستند که مطابق با مبانی نظری ارائه شده نیز است. اما در نتایج مربوط به آزمون فرضیات مدل پویا، تنها اثر مثبت دارایی های ثابت و تأثیر منفی خالص دارایی های در گردش مورد تأیید قرار گرفت.
بررسی فرضیه ثبات کارکردی در بورس اوراق بهادار تهران: مورد اجزاء مستمر و غیر مستمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله فرضیه ثبات کارکردی از جنبه تفکیک اجزاء مستمر و غیر مستمر سود در بورس اوراق بهادار تهران و در سطح شرکت آزمون شده است. فرضیه ثبات کارکردی بیان می نماید که سرمایه گذاران صرف نظر از روش های حسابداری متفاوت برای محاسبه ی سود و اجزاء متفاوت آن، ارقام سود را به نحو مشابهی تفسیر می کنند. بنابراین سرمایه گذاران تازه کار، سود را به اجزاء عملیاتی و غیر عملیاتی سود را که دوام متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند تجزیه ننموده و با تمرکز بر خط آخر سود آن را تجزیه نمی نمایند. بنابراین رشد جزء غیرعملیاتی(غیر مستمر) در دوره جاری منجر به کاهش بازدهی در آینده خواهد شد. برای آزمون این فرضیه از اطلاعات 153 شرکت طی سالهای 1382 تا 1389 استفاده نموده و از طریق تحلیل رگرسیون نتیجه گیری نمودیم. نتایج هم در مورد ارتباط اجزاء سود با بازدهی آتی نشان می دهد که شواهد قوی مبنی بر قدرت توضیح دهندگی این فرضیه در دوره و نمونه تحقیقی وجود دارد.