فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۲٬۰۱۴ مورد.
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
113 - 128
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله نقد و بررسی آثار نویسندگان ترک استانبولی؛ یعنی عبدالمجید اکجو و حسین آیدین در زمینه تبیین اعجاز قرآن کریم است، برای تحقق این هدف ابتدا الگوی پسینی - منطقی که ما اصطلاحا به آن " فرضیه وحدت متدیک " می گوییم و برای شناسایی تطبیقی آراء و روش های مولفان در تبیین اعجاز قرآن ضروری است، عرضه شده است سپس با تکیه بر محورهای دوگانه و مراحل چهارگانه آن، به نقد و بررسی آثار نویسندگان ترک استانبولی؛ یعنی عبدالمجید اکجو و حسین آیدین در زمینه تبیین اعجاز قرآن کریم پرداحته شده است، مقایسه کار مولفان مذکور نشان می دهد نحوه عملکرد آنان در دو محور یاد شده؛ یعنی 1-بررسی شکل کلی 2- بررسی مراحل بطور مستقل از صورت کلی، وضعیتی کاملا معکوس دارد، یعنی اگر چه پژوهش اکجو در شکل کلی تبیین اعجاز، بر کار حسین آیدین پیشی داشته، ولی حسین آیدین در جزئیات مطالب ارائه شده در هر مرحله عملکرد بهتری دارد.
سنجش مطابقه ای مبحث اعجاز قرآن در دیدگاه آیت الله خویی و علامه طباطبایی با رویکردی انتقادی به کتاب «البیان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
30 - 84
حوزه های تخصصی:
بحث پیرامون اعجاز قرآن از جمله بحث های «پسینی» قرآن کریم است؛ به این معنا که در خود قرآن و حتی در سنت پیامبر، صراحتی در لفظ معجزه یافت نشده است. بدون شک، ارائه معجزه از ضروریات ادعای یک پیامبر مبنی بر ارسال وی از سوی پروردگار است، لیکن اینکه پیامبر اسلام چه معجزاتی داشته اند مورد اختلاف دانشمندان مسلمان است؛ چه رسد به مستشرقین. آنچه میان مسلمانان اجماعی است، این است که صرف نظر از سایر معجزات پیامبر اسلام، قرآن کریم معجزه جاوید ایشان است. یکی از بزرگان متأخر که سعی نموده تا اعجاز قرآن را با ذکر مقدمات و اقامه دلائل نقلی و عقلی اثبات نماید، آیت الله سید ابوالقاسم خوییرضوان الله علیه است که در کتاب «البیان فی تفسیر القرآن» به این موضوع پرداخته است. در این مقاله سعی شده تا مقدمات، روش شناسی و ادله عقلی و نقلی ایشان در بحث اعجاز قرآن تبیین شده و با روشی توصیفی و تحلیلی مورد انتقاد قرار گیرند؛ در نتیجه ثابت شد بیشتر استدلال های ایشان یا دارای دور بوده یا اینکه تمام، نیستند؛ و این یافته منافاتی با اثبات اعجاز قرآن از سایر طرق و نیز منافاتی با جایگاه بی بدلیل آیت الله خویی ندارد.
نقد رویکرد تفسیری شیخ محمد کرمی در تحلیل مؤلفه های تفسیر اجتماعی قرآن (با تأکید بر کتاب التفسیر لکتاب الله المنیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
49 - 67
حوزه های تخصصی:
در حوزه تفسیر نگاری معاصر، تفسیر اجتماعی یکی از مهم ترین دستاوردهای این عرصه است. نگاه جامع گرایانه، ساده نویسی و تاکید بر هدایت گری قرآن، عقل گرایی در تفسیر و عدم پیروی کردن از شیوه تفسیری سلف از شاخص های اصلی این رویکرد جدید تفسیری است.. کتاب «التفسیر لکتاب الله المنیر» آیت الله محمد کرمی ، از تفاسیر اجتماعی به شمار می آید. ایشان که از مفسرین خطه خوزستان است با توجه به شرایط روز، روش تفسیر اجتماعی را برگزیده است و سعی کرده شاخص های تفسیر اجتماعی را رعایت کند. این مقاله که به روش کتابخانه ای تدوین گردیده است، نخست به شاخص های تفسیر اجتماعی اشاره نموده، سپس به بررسی شاخص های اجتماعی تفسیر شیخ کرمی می پردازد. در ادامه پس از بررسی روش تفسیری ایشان، رویکرد تفسیری این مفسر را مورد نقد قرار می گیرد. در پایان به این نتیجه می رسیم که ایشان از روش تفسیر اجتماعی در برخی آیات پیروی ننموده و تفسیر خود را بر اساس شاخص های تفسیر اجتماعی تدوین نکرده است. در واقع آیت الله کرمی برخی آیاتی که مباحث گسترده اجتماعی دارند به آنها وارد نشده و در حد اشاره ای کوتاه گذر کرده است
علمی بودن آموزه های دینی در «اثبات چشم زخم» و «دفع آن»
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
160 - 185
حوزه های تخصصی:
چشم زخم از قدیم ترین باورهای بشر است که از طرف ملل و نحل مختلف، راهکارهای متفاوتی برای دفع آن ارائه شده که مؤثربودن برخی از آنها، مورد تأیید عقل و شعور انسانی نیست، با توجه به اینکه در آموزه های دینی نیز نکاتی در این باره دیده می شود، پی بردن به علمیت آن نکات اهمیت دارد؛ ازاین رو هدف این نوشته پاسخ گویی به این پرسش اصلی است: «دلایل علمیت آموزه های دینی در اثبات چشم زخم و دفع آن چیست؟»؛ یافته های پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری به دست آمد این شد که: علمیت وجود چشم زخم در آموزه های دینی از پشتوانه «استدلال براساس ماوراء طبیعی بودن انسان»، «استدلال تجربی» و «استدلال عقلی» برخوردار است؛ همین طور راهکارهای دفع چشم زخم در آموزه های دینی که «توکل بر خدا»، «قرائت برخی آیات و ادعیه»، «استفاده از عقیق»، «استفاده از نمک»، «پوشاندن» و ... است نیز، پشتوانه علمی دارند به این صورت که راهکارهای یادشده از پشتوانه «استدلال عقلی» برخوردار است.
تحلیل تطبیقی سبک تفسیری قرطبی و ابوحیان اندلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
129 - 145
حوزه های تخصصی:
تفسیر قرطبی و ابوحیان اندلسی، دو تفسیر متقدم و مشهور اهل سنت بوده که در طول تاریخ، مورد توجه اندیشمندان و به ویژه مفسران مسلمان بوده است. دیدگاه های فقهی، ادبی و لغوی قرطبی و ابوحیان اندلسی، در بیشتر آثار تفسیری دوران میانه و معاصر، مورد استفاده و تحلیل و بررسی قرار گرفته است. ضرورت پرداختن به این دو تفسیر و سبک تدوین و نگارش آنها، در تقویت آرای تفسیری مفسران و تحلیل و بررسی آنها است. در این تحقیق که با رویکرد توصیفی- تحلیلی و بر اساس بررسی آیات 44-24 سوره مبارکه ابراهیم صورت گرفته، دریافتیم که نقاط اشتراکی دو تفسیر عبارتند از: اهتمام به تفسیر با روایات مأثور، اجتهاد با رعایت ضوابط و قواعد تفسیری، ذکر قرائات مختلف، ذکر اسباب نزول، بیان مناسبت آیات، اشاره به قضایای لغوی و نحوی. همچنین در خصوص تفاوت دو تفسیر باید گفت که قرطبی با ذکر احادیث نبوی، اقوال صحابه و تابعین و تقسیم آیات به مسائل متعدد و اهتمام به احکام فقهی از ابوحیان، متمایز است. از جهت شکلی نیز ابوحیان آیات قرآن را به مقاطع مختلف تقسیم کرده و آنها را تفسیر می نماید. اما قرطبی چنین نیست و متن قرآن را آیه آیه و یا دو آیه مطرح می کند و آنها را به مقاطع مختلف تقسیم نمی کند.
کاربست تکنیک تغییر در ترجمه ی قرآن کریم اثر بهاء الدین خرمشاهی براساس مدل گارسس (بررسی موردی از جزء 15 تا 20)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
209 - 224
حوزه های تخصصی:
ترجمه ی قرآن کریم به زبان فارسی یکی از کوشش های فاخر در قلمرو قرآن پژوهی است که در دهه های اخیر مورد توجه ترجمه پژوهان و منتقدان قرار گرفته است. این جریان که در آغاز برپایه ی ذوق شخصی شکل گرفت، چندی است با راهیابی مطالعات ترجمه به حیطه ی ترجمه ی قران کریم و آشنایی ترجمه پژوهان با مکاتب و نظریه های ترجمه، روبه روشمندی نهاده است. الگوی ارزیابی «گارسس» یکی از نظریه های ارزیابی ترجمه است که در نقد ترجمه های قران کریم کارایی قابل توجهی دارد. مقاله پیشارو با عنوان «کاربست تکنیک تغییر در ترجمه ی قران کریم، اثر بهاءالدین خرمشاهی، براساس مدل گارسس (بررسی موردی از جزء 15تا 20)»، پژوهشی نظری است که به روش توصیفی –تحلیلی، ترجمه ی قران کریم، اثربهاء الدین خرمشاهی را برپایه ی تکنیک تغییر در الگوی «گارسس» مورد بررسی قرار داده است. داده های پژوهش حکایت از آن دارد که با توجه به رویکرد خرمشاهی در ترجمه، همه ی اقسام تکنیک تغییر مورد اشاره در این پژوهش به ویژه تغییر نحو (دستور گردانی) با ارزش مثبت و تغییر ساختار درونی متن مبدأ با ارزش منفی در ترجمه ی وی به کار رفته است.
معنای «قنوط» در قرآن براساس معناشناسی همزمانی در میدان معنایی ایزوتسو
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
69 - 95
حوزه های تخصصی:
فهم معنای کلمات قرآن کریم، برای ما مسلمانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از کلمات قرآنی کلمه «قنوط» است. با توجه به کاربست های قرآنی کلمه قنوط و مشتقات آن، می توان گفت «قنوط» حالتی آمیخته با نارضایتی، غم و اندوه شدید و افراط در غم و یأس خارج از حد طبیعی است. این حالت بیشتر در امور دنیوی، ناشکری و خستگی و ملال طبع و ناآرامی پیش می آیدو منشأ آن، عواملی است همچون دست نیافتن به شرایط مورد انتظار، محرومیت از منافع شخصی، سوء ظن به خدا، ولیّ حمید ندانستن خدا، غفلت از رحمت خدا، چشم دوختن به نعمت و فراموش کردن منعم، احساس مورد رحم واقع نشدن، درحالی که به شدت به آن رحم نیازمند است و توجه انحصاری به اسباب عادی عالم خلقت. این عوامل باعث می شود که حالت قنوط به طور معمول در انسان ایجاد گردد. این پژوهش به روش کتابخانه ای و توصیفی - تحلیلی به روش میدان معنایی ایزوتسو به بررسی این کلمه می پردازد. تاکنون درباره کلمه «قنوط» به این روش پژوهشی انجام نشده است.
What is the Futurological Understanding of the Revelatory Text? A Look at Presuppositions about the Concept of the Future(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In the field of futurology research in the revelatory texts, various research works have been done in academic centers. What has been paid less attention in these researches is dealing with the presuppositions that should be taken into consideration. The futurological understanding of the revelatory text, as its name suggests, is based on the three pillars of the quiddity of understanding, the quiddity of future, and the quiddity of the revelatory text. In other words, depending on what understanding and perception we have of the phenomenon of understanding itself, what perception and imagination we have of the future, and how we consider the revelatory text as a text and what we should expect from it, makes our futurological understanding different. In this regard, in the first part of the article, an attempt is made to address the point that the researches that have been carried out in the futurological field are based on what perception and expectation of the Holy Qur'an and how this perception and expectation can be used in futurological studies. In the next section, we are focused on the concept of the future and how the understanding of the future that emerges in different paradigms affects the futurological understanding of the revelatory text. In the next section, we are focused on the concept of the future and how the understanding of the future that emerges in different paradigms affects the futurist's understanding of the revelatory text. This study shows that the concept of the future has been moving from something objective, rigid and external to something subjective and rooted in people's beliefs today.
Applying the Clarification and Impoverishment Components of Berman's Theory in the Qur’anic Translations of Nasser Makarem Shirazi and Hossein Ansarian (Case Study: Surah an-Nabaʿ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۴, Issue ۱, ُ۲۰۲۳
151 - 164
حوزه های تخصصی:
The translation of the Holy Quran as a heavenly book is of great importance and among the two general approaches of translation, i.e. destination-oriented and origin-oriented translation, each of which has its own characteristics; Source-oriented translation is the best type of translation for its life-giving concepts to be transferred to the target language with minimal changes. Berman points to thirteen factors of deviation of the translation from the original text In this essay among the thirteen factors of text distortion, three components of clarification, quantitative enrichment and qualitative enrichment in the translation of Makarem and Ansarian in Surah Al-Naba have been studied. <br /><br />In this article, an attempt is made to examine and analyze its texts by using the descriptive-analytical method based on the comparison of the target text with the source text and to answer these questions: Are there three clear factors Is there quantitative and qualitative enrichment of Berman's theory in the translations? If there is, to what extent? And which one's role is greater? The findings of the research indicate that among the three investigated components the largest number is the clarification component, which shows the desire to explain in the eyes of the two translators. Some unique illustrations and similes of the verses in the source text have not been equated well in the target text, and therefore, according to Berman's theory, the translation has been distorted, clarified and de-enriched in some places.
بررسی مبحث تحریف قرآن از دیدگاه پطروشفسکی در کتاب اسلام در ایران
حوزه های تخصصی:
ایلیا پاولویچ پطروشفسکی، مستشرق و مورخ روسی، با نگاهی جدید، به مباحث تحریف درباره قرآن کریم پرداخته است. پطروشفسکی، با استناد بسیار به مستشرقان مشهور، همچون: نولدکه، هرشفیلد، گلدزیهر و... که درباره تحریف قرآن سخن رانده اند، مطالبی را عنوان کرده است که نشان از اعتقاد او به وقوع پدیده تحریف در قرآن دارد. پژوهش حاضر با بررسی کتاب اسلام در ایران و با توجه بیشتر به فصل سوم آن با عنوان «قرآن» به شیوه توصیفی - تحلیلی به نقل آرایی می پردازد که نزدیک به نظریه امکان وقوع تحریف در قرآن از نگاه پطروشفسکی است و سپس با نقد و تحلیل این موارد، درصدد اثبات عدم تحریف قرآن کریم است. ازجمله دیدگاه های این مستشرق روسی که در پژوهش حاضر بررسی و نقد شده اند عبارت اند از: ماهیت قرآن از نگاه پطروشفسکی، جمع قرآن، ناسخ و منسوخ در قرآن، حروف مقطّعه در قرآن و حذف نام علی× از آیات قرآن. نتایج بررسی نشان می دهد که نظرات این مستشرق، همچون بیشتر پژوهش های مستشرقین، به علت عدم آشنایی با زبان عربی، عدم دسترسی به منابع اصیل و صحیح، دارای ضعف هایی ساختاری و محتوایی درباره ماهیت و مفاهیم قرآن کریم است که یکی از نمودهای آن، اعتقاد به بروز تحریف در متن قرآن است. این موضوع در پژوهش پیش رو مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
روش شناسی تفسیری روایات ابن مسعود در تفسیر ابن کثیر
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
36 - 70
حوزه های تخصصی:
بررسی مبانی و قواعد تفسیری و روش شناسی تفاسیر مفسران از رویکردهایی است که مورد توجه قرآن پژوهان قرارگرفته است. بااین وجود روش شناسی نخستین مفسران قرآن کریم، کمتر مورد عنایت قرآن پژوهان بوده است. ازآنجاکه روایاتِ نخستین مفسران قرآن کریم پایه ساز تفاسیر روایی قرآن کریم است، دقت در روش شناسی روایات آنها امری بایسته است. تفسیر ابن کثیر دمشقی از تفاسیر سترگ اهل سنت حاوی روایات بسیاری از صحابه پیامبراکرم| است. با استقصایی تقریبی از نام ابن مسعود در این تفسیر تکرار نام او در این تفسیر قریب به 1600 مرتبه است که تقریباً نیمی از این تکرار به روایات تفسیری وی اختصاص دارد. واکاوی روایات تفسیری این صحابه جلیل القدر پیامبراکرم| به عنوان بنیان گذار مدرسه تفسیری کوفه در تفسیر ابن کثیر می تواند روش و رویکرد تفسیری ابن مسعود را نشان دهد. برشمردن و تحلیل روایات ابن مسعود به روش توصیفی - تحلیلی چنین بیان می نماید که روش این مفسر، جامعی از روش های تفسیری است که انحا متعددی از روش ها را دربردارد. او به سان یک مفسر لغوی با رویکرد ادبی، فقیهی سرشناس با رویکرد فقهی، مورخی آشنا به تاریخ و حوادث آن، عالمی آشنا به علوم قرآنی به عنوان نوع متأخر روش علمی تفسیر قرآن کریم، مفسری عقل گرا با رویکردی عقلی و درنهایت همچون مفسری از مدرسه اهل بیت ع، آشنا به روح کلی آیات قرآن کریم به تفسیر آیات قرآن در سایه آیات دیگر و روایات تفسیری رسیده از پیامبراکرم| پرداخته است.
بررسی زیبایی شناسی سوره های «مزَّمِّل» و «مدَّثِّر» در پرتو نقد فرمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
68 - 82
حوزه های تخصصی:
نقد فرمالیستی به عنوان برجسته ترین حوزه های نقدی قرن بیستم یکی از روش های جدید نقدی می باشد که محور اصلی آن در بررسی متون ادبی، شکل ظاهری آن است. این نوشتار براساس مکتب فرمالیسم در پی بررسی میزان ادبیّت سوره های مزَّمِّل و مدثِّر است و از نظرگاه اصول آن نقد، در پی کشف زیبایی های سوره های یاد شده است و سعی دارد دیدی واضحتر نسبت به شگفتی های ظاهری اثر و تأثیر آ ن ها در انتقال معنا به مخاطب ارایه دهد. اهمیّت جُستار حاضر تلاش برای به اثبات رساندن این مهمّ است که متون دینی و به طور ویژه سوره های مزَّمِّل و مدثِّر هرچند به دنبال مفاهیمی خاصّ می باشند؛ ولی بر اساس مکتب فرمالیسم از زیبایی های ادبی تهی نیستند. این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر اصول و مبانی مکتب صورت گرایی، به بررسی فُرم و محتوای سوره های مزِّمِّل و مدَّثِّر پرداخته و با هدف کشف مؤلّفه های فرمال وتبیین میزان انسجام و هماهنگی فُرم آیات و نقش آن در رساندن مضمون و تأثیر گذاری بر مخاطب در دو سوره نگاشته شده. ویژگی های بارز فرمالیستی در دو سوره قاعده افزایی، قاعده کاهی معنایی، بدیع معنوی هستند. نتایج نشان می دهد واج ها، هجاها، صامت و مصوت ها، کابردهای تشبیه، مجاز، کنایه، استعاره، توازن آوایی و واژگانی، دخالت دادن گونه های متفاوت آشنایی زدایی ادبی، در پیوند با هم، هارمونی و نظمی بسیار شگفتی را ایجاد کرده اند وبا فضای دو سوره که انذار مشرکان و بیان هولناکی صحنه های قیامت است همسو و هماهنگ است.
بررسی تطبیقی رویکرد قرآن پژوهی «آمنه ودود» و «عایشه بنت الشاطی» (با تأکید بر مبانی و روش ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
3 - 28
حوزه های تخصصی:
شناخت رویکردهای قرآن پژوهی مفسران، زمینه فهم، تحلیل و نقد آرا و نظرات ایشان را فراهم می سازد؛ زیرا متون تفسیری، متأثر از جهان بینی و انگاره های ذهنی مفسر و نیز بازتابی از اقتضائات فرهنگی و اجتماعی عصر اوست. تأثیر عنصر جنسیت نیز در فهم متون دینی از جمله مقولاتی است که اخیراً در حوزه فهم و تفسیر قرآن، موضوعیت یافته است. از این رو، این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در یک بستر تطبیقی به بررسی گرایش، مبانی و روش های تفسیری «آمنه ودود» و«بنت الشاطی»، دو تن از بانوان قرآن پژوه پرداخته است. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که گرایش تفسیری آمنه ودود، اجتماعی، فراجنسیتی و عدالت محورانه است. او در این راستا از روش هرمنوتیکی و تحلیل های فلسفی در تبیین گفتمان های قرآن بهره برده است. جهت گیری مبانی و روش ها در فهم قرآنیِ آمنه ودود در تفسیر اجتماعی اش، او را به احکام اسلامی در حوزه زنان می کشاند تا خوانشی نو و عصری از آن ها ارائه دهد. اما گرایش تفسیری بنت الشاطی، ادبی کلامی در راستای اعجاز بیانی قرآن است. او تلاش دارد تا از نگاه زبان شناسانه، بر اعجاز بیانی قرآن تأکید کند و آرایی همسو با جریان تفسیر بیانی را مطرح نماید.
نظریه حرمت دفعی خمر از نگاه قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
55 - 92
حوزه های تخصصی:
عقل که وجه تمایز انسان از حیوان است، چیزی زیانبارتر از شراب برای آن بیان نشده است که نتیجه استفاده از آن، سقوط آدمی به جایگاه حیوانیت است. بر این اساس، خمر در ادیان آسمانی پیوسته حرام بوده است؛ ولی زمان و چگونگی اعلام حرمت آن در اسلام، به تقابل دو دیدگاه در تحریم دفعی با سکر نوم در معنای سکاری در آیه 43 نساء و تحریم تدریجی با سکر خمر منجر گردیده است. یافته های پژوهش با مطالعه کتابخانه ای و روش تحلیلی توصیفی، بیانگر صحت نظریه حرمت دفعی با دلایل قرآنی، روایی و مؤیدات عقلی و شواهد تاریخی، در اعلام حرمت خمر در آیات مکی در اوایل بعثت و تأکیدی بودن آن در آیه 90 مائده است. در مقابل، عدم صحت نظریه حرمت تدریجی شراب به جهت تناقض محتوایی و مخالفت آن با قرآن ثابت گردید؛ چرا که از طرفی جهت توجیه نظریه تدریجی با قانون عقلی تدریج، تصریح می نمایند که در آغازین مرحله، شراب در وقت نماز با نزول آیه 43 نساء، ششمین سوره مدنی حرام گردید، ولی از طرفی دیگر با نقض قانون تدریج، با اعلام اینکه سوره بقره به اجماع از اولین سور مدنی است که بعد از هجرت نازل شده است، به حرمت مطلق شراب در آیه 219 آن و نیز در برخی آیات مکی تصریح می نمایند. در نتیجه با نفی سکر خمر در معنای سکاری در نظریه تدریجی، شأنِ نزول ها در تفاسیر عامه به انگیزه دفاع از شرب خمر برخی، و نسبت ناروا به برخی دیگر با توجیه ناصواب عدم حرمت شراب تا نزول آیه 43 نساء در مدینه، خروج موضوعی از این آیه دارند. بنابراین تفکیک بین اعلام حکم حرمت شراب در مکه در اوایل بعثت و تأخیر چندین ساله اجرای حد شرب خمر در مدینه در نظریه دفعی، اضافه بر ایجاد انگیزه قوی در ترک و نیز اتمام حجت شرعی، نوعی روش مدارای تربیتی اسلام نیز بوده است. در حالی که اعلام همزمانی حرمت مطلق شراب با اجرای حد آن با نزول آیه 90 مائده از آخرین سور مدنی در نظریه تدریجی، خلاف مدارای تربیتی مورد انتظار آنان است. از جمله آثار مترتب بر اثبات نظریه حرمت دفعی شراب، اضافه بر دستیابی به نظریه صائب قرآنی، عدم توجیه پذیری شرابخواری برخی صحابه در مدینه تا نزول آیه تحریم است.
نمود آموزش و تربیت قرآنیِ امانتداری در قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
1 - 11
حوزه های تخصصی:
در ادبیات فارسی شاعران و نویسندگان در هر عصری بنابر موقعیت های اجتماعی و فرهنگی، آثار خویش را با کلام نورانی وحی مزین کرده اند. یکی از این نویسندگان عنصرالمعالی است که در اثر تعلیمی قابوس نامه، بسیاری از مباحث آموزشی و تربیتی را با تأثیرپذیری از کلام الهی، به فرزند خودش(گیلان شاه) توصیه کرده است. این پژوهش با ره یافتی توصیفی –تحلیلی و رویکردی کیفی، از منابع کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات بهره برده است. هدف نگارندگان شناسایی نمود قرآنی امانت داری در قابوس نامه است که با شیوه ای آموزشی و تربیتی بیان شده و امروزه با گذشت قرن ها از نگارش اثر، پندهای آن در امور تربیتی فرزندان راهگشاست. قابوس نامه بنابر دانشی که مؤلف آن داشته و بهره هایی که از کلام وحی و آموزه های دینی جهت تدوین آن برده، یکی از منابع آموزشی در رشد صحیح فرزندان به شمارمی آید و در بسیاری از موارد شیوه های تعالیم آن با روش های مدیریت آموزشی و تربیتی کنونی هم خوانی دارد.
بررسی تطبیقی حقوق زنان در کتب ادیان الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
155 - 167
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی حقوق زنان در کتب ادیان الهی چکیده حقوق زن و جایگاه آن در ادیان الهی و بالاخص کتب آسمانی و مذهبیِ آنها، همواره محل مناقشه و تفسیرهای مختلف بوده است. مطالعه توصیفی - تحلیلیِ مفاد کتب آسمانی، نشان دهنده آن است که در زبور، نمی توان مقرره ویژه ای را در این خصوص یافت. با وجود اینکه در عهد عتیق، آفرینش زن به تبع آفرینش مرد تلقی شده لیکن این امر در عهد جدید، صورت تعدیل شده تری به خود گرفته و در قرآن کریم، به کلّی، خلقت آن دو، از نفس واحده دانسته شده است. اختصاص حق طلاق به مرد و جواز تعدد زوجات، از مشترکات قرآن و عهد عتیق درخصوص حقوق زنان است؛ در حالی که جواز فعالیت های اجتماعی، مذهبی و سیاسی زنان را می-توان از نقاط مشترک قرآن و عهد جدید برشمرد. منع استفاده ابزاری از زنان نیز مهمترین وجه مشترک در هر سه کتاب آسمانی و مذهبیِ اشاره شده می باشد. واژگان کلیدی : انجیل، تورات، حقوق زن، عهد جدید، عهد عتیق، قرآن کریم
تحلیل اجتماعیِ تأثیر کنش های اخلاقی بر پیشرفت اجتماعی از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
29 - 54
حوزه های تخصصی:
کنش های اخلاقی به دلیل اولویت هدف رسالت و ارتباط تنگاتنگش با پیشرفت اجتماعی، دارای اهمیت هستند. لذا شناسایی و تحلیل اجتماعیِ این دسته از کنش ها از میان آیات وحی، هدف این پژوهش است و به تأثیر کنش های اخلاقی در تولید سرمایه اجتماعی در فرایند پیشرفت، مبتنی بر تعالیم دینی پرداخته و به این پرسش ها بر اساس آموزه های قرآن پاسخ می دهد. کنش های اخلاقی چه تأثیری در شکل گیری پیشرفت اجتماعی دارند؟ کنش های اخلاقی چگونه مولّد سرمایه اجتماعی بوده و بر پیشرفت تأثیرگذارند؟ این دسته از کنش ها دارای چه مختصات، مصادیق و ابعادی هستند؟ آثار و پیامدهای این دسته از کنش ها چیست؟ با استفاده از روش تحلیل محتوای استقرایی، آن دسته از کنش هایی که در گسترش تعاملات اجتماعی مطلوب و پیشرفت آفرین بوده، مورد بررسی و تتبع و تحلیل اجتماعی قرار گرفته اند. از راستگویی، امانتداری، وفای به عهد، ایثار، تواضع، استغفار، گذشت نسبت به دیگران، مهرورزی، عدم خشونت، عفت و پاکدامنی، صبر و صداقت و کنش های خیرخواهانه توأم با نظارت های اجتماعی بحث شده که منجر به صمیمیت، باهم بودگی، انسجام و گسترش تعاملات اجتماعی و روابط گرم و عاطفی به دور از کینه شده و در نتیجه سبب تولید سرمایه اجتماعی و ارتقاء آن گردیده و منجر به تراکم کنش های معطوف به هدف و تعالی که لازمه پیشرفت است، خواهد شد.
وحدت وجود در کلام امام خمینی و مقایسه آن با داود قیصری با استناد به آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
12 - 29
حوزه های تخصصی:
داود قیصری از عرفای نامدار قرن ششم است که در توسعه و بالندگی مکتب ابن عربی، سهم بسزایی دارد، کتاب شرح فصوص الحکم، مهمترین اثر عرفانی اش گوی سبقت را از سایر شروح فصوص که بسیار پرشمارند، ربوده است. این کتاب بی شک از برجسته ترین متون آموزشی عرفان نظری است که گواه تبحر نویسنده در درک و تبیین مباحث تفکر ابن عربیست. بحث «وحدت وجود» یکی از مباحث مهم در این اثر است که بسیار جالب توجه است و همواره دیگر عرفا و متفکرین وادی عرفان در باب آن به ایراد سخن پرداخته اند؛ از جمله در عصر حاضر امام خمینی بنیان گذار جمهوری اسلامی که با آنکه در عالم سیاست وارد می شود، اما ارادت و علاقه خویش را به تفکر ابن عربی و آثار او و مخصوصا بحث وحدت وجود کتمان نمی کند. با بررسی و تأمل در آثار داود قیصری و امام خمینی که هر دو متأثر از آموزه های مکتب ابن عربی هستند، درمی یابیم که در باب وحدت وجود و لوایح آن، ایشان آرا و نظرات گاه مشابه ای دارند که در خور توجه است. تشابهاتی مانند: وحدت شهود شخصیه، تعین اول، مقام احدیت و واحدیت و... هر چند در ابتدا امام خمینی در برخی موارد اختلاف نظر دارند.
A Comparative Study of Divine Knowledge in the Qur'an and the Old Testament(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The most holy nature of God is described in the Holy Qur'an with many attributes of glory and beauty, all of which indicate the exaltation of God's dignity and His purity from the attributes of imperfection and deficiency. Some of these attributes are also found in the text of the today text of Torah. Believing in the heavenly nature of the Jewish religion, there should not be any difference regarding the mention of divine names and attributes in these religions. This research, which is aimed at the comparative study of the attribute of divine knowledge in the Holy Qur’an and Torah (Old Testament) and the descriptive-analytical method based on library and documentary information, tries to explain the common and different theological points of Islam and Judaism to present the attributes that refer to divine knowledge in these two great Abrahamic religions. Findings show that although the principle of monotheism is common between Islam and Judaism, its difference in Islam is the negation of human attributes from the divine essence. Unlike the Qur'an, which considers the knowledge of God Almighty as unlimited, the Torah deals with the divine knowledge as Human science accompanied by limitations, with the feature of regret arising from the deficiency in knowledge and.... Also, in the Torah, the oral traditions of the Jews, many of these attributes are mentioned with other words.
پژوهشی در تمثل و تجسم فرشتگان از نگاه قرآن و روایات
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
36 - 68
حوزه های تخصصی:
از موضوعاتی که در رابطه با فرشتگان مطرح است، تمثل و تجسم آنهاست؛ یعنی ظاهرشدن آنها به شکل انسان نزد برخی پیامبران و دیگر افراد و جسم آدمی یافتن. این موضوع از موضوعات کلامی، تاریخی و حدیثی می باشد. ازآنجاکه فرشتگان از مجردات هستند، تمثل و تجسم آنها را نمی توان با حس، تجربه و عقل نفی یا اثبات کرد و فقط باید از راه وحی و نقل، اثبات یا نفی کرد. در قرآن از فرشته یا فرشتگانی یادشده که نزد حضرت مریم و حضرت ابراهیم× و لوط× ظاهر شدند که از این ظاهرشدن نزد حضرت مریم به تمثل یاد شده است. اما اینکه حقیقت تمثل چست، جز اندکی به آن نپرداخته اند. گویا نخستین بار فخررازی آن را مطرح کرده و چند احتمال آورده و اشکالاتی نموده و علامه طباطبابی& آن موارد و اشکالات را پاسخ داده است. در منابع اهل سنت از تمثل جبرئیل و حضور نزد رسول خدا| به شکل دحیه کلبی یا جوان خوش سیما به وفور یاد شده وگویند برخی اصحاب نیز جبرئیل را به صورت دحیه کلبی دیده اند. این موضوع شهرت گسترده یافته و از مسلمات به شمار آمده است. برخی نویسندگان شیعه نیز آن را آورده اند. در این مقاله موضوع با روش تحلیلی - انتقادی بررسی شده و مشخص گردید که روایات و مستندات اثبات تمثل از منظر سند ضعیف است و به نظر می رسد که از روایات اسرائیلی باشد و از منظر عقل نیز در این موضوع تردید وجود دارد و دلیلی بر تمثل جبرئیل به صورت دحیه کلبی، آن چنان که شهرت گسترده یافته، وجود ندارد.