خدیجه زینی وندنژاد

خدیجه زینی وندنژاد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

‘Jesus’s Ascension based on critique of contemporary English translations of Holy Quran by focusing on polysemy issue’(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۵۰
The polysemy is one of the inevitable phenomena in inter-lingual translation.The collocation relation in polysemous phenomenon is assumed as one of key concepts at this phenomenon and this image has caused many researchers of Islamic studies to consider it as a kind of figures of speech and similar cases in Quran. Arabic term ‘توفی’ in this Quranic phrase: ‘إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَرَافِعُکَ إِلَیَّ: I am going to terminate the period of your stay (on earth) and cause you to ascend unto Me’ may include some concepts.death, sleep, perfect capture and seizure of soul etcTranslation of this phrase of Quranic verse in inter-lingual translation from Arabic to English has led to some challenges in estimation of the closest and most precise equivalent for it in contemporary translations from Holy Quran. In addition to citation from ten translated versions from contemporary translations of Holy Quran in the present paper, and by using descriptive analytical methodology and taking approach toward votes of Quranic exegetes, it is inferred that in comparison with other translation versions, Shakir’s translation may reflect context of this verse more clearly; while, other translation versions . Irving, Pickthall and Sarvar have presented free translation of this verse and translation works such as Saffarzadeh, Qara’i, Progressive Muslims and Arberry remained committed to lexicons at this verse and they represented literal translation from this Quranic verse. Similarly, translation versions from Muhamed and Samira have inversed fact of magic adventure of this verse rather than presentation of an image of death of Jesus Christ
۲.

روش شناسی تفسیری روایات ابن مسعود در تفسیر ابن کثیر

کلید واژه ها: ابن کثیر ابن مسعود روش شناسی مبانی مفسر قواعد تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۲
بررسی مبانی و قواعد تفسیری و روش شناسی تفاسیر مفسران از رویکردهایی است که مورد توجه قرآن پژوهان قرارگرفته است. بااین وجود روش شناسی نخستین مفسران قرآن کریم، کمتر مورد عنایت قرآن پژوهان بوده است. ازآنجاکه روایاتِ نخستین مفسران قرآن کریم پایه ساز تفاسیر روایی قرآن کریم است، دقت در روش شناسی روایات آنها امری بایسته است. تفسیر ابن کثیر دمشقی از تفاسیر سترگ اهل سنت حاوی روایات بسیاری از صحابه پیامبراکرم| است. با استقصایی تقریبی از نام ابن مسعود در این تفسیر تکرار نام او در این تفسیر قریب به 1600 مرتبه است که تقریباً نیمی از این تکرار به روایات تفسیری وی اختصاص دارد. واکاوی روایات تفسیری این صحابه جلیل القدر پیامبراکرم| به عنوان بنیان گذار مدرسه تفسیری کوفه در تفسیر ابن کثیر می تواند روش و رویکرد تفسیری ابن مسعود را نشان دهد. برشمردن و تحلیل روایات ابن مسعود به روش توصیفی - تحلیلی چنین بیان می نماید که روش این مفسر، جامعی از روش های تفسیری است که انحا متعددی از روش ها را دربردارد. او به سان یک مفسر لغوی با رویکرد ادبی، فقیهی سرشناس با رویکرد فقهی، مورخی آشنا به تاریخ و حوادث آن، عالمی آشنا به علوم قرآنی به عنوان نوع متأخر روش علمی تفسیر قرآن کریم، مفسری عقل گرا با رویکردی عقلی و درنهایت همچون مفسری از مدرسه اهل بیت ع، آشنا به روح کلی آیات قرآن کریم به تفسیر آیات قرآن در سایه آیات دیگر و روایات تفسیری رسیده از پیامبراکرم| پرداخته است.
۳.

بررسی و نقد شیوه ها و روش های تفسیری عبدالکریم خطیب در «التفسیر القرآنی للقرآن»

کلید واژه ها: تفسیر اجتماعی روش تفسیر التفسیر القرآنی للقرآن عبدالکریم خطیب علوم قرآنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۸۲
عبدالکریم خطیب از مهم ترین مفسران اجتماعی معاصر محسوب می شود که از حوزه جغرافیایی مصر برخاسته و با هدف ارائه اصول کلی حاکم بر نظام اجتماعی اسلام، با شیوه ای نظری تشریحی و تحلیلی، آیات قرآنی را پردازش کرده است. هدف از پژوهش حاضر، تبیین روش تفسیری خطیب در التفسیر القرآنی للقرآن و نقد شیوه های تفسیری او است. در این جستار با روش توصیفی – تحلیلی و به کارگیری سیاق درون متنی، متن التفسیر القرآنی للقرآن مورد واکاوی شده و در چهار بخش به بررسی و نقد شیوه ها و روش تفسیری خطیب پرداخته شده است. مهم ترین یافته های این پژوهش از رهگذر استخراج مبانی و روش تفسیری خطیب این است که وی متأثر از مکتب تفسیری عبده و به سبب گوناگونی انجام پژوهش های علوم قرآنی و همچنین استفاده از روایات تفسیری، تفسیر آیات را بسیار توسعه بخشیده است؛ ولی در جایی که تفسیر بدون استفاده از روایت دشوار است، به عقل خود تکیه و به تدبر در آیات بسنده کرده است. از ادعای مفسر برمی آید که وی در تفسیر آیات قصد دارد تا آنجا که ممکن است از دیگر آیات قرآن بهره گیرد؛ اما در برخی از آیات که انتظار می رود مفسر در تفسیر آیه از خود قرآن استفاده کند، چنین چیزی دیده نمی شود و وی به تحلیل های شخصی اکتفا می کند و به دیگر آیات قرآن استناد نمی کند. علاوه بر آن مبنای خطیب در انتخاب آیات تفسیرکننده آیات دیگر مشخص نیست؛ بنابراین وی گاهی آیه ای را شاهد برای تفسیرش می آورد که تنها در الفاظ مشترک اند، اما لزوماً در مفهوم چنین نیستند.
۴.

نقد و بررسی روش مواجهه قسطر در ارزیابی روایات اسلامی با تکیه بر روایت کوتاه کردن ناخنها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۵۴
مناخیم.ی.قسطر از مستشرقان یهودی است که در آثار خود به بررسی روایات و متون تاریخی اعم از جاهلیت و اسلام پرداخته است؛ از بررسی یک کتاب تاریخی مانند انساب الاشراف بلاذری گرفته تا یک موضوع تاریخی از سیره و اقوام عرب مانند بنی قریظه و تا بررسی یک شخصیت مسلمان مانند حضرت خدیجه(س). او حتی در مواردی به ارزیابی موردی حدیث پرداخته است. قسطر در مقاله ای با عنوان «ناخن های خود را کوتاه کنید» ضمن بررسی مصدر آن، چرایی اهمیت آن را با همپوشانی روایات دیگر مورد بحث قرار داده است. او در ادامه مقاله بحث دیگری را به گونه ای استطرادی در مورد وجوب یا استحباب سنت کوتاه نمودن ناخن ها - براساس مصادر اهل سنت- پیش برده تا روند مسیر نتیجه گیری مقاله مبنی بر فطری بودن این سنت از زمان حضرت ابراهی% را در سرشیبی اتمام قرار دهد. با توجه به اینکه این مقاله وی با اعتقاد مسلمانان مبنی بر اهمیت سند و وثاقت آن و نبوت پیامبراکرم$ در تعارض است، لزوم نقد آن را بایسته می سازد. بررسی تحلیلی- توصیفی نوشتار قسطر، بر دو محور مصدر و متن روایات، نشانگر آن است که فطری تلقی نمودن سنت ناخن کوتاه نمودن از زمان حضرت ابراهیم% مورد نقد جدی است؛ گویا اینکه نویسنده مقاله به دنبال ارائه یک پژوهش موضوعی با استفاده از روایات راجع به ابعاد بهداشتی – فقهی سنت کوتاه نمودن ناخن ها است و از رسالت اصلی مقاله یعنی بحث راجع به روایت«ناخن های خود را کوتاه کنید» در مسیر دیگری قرار گرفته است.
۵.

بررسی و مقایسه تطبیقی میان هوش معنوی و عصمت نبوی در روان شناسی، قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن کریم پیامبر اکرم (ص) عصمت هوش معنوی. هوش معنویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۶۷
امروزه روان شناسی دین در پرتو توجه و علاقه روان شناسان به ارتباط دین و معنویت توسعه پیدا کرده است. هوش معنوی، داشتن سطوح چندگانه آگاهی است و این سطوح بر رابطه ما با جهان مادی تأثیر می گذارد. هوش معنوی موضوعات ذهنی را با تکالیف بیرونی جهان واقعی ادغام کرده و دو عنصر کاربرد عینی و توانایی های هوش و معنویت را به صورت درهم تنیده بیان می کند. به عبارت دیگر، هوش معنوی عبارت است از ایجاد تحول در انگاره ها و بهره برداری از اندیشه ها و نگرش های نو در حل مسئله، ترمیم و سازگاری دو سویه خود با محیط، مطابق نظام ارزشی مقبول در جهت تعالی بخشی خود و محیط. از سویی در تفکر اسلامی با شخصیتی معنوی و متعالی مواجه ایم که از بالاترین سطح مصونیت و عصمتی برخوردار است که می توان رابطه مؤلفه های هوش معنوی را با آن سنجید. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی با هدف بهره گیری از مفهوم هوش معنوی و تطبیق آن با ویژگی های پیامبر اکرم(ص) در قرآن به بررسی ابعاد هوش معنوی ایشان می پردازد. این کار با بررسی مؤلفه های هوش معنوی در سه سطح، هوش معنوی در ارتباط با خدا و خود و دیگران؛ 4 مؤلفه در ارتباط با خداوند،4 مؤلفه در ارتباط با خود و 11مؤلفه در ارتباط با مردم صورت خواهد گرفت و با الهام از رهنمودهای قرآن کریم، مؤلفه علم لدنی و کشف و یقین که در روان شناسی به آن اشاره نشده و دلالت بر لطف الهی در مصون بودن پیامبر اکرم(ص) از هرگونه خطا و اشتباه دارد، تبیین خواهد شد.
۶.

Review and Critique of "Theory of Personal Exegesis" from the Perspective of Shari'at Sanglaji(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Holy Quran Personal Exegesis Shariat Sanglaji Quran-sufficiency

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۱۶
Shari’at Sanglaji, as one of the activists of the contemporary Shia Qur'an-Sufficiency attitude, seeks to narrow the scope of personal exegesis   with anything other than the interpretation of the Qur'an to the Qur'an. Updating the religion by purifying it from non-Qur'anic teachings is the ideal of the defenders of this movement. This research critiques this religious rethinking approach by a descriptive-analytical method. Shari’at Sanglaji, through understanding the Qur'anic phrases, concludes that the Nubuwwah and Wilayah Sunnah are not original in anything other than Āyāt al-Aḥkām, and emphasizes the need to interpret the Qur'an in the light of other verses, as the best and only source for the correct interpretation of verses. He considers a non-independent role for the Ahl al-Bayt (AS) in explaining the divine verses and considers them as the commentator of the Prophet’s Sunnah (PBUH), and not the commentator of the Qur’an’s verses. Among the contradictions of this approach with Imamiyyah thoughts are incompatibility with the nature of intercession, a shaky position for the intellect in interpreting verses, and the fallacy of referring to the companions in referring to the interpretation of the Qur'an without any explanation regarding accepting the narrations received from them. Most Imamiyyah theologians emphasize the position of the Prophet and the saints in the direct news of God and organizing the spiritual and social life of the people, as well as the authority that God has given to the Holy Prophet (PBUH) and his esteemed saints. And they consider obedience to the Prophet and the saints necessary because of their immunity from sin and error in personal and social actions. From this perspective, intercession is impossible without God's permission, and the authority of intercession is expressed.   

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان