فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۳٬۷۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
عینالقضات همدانی ایمان را امری مشکک و دارای مراتب شدت و ضعف میداند. از نظر وی، ایمان تصدیقِ دل است؛ تصدیقی که همراه با «عمل به دستورات شریعت» و «مهرورزی بر خلایق» باشد. نشانه پایینترین مرتبه ایمان اعمالی است که مطابق با امتثال اوامر و اجتناب از نواهی الهی باشد. اما بالاترین مرتبه آن، درکِ حقیقتِ «لا إله إلا الله» است. آدمی اگر به معرفتی دست یابد که مانند حضرت ابراهیم(ع) از خود بدر آید و عشق را تجربه کند، به حقیقتِ ایمان خواهد رسید. عین القضات در آثارِ خود تعبیراتی زیبا از حقیقت ایمان آورده است؛ تعبیراتی مانند عشق، لقاء الله، خودشناسی و درک وحدت وجود. مؤمن حقیقی با اینکه فانی در حق تعالی است، اما در جامعه زندگی کرده و با دیگر آدمیان تعامل دارد. این نکته مهم را عینالقضات «اثبات بعد از محو» مینامد که نتیجه ایمان حقیقی است.
تصوف و راه ملامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه از گذشته درباره صوفیان ملامتی یاد شده و در شرح حال ایشان به سنت مکرر و متداوم تذکره ها مبدل گشته، به گونه ای است که ملامتیان را چونان فرقه ای از شمار فرق دیگر تصوف و در ردیف ذهبیه، نقشبندیه، قلندریه و... دانسته اند که پیروان حمدون قصار بوده اند، حتی در برخی موارد آن ها را گروهی مجزا از صوفیه و در برابر ایشان توصیف کرده اند و از این روی همواره حقیقت حال ایشان در هاله ای از ابهام بوده است. تألیف این مقاله کوششی است برای بررسی دوباره دیدگاه های ملامتیان، زمینه های پیدایش و ظهور ایشان، سیر تطور وتحولات آن ها و همچنین دقت در وجوه تمایز و اشتراک احتمالی که با دیگر صوفیه داشته اند و در نتیجه رسیدن به چهره ای روشن تر و واقعی تر از ملامتیان و تشخیص هویت تاریخی ایشان
بررسی نگاه آرای هانری کربن و سید احمد فردید: در باب گفت وگو میان عرفان اسلامی و فلسفة آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر خوانشی است از کلیات نگاه هانری کربن و سید احمد فردید در باب مطالعة تطبیقی عرفان اسلامی و فلسفة آلمانی، و همچنین مقایسة نگاه دو متفکر با هم. دو متفکر در نقاط بسیاری با هم اتفاق نظر دارند؛ مثلاً این که هر دو مطالعة تطبیقی را با نقد تاریخی انگاری شروع می کنند، هر دو دل بستة پدیدارشناسی هستند، و هر دو در تلاش اند با این مطالعات بر بحران های تاریخ تفکر غربی فائق آیند. در کنار این اتفاق نظرها، هر یک از آن ها راه خود را در برخی مسائل از دیگری جدا می کند؛ فردید با تلقی خاصی که از تاریخ دارد حیث تاریخی افکار و اندیشه ها را برجسته می کند و دائماً مطالعات خود را در متن تاریخ انجام می دهد، در حالی که کربن به فراتاریخ نظر دارد. همچنین فردید مطالعة خود را با الهام از هایدگر بر اتیمولوژی متمرکز می کند، در حالی که کربن با نگاهی زبان شناسانه در پی تشکیل شبکه ای مفهومی در دو ضلع مطالعه است.
نسبت محمد خاتم (ص) با قرآن کریم از منظر امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امام خمینی(ره) همچون بسیاری از عرفا بر این نظر است که وجود قدسی حضرت ختمی مرتبت(ص) که اولین تعین حقیقت غیبی ذات اقدس اله در عالم کثرت است، دارای ولایت تکوینی و قیومی بر همه عوالم هستی بوده و فاتح و مفتاح وجود تمام کائنات است. به همین ترتیب، او را سمت مظهریت و مبدئیت برای قرآن کریم نیز هست؛ چه برای وجه آسمانی، قرآنی و تعیّن نیافته آن و چه برای وجه زمینی، فرقانی و تنزل یافته آن. از این منظر حضرت پیامبر(ص) ثقل اکبر است، اما در مقایسه قرآن کریم با مرتبه جسمانی حضرت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) بدون لحاظ مقام جمعی ایشان، قرآن کریم ثقل اکبر است. البته طبق نظری دقیق، به دلیل اتحاد و اتصال پیوسته میان نفس و جسم ولی کامل(جسمی که رقیقه و مرتبه نازله نفس ملکوتی اوست)، وجود مطهر ایشان در هیچ مرتبه ای فروتر از قرآن نمی باشد.
بررسی زمینه های قرآنی عناوین منازل السائرین بر اساس محور جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش به معنویت و نگاه های عارفانه دینی در دوره معاصر و نیاز مبرم به بازبینی متون عرفانی، پژوهشگران را بر آن می دارد تا نگاهی دوباره به آثار عرفانی دوره های گذشته بیندازند. از سویی، نگاه هایی با تفسیر عارفانه یا رویکرد عرفانی به قرآن مجید، زبان این کتاب را برای فهم مخاطبان امروز، ساده تر می کند. در بازار ارائه مکاتب مختلف عرفانی، آن دسته از منابع که مطابقت بیشتری با مفاهیم کلام وحی دارند، هم معتبرترند و هم ماندگارتر و به حق نزدیک تر. از این میان، یکی از ارزشمندترین متون برجای مانده در حوزه متون عرفانی، منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری است. ویژگی این کتاب تطبیق منازل سلوک با مفاهیم قرآن کریم است. خواجه عبدالله در این کتاب، با استناد به آیات شریفه قرآن، در ابتدای هر باب، منازلی برای تشنگان حقیقت و سلوک اهل معرفت معرفی کرده است. بنابر این، این پژوهش در صدد تفسیری قرآنی از متن عرفانی خواجه عبدالله و تفسیری عرفانی برگرفته از کتاب منازل السائرین از قرآن کریم است. در این راستا نویسندگان تحقیق حاضر با بهره گیری از روش معناشناسی تعاریف، در توصیفات و تقسیمات خواجه عبدالله انصاری در کتاب منازل السائرین تأمل کرده و بر اساس محور جانشینی مفاهیم، به تبیین منشأ قرآنی آموزه های این کتاب پرداخته اند.
وحدت وجود و بازتاب آن در منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عرفان اسلامی مطابق نظریه وحدت وجود آن چه چشم می بیند و اندیشه ثبت می کند، نمودهای ظاهری و وهمی است. و ماورای آن ها یک وجود حقیقی واحد نامحدود حضور دارد. نمودها جلوه های آن وجود حقیقی واحد نامحدود هستند. عطار برای بیان نمودهای وهمی و وجود حقیقی واحد، از یک جناس مرکب یاری گرفته است. «سی مرغ» و «سیمرغ». سیمرغ که در آن سوی ادراکات ظاهری است، حقیقتاً هست و کثرتی در آن نیست ولی مرغان که رو در روی ادراکات ظاهری هستند، حقیقتاً موجود نیستند، بلکه ظهور و نمود و جلوه ای متکثر از سیمرغ هستند. سمیرغ رمز خداست و سی مرغ رمز انسان ها، سیمرغ از ادراک مرغان دیگر خارج است و سی مرغ واصل نیز سیمرغ را در وجود خودشان می یابند.
بررسی تطبیقی عرش در عرفان اسلامی و عرفان یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های مشترک در دین اسلام و یهود موضوع عرش می باشد که در این تحقیق به شناخت و تشابهات و تفاوت آن در این دو دین می پردازیم. در عرفان اسلامی موضوع عرش، بسیار دقیق در آموزه های قرآنی روشن گردیده است و دیدگاه برخی از بزرگان صوفیه درباره عرش بدانجا رسید که عرش را قلب مؤمن می دانند و استوای الهی را بر این عرش حضور خداوند در دل مؤمن می انگارند و قلب انسان کامل را عرش الرحمن معرفی می کنند. عرفان مرکبه (عرفان عرشی) قدیمی ترین نوع عرفان بوده است که روح برای بازگشت به اصل خدایی باید از هفت آسمان یا هفت قصر یا هفت فلک عبور کند که نهایتاً شهود خداوند بر عشر یا «ارابه» می انجامد. سالک در جستجوی خدا مانند شاهد درگاه شاهانه باید از راه ها و تالارهای باشکوه عبور کند تا به شهود عرش الهی نایل شود. کسی که مشتاق ورود به عرش و قصرهای ملائکه است می بایست روزهای متوالی روزه دار باشد و سرش را بین دو زانو قرار دهد، و مزمورات و ادعیه روحانی و سروده های ربّانی تلاوت کند و در عرفان یهود توصیف انسان وار پروردار در آن بسیار مشهود است.
بت عیّار در فصّ ابراهیمی از نقدالنّصوص جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولانا عبدالرّحمان جامی که در تصوّف نظری از شارحان و مروّجان مسلک محی الدّین بن عربی است، در اثر ارزشمند خود «نقدالنّصوص» خلاصه ای از افکار و عقاید ابن عربی را آورده است و این کتاب در واقع مختصری از «فصوص الحکم» شمرده می شود. ابن عربی حقیقت وجود را به وحدت مطلقه ای تفسیر می کند که شؤون و مظاهر مختلفی دارد و اطوار و تعیّنات گوناگون، صورت ها و مظاهر ربوبیه او می باشند. بر اساس این تفسیر، انبیا مجلای اسماء الهیه اند و از منبع فیض که ذات حق است، صاحب ولایت شده اند و هر چه قابلیت آن ها بیشتر بوده، ظهور تجلیات اسمائی هم در آن ها کامل تر بوده است.
جامی در فصّ ابراهیمی رمزهایی از وجود انسان کامل را بیان می کند و با ذوق عارفانه خود سریان واحد را در کثرت ها نشان می دهد و نتیجه می گیرد که حق و خلق چهره یک حقیقت مطلق اند.
جایگاه احادیث نبوی در فتوحات مکیه ابن عربی و نقد تعامل علم الحدیثی او با روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مهم ترین تألیف در حوزه عرفان نظری، یعنی فتوحات مکیه ابن عربی، گویای آن است که مؤلف این کتاب، روی کردهایی مختلف به احادیث پیامبر(ص) داشته است؛ چنان که در بیان موضوع های فقهی، به احادیث کاملاً توجه کرده و کنکاش هایی فقه الحدیثی، اعم از بررسی های سندی و متنی انجام داده است؛ اما درباره روایت های اعتقادی، هرگز چنین دقت هایی صورت نگرفته و مؤلف به انواع احادیث جعلی، ضعیف یا تقطیع و تأویل شده استناد کرده است؛ بدان سبب که از دیدگاه ابن عربی، مکاشفه های عرفانی اصالت دارد؛ تا بدانجا که ملاک تشخیص صحت و سقم احادیث نیز همین یافته های عارفان است؛ حال آنکه اموزه های پیامبر اکرم(ص) درباره راه هدایت از طرفی، مصون نبودن کشف و شهود عرفانی غیرمعصومان از خطا و انحراف از طرف دیگر و نیز شواهد دال بر کارآمد نبودن شیوه عارفان، دیدگاه و عمل کرد ابن عربی را درباره احادیث به چالش کشیده است.
بررسی تطبیقی قابلیت های فراروانی انسان با رویکرد عرفانی و عصب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان جستجوگر همواره به دنبال ناشناخته ها وکشف رموز وامور پنهانی است. در این میان، آنچه از همه مرموزتر به نظر میرسد،گستره وجودی و قابلیت های انسان است. ازنظر عرفا، جهان دائماً نوشونده و دارای حقیقت واحد و متحد با انسان است؛ زیرا او تنها مخلوقی است که به دلیل آفرینش خاصخودمیتواند احاطه دانشی و کنشی بر عالم هستی داشته باشد.در این علم، محاط و محیط دارای وحدت وجودی و ارتباط تنگاتنگی هستند. با وجودتفاوتدرروشتحقیق، درعلم عصب پایه درباره قابلیت مغز انسان و درک یکپارچگی یا یکپارچه سازی خویشتن و عالم هستی شواهد علمی بسیاری ارائه شده است. در این مجال با ارائه دو دلیل اساسی،یعنی وحدت جهان و جامعیت وجود انسان، استعداد انسان در داده های فراروان شناسی بررسی میشود. ایننوشتار در موضوع انسان شناسی با رویکرد تطبیقی و میان رشته ای و با روش تحقیقی ـ توصیفی در حوزه عرفان و عصب شناسی به طرح و بررسی مسئله میپردازد.
تاثیر عشق بر معرفت از دیدگاه مولانا
حوزه های تخصصی:
عشق به موضوع معرفت یکی از عوامل مؤثر در کسب معرفت نسبت به آن موضوع است. مولانا این مطلب را در آثار خود مورد تأیید و تأکید قرار داده و آن را مؤثرترین عامل کسب معرفت دانسته است. به همین خاطر در آثار خود بطور مفصل پیرامون آن سخن گفته است. در این مقاله دیدگاه ها و نقطه نظرات این عارف بزرگ در مورد تأثیر عشق بر معرفت اعم از معرفت حقیقی، معرفت تقلیدی و معرفت الهی بیان گردیده و مشخص می گردد که به اعتقاد مولانا عشق علاوه بر اینکه در ایجاد معرفت موثر بوده در مواردی مانند: انتخاب موضوع معرفت، آماده سازی نفس برای کسب معرفت، رفع موانع معرفت و رفع تردید و ابهامات معرفتی، نیز تأثیر عمیق دارد
تبیین ذکراحاطی و انبساطی انسان کامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیر عباد خدا و راهروان راه حق و حقیقت، دو گو نه است: سیر محبی و سیر محبوبی. متناسب با این دوگروه، دوگو نه ذکر وجود دارد: مجازی و حقیقی. برخلاف ذکر مجازی که قیام به نفس اعتباری بنده دارد، در ذکر حقیقی که اصالتاً به محبوبان حق یعنی معصومان -که درود خدا بر ایشان باد - اختصاص دارد، میان ذاکر و مذکور هیچ نحوه دوگانگی وجود ندارد؛ زیرا دوگانگی از آن محجوبان است و با عصمت ناسازگار است. بنابراین حقیقت وجودی انسانکامل، حقیقت ذکر و ذاکر و مــذکور می باشد. این حقــیقتِ واحد در مراتب ظهور، خود را به صورت اذکار تکبیر، تهلیل، تحمید و تسبیح، با زبان تکوین و تشریع در صور مظاهر، یاد می کند و می ستاید. این نوشتار به همراه بررسی تفاوت مرتبه ذکر محبوبان و محجوبان، به تبیین سریان احاطی و انبساطی ذکر انسان کامل درمراتب هستی می پردازد.
ارزیابی مولانا از اقسام ایمان در پاسخ به مسأله رنج(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نسبت میان مسأله رنج و ایمان، نزد اندیشمندان اهمیت ویژه ای دارد و دیدگاه های متفاوتی در این زمینه با رویکردهای درون دینی یا برون دینی ابراز شده است. اهمیت مسأله ایمان، عمدتاً به رابطه ایمان و سعادت معطوف است که در متون و مأثورات دینی، بر آن، تأکید فراوان رفته است. در عرصه تضارب آرا در این باب، عارفان نیز در آثار مکتوب خویش، با ابتنا بر ذوق و تجربه عرفانی، دیدگاه های عمدتاً بدیعی در این باره درانداخته اند. در این میان، مولانا جلال الدین محمد بلخی نیز که از اقطاب عارفان مسلمان به شمار می رود، کتاب «مثنوی» خود را با مسأله رنج آدمی می آغازد و در جای جای آثار خویش، ایمان را راهی برای رهایی از این رنج، معرفی می کند. او با نقد نگرش های آفاقی به ایمان، در باب ماهیت ایمانِ مطلوب و رهایی بخش، نگرشی انفسی/فراعقلانی و فردگرایانه دارد و درباره متعلَّق ایمان، دیدگاهی واقع گرایانه برمی گزیند. مولانا همچنین در زمینه کارکردهای ایمان، رابطه مستقیمی میان سعادت و ایمان ترسیم می کند؛ و از این جهت، نظریه خود در باب سعادت را با مسأله ایمان، پیوند می زند.
مناجات عارفان: جستاری در چیستی و گستره معرفت خدا (4)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقال به بررسی امکان معرفت خدا می پردازد. در آموزه های دینی، سفارش هایی درباره لزوم شناخت خدا از طریق راه های انفسی و آفاقی مطرح شده است. با این حال، همواره افراط و تفریط هایی در این زمینه صورت گرفته است. واقعیت امر این است که شناخت خدای متعال با دو علم حضوری و حصولی امکان دارد. به تصریح برخی متکلمان و فلاسفه، کنه ذات خدا را نمی توان با علم حصولی شناخت، اما در اینکه علم حضوری انسان به کنه ذات و صفات الهی تعلق می گیرد باید گفت: هرچند با استفاده از آیات و روایات ثابت می شود که انسان ها می توانند علم حضوری به خدا داشته باشند، با این حال هیچ کس حتی اشرف مخلوقات یعنی پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله نیز نمی توانند عالم به کنه ذات و صفات خدا باشند؛ زیرا لازمه علم به کنه ذات، احاطه وجودی بر خداوند است و احاطه موجود محدود بر موجود نامحدود و نامتناهی محال است.
مهدویت از دیدگاه عزیزالدین نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عزیزالدین نسفی عارف بزرگ قرن هفتم هجری، در عرفان نظری تحولی ایجاد کرده است و با گرایش های شیعی، بحث از ولایت و انسان کامل را در مرکز اندیشه های عرفانی خود قرار می دهد. او در آثار خود، ابتدا از معرفی عوالم هستی و مراتب ارواح و انسان کامل آغاز می کند و سپس به جایگاه ولایت می پردازد و آن را باطن نبوت به شمار می آورد. جمع بین ولایت و انسان کامل را در خاتم اولیاء و مهدی موعود می داند و با استناد به آیات و روایات و بهره گیری از اندیشه های ابن عربی و سعدالدین حمویه، خاتم ولایت را در ظهور صاحب زمان و ولیّ دوازدهم ارزیابی می نماند.
انسان از دیدگاه سیّد عمادالدّین نسیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اساس جهان بینی و محوری ترین مفهوم در نزد فرقه حروفیّه این است که انسان می تواند مظهر و صورت مجسّم خداوند باشد. تلاش حروفیّه و کلّ عرفان سیّدعمادالدّین نسیمی به عنوان مبارزترین، داناترین و موفّق ترین متفکّر و شاعر این فرقه مبتنی بر یک رکن اساسی است آن انسان و شناخت نیروهای خلّاق اوست. جایگاه انسان در نزد نسیمی بسیار رفیع است؛ خدا یا هیچچیز دیگر را نمی توان شناخت مگر از طریق انسان.در این نوشتار با آوردن نمونه هایی در قالب عناوین: اسم اعظم، عالم صغیر، قرآن مجسّم و سبع المثانی، لوح محفوظ، کتاب الله ناطق، گنج مخفی، کن فکان، ذات اشیا، اسم و مسمّا، نفس رحمانی، شاهد زیبا، اناالحق نسیمی و...به تبین اندیشه های انسان شناسی سیّدعمادالدّین نسیمی یکی از شگفت انگیزترین چهره های ادبی سرزمین مان پرداخته شده است.
ماهیت خواب و رؤیا از نگاه فارابی، سهروردی و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
معنا و جایگاه خواب و رؤیا در فلسفه بحثی است که کمتر فیلسوف برجسته ای از آن غافل مانده و به بررسی آن از منظر اصول و مبانی فلسفی خود نپرداخته باشد. در نظر حکمای اسلامی، رؤیا حاصل فاصله گرفتن روح از حواس ظاهری و میل آن به قوای باطنی است، به این معنی که انسان گاهی در عالم خواب به ادراک حقایق هستی و وقایع آینده موفق می شود و از این رهگذر، به ادراک و معرفت شهودی دست می یابد. این احوال اگر در عالم خواب طبیعی است و در صورتی که ضعیف و مبهم باشد، پیام آن باید با تأویل و «رؤیای صادقه»، پیش آید، در صورتی که شفاف باشد تعبیر، روشن می شود. سهروردی در تبیین مسأله ی خواب و رؤیای صادقه، جایگاه ظهور صور رؤیا را نفس، و منشأ اصلی آن را نفوس فلکی می داند. از نظر فارابی، رؤیا صورتی ذهنی است که به وسیله ی خیال ایجاد می شود و هنگام خواب و بر اثر قطع رابطه با فعالیت های زمان بیداری، گنجایش آن افزایش می یابد. فارابی به این قائل می شود که شخص به مدد خیال، قادر است با عقل فعال متّحد شود، لاکن چنین قدرتی تنها در دسترس افراد ممتاز و برگزیده است. از نظر ابن عربی، دنیای رؤیا دنیای رمز و نماد است و برای فهم معنای رؤیا باید مآل نمادهای رؤیایی را پیدا کرد. وی خواب را نخستین مبدأ تلقی وحی الاهی برای اهل عنایت می داند.
علم و نقش آن در کمال آدمی از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
در عرفان ابن عربی و فلسفه صدرایی، علم، از حیث بدیهی بودن مفهومش و در نهایت خفا بودن حقیقتش، حکم وجود را دارد. هیچ چیزآشکارتر و روشن تر از مفهوم علم نیست تا به واسطه آن بتوان علم را تعریف کرد؛ همچنان که حقیقتِ علم مانند حقیقتِ وجود، کاملاً مخفی است. بر اساسِ وحدت وجود، حقیقتِ علم، «وجودِ حق» است. در واقع، علم به عنوانِ صفتِ حق تعالی عینِ ذاتِ اوست و از آنجا که وجودِ او، فرد است و هیچ شریکی ندارد، علم نیز فرد است و مصداقی جز وجود خداوند نخواهد داشت. از این رو کمالِ آدمی معرفتِ به خویشتنِ خویش است که جلوه کامل الهی است؛ زیرا قلبِ آدمی که حقیقتِ اوست، گنجایشِ خداوند را دارد. فانی شدن در خدا و بقای بالله را می توان تعبیری دیگر از «علمِ حقیقی» دانست؛ زیرا معنای«فنای فی الله» این است که آدمی یقین حاصل کند که حقیقت او، حق تعالی است. بنابراین علمِ حقیقی و کمالِ غایی، مساوقِ یکدیگر و دو مفهوم برای یک مصداق هستند. از این رو هدفِ ابن عربی از سیر و سلوکِ عارفانه و غایتِ ملاصدرا از سیر و سلوک عقلانی، دست یافتن به علمِ حقیقی و به تعبیرِ ابن عربی «درکِ وحدت وجود» است
قلب در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلب در لغت به معنای دگرگونی و وسط و از نظر اصطلاحی لطیفه ربانی و در قران و عرفان مقصود از آن مرکز الهی و آگاهی انسان است. آن مرکز وجود انسان اعم از مراتب جسمانی، عاطفی، عقلانی و معنوی، همچنین مرکز خدای متعال نیز است.برخی عرفا اطوار وجودی آدمی را جسم، نفس، دل، روح، سر، سرالسر و قلب را به هفت مرتبه (صدر، قلب، شغاف، فؤاد، سویدا و مهجه القلب) تقسیم می کنند. عارفی که با تطهیر قلب و با ذکر حقیقی به این قلمرو روحانی می رسد با آن خدا را می بیند. پس سلوک نوعی درنوردیدن قلب و ترقی از مراتب مختلف وجود و قلب به مراتب بالاتر است. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی تدوین یافته است
وحدت وجود از دیدگاه عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحدتِ وجود به معنای اینکه خداوند موصوف به وجود است و هیچ یک از کائنات به وجود توصیف نمی شوند، در آثارِ عین القضات همدانی به خصوص در مکاتباتِ وی، بسیار مجالِ ظهور یافته است. عین القضات با تأویلی بر آیه کریمه «أَلا إِنَّهُمْ فِی مِرْیَهٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطٌ» (فصّلت/54) کسانی را که از لقای پروردگار در شک هستند، کور می داند. کوران کسانی هستند که احاطه خداوند بر تمامی موجودات و از جمله بر وجود خود را نمی بینند؛ چه اگر این احاطه را می دیدند، مشاهده می کردند که خود جلوه ای از خداوند هستند. از نظر وی خداوند به واسطه احاطه ای که بر مظاهرش دارد، هم مرکز است و هم محیط. بنابراینتنها حق تعالی موجود است؛ اما نه به آن معنی که کائنات، سراب باشند. بلکه آنها جلوه های گوناگون وجود واحد هستند که قاضی آنها را گاهی حادث نامیده است. خداوند قدیم است به این معنی که فراتر از زمان است و همچنان که در ازل، خدا بود و چیزی با او نبود، در ابد و در حال نیز به همان گونه است