عرفان اسلامی(ادیان و عرفان)

عرفان اسلامی(ادیان و عرفان)

عرفان اسلامی سال 9 پاییز 1391 شماره 33 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

«بازتاب مرگ ارادی در منطق الطیر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عطار منطق الطیر مرگ ارادی نفس رذایل اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 527 تعداد دانلود : 804
از منظر اهل عرفان، مرگ آغاز حیات بی مرگ است. این مهم نه تنها در مرگ اضطراری و اجباری بلکه در مرگ اختیاری و ارادی نیز صادق می باشد. اگر در مرگ اضطراری روح اجباراً از قید جسم، رها و به ملاقات حق نایل می گردد در مرگ ارادی با اراده و خواست سالک طریق حق و قبل از فرا رسیدن اجل این امر به وقوع می پیوندد. عطار نیشابوری در منطق الطیر خود که شرح سفر دشوار سالک در شاهراه وصول به حق است اذعان داشته که تنها آنان که وجودشان از آلایش های نفسانی و رذایل اخلاقیصیقل یافته و آینه حق نما شده اند رخصت حضور به بارگاه حق می یابند و در می یابند که حقیقت مطلقه با ایشان یکی است و در میانشان انفصالی نیست و در این راه عنایت و دستگیری حضرت حق و تبعیت از پیشوا و رهبری کاردان و راه شناس، جد و جهد طالبان و جویندگان مقصود را ثمر می بخشد.
۲.

«بررسی ارتباط خواب و مرگ عارفانه در مثنوی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خواب رویا مرگ عارفان مثنوی مولوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 111 تعداد دانلود : 444
خواب، رؤیا و مرگ از پدیده های مرموز و پرشگفت بشری است که پیوسته ذهن انسان را به خود مشغول داشته است. اندیشمندان، عارفان، روانشناسان و... همگی تلاش کرده اند تا از زاویه نگاه خویش پرتوهایی به این عوالم ناشناخته افکنده، گوشه هایی از آن را روشن و تشریح کنند. در اندیشه دینی خواب و مرگ هر دو مسئول انتقال روح به عالم ملکوت اند و از این رو شباهت بسیاری به یکدیگر دارند، با این تفاوت که در مرگ انتقال دائم روح صورت می گیرد و در خواب انتقال موقت. مولوی با بهره گیری از اندیشه های قرآن و حدیث، علاوه بر خواب و مرگ طبیعی، انواع دیگر این دو پدیده را از منظر عرفانی مورد توجه قرار داده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با بررسی خواب و مرگ از دیدگاه عرفانی، ارتباط این دو از نظر مولوی تشریح و تبیین گردد.
۳.

«اُستن این عالم ای جان غفلت است»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان متون عرفانی مولانا مثنوی معنوی ذکر نسیان سهوالقلب غفلت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 347 تعداد دانلود : 879
در بیشتر متون عرفانی غفلت با مفهومی منفی نگریسته شده و آن را همواره به عنوان اولین گام سقوط سالک و عامل دوری از مسیر سلوک می دانند. صوفیان غفلت را حجابی عظیم دانسته که سالک طریقت در مسیر سلوک با آن مواجه می شود . حجابی در مسیر راه بیگانگان و نااهلان عشق که مولد و مورث شقاوت و فلاکت است. تا آنجا که معتقدند غفلت مهمترین عامل حسرت در روز قیامت و یکی از خانمان سوزترین مصیبت های انسانی، عامل گمراهی و انحراف از صراط مستقیم و دوری از درگاه باری است . نکته قابل تأمل که اساس این پژوهش نیز بر آن استوار است آن است که مولانا بر خلاف دیگر عرفا، غفلت را ستون و اساس دنیای مادی دانسته و معتقد است که این غفلت برای قوام و پایداری این جهان ضروری و بایسته است و عامل عمارت و آبادانی دنیای مادی است . مفهومی که مولانا با تحلیل و تمثیل در پی اثبات آن است و در دیگر متون عرفانی و صوفیانه بدان اشاره نشده است
۴.

نگرش عرفانی و دینی مولانا به چیستی و چرایی مرگ در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی مولوی مرگ انواع مرگ مرگ سرخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 488 تعداد دانلود : 607
یکی از موضوعات پرداخته شده در مثنوی معنوی، موض وع خیره کننده، حیاتی و مه یّج مرگ)death) است . مولانا با تمسّک به آموزه های اسلامی و عرف انی، به تبی ین و ت شریح این م هم پرداخ ته و رس الت خویش را به اب نای الزّمان، خاص ّه طی طریق کنندگان کوی دوست ادا نم وده است. ضرورت توجه ب ه این موضوع از آن روست که تا چیستی، چرایی و فلسفه وجودی مرگ از دیدگاه عرفانی و دینی به عنوان یکی از گذرگاه های مهم زندگی انسان موشکافی شود و برای اذهان سالکان، روش ن گردد که مرگ نه تن ها نابودی نیست بلکه ت ولد است نه تن ها ناگوار نیس ت بلکه از بین برنده حجابی (curtain) بین عاشق و معشوق است .به س خن دی گر م رگ در حک م «جسرٌ یوص ل الحبی ب ال ی الحبیب» اس ت. م رگ آزم ون و مح کی اس ت ب رای م دعی ان ک وی دوس ت و مشتاق ان محبوب ازل ی. م ولانا با ای ن نگ رش، م رگی که برای بسیاری از انسانها ناشناخته و منزجرکننده بوده است  به گون ه ای دل نش ین عرضه داشته است و خاط ر ن شان می سازد که هی چ چی ز در آفرینش از جمله مرگ، بی حکمت آفریده نشده است.
۵.

«بررسی عرفان عاشورایی در اندیشه مولانا و عمان سامانی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان شهادت عاشورا شعر مولانا شعر عمان سامانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 766 تعداد دانلود : 208
ماجرای کربلا تراژدی سهمگینی است که همه صحنه های آن لبریز از احساس و عاطفه وایثار و عشق است.درباره حادثه بزرگ عاشورا، از جهات مختلفسخن گفته شده، اما بسیاری از اسرار بنیادی این قیام و شهادت، همچنان نیازمند تامل ودقت است. یکی از ابعاد متنوع و مهم اینحادثه، بعد عرفانی آن است، که هرگاه چنین ماجرایی در منظر تیزبین و لطیف عارف قرار گیرد و بر مفاهیم بلندعرفانی منطبق گردد و با زبان رمز و تمثیل و بهره گیری از قدرت تصاویرشاعرانه، عرضه شود، زوایای تازه ای از آن آشکار می شود. مقاله حاضر کوششی است در راه دست یابی به زبده اندیشه های دو تن از نام آوران ادبیات عرفانی ایران در خصوص عرفان عاشورایی: مولانا جلال الدین محمد بلخی و عمان سامانی. نویسنده کوشیده است  نخست با استفاده از آثار مشهور این دو شاعر و نیز با یاری جستن از شرح و تفسیرها و کتاب های تحلیلی برجسته ترین جنبه های عرفان عاشورایی را در اندیشه آنان مطرح نماید و آن گاه با استناد به ابیاتی از آثار برجسته این دو شاعر، عرفان عاشورایی را در اشعارشان بررسی نماید و در نهایت با مقایسه تطبیقی نقاط اشتراک و اختلاف اندیشه این دو شاعر بزرگ را باز نماید.
۶.

«تبیین عرفانی امام خمینی از اسماء ذاتیه الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امام خمینی اسماء ذاتیه اسم مستأثر الرحمن الرحیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 199 تعداد دانلود : 395
ذات را با صفتی معین از صفات و تجلی ای از تجلیات، اسم می نامند. امام خمینی همچون سایر عرفا، اسماء الهی را به یک اعتبار به اسماء ذاتیه، صفاتیه و افعالیه تقسیم می کند. ایشان با نگاهی متفاوت، قرار گرفن اسماء الهی تحت این اعتبارات سه گانه را به حسب ترتیب مشاهدات اصحاب مشاهده و تجلیات قلوب ارباب سلوک و معرفت می داند. امام به شیوه اهل معرفت، اسماء ذاتیه را بر دو قسم، تقسیم می کند: یکی اسماء مستأثره که خداوند آنها را برای خویش برگزیده و علم به آنها از اختصاصات حق است . و دیگر، اسماء ذاتیه ای که حکم و اثر آنها در عالم ظاهر است و از ناحیه اثر و حکم شناخته می شوند. به عقیده عموم عرفا مرتبه احدیت همان اسم مستأثر است که در غیب ذات باقی مانده و در عالم ظهور پیدا نمی کند. امام خمینی بر خلاف این دیدگاه معتقد است که این دسته از اسماء نیز مانند سایر اسماء الهیه در عالم ظهور دارد؛ اما مظاهر این اسم که همان جهت ارتباط مستقیم اشیاء به حق است همانند خود این اسم برگزیده حقند. همچنین امام در ذیل تفسیر سوره مبارکه حمد و تفسیر آیه 32 سوره مبارکه حشر، به شرح عرفانی اسماء  ذاتیه ای پرداختند که حکم و اثر آنها در عالم ظاهر است. ایشان در تفسیر دو اسم ذاتیه "الرحمن و الرحیم" نیز مخالفت صریح خود را با اعتقاد رایج عرفا مبنی بر اینکه الرحمن رب عقل اول و الرحیم رب نفس کلی باشد، بیان نموده است.
۷.

«تجلّی عرفان در معماری مسجد»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجلی عرفان معماری گنبد محراب مناره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 60 تعداد دانلود : 971
پیوند مکتب های عرفانی با معماری بناهای مختلف چنان عمیق و گسترده است که فرض جدایی معماری از عرفان محال می نماید. این همبستگی در بین ادیان الهی وهنر بومی آن کشورها به خصوص شریعت مقدّس اسلام آشکارتر است؛ پس می توان گفت عرفان متعلّق به ذات وماهیّت تمام ادیان است، دین ابزاری مؤثّرتر وسخنگوتر وشارحی برتر از هنر بالأخص معماری معابد و مساجد برای معرفی و حضور خود نداشته است؛ همچنان که معماری نیز هیچ حامی ایی بهتر از دین اسلام نیافته است . آیا می توان با نگاهی به گذشته معماری مساجد ایران تجلّی مفاهیم عرفانی را بر روی در ودیوار ویا نقوش و اشکال آن دید؟ مثلاً درمعماری مساجد ایران چرا گنبد را به صورت کروی ساخته اند؟ و چرا تمامی سطوح بناها را نقش گُل و بوته های انتزاعی وغیر واقعی پوشانده است؟در این مقاله سعی شده به روش اسنادی و مشاهده مستقیم اهمّیّت هنر معنوی وتجلّی عرفان در معماری مساجد ایران مورد بررسی قرارگیرد و زیبایی های فراموش شده، یادآوری گردد ودر نهایت نقش اساسی عرفان در جهت بخشیدن وهدایت هنر وهنرمندان به سوی مقصد الهی شان بیان شود.
۸.

«دیدگاه عرفانی ابن فارض»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن الفارض عرفان حب معرفت حلول اتحاد وحدت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 624 تعداد دانلود : 561
از تفاوت های اساسی میان انسان وسایر موجودات از جمله فرشتگان این است که اندیشه ورزی و احساسات او همواره دارای تحوّل و بالندگی است؛ به گونه ای که این بعد اساسی از شخصیت او حتی به معتقدات دینیش هم سرایت می کند؛ واز این بابت است که می بینیم شیوه عبادت این آفریده که فلسفه آن از سوی آفریدگار در یک جمله خلاصه شده است«وما خلقتُ الجنَ والانسَ الا لیعبدون»(الذاریات:56) هم دچار تحوّل شکلی و حتی ماهوی می شود، وضمن حفظ جوهر خود که بندگی خداوند باشد، چنان معقد وپیچ در پیچ می شود که بایستی از جنسِ این آفریده مکلّفِ به عبادت در شکل های مختلف زندگی، انسان های دیگری بیایند و دست به تحقیق بزنند تا زوایای شیوه پرستش و سیر و سلوک او را روشن کنند. ابن الفارض در دورانی می زیسته است که عبادت برخی از مؤمنان از شکل ساده خود عبور کرده و به مرحله زهد وانقطاع الی الله در قرن اول سپس به سیر وسلوک در آغاز قرن دوم و بعد از آن به پدیده فنا و حلول و اتحاد در اواخر این قرن ونیز قرن سوم وبالاخره به وحدت وجود یا شهود و مفاهیم غامض آن در قرن هفتم رسیده است.این پژوهش در صدد بررسی و تحلیل دیدگاه عرفانی ایشان است
۹.

«تجلّی مفاهیم و اصطلاحات عرفانی دردو قصیده «عینیه» ابن سینا و «علی طریق إرم»نسیب عریضه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا «عینیه» نسیب عریضه «علی طریق إرم» قصیده عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 431 تعداد دانلود : 910
اعتقاد به اینکه اصل و منشأ روح از عالم بالاست و به سبب غفلت و فراموشی در عالم پست مادی هبوط کرده و زندانی گشته، یکی از اصولی ترین بن مایه های عرفانی است و سالک می کوشد آن را از پلیدی ها پاک سازد و با علم و معرفت رشد دهد، تا آن هنگام که زمان مرگ فرا رسد و بار دیگر نفس به اتحاد مع الله برسد درحالی که به همه امور نهانی آگاه است. ابن سینا در قصیده عرفانی «عینیه» این مسأله را محور قرار داده و به  تبیین مراحل سیر روح پرداخته است.نسیب عریضه،شاعر معاصر عربی، نیز در قصیده بلند ومشهور «علی طریق إرم» با الهام از «عینیه» ، مراحل سیر نفس در حرکت به سوی کمال را به رشته نظم کشیده است.دو شاعر در اندیشه پست شمردن دنیا و اسارت روح افلاکی در جسم خاکی و نیز والا بودن سرچشمه حقیقت ها با یکدیگر اتفاق نظر و درنحوه سیر و هدف خویش با هم اختلاف دارند. ما در این مقاله بر آنیم تا ضمن بررسی تطبیقی این دو قصیده به بیان وجوه تشابه و تفاوت آن دو بپردازیم.
۱۰.

«نسبت «ارواح مهیّمین» با «قلم اعلی» در عرفان ابن عربی و حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مهیمین کروبیون ابن عربی حکمت متعالیه عالین عماء نفس رحمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 529 تعداد دانلود : 940
«مهیمین» عنوانی است که در مکتب ابن عربی و حکمت متعالیه در مورد ارواح یا فرشتگانی به کار رفته که از شدت عشق به خداوند در جلال الهی متحیر و به تسبیح او مشغولند و از خود و آفرینش جهان و انسان بی خبرند و بنابراین روح محض اند و تنها از روی توسع به آنان ملائکه گفته می شود.بدین سان آنان به سجده در برابر آدم  مکلف نبوده اند و به همین دلیل گفته شده که مراد از «عالین» درآیه «قال یا ابلیس ما منعک ان تسجد لما خلقت بیدی استکبرت ام کنت من العالین»(ص:37) همین ارواح هستند. البته گاهی به این ارواح،«کروبیون» نیز گفته شده و  بعضی از اندیشمندان حکمت متعالیه آن ها را با «انوارقاهره» درحکمت اشراق تطبیق نموده اند. این ارواح در اثر «تجلی بنفسه لنفسه» حق تعالی و از مرتبه «عماء» و به مدد « نفس رحمانی» مورد « آفرینش»، یا به تعبیر دقیقتر « ابداع» قرار گرفته اند. از میان طبقات عارفان، «أفراد» را می توان مظاهر آنان ارواح دانست. این ارواح از جهتی برتر از قلم اعلی یا عقل اول قرار دارند اما از جهتی دیگر با آن هم رتبه هستند.هم چنین از دیدگاه برخی اندیشمندان مثل ملاصدرا  این ارواح برتر از اهل جبروت هستند اما از دیدگاه قیصری بخشی از عالم جبروت به شمار می آیند
۱۱.

«بررسی تطبیقی کلام الهی در عرفان اسلامی و مسیحی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کلمات الاهی کلمه الاهی کلام‌ الاهی کلمه الله یا لوگوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 169 تعداد دانلود : 423
سرّ این که خداوند، انبیا و ارواح و بلکه موجودات را " کلمه " نامیده است بستگی به شناخت چگونگی ایجاد و ماده ای که از آن، به آن و در آن ایجاد واقع است، دارد. خداوند تأثیر ایجادی را " قول " نامیده است. چنان که می فرماید: " سخن ما به هر چیزی وقتی اراده وجود آن کنیم این است که بدو گوییم: باش! در دم وجود یابد. "پس اگر واسطه ای بین فاعل بودن خداوند و موجودی که پدید می آید، وجود داشته باشد، این " قول " است؛ ولی اگر فعل خداوند به ذات خود باشد که هیچ واسطه ای بین ذات او و بین مفعول وجود نداشته باشد، نام این فعل " کلام " است و ظاهر شونده به  آن " کلمه " است. اینکه موجودات " کلمات " نامیده می شوند؛ از این حیث است که آنها با کلمه تکوین یعنی " کُن " آفریده شده اند. در قرآن کریم نیز بر کلمه خدا و خلقت عیسی(ع) اشاره رفته است.  اگر این سخن درست باشد که کلماتی که انسان بر زبان می آورد، همانا صورت های نَفَسی است که از سینه اش بیرون می آید، پس می توانیم بگوییم که کلمات وجودی، صورت های خارجی بر نَفَس رَحمانی است؛ یعنی خداوند رحمان هنگام دمیدن تکلّم می کند و در نَفَس او کُلّ عالم شکل می گیرد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۵