فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۳٬۷۷۷ مورد.
۱۳۶۱.

شرح جامی بر بیتی عرفانی از امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شرح جامی بر بیت امیرخسرو دهلوی آثار جامی شعر خسرو دهلوی لای شهادت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰۴ تعداد دانلود : ۱۸۵۴
امیرخسرو دهلوی، بیتی دارد که در حد خود معروف است: ز دریای شهادت چون نهنگ لا برآرد سر تیمّم فرض گردد نوح را در روز طوفانش ماده اصلی این بیت و مایه ذهنی امیرخسرو در گفتن آن، «لا» ی «شهادت» است که پیش از او سنایی و دیگران نیز با آن مضامین تازه ای ساخته اند و بی گمان امیرخسرو از آن ها آگاهی داشته است. بعد از امیرخسرو، بعضی از صوفیان و شاعران بر این بیت شرح هایی نوشته اند که از جمله آن ها، نورالدین عبدالرحمن جامی، شاعر معروف قرن نهم است، که آن را با اندیشه های وحدت وجودی محیی الدین ابن عربی پیوند داده است، و به نظر می رسد که وی پس از دیدن شرح محمد اسیری لاهیجی، آن را نوشته باشد. در این مقاله، با اشاره به پیشینه اندیشه امیرخسرو، متن مصحح شرح جامی نیز عرضه شده است.
۱۳۶۲.

کیفیت تجلّی حق تعالی در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کثرت تجلی ظاهر وحدت ظهور مظهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۸ تعداد دانلود : ۶۲۱
از مسائلی که در عرفان اسلامی و بیانات اهل معرفت مورد توجه واقع شده، مسئله چگونگی ظهور حق تعالی در مراتب تعینات است؛ یعنی چگونه حق جلّ و علا از مرتبه کمون به مرتبه ظهور رسیده است. آنچه این مقاله به بررسی آن پرداخته، این است که این امر از آن مرتبه ای که هیچ نحو تعینی از خود ندارد، چگونه به مرحله ای می رسد که برای ما قابل مشاهده می گردد. همّ اساسی این پژوهش، توضیح بسامان و تبیین نظام مند نظر مشهور از اهل تحقیق است که در نهایت، بدین قرار قابل عرضه می باشد: در تعینات ذاتی، مانند تعین اوّل، ظهور از آنِ حق بوده، هستی حقیقی از اوست و در تعیناتی که در دایره فیض مقدس است، خلق ظهور داشته و حق باطن است؛ یعنی خلق حجاب حق است و اگر حجاب خلق برداشته شود، هستی حق ظاهر می گردد.
۱۳۶۳.

تحلیل وحی در اندیشه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن عربی وحی عالم مثال جبرئیل حقیقت محمدیه فرشته وحی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۴۱۶ تعداد دانلود : ۱۲۷۴
ابن عربی تحلیل خاصی از وحی دارد که از هستی شناسی او نشئت می گیرد. هستی شناسی او نیز بر تجلی حق تعالی مبتنی است. با تجلی او، همه پدیده های عالم لباس تحقق بر تن کرده، بروز و ظهور می یابد. حقیقت محمدیه و انسان کامل، نخستین تجلی حق تعالی است که همه مواهب انبیا از عهد آدم تا آخرین آن ها و وحی از آن نشئت می گیرد. از نظر ابن عربی، وحی که همان معانی مجرد عقلی است، در قالب های حسی در مرتبه خیال، مقید است. از دیدگاه ابن عربی، وحی دو نوع است: یکی وحی عام که تمام موجودات عالم(ماسوی الله) را در بر می گیرد و دیگری، وحی خاص که همان الهام است. در تلقی وحی، گاه فرشته وحی نقش ایفا می کند. از آنجا که وحی شریعت و نبوت مربوط به وضع و تنظیم قوانین و برنامه های زندگی بشر در این دنیاست، منقطع می شود، اما ولایت که مربوط به چهره باطن و حقیقت دین است، استمرار می یابد.
۱۳۶۴.

دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلال الدین مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان حقیقت معرفت غیب تأویل شهادت شریعت ظاهر باطن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵۳ تعداد دانلود : ۷۱۷
به نظر می رسد از مهم ترین ارکان جهان بینی عرفانی توجه به دو ساحت «ظاهر» و «باطن» واقع است. بر این اساس، هر امر واقعی، اعم از عالم و آدم و حتی حضرت باری تعالی، دارای این دو شأن هستند. علوم ظاهری در پی شناخت ظاهر عالم هستند، اما عرفان کوشش انسان برای راه یافتن به باطن هستی است. این آموزه از ارکان اندیشه عرفانی مولانا جلال الدین بلخی و کلید فهم اندیشه ها و آثارش به ویژه شاهکار او «مثنوی معنوی» است. هدف این نوشتار، بیان دیدگاه مولوی در این زمینه است و روش آن، استخراج ابیات مربوطه از مثنوی معنوی و شرح و تفسیر آنهاست. دستاورد این تحقیق این است که از نگاه مولوی، عالم، آدم، معرفت، دین، قرآن، عمل انسان و هر حقیقت دیگری دارای ظاهر و باطن یا بطونی است و معرفت اصیل، رسیدن به آن بطون است. دین داری و دین ورزی عارفانه کشف جغرافیای باطن و زیستن در آن است.
۱۳۶۵.

نور سیاه پارادوکس زیبای عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان کامل احمد غزالی ادبیات عرفانی عین القضات پارادوکس نور سیاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸۵ تعداد دانلود : ۸۵۲
پارادوکس «نور سیاه» در آثار عارفانی همچون نوشته های عین­القضات و احمد غزالی، رمزی عارفانه برای اموری چون ذات حق تعالی یا دیدنی نادیدنی، حجاب ذات، بالاترین نورها و جامع انوار حتی نمادی از ذات ابلیسدر مقابل نور سفیدکه تمثیل نور محمدی(ص) است، کاربرد دارد. در عالی­ترین مصادیقش افزون بر ذات الهی، در بسیاری موارد تجسم انسان کامل و عارف واصلی است که همچون آهن گداخته، صفات آن مثل سیاهی، سردی و سختی را در اثر مجاورت آتش از دست داده سرخ، نرم و داغ شده است؛ در حالی که مثل آتش است، عین آتش هم نیست؛ از طرفی دیگر آهن هم نیست. با اینکه سر تا پا الهی شده ولی خدا نیست گرچه همان انسان قبل نیز نیست. او به مرحله ی «انسان خدایی» رسیده است و همانند خورشیدی که در نیمه شب جهان مادی می درخشد باعث روشنی و هدایت می­گردد. او مظهر «کنت کنزا مخفیا» و «نور علی نور» است که تمام رنگ­ها را با ریاضت در خُم وحدت یک­رنگ کرده به رنگ سیاه یا نور ذات رسیده است.
۱۳۶۷.

نقدی بر اسناد سلسله های معروفیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان تصوف نقد معروف کرخی سلسله های معروفیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۸ تعداد دانلود : ۸۹۹
در منابع عرفانی و تذکره ها از چهارده سلسله ی عرفانی به نام سلاسل معروفیه نام برده شده است که همه ی آن سلسله ها از طریق جنید و استادش سری سقطی به معروف کرخی می رسند و به همین دلیل به معروفیه مشهور شده اند. بحث: هنگام بررسی زندگینامه ی بسیاری از صوفیانی که به عنوان حلقه های اتصال به این طریقه های صوفیانه اند، مشخص می شود که آنها نمی توانند حلقه ی رابط قبل و بعد از خود ــ چنانکه ادعا شده است ــ قرار گیرند و با اغماض، تنها شمار اندکی از این سلسله های چهارده گانه، دارای انتسابی درست هستند؛ به عنوان نمونه نعمت اللهیه و نقشبندیه و انتساب دیگر سلسله ها به معروف کرخی قابل اثبات نیست. نتیجه گیری: این مقاله با بررسی زیرشاخه های این سلسله های صوفیانه، منتهی به نفی نظریه ی رایج درباره چهارده سلسله ی معروفیه می شود.
۱۳۶۸.

نگاهی به منظومه معماری منظر (با تکیه بر متون اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادراک نور معماری فضا منظر ناظر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۷ تعداد دانلود : ۶۶۷
مناظر بی پایان هستی نشانی از حکمت و معماری بی بدیل آفریدگار هستی است. معانی مناظر و مفاهیم معماری چیست؟ عوامل آن کدام است؟ بازتاب و مراتب ادراک این مناظر در انسان چگونه است؟ در ظهور این مناظر سلسله مراتبی وجود دارد که از منشأ قدرت لایزال هستی آغاز می گردد. ظهور و وجود مناظر از جریان دایم الافاضه فیّاض علی الاطلاق من جمیع الجهات و الحیثیات است که انقطاع فیض موجب انهدام آنهاست. هر موجودی در عالم مادی، جایگاه و زمان و مکان خاص خود را داراست. عوامل مناظر به سه دسته کلی: ناظر، نور و فضا تقسیم می شود و هر کدام از مناظر بازتابی در ناظر ایجادمی کند و حکمتی را به او متذکرمی شود. مراتب ادراک انسان از مناظر، به ترتیب از حس به خیال و تعقل صعود پیدامی کند. تعقل در مناظر تا عمق معانی آنها نفوذ کرده و تا کنه وجودی آنها در حد وسع و توانایی پیش می رود تا به حقیقت هستی برسد.
۱۳۷۰.

بررسی چگونگی ارتباط نفس با بدن از دیدگاه ابن عربی

نویسنده:

کلید واژه ها: نفس انسان ابن عربی بدن روح بخاری مرتبه مثالی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۲۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۲۲۰
ابن عربی در تبیین چگونگی ارتباط میان نفس ناطقه انسانی، که هویت عقلی دارد، با بدن جسمانی، «مرتبه مثالی انسان» و «روح بخاری» را به عنوان دو پل ارتباطی، که وظیفه وساطت میان نفس و بدن را به عهده دارند، مطرح می کند. در بحث روح بخاری، میان ابن عربی و فلاسفه، چندان اختلافی به چشم نمی خورد، اما اصل اثبات مرتبه مثالی برای انسان و تبیین نقش آن در ایجاد ارتباط میان نفس ناطقه و بدن مادی، از ابتکارات باارزش ابن عربی است. وی برای اشاره به مرتبه مثالی انسان، از تعابیر و اصطلاحاتی همچون «نفس حیوانی» و «روح حیوانی» استفاده می کند. این مقاله بر آن است که با تحقیق دربارة دیدگاه ابن عربی در مسئله رابطه نفس و بدن، گوشه ای از نظریات عارفان را در این باب روشن سازد.
۱۳۷۱.

«تجلّی عرفان در معماری مسجد»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجلی عرفان معماری گنبد محراب مناره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۷۴
پیوند مکتب های عرفانی با معماری بناهای مختلف چنان عمیق و گسترده است که فرض جدایی معماری از عرفان محال می نماید. این همبستگی در بین ادیان الهی وهنر بومی آن کشورها به خصوص شریعت مقدّس اسلام آشکارتر است؛ پس می توان گفت عرفان متعلّق به ذات وماهیّت تمام ادیان است، دین ابزاری مؤثّرتر وسخنگوتر وشارحی برتر از هنر بالأخص معماری معابد و مساجد برای معرفی و حضور خود نداشته است؛ همچنان که معماری نیز هیچ حامی ایی بهتر از دین اسلام نیافته است . آیا می توان با نگاهی به گذشته معماری مساجد ایران تجلّی مفاهیم عرفانی را بر روی در ودیوار ویا نقوش و اشکال آن دید؟ مثلاً درمعماری مساجد ایران چرا گنبد را به صورت کروی ساخته اند؟ و چرا تمامی سطوح بناها را نقش گُل و بوته های انتزاعی وغیر واقعی پوشانده است؟در این مقاله سعی شده به روش اسنادی و مشاهده مستقیم اهمّیّت هنر معنوی وتجلّی عرفان در معماری مساجد ایران مورد بررسی قرارگیرد و زیبایی های فراموش شده، یادآوری گردد ودر نهایت نقش اساسی عرفان در جهت بخشیدن وهدایت هنر وهنرمندان به سوی مقصد الهی شان بیان شود.
۱۳۷۲.

تجلّی نظریه وحدت وجود در اشعار عمان سامانی با نگاهی به آرای شمس تبریزی و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وحدت وجود مولوی شمس تبریزی امام حسین (ع) عمان سامانی گنجینه اسرار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
تعداد بازدید : ۱۸۸۱ تعداد دانلود : ۲۲۳۱
نظریه وحدت وجود را می توان محوری ترین مفهوم در عرفان اسلامی نامید و به درستی می توان گفت که سایر مفاهیم حول این محور اصلی در گردش اند و برای اعتلای این مفهوم به کار می روند. در این پژوهش، نظریات وحدت وجودی عمان سامانی، در قالبی طبقه بندی شده و منظم به تصویر کشیده شده و در هر بخش با نظریات سایر عرفا به خصوص آرای شمس الدین محمد تبریزی و مولانا جلال الدین محمد مولوی مقایسه شده است. همچنین در این مقاله، در یک طبقه بندی منظم، آرای عمان سامانی در باب وحدت وجود در چهار بخش مورد بررسی قرار گرفته و به تفصیل در مورد هر باب بحث شده است: نخست یگانگی عاشق و معشوق؛ دوم، یگانگی جان اولیا؛ سوم، یگانگی اولیا و خداوند(مقام فنا) و چهارم، وحدت جان اولیا در طول زمان. علاوه بر طبقه بندی و سنجش نظریات وحدت وجودی عمان سامانی، به بررسی آبشخور و سرچشمه این نظریات در احادیث و روایات مأثوره از ائمه نیز پرداخته و نمونه هایی از این تأثیر ارائه شده است.
۱۳۷۳.

«ابن فارض و معرفت عاشقانه»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن فارض مصری معرفت عاشقانه عشق عاشق معشوق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۴۱
آثار عرفای بزرگ اسلامی بیانگراین حقیقت می باشد که دو عنصر محبت و معرفت نقش مهمی هم در شکل گیری و هم در مرز بندی این آثار وزین داشته اند. هر چند کمتر عارفی یافت می شود که آثارش از این دو عنصر مهم بی بهره باشد لیکن طایفه ای از عرفای اسلامی بیشتر معرفت گرا می باشند و عنصر معرفت در آثارشان نمود بیشتری دارد و طایفه ای دیگر محبت گرا می باشند و عنصر محبت و عشق در آثارشان جلوه بیشتری دارد . ابن فارض مصری (576-632 ه.) از اکابرعرفای محبت گرای سده هفتم هجری است که محبت عاشقانه خویش را در تائیه کبری عرضه داشته و عشق بازان کوی معشوق را به خمخانه ساقی کشانده، جام وجودشان را از نور باده محبت برافروزانده است . این مقاله با عنوان (ابن فارض و معرفت عاشقانه) تلاشی است در جهت تبیین دیدگاه محبت گرایانه ابن فارض در تائیه کبری و کوششی است در بیان سیر عاشقانه محب و محبوب در مراتب و اطوار عشق.
۱۳۷۴.

پیوند رؤیت فؤاد و بصر در معراج پیامبر(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رؤیت خدا حضرت محمد(ص) بصر نبی فؤاد نبی معراج نبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۵ تعداد دانلود : ۹۴۰
مسئله رؤیت خداوند در کلام، حکمت و عرفان اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در حالی که به نظر نمی رسد در علم کلام، دغدغه ای برای جمع میان موافقان و مخالفان رؤیت خداوند با بصر وجود داشته باشد، عارفان برای جمع میان رؤیت بصری و بصیرت شهودی تلاش فراوانی کرده اند. نمونه کامل این تلاش ها را می توان در تأویل دو آیه «مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَی» و «مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَ مَا طَغَی» در سوره نجم ملاحظه کرد که ویژگی های دیدار پیامبر با جبرئیل را در سفر روحانی یا معراج خود حکایت می کنند. از میان عارفان مسلمان، فرغانی در مشارق الدراری با تصریح به اتحاد دیده و دل، آیه دوم را نمونه ای از رؤیت خدا با چشم سر که با دیده دل یگانه شده می بیند. سید حیدر آملی نیز با تأویل آیه دوم به سفر چهارم از اسفار اربعه، دیدن بصر را به مقام بازگشت و از وحدت به کثرت خلق مربوط می داند. در این سیر، سالک با چشم، گوش و زبان الهی می بیند، می شنود و سخن می گوید؛ بنابراین در قرآن و عرفان، میان ادراک حسی و شهود عرفانی، نوعی رابطه عمیق و پیوند هم افزایی وجود دارد.
۱۳۷۵.

«از فنا در خود تا بقا در حق»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سالک فنا فناءالفنا بقا توحید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۱۲۳
برای رسیدن به حقیقت حقه هستی و جاودانگی، انسان باید فانی شود تا بقا یابد. انسان باید خویشتن خویش را نابود کرده تا بتواند به خویشتن حقیقی دست یابد که آن جز ذات باقی حق نیست.  در این مرحله انسان اثری از خود نمی بیند، به هر چه می نگرد اوست. منیّتی نیست تا اظهار وجود نماید. فنا اقسام مختلفی دارد ولی مهمترین مراتب فنا از میان این اقسام، سه نوع افعالی، صفاتی و ذاتی است؛ البته در تمامی مراتب فنا گونه ای بقا هست. انسان فانی به چنان معرفتی می رسد که هیچ حجابی برایش باقی نمی ماند و تمام حقایق را آن گونه که هست درمی یابد. و در نهایت به این معرفت می رسد که هیچ موجودی از خود استقلالی ندارد و همه فانی در ذات حق هستند.
۱۳۷۶.

«اُستن این عالم ای جان غفلت است»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان متون عرفانی مولانا مثنوی معنوی ذکر نسیان سهوالقلب غفلت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۵۵
در بیشتر متون عرفانی غفلت با مفهومی منفی نگریسته شده و آن را همواره به عنوان اولین گام سقوط سالک و عامل دوری از مسیر سلوک می دانند. صوفیان غفلت را حجابی عظیم دانسته که سالک طریقت در مسیر سلوک با آن مواجه می شود . حجابی در مسیر راه بیگانگان و نااهلان عشق که مولد و مورث شقاوت و فلاکت است. تا آنجا که معتقدند غفلت مهمترین عامل حسرت در روز قیامت و یکی از خانمان سوزترین مصیبت های انسانی، عامل گمراهی و انحراف از صراط مستقیم و دوری از درگاه باری است . نکته قابل تأمل که اساس این پژوهش نیز بر آن استوار است آن است که مولانا بر خلاف دیگر عرفا، غفلت را ستون و اساس دنیای مادی دانسته و معتقد است که این غفلت برای قوام و پایداری این جهان ضروری و بایسته است و عامل عمارت و آبادانی دنیای مادی است . مفهومی که مولانا با تحلیل و تمثیل در پی اثبات آن است و در دیگر متون عرفانی و صوفیانه بدان اشاره نشده است
۱۳۷۷.

«بررسی مراتب نور و الوان آن در آراء عرفانی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حق تعالی نور ظلمت الوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۲
مقصود سالک از طی عقبه های پر پیچ و خم سلوک، کسب معرفت و رسیدن به قرب الهی و مقام توحید است. بنابراین او پا را از عالم ماده فراتر می گذارد و در عالم دیگری سیر می کند. در هر مرتبه از مراتب سلوک به مکاشفاتی از عالم غیب دست می یابد و محبوب خود را به صورت نور یا الوان گوناگون مشاهده می کند. عرفا معتقدند که مراد از «نور» در عرفان، خداوند سبحان است که آفریننده آسمان ها و زمین است و تمام کاینات هستی از انوار او بهره مند گشته اند. عارفانی چون «عین القضات همدانی»، «نجم الدین کبری»، «نجم الدین رازی»، «مولوی» و «شیخ محمود شبستری» بر اساس شیوه سلوک خود تجربیات عارفانه خویش را درباره دریافت نور و رنگ های گوناگون عالم برتر از ماده بیان داشته اند. در این مقاله دیدگاه هریک از آن ها بررسی شده است.
۱۳۷۸.

طرح دیدگاه های مشترکی از مولوی و اقبال

نویسنده:

کلید واژه ها: فقر عشق مرگ وحدت آزادیو تحول

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۷۹۱ تعداد دانلود : ۴۰۹
مولوی و اقبال از شخصیت هایی هستند که مورد علاقه تمام مسلمانان و مذاهب اسلامی و حتی بعضی از غیرمسلمانان بوده و همواره بر نویسندگان و متفکران پس از خود تأثیرگذار بوده است. در طول تاریخ، این تأثیرگذاری به میزان گسترده شدن شناخت فرهنگ های مختلف نسبت به او بیشترشده است. چنانکه امروزه پس از قرن ها،آن ها بیش از همیشه مورد توجه و استقبال جهانیان قرار گرفته اند. از دلایل این استقبال، بین المللی بودن خود آن ها است، زیرابه خصوص مولانا دارای اندیشه های بی مرز و بی زمان است. او بر مسائل بنیادین انسانی تکیه دارد مسائلی همانند عشق و ایمان، که هیچ گاه کهنه نمی شوند. همچنینآن ها برای بیان این مضامین زبان شعری را برمی گزیند که یکی دیگر از ویژگی های برجسته محسوب می شود. اینمقاله با عنوان «طرح دیدگاه های مشترکی از مولویو اقبال»بر آن است تا فشرده و گذرا، به تأثیرپذیری اقبال لاهوری از مولانا جلال الدین مولوی بپردازد. موضوعی که نشان می دهد ادبای ایران عزیزبه خصوص مولویبا آرای بدیع و اندیشه های لطیف و روح نواز خود قرن ها است که رهپویان وادی قرب و شیدایان عشق حق و فرزانگان اهل معرفت را نه تنها در هند و پاکستان بلکه در پهنه گیتی مجذوب و دلداده خود ساخته و سخنان گرم او که زاییده اُنس مدام با قرآن شریف و روایات حضرت سیدالمرسلین بوده، تحولی شگرف در انسان هاایجاد کردهو فرهنگ ساز و سازنده فرهنگ گردیده است. تشابهات فکری زیادی میان مولوی و اقبال است به طوری که بعضی از محققینی که در این زمینه کار کرده اند، اقبال را مولوی عصر خود نامیده اند به این معنی که اقبال در دوره ما نقش مولوی را ایفا کرده است. در این زمینهتلاش های علمی زیادی توسط دانشوران صورت گرفته ولی با همه منابع موجود، هنوز زوایای کمتر کاویده ای وجود دارد که دقت در باره موضوع را می طلبد.
۱۳۷۹.

عالم مثال (خیال) در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان مثل عالم واسط خیال منفصل کشف و شهود برزخ قبر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۸۷
اعتقاد به عالم مثال، یا وجود عالمِ واسط، بین عالم محسوس و عالم معقول، در ایران قبل از اسلام آغاز شده و به دوره اسلامی رسیده و توسط حکمای نامی ایران، از جمله: شیخ شهاب الدین سهروردی، صدرالمتألهین شیرازی، ملا هادی سبزواری و... پرورانده شده است. و عرفایی چون ابن عربی، مولانا جلال الدین محمد بلخی، سید حیدر آملی، شیخ محمود شبستری، لاهیجی، عبدالرحمن جامی، میرفندرسکی و... نیز بر لزوم وجود این عالم در سیر و سلوک عرفانی صحه گذاشته اند. عرفا، به سلسله مراتب عوالم وجودی با اندک اختلافی اعتقاد داشته و همه ی آنها به وجود عالم واسط که همان عالم مثال (برزخ) باشد، معترفند. ایشان «عالم خیال» را به «خیال متصل مقید» و «خیال منفصل مستقل» تقسیم کرده اند. «محیی الدّین ابن عربی به عنوان پدر عرفان نظری پس از سهروردی به طراحی عالم خیال همت گماشت و اصول عرفان او بر حکمت متعالیه تأثیر فراوانی گذاشت.
۱۳۸۰.

حلول عطار و عطار های حلولی بررسی منشأ پیدایش فریدالدین عطارهای غیر واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عطار حلاج حلول قطب الدین حیدر عطار تونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۵ تعداد دانلود : ۹۳۴
فرض این تحقیق، آن است که بعد از فریدالدین عطار نیشابوری، عطار یا عطارهای دیگری بوده اند که خود را فریدالدین عطار معرفی کرده اند و آثار عطار را به خود نسبت داده اند و منظومه های دیگری را که خود سروده بودند، به آثار فریدالدین عطار، صاحب منطق الطیر افزوده اند. سراینده این منظومه ها، گاه خود را به گونه ای معرفی می کند که گویی، حتی سال ها قبل از تولد عطار صاحب منطق الطیر باید متولد شده باشد. نگارنده به بررسی علت این پدیده غیر متعارف پرداخته است و به این حکم دست یافته که اعتقاد به «تجلی انوار» یا به تعبیر افراطیون و مخالفان آن ها، اعتقاد به «حلول»، و نیز گرایشات تندروانه برخی از حلاجی ها(پیروان حلاج) سبب چنین رویدادی است. اندیشه تجلی انواری، اعتقاد به انتقال انوار الهی از یک شخص به شخص دیگر است که معمولاً از دیدگاه برخی عرفا آغاز آن علی ابن ابی طالب(ع) می باشد و در ائمه و عرفای حلاجی از یکی به دیگری انتقال می یابد. به این ترتیب، عطار یا عطارهای بعدی، خود را به طریق تجلی انوار، فریدالدین عطار معرفی کرده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان