فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳۶۴ مورد.
رویکردی تطبیقی به بینش فرجام شناسانه ی شعر بدر شاکر السیاب و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدر شاکر السیاب، شاعر نوپرداز عراقی در دوره ی معاصر (1964-1926) و به باور برخی صاحب نظران، طلایه دار جریان نوپردازی در شعر معاصر عربی، از سرایندگانی است که در متن نمادگرایانه ی بسیاری از سروده های خویش در جایگاه یک «شاعر- مکاشف» به طرح و تبیین گونه ای ادبیات مکاشفه ای (Apocalyptic Literature) می پردازد؛ در ادبیات فارسی نیز، فروغ فرخزاد(1345-1313) از برجسته ترین سرایندگان معاصر در گستره ی ترسیم و تبیین ادبیات مکاشفه ای در شعر به شمار می رود. مقاله ی حاضر، جستاری توصیفی- تطبیقی است در راستای ترسیم نمودهای ادبیات مکاشفه ای در شعر «رؤیا عام1956» بدر شاکر السیاب و «آیه های زمینی» فروغ فرخزاد؛ و می کوشد تا پس از ترسیم چارچوب، زوایا و شاخصه های ادبیات مکاشفه ای و بیان گونه های آن به توصیف و تبیین چگونگی ظهور و بروز آن در متن ادبی بدر شاکر السیاب و فروغ فرخزاد، خوانش سازه های ادبیات آپوکالیتیک در دو متن و بازکاوی و تطبیق بینش و نمود آپوکالیپس(Apocalypse) در سروده های یادشده بپردازد؛ از مهمترین این نمودها که در پژوهش پیش رو مورد توجه قرار دارند، عبارت اند از : مکاشفه های پیش گویانه ی دو شاعر به منظور ملموس ساختن اکنونِ بحران، فاجعه، بی نظمی و بی عدالتی، ترسیم کشمکش دو جریان خیر و شر یا به دیگر سخن روایت نبرد اهورا و اهریمن با رویکرد به دوران معاصر با طرح احتمال تحقق حالت برتر و بکارگیری اساطیر رستاخیز، نجات و قربانی به منظور آفرینش فضایی آخر الزمانی و رستاخیزی.
پیوند موسیقی و رثا در شعر خنساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خنساء از بزرگترین زنان شاعر ادب عربی است و در زمینهی رثا چنان مشهور است که کمتر شاعر تازی به پای او میرسد. مرثیههای او در سوگ دو برادرش صخر و معاویه حاکی از احساسات زنانه و عاطفهی سرشار او است. خنساء با انتخاب مجموعهای از گوشنوازترین قوافی و مناسبترین اوزان و بهکارگیری صنایع لفظی و معنویای مثل جناس، طباق، سجع، ترصیع، تسمیط و سایر افزایندههای موسیقایی و ایجاد پیوند بین مضمون و موسیقی مرثیههای خود توانسته احساسات زنانه و حزن و اندوه درونی خود را به بهترین وجه به خواننده القا کند. پژوهش حاضر بر آن است که با روش کتابخانهای و استفاده از شیوهی تحلیل ساختار و محتوا، موسیقی اشعار خنساء و پیوند آن با مضمون رثا را که وجه غالب اشعار اوست، مورد بررسی و واکاوی قرار دهد.
الحنین فی شعر الملوک والقاده والوزراء فی الأندلس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الحنین نزعه وجدانیّه إنسانیّه تشمل العصور والأزمنه کلّها، وتعبیر عن رغبه ذاتیّه صادقه فی رؤیه الوطن الأمّ الّذی نشأ الشّاعر فیه، واضطّرته تقلّبات الحیاه للابتعاد عنه. وقد ارتبطت هذه الحاله فی شعر الملوک والقاده فی الأندلس بجمله من الظّروف السیاسیّه، والذّاتیّه، والاجتماعّیه، عمّقت إحساسهم بالأسى والنّدم على فقدانهم العزّ المصحوب بالسّیاده والسّلطه، وفجّرت حنینهم للعوده المرتقبه من جدید، حیث حیاه الدّعه، والرّفاهیه، والنّعیم.
تتقصّى هذه الدّراسه أشعار الملوک والقاده التی أُنْشِدَت فی الحنین، وتدرسها فی ضوء الأحوال النّفسیّه، والاجتماعیّه، والّذاتیّه الّتی أثارت هذه الخلجات الوجدانیّه، والأحاسیس المرهفه لدى فئه من هؤلاء الشّعراء اّلذین عبّروا من خلال الحنین عن بعدین متناقضین، الماضی المشرق الجمیل، والحاضر المؤلم الحزین. فهم فی ظلّ بعض الظّروف القاسیه الّتی طرأت على حیاتهم، افتقدوا نعیم التّواصل مع أهلهم وذویهم وأماکنهم، وراحت عواطفهم تتدفّق صادقه نابعه من أعماق ذواتهم، فینفثونها زفرات حرّى تحت وطأه الظّروف الصّعبه الّتی یعیشونها.
ارتبطت قصیده الحنین عند الشّعراء الملوک والقاده بالزّمن الماضی المهیمن على قصائد الحنین الإنسانیّ، بخلاف قصائد الحنین الدینیّ عند الشّاعر الوزیر لسان الدّین بن الخطیب، حیث یتمّ الدّمج بین الزّمنین الماضی والمستقبل.
مقاله به زبان عربی: نقد و تحلیل دو رنگ سیاه و سفید در اشعار بدر شاکر سیاب (دراسه نقدیة لعنصر اللون فی أَشعار بدر شاکر السیّاب؛ الأسود والأبیض نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ به عنوان برجسته ترین عنصر درحوزه محسوسات از روزگاران پیشین توجه انسان را به خود معطوف کرده و همواره روح انسان را مسحور قدرت خویش کرده است، در این میان شاعران بیش از دیگران به رنگ ها توجه کرده و سخت مجذوب آن گردیده اند، شاعران معاصر هم به دلیل آگاهی از تنوع رنگ ها و تاثیر آن ها در روح و روان انسان با رنگ ها ارتباط برقرار کرده و در تصاویر شعری خود آن ها را به کمک طلبیدند.
با توجه به حضور جدی دو رنگ سیاه و سفید در اشعار سیاب در مقاله حاضر تلاش شده ضمن بیان اهمیت این دو رنگ، به دلالتهای آن دو در اشعار این شاعر به تفصیل اشاره شود، و ضمن پرداختن به اسباب حضور این دو رنگ، از حالات روحی و روانی شاعر پرده بردارد.
از مهم ترین دستاورد این مقاله این است که این دو رنگ در مفهوم مقابل خیر و شر، و جنگ و صلح در اشعار سیاب به کار رفته اند. رنگ سیاه از بالاترین بسامد در اشعار او برخوردار هستند که از غلبه حزن و اندوه بر روح و روان شاعر خبر می دهد اما بسامد نسبتا بالای رنگ سفید از امید شاعر به آینده پرده بر می دارد.
مقاله به زبان عربی: نقش سبک شناسی درآموزش متن ادبی معاصر مطالعه موردی ""دیوان إلیک یا ولدی""سعاد الصباح) (دور المنهج الاسلوبی فی تعلیم النص الادبی المعاصر «دراسه دیوان الیک یا ولدی! لسعاد الصباح»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش سبک شناسی درآموزش متن ادبی معاصر (مطالعه موردی ""دیوان إلیک یا ولدی""سعاد الصباح) نور الدین پروین* جهانگیر امیری** متون ادبی نقش بسزایی در آموزش زبان و ادبیات عربی ایفا می کند از آن جهت که ابزاری برای رشد ذوق ادبی و افزایش قدرت درک مطالب شنیداری و نوشتاری در نزد دانشجویان بشمار می رود. علاوه بر این، توانایی دانشجویان را در درک، فهم، تحلیل و نقد متون ارتقاء می بخشد. از جمله وسایل محقق ساختن این اهداف بکارگیری راهبردهای مناسب در تدریس متون ادبی می باشد. بر همین اساس، روش سبک شناسی که از شیوه های جدید نقد متون ادبی است و بر تحلیل و شناخت آثار ادیبان تکیه دارد یکی از پیشرفته ترین روش ها جهت آموزش متون ادبی و شناسایی ویژگی های عمده ی یک اثر ادبی بشمار می رود. این روش از نقائص و کمبود های موجود در سایر روش هایی که برای آموزش متون عربی در ایران بکار برده می شود، بدور است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و در چارچوب سبک شناسی، کوشش می شود مرثیه در دیوان «الیک یا ولدی» سعاد صباح، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره ی معاصر، که در سوگ پسرش «مبارک» سروده است، در دو حوزه یکی صرفی، و دیگری نحو، مورد بررسی قرار گیرد؛ تا از این طریق، بررسی نقش رویکرد سبک شناسی در آموزش متون ادبی معاصر را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. از مهم ترین نتایج این تحقیق این است که این شیوه از آنجا که به مسئله هم خوانی وهماهنگی میان روش تدریس و متون ادبی توجه دارد و انگیزه دانشجویان را برای فهم و تعامل با متون ادبی افزایش می دهد؛ از بهترین روش ها برای تدریس متون ادبی بشمار می رود. واژگان کلیدی: متن ادبی معاصر، آموزش متون ادبی، سبک شناسی، سعاد الصباح
تخمیس دالیه المتنبی و تخمیس الحماسه الامیه للمعری
حوزه های تخصصی:
قصیده القناع عند الشاعر المصری أمل دنقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهتم الشاعر المصری أمل دنقل (1941- 1983) اهتماماً بالغاً بالقناع فی استدعائه للشخصیات التراثیه، حیث یشکل القناع عنصراً محوریاً فی تجربته الشعریه، وقد أسهم هذا العنصر إسهاماً واضحاً فی تشکیل البنی الفنیه المکوّنه لنصّه الشعریّ. وقد جاء اختیار أمل دنقل لأقنعته مرتبطاً بتطوّرات الواقع التاریخی والسیاسی من جهه، وبتطور وعیه الناجم عن تلک التطوّرات من جهه ثانیه. فالقناع أتاح له فرصه للمزج بین الحاضر والماضی وبین الجدید والقدیم وبین الذات والموضوع وساعده علی أن یتحدّی القضایا السیاسیه والاجتماعیه لمصر والبلاد العربیه؛ إذ لم یکن فی مستطاع الشاعر أن یکون بعیداً عمّا کان یشهده المجتمع العربی من أزمات سیاسیه واجتماعیه. غیر أنّ النصّ الدنقلیّ تقنّع بالشخصیات التراثیه المتعدّده، مثل الشخصیّات الدینیه والتاریخیه والفولکلوریه والأدبیه کشخصیه المسیح (ع) للقناع الدینیّ وسبارتاکوس للقناع التاریخی وعنتره للقناع الفولکلوریّ والمتنبّی للقناع الأدبی. أهمّ نتائج هذه المقاله هی أن قصیده القناع عند الشاعر قصیده رفض ومقاومه ونضال ومواجهه تنبعث من فکرته التحریضیه، ودفعته هذه الفکره إلی أن یتقمّص شخصیه الثائرین والمتمرّدین لاستعاده کرامه العرب المهدوره وإعاده المجد الضائع، حیث تصبح هذه الشخصیات صنوه ومثیله فی وقوفه بوجه الظلم والخنوع.
دراسةٌ أسلوبیةٌ فی قصیدة ""موعد فی الجنة"" (سبک شناسی قصیدهی ""موعد فی الجنة"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی(stylistices) دانش جدیدی است که به بررسی و تحلیل ساختار تشکیل دهنده ی شعر براساس سه لایه ی صوتی، نحوی، و بلاغی می پردازد و موجب تمایز بین آثار ادیبان از جمله شاعران می شود. در پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و در چارچوب سبک شناسی، کوشش می شود مرثیه در قصیده ی ""موعدٌ فی الجنة"" سعاد الصباح، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره معاصر، که در سوگ پسرش ""مبارک"" سروده است، در سه لایه صوتی، نحوی، و بلاغی بررسی شود؛ تا از این طریق، پیوند عاطفه حزن و سبک را در اشعار این شاعر به تحلیل گذارد.
مهم ترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیه سعاد الصباح، نشان می دهد که رابطه تنگاتنگی بین عاطفه رثا و سبک شاعر وجود دارد و عاطفه حزن بر سبک اشعار سعاد الصباح تأثیر مستقیم گذاشته است.
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در چکامه «سرزمین ویرانِ» الیوت و اشعار سیّاب بر مبنای نظریه کهن الگوها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرگ، از الهام بخش ترین مفاهیم در شعر دو تن از نام آورترین شاعران معاصر عربی و غربی یعنی بدر شاکر سیّاب و تی.اس.الیوت است که نقشی بی بدیل در شکل گیری شعر مدرن عربی داشته اند.این جستار تلاش می کند جنبه های نمادین این مفهوم را در چکامه«سرزمین ویران» مشهورترین اثر الیوت به عنوان متن تأثیرگذار و اشعار سیّاب به عنوان متن تأثیر پذیر، بر اساس داده های نقد کهن الگویی مورد تحلیل تطبیقی قرار دهد. مبنای تحلیل آثار ادبی در این شاخه از نقد روانکاوانه، نظریه کهن الگوهای یونگ، روان شناس شهیر سویسی است. در دیدگاه او، کهن الگوها، تجربه ها و مدل های رفتاری کهن و ازلی هستند که در طول روزگاران در بخشی از ذهن انسان به نام «ناخودآگاه جمعی» انباشته شده اند و نوع انسان در جهت تکامل شخصیّت خود به طور غریزی از آنها تأثیر می پذیرد.یکی از زمینه های بروز این انگاره های ازلی در اندیشه یونگ، الهامات شاعرانه است. تجلّی و کارکرد برخی از این صورت های نمادین در تصویرهای مشترک شعر الیوت و سیّاب، بدنه اصلی پژوهش را شامل می شود.
مقاله به زبان عربی: بررسی جایگاه خلیفه در شعر الأخطل (صورة الخلیفة فی شعر الأخطل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی جایگاه خلیفه اموی در شعر الأخطل التغلبی – شاعر امویان – می پردازد و نقش این جایگاه را با تمامی مظاهر آن بررسی خواهد کرد. الأخطل در شعر خود بطور قابل توجهی به خلیفه اموی توجه داشته و از او مکرر در شعر خود یاد کرده است، این جایگاه از سه منظر قابل تأمل است:
جایگاه دینی
جایگاه سیاسی
جایگاه سنتی
بطور کلی الأخطل، خلیفه اموی را دارای جایگاهی دینی معرفی می کند که با سیاست نیز پیوند دارد و این پیوند را می توان از رهگذر دلایل باطلی که درباره اثبات حق امویان در خلافت اقامه می کند، دریافت. پژوهشگر با تکیه بر توصیف و تحلیل و در برخی موارد با کمک از تاریخ، به توضیح و تبیین رویدادهایی که متن در آن خلق شده، پرداخته است.
مقاله به زبان عربی: نقد و بررسی رنگ قرمز و سبز در اشعار نازک الملائکة (نقد اللون الأحمر والأخضر ودراستهما فی أشعار نازک الملائکة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ برجسته ترین عنصر در شکل گیری تصاویر حسی شاعران قدیم و معاصر به شمار می رود و شاعران از واژگان رنگین در عینی تر شدن و واقع نمایی تصاویر شاعرانه و کشف و توضیح روابط میان اجزای تصاویر شعری بهره برده اند. در این میان ""نازک الملائکه"" نیز از رنگ های مختلفی برای تعبیر از افکار و عواطف و احساسات خود در سطح گسترده ای بهره می برد. به دلیل اهمیت و زیبایی های دو رنگ قرمز و سبز در اشعار او، این مقاله به نقد و بررسی زیبایی های این دو رنگ و دلالت های آن در اشعار ""نازک الملائکه"" می پردازد. روش کار در این مقاله توصیفی- تحلیلی و آماری است. رنگ ها بازگو کننده احساسات و غم و شادی های اوست و گاهی موارد نازک الملائکه از جایگاه غیر حقیقی رنگ ها بهره گرفته و رنگی را به رنگ دیگری به عنوان عنصر زیبایی و القای مفاهیم سیاسی و اجتماعی تبدیل کرده است. توجه زیاد شاعر به رنگ ها و معانی متنوع و دلالات های نمادی و زیبای آن ها نشانگر نگاه هوشمندانه شاعر به دقائق هستی و طبیعت اطراف خود و تأثیرپذیری او ازحوداث و تحولات سیاسی و اجتماعی اوست. انتخاب قرمز میل درونی او را به کوشش نشان می دهد که به مدلول هایی مثل آزادی خواهی و عشق و حیا دلالت دارد و انتخاب رنگ سبز بعد از قرمز نماد امید و زندگی و تحقق آرزوهاست.
مقاله به زبان عربی: تعهد در اشعار عبدالوهاب بیاتی (الالتزام فی أشعار عبد الوهاب البیاتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادب متعهد عبارت است از مشارکت شاعر یا ادیب در قضایای اجتماعی، سیاسی و مواقف ملی است؛ از ویژگی های ادب راستین، صحبت در مورد واقعیتی است، که نویسنده در آن زندگی می کند و شرایطی که بر او احاطه دارد.
شکی نیست که ارزش شعر، ناشی از روش تعامل شاعر با موضوعات زندگی، به ویژه مسائل بسیار مهم در زندگی است و انسان موضوعی گسترده برای این نوع ادبی بشمار می رود؛ از طرف دیگر ادبیات متعهد در انکار مکتب هنر برای هنر ایجاد شد. عبدالوهاب البیاتی، که یکی از شاعران مکتب واقع گرایی در عراق بود؛ مجموعه های شعریش را برای بیان تعهد منتشر کرد، و شعرش سرشار از تمرد، انقلاب، و دعوت به آزادی و نابودی بت های گذشته (خرافات) بود. وی در اشعارش تنها از مصیبت های انسان و فقر موجود در عراق سخن نگفته، بلکه در اشعارش از مصیبت تمام انسان ها سخن رانده است. بیاتی به کلمه و نقش آن در تغییر و انقلاب ایمان داشت و در خلال قصاید خود از اسطوره کمک گرفته و از جمله اسطوره هایی که بکار برده است می توان به اسطوره پرومته اشاره کرد، که آن را سمبل انسان انقلابی شورشگر قرار داده؛ همچنین وی در اشعاری که صبغه تعهد دارد، شخصیت های تاریخی، مردمی و دینی را باز آفرینی کرده است. بنابر آنچه گفته شد این مقاله تعهد را در ابعاد سیاسی، دینی و اجتماعی در اشعار بیاتی بررسی می کند.
خوانش های گوناگونِ شاعران معاصر عربی از داستان حضرت ایوب (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران معاصر عربی برای بیان تجربه های گوناگون، اهداف مورد نظر و نیز برای رهایی شعر از حالت خطابه گری و گزارشی و در راستایِ اصالت بخشی به اثر ادبی، به فراخوانی چهره های سنتی و بویژه چهره های دینی روی آورده اند. آنان این شخصیت ها را به دلیل برخورداری از دلالت های بالقوه و سازگاری با تجربه های معاصر خویش بکار گرفته و به منظور انتقال مفاهیم ذهنی، به شکل نمادین از آنها بهره ها برده اند. پژوهش حاضر بر آن است تا به واکاوی حضور شخصیت حضرت ایوب (ع) در شعر معاصر عربی بپردازد. در این راستا، نخست با نگاهی گذرا به جنبه هایی از ویژگی های شخصیتی آن حضرت در تورات و قرآن کریم پرداخته و سپس رویکرد سه شاعر معاصر عربی «بدر شاکرالسیاب»، «محمود درویش» و «عبدالعزیز المقالح» را در فراخوانی این چهره ی دینی تبیین نموده است. برداشت این است که ایوب شاعرانِ معاصر، تابع دغدغه های فردی و اجتماعی- سیاسی آنان است و عهده دار تجسم ناکامی های ایشان است.
بررسی کهن الگوی«آنیما» و «تولد دوباره» در ذهن و زبان خلیل حاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کهن الگو، صورت ازلی، صورت مثالی و به بیان یونگ، «آرکی تایپ»، عبارت از طرح کلی آن دسته از رفتار های بشری است که در ناخودآگاهی جمعی ریشه دارند. از مهم ترین کهن الگو هایی که یونگ،آن ها را بررسی کرده است، می توان آنیما (مادینه روان مرد)، آنیموس (نرینه روان زن)، پرسونا (نقاب اجتماعی فرد)، سایه و خود را نام برد. هدف اصلی از نوشتار حاضر، بررسی نمود آنیما در ذهن وزبان شاعر و اندیشمند معاصر عرب، خلیل حاوی است؛ زیرا واکاوی سروده های این شاعر، به ویژه دو مجموعه نهر الرماد و بیادر الجوع او، حضور آنیما را در ذهن سراینده و نمود آشکار و ماندگار آن را درزبان سروده هایش آشکار می کند.
صوره السّلاح فی دیوان أوس بن حجر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یتناول البحث بالدراسه الرؤیه الجمالیه الشعریّه للحرب، بوصفها مکوِّناً جوهریّاً من مکوّنات الوعی العربیّ فی العصر الجاهلیّ، وذلک من خلال تصویر الشّعراء الجاهلیین عتادهم الحربیّ. وقد حدّدت الدّراسه مجالَها فی دیوان الشّاعر الجاهلیّ ""أوس بن حجر"" لظهور السّلاح فیه بصور ذات شعریّه فائقه. تهدف الدّراسه إلى کشف الأنساق المُضمره التی تکتنزها صور السّلاح فی أشعار أوس بن حجر، والکشفِ عن الوعی الجمالیّ الجاهلیّ للحرب، التی یمکن أن تعدّ أحد الأوجه المأساویه للعالم الإنسانی.
نگرش اسطوره ای به «گاو» در ادبیات کهن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مشترک در میان اساطیر اقوام مختلف، تقدّس بخشی به حیوانات از جمله «گاو» است. گاو به عنوان نخستین جانور اساطیری از اهمیّت ویژه ای در میان ملل گوناگون از جمله اعراب برخوردار بوده و نقش و جایگاه آن در آثار ادبی آنها بازتاب یافته است. در اشعار کهن عربی با اتخاذ رویکرد اسطوره ای، می توان تفسیری نو از جایگاه این حیوان عرضه کرد. نبرد میان گاو وحشی و سگ های شکاری، گاو و باران زایی و ارتباط میان گاو و جنّ از موضوعات این پژوهش است که در پرتو این رویکرد تحلیل و تفسیر شده اند. تطابق ادبیات عربی و ادبیات دیگر ملل در حوزه اساطیر نیز از دیگر بخش های این نوشتار است.