فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱٬۸۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش در عرفان جهانی نیازمند درک انگاره های عالی عرفان در مذاهب الهی، ادیان غیر الهی، بررسی عمیق و هم اندیشی ژرف در نظریه های عرفای ربانی، عاشقان الهی، معتقدان مؤمن و اصحاب پیامبران و عرفان طلبان می باشد که می توان منشاء آن را در نقش های تئوریک، و جهت های عالی شناخت جستجو نمود. همین طور که اداره، هدایت و سازماندهی یک نهاد اجتماعی بستگی به علاقه و توانمندی مدیر آن از جهت علمی و اجرائی دارد، سیر عمیق در عرفان جهانی به منظور مقایسه اصول، هدف ها و روش های کشف رموز خلقت، عارفان اندیشمند و سالکان کنکاش گر را می طلبد که راههای شهودی تقرب به حق مطلق را طی کرده و در وادی خودیابی به خدایابی به مسیر درست و سنجیده دست یافته باشند.پژوهشگر در این مقاله ضمن بررسی ریشه های تئوریک عرفان حقیقی نظیر جهت گیری آرمانی و آموزه های خداگرائی، مکاتب عرفان الهی را مورد بررسی قرار داده، آن ها را از نحل خداگریزی ومادیگرائی محض مجزا نموده، مفاهیم، فلسفه و اصولی که آثار آفرینش را به آفریدگار ارتباط می دهد با عرفان های عملی تطبیق نموده، عرفان های منطقی را از عرفان های خرافاتی و دور از حقیقت جدا ساخته است. در پایان به کند و کاو در اندیشه ها و آثار عرفانی دو تن از عرفای بزرگ مسیحی در قرن های 15 و 19 پرداخته است.
« شرح احوال و تحلیل اندیشه های عبدالرحمن اسفراینی»
حوزه های تخصصی:
نورالدین عبدالرحمن اسفراینی (639 ـ 717 هـ .ق) عارف بزرگ ایرانی، در کتاب کاشف الاسرار آداب صوفیه و مراحل سیر و سلوک عرفانی را آموزش داده است. در این مقاله اندیشه های عرفانی او درباره منازل طریقت و پنج منزل آن که بر پنج خاطر استوار گردیده و دارای هفت عقبه و هشت درجه است توضیح داده می شود. او حسنات و سیئات را براساس تفسیری عرفانی و انواع نفس و عالم غیب و شهادت بیان می دارد و جایگاه انسان یا عالم صغیر را در آن بیان می دارد. اسفراینی از عارفانی است که عقل و عشق را همسو و مکمل هم می داند. در ضمن بیان نکات عرفانی به کشف الاسرار معنوی می پردازد.
مضامین مشترک عرفانی شیخ شهاب الدین سهروردی و عین القضات همدانی
حوزه های تخصصی:
شیخ شهاب الدین سهروردی و عین القضات همدانی، نام هایی نا آشنا نیستند؛ سهروردی را با حکمت اشراق می شناسیم، حکمتی که نور و روشنایی به ارمغان آورد و با امتزاج حکمت ایران باستان و حکمت اسلامی ؛طرحی نو درانداخت و آن دیگری را با کتاب شور انگیز تمهیدات و با سخنان ناب و اندیشه های زلال؛ اما آنچه مهم تر از هر چیز دیگر است و این دو انسان دلباخته را در کنار هم می نشاند، شهادت خونبار آنهاست. چرا که هر دو جان بر سر یک راه نهادند و هر دو قربانی جهل صاحبان زمانه خود شدند. هر چند عین القضات(م. 492هـ .ق، ف. 525 ) و سهروردی (م. 549، 587 ) بیش از نیم قرن از هم فاصله زمانی داشتند، اما با مطالعه آثار آنها می توان به مشترکاتی در اندیشه های عرفانی آن دو دست یافت. این پژوهش بر آن است تا ابتدا با مقدمه ای کوتاه شیخ اشراق را در دیار عرفان و تصوف شناسائی نماید* ، آن گاه شماری از مضامین مشترک عرفانی آن دو شیخ شهید را مورد بحث و بررسی قرار دهد.
قلمرو حیرت و مشکات عرفان
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقال می خوانید، مروری است ادیبانه بر تاریخ تلاش های نافرجام فکری بشر در جهت شناخت حقیقت هستی و گشودن گرهی از معمای رازناک وجود. و شاید بث الشکوایی است برخاسته از قلمی که حاصل سال ها مداقه و باریک بینی در فلسفه حیات و مشاهده گم گشتگی های انسانی را به نثری شعرآمیز و یا شعری نثرآمیز بیان ساخته است. نویسنده در نهایت مدعی است...
وجودشناسی عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجودشناسی از موضوعات و مسایل با اهمیت در حوزه فلسفه و عرفان است، به طوری که محور اساسی این دو دانش به شمار می رود. هم فلاسفه و هم عرفا مدعی اند موضوع دانش آنها «وجود مطلق» است. این اشتراک در لفظ موجب پیدایش برخی از لغزشها در حوزه فلسفه و عرفان به ویژه برای پیروان فلفه صدرایی شده است «چه آنها به هنگام بحث از اصالت وجود و مسایل مربوط به وجودشناسی برای تایید نظرات خود به دیدگاه های عرفا استشهاد می کنند در صورتی که هیچ اشتراکی – جز اشتراک در لفظ – میان وجودشناسی صدرایی و وجودشناسی عرفانی وجود ندارد، زیرا اصالت وجود صدرایی در قلمرو وجود امکانی مطرح گردیده است، بدین معنا که وجود در قیاس با ماهیت که هر دو مربوط به عالم امکان می باشند (کل ممکن زوج ترکیبی له ماهیه و وجود) دارای اصالت است. لیکن مقصود عرفا از وجود مطلق وجود واجبی است و عارف هرگاه و هرکجا از وجود یا اصالت آن سخن می گوید مرادش وجود خداست و نه چیز دیگر. در این مقاله تلاش تا تفاوت این دو دیدگاه تبیین گردد.
مناقب سلطانی: نگاهی به احوال و آثار سلطان باهو شاعر و عارف پرآوازه طریقت قادریه شبه قاره
حوزه های تخصصی:
سلطان محمد باهو یکی از عارفان منتسب به سلسله قادریه در هند است. وی علی رغم آنکه از علوم ظاهری بهره چندانی نبرد، همواره مریدان خود را به علم آموزی ترغیب می نمود و به تربیت شاگردان بر طبق موازین شرعی همت می گمارد. آثار نسبتا فراوانی به سلطان باهو نسبت داده شده است که در برخی منابع، تعداد آنها به 140 اثر می رسد. این نوشتار همراه با نگاهی اجمالی به زندگی و اندیشه های سلطان باهو، به معرفی مختصر مهم ترین آثار فارسی وی پرداخته است. الف) شرح احوال : نام او سلطان محمد و نام پدرش سلطان بازید یا بایزید محمد بود. اصل وی را از سادات علوی دانسته و گفته اند که نیاکان وی در سده نخست و پس از قیام عاشورا به هندوستان هجرت کردند. آنان در آغاز در« پند دادن خان» در ایالت جِهلُم ، (1) در پاکستان کنونی، ساکن شدند. اما در سده 11 ق محل اقامت خود را تغییر دادند. پدرش که به « اعوان» نیز شهرت داشت ومردی صالح، متشرع، حافظ قرآن، فقیه و همچنین از منصب داران شاهجان (حک: 1037-1068 ق) بود، باخانواده خود به شرکوت (2) یا شورکوت از توابع جهنگ، (3) در پنجاب، نقل مکان کرد...
سلسله اسناد صوفیان
حوزه های تخصصی:
صوفیه در سلسله ها ومکتب های مختلف از دیرباز مشایخِ خود را نسل در نسل به بزرگان دین منسوب نموده وبرای هر سلسله شجره نامه ای ارائه داده اند که براساس روایاتی در اسناد مختلف ثبت گردیده است. در این مقاله قدیمی ترین ونخستین اسناد موجود درنوشته های هجویری،سلمی،عطار، جامی ودیگران بررسی گردیده و سلسله مشایخ نقشبندی را براساس دوروایت سلسله الذهب وسلسله معروفیه معرفی نموده است. شرح حال معروف کرخی در این پژوهش نقشی اساسی دارد که مفصل ترین بخش از انتساب سلسله نقشبندیه را تشکیل می دهد. درضمن به دیدگاه های شیعیان واهل سنت نیزدراین باره پرداخته و ازکهن ترین منابع موجود استفاده شده است.
غزالى و تولستوى در جست وجوى معناى زندگى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معناى زندگى از سه جنبه هدف دارى, ارزش مندى و کارکرد زندگى یکى از مهم ترین پرسش هاى بشر و به گفته برخى فیلسوفان, مهم ترین پرسش بشر است. در واقع, نحوه درگیرى انسان با این مسئله مهم و تلاش هایى که براى پاسخ به آن انجام مى دهد, تعیین کننده مسیر اصلى زندگى و نیز سرنوشت سعادت آمیز یا فلاکت بار اوست. از این رو, مطالعه زندگى انسان هاى بزرگى که با این مسئله مهم دست به گریبان شده اند, به ما کمک خواهد کرد که در برخورد با مسائل مربوط به زندگى, باآغوش باز به استقبال آنها برویم و فرصت هاى مُغتنم اندیشیدن را از خود نستانیم و سرمایه هاى وجودى خویش را باز یابیم.
مقاله حاضر با چنین هدفى به بررسى و مقایسه روند تحوّل و انقلاب درونى دو انسان بزرگ, یعنى امام محمّد غزالى, دانشمند مشهور جهان اسلام (405 ـ 505 هـ) و لئو تولستوی1, نویسنده نامدار روسى(1828 ـ 1910 م) و بر اساس اعترافاتى که خود در کتاب هاى المنقذ من الضلال و کتاب اعتراف و سرشمارى در مسکو, با لحنى بسیار صادقانه و صمیمى به رشته تحریر درآورده اند, مى پردازد. پرسش از معناى زندگى این دو دانشمند را به گونه اى تحت تأثیر قرار داد که سراسر زندگى شان را وقف یافتن پاسخ مناسب و معقول این مسئله کردند. گفتنى است براى دقت و سهولت, روند بررسى و مقایسه سیر تحوّل و انقلاب درونى این دو در چارچوب (مؤلفه هاى دوران نامطلوب زندگى, عامل یا عوامل تحوّل, مؤلفه هاى دوران مطلوب زندگى و میزان تأثیرپذیرى از دین شخصى) انجام خواهد شد.
سخن و سخنوریِ مولانا
حوزه های تخصصی:
آن چه در این مقاله بیان شده در خصوص سخن وسخنوریِ مولاناست. و غرض آن است که گستره و عمق سخنان مولانا را ذکر کرده و قدرت سخنوریِ مولانا را که در شعر و نثر در اوج توانائی قرار گرفته نمایش دهد. و نیز بنا دارد به برخی عوامل و موانع سخن گوئی او هم اشاراتی داشته باشد. لذا بیشترینه مآخذ آن آثار خود مولانا و به ویژه کتاب شریف مثنوی معنوی است که جامع باورهای شریعت و طریقت، و حاوی اسرار درونی و حقایق باطنی مولاناست. ابیاتی را که در آن خصوص نقل کرده ایم فقط نمونه هائی اندک و مختصر برای اثبات موضوع است.
ظاهر و باطن نزد صوفیه
حوزه های تخصصی:
شیخ اشراق و شعر او
حوزه های تخصصی:
در این نوشته کوشش شده است مختصری از سفرهای علمی شیخ اشراق ومناظره او با علمای حَلَب وکیفیت شهادت وی وزندگی پرازدرد ورنج او وعقیده اش درباره پوشاک وخوراک بیان شود وپس از اشاره ای کوتاه به اشعار فارسی او بخش مهمی از اشعار عربی باقی مانده ودعا ومناجات وی نقل وترجمه گردد ونظراو درباره زبان عارفانه وصوفیانه آورده شود.