فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۳٬۷۸۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
در عرفان اسلامی، همواره شاهد ارائه سیمای ناخوشایند و فریبکار از دنیا هستیم. این نگرش، با آن چه در دیگر مکتب های عرفانی مشاهده می شود، همسو است؛ اما آن چه مخاطب را به بازنگری این نگرش فرا می خواند، همسویی غیر قابل انکاری است که دیدگاه مطرح شده در عرفان اسلامی را به نحوه ی مطرح شدن دنیا در برخی از متون اسلامی پیوند می زند.
در این راستا، شاهد تلاش عرفا جهت ایجاد ارتباط میان مصداق دنیا و مفاهیم خاصی هستیم که در نهایت مبین جنبه ظلمانی دنیا است؛ نظیر فریبکاری، دشمنی و ...؛ علاوه بر این، شیطان، بیشترین ارتباط را با دنیا برقرار می کند. از آن جا که دیگر عناصر شیطانی که با هم یاری خویش، عامل اخراج آدم از بهشت شدند، در کنار شیطان با دنیا در ارتباطند؛ می توان به این نتیجه رسید که مبحث مذکور، برگرفته از تعالیم و معارف اسلامی است؛ چرا که این بن مایه مأخوذ از قرآن است؛ همچنان که وجود پاره ای شواهد در آیات و احادیث بر این نظریه تأکید می کند.
وفای مُشَکّک در فلسفه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
5 - 30
حوزه های تخصصی:
اندیشه مولانا دارای نظامِ معرفتیِ منسجمی است که از ویژگی های کلیِ یک نظامِ معرفتی برخوردار است و نظمِ معنویِ خاصی را تداعی می کند؛ این نظام با همه تفاوت ها، در امهاتِ مباحث با آموزه های بسیاری از حکمای اسلامی در موضوعاتِ مختلف هماهنگی دارد و یا دست کم قابلِ تطبیق است ؛ یکی از اصل های مهمِ مشترک در میانِ آموزه های حکمت اسلامی و عرفان مولوی، اصلِ تشکیک و لازمه های آن مانندِ مراتبی بودنِ هستی و معرفت است. تحققِ تشکیکی هریک از شاخه های وجود و معرفت، وجودِ نظمِ شگفت انگیزی از معانی در عالمِ معنا را جلوه گر می سازد. ویژگی کلی نظامِ معرفتی مطرح در عالم اسلام این است که بر سه گانه های «مجردِ محض، برزخ و مادی محض» مبتنی است؛ و سه گانه های مختلفی در حوزه های مختلفِ وجودی و معرفتی بر اساسِ این اصلِ کلی قابلِ طرح است. شئون سه گانه حق تعالی، مراتب سه گانه عالم، مراتب سه گانه نیروهای انسان، و نیز مراتبِ سه گانه حالاتِ انسانی یعنی بیداری، خواب و مرگ، با موضوعِ حاضر ارتباطی وثیق و عمیق دارد. حال موضوعِ مهمِ «وفا» نیز باید نسبتی با این نظامِ وجودی و معرفتی داشته باشد و جایگاهی در منظومه معرفتی مولانا به خود اختصاص دهد. ما ضمنِ اشاره به جایگاهِ وفا در نظامِ اندیشه مولانا در قالبِ نموداری، جوانبِ این موضوع را بررسی می کنیم.
بررسی تطبیقی غایت زندگی اخلاقی انسان در قرآن کریم و عهدین
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
111 - 133
حوزه های تخصصی:
هر شیء یا جریانی که در خلقت وجود دارد؛ به همان اندازه که وجود و آثار آن اهمیت دارد؛ شناخت هدف و غایت وجود آن نیز ضرورت دارد. انسان موجودی ذی شعور و دارای دو بعد جسمانی و نفسانی است و این پیچیدگی و گستردگی انسان، اهمیت هدف و غایت خلقت او را دو چندان می کند. هدف زندگی یکی از پرسش های اساسی است که در طول تاریخ حیات انسان مطرح بوده است. انسان در مقابل این پرسش، پیوسته به دنبال پاسخی منطقی و قانع کننده است. در مقام پاسخ، فیلسوفان درباره غایت و هدف زندگی، تفسیر های گوناگونی ارائه داده اند. برخی از این تفسیر ها مادی گرایانه و برخی پنداری و خیالی است. در مقابل، دین، معنای زندگی و غایت خلقت انسان را در گرو بندگی و عمل به دستورات الهی می داند. کتاب های مقدس قرآن کریم، تورات و انجیل شناخت غایت انسان را مبنایی مهم در اخلاق محوری انسان می دانند. این اهداف دارای سلسله مراتب هستند؛ هر کدام غایات مقدماتی، میانی و نهایی برای زندگی انسان تعریف نموده اند. این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی است به دنبال شناسایی غایات مقدماتی، میانی و نهایی؛ و قوت و ضعف آنها در کتابهای مقدس ادیان ابراهیمی می باشد.
پدیدارشناسی مکان های مقدس با تکیه بر معماری ایرانی- اسلامی (نمونه موردی: مسجد تاریخی شیخ لطف الله اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۳
251 - 266
حوزه های تخصصی:
معماری مسجد باید نیروی تعقل، خرد انسان سازنده، هوش و ذکاوت او را در قالب های معمارانه دربرگیرد به طوری که بنای مسجد بتواند اعتلای روح و سیر عرفانی به سوی کمال و ظرافت و خشوع عبادی را در عمق وجود انسان مسلمان پرورش دهد. عناصر وجودی مسجد از جمله طرح و نقشه، کاشی کاری ها، رنگ و نور، اشکال، خطوط و... در بردارنده رسالت دینی و اجتماعی است و در واقع مساجد هر دوره تاریخی همچون آینه ای تمام نما هستند که شرایط اجتماعی عصر خود را منعکس می کنند.
هدف اصلی این تحقیق، بررسی مکان های مقدس با تکیه بر معماری ایرانی- اسلامی (نمونه موردی: مسجد شیخ لطف الله) با رویکرد پدیدارشناسی است.
مبنای کار هدف موجود در این پژوهش، بر اساس دو رویکرد رلف و یوهانی پالاسما بوده، بر مبنای مهم ترین جنبه های حس مکان در مسجد شیخ لطف الله، سیر از ظاهر به باطن و به اتحاد مثلثی عناصر کالبدی (ورودی مسجد، راهروهای ورودی، دیوار، سقف، محراب و گنبد) با نور و معانی است که موجب شکل گیری ارتباط عمیق درونی و دیالکتیکی بین مسجد شیخ لطف الله و ناظر و شاهد آن در بالاترین سطح حس مکان می گردد.
جایگاه زنان در آپوکریفای اعمال رسولان از چشم انداز زنانه نگر
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
178 - 196
حوزه های تخصصی:
اخیرا در مطالعات فمینیستی، بابی جدید برای بازنگری متون دینی و الهیات در چشم اندازی زنانه نگر گشوده شده است. الهیدانان فمینیست، در عین توجه به متون رسمی ادیان، به بحث درباره ی متونی می پردازند که از سوی جامعه ی دین دار، معتبر دانسته نمی شود. بدین سان در سنت مسیحی، مجموعه ای پنجگانه موسوم به آپوکریفای اعمال رسولان توجه الهیدانان فمینیست را به خود معطوف کرد. نگارش این متون را در سه سده نخست مسیحیت می دانند و در بیان دغدغه ی نخبگانی در خصوص نحوه ی حضور زنان در جامعه ی دینی، نکاتی منحصر به فرد و کاملا متفاوت با سایر متون مشابه را دربردارد. هدف از این پژوهش آن است که بتوان به تصویری روشن از گفتمان نادیده گرفته شده در سال های آغازین و شکل گیری مسیحیت رسمی رسید و بدین ترتیب به این پرسش پاسخ داد که آیا بر اساس متون دیگر، زنان در سده های نخستین مسیحیت پیوسته تحت انقیاد ساختار مردسالانه بوده اند یا خیر. از این رو، در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی شخصیت زنان مطرح شده در این متون از منظر فمینیستی پرداخته شده است و به این نتیجه دست می یابد که این متون زنان را در دو وجه قربانی قهرمان به تصویر کشیده اند.
دین در چو غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
553 - 573
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی مفهوم و تحلیل کارکرد دین در چین باستان، در دوره چو غربی، پرداخته است. آثار به جامانده از این دوره، از جمله شمایل نگارها و نوشته های روی ظروفِ برنزی آیینی، نگاشته های روی استخوان های غیبگویی، آرامگاه های سلطنتی و برخی دیگر از آثار متأخر، بیانگر عقاید و شعائر دینی چینیان باستان در آن دوره است. دین مردم در دوره اول چو (چو غربی)، شامل باور به تیآن (آسمان) به عنوان خدای متعالی، ارواح نیاکان، ارواح و خدایان طبیعت و باور به زندگی پس از مرگ است. خدای متعالی در رأس، و سایر ارواح و ایزدان در مرتبه پایین تر بوده و کارگزار تیآن محسوب می شوند. تیآن خدایی شخصی، حاکم بر کل عالم هستی، آفریننده و نگهدارنده همه موجودات است؛ او به منظور یاری ابنای بشر از رهگذر مکاشفه با آنها گفتگو دارد و همواره ایشان را به عدالت داوری می کند. مردم این دوره، افزون بر باور به خدای قادر مطلق-تیآن-به زندگی پس از مرگ نیز اعتقاد داشتند. به زعم آنان، انسان دارای دو روح است: یکی «پئو»، که پس از مرگ، به جهان فرودین سقوط نموده و در آنجا زندگی تاریکی خواهد داشت؛ و دیگری «هون» که به قصر شانگ دی یا تیآن صعود کرده و همانجا به خوشی زندگی می کند. همچنین جهت حصول شرایط زندگی مساعد، یا دست کم در امان ماندن از بلاها، باید به خدای متعالی، ارواح و نیاکان احترام گذاشت و برای آنها قربانی گزارد. برخلاف دوره شانگ، در دوره چو، نه روح فرمانروای مرده، بلکه خود فرمانروای زنده، به عنوان تیآن زی (فرزند آسمان)، واسطه آسمان و زمین است که باید براساس تیآن مینگ (حُکم آسمانی) به عدالت بر مردم حکومت کند.
وحدت وجود از دیدگاه عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحدتِ وجود به معنای اینکه خداوند موصوف به وجود است و هیچ یک از کائنات به وجود توصیف نمی شوند، در آثارِ عین القضات همدانی به خصوص در مکاتباتِ وی، بسیار مجالِ ظهور یافته است. عین القضات با تأویلی بر آیه کریمه «أَلا إِنَّهُمْ فِی مِرْیَهٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطٌ» (فصّلت/54) کسانی را که از لقای پروردگار در شک هستند، کور می داند. کوران کسانی هستند که احاطه خداوند بر تمامی موجودات و از جمله بر وجود خود را نمی بینند؛ چه اگر این احاطه را می دیدند، مشاهده می کردند که خود جلوه ای از خداوند هستند. از نظر وی خداوند به واسطه احاطه ای که بر مظاهرش دارد، هم مرکز است و هم محیط. بنابراینتنها حق تعالی موجود است؛ اما نه به آن معنی که کائنات، سراب باشند. بلکه آنها جلوه های گوناگون وجود واحد هستند که قاضی آنها را گاهی حادث نامیده است. خداوند قدیم است به این معنی که فراتر از زمان است و همچنان که در ازل، خدا بود و چیزی با او نبود، در ابد و در حال نیز به همان گونه است
بازتاب وجوه عشق در مثنوی با رویکردی به درمانگری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق در سنت عرفانی مولانا جایگاهی مبنایی دارد.مثنوی او با حکایت عشق و اشتیاق نی آغاز می شود و به عشق نیز پایان می پذیرد. هدف این پژوهش جستجو درباره جایگاه عشق از منظر مولوی به صورت عام نیست زیرا تمام شش دفتر مثنوی عشق است.مبنای این پژوهش بررسی وجوه عشق در مثنوی با توجه به خاصیت درمانگری عشق است.
این پژوهش بر آن است که به این پرسش پاسخ دهد که وجوه عشق از نظر مولانا کدام است؟ آیا عشق مورد نظر مولانا در دنیای مدرن کنونی می تواند درمانگر باشد یا خیر؟ نتایج نشان می دهد مولانا از شخصیت های فرا زمانی و فرامکانی است که همواره بر مسائل بنیادین بشر نظیر عشق که هیچ گاه کهنه نمی شود ،تکیه و تاکید می کند.رهایی از خود مطلوب ترین فرآورده عشق و آرزوی تکوینی انسان است؛زیرا شخص در پرتو آن در دنیای کنونی از رنج های آمیخته به خود رهایی می یابد و به مطلوبیت فطری خود خواهد رسید.پس عشق مورد نظرمولانا می تواند چراغی باشد برای کشف نیاز های معنوی عمیقی که در درون انسان قرار دارد.
شبیه سازی انسان در عرفان و ادیان غیراسلامی و آثار حقوقی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
217 - 243
حوزه های تخصصی:
شبیه سازی به عنوان تکنولوژی نوظهور، کانون توجه دولتمردان، پزشکان، حقوقدانان، فقها و سایر محافل علمی قرار گرفته است. در جریان شبیه سازی که انتقال هسته سلول جسمی به تخمک بدون هسته است، موجودی مطابق با صاحب سلول جسدی به وجود می آید و این پدیده علاوه بر اینکه دریچه ای نو به روی جامعه بشری در خصوص خصایص درمانی اش باز می کند، نگرانی هایی را پیش روی جامعه بشری قرار می دهد با این حال نظری قاطع درباره جواز یا حرمت آن توسط فقها بیان نشده است . عالمان یهودی در زمینه شبیه سازی درمانی سه دیدگاه متفاوت حرمت، جواز و وجوب را اختیار نموده اند. و آیین مسیحیت با استناد به اصولی چون حفاظت از کرامت انسانی، شبیه سازی را ممنوع اعلام نموده اند. از طرفی توجه متفکرین عالم، بویژه عالمان دین و اخلاق را به خود مشغول کرده است و از نظر بسیاری از مخالفان، شبیه سازی انسان حداقل با بعضی از آموزه های اصلی دین ناسازگار است و اِعمال این تکنیک در عرصه انسانی، به لحاظ اعتقادی با ایمان و عقاید اسلامی منافات دارد. پاره ای از اخلاق گرایان و عارفان بودایی نیز در این زمینه با حمایت مشروط از اعمال این گونه فناوری اظهار می دارند؛ تا آنجا که این شیوه به نفع زوج هایی باشد که آرزوی داشتن فرزند را دارند و درد و محنتی را به همراه نداشته باشد قابل اعمال است و در مقابل این اندیشه، پاره ای دیگر از عرفای بودایی براین عقیده اند که تولید مثل انسان از این رهگذر، باعث می گردد بنیان و شالوده آدمی تحلیل رود. در این نوشتار سعی شده شبیه سازی انسان در عرفان و ادیان غیراسلامی مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به مباحث قید شده درباره شبیه سازی می توان نسب طفل شبیه سازی شده را مشروع دانست و همانند فرزند طبیعی حقوق حضانت، ولایت، نفقه، توارث، وصیت و... را بر آن جاری کرد.
خواب و رؤیا ابزاری برای بیان کشف و شهودات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی جایگاه و نقش کشف در خواب های عرفا پرداخته است. در این بررسی، معنای عام و خاص کشف؛ یعنی رؤیت خدا و درک معانی دنیوی و اخروی مبنا قرار گرفته است. برای نیل به این هدف، خواب های عرفا با مضمون کشف، در دو بخش حلّ مسأله و رفع حجاب از دغدغه های ذهنی و کشف وقایع آینده، مطرح و بررسی شده اند. این بررسی نشان می دهد که یکی از مهمترین کارکردهای خواب عرفا حلّ بسیاری از مسائل و دغدغه های ذهنی آنان بوده است که بیشتر در حوزه مسائل دینی و عرفانی هستند. آنها علاوه بر این که این مسائل را از طریق خواب بیان می کردند، از این طریق بر تأثیر گذاری آن بر مخاطبان هم می افزودند؛ چون حل این مسائل در خواب از زبان خدا، پیامبر و مشایخ صوفیه انجام می شده است. علاوه بر حل مسائل در خواب عرفا، مکاشفاتی از نوع الهام مشاهده می شود که از وقایعی که هنوز در واقعیّت اتفاق نیفتاده، خبرمی دهند.
بازشناسی پدیداری اندیشه های عرفانی در معماری مسجد گوهرشاد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
417 - 438
حوزه های تخصصی:
در ساحت عرفان، معماری قدسی نوعی طی طریق است که در این سیر، هنرمند معمار با الهامی معنوی به قرب الهی رهنمون می شود. او برای جاودانه ساختن ارزش های الهی و فطری، همواره از هنر بهره برده و به وسیله آن معانی عرفانی و حکمت الهی را بیان داشته است. وی با کمک آموخته های دینی و درآمیختن آن با اندیشه متعالی اسلام، سعی داشت تا صفات ذات اقدس الهی و رابطه معنوی با بنده اش را در کالبد بنا تعین بخشد. نقش هدایت گری عرفان در مسجد، بزرگترین جایگاه بندگی، بیش از هر مکان دیگری قابل مشاهده است. در واقع معمار عارف به یاری تجسم بخشی مادی به مضامین روحانی و عرفانی، آنها را در نظر فرد متجلی و روح او را برای پیوستن به پروردگار آماده می سازد. این مقاله سعی دارد با روش تحلیل محتوا و متکی بر مطالعات کتابخانه ای و مشاهده میدانی، حضور عرفان، در کالبد مسجد جامع گوهرشاد مشهد را مورد کنکاش قرار دهد و از این رهگذر دریابد که اندیشه های عرفانی در شکل گیری بنای مسجد، معماری، تزئینات و نقشمایه های آن به چه میزان تاثیر گذار بوده و به چه نحو بروز کالبدی یافته اند. بررسی معماری مسجد گوهرشاد و آرایه های آن نشان می دهد، همگرایی تصوف و اعتقادات شیعی که به طور خاص در این دوره ظهور یافته است، در جای جای مسجد حضور دارد و آن را از این لحاظ خاص نموده که فضایی برای کشف و شهود عرفانی فراهم می آورد و بنده را از این طریق به سر منزل مقصود سوق می دهد. سیر از کثرت به وحدت از اصلی ترین نمود های اندیشه عرفانی، نیز در این بنا به کمال نمایان گشته است
بررسی دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا پیرامون انسان کامل با تأکید بر نقش هدایتی و ارشادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان کاملِ ابن عربی که بعدها مورد توجه ملاصدرا نیز قرار گرفت، در سیر صعودی به سوی حق تعالی راهی می شود و مرحله انسان الحیوان را پشت سر گذاشته و با سیر در خداوند، به مقام خلافت الهی دست می یابد. برخی عرفا و متصوفه به همین سطح بسنده کردند ولی ابن عربی و ملاصدرا از این فراتر رفته و سیر نزولی و یا سیر الی الخلق را مرحله ای از تعالی و کمال انسان می دانند. این مقاله که به صورت توصیفی- تحلیلی نگارش شده، به واکاوی دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا درباره یکی از مهم ترین نقش های دنیوی انسان کامل در قبال انسان های دیگر یعنی نقش هدایتی و ارشادی می پردازد. چنین انسانی واسطه میان حق تعالی و خلق بوده و تلاش می کند انسان های دیگر را به مسیر کمال هدایت نماید. هر یک از ابن عربی و ملاصدرا با اشاره به مبانی دینی، به این مهم اشاره کرده و حتی ابن عربی که خود را مصداقی از ختم ولایت می داند و هم چنین ملاصدرا، به این مهم پرداخته و نسبت به کمال انسان ها و ارشاد آن ها بی تفاوت نبودند.
تحلیلی بر شاخصه های عرفانی تئوری مهدویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
323 - 344
حوزه های تخصصی:
تئوری مهدویت نظر به گستردگی و جهان شمول بودن آن دارای ابعاد بسیار گسترده و ناشناخته ای است؛ یکی از مهم ترین مصادیق در عرفان اسلامی، مسأله ختم و مهدویت است که با عناوینی همچون انسان کامل، صاحب ولایت باطنی و ... عنوان شده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای درصدد بیان تفسیری عرفانی از مسئله مهدویت است. ذکر این نکته ضروری است که علی رغم برداشت های متفاوت از مفاهیم عرفانی و تأویل های گوناگون بسیاری از مبانی نظری و عملی عرفان در پیوند ناگسستنی با جامعه آرمانی مهدوی است. جایگاه کمتر شناخته شده تئوری مهدویت در مباحث عرفانی و تحقیقات فارسی و تطبیق آرای این نظریه و ایده با اصطلاحات اصیل عرفانی که به طور کلی بعد از ابن عربی رشد قابل توجهی داشته، نگارنده را بر آن داشته تا دست به این پژوهش بزند.
«مقدمه ای بر پدیدارشناسی عرفان عاشقانه در عرفان مولوی و حافظ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه عرفان عاشقانه ، صیرورت «انسانیت»به عنوان تجلی صفات خداوندی در انسانها در سه مرحله صورت می گیرد: نفس بیدار نشده (آدم معصوم قبل از گناه)، نفس بیدار شده (آدم بعد از گناه) و عشق (آدم عاشق به خدا). در این نگاه ، فرشته نماد مرحله بیدار نشدگی نفس وشیطان نماد مرحله بیدار شدگی نفس و انسان نماد مرحله عشق است و از این رو انسان جامع صفات فرشته و شیطان است. بعد از رخداد گناه ازلی، انسان از مرحله فرشتگی و ناآگاهی به مرحله بیدار شدگی و آگاهی قدم می گذارد و در واقع شیطان سبب ورود او به این مرحله می شود، اما این مرحله خود پنجره ای است برای ورود به صحنه معاشقه انسان با خداوند در متن تجلیات صفات جلالی و جمالی خداوند در این دنیا. بدین ترتیب در این نگاه ،عشق فرا رفتن از رابطه مبتنی بر قواعد حقوقی و اخلاقی به رابطه کاملا شخصی شده مبتنی بر ناز معشوق و نیاز عاشق است و در مرکز معنای زندگی این عالم قرار دارد.مقاله حاضر مقدمه ای است بر پدیدارشناسی عرفان عاشقانه در عرفان مولوی و حافظ .
بررسی تطبیقی هنجارهای اخلاقی در اخلاق مراقبت و اخلاق فتوت صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
31 - 60
حوزه های تخصصی:
سامان بخشی به روابط میان انسان ها یکی از کارویژه های اخلاق است و نظریه «اخلاق مراقبت» به دلیل توجه محوری به تعاملات انسانی و ارزش گذاری عناصری چون همدردی، همدلی، خیرخواهی و شفقت در آن، یکی از کارآمدترین نظریه های اخلاقی برای ایفای این نقش است. اخلاق فتوت متصوفه نیز هرچند فاعل اخلاقی را در گستره وسیع تری از تعاملات انسانی می بیند، ایفای کامل مسئولیت وی در تعامل با دیگران را یک پایه مهم از سلوک اخلاقی او می داند. بر این اساس و با توجه به اشتراکاتی که این دو نظریه اخلاقی در اصول و معیارهای اخلاقی حاکم بر مناسبات انسانی دارند، این انگاره که دو نظریه مذکور از دیدگاه مشترکی به شکل بایسته روابط انسان ها می نگرند تقویت می شود. برای بررسی انگاره بیان شده، ضمن بررسی این دو نظریه و تبیین نوع نگاه آن ها نسبت به هنجارهای حاکم بر مناسبات انسانی، به بیان شباهت ها و تفاوت های آن ها در حوزه مذکور پرداخته شده است. به نظر نگارنده، هرچند تفاوت های این دو بیشتر از شباهت آن ها به نظر می رسد، توجه به جایگاه محوری عنصر «مراقبت» در اخلاق مراقبت می تواند نتیجه ای متفاوت را پیش روی ما نهد؛ زیرا بسامد واژگانی همچون «شفقت»، «احسان»، «سخاوت»، «خدمت به دیگران»، «ایثار» و «گذشت» در بیان شروط صاحب نظران اخلاق فتوت برای فردی که بخواهد به اصول این نظریه اخلاقی در حوزه تعاملات انسانی پایبند باشد، می تواند دلیلی بر این ادعا قلمداد شود که در اخلاق فتوت نیز ارزش های مراقبتی در سامان بخشی به روابط انسانی بازنمایی می شوند و بر همین اساس، این دو نظام اخلاقی در حوزه تعامل با دیگران به همگرایی می رسند.
«تجلّی عرفان در معماری مسجد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند مکتب های عرفانی با معماری بناهای مختلف چنان عمیق و گسترده است که فرض جدایی معماری از عرفان محال می نماید. این همبستگی در بین ادیان الهی وهنر بومی آن کشورها به خصوص شریعت مقدّس اسلام آشکارتر است؛ پس می توان گفت عرفان متعلّق به ذات وماهیّت تمام ادیان است، دین ابزاری مؤثّرتر وسخنگوتر وشارحی برتر از هنر بالأخص معماری معابد و مساجد برای معرفی و حضور خود نداشته است؛ همچنان که معماری نیز هیچ حامی ایی بهتر از دین اسلام نیافته است . آیا می توان با نگاهی به گذشته معماری مساجد ایران تجلّی مفاهیم عرفانی را بر روی در ودیوار ویا نقوش و اشکال آن دید؟ مثلاً درمعماری مساجد ایران چرا گنبد را به صورت کروی ساخته اند؟ و چرا تمامی سطوح بناها را نقش گُل و بوته های انتزاعی وغیر واقعی پوشانده است؟در این مقاله سعی شده به روش اسنادی و مشاهده مستقیم اهمّیّت هنر معنوی وتجلّی عرفان در معماری مساجد ایران مورد بررسی قرارگیرد و زیبایی های فراموش شده، یادآوری گردد ودر نهایت نقش اساسی عرفان در جهت بخشیدن وهدایت هنر وهنرمندان به سوی مقصد الهی شان بیان شود.
پژوهشی در اندیشه های برهان الدّین محقق ترمذی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
11 - 37
حوزه های تخصصی:
برهان الدّین محقق ترمذی یکی از شخصیت های برجسته عرفان اسلامی است که در جوانی حضور بهاءولد بلخی را درک کرد و در سایه عنایت او به درجات والای عرفانی دست یافت. سیّد پس از مرگ بهاءالدیّن، ارشاد و هدایت مولانا جلال الدّین را به عهده گرفت و او را آنگونه به وادی طریقت هدایت کرد و به مقام فنا رساند که توانست مصاحبت شاه معشوقان - شمس تبریزی- را برتابد. تأمل در کتاب معارف برهان الدّین آشکار می کند که او اندیشه های والایی در عرصه طریقت دارد و این اندیشه ها تحوّلی شگرف در تفکّر بزرگانی چون مولوی و سلطان ولد به وجود آورده است. وی از زمره عرفایی است که وحدت هستی را درک کرده، کثرات را اموری اعتباری می داند. برهان الدّین همچنین ولایت را معرفتی قلبی می داند که به وسیله آن می توان همه چیز را مسخر حق دانست. علاوه براین، سیّد سردان در مورد ریاضت، ذکر و چله نشینی توضیحاتی داده است که دلیلی آشکار بر پختگی او در وادی عرفان است. در این جستار پس از بررسی اجمالی سیر زندگانی برهان الدّین، مهم ترین اندیشه های عرفانی او تحلیل و بررسی خواهد شد.
نوستالوژی هبوط و بازتاب آن در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«نوستالوژی» اصطلاحی است که از پزشکی وارد روان شناسی شده سپس جای خود را در ادبیات رمانتیک وغنایی باز کرده است. این حس در تمامی انسان ها به صورت غریزی وجود دارد و زمانی ظاهر می شود که فرد از گذشته پر اقتدار خود فاصله بگیرد. نوستالژی در آغاز ورود به ادبیات فقط شامل احساس این جهانی افراد بود، اما طولی نکشید که با طرح مسأله«هبوط» حضرت آدم، بُعد متافیزیکی نوستالژی نیز خود را آشکار کرد. هبوط حس دلتنگی برای وطن غیر مادّی است که از آغاز خلقت با آدمیان بوده و در تمامی آثار هنری خود را نشان داده است. شعر یکی از ابزار هایی است که هنرمندان برای نشان دادن این حسرت از آن استفاده می کنند. شاعرانِ عارف در بیان این حسّ روحانی آثار بی بدیلی را از خود به جا گذاشته اند. حافظ شیرازی نیز درغزلیّات خود، عالی ترین مفاهیم را در حوزه نوستالوژیِ هبوط خلق کرده است. این مقاله از دو قسمت تشکیل شده است. در قسمت نخست به معرفی نوستالوژی به مفهوم عام و نوستالوژی هبوط پرداخته شده است و قسمت دوم مقاله اختصاص به اندیشه های حافظ در خصوص نوستالوژی هبوط دارد. بخش اخیر نشان می دهد که شرح اشتیاق و مهجوری و چاره گری برای رسیدن به جایگاه نخستین، بر بسیاری از غزلیات خواجه سایه انداخته است.
بازنمایی هویت «پیر مغان» و«صوفی» در دیوان غزلیات حافظ با رویکرد نشانه شناسی گفتمانی و نظریه گفتمان لاکلا و موف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
283 - 308
حوزه های تخصصی:
در شعر حافظ شخصیت های بسیاری مانند زاهد، صوفی، محتسب، پیر مغان و غیره وجود دارند. هویت این افراد از نگاه و اندیشه حافظ در شعر او بازنمایی شده اند. سؤال پژوهش حاضر این است که دریابد شعر حافظ چگونه هویتی برای صوفی و پیر مغان قائل است و در تقابل هویت این دو شخصیت کدام یک برجسته گردیده است و شخصیت خودی تلقی می شود و کدام یک حاشیه رانی شده است و شخصیت غیرخودی محسوب می شود. پیکره تحقیق دیوان غزلیات حافظ می باشد. چهارچوب نظری مبتنی بر نظریه گفتمان لاکلا و موف و روش کار برمبنای روش نشانه شناسی گفتمانی سلطانی (1393) است. براساس این الگو تمام دال های ارزشی مربوط به «پیر مغان» و «صوفی» و مدلول های آن ها به دست آمده اند و موردتحلیل قرارگرفتند دال های ارزشی تمام بیت هایی هستند که این دو دال کلیدی در آن ها به کاررفته اند. نتیجه گیری حاکی از این بوده است که درتقابل هویت این دو شخصیت، هویت صوفی مجموعه ای از ویژگی های منفی است و با انتساب مدلول های منفی به دال صوفی، او موردحاشیه رانی قرار گرفته و شخصیت منفی و غیرخودی به شمار آمده است. درمقابل با انتساب مدلول های بسیار مثبت به هویت پیرمغان، حافظ او را برجسته ساخته و قطب خودی به حساب آورده است.
تحلیل تلمیحات عرفانی در دیوان سلمان ساوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۶
55 - 76
حوزه های تخصصی:
سلمان ساوجی در سنت عرفان عاشقانه، تحت تأثیر اندیشه های عرفانیِ شخصیت های برجسته ای چون ابن عربی، مولوی و حافظ است. جلوه های مختلف عرفان در اشکال مختلف در اشعار وی م وج می زند. غزلیات سلمان آکنده از حقایق عرفانی و تلمیحات عارفانه است و قصایدش، اگرچه در مدحِ ممدوحانش نگاشته شده، همچون غزلیاتش مملوّ از آموزه های عرفانی است. توجه به زیبایی ها و عواطف پرشور در اشعار سلمان آن چنان برجسته است که نظیرآن را در شاهکارهای سعدی و حافظ مشاهده می کنیم. سلمان ساوجی وحدت وجودی و اش راقی است. او مخالف زهد ریایی است و رندی و عیاری از ویژگی های اشعار اوست. عشق و وحدت وجود از درون مایه های اصلی اشعار سلمان و گوهر تلمیحات اوست. او طربناک و سرمست،حقیقت زندگی را در عشق می جوید. در غزلیات و قصاید مدحی سلمان احساسات عمیق عاشقانه و جهان بینی عارفانه چنان به هم درمی پیچند که بیان کننده نوعی شیوه زندگی و نگاه به عالم و آدم است. از این حیث سلمان وارث واقعی سنت عرفانی اسلاف وحدت وجودی خویش است.